خانواده و وظائف مبلغان دینی (2)
نام نشریه: مبلغان، شماره 51
اشاره
در بخش پیشین این مقاله، بعضی از وظایف مبلغان دینی در رابطه با خانواده خودشان مطرح شد و عناوینی مانند: «پاسداری از حریم خانواده»، «تلاش برای تربیت معنوی فرزندان»، و «رهبران دینی و تربیت فرزند» مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این بخش، به تبیین چند وظیفه دیگر میپردازیم.
شركت دادن خانواده در امور تبلیغی
از رموز موفقیت برخی مبلغان دینی، شركت همسران و دختران آنان در امر خطیر تبلیغ میباشد؛ چراكه درهر منطقهای نیمی از مخاطبان تبلیغ را بانوان تشكیل میدهند و برای ارتباط سالم و كارساز با آنان بهترین شیوه، وارد شدن خانوادههای مبلغان در این وادی میباشد.
البته، ممكن است بسیاری از همسران مبلغان بزرگوار، آشنایی كامل با امر تبلیغ نداشته باشند، اما میتوان زمینه آشنایی را فراهم كرده و آنان را به این امر مهم تشویق نمود.
در خاطرات خانوادگی حضرت امام خمینی قدس سره آمده است كه آن بزرگوار بعد از ازدواج با همسرشان، علوم دینی را به ایشان آموزش میدادند. چنان كه همسر گرامی ایشان در این خصوص نقل میكند: «بعد از ازدواج، سال اول «هیئت» خواندم و بعد از آن «جامع المقدمات» را فرا گرفتم. دو بچه داشتم كه «سیوطی» را شروع كردم. وقتی سیوطی تمام شد، چهار بچه داشتم. وقتی فرزند چهارم متولد شد، دیگر وقت مطالعه و درس خواندن نداشتم، ولی ایشان تدریس «شرح لمعه» را شروع كردند؛ مجموعا هشت سال در نزد آقا درس خواندم. (1) »
آری، اگر مبلغان بزرگوار بتوانند از خانوادههای خویش به عنوان بازوی تبلیغی بهره گیرند، مطمئنا دركارشان توفیقات بیشتری خواهند داشت؛ چراكه برخی از مردان موفق و نامدار تاریخ، پیشرفتهای خود را مدیون همسران فداكار و تلاشگر خود بوده اند.
موعظه خانواده
از شیوههای محافظت از خانواده و تربیت صحیح آنان موعظه و نصیحت مستقیم است. یك مبلغ راستین همچنان كه در منبر وعظ و خطابه دیگران را راهنمایی میكند، شایسته است كه خانوادهاش را نیز موعظه نماید. البته، تاثیر شیوههای گفتاری به اندازه روشهای عملی و غیر مستقیم پایدار و عمیق نخواهد بود، اما پیامهای مفید و آموزههای سازنده تربیتی، به نوبه خود خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد. شخصیت گوینده و سخن وی هر چقدر نافذ و رسا باشد، به همان نسبت تاثیر بیشتری خواهد داشت.
سیره انبیاء و اولیاء الهی نیز چنین بوده است كه آنان با الهام از آیات الهی به موعظه خانواده و همسر و فرزندانشان میپرداخته اند. مواعظ حضرت لقمان به فرزندش، نصایح پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با كلام وحی به همسران خویش و سایر زنان مسلمان، و همچنین تاكید آیات الهی بر محافظت خانواده از لغزشهای احتمالی، برخی از این پیامهای حیات بخش قرآن است. خداوند متعال در یكی از این آیات الهی به اهل ایمان هشدار میدهد كه مواظب خانوادههای خود باشند و با گوشزد نمودن عواقب وخیم بی تفاوتی، به مدیران خانواده میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسكم و اهلیكم نارا وقودها الناس والحجارة علیها ملائكة غلاظ شداد لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون مایؤمرون (2) » ؛ «ای اهل ایمان! خود و خانواده خویش را از آتشی كه هیزم آن انسانها و سنگها هستند، نگه دارید، آتشی كه فرشتگانی بر آن گمارده شده كه خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدارا مخالفت نمیكنند و آنچه را فرمان داده شده اند، اجرا میكنند.»
همچنین قرآن كریم حضرت اسماعیل علیه السلام را به جهت موعظه و مواظبت از خانوادهاش در امور دینی ستوده و او را به همین جهت در ردیف اولیاء كرامش میشمارد و میفرماید: «و كان یامر اهله بالصلوة و الزكوة و كان عند ربه مرضیا (3) » ؛ «او همواره خانوادهاش را به نماز و زكات فرمان میداد و پیوسته مورد رضایت پروردگارش بود.»
همسر یك مبلغ اسلامی بر این باور است كه او با سایر بانوان مسلمان فرق دارد و عمل نسنجیده وی ممكن است گاهی به آبروی روحانیت ضربه زند و یك مبلغ اسلامی نیز با وقوف به این واقعیت كاملا در زندگی خویش زی طلبگی و شان روحانیت را در نظر میگیرد.
آقا وحید بهبهانی و عروس وی
شهید مرتضی مطهری درشرح احوال استاد الفقهاء، وحید بهبهانی - رضوان الله علیه - مینویسد: «روزی یكی از عروسهای خود را مشاهده كرد كه جامهای عالی و فاخر از نوع پارچههایی كه معمولا زنان اعیان و اشراف آن عصر میپوشیدند، به تن كرده است. به این جهت فرزند روحانیش، آقا محمد اسماعیل (شوهر آن خانم) را مورد ملامت قرار داد كه چرا برای همسرت این نوع لباس را خریده ای؟ پسر در جواب این آیه را خواند كه «من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق (4) » ؛ «چه كسی زینتها و روزیهایی را كه خدا برای بندگانش آفریده، حرام كرده است؟!» مگر اینها حرام است؟ لباس فاخر و زیبا را چه كسی حرام كرده است؟
آقا وحید گفت: پسرم! نمیگویم كه اینها حرام است، البته كه حلال است؛ من روی حساب دیگری میگویم. ما و خانواده ما به اعتبار اینكه پیشوای دینی مردم هستیم، وظیفه خاصی داریم. خانوادههای فقیر وقتی كه اغنیاء را میبینند كه از همه چیز برخوردارند، طبعا ناراحت میشوند. ما نمیتوانیم برای طبقات كم درآمد این نوع لباس را تهیه كنیم، ولی میتوانیم با آنان همدردی كنیم و یگانه مایه تسكین آلامشان این است كه یك مرد فقیر وقتی همسرش از او لباس فاخر مطالبه میكند، میگوید: ما مثل خانواده آقا وحید زندگی میكنیم. ببین آیا زن یا عروس وحید از این نوع لباس میپوشد؟ وای به روزی كه ما زندگیمان را مثل طبقه مرفه و ثروتمند كنیم كه این یگانه مایه تسلی خاطر و كمك روحی فقراء هم از دست برود. من به این منظور میگویم ما باید زاهدانه زندگی كنیم تا لااقل از این مقدار همدردی مضایقه نكنیم (5).»
روحانیان مهاجر و مبلغان بزرگوار اسلام كه در نواحی مختلف به همراه خانواده هایشان و در اغلب موارد، دور از وطن خویش به ایفاء نقش معنوی خود مشغول اند به خوبی واقف اند كه چگونه خود و خانواده هایشان را با مردم آن سامان تطبیق دهند و چگونه ارزشهای الهی را در حد توان به اجرا بگذارند تا مثل علماء گذشته سیره آنان سرمشق دیگران باشد.
رفت و آمدهای خانوادگی
رفت و آمدهای خانوادگی مبلغان به منازل برخی از مؤمنین، دوستان و آشنایان، یكی از امور پسندیده و مورد رضایت الهی است؛ چراكه در این گونه رفت و آمدها آثار مثبتی وجود دارد كه به نوعی تبلیغ دینی نیز محسوب میشود.
مبلغان و خانوادههای آنان در این مجالس سخنان جدیدی میشنوند، بازتاب تبلیغات خود را بهتر درك میكنند و احیانا به كاستیها و نقاط ضعف خود بهتر آگاه میشوند و همچنین برخی سنتها و شیوههای غلط را با استفاده از روشهای درست دینی اصلاح میكنند. از برخی خانوادههای دردمند دلجویی كرده، با بیماران ملاقات مینمایند و گاهی جویای احوال دل شكستگان نیز میشوند.
آنان خود را مخاطب این گفتار ارزشمند رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میدانند كه فرمود: «من زار اخاه فی بیته قال الله عز و جل له: انت ضیفی و زائری، علی قراك و قد اوجبت لك الجنة بحبك ایاه (6) ؛ كسی كه برادر دینی خود را در منزل او زیارت كند، خداوند متعال به او میفرماید: تو میهمان و زائر من هستی، پذیرایی تو به عهده من است و من به سبب محبت تو به آن برادر دینی، بهشت را بر تو واجب كردم.»
اما شایسته است كه مبلغان عزیز، در این رفت و آمدها، به منازل برخی افراد بی مبالات به مسائل دینی نروند؛ زیرا گذشته از اینكه معاشرت با برخی افراد بی مبالات در دین، اثرات وضعی و اختلال درامور معنوی مبلغان دارد، از نظر عرفی و اجتماعی نیز ممكن است در نگاه مردم به مبلغان و خانوادههای آنان تاثیر منفی داشته باشد. امیر مؤمنان علی علیه السلام با توجه به این نكته سرنوشت ساز چنین فرموده اند: «ثم الصق بذوی المروءات و الاحساب و اهل البیوتات الصالحة و السوابق الحسنة (7) ؛ روابط خود را با انسانهای با شخصیت، ریشه دار و خاندانهای صالح و خوش سابقه برقرار نما.»
سفرهای خانوادگی
همچنین مسافرتهای خانوادگی برای مبلغان همانند سایر مردم امری لازم و شایسته است، به ویژه مبلغانی كه دور از وطن خویش انجام وظیفه میكنند؛ چرا كه این امر زمینههای تبلیغی، تربیتی و تحكیم باورهای دینی را برای اعضاء خانواده در پی دارد.
نشاط و شادابی اعضاء خانواده، تحكیم روابط والدین و فرزندان، استمرار نظارت بر خانواده به خصوص در زمان حاضر، شكوفایی استعدادها و خلاقیتهای كودكان و امكان استفاده بیشتر از نظرات اعضاء خانواده، شناخت نقاط قوت و ضعف آنان، ظهور صفات پسندیده همچون روحیه تعاون، ایثار و توجه به معنویات به ویژه در سفرهای زیارتی از جمله دستاوردهای این مسافرتهای خانوادگی میباشد.
مسافرتهای خانوادگی در سیره ابرار و اولیاء الهی با همین انگیزهها امری رایج بوده است؛ چنان كه در قرآن كریم سفر حضرت ابراهیم علیه السلام با خانواده به سوی كعبه، سفر حضرت موسی علیه السلام با اهل بیت خود به سوی مصر، سفر حضرت لوط علیه السلام به خارج از شهر به دستور الهی برخی از این سفرهای خانوادگی میباشند.
علی بن جعفر، برادر امام كاظم علیه السلام میگوید: «چهار مرتبه به همراه حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام بودم كه آن حضرت به همراه خانوادهاش به سوی سفر حج میرفت. این سفرها به ترتیب 26 روز، 25 روز، 24 روز و 21 روز طول كشید. (8)»
این نوشتار را با سخنی عبرت آموز از حضرت امام خمینی قدس سره به پایان میبریم:
«باید همان طوری كه با زبان میگوییم، قلب ما نیز معتقد شده باشد به اینكه ما میخواهیم اسلام باشد. [انسان باید] اول از خودش شروع كند، ببیند خودش چه اعوجاجاتی دارد، هر انسانی لامحاله در خودش نقصهایی میبیند و اگر كسی نقص در خودش نمیبیند، این خودش یك نقصی است كه دارد. انسان [اصلاح را] باید از خودش شروع بكند؛ از خانواده خودش باید شروع كند و شما از خودتان، خانواده هایتان شروع كنید... تا اینكه اگر مردم را به اسلام دعوت كردید، حرف شما با عمل شما مخالف نباشد.» (9)
پینوشــــــــــــــــــتها:
1) ماه تابان، ص 35.
2) تحریم/6.
3) مریم/55.
4) اعراف/32.
5) سیری در نهج البلاغه، ص 228.
6) الكافی، ج 2، ص 177.
7) نهج البلاغه، نامه 53.
8) بحار الانوار، ج 48، ص 100.
9) صحیفه امام، ج 13، ص 489.
افزودن دیدگاه جدید