گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین محمودی بهبهانی تبلیغ، مبلغان و خطابه

تاریخ انتشار:
•    1. از فرصتی كه در اختیار مجله مبلّغان قرار دادید، تشكر می‌كنم. لطفاً خلاصه‌ای از زندگی علمی و...

نام نشریه: مبلغان ، فروردین 1386، شماره 89

•    1. از فرصتی كه در اختیار مجله مبلّغان قرار دادید، تشكر می‌كنم. لطفاً خلاصه‌ای از زندگی علمی و فرهنگی خود را بیان كنید؟ 
o    بنده عبد السید محمودی، اهل یكی از روستاهای اطراف شهرستان بهبهان هستم كه از سن 13 سالگی وارد حوزه علمیه بهبهان شدم. در مدرسه علمیه امام زاده ابراهیم، به سر پرستی حضرت آیة اللّه حاج شیخ عبد الهادی مجتهدی كه یكی از علمای به نام آن دوران بود، مشغول تحصیل شدم و یك سال هم در حوزه علمیه اهواز كه تحت اشراف حضرت آیة اللّه العظمی انصاری بود، تحصیل كردم. 
در زمان حیات آیة اللّه العظمی بروجردی رحمه الله به قم آمدم و از محضر اساتید: آیة اللّه ستوده، آیة اللّه اعتمادی و آیة اللّه سلطانی و یك سال هم در درس خارج آیة اللّه بروجردی و همزمان در درس حضرت امام رحمه الله و حضرت آیة اللّه گلپایگانی كسب فیض نمودم. 
در سن 22 سالگی، در امتحان درس خارج شركت كردم و قبول شدم؛ اما بیشتر وقت من را منبر و تبلیغ گرفته است؛ به طوری كه حدود 45 سال است كه منبر می‌روم؛ یعنی از سال 1342 تبلیغ رسمی من آغاز شد و در خیلی از استانها و شهرهای كشور سخنرانی كرده‌ام. 
در مدت تبلیغ نیز كارهای فرهنگی زیادی داشته‌ام؛ از جمله آنها: مدرسه علمیه مكتب زینب الكبری علیها السلام - كه در سال 1356 در قم تأسیس كردم - و همچنین ساختن مسجد و حسینیه و مدارس علمیه در شهرستانهای مختلف است. 
•    2. لطفاً در مورد اهمیت تبلیغ توضیح دهید. 
o    تبلیغ را از چند جهت می‌توان مورد بررسی قرار داد: 
1. از جهت ارزش تبلیغ: پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله می‌فرماید: «إِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللَّهِ یوْمَ الْقِیامَةِ أَمْشَاهُمْ فِی أَرْضِهِ بِالنَّصِیحَةِ لِخَلْقِهِ» (1) یعنی بالاترین مقام در نزد خداوند برای كسی (مبلّغی) است كه در زمین می‌گردد و برای مردم تبلیغ می‌كند. این از نظر ارزش معنوی تبلیغ. 
2. از جهت دنیوی: الآن می‌گویند: با تبلیغ می‌شود شب را روز كرد و روز را شب. شاید این جمله برای یك عده‌ای قابل قبول نباشد! آیا می‌شود با تبلیغ شب را روز و روز را شب كرد، مریض را سالم و سالم را مریض كرد، و حق را باطل و باطل را حق جلوه داد؟ بله، می‌شود با تبلیغ شب را روز و روز را شب كرد. 
در مورد علی بن ابی طالب علیهما السلام كه خانه زاد كعبه و فرزند قرآن است شاعر عرب می‌گوید:
لَأَنْ قِیلَ اسْلَامٌ وَ مَا قِیلَ حَیدَرٌ 
فَذَالِكَ قَلْبٌ لَا یبَذُهُ دَمٌ 
یعنی اگر [بیایید و] بگویید: اسلام بدون علی علیه السلام، مثل این است كه بگویید: قلب بدون خون. ولی با تبلیغ كار به جایی رسید كه مردم از شهرهای اطراف شام، بحث می‌كردند كه اگر كسی در نماز جمعه، علی علیه السلام را لعن نكند، آیا خداوند نماز او را قبول می‌كند یا نه؟ این یك نقشه باطل است؛ یعنی در مسیر باطل این قدر تبلیغ مؤثر بوده است. بنابراین، اگر تبلیغ الهی باشد، پیداست كه خیلی مؤثر می‌باشد. 
3. از جهت سیاسی: در اینجا فرق بین تبلیغ دینی و غیر دینی مشخص می‌شود. در تبلیغات سیاسی غیردینی، هدف ریاست، قدرت و مسلّط شدن بر مردم است. هدف نیرنگ و فریب است و الهی نیست؛ امّا همین هم تأثیر دارد، همچون زمان معاویه. 
•    3. به نظر شما با توجه به گسترش ابزارها و شیوه‌های جدید تبلیغ، آیا تبلیغ به شكل سُنتی می‌تواند در دنیای امروز مؤثر باشد؟
o    ما باید با امكانات پیش برویم. دنیا امكاناتش خیلی وسیع است و ما روایت داریم كه از امیر المؤمنین علیه السلام كه می‌فرمایند: «اَدِّبُوا صِبْیانَكُمْ لِغَیرِ زَمانِكُمْ؛ بچه هایتان را برای غیر از زمان خود تربیت كنید!» یعنی بچه ات را برای بیست سال دیگر مجهز كن! ما اگر بتوانیم تبلیغاتمان را وسیع كنیم، بسیار خوب است. 
اما در عین حال، به قول حضرت علی علیه السلام: «مَا لَا یدْرَكُ كُلُّهُ لَا یتْرَكُ كَلُّهُ» (2) حالا كه نمی‌توانیم آن قدر وسیع و دامنه دار تبلیغ كنیم، همین مقدار كه هست، باید غنیمت شمرد و استفاده كرد. 
•    4. به نظر شما برای توفیق بیشتر در تبلیغ، چه نكاتی را باید رعایت كرد؟
o    1. شرح صدر: حضرت موسی علیه السلام در قرآن همه چیز دارد؛ یعنی معجزه دارد، ید بیضاء دارد؛ اما با این حال، از خدا می‌خواهد: «رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یفْقَهُوا قَوْلی»؛ (3) «خدایا! به من شرح صدر عطا فرما و امورم را آسان گردان و گره و لكنت را از زبانم بگشا تا سخنانم را بفهمند.»
2. عامل بودن: روایت داریم كه: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِكُمْ؛ (4) مردم را با غیر زبانتان [به سوی كارهای خیر] دعوت كنید!»
البته اینكه می‌گویند: 
سخنی كز دل بر آید                        لاجرم بر دل نشیند
همیشه این طور نیست و ممكن است در دل اثر نگذارد؛ امّا مبلغ نباید از تبلیغ خود مأیوس شود. حضرت علی علیه السلام اصلاً غیر الهی حرف نمی‌زد؛ امّا برای ابن ملجم كوچك‌ترین اثری نداشت. پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله سخنانش برای ابوجهل و ابوسفیان و حتی در خانه‌اش برای بعضی از همسرانش اثر نمی‌گذاشت. امام حسین علیه السلام روز عاشورا آن قدر نصیحت كرد و اثر نكرد. بله، انسان اگر عامل باشد، خیلی مؤثر است؛ اما این طور نیست كه كلیت داشته باشد. باید قلب هم صاف باشد و شنونده هم لیاقت داشته باشد. 
گوهر پاك بباید كه شود قابل فیض                 ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود
3. مخاطب شناسی: هر سخن جایی و هر نكته مكانی دارد. نقل كرده اند كه: مرحوم آیة اللّه آقا سید ابوالحسن اصفهانی، هفته‌ای یك روز منزلشان روضه داشتند. یك آقایی را دعوت كرده بودند تا منبر برود. چند نفر از مستمعین هم از علمای به نام نجف بودند. این آقا در آنجا روی منبر، در باره شراب و عرق خوری و حرمت آن صحبت می‌كرد كه هیچ تناسبی با مجلس نداشت. 
•    5. به نظر شما مبلّغ برای تهیه محتوای سخنرانی باید در چه زمینه‌هایی فعالیت و مطالعه داشته باشد؟
o    1. قرآن، تفسیر قرآن و شأن نزول آیات؛ 2. روایات، مخصوصاً نهج البلاغة؛ 3. تاریخ؛ 4. لطیفه؛ 5. اشعار گوناگون (برای مصیبت، پند، ایجاد نشاط و تفریح) . 
•    6. آیا شما در منبرتان، احكام شرعی را بیان می‌كنید؟
o    سابقاً هر جلسه‌ای كه تشكیل می‌شد، یك نفر را به عنوان مسئله گو دعوت می‌كردند كه برای مردم احكام بگوید. قدیم ما متخصص احكام داشتیم، مثل مرحوم تربتی و حاج شیخ عبد الله اصفهانی. الآن هم باید این طور باشد. چطور ما مفسر قرآن داریم و قابل احترام است و او را برای تفسیر دعوت می‌كنند، در زمینه احكام هم باید متخصص داشته باشیم. البته من خودم بعد از خواندن خطبه، حدود 4 الی 5 دقیقه احكام می‌گویم و بعد وارد سخنرانی می‌شوم. گفتن احكام برای مردم كه الآن چندان واقف نیستند، بر یك مبلّغ واجب است. 
•    7. شرط تحریك عواطف و احساسات مخاطبان چیست؟
o    تحریك احساس خیلی مؤثر است، اما به شرط اینكه در چارچوب روایات باشد. خوب، یك عده تحریك احساسات می‌كنند، اما با بدگویی دیگران؛ مثلاً فرض كنید ما می‌خواهیم در جمع زنان در باره حجاب صحبت كنیم، نباید یك زن بدحجاب را تحقیرش كنیم كه دیگر اصلاً به جلسات مذهبی نیاید. من در فریدون كنار منبر می‌رفتم. بعد از مدتی یك خانمی نامه‌ای نوشته بود كه من زیاد به مسائل اسلامی پایبند نبودم. ولی من در آنجا بحث معاد و آخرت را مطرح كرده بودم كه در این خانم اثر گذاشته بود و توبه كرده بود. ما اگر بتوانیم غیرمستقیم و توأم با مهربانی صحبت بكنیم، بسیار در تحریك احساسات مخاطب مؤثر می‌باشد. 
•    8. خاطره‌ای از سفرهای تبلیغی خود را بیان كنید. 
o    سال 58 شب عاشورا در شهرستان تویسركان منبر رفتم. در هنگام مصیبت، چراغها را خاموش كردند. دیدم كه زنها خیلی سر و صدا می‌كنند؛ به اندازه‌ای كه من در همان تاریكی عصبانی شدم و داد زدم. یك كسی خودش را به من رساند و به من گفت كه فلانی! مسجد را محاصره كرده اند و می‌خواهند تو را بگیرند و زنها فهمیده اند كه می‌خواهند شما را بگیرند، دارند سر و صدا می‌كنند و می‌گویند: توی این تویسركان یك مرد وجود ندارد كه این طلبه را نجات بدهد كه گیر مأمورین نیفتد؟ 
من از منبر پایین آمدم. گفتند: لباسهایت را عوض كن؛ چون دور مسجد را محاصره كرده اند. گفتم: من لباسهایم را بیرون نمی‌آورم؛ لباس افتخار من است. من را اگر با كت و شلوار بگیرند، نمی‌گویند مبارز اسلام را ببین؟ بالاخره مرا از بیراهه به خانه‌ای بردند؛ اما تا فهمیدند كه دنبال من هستند، من را از خانه بیرون كردند تا اینكه به یك خانه روحانی رفتم. آنجا یكی از افراد پادگان نوژه همدان مرا با ژیان از شهر خارج كرد و به قم آورد. این یكی از خاطرات شیرین من است. 
•    9. چه توصیه‌هایی به مبلغان دارید؟
o    1. در تبلیغ نیت خود را خالص كنیم. 
2. با وضو منبر برویم. 
3. آنچه كه امام زمان علیه السلام می‌پسندند، بگوییم. در زمان شاه، برادر شاه به نام علیرضا (شاه پور علی) كشته شده بود. آقای فلسفی رحمه الله را دعوت كرده بودند كه منبر برود. آقای فلسفی این مسئله را در میان عده‌ای از علما مطرح كرده بود كه اگر تذكری دارند، بفرمایند. هر كدام از این علما یك چیزی گفته بود. یكی از علمای معروف ساكت بود و هیچ چیزی نگفت. مرحوم فلسفی گفت: شما هم چیزی بگویید! گفت: آقای فلسفی! وقتی رفتی بالا منبر، تیمسارها و ارتشبدها و وزرا و سفرا و همه مسئولین هستند، اون گوشه مجلس را هم نگاه كن كه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله یا امام صادق علیه السلام ایستاده - این جمله تعبیر من است كه دستش را به ریشش گرفته - و می‌فرماید: فلسفی با دین من بازی مكن! 
4. روایت داریم كه «مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ تَكَفَّلَ اللَّهُ لَهُ بِرِزْقِهِ؛ (5) خداوند روزی كسی را كه دنبال علم رود، به عهده گرفته است.» پس خدا ضامن رزق ماست. مبلّغ باید این روایت را مد نظر قرار دهد. 
•    با تشكر از شما به خاطر فرصتی كه در اختیار ما قرار دادید. 
o    موفق باشید 

•    پاورقــــــــــــــــــــی 
 
1) الكافی، ج 2، ص 208، ح 5. 
2) عوالی اللآلی، ج 4، ص 54، ح 207. 
3) طه / 25. 
4) بحار الانوار، ج 67، ص 309. 
5) میزان الحكمة، ج 3، ص 2072.
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.