مصاحبه با حجه الاسلام فاضل تبریزی (روش تبلیغ)
نام نشریه: مبلغان، شماره 1
· مبلغان: حاج آقا! لطفا، مختصری از زندگی فرهنگی و علمی خود را بیان فرمایید!
فاضل تبریزی: بسم الله الرحمن الرحیم این جانب، در اطراف شهرستان تبریز، در سال 1314 متولد شدم. مقدمات تحصیلام، در حوزۀ علمیۀ تبریز بود. سال 1333 به حوزۀ قم آمدم و تا سال 42 آن جا بودم.
پس از حادثه پانزده خرداد، به تبریز برگشتیم و در شهر سلماس، انجام وظیفه میكردم. و بعد هم چند سالی، به تبریز رفتم و اخیرا هم كه به قم آمدم. اینجانب همان سال 1338 مشغول تبلیغ و خدمات فرهنگی بودهام.
· مبلغان: نقش تبلیغ و خطبا در حفظ و بقای اسلام و مكتب اهل بیت علیهم السلام را بیان بفرمایید؟
فاضل تبریزی: جواب این سؤال را با استناد به فرمایش امیر المؤمنین علی علیه السلام عرض میكنم. آن حضرت، بقای دین و دنیا را در چند چیز میدانند كه یكی از آنها این است: «عالم ناطق مستعمل لعلمه.
نقش تبلیغ در بقای دین، یك مسئلۀ مسلم است. الآن اگر میبینید كه لبنان، یكی از مراكز قوی شیعی شده است، به خاطر تبلیغات دو تن از صحابۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله است.
· مبلغان: به نظر شما، عوامل موفقیت خطیب و سخنران كدام است؟
فاضل تبریزی: من، در تجربۀ تبلیغی خودم، این را به دست آوردم كه خطیب موفق، كسی است كه چهار مطلب را، عمیقا و دقیق، در ذهن خودش بپروراند و از آنها استفاده كند.
1- افلاطون میگوید كه یك سخنران، مثل یك مسافر، ابتدا باید مقصد و هدفاش را معلوم كند. اگر كسی كه از خانهاش بیرون میرود، بداند كه به كجا میرود، سفر راحتی دارد. اما اگر معلوم نباشد كه مقصدش كجا است، در زحمت فراوان است و سرگردان خواهد بود.
خطیب، آن چرا كه میخواهد ارائه دهد، باید در ذهن و مغز خودش، اجمالا، آماده كند. این مسئله، با مطالعۀ قبلی و ادداشت برداری حاصل میشود.
خطیب، مطالب را باید خوب حفظ كند و بدون نگاه به یادداشت هایش، سخنرانی كند، زیرا، منبر رفتن از روی نوشته، ملال آور است.
2- عامل دوم، اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس، یعنی از آغاز، خطیب، این مطلب را در ذهن خود بپروراند، كه من، میتوانم این مجلس را اداره كنم» خطیب، اگر مرعوب مجلس شود، مطالب را نمیتواند درست و صحیح ادا كند.
برای كسب اعتماد به نفس، از آغاز، شمرده سخن گوید و آرام و آهسته بر منبر بنشیند.
3- سومین عامل، این است كه همیشه، شنوندگان را دانشمند و افرادی باسواد فرض كند. اگر این طور فرض شود، مطالعۀ سخنران زیاد میشود و در نتیجه اعتماد به نفس هم بدست میآورد، اگر مستمع را بی سواد یا كم سواد فرض كردیم، چه بسا در بین شنوندگان، افراد باسوادی باشند و سستی مطالب ما را آشكار نسازند.
4- عامل چهارم، این است كه خطیب، با تنوع صدا و نگاه به همه و استفاده از حركات دست، مجلس را در دست خود نگاه دارد.
· مبلغان: حاج آقا! شما، بیشتر در مطالعاتتان برای منبر، از چه كتابهایی استفاده میكنید؟
كتاب خاصی كه برای اهل منبر نوشته باشند و در اختیار آنان قرار دهند، نیست، لذا باید از كتابهای گوناگون استفاده كرد.
به نظر من، بهترین منبر، منبرهایی است كه در آن مطالب تاریخی، نقل و تجزیه و تحلیل میشود.
· مبلغان: استفاده از علوم روز و نظریات علمی در منبر را چه گونه ارزیابی میكنید؟
من، معتقدم هر كسی، در رشته و فن خودش، مطالب را مطرح كند. البته، به عنوان استشهاد، ذكر یك مطلب علمی و یا مسائل علوم روز، اشكالی ندارد. اگر وضع خطبای خودمان را رها كنیم و مطالب مان، تنها، دربارۀ این مسئله باشد كه فلان دانشمند جامعه شناس یا روان شناس، چنین میگوید یا چنان نظر میدهد، این صحیح نیست.
· مبلغان: حاج آقا! به نظر شما، در منبر، صحبت كردن كشكولی خوب است یا موضوعی؟
این مسئله، به ذوق شخص برمی گردد، بعضی، موضوعی را میپسندند و بعضی هم كشكولی را. البته در مجامع علمی و گروههای خاص، اگر موضوع خاصی، مطالعه و بررسی شود و مطالب به صورت دسته بندی عرضه شود، مفیدتر است، اما در مجامعی كه شنوندگان، از گروههای مختلف، مانند عالم و كاسب و دانشجو و كارگر و... هستند از هر دری سخن گفتن، بهتر است.
· مبلغان: به نظر شما، سخنرانی به صورت مسلسل وار یا به صورت شمرده شمرده مطلوب است؟
گاهی، در مقطع خاصی، میطلبد كه سخنرانی، به صورت حماسی باشد، اما نه همه جا، من، تجربهای كه دارم، این است كه اگر خطیب، از آغاز سخنرانی، آرام آرام و شمرده شمرده صحبت كند، هم برای شنونده مطلوب است و هم برای خود خطیب.
· مبلغان: استفاده از كلماتی مانند «متد» و... - كه جنبۀ بین المللی دارد - را در منبر صحیح میدانید؟
اگر سخنران بر آن اصطلاحات، مسلط است و میتواند به طور صحیح، آنها را ادا كند، اشكالی ندارد.
مبلغان: استفاده از كلمات شیك و زیبا مانند «شفاف» ، «نوین» ، «بهره بری» چه گونه است؟
پاسخ، همان مطلبی است كه در پرسش قبلی گفتم؛ یعنی، اگر آنها را خوب میتواند ادا كند، اشكال ندارد.
· مبلغان: اهمیت روضه و مرثیه خوانی در مكتب اهل بیت علیهم السلام را بیان بفرمایید؟
روضه، یك امر عاطفی است و با روضه خوان، باید عواطف مستمع را تهییج كند. این مسئله، از طریق شعرخوانی میسر است، لذا روضه را با شعر شروع كند و بعد وارد مرثیه شود.
اما راجع به اهمیت روضه و نقش آن در بقای مكتب، باید بگویم كه، این روضه است كه منبر و تبلیغ را به این سبك رایج، تا امروز نگه داشته است و به بركت همین روضه است كه در این مجالس، معارف اسلام و احكام و عقاید بیان میشود. در كشورهای خارج هم مجالس دینی، به خاطر روضه خوانی برگزار میشود.
اگر روضه و مجالس روضه خوانی نباشد، اگر در محرم، مجالس روضه نباشد، مردم، به چه عنوانی جمع بشوند؟ برای شنیدن سخنرانی البته، باید سعی شود كه روضهها را از كتابهای معتبر بخوانیم. خود ذكر روضه، عبادت است، هر چند گریه زاری هم كه نباشد، باز، مصیبت خواندن، خودش، عبادت است. ما، ملزم نیستیم كه حتما مردم را بگریانیم و از مردم اشك بگیریم!
البته اگر ما، مقتل و روایات صحیح را خوب بتوانیم نقل كنیم، خود به خود، در (شنونده) مستمع تاثیر میگذارد.
· مبلغان: تاریخ روضه خوانی، از كجا آغاز شده است، و نخستین روضه خوان، چه كسی بوده است؟
آن طوری كه در تاریخ آمده، نخستین روضه خوان، ایزد متعال بوده است و جبرئیل و حضرت آدم جریان روضه بر حضرت امام حسین علیه السلام، ادامه داشته تا زمان خود حضرت رسول صلی الله علیه و آله روز نخستین كه امام حسین علیه السلام به دنیا آمد و او را كه به دست پیغمبر دادند، همان روز شروع كرد به گریه كردن و اخبار شهادت ایشان را برای بعضی از مردم بیان كرد. بعد هم از زمان خود ائمه علیهم السلام تا به امروز، مسئلۀ عزاداری امام حسین و اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله در میان مسلمانان، به خصوص در بین شیعیان جهان، جایگاه خاصی دارد.
· مبلغان: حاج آقا! شما مسافرتهای زیادی به كشورهای خارج داشته اید، محبت و علاقۀ مردم را نسبت به اهل بیت چه گونه دیدید؟
علاقۀ مردم به اهل بیت علیهم السلام، آن قدر زیاد است كه نمیشود توصیف كرد! ائمه علیهم السلام در دل مردم جا دارند و بر قلب مردم حكومت میكنند. در بعضی كشورهای شوروی (سابق) ، خیلی زنها، حجاب ندارند و یا بعضی هم نماز نمیخوانند و ولی نسبت به اهل بیت، علاقۀ خاصی دارند! روایت هست كه پیغمبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمود: «ایزد، در مقابل این صبر و تحمل تو، یك نعمتی به تو داده است كه هیچ كس، دارای این نعمت نیست و آن این است كه قبر تو و قبر فرزندان ات، همیشه، پناهگاه مردم خواهد بود.» الآن در هر جایی كه بارگاهی در گوشه كنار دنیا هست، پناهگاه مردم علاقه مند به پیغمبر و اهل بیت پیغمبر است.
· مبلغان: حاج آقا! اگر خاطرۀ خاصی از مسافرتهای تبلیغی خود دارید، برای ما بیان كنید!
خاطرات زیادی دارم، چه در داخل و چه در خارج از كشور، ولی یكی از آنها، خاطرۀ جالبی است كه مربوط به باكوی آذربایجان است. من، در یكی از مساجد آن شهر، سخنرانی میكردم، دیدم جمعیتی زیاد، از زن و مرد، به داخل مسجد نمیآیند، با این كه مسجد، هنوز جای خالی داشت و هوا هم خیلی سرد بود هر قدر من اصرار میكردم كه بیایید داخل، آنها نمیآمدند! من، علت را سؤال كردم، گفتند: «اینها، خودشان، مسلمان اند و چون هنوز آثار شرب خمر در وجودشان هست، خودشان را لایق نمیدانند كه در داخل مسجد بیایند و در مجلس امام حسین علیه السلام شركت كنند!».
و بعضی از خانمها، چون حجاب نداشتند، به خودشان اجازه نمیدادند كه داخل مسجد بیایند، ولی همان بیرون مسجد، مینشستند و به سخنرانی گوش میدادند. یك خاطرۀ جالبی هم از كشور خودمان بگویم. در جایی كه من، در تبریز نماز میخواندم و منبر میرفتم، نزدیك به محلۀ مسیحیها بود، یك مسیحی به نام سلیمان بود كه هر روز میآمد در كفش كن مسجد مینشست و وقتی من روضه میخواندم، او گریه میكرد. یك روز، به شوخی گفتم: «سلیمان! هر روز اینجا میآیی، شاید ماموریت داری كه مرا مسیحی كنی؟» گفت: «نه؛ من، به حضرت ابوالفضل علیه السلام علاقۀ خاصی دارم.» گفت: «من، رانندۀ ماشین سنگین هستم و از شهری به شهر دیگر میروم. من، با ابوالفضل شما، قصهای دارم. روزی، با ماشین بار میبردم كه یك باره در وسط یك رودخانه، ماشینام خراب شد. آب، به شمعهای ماشین رسیده بود. اتفاقا، باران زیادی هم آمده بود، یك مرتبه دیدم از طرف بالای رودخانه، سیل عجیبی در حركت است! من، همان جا، یك مرتبه گفتم. یا ابوالفضل! من را نجات بده كه الآن، سیل مرا میبرد، یك مرتبه دیدم گویا ماشین من را به كنار كشیدند! الآن هم نمیدانم چه قدرتی مرا نجات داد! تنها من، آنجا، متوسل به حضرت ابو الفضل شدم و نجات پیدا كردم.» این سلیمان مسیحی، این قضیه را میگفت و همان طور گریه میكرد.
· مبلغان: در ایامی كه دو مناسبت است، هم مناسبت جشن و سرور و هم ایام عزا، مصیبت خوانده شود یا نه؟
در میلادهای ائمه علیهم السلام اگر مجلس را با اشعار در مدح و منقبت به پایان برسانیم، مناسب است، اما ایامی كه دو مناسبت است، خوب است كه روضه بخوانیم.
· مبلغان: كیفیت ورود به روضه خوانی یا گریز، چه گونه باید باشد؟
این مطلب، به ذوق و توانایی خطیب، مربوط است. گاهی خود به خود؛ زمینۀ گریز را فراهم میكند. به عقیدۀ من، خیلی هم لازم نیست كه ما از آغاز، به فكر گریز باشیم؛ بلكه بعد از مدتی كه صحبت كردیم، از چهرۀ شنوندگان، پیدا است كه باید وارد مصیبت شویم. در این موارد، با گفتن «و اما ذكر مصیبت» ، مصیبت را شروع كنیم.
· مبلغان: استفاده از فكاهی و لطیفه در منبر را تا چه حدی صحیح میدانید؟
به نظر من، در این مسئله، سن و سال سخنران دخالت دارد؛ اگر خطیب و سخنران، پیر است، برای تنوع و رفع خسته گی، لطیفۀ مناسب و آموزنده بگوید، خوب است، اما افراد جوان، از لطیفه، استفاده نكنند.
استفاده از لطیفههایی كه در قالب شعر آمده، مناسبتر است.
· مبلغان: در منبر، چه قدر باید صحبت كرد؟
این، مربوط به حال شنونده و مكان و... است، ولی معمولا، همان نیم ساعت مناسب است.
· مبلغان: اگر كسی میخواهد تنها، روضه بخواند و سخنرانی نكند، چگونه شروع كند؟
در تبریز یك روضه خوان خیلی ماهری بود. ایشان روضهاش را با « صلی الله علیك یا ابا عبدالله» شروع میكرد و آن گاه این شعر را میخواند.
«نه ذو الجناح، دیگر تاب و استقامت داشت نه سید الشهداء در ركاب، طاقت داشت» این افراد، با خواندن شعر آغاز كنند.
· مبلغان: حاج آقا! جهت آرام كردن مجلسی كه جمعیتی زیاد در آن شركت كرده اند، از چه شیوههایی باید استفاده كرد؟
این جا هم به هنر و توانایی گوینده بستگی دارد، گاهی، با خواندن چند شعر، آرامش حاصل میشود و گاهی، با یك وعده به مردم كه: «اگر ساكت شوید، یك مژده دارم.» یا «یك مطلب خوبی میخواهم برای تان بگویم.» مجلس ساكت میشود و گاهی... اصولا، گوینده، خیلی نباید منتظر باشد تا مجلس، كاملا، به دل خواه او آرام شود، بلكه او كار خودش را شروع كند، مجلس هم كم كم، آرام میشود.
· مبلغان: اگر حادثهای در بین مردم اتفاق بیفتد، مثلا برق برود یا باران بیاید، چه باید كرد؟
این جا، مجلس را باید نگه داشت، نباید خیلی طول داد.
افزودن دیدگاه جدید