ارتباط شناختی عید غدیر با عید قربان

تاریخ انتشار:
قربان و غدير، نقطه تلاقي شان امامت و ولايت است، آن هم ولايت مطلقه كليّه، يعني ولايتي كه بر همه مخلوقات از قبيل جمادات،گياهان، حيوانات، انسان و فرشتگان عرضه شد.
ارتباط شناختی عید غدیر با عید قربان

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ارتباط شناختی عید غدیر با عید قربان

ارتباط عمقي و معرفتي عيد قربان و عيد غدير چيست؟ و چه استفاده اي در بالا بردن معارف ما دارد؟

پاسخ:
قربان از قرب به معناي نزديكي و تقرّب گرفته شده. اوّلين قرباني كه در تاريخ بشر كنوني پذيرفته شد، مربوط به حضرت هابيل(1) ـ عليه السلام ـ است. در ميان اقوام پيشين هم رسم بر اين بود كه براي تقرّب به معبود يا معبودان خود قرباني كنند. اين مسأله ادامه يافت تا هنگام نبوّت حضرت ابراهيم خليل ـ عليه السلام ـ در اين هنگام ايشان سه مرتبه در رؤياي صادقه ديدند كه خداوند ايشان را به ذبح فرزند امر مي فرمايند. آنگاه كه براي ايشان يقين حاصل شد كه رؤيا صادقه است، خود را براي اجراي فرمان الهي آمده كردند، ولي تيغ، گلوي فرزند ايشان حضرت اسماعيل ـ عليه السلام ـ را نبريد، و به امر الهي قوچي را به عنوان قرباني به جاي فرزندشان، ذبح كردند.

اين قضيّه مبناي عيد قربان در اسلام هم قرار گرفت. بعد از ذكر تاريخچه اجمالي عيد قربان بايد مطالب ذيل را ذكر كنيم:
 در روايات ما كلمه «قرباني» در مواردي ذكر شده مثل «الصلوة قربان كل تقيّ» نماز مايه تقرّب هر شخص پرهيزكار به خداوند است. پس با توجه به روايت شريفه «قربان»، «آنچه مايه تقرّب الي الله» است، صرفاً در ذبح حيوان خاصّ خلاصه نمي شود، بلكه مفهومي بسيار گسترده تر از آن دارد.
و بالاترين و عالي ترين مصداق «قربان»، جهاد با نفس و گشتن و از بين بردن رذائل نفساني و اخلاقي است كه در حديث شريف «موتوا قبل ان تموتوا» يعني بميريد پيش از آنكه شما را بميرانند، بدان اشاره شده دارد. معناي «موتوا» در حديث فوق اين است كه نفسانيّت خود را ذبح كنيد و از منيّت ها و هواهاي نفساني كاملا جدا شويد تا به جوار قرب الهي دست يابيد.

پيوند روز عيد قربان با عيد غدير كه عيد ولايت مطلقه كليّه الهيّه است، اين است كه در روز عيد قربان رذائل و هواهاي نفساني را در درون خود ذبح و قرباني كنيد تا با طهارت و پاكي روح، وارد، عيد ولايت مطلقه كليّه الهيّه حضرت امير ـ عليه السلام ـ شويد زيرا مسأله ولايت حضرت امير ـ عليه السلام ـ آن قدر پاك و طاهر است كه، هرگز نمي تواند با آلودگي هاي باطني، قدم در آن نهاد و خود را از مواليان واقعي حضرت امير ـ عليه السلام ـ دانست.
امّا خود عيد غدير با قطع نظر از عيد قربان،به منزله آخرين جزء از علّت تامّه نسبت به مبعث پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است. بلكه غدير به منزله باطن يك چيز ظاهر و به منزله روح، نسبت به انسان است، زيرا تمامي خيرات و سعادات مشروط به ولايت امير المومنين علي ـ عليه السلام ـ و فرزندانش ـ عليهم السلام ـ است. در روايات كثيره از طريق شيعه و اهل سنت وارد شده كه نورهاي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ يكي بود تا اين كه در صلب عبدالله و عبدالمطلب از هم جدا گشته و خداوند، ولايت آنان را بر همه مردم واجب نموده است و اين ولايت در روز غدير آشكار شد،(2) به همين جهت در قرآن كريم آمده: «امروز «روز غدير» دينتان را برايتان كامل و نعمتم را بر شما تكميل و دين اسلام را براي شما انتخاب نمودم».(3)

البته نكته اساسي در پيوند عيد غدير و قربان آن است كه در قرآن مي خوانيم: زماني كه خداوند حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ را به امتحانات گوناگون آزمود و ايشان همه آنها را به اتمام رساند، خداوند به ايشان فرمود: تو را امام براي مردم قرار دادم و او گفت آيا از ذريه من هم كسي به امامت مي رسد، خداوند فرمود، عهد من «امامت و ولايت» به ستمگران نمي رسد.(4)
از آيه شريفه فوق استفاده مي شود كه حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ پس از تحمّل آزمايش هاي سخت كه از جمله مهم ترين آنها قرباني فرزند بود به مقام امامت رسيد، و اين امر نشان گر آن است كه نقطه مشترك روز عيد قربان و روز عيد غدير از لحاظ معرفتي و با نگاهي عميق، امر ولايت و امامت است.
اگر حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ ، فرزند خود را به قربانگاه آورد تا مايه تقرّبش به ذات اقدس الهي شود، حضرت امير ـ عليه السلام ـ هم تمام هستي اش را قرباني راه خدا نمود.

از ديگر اشتراكات عيد غدير و عيد قربان، مسأله فضيلت اين دو عيد اكبر الهي است: از امام رضا ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه فرمودند: در روز قيامت، چهار روز با شتاب به خدا مي رسد، همان گونه كه عروس به حجله خود مي رسد. پرسيدند اين چهار روز كدام است؟ حضرت فرمودند: روز قربان، روز فطر، روز جمعه و روز غدير كه روزي است كه ابراهيم خليل ـ عليه السلام ـ در آن از آتش رهايي ياف و به جهت سپاسگزاري، آن روز را روزه گرفت و نيز روزي است كه در آن روز پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ حضرت امير ـ عليه السلام ـ را به عنوان جانشين خود معرّفي و فضيلت هاي او را بيان نمود و خداوند بدين وسيله دين را كامل كرد و حضرت امير ـ عليه السلام ـ به خاطر شكرگزاري اين روز را روزه گرفته است.(5)
اين روز روز كمال، روز ناراحتي شيطان و روزي است كه اعمال شيعه و دوستداران آل پيامبر پذيرفته شده و خداوند عمل مخالفين آنها را باطل و نابود مي گرداند و اين همان است كه خداوند در آيه 23 سوره فرقان مي فرمايد: «آن اعمال اعمال مخالفين اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را باطل و نابود نموديم».

وجه اشتراك ديگر غدير و قربان را بايد در خود نام غدير جستجو كنيم، غدير نام بركه اي است كه اين واقعه اعلام ولايت امير المومنين ـ عليه السلام ـ در نزديكي آن واقع شده است. از سوي ديگر حاجيان هم كه به مني قرباني مي فرستند. شهر مكّه كنار چاه زمزم قرار دارند كه آب پر بركتش به دعاي حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ نياز آبي همه زائران و ساكنان مكّه را تأمين مي كند. بركه و چاه هر دو محل تجمع آب هستند و آب، مظهر پاكي است و تفسير عرفاني آب، همان ولايت و امامت است، همان طور كه آب ظاهر را تطهير مي كند، طهارت باطني هم بدون ولايت ممكن نيست.
لذا باز از هر دو عيد قربان و عيد غدير، به پاكي ظاهري كه مظهرش آب است و پاكي و طهارت باطني كه مظهرش ولايت است و معناي باطني آب هم همان ولايت است دست مي يابيم.
از سوي ديگر عيد قربان در هشتم ذي الحجّه است و عيد غدير در هيجدهم ذي الحجّه لذا هر دو عيد قربان و غدير با حج گره خورده اند و اين وجه اشتراك ديگري از قربان و غدير است و شايد سرّ اين كه بين اين دو روز، هشت روز فاصله است اين باشد كه بعد از آن كه انسان موفق شد به توفيق الهي باطن خود را از اغيار پاك نمايد و هوا هاي نفس خود را قرباني كند، هشت روز تا ولايت فاصله دارد.
امّا استفاده از اين ارتباط عميق بين قربان و غدير در افزايش، سطح معارف انسان چنين است: ما از مطالب گذشته به اين مطلب رسيديم كه قربان و غدير، نقطه تلاقي شان امامت و ولايت است، آن هم ولايت مطلقه كليّه، يعني ولايتي كه بر همه مخلوقات از قبيل جمادات،گياهان، حيوانات، انسان و فرشتگان عرضه شد و در رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ و يازده جانشين آنهاست ـ عليهم السلام ـ تمام درجات و مناجات پيامبراكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اولياء و اوصياء به همين ولايت برگشته و اين ولايت از فناي بنده در حق و بقاي بنده به وسيله حق سرچشمه مي گيرد.

پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي مي فرمايند: اوّلين چيزي كه خدا آفريد نور من بود در حالي كه «آدم» هنوز در مرحله، آب و گل بود كه به همان ولايت اشاره دارد يا روايت امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ كه من ولي بودم در حالي كه «آدم» هنوز در مرحله آب و گل به سر مي برد همان معناي ولايت را دارد. و از صاحب ولايت مطلقه با نام هايي مانند خليفه اعظم، قطب اقطاب، انسان كامل، عقل اوّل و روح اعظم در عرفان ياد شده است.(6) و همين مسأله امامت و ولايت ركن ركين اعتقادات شيعه است كه به واسطه آن، شيعه از غير شيعه در ميان مسلمين متمايز مي شود و در روايات كثيره، قبولي ساير اعمال يك فرد وابسته به پذيرش ولايت از سوي آن فرد شده و اين مسأله عمق مسأله ولايت را مي رساند.

پاورقی:

1. ر.ک: مائده : 27.
2. ملکي تبريزي، ميرزا جواد آقا، المراقبات، ص462 و 463.
3. مائده : 3.
4. بقره : 124.
5. همو، المراقبات، ترجمه محدث بندر ريگي، ابراهيم، انتشارات اخلاق، ص488، 1377ش.
6. همو،المراقبات، ص492.

منبع:
نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.