کوفه شهر شیعیان ابوسفیان؟

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| کوفه شهر شیعیان ابوسفیان؟
یکی از شبهات مهم که توسط اهل سنت و به خصوص وهابیت در ایام محرم، با ادبیات مختلف بیان میشود و متاسفانه گاهی توسط برخی از شیعیان نیز تکرار میشود، این است که میگویند شیعیان، امام حسین(علیهالسلام) را فرا خواندند و خود آنها امام خویش را به شهادت رساندند.
اما این سخن دروغ محض است و هیچ مستند تاریخی ندارد. بلکه کسانیکه در کربلا حضور داشته و در برابر امام حسین(علیهالسلام) صف کشیدند و حضرت را به شهادت رساندند، یا از شام آمده بودند و یا از اطراف کوفه و یا از کوفیانی بودند که به امامت و ولایت حضرت اعتقادی نداشند. بسیاری از شیعیان در زندان بودند و برخی نیز از ترس جان خود، به یاری حضرت نرفتند و در خانه ماندند، اما در مقابل حضرت هرگز شمشیر نکشیدند، شاهد این مطلب هم قیام توابین است که حدود چهار هزار نفر از کوفیان توبه کنان و بر سر و سینه زنان، به جنگ با مروانیان و طاغوتیان رفتند و تلاش کردند گناه خود را جبران کنند.
برای تحلیل این مطلب به سراغ تاریخ و نحوه شکلگیری کوفه میرویم:
تاریخ مینویسد در زمان حمله مسلمانان به ایران در زمان خلیفه دوم، فرماندهان سپاه به دنبال مکانی دارای آب و غذا برای سپاه و شتران میگشتند، لذا «سعدبنابیوقاص» پس از مکاتبه با خلیفه دوم، به «حذیفةبنیمان» ماموریت داد که به دنبال محلی مناسب برای اسکان سپاه و شتران باشد، طبق این دستور، منطقهای خوش آب و هوا در ساحل غربی فرات و نزدیکی شهر «حیره» انتخاب شد، سپاه اسلام آنجا مستقر شده و کم کم تبدیل به شهر شد و چند سال بعد به کوفه شهرت گرفت. لذا هسته اولیه کوفه را سپاه سعد بن ابی وقاص تشکیل میداد که به دستور خلیفه دوم برای جنگ با ایرانیان رهسپار این دیار شده بودند. «بلاذری» نیز در اینباره مینویسد: «تعداد کل مهاجرین اولیه به کوفه، بیستهزار نفر بود که از دوازدههزار نفر یمنی و هشتهزار نفر نزاری تشکیل شده بود».[1]
طبری نیز در تاریخ خود مینویسد: «به هنگام هجوم سپاه اسلام به ايران و تسخير مدائن، اين شهر آب و هوای مطلوبی برای حضور دائمی نيروهای جنگ نداشت، و چون فتح ساير قسمتهای ايران منوط به دوام نيروی نظامی با ايجاد اردوگاهی برای حضور مستمر آنها بود، خليفه دوم دستور داد تا سرزمين مناسبی پيدا كنند، «سعدبنابیوقاص» فرمانده سپاه ایران، اين مكان را برای ايجاد اردوگاه مناسب ديد، و به احداث آن اقدام كرد و اين مكان را محل تمركز و تجمع سپاهيان اسلام قرار داد».[2]
بر این اساس، شهر کوفه شیعیان زیادی نداشت و غالبا کسانی بودند که امامت و خلافت اهل بیت را قبول نداشتند. تایید کننده این سخن، این است که نقل شده زمانیکه اميرالمومنین(علیهالسلام) در زمان خلافت، به کوفه آمد و خواست نماز تراویح که از ابداعات خلیفه دوم بود را ممنوع کند، مردم اعتراض کرده و ندای «وا عمراه، وا عمراه» سر دادند و اجازه این کار را به حضرت ندادند، حضرت نیز فرمود: به هر نحوی که میخواهید نماز بخوانید».[3] بنابراین آنان که بارها پشت امیرالمومنین(علیهالسلام) را خالی کرده و از فرمان او سر باز زدند و باعث شکست حضرت در جنگ صفین شدند، شیعیان دلباخته حضرت نبودند، بلکه کسانی بودند که اعتقادی به امامت و ولایت معنوی حضرت نداشتند و تنها از باب اینکه او خلیفه وقت شده است، با ایشان بیعت کردند.
البته شیعیان بسیار خوبی هم در کوفه زندگی میکردند که با جان و دل امامت و ولایت حضرت را قبول داشتند و واقعا خود را برای یاری ایشان آماده کرده بودند؛ اما شیعیان کوفه، به سادگی و به یکباره حسین را تنها نگذاشتند. بسیاری از شیعیان در زندان ابن زیاد بودند، بزرگانی چون مختار، سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد و ابراهیم بن مالک اشتر؛ حتی برخی منابع از دوازده هزار زندانی در زندان عبیدالله یاد میکنند.
و آنگاه که امام وارد کربلا شد، ابن زیاد همه مردم کوفه را مجبور به حضور در لشگرگاه کوفه (نخیله) کرد. و گفت: «از این پس هر فردی را بیابیم که از حضور در سپاه، سر باز زده باشد، خون او مباح است». و ابن زیاد به سوید بن عبدالرحمن دستور داد تا با تعدادی سوار در شهر بگردند و ببینند آیا کسی از سپاه تخلف کرده است یا خیر؛ وی در جست و جوی خود، شخصی از اهل شام را یافت که در طلب میراث خود به کوفه آمده بود، او را نزد عبیدالله برد، عبیدالله فرمان کشتن وی را صادر کرد و پس از آن هیچ بالغی در کوفه، یافت نشد، مگر آنکه به لشگرگاه کوفه، یعنی نخیله رفت.
ولی وقتی که مردم کوفه، مجبور به حضور در نخیله شدند، باز هم به سادگی به جنگ حسین نرفتند. بلاذری می گوید: «از لشگرهای ۱۰۰۰ نفره ای که ابن زیاد به کربلا می فرستاد، بیش از سیصد یا چهارصد نفر به کربلا نمی رسیدند و مابقی در میانه راه می گریختند». و ابن قتیبه می گوید: «وقتی ابن زیاد، کسی را با جمعیت زیاد به جنگ با حسین می فرستاد، هنگامی که به کربلا می رسیدند، جز جمعیت اندکی باقی نمانده بود. آنان جنگ با حسین را ناخوشایند می دانستند و لذا باز می گشتند و جا می ماندند.» به احتمال زیاد بسیار تعداد کمی از شیعیان در لشگر عمر سعد حاضر بودهاند.[4]
همچنین از جمله شواهد تاریخی بر ناصبی بودنِ سپاه «ابن مرجانه» تعابیر زشتی است که در مقابل امام حسین(علیهالسلام) به کار میبردند. قاتلان آن حضرت در آن روز، به حضرت خطاب میكردند: ما از روی بغض و كينهای كه با پدرت علی بن ابیطالب داريم با تو به جنگ و نبرد برخاستهايم. و يا اینکه بعضی ديگر میگفتند: «ای حسين ای دروغگوی فرزند دروغگو».[5]
بنا بر این شواهدی که نقل شد، غالب ساکنان کوفه را کسانی تشکیل میدادند که اصلا به ائمه اطهار(علیهمالسلام) اعتقادی نداشته و هرگز امامت آنان را قبول نداشتند. لذا کسانی که در کربلا شرکت داشتند و اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) را به شهادت رساندند، هرگز شیعه به معنای کسی که معتقد باشد او امام و واجب الطاعه است نبودند، یا اگر هم بوده است، بسیار اندک بوده اند و در پشت سپاه و از جنگ با حضرت فرار کردهاند.
در نتیجه: این دروغ بزرگ تاریخ است که گفته شود امام حسین(علیهالسلام) توسط شیعیان موجود در کوفه به شهادت رسید.
پینوشت
[1]. دانشنامه اسلامی، مدخل «کوفه».
[2]. محمد بن جرير طبرى، تاريخ الامم و الملوك، تاريخ الطبري، روائع التراث العربى، بيروت، چاپ دوم، 1387 ق، ج3، ص 145.
[3]. طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، دار الكتب الإسلاميه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق، ج3، ص 70.
[4]. برگرفته از مقاله «بررسی نقش و سهم شیعیان کوفی در فاجعه کربلا» از محمد رضا جوادی یگانه
[5]. سایت آیت الله مکارم شیرازی
افزودن دیدگاه جدید