آب نخوردن حضرت عباس بعد از رسیدن به رود فرات در عاشورا در چه منابعی آمده؟

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| آب نخوردن حضرت عباس بعد از رسیدن به رود فرات در عاشورا در چه منابعی آمده؟
پرسش:
«آنحضرت مشکها را گرفته به سمت آب رفتند و وقتی به آب رسیدند به یاد تشنگی اطفال افتاده و آب را ننوشیدند و در راه برگشت، پس از قطع دستانشان مشک را به دندانشان گرفتند...». آیا این نقل در مورد حضرت عباس(ع)، نقلی مستند است؟
پاسخ:
با جستوجویی که در منابع تاریخی و مقاتل اولیه که امروزه در دسترس است داشتیم، به گزارش این ماجرا برخورد نکردیم. البته متأسفانه تمام منابع به دست ما نرسیده و گزارشهای موجود نیز هیچکدام کامل نیستند. به هر حال، در تألیفات نسلهای بعد - که شاید منابعی در اختیار داشتند که امروزه در اختیار نیست - اولین مستندی که با آن برخورد کرده و به این موضوع اشاره نموده است، کتاب روضة الشهداء، تألیف کاشفی سبزواری(م 910ق)،[1] و به دنبال آن کتاب المنتخب تألیف طریحی(م 1085ق)[2] میباشد که گزارش میکنند که حضرت عباس(ع) وقتی به آب فرات رسیدند به یاد تشنگی حسین(ع) و فرزندان و خانواده آنحضرت افتاده و آب را ننوشیدند.
بعد از این دو کتاب؛ مؤلفان دیگری مانند علامه مجلسی(م 1110ق)،[3] نعمة الله جزایری(م 1112ق)،[4] قندوزی(م 1294ق) و ... نیز به نقل این ماجرا پرداختهاند.
برای نمونه؛ قندوزی چنین نقل میکند:
هنگامی که تشنگى شدّت گرفت، امام حسین(ع) به برادرش عبّاس فرمود: «اهلبیتت را جمع کن و چاهى حفر کنید».
آنان، چنین کردند و به تختهسنگى برخوردند. چاه دیگرى کَندند و در آن نیز به تختهسنگى برخورد کردند.
پس امام(ع) به او فرمود: «برو و از فرات، برایمان آب بیاور».
عبّاس گفت: اطاعت میکنم! و با عدّهاى از مردان، به راه افتاد. سپاه عمر بن سعد، مانع [حرکت] آنان شدند. عبّاس، بر آنها حمله برد و شمارى از دشمنان را کُشت تا آنان را از شریعه، کنار زد و دورشان کرد. پیاده شد و مَشک را پُر کرد. آنگاه، مُشتى آب برداشت تا بنوشد؛ امّا به یاد تشنگى حسین(ع) و خانواده او افتاد و آب را از دستش ریخت و گفت: به خدا سوگند که با وجود تشنگى کودکان حسین و خودش، آب نمینوشم، و شروع به خواندن این ابیات کرد:
اى نفس! ننگت باد که پس از حسین بمانى
هرگز مباد که بعد از او زنده بمانى!
اینک، حسین، جام مرگ مینوشد
و تو آب خُنَک و گوارا مینوشى؟
به خدا سوگند که این، نه رسم دین من است
و نه رسمِ دارنده یقین راستین. [5]
اگر در جستوجوهای بعدی به منابعی کهنتر برخورد کردیم که گزارش این ماجرا در آن موجود باشد، آنها را به این پاسخ خواهیم افزود.
پی نوشت:
[1]. کاشفى سبزوارى، ملا حسین، روضة الشهداء، ص 417، قم، نوید اسلام، چاپ سوم، 1382ش.
[2]. متن در المنتخب طریحی این است: «...فذکر عطش الحُسین وعیاله وأطفاله فرمى الماء من یده و قال: و الله لا أشربه وأخی الحُسین وعیاله وأطفاله عُطاشا لا کان ذلک أبداً»؛ طریحی، فخر الدّین، المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، ج 2، ص 307، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، چاپ اول، 1428ق.
[3]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 45، ص 41، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[4]. جزائرى، نعمت الله بن عبدالله، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج 1، ص 227، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، چاپ اول، 1427ق.
[5]. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذو القربى، ج 3، ص 67، قم، اسوه، چاپ دوم، 1422ق.
بر گرفته از اسلام کوئست
افزودن دیدگاه جدید