گفتگو با حجت‌الاسلام محمد صادق نجمی؛ تبلیغ، تجربه‌ها و راهكارها

تاریخ انتشار:
بعد از ظهر یكی از روزهای پایانی مرداد ماه به سوی منزل استاد فرزانه، حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد صادق نجمی،...

نام نشریه: مبلغان، شماره 49

بعد از ظهر یكی از روزهای پایانی مرداد ماه به سوی منزل استاد فرزانه، حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد صادق نجمی، رهسپار شدیم. عالم فرهیخته‌ای كه همه كس او را با فعالیتهایی چون: تالیف، تحقیق، تاسیس دانشگاه و تبلیغ و ارشاد می‌شناسند.

آنچه پیش رو دارید، حاصل گفتگویی است كه به موضوع تبلیغ و روش‌های آن پرداخته است.

· مبلغان: با تشكر از حضرتعالی كه وقت گرانبهایتان را در اختیار ما قرار دادید، لطفا در مورد شرح حال و وضعیت تحصیلی خودتان صحبت بفرمایید؟

بسم الله الرحمن الرحیم «ولتكن منكم امة یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنكر.‌»

بنده در سال 1315 ه. ش در روستای «هریس‌» از اطراف شبستر متولد شدم. پدرم مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزا احمد هریسی از روحانیون منبری بود و علاقه فراوانی به منبر و مطالعه داشت. برای هر منبر، یكی دو ساعت مطالعه می‌كرد و منبرش همیشه تازگی داشت و مادرم هم بانوی مؤمنه و از سادات حسینی آذربایجان بود.

تحصیلات بنده در سن 8 سالگی از مكتب خانه‌ای كه در روستایمان وجود داشت شروع شد. كتابهای: گلستان، دیوان حافظ، ابواب الجنان، تنبیه الغافلین و ادبیات فارسی را در آنجا یاد گرفتم. مرحوم پدرم علاقه داشتند كه من در رشته مذهبی و در سلك روحانیت باشم. از اینرو، خودشان شروع به تدریس صرف میر، جامع المقدمات، قسمتی از سیوطی و مقداری از شرح جامی برای حقیر نمودند و پس از آن، مرا با خودشان به تبریز آوردند و در مسجد جامع (مدرسه طالبیه) از ریاست محترم آن مدرسه، مرحوم آیت الله حاج شیخ هدایت غروی، حجره‌ای برایم گرفتند و بنده یك سال و اندی در تبریز مشغول خواندن حاشیه و معالم بودم.

در پاییز سال 1331 ه. ش به قم منتقل شدم و با توصیه مرحوم آیت الله حجت در مدرسه فیضیه زیر پله‌هایی كه به صحن مطهر منتهی می‌شود، حجره گرفتم و تا سال 1359 - 1360 در قم بودم و در كنار امر تحصیل به تدریس نیز می‌پرداختم.

در حوزه همیشه مشغول درس و بحث بودم و وقتم را به جز درس در هیچ چیز صرف نمی‌كردم. همین مطلب سبب شد كه از درسهای معمولی حوزه یك قدری خسته شوم و به كارهای تحقیقی روی بیاورم. لذا شروع به مطالعه كتب حدیثی اهل سنت نمودم و این كار چندین سال طول كشید كه نتیجه‌اش تالیف كتاب «سیری در صحیحین‌» بود.

· مبلغان: لطفا درباره فعالیتهای تبلیغی خودتان صحبت بفرمایید؟

در كنار كارهای درسی به فعالیتهای تبلیغی نیز می‌پرداختم كه نمونه آن ساختن چندین مسجد در اطراف كاشان و همدان و مباحثات طولانی با مبلغان فرق ضاله، می‌باشد. اوائل سال 1360 ه. ش به عنوان امام جمعه به سلماس رفتم و حدود یك سال در سنگر امامت جمعه آن شهر انجام وظیفه كردم، و چون علاقه فراوانی به فعالیتهای علمی داشتم، علی رغم اصرار مردم خوب آن شهر مبنی بر ماندن، به قم برگشتم. اما چند ماهی از مراجعت بنده به قم نگذشته بود كه به عنوان اولین امام جمعه شهرستان خوی انتخاب شدم و در سال 1361 ه. ش طی حكمی از طرف حضرت امام راحل رحمه الله به این شهر عازم گردیدم.

· مبلغان: در شهرستان خوی چه كارهای تبلیغی داشتید؟

بنده فعالیتهای تبلیغی خود را بر اساس دو محور پیاده نمودم:

اولین برنامه تبلیغی ما ساختن و تكمیل مدرسه علوم دینی «نمازی‌» بود. این مدرسه سابقه دویست - سیصد ساله دارد و در گذشته طلبه‌های تركیه، آذربایجان و منطقه قفقاز در اینجا درس می‌خواندند و سپس برای تبلیغ و ارشاد مردم به كشورهایشان برمی گشتند. وقتی كه وارد خوی شدیم؛ این مدرسه را خراب كرده بودند و در اثر اختلافات سلیقه‌ای كه بین مجریان این امر وجود داشت، تكمیل و بازسازی آن رها شده بود. به همین جهت، با كسب اجازه از امام خمینی رحمه الله و جمع آوری كمك از مردم متدین و نیز درخواست كمك مالی از دفتر امام راحل رحمه الله تكمیل این مدرسه را در سال 1363 ه. ش در پنج طبقه و چهل حجره به پایان رساندیم و دوباره شروع به جذب طلبه نمودیم.

قدم دومی كه خیلی هم اثر مثبت داشت، تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی بود. به طور معمول، كار علما تدریس، ارشاد، تالیف و تربیت طلاب است و در میان علما كمتر اتفاق می‌افتد كه یك روحانی دانشگاه تاسیس كند، اما بحمدالله بنده در خوی این توفیق را داشتم و هم اكنون این دانشگاه در حدود 5 هزار دانشجو دارد و از لحاظ برنامه‌های مذهبی، علمی و درسی یكی از موفق‌ترین واحدهای دانشگاه آزاد است و حداقل در نوع خود نمونه است.

· مبلغان: به نظر شما ائمه جمعه چه نقشی می‌توانند در تربیت و پیشرفت مبلغان هر شهر داشته باشند؟

ائمه جمعه در این راه می‌توانند قدمهای خوبی بردارند و نقش بزرگی را ایفا كنند. مبلغان باید هم خوب درس بخوانند و هم از لحاظ اخلاق و تقوا نمونه باشند. این امر، نیازمند اساتید مجرب است و بهترین استاد در هر شهری عبارت است از امام جمعه آن شهر. طلاب نسبت به امام جمعه خوش بین هستند و او را برای خودشان الگو قرار می‌دهند. لذا حركت ائمه جمعه از لحاظ معنوی، اخلاقی و علمی می‌تواند نقش بزرگی در تربیت طلاب و مبلغان داشته باشد.

· مبلغان: با توجه به تجربیات جنابعالی، مبلغانی كه در دانشگاهها و مراكز آموزش عالی تدریس می‌كنند، به چه علوم و فنونی باید مجهز باشند؟

باید توجه داشت كه دانشگاهها تخصصی هستند و اگر یك نفر بخواهد در دانشگاهها تدریس داشته باشد، باید در رشته‌های مورد نظر متخصص باشد. همچنین با توجه به اینكه دانشجوها از روحانیت توقعات و انتظارات بیشتری دارند، شایسته است كاملا مراقب آداب، رفتار و معاشرت خود باشند. وقتی كه یك شخص معمم وارد محیط دانشگاهی می‌شود، تنها نباید در رشته خاصی الگو باشد؛ بلكه باید در اخلاق، تقوا و نظم و مسائل دیگر نیز اسوه خوبی باشد. ارتباط بنده با دانشجوها بوده و هست و این را از روی تجربه به دست آورده‌ام كه دانشجویان در محیط دانشگاه و كلاس درس، دلشان می‌خواهد از چیزهایی كه در زندگی برایشان لازم و مبهم است سؤال كنند. از اینرو، یك استاد روحانی، مانند استاد غیر روحانی نیست.

· مبلغان: به نظر شما در جامعه كنونی، تبلیغات مفید از چه راههایی ممكن است؟

می‌دانیم امروز مانند گذشته نیست كه مبلغ فقط تبلیغ زبانی داشته باشد و منبر برود یا سخنرانی كند؛ بلكه در این عصر، یك مبلغ باید از طریق نویسندگی و هنر نیز فعالیت نماید؛ زیرا تبلیغ از راه هنر، در جامعه كنونی ما خیلی مؤثر است و نقش بزرگی در هدایت مردم دارد.

· مبلغان: اگر كسی بخواهد از طریق سخنرانی تبلیغ داشته باشد، باید به چه مواردی توجه كند؟

كسی كه می‌خواهد از راه سخنرانی در جامعه نقش تبلیغی ایفا كند، لازم است كه خود را از لحاظ اخلاقی آماده كند و به گفتار خویش ایمان داشته باشد. قرآن كریم می‌فرماید: «ءامن الرسول بما انزل الیه من ربه‌» این آیه، نقش پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله را نشان می‌دهد؛ نقشی كه خیلی فوق العاده بود. در یك جلسه وقتی كه افراد چیزی را از پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌شنیدند؛ واقعا به آن ایمان می‌آوردند و با همان دید و ایمان در كنار پیامبر می‌جنگیدند و به شهادت می‌رسیدند. علتش این بود كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله خود مؤمن و عامل به گفتار خویش بود. پس در عالم سخنرانی، مهم‌ترین و مؤثرترین مسئله برای گویندگان مذهبی عبارت است از خلوص نیت و ایمان به گفتار خویش.

نكته دیگری كه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، احاطه و تسلط كامل سخنران اسلامی بر علوم مختلف دینی است. اگر بخواهیم منبرهایمان مفید باشد، باید احاطه كامل به تفسیر، تاریخ و حدیث داشته باشیم و حالا كدام مبلغ است كه بگوید من اصول كافی را از اول تا آخر مطالعه دقیق نموده ام؟ ابزار تبلیغ ما عبارت است از اخبار و آیات و كتابهایی مانند اصول كافی.

همچنین یك سخنران باید فنون سخنوری را بلد باشد و كلمات را درست ادا كند. یك روز آقایی در تلویزیون سخنرانی می‌كرد و كلمه معاویه را مشدد تلفظ می‌كرد. زمانی كه این آقا كلمه مذكور را بدین نحو به كار می‌برد، شنوندگان چون می‌دانند كلمه معاویه تشدید ندارد، اگر گفتار این شخص خوب هم باشد، ارزش واقعی خودش را از دست می‌دهد.

در اوایل طلبگی بنده، در همین شهر قم آقای تربتی بودند و هنگامی كه احساس می‌كردیم از لحاظ معنوی نزول كرده ایم، به پای منبر مرحوم آقای تربتی می‌رفتیم و واقعا عوض می‌شدیم و ده - بیست روز تحت تاثیر كلام ایشان بودیم؛ زیرا خودش عامل بود و دارای فضایل اخلاقی و معنوی بود.

علاوه بر این، شخصیتهایی چون مرحوم حاج سراج انصاری داشتیم كه خیلی معروف بود. به طلبه‌ها می‌گفت: «این آیه شریفه «والینذروا قومهم‌» برای شما طلبه هاست. باید بعد از اینكه درس خواندید به شهرهای خود برگردید، «والینذروا قمهم‌» كه نیست.‌» ایشان به احادیث، آیات و اخبار احاطه كامل داشت.

در تهران نیز فردی مثل مرحوم آقای عزیز زاده داشتیم كه اصلش اردبیلی بود. بالای منبر هم سكته كرد. ایشان با اینكه لهجه‌اش كاملا تركی بود، ولی هر كجا منبر می‌رفت، مردم در پای منبرش حاضر می‌شدند و لذت می‌بردند؛ برای اینكه مرحوم آقای عزیز زاده یك واعظ و مبلغ به تمام معنا بود، اطلاعات عجیبی داشت و مردم از منبرش سیر نمی‌شدند.

· مبلغان: طی سفرهای متعددی كه به برخی از كشورهای اسلامی داشتید نیازهای تبلیغی آنها را در چه چیزهایی ارزیابی می‌كنید؟

هر كشوری از كشورهای اسلامی نیازهای خاص خود را دارد. برای نمونه عرض می‌كنم كه من در سال 1355 ه. ش به تركیه رفتم. آن موقع تركیه زیر نفوذ كمونیستها بود. بنابراین، پس از بررسی وضعیت حاكم بر تركیه به این نتیجه رسیدیم كه اولین مسئله‌ای كه باید روی آن كار شود، مبارزه با كمونیسم است. وقتی به قم آمدم، طلبه‌های تركیه را جمع كردم و گفتم: شماها به دو چیز احتیاج دارید: اول اینكه فقه را یاد بگیرید؛ چون فقه اساس كار است. اما نه فقه شرح لمعه كه نیمه استدلالی است؛ بلكه برای اینكه زود به مقصد برسید، به جای شرح لمعه «عروة الوثقی‌» را بخوانید. دوم اینكه كتاب «فیلسوف نماها» تالیف آیت الله مكارم شیرازی را مطالعه كنید؛ زیرا در تركیه با پرسشها و شبهات كمونیستها مواجه خواهید شد و باید با آنها مباحثات علمی داشته باشید.

همچنین در دیداری كه طلاب هندوستانی با بنده داشتند، به آنها گفتم كه شما در هندوستان با تبلیغات خیلی صریح وهابیها مواجه هستید. به همین جهت، باید به جای لمعه، كتابهای رد وهابیت را بخوانید تا بتوانید اشكالات و شبهات علمی آنها را جواب بدهید.

· مبلغان: در آخر اگر سفارشی به مبلغان محترم دارید بفرمایید؟

سفارش من به آقایانی كه اهل تبلیغ هستند این است كه جنبه‌های مادی را نادیده بگیرند؛ چون طمع، آدم را خراب می‌كند. تبلیغ را فقط به خاطر خدا و رضایت الهی انجام دهند.

· مبلغان: از اینكه وقت شریفتان را در اختیار ما گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم.

   ما هم از شما كه زحمت كشیدید و این جلسه را تشكیل دادید، تشكر می‌كنیم. والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.