تواصی به حق و تواصی به صبر از منظر مقام معظم رهبری(مدّ ظله العالی)
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۴۳، تواصی به حق و تواصی به صبر از منظر مقام معظم رهبری(مدّ ظله العالی).
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا انصاری*
مقدمه
یکی از دغدغههای مقام معظم رهبری(مدّ ظله العالی) شناخت شرایط و نیازهای جامعه است؛ از این رو معظمله همواره مسألهشناسی و مفاهیم کاربردی دینی را رصد میکند. یکی از مفاهیم دینی «توصیه به حق» و «توصیه به صبر» است.[1] حضرت آیتالله خامنهایK بارها در قالب نوشتار، سخنرانی و پیام بدین مساله اشاره و بر عملیاتی کردن آن پافشاری نموده است؛ زیرا به باور ایشان، تشکیل «جامعه مطلوب»، با بهرهگیری از عوامل متعدد، ازجمله چهار اصل ذیل شکل میگیرد: ۱- ایمان؛ ۲- عمل صالح؛ ۳- تواصی به حق؛ 4ـ تواصی به صبر. یعنی اگر این چهار عامل در جامعه وجود داشته باشد، سعادتمند و در غیر این صورت خسارت خواهد دید.
چرایی و اهمیت «توصیه به حق» و «توصیه به صبر»
در اینجا سوالی که مطرح است این که چرا ایشان به دو اصل «تواصى به حق» و «تواصی به صبر»، پافشاری میکردند؛ علت و اهمیت این امر چیست؟ آنچه از رویکرد و مبانی معظمله استفاده میشود این است که سعادت فردی و تشکیل جامعه مطلوب مبتنی بر رعایت چهار اصلی است که در سوره عصر و دیگر آموزههای قرآنی براى نجات انسان و جامعه از خسران عظیم، ارائه شده است: «وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ».[2]
اصل اول «ایمان» است که زیربناى همه فعالیتهاى انسان را تشکیل مىدهد. اصل دوم «اعمال صالح» است. ایمان و اعمال صالح تداوم نمىیابد، مگر این که از یک سو دعوت به حق و معرفت صورت پذیرد و از جانب دیگر، در طریق اجرای این دعوت به صبر توصیه شود. به دنبال این اصول، دو اصل دیگر(تواصى به حق و تواصى به صبر) است.[3] در اصل سوم قرآن (تواصى به حق) دعوت همگانى به حق اشاره شده است. تواصوا از ماده تواصى بدان معناست که بعضى، برخی دیگر را به حق سفارش کنند. حق به معناى واقعیت یا مطابقت با واقع است[4] و جمله «تَواصَوْا بِالْحَقِّ» معناى بسیار وسیعى دارد که امر به معروف و نهى از منکر... را نیز شامل میگردد. اصل چهارم(صبر) به سفارش کردن یکدیگر پرداخته است، چرا که بعد از شناخت، هر کس در مسیر عمل با موانعى روبهروست؛ اگر استقامت نداشته باشد نمىتواند حقی بستاند و عمل صالحى انجام دهد، یا ایمان خود را حفظ کند. صبر در اینجا نیز معناى گستردهاى دارد که صبر بر اطاعت، صبر در برابر انگیزههاى معصیت و صبر در مورد مصائب را شامل میشود.[5]
با توجه به اصول چهارگانه، روشن مىشود که چرا در روایات آمده است: وقتى اصحاب و یاران پیغمبر اکرم9 به یکدیگر مىرسیدند پیش از جدا شوند سوره عصر را خوانده، محتواى بزرگ این سوره کوچک را یادآور مىشدند، سپس با یکدیگر خداحافظى کرده به سراغ کار خود مىرفتند.[6]
عرصه های توصیه به حق و توصیه به صبر
در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای(مدّ ظله العالی) «توصیه به حق» و «توصیه به صبر»، در عرصههای مختلف نمود مییابد که در این جا به برخی از آنها اشاره میشود:
الف) عرصه فردی
1. توصیه به تقوا
یکی از مولفههای مفاهیم اخلاقی تقواست. «تقوا» در اصل از ماده «وقایه»، به معناى نگهدارى یا خویشتندارى است؛ از همین رو امام علی(علیه السلام) از «تقوا» به عنوان دژ نیرومند در برابر گناه یاد کرده است: «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيز».[7] قرآن نیز تقوا را موجب رهایی از مهلکه میداند: «وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا...؛[8] و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند... ».
از سالکی پرسیدند تقوا چگونه است؟ گفت: هرگاه در زمینی وارد شدی که در آن خار وجود دارد چه میکنی؟ گفت: دامن برمیگیرم و خویشتن را مواظبت مینمایم. گفت: در دنیا نیز چنین کن که تقوا اینگونه است. بر این اساس، رهبر معظم انقلابK میفرماید: «... تقوا موجب میشود که ما، هم خوب و درست بفهمیم، هم درست بیان و عمل کنیم... . به همین دلیل است که بیشترین توصیه در قرآن و روایات به مؤمنان، توصیه به تقواست».[9]
2. توصیه در حفظ معنویت
چه بسا انسانی به مراتبی از ایمان رسیده و توفیق حسنات و صالحات و کسب فضایل اخلاقی را هم یافته است اما در حفظ آنها موفق نباشد. مانند ابلیس و بلعم باعورا و بسیاری از شخصیتهای صدر اسلام مانند طلحه و زبیر که ابتدا کارنامه موفقی داشتند اما در پایان کار پروندهای سیاه از خود برجا گذاشتند! قرآن کریم در بعضی از آیات به جای عمل و انجام دادن از"جاء به" یعنی آوردن استفاده کرده یعنی کسی که بتواند حسنهای را تا روز قیامت و روز حساب با خود بیاورد از پاداش برخوردار میشود نه صِرف انجام دادن! «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛[10] هر کس کار نیکى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد.»
بسی نام نیکوی پنجاه سال
که یک نام زشتش کند پایمال[11]
بر این اساس حفظ معنویت، مانند به دست آوردن آن سخت است؛ زیرا انسان همیشه در معرض لغزش قرار دارد و نفس اماره او را به گناه میخواند: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ؛[12] من هرگز خودم را تبرئه نمىکنم، که نفس (سرکش) پیوسته به بدیها امر مىکند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است". از این رو، آیتالله خامنهای(مدّ ظله العالی) همواره به حفظ معنویت تاکید میکند:
عزیزان من! بعضی از سرمایههای معنوی، با همۀ ارزشی که دارند، نیازمند حفظ کردناند؛ مثلاً محبّت را باید حفظ کرد، مثل گیاهی است که اگر به آن نرسیدید، از دست خواهد رفت. ایمان از این قبیل است. ایمان را باید حفظ کنید. ...حفظ این گوهر، با تواصیِ به حق و تواصیِ به صبر است.[13]
ب) عرصه خانوادگی
در آموزههاى دینى، خانواده سنگبناى جامعه است که فرد را به جامعه و نسلها را به یکدیگر مرتبط مىسازد؛ همانگونه که در زندگى اجتماعى، انسانها بدون یارى نمىتوانند نیازهاى زیستى و روانى خود را برآورده سازند و این امر، بایستگی کارکرد مراقبتى خانواده را روشن مىکند. رهبرمعظم انقلاب به اصول مهمی توصیه کرده اند که نقش بنیادی در شکل گیری و استحکام خانواده دارد و از آن جمله است:
1. توصیه زوجین در تأمین خوشبختی
دو رکن اساسی خانواده را زوجین تشکیل میدهند که اگر با مهارتهای زندگی و اصول همسرداری آشنایی داشته باشند، سعادت خانواده تأمین میشود. از این رو، شوهرداری نیازمند مهارت و آشنایی با اصول همسرداری است. زنی که بخواهد شوهرداری کند، باید با به دست آوردن دل همسرش، وی را به کارهای خوب تشویق و از اعمال بد منع کند؛ زیرا خداوند قدرت فوقالعادهای به زن داده و سعادت و خوشبختی و بدبختی خانواده در دست اوست. زن میتواند خانه را به بهشت تبدیل کند و نیز میتواند آن را به صورت جهنمی سوزان درآورد. او میتواند شوهرش را به اوج ترقی برساند یا به خاک سیاه بنشاند[14]. چنانکه شوهرداری بزرگترین وظیفه یک بانوست، همسرداری نیز، بزرگترین عملِ یک مرد همسردار بوده و راز سعادتمندی خانواده میباشد. البته همسرداری رموزی دارد که اگرانسان بدان آشنا باشد، میتواند همسرش را به صورت یک بانوی ایدهآل و فرشته رحمت درآورد که با عشق خانهداری کند.[15]
از دیدگاه رهبرمعظم انقلاب(مدّ ظله العالی) زن و شوهر میتوانند با بهرهگیری از «تواصی به حق» «و تواصی به صبر»، سعادت و خوشبختی همدیگر را فراهم کنند:
ازدواج و اختیار همسر، گاهی در سرنوشت انسان مؤثر است. خیلی از زنها هستند که شوهرانشان را بهشتی میکنند. خیلی از مردها هم هستند که زنهایشان را بهشتی میکنند؛ عکس آن هم هست... .[16] ...مراقب خودمان باشیم. نزدیکان افراد مراقبت کنند؛ زنها از شوهرهایشان، شوهرها از زنهایشان، دوستان نزدیک از همدیگر: و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر... .[17]
2. توصیه زوجین در امر دینداری
دینداری، شاخصهای است که همه ارزشهای دیگر را با خود به درون زندگی منتقل میکند. مرد با ایمان هرگز به همسرش ظلم و ستم نمیکند. زن دیندار هم عفت خود را حفظ کرده، در اموال شوهرش خیانت نمیکند و اسرارخانه را فاش نمیسازد.روایت شده که مردی خدمت امام حسن7 رسید تا با ایشان درباره ازدواج دخترش مشورت کند، امام فرمود: «او را به همسریِ مردی تقواپیشه درآور؛ زیرا اگر او را دوست داشته باشد، اکرام و احترامش میکند و اگر بر او خشم گیرد، ستم نخواهدکرد ».[18]
از دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب(مدّ ظله العالی) همدلی در خانواده اهمیت زیادی دارد:
... همدلی و همکاری کردن، معنایش این است که همدیگر را در راه خدا حفظ کنید. تواصی به صبر و تواصی به حق کنید. اگر خانمِ خانه میبیند شوهرش دارد دچار یک انحرافی میشود... اوّل کسی که باید او را حفظ کند، اوست؛ اگر متقابلاً مرد این احساسها را به نوع دیگری از زنش کرد، اوّلین کسی که باید زن را حفظ کند شوهر اوست... .[19]
همسر شهید مصطفی چمران درباره دلدادگی او به خداوند و اوج بندگیاش در محیط خانه میگوید:
خیلی دوست داشتم در نمازهای واجب به او اقتدا کنم، اما مصطفی میگفت: «تو نمازت را بخوان. پشت سر من نماز بخوانی، نمازت خراب میشود»؛ اما من نمازهایم را پشت سر مصطفی میخواندم. نمازش که تمام میشد، به سجده میرفت و صورتش را به خاک میمالید و گریه میکرد. خیلی سجدههایش طولانی میشد. هر شب از نیمههای شب تا اذان صبح، به نماز شب و تهجد مشغول بود. گاهی که دلم طاقت نمیآورد و به او میگفتم: «بس است دیگر؛ کمی استراحت کن»؛ در جواب میگفت: «تاجر اگر از اصل سرمایهاش خرج کند، ورشکست میشود. باید سود به دست آورد تا زندگیاش بگذرد. ما هم اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست میشویم».[20]
ج) عرصه اجتماعی و سیاسی
1. توصیه به نصحیت و خیرخواهی
در اسلام، همه انسانها در مراقبت و حمایت از یکدیگر مسئول اند و این مسئولیت اجتماعی بر عهده همه اعضاى جامعه اسلامى نهاده شده است. پیامبر9 فرمود: « هر یک از شما همانگونه که خیرخواه خویش است، باید خیرخواه برادرش نیز باشد».[21] البته این خیرخواهی بایستی هم درباره افراد عادی و هم مسئولان صورت گیرد؛ همان طور که مقام معظم رهبری نخست به خیرخواهی درباره افراد جامعه توصیه کرده است:
...شما برادر مؤمن من هستی. یک چیزی را به مصلحت شما میدانم، میگویم به شما. این اشکالی که ندارد ظاهراً. چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحةُ لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوةِ المُؤمنین» یا «لأئمّة المؤمنین» در همۀ صور. این یک چیزی خوبی است دیگر. انسان باید نصیحت کند... .[22]
رهبر معظم انقلاب به خیرخواهی و نصیحت مردم درمورد مسئولان نیز توصیه کرده است؛ زیرا نصیحت مسئولان از آن جهت ضرورت دارد که کارگزاران مصون از خطا نیستند و نظارت بیرونی میتواند درصد خطا و فساد مسئولان را کاهش دهد. حضرت علی(علیه السلام) نظارت و نصیحت مسئولان را ازحقوق مدنی مردم میداند؛ آنجا که میفرماید:
ای مردم، همانگونه که من بر شما حقی دارم، شما نیز بر من حق دارید... و اما حق من بر شما آن است که در پیمان خود نسبت به ولی امر وفادار باشید، و در کاستیها و ناهمگونیها که أحیاناً پیش میآید، خالصانه پیشقدم شوید، در حضور و غیاب دولتمردان در رفع و تذکر دادن به مسؤلین مربوط بکوشید.[23]
بر این اساس، آیتالله خامنهای(مدّ ظله العالی) میفرماید: «از یکدیگر مراقبت کنیم، براى اینکه دچار لغزش نشویم. مردم مسئولین را موعظه کنند، نصیحت کنند، خیرخواهى کنند، بنویسند براى آنها، بگویند براى آنها، پیغام بدهند تا مبادا دچار لغزش بشوند...».[24]
2. توصیه مسئولان به تقوا
تقوا از بایستگیهای زندگی مؤمنانه است؛ اما این امر برای مسئولان نظام، از اهمیت ویژهای برخورداراست. مسئولان نقش بنیادی در اصلاح و فساد جامعه دارند؛ همان گونه که پیامبراکرم9 فرمود: «صِنْفانِ مِنْ أُمَّتي إذا صَلُحَا صَلُحَتْ أُمَّتي وَ إذا فَسَدا فَسَدَتْ أُمَّتي؛ دو گروه از امت من هستند که اگراصلاح شوند، امتم اصلاح میشود و اگر فاسد گردند، امت فاسد میگردد. گفته شد که آن دو گروه کداماند و حضرت پاسخ دادند: الْفُقَهاءُ وَ الْأُمَراءُ؛[25] فقیهان و امیران.».
رهبر معظم انقلاب نیز، همواره بر پارسایی مسئولان تاکید میکند:
از جملۀ جاهایی که تقوا باید خودش را نشان بدهد اینجا است؛ یکی مسئلۀ رعایت بیتالمال است، یکی مسئلۀ خویشتنداری در برابر طغیان نفْس است... که ما مسئولین جمهوری اسلامی باید خیلی مراقب باشیم...لغزشها انسان را فاسد میکند این علاجش هم مراقبت از خود است. مراقبت از خود هم، یعنی همین تقوا. بنابراین، علاجش تقواست. مراقب خودمان باشیم. نزدیکان افراد مراقبت کنند... دوستان نزدیک از همدیگر: و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر.[26]
3. توصیه به خوب ماندن و خوب عمل کردن مسئولان
حقیقت این است که مسئولیت یک فرصت است؛ فرصتی که انسان میتواند با کار کردن برای خدا و خلق خدا زمینه سعادت دنیا و آخرت خود را فراهم کند و نام نیک از خود باقی بگذارد. این امر، میسرنیست، مگر اینکه قدرت و ثروت در مسیر صیانت از دین، خدمت برای مردم، عدالت و کرامت انسانی قرارگیرد؛ همانگونه که امام علی(علیه السلام) در نامه به اشعث بن قیس فرماندارآذربایجان، ازحکومت به عنوان امانت[27] یاد کرده، حکومت را ابزاری برای عملیاتی کردن دستورات دین دانست.[28] خوب ماندن در این است که مسئول با انجام دادن عمل صالح به وعدههای خود عمل کند؛ زیرا خوب ماندن و خوب عمل کردن، محبوبیت اجتماعی و دعای خیر مردم و جلب رضایت خدا را در پیدارد؛ از این رو رهبر فرزانه انقلاب همواره مسئولان را به «ذخیره عمل صالح» توصیه میکند:
...این اعمال خوب چیست؟ همان عمل صالح است: «... إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»؛ از فرصتِ زودگذر، حدّاکثر استفاده را بکنید و برای مردم کار کنید تا بتوانید هم رضای الهی را کسب کنید... و هم البته نام نیک دنیوی و مردمی را کسب کنید و مردم بگویند خدا پدرش را بیامرزد... [29]
متاسفانه امروزه چه بسا مسئولانی بودند و هستند که در آغاز مسئولیت انسان سادهزیست، باتقوا و مردمدار بودند، اما عطش قدرت و ثروت مانع خوب ماندن اینان گردیده است؛ به گونهای که گویا یادش رفته است این مسئول، همان انسانی است که با شعار مردمداری، اخلاقمداری و خدمتگزاری بر مسند قدرت قرارگرفته بود.
بر همین اساس، رهبر فرزانه انقلاب همواره به مسئولان توصیه میکند خوب بمانند و جذب صاحبان ثروت و قدرت نشوند: «...امّا خوب بودن یک مسئله است، خوب ماندن یک مسئلۀ دیگر است؛ باید سعی کنیم خوب بمانیم. همۀ ما در معرض اشکال هستیم، ممکن است خدای نکرده لغزشی برایمان پیش بیاید... بایستی مراقبت کنیم؛ هم خودمان از خودمان مراقبت کنیم، هم «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر»...».[30] رهبر انقلاب در بیاناتی دیگر خطاب به نمایندگان مجلس فرموده است:
... یک مسئلۀ دیگر هم نزدیک شدن به صاحبان قدرت و ثروت است؛ این را ما با شما بیرودربایستی عرض کنیم. بالاخره ما برادرانِ هم هستیم؛ همدیگر را بایستی تواصی به حق و تواصی به خیر کنیم. این خیلی خطر بزرگی است که کسی به خاطر تأمین نمایندگی در یک دوره، نزدیک بشود به صاحبان ثروت یا به صاحبان قدرت... .[31]
حجتالاسلام والمسلمین سید علی حسینی میگوید:
زمستان سال 1359 بود. جلسه مسئولین روابط عمومی و تبلیغات سپاه پاسداران شهرهای کشور در "پادگان خلیج" آن وقت در حال برگزاری بود من در جلسه شرکت داشتم اواسط جلسه، وقتی شهید رجایی وارد سالن شد و در اولین صندلی خالی نشست! این صندلی، پشت سر من قرار داشت؛ در حالی که او به عنوان نخست وزیر کشور، باید به ردیف اول میرفت هر چه به ایشان اصرار کردیم که به صندلی ردیف جلو برود قبول نکرد؛ تا زمانی که موقع سخنرانی ایشان شد و به جایگاه رفت. بعد از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر، ایشان همانجا روی زمین نشست و گفت: "امروز میخواهم ناهار را در خدمت شما پاسداران باشم". وقتی سفره را پهن کردند و ناهار را آوردند دیدیم که فقط "سیب زمینی پخته و نان" است. شهید رجایی... همراه ما این ناهار ساده را خورد و گفت: "ناهار امروز، از بهترین غذاهایی بود که در طول عمرم خوردم بعد از ناهار به ایشان گفتم: "یک یادگاری به من بدهید". گفت: "یک تسبیح از خودم دارم" و از جیبش تسبیح را در آورد و به عنوان هدیه به من داد و تشریف برد.[32]
4. توصیه برنظارتهای درون سازمانی مسئولان
یکی از راههای مهم کیفیتبخشی عملکرد مسئولان، نظارت است که در آموزههای دینی از آن به نظارت عمومی یا «امربه معروف و نهی از منکر» یاد و سخت بدان پافشاری شده است: « شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر مىکنید»؛[33] اما هرگاه مردم، امر به معروف و نهی از منکر را به عهدۀ یکدیگر بیندازند، آگاه باشند عذابی از جانب الهی نازل خواهد شد...»[34]
یکی از مصادیق نظارت همگانی، نظارتهای درون سازمانی است؛ یعنی اینکه هر کدام از نهاد و سازمانها... بر زیرمجموعه خود نظارت کنند. این امرسبب میشود که مسئولان وظایف خویش را بهتر انجام دهند و فساد اداری و مسئولیتی کاهش یابد. از این رو، على(علیه السلام) به کارگزاران خود چنین دستور داد: «وَابْعَثِ الْعُیُونَ مِنْ اَهْلِ الصِّدْقِ وَالْوفاءِ عَلَیهم؛[35] با فرستادن مأموران مخفى و راستگو و باوفا کارهاى آنان را زیر نظر بگیر".
با توجه به اهمیت این امر، رهبرانقلاب بارها بر این نوع نظارت بر مسئولان توصیه کرده است: آخرین بحث من در مورد مجلس این است که شما دو مرکز بسیار مهم دارید... یکی مرکز پژوهشهاست که مرکز کارشناسی است...و مرکز دوّم مرکز نظارت بر رفتار نمایندگان است... همۀ ما در معرض اشکال هستیم... {از این رو} بایستی مراقبت کنیم؛ هم خودمان از خودمان مراقبت کنیم، هم «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر». این مرکز نظارت بر رفتار نمایندگان همان «تَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوابِالصَّبر» است... .[36]
5. توصیه به صبر در مبارزه با استکبار
یکی از شاخصههای مهم انقلاب اسلامی، استکبارستیزی است. استکبارستیزی با هویت ا نقلاب اسلامی درآمیخته است، به طوری که در صورت کنار گذاشتن آن، انقلاب دستخوش دگردیسی هویتی خواهد شد. روحیه استکباری و اهداف سلطهگرایانه از خصوصیات استکبار بهویژه آمریکاست و علت مخالفت ما با آمریکا نیز به دلیل این خصوصیت است. رهبر معظم انقلاب در این خصوص فرموده است: «آنچه ما با آن مخالفیم عبارت است از حاکمیّت ظلم و طغیان و استکبار؛ «آمریکا» که میگوییم یعنی این؛ مخصوص آمریکا هم نیست. امروز البتّه قلّه طغیان و استکبار و طاغوت، آمریکاست».[37]
بر این اساس، معظم له معتقد است مبارزه با آمریکا با استفاده از سه عنصر «بصیرت»، «تواصی به حق» و «تواصی به صبر» شکل میگیرد؛اگر این سه اصل محقق شود: «دو عنصر مهم برای مواجهه با این دشمنیها لازم است: یکی عبارت است از بصیرت و دومی، عبارت است از صبر و استقامت... [38] خب اگر این دو خصوصیّت وجود داشته باشد، دشمن غالب نمیشود. یکی از راههایی که این دو خصوصیّت را بتوان در جامعه حفظ کرد، عبارت است از «تواصی»، همان که در سورۀ والعصر هست: «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر» مردم یکدیگر را تواصی کنند. این زنجیرۀ تواصی و توصیه کردن به یکدیگر [برقرار باشد]؛ هم توصیه به حق کنند، راه حق را تأکید کنند، هم توصیۀ به صبر بکنند...اگر چنانچه تواصی به صبر و تواصی به حق و بصیرت در جامعه وجود داشته باشد، این جامعه بهآسانی دستخوش تحرّکات دشمن نخواهد شد؛ امّا اگر چنانچه این جریان تواصی که زنجیرۀ محافظت مؤمنان است، قطع بشود، قطعاً خسارت خواهد رسید... .[39]
فهرست منابع
قرآن کریم
آبیار، رضا، همسران زمینی سرداران آسمانی، چاپ اول، قم: بوستان کتاب، 1400ش.
ابن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، چاپ دوم، قم: الشریف الرضی، 1406ق.
ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، مصحح: غفارى، علىاکبر، چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین، 1404ق / 1363ش.
احمدى میانجى، علی، مکاتیب الأئمة:؛ مصحح: فرجى، مجتبى، چاپ اول، قم: دارالحدیث، 1426ق.
امینی، ابراهیم، آیین همسرداری، چاپ سیونهم، قم: بوستان کتاب، 1400ش.
شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، مصحح: صالح، صبحی، چاپ اول، قم: هجرت، 1414ق.
طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین، 1417ق.
طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، چاپ چهارم، قم: الشریف الرضى،1412ق / 1370ش.
طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ سوم، تهران: ناصر خسرو، 1372ش.
کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، مصحح: غفارى، علىاکبر، چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
مکارم شیرازى، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، چاپ دهم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1371ش.
https://farsi.khamenei.ir
* نویسنده و پژوهشگر.
[1]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1902
[2]. عصر: 1ـ3.
[3]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج27، ص 300 و نیز رک: محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج20، ص 357.
[4]. همان، ص 302.
[5]. رک: فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص 815 و محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج20، ص 357.
[6]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج27، ص 302.
[7]. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، ص221.
[8]. طلاق: 2.
[9]. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=320
[10]. آل عمران : 160
[11]. مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی، گلستان، باب 5، حکایت 20.
[12]. یوسف: 53.
[13]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=7875
[14]. ابراهیم امینی، آیین همسرداری، ص 26.
[15]. همان، ص 28.
[16]. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21432
[17]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?sid=103&
[18]. حسن بن طبرسى، مکارم الاخلاق، ص204.
[19]. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21432
[20]. رضا آبیار، همسران زمینی سرداران آسمانی، ص 17 - 18.
[21]. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج2، ص 208.
[22]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=190280
[23]. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، ص80.
[24]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=8033
[25]. حسن بن على ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ص50.
[26]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?sid=103&aya=3&npt=7
[27]. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، ص366.
[28]. همان، ص189.
[29]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?sid=103&aya=3&npt=7
[30]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1902
[31]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1902
[32]. https://www.rajanews.com/news/25334
[33]. آل عمران: 11.
[34]. ابن بابویه محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص252.
[35]. علی احمدى میانجى، مکاتیب الأئمة:، ج1، ص216.
[36]. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=46045
[37]. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1145
[38]. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، ص 248.
افزودن دیدگاه جدید