یادداشت تبلیغی

ارتحال امام خمینی

تاریخ انتشار:
امام کاظم فرموده: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِالْحَدِیدِ لَاتُزِلُّهُمُ الرِّیاحُ الْعَوَاصِفُ وَلَایمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَلَایجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُ
ارتحال امام خمینی

پایگاه اطلاع رسانی بلاغارتحال امام خمینی

حجت‌الاسلام والمسلمین حسن عاشوری لنگرودی*

*****

اشاره

امام کاظم(ع) فرموده: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِالْحَدِیدِ لَاتُزِلُّهُمُ الرِّیاحُ الْعَوَاصِفُ وَلَایمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَلَایجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین؛[1] مردى از اهل قم مردم را به حق فرا می‌خواند و با گروهى چون پاره‏هاى آهن به پا می‌خیزند که بادهاى تند [زمانه] آنان را نمی‌لغزاند و آنها جز نبرد [با ستمگران را] نمی‌طلبند و بر خدا توکل دارند و سرانجام ازآنِ پرهیزکاران است‏.»

انقلاب اسلامی ‌ایران، به لحاظ اعتقادی، ریشه در تحولات تاریخ ایران و تشیع دارد و ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ‌ایران پیش از انقلاب، زمینه‌ساز آن شده ‌بود؛ اما سه عامل ذیل، نقش تعیین‌کننده در پیروزی انقلاب داشته ‌است:

1. اعتقادات، فرهنگ و تفکراسلامی؛ 2. حضور قدرتمند مردم در عرصه مبارزه؛ 3. نقش رهبری پیامبرگونه ‌امام‌خمینی;.

حضور هم‌زمان این سه عامل در کنار گسیختگی ساختاری نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی‌ کشور، به پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران منجر شد. در این گفتار، درباره رحلت امام ‏خمینی; و شخصیت والای ایشان مطالبی را ارائه می‌نماییم.

بزرگی ‌شخصیت و تأثیرگذاری

امام خمینی; پس از انبیای بزرگ الهی و معصومان:، از کم‌نظیرترین و ممتازترین شخصیت‏های تاریخ بشریت است که با اندیشه‏های بلند الهی و تلاش‏های صادقانة خویش، مسیر تاریخ را دگرگون کرد و منشأ تحولات عظیمی‌در ایران و جهان شد. ایشان در چهاردهم خرداد 1368 هجری‌شمسی رحلت نمود و خبر ارتحالشان در ساعت هفت صبح چهاردهم خرداد در اوّلین بخش خبری رادیو سراسری ‌ایران اعلان شد.

انعکاس خبر ارتحال و واکنش‌ مردم

به محض انتشار خبر ارتحال امام خمینی;، ملت ایران یکپارچه عزادار شدند و از جای‌جای مملکت صدای گریه و شیون به گوش می‏رسید. مردم ماتم‌زده، زانوی غم بغل کرده ‌بودند. گویی زلزله‌ای عظیم رخ داده ‌است؛ بغض‌ها ترکید و همه آنانی‌که با نام و پیام خمینی آشنا بودند، یکپارچه می‌گریستند و بر سر و سینه می‏زدند. در این مورد، هیچ قلم و بیانی قادر نیست ابعاد حادثه و امواج احساسات غیرقابل کنترل مردم را توصیف نماید. اخبار مربوط به درگذشت و مراسم تشییع پیکر رهبر کبیرانقلاب اسلامی‌ایران، تا مدت‏ها در صدر اخبار جهان قرار داشت. رسانه‌های جهان، با اعجاب از نفوذ معنوی زایدالوصف امام خمینی; یاد می‏کردند.[2]

جهان اسلام در ماتم بزرگ‌ترین، شجاع‌ترین و آگاه‌ترین رهبر دینی ماتم زده و عزادار شد. میلیون‌ها عزادار و شیفته امام، در مصلای تهران گرد آمدند و با مرشد خویش وداع کردند. در ساعات اوّلیه شانزدهم خرداد، نماز میت توسط آیت‏الله گلپایگانی اقامه و سپس پیکر مطهر امام تشییع ‏شد. در این مراسم، جمعیت شرکت‌کننده تا ده میلیون نفر برآورد شد که بزرگ‌ترین تشییع جنازه دنیا لقب گرفت.[3]

چرایی شور و احساسات گسترده ملت

چرا مردم ایران در مورد رحلت امام خمینی; ‌احساسات بی‏نظیری از خود بروز دادند؟ خیلی‏ها با مرگ اعضای خانواده‏شان آن قدر گریه نمی‌کردند که در رحلت حضرت امام; گریستند؛ علت این امر چیست؟ در پاسخ می‏توان گفت: مجموعه‌ای از ویژگی‏های فردی، اجتماعی ، سیاسی و عرفانی ایشان، باعث این جذبه شگفت‏انگیز شد؛ از جمله آن‌ها:

1. جامعیت

ایشان از نظر درک عمیق معرفتی و تقوا ، از بزرگ‏ترین شخصیت‏های اسلامی به‏ شمار می‏آمد؛ هم در معارف اسلامی تسلط وافری داشت و هم در تهذیب نفس، شجاعت، درک زمان، شناخت جامعه، رأفت با دوستان و شدت با دشمنان بی‏نظیر بود. اراده پولادین وی‌ که ریشه در باور دینی و توکل به خداوند داشت، اجازه نمی‏داد هیچ‌چیزی مانع او در انجام مقاصد والایش شود.

2. معنویت‌گرایی

امام خمینی; محبوبیت خویش را نه از ثروت و مقام گرفته بود، نه از شهرت و علم؛ هرچه داشت، مرهون آن ارتباط تنگاتنگ با پروردگار خویش بود؛ همچنان‌که امام علی(ع) فرمود: «مَنِ اتَّقَى اللَّهَ أَحَبَّهُ النَّاسُ وَ إِنْ كَرِهُوا؛[4] هرکه تقواى الهى پیشه کند، مورد محبت مردم قرار مى ‌گیرد؛ هرچند کراهت داشته باشند [یعنی اهل تقوا نباشند].»

در این راستا، ایشان از جذبه معنوی و آرامش روانی خاصی بهره‏مند بود که در معاشرت‏ها افراد را شیفته خود می‌کرد. روبین وود زورث، خبرنگار آمریکایی، در مورد ملاقاتش با امام خمینی; در جماران می‌نویسد:

«زمانی‌که امام خمینی; از در وارد می‌شد، احساس می‌کردم که از لابه‌لای آن گردبادی از نیروی معنوی می‏وزد. گویا در ورای آن عبای قهوه‌ای، عمامه مشکی و ریش سفید، روح زندگی جریان داشت؛ به‌طوری‌که همه بینندگان را محو تماشای خود می‌کرد. در آن‌ هنگام، حس کردم که با حضور او، همه ما کوچک شده‌ایم و گویا در سالن، کسی جز او باقی نمانده‌است. آری، او بارقه‌ای از نور بود که در قلب و روح همه حضار رسوخ کرده‌ بود. او تمام معیارهایی را که گمان می‌کردم می‌توانند مرا در تعریف و ارزیابی شخصیت و مقامش یاری‌ کنند، در هم شکست. او با حضور خود، آن‌قدر در ما تأثیر گذارد که احساس کردم تمام روح و جسمم را فرا گرفته‌است... کمترین چیزی‌ که می‌توانم بگویم، این است که گویا او، یکی از انبیای ‌گذشته ‌است و یا اینکه او موسای اسلام است و آمده تا فرعون کافر را از سرزمین خود براند.»[5]

3. اهتمام به نماز

ایشان برای نماز، تمیزترین جامه را بر تن می‌نمود. سپس، با دقت وضو می‌گرفت و محاسن خود را شانه‏ می‌کرد. بعد، عطر می‏زد و پس از گذاشتن عمامه بر سر، به نماز می‌ایستاد. حتی در هنگام بیماری و با وجود زخمی بزرگ در ناحیه شکم، باز در هنگام نماز، تمیزترین جامه‌ها را بر تن می‌کرد. نقل می‌کنند در روزهایی‌که ایشان در بیمارستان تحت عمل جراحی بود و زیر دستگاه اکسیژن قرار داشت، نماز ظهر و عصر آن روز را به همان وضع ادا نمود و حتی در آن حال، نماز شب خود را نیز ترک نکرد.[6]

در آخرین شب زندگی و درحالی‌که چند عمل جراحی سخت و طولانی را در سنّ هشتادوهفت سالگی تحمل کرده ‌بود و چندین سِرُم نیز به دست­هایش وصل بود، نافله‏شب می‌خواند و قرآن تلاوت می‌کرد. مدام لب‌هایش به ذکر خدا در حرکت بود. در ساعات آخر، آرامشی ملکوتی داشت و مرتب شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر اکرم9 را زمزمه می‌نمود.

4. بصیرت

بصیرت و ژرف‌اندیشی در امور، از ویژگی‏های شخصیتی امام خمینی; بود. شناخت ماهیت منافقان، نمونه‌ای از این بصیرت است. اعضای این گروه در سال 1350 در نجف به حضور امام رسیدند و به دنبال دریافت تأییدیه بودند. این موضوع، در شرایطی بود که بیشتر مبارزان مسلمان و حتی روحانیان انقلابی، آنان را تأیید می‏کردند و از امام نیز می‌خواستند که آنان را تأیید نماید؛ ولی امام با وجود این سفارش‌ها، هرگز آنان را تأیید نکرد و از همان ابتدا شناخت دقیقی ‏به ماهیت آنان پیدا نمود.

5. تکلیف‌مداری

زمانی ‌که امام خمینی; امری را تکلیف شرعی خویش تشخیص می‏داد، اگر سایر افراد هم با آن مخالفت می‌کردند، بدون هیچ واهمه‌ای آن را دنبال می‌کرد. ایشان در سال 1342 در سالگرد حادثه فیضیه در بیانیه‌ای خطاب به طلاب فرمود: «قلبتان را محکم کنید. خود را آماده کنید برای ‌کشته‏شدن، خود را آماده کنید برای زندان‌رفتن، خود را آماده کنید برای سربازی‌رفتن، خود را آماده کنید برای ضرب و شتم و اهانت، خود را آماده کنید برای تحمل مصائبی ‌که در راه دفاع از اسلام و استقلال برای شما در پیش است. کمربندها را محکم ببندید برای حبس، برای تبعید، برای سربازی‌رفتن، برای ناسزاشنیدن، نترسید و مضطرب نشوید.»[7]

6. ساده ‏زیستی

ساده‏زیستی، از بزرگ‌ترین ویژگی‌های حضرت امام بود. ایشان می‌فرمود: «اگر بخواهید بی‌خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاح‌های پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه‌های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان بدر نکند، خود را به ساده‏زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید.»[8]

ارنست کاردیناله، کشیش مسیحی و وزیر آموزش نیکاراگوئه، می‌گوید:

«بعد از انقلاب نیکاراگوئه، شدیداً تحت محاصره اقتصادی بودیم... در سفری به ایران، خدمت رهبر انقلاب اسلامی رسیدم. از کوچه‏های پُرپیچ‌وخم جماران گذشتم. خانه رهبر انقلاب را در نهایت سادگی یافتم. مردی ‌که شرق و غرب را به لرزه انداخته ‌بود، پیرمردی است با لباس ساده و در اتاقی محقّر. تنها حرفی‌که ایشان گفتند، این بود: «ما در کنار مبارزان علیه ستمکاران هستیم.» این سخن، قوّت قلبی بود که با هیچ‌چیز قابل مقایسه نیست. در ادامه سفر به مقرّ پاپ، رهبر کاتولیک‏های جهان رفتم. آن کاخ تودرتو و آن مقرّ باشکوه، آن لباس‏های گران‌قیمت و فاخر و رفتار تند و برخورد تلخ پاپ که گفت: اگر می‌خواهی کمکی از جانب کلیسا به ‏شما بشود، نباید به سیاست، کاری داشته‌ باشید و همچنین، با آمریکا درنیفتید. من گفتم: رهبر من قاعدتاً باید شما باشید؛ اما نیستید. رهبر من امام خمینی; است که به آن سادگی زندگی می‏کند و واقعاً راه حضرت مسیح(ع) را می‏رود و با آمریکا دشمن است. اگر حضرت مسیح(ع) حالا بود، رفتار امام خمینی; را داشت.»[9]

7. مردمی‌بودن

حضرت امام; با شناخت دقیق از روحیات، خواسته‏ها و فرهنگ مردم، با آنان رابطه‏ای بسیار مستحکم و صمیمانه ایجاد کرده‌ بود. این رابطه، به‌گونه‏ای بود که تک‏تک آحاد ملت او را همچون پدری مهربان و دلسوز می‏پنداشتند و می‏دانستند که امام چیزی جز صلاح آنان را نمی‏خواهد. هم خودش را بالاتر از مردم نمی‌دانست و هم دولتمردان را سفارش می‌کرد که مردمی باشند و به نفع مردم قدم بردارند؛ چنان‌که فرمود: «هرچه صاحب منصب ارشد باشد، باید بیشتر خدمتگزارباشد.»[10] و یا در خصوص رابطه دولت و ملت می‌فرماید:

«در رژیم اسلامی شاید در رأس برنامه ها همین تفاهم ما بین دولت و ملت باشد؛ یعنی نه‏ دولت خودش را جدا می‏داند و بخواهد تحمیل بکند و مردم را تهدید بکند، ارعاب بکند، اذیت بکند؛ و نه مردم درصدد این بودند که دولت را تضعیف بکنند یا فرار بکنند از مقررات دولتی. اسلام وضعش از اوّل این طور بوده است که آن حاکمش که در رأس بوده است، در زندگی، در معاشرت، در اینها، با مردم یا پایین‌تر بوده است، یا همان جور... .»[11]

حضرت در جای دیگر اشاره می‌کند که رمز علاقه‌ مردم به برخی از روحانیان، همین مردمی‌بودن است: «مردم فهمیده‏اند [که] ما دوست آنها هستیم؛ مردم به دوستشان علاقه دارند. روحانیین، پدر ملت‌اند، به فرزندانشان علاقه دارند.»[12]

رابطه صمیمانه امام با مردم را می‏توان از لحظه ورود و استقبال بی‏نظیر مردم، تا مراسم میلیونی تشییع جنازه ایشان و با حضور دائمی مردم بر سر مزارش، به‌خصوص بعد از هشت ‏سال دفاع مقدس و ده سال حکومت که طبیعتاً همراه با مشکلات فراوان بود، مشاهده نمود.

* عضو هیئت علمی‌ دانشگاه خوارزمی.

[1]. مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۷، ص 216.

[2]. روزنامه «تایمز مالی» چاپ لندن، با تأکید بر ابطال نظر کارشناسان غربی اذعان نمود: «همه کسانی که انتظار داشتند با فوت آیت‏الله خمینی سیاست‌های‌ ایران ناگهان تغییر کند، باید با دیدن صحنه‏های پُر هیجان و خروشان جمعیت تشییع‏کننده پیکر آیت‏الله خمینی همه امیدهای خود را بربادرفته ببینند.»

روزنامه «ال پائیس» اسپانیا در تفسیری پیرامون شخصیت تاریخی حضرت امام نوشت: «راز پیروزی ‌امام ‏خمینی در شخصیت و خمیره او بود... امام ‏خمینی فوت کرد؛ اما راه او ادامه خواهد داشت... امروز تأثیرات پیام امام در الجزایر، تونس، مصر، فلسطین، افغانستان و دیگر کشورهای مسلمان، حتی آنها که دارای ‌اکثریت سنّی‌مذهب هستند، به چشم می‏خورد... امام ‏خمینی پیروز بود و باید راز پیروزی ‌او را کشف کرد.»

«هنری پکت» کاردار سفارت آمریکا در سال‌های 1972ـ1978م و مسئول دفتر امور ایران در وزارت خارجه آمریکا در سال‌های 1978ـ1980م، در مصاحبه‏ای با صدای آمریکا باصراحت اذعان نمود: «بی‌شک، امام ‏خمینی یکی ‌از مردان بزرگ تاریخ در این قرن بود و کمتر کسی را امروز می‏توان یافت که از جاذبه و نفوذی همانند آنچه ایشان داشت، برخوردار باشد.»

روزنامه «ژاپن تایمز» توکیو، با ستایش از امام ‏خمینی به عنوان رهبر قدرتمند قرن نوشت: «مورخان دوره‏های آینده مطمئنا آیت‏الله خمینی را به عنوان بزر‌گ‌ترین و پُرتلاش‌ترین رهبر عصر حاضر معرفی خواهند کرد. آیت‏الله خمینی ایران را به قدرتی مهم در خاورمیانه تبدیل کرد.»

روزنامه «تشرین» دمشق، با ستودن نقش امام ‏خمینی در سکان‌داری کشتی‌ انقلاب اسلامی ‌نوشت: «جهان اسلام شخصیتی را از دست داد که تاریخ نظیر او را کمتر به خود دیده ‌است. امام ‏خمینی با روح بلند و با درک عمیق مسئولیت خود در برابر تاریخ، انقلاب بزرگی را علیه شاه که هم‏پیمان امپریالیزم و صهیونیزم بود، به ثمر رساند. امام با قدرت خلاّقه خود، همه توطئه‏های استکبار جهانی و صهیونیزم بین‌المللی را خنثا نمود. او کاروان انقلاب اسلامی را با درایت و تدبیر از میان طوفان‌ها، شنزارها و صحراهای مخوف جهان متلاطم امروز به سوی نور هدایت کرد. امروز امام ‏خمینی در میان امت خود نیست؛ ایشان خطی را ترسیم کرد که به عنوان منشور ابدی و جاودانه انقلاب باقی خواهد ماند و این، مبارزه مستمر با ظلم، نژادپرستی، استعمار و صهیونیزم است. رحلت امام‏ خمینی، نه تنها برای ایران، بلکه برای جهان اسلام و امت عرب، ضایعه بزرگی محسوب می‏شود.»

روزنامه «گلف نیوز» امارات نوشت: «امام ‏خمینی رهبر یک کشور اسلامی بود که در تغییر شیوه تفکر این کشور و به تبع آن، جهان اسلام، تأثیر شگرفی گذاشت.»

روزنامه لبنانی «السفیر» نوشت: «دریای بی‌کران جمعیت شرکت‏کننده در مراسم تشییع پیکر ایشان، بیانگر ارتباط عمیق ملت ایران با رهبر قهرمان و تاریخی‏اش و انعکاسی از اثرات انقلاب اسلامی در وجدان این ملت است.» (ر.ک: مجله مشکوة، تابستان و پاییز 1368، ش 23 و 24)

[3]. در کتاب رکوردهای گینس نام امام ‏خمینی دو بار به عنوان رهبری محبوب، ثبت شده ‌است. این کتاب که هرساله نسخه تازه‌ای از آن منتشر می‌شود، در سال 2012م نام امام خمینی; را در بخش پُرجمعیت‌ترین و باشکوه ترین استقبال‌ها و نیز گسترده‌ترین تشییع جنازه‌های مردمی در طول تاریخ، ثبت کرده ‌است. به نوشته‌ گینس، به استناد اظهارات مقامات رسمی، ده میلیون و دویست هزار نفر در این مراسم شرکت داشتند که در حدود یک ششم جمعیت آن زمان ایران بوده ‌است. (ر.ک: پایگاه اینترنتی جماران)

[4]. مجلسی، بحار الانوار، ج ‏75، ص 79.

[5]. ر.ک: حاجتی میر احمدرضا، عصر امام 201خمینی;، ص 24.

[6]. ر.ک: «رمز برتری امام خمینی بر علما و مراجع هم‌عصر خود»، فصلنامه حضور، ش 82.

[7]. امام خمینی، صحیفه امام، ج ‏1، ص 163.

[8]. همان، ج 18، ص 471.

[9]. مجله پیام زن، سال 5، ش 1، فروردین 1375.

[10]. امام خمینی، صحیفه امام، ج ‏7، ص 511.

[11]. همان، ج ‏8، ص 230 ـ 231.

[12]. همان، ج ‏1، ص 120.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.