رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی؛

بازخواني تحلیلی راهبردها و راهکارهای امام علی علیه السلام در مقابله با مفاسد اقتصادی

تاریخ انتشار:
امام علی (سلام الله علیه) در هنگام ورود به شهر یچنین فرموده اند: «دَخَلْتُ بِلَادَكُمْ بِأَشْمَالِي هَذِهِ وَ رَحْلَتِي وَ رَاحِلَتِي هَا هِيَ فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مِنْ بِلَادِكُمْ بِغَيْرِ مَا دَخَلْتُ فَإِنَّنِي مِنَ الْخَائِنِي»(ابن شهر آشوب‏، المناقب، نشر علامه، قم، چاپ اول، 1379ق، ج 2، ص 98) : «ای مردم! با این لباسی که بر دوش دارم و با این بار و بُنه، و این مرکبی که بر آن سوار هستم، داخل شهر شما شدم. پس اگر من از شهرتان خارج شدم و به غیر از چیزهایی که با آن وارد شدم، چیز دیگری داشتم، پس بدانید من از خیانتکاران هستم».
بازخواني تحلیلی راهبردها و راهکارهای امام علی علیه السلام در مقابله با مفاسد اقتصادی

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، «بازخواني تحلیلی راهبردها و راهکارهای امام علی علیه السلام در مقابله با مفاسد اقتصادی؛ با تأکید بر آموزه های نهج البلاغه».

نگارنده: حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین شفیعی دارابی

*******

•    قال الإمام علیّ بن ابیطالب (ع) : «وَ اللَّهِ مَا كَانَتْ لِي فِي الْخِلَافَةِ رَغْبَةٌ وَ لَا فِي الْوِلَايَةِ إِرْبَةٌ، وَ لَكِنَّكُمْ دَعَوْتُمُونِي إِلَيْهَا وَ حَمَلْتُمُونِي عَلَيْهَا، فَلَمَّا أَفْضَتْ إِلَيَّ نَظَرْتُ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ مَا وَضَعَ لَنَا وَ أَمَرَنَا بِالْحُكْمِ بِهِ فَاتَّبَعْتُهُ وَ مَا اسْتَنَّ النَّبِيُّ (صلی الله علیه وآله) فَاقْتَدَيْتُهُ...» (سید رضی، شرح نهج البلاغه، خطبه 205): «به خدا سوگند، نه به خلافت رغبتى داشتم و نه به حكومت نيازى. اين شما بوديد كه مرا به آن فراخوانديد و بر من تحميلش نموديد. هنگامى كه خلافت به من رسيد به كتاب خدا و آنچه براى ما در آن مقرر داشته و فرمانمان داده كه بر شيوه آن عمل كنيم، نظر كردم و از آن پيروى نمودم. و به سنتى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) نهاده است اقتدا كردم...».

•    نيز امام علی (سلام الله علیه) در هنگام ورود به شهر یچنین فرموده اند: «دَخَلْتُ بِلَادَكُمْ بِأَشْمَالِي هَذِهِ وَ رَحْلَتِي وَ رَاحِلَتِي هَا هِيَ فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مِنْ بِلَادِكُمْ بِغَيْرِ مَا دَخَلْتُ فَإِنَّنِي مِنَ الْخَائِنِي»(ابن شهر آشوب‏، المناقب، نشر علامه، قم، چاپ اول، 1379ق، ج 2، ص 98) : «ای مردم! با این لباسی که بر دوش دارم و با این بار و بُنه، و این مرکبی که بر آن سوار هستم، داخل شهر شما شدم. پس اگر من از شهرتان خارج شدم و به غیر از چیزهایی که با آن وارد شدم، چیز دیگری داشتم، پس بدانید من از خیانتکاران هستم».
تذكر: در منابعي دیگر، تعبیر مشابهي بیان شده است؛ منتهي در آن مشخص شده كه مخاطب آن مردم کوفه بوده اند (نك: ثقفي، ابراهيم بن محمد، الغارات، دارالکتاب الاسلامی، قم، چاپ اول، 1410ق، ج1، ص44).

•    و نيز در فرازي از نامه آن حضرت در خطاب به عثمان بن حُنيف (فرماندار وقت بصره) اينگونه آمده است : «...أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْه‏...؛ «فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً، وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا كَقُوتِ أَتَانٍ دَبِرَةٍ، وَ لَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَى وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَةٍ مَقِرَةٍ. «... امام شما از همه دنيايش به دو پیراهن فرسوده و از همه طعامهايش به دو قرص نان بسنده كرده است....؛ پس سوگند به خدا كه من از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته و از غنیمت های آن چیزی ذخیره نكرده ام، و بر دو جامه كهنه ام جامه ای نیفزودم و از زمین دنیا حتی یك وجب در اختیار نگرفتم، و از اين دنيا بيش از حوراك مختصر و ناچيزي برنگزفته ام. اين دنيا در چشم من بي ارزشتر و خوارتر از دانه تلخي است كه برشاخه درخت بلوط برويد»

مقدمه
فساد اقتصادی به عنوان یکی از مهمترین چالشهای نظامهای حکومتی، همواره تهدیدی جدی برای عدالت، توسعه و امنیت اجتماعی بوده است. در این میان، سیره حکومتی امام علی (ع) در مقابله با مفاسد اقتصادی، الگویی بی بدیل ارائه میدهد که ریشه در آموزه های عمیق دینی و عقلانیت سیاسی دارد. نهج البلاغه به عنوان گنجینه ای از خطبه ها، نامه ها و حکمت های امام علی (ع)، راهبردها و راهکارهای مؤثری را در زمینه پیشگیری و مبارزه با فساد اقتصادی تبیین میکند.

امام علی (ع) در دوران حکومت خویش، با تأکید بر شفافیت، مسئولیت پذیری، عدالت مالی و نظارت دقیق، نظامی اقتصادی را پایه ریزی کرد که در آن، هرگونه سوءاستفاده از بیت المال و اختلال در نظام اداری با قاطعیت پی گیری میشد. ایشان رشوه، اختلاس، احتکار و ثروت اندوزی ناعادلانه، و بهره مندی از رانت (= امتیاز های ناعادلانه اقتصادی برای تولید کننده گان خاص) را نه تنها جرمی اقتصادی، بلکه گناهی اجتماعی و اخلاقی میدانستند که به فروپاشی اعتماد عمومی و تضعیف حکومت اسلامی میانجامد.

ما در خلال این جلسه و جلسه بعدی، با استناد به سیره امام علی (ع) و با الهام از آموزه های نهج البلاغه، به بررسی راهبردهای کلان و راهکارهای عملی امام علی (ع) در مقابله با مفاسد اقتصادی خواهیم پرداخت و میکوشیم الگویی کاربردی برای نظامهای حکومتی معاصر ارائه دهیم. از جمله محورهای اصلی این تحقیق، تحلیل مواضع امام (ع) در قبال شفافیت مالی، عدالت در توزیع منابع، نظارت مستمر بر کارگزاران و تقویت اخلاق اقتصادی است که میتواند چراغ راهی برای مبارزه با فساد در جوامع امروزی باشد.

1. مباحث مقدماتی

1/1) تعیین قلمرو بحث
هر فرد آشنا با سیره اقتصادی امام علی (ع) و آموزه های نهج البلاغه همخوان با آن، به وضوح میداند که حجم مباحث مربوط به عنوان «مقابله آن بزرگوار با مفاسد اقتصادی»، بسیار است؛ طبیعتاً پرداختن به همه آنها در خلال یکی دو جلسه، امری غیر ممکن خواهد بود؛ بدین جهت، قلمرو بحث ما در خلال این جلسه و جلسه بعدی، محدود به دو محور کلی پیش روی می باشد:

الف) «راهبردها امام علی علیه السلام در مقابله با مفاسد اقتصادی؛ با تأکید بر آموزه های نهج البلاغه»؛
ب) «راهکارهای امام علی علیه السلام در مقابله با مفاسد اقتصادی؛ با تأکید بر آموزه های نهج البلاغه».

2/1) اهمیت و ضرورت بحث
بر همگان روشن است که: فساد اقتصادی همچون سرطانی است که بنیان های جامعه را می پوساند، متأسفانه در عصر حاضر شاهدی این هستیم که: اقتصادهای جهانی، منطقه ای و حتی کشور اسلامی ما، با چالشهای پیچیده فساد مالی و اداری دست به گریبانند؛ طبیعتا بررسی سیره امام علی (ع) در عرصه مقابله با مفاسد اقتصادی، نه تنها یک پژوهش تاریخی، بلکه الگویی زنده و کاربردی برای نظامهای حکومتی امروز خاصه نظام مقدس جمهوری است؛ و رهیافت های آن حضرت در نهج البلاغه، پاسخی اصیل و دینی به معضلات مورد اشاره ارائه میدهد.

با توجه به اینکه: بی اعتمادی عمومی به حاکمیت، تبعیض اقتصادی و ناکارآمدی نظام اداری، و ...و... و...؛ همه ریشه در مفاسد اقتصادی دارند؛ از این رو، بازخوانی تجربه عملی امام علی (ع) در مدیریت اقتصاد اسلامی یک ضرورت انکارناپذیر و اقدامی با اهمیت محسوب می شود؛ زیرا:

اولا: اموری همانند: رشوه، اختلاس و انحصارطلبی، و... بلایایی هستند که امام علی (ع) با قاطعیت با آنها مبارزه کرد؛ امروز نیز جامعه اسلامی برای تحقق عدالت، نیازمند بازگشت به این آموزها است.

ثانیا: عدالت اقتصادی امام علی (ع) تنها یک شعار نبود، بلکه در سخت ترین شرایط به اجرا درآمد؛ این نشان میدهد که مبارزه با فساد، نیازمند اراده سیاسی و برنامه ریزی دقیق است؛

ثالثا: درس های نهج البلاغه درباره شفافیت، پاسخگویی و نظارت، به ما میآموزد که فساد اقتصادی تنها با قانونگذاری محض از بین نمیرود، بلکه نیازمند تحول اخلاقی و ساختاری است؛

رابعا: امام علی (ع) ثابت کرد که مبارزه با فساد، هزینه دارد، اما هزینه بی تفاوتی به آن، به مراتب بیشتر است؛ این همان درسی است که جامعه امروز باید از حکومت داری علوی بیاموزد؛

خامسا: اقتصاد سالم، پایه توسعه پایدار است، و امام علی (ع) با سیاستهای خود نشان داد که حذف فساد، پیش نیاز رشد واقعی یک امت است.

نتیجه سخن اینکه: اگر میخواهیم نظام اقتصادی اسلام را از حرف به عمل تبدیل کنیم، باید از مکتب امام علی (ع) یاد بگیریم که چگونه بین پیشرفت اقتصادی و اخلاق حکومتی توازن ایجاد کرد.
امروز بیش از هر زمان دیگری، نیازمند بازخوانی راهبردهای عملی امام علی (ع) در مقابله با فساد هستیم؛ زیرا تنها با تلفیق دانش روز و آموزه های دینی میتوان به اقتصادی عادلانه و شفاف دست یافت.

3/1) پیشینه بحث 

الف) نمودهائی از کاستیهای تحقیقات صورت یافته در جهت مقابله امام علی (ع) با مفاسد اقتصادی
با بررسی های صورت یافته مشخص گردید که : 
•    در سال‌های اخیر، تحقیقات متعددی به بررسی سیاست‌های اقتصادی امام علی (ع) در نهج‌البلاغه پرداخته‌اند، اما کمتر به جنبه‌های کاربردی و اجرایی این راهبردها در عصر حاضر توجه شده است؛
•    مطالعات پیشین عمدتاً بر جنبه‌های نظری و اخلاقی مبارزه با فساد اقتصادی در سیره علوی متمرکز بوده‌اند، در حالی که تحلیل نظام‌مند این راهکارها در قالب الگوی حکمرانی خوب کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛
•    پژوهش‌های موجود نشان می‌دهد که بیشتر آثار منتشر شده به ترجمه و تفسیر متون نهج‌البلاغه بسنده کرده‌اند و تحلیل تطبیقی با چالش‌های اقتصادی معاصر نیازمند بررسی عمیق‌تری است؛
•    اگرچه مقالات متعددی درباره عدالت اقتصادی در حکومت امام علی (ع) نگاشته شده، اما تبیین مکانیسم‌های عملیاتی کردن این اصول در نظام‌های مالی امروزی همچنان جای کار دارد؛ 
•    مرور پیشینه تحقیق حاکی از آن است که نقش نظارتی مردم در نظام اقتصادی علوی کمتر مورد کنکاش قرار گرفته و این موضوع نیازمند پژوهش‌های میدانی است؛ 
•    تحلیل محتوای پژوهش‌های دهه اخیر نشان می‌دهد که رویکرد میان‌رشته‌ای بین آموزه‌های نهج‌البلاغه و علوم اقتصادی مدرن، زمینه‌ای نو و بکر برای تحقیق فراهم کرده است؛ 
•    عمده تحقیقات پیشین به بررسی موردی مفاهیمی مانند رشوه و اختلاس پرداخته‌اند، در حالی که نظام جامع پیشگیری از فساد در اندیشه سیاسی امام علی (ع) کمتر تبیین شده است؛ 
•    مطالعات کتابخانه‌ای موجود بیشتر جنبه توصیفی داشته‌اند و تحلیل‌های آماری و میدانی درباره تأثیرپذیری نظام‌های اقتصادی از سیره علوی بسیار محدود است؛ 
•    پژوهش‌های جدید در حال حرکت به سمت تدوین شاخص‌های کمی برای سنجش میزان تطبیق نظام‌های اقتصادی با معیارهای علوی هستند؛ 
•    خلأ پژوهشی محسوسی در زمینه تدوین الگوی بومی مبارزه با فساد بر اساس سیره امام علی (ع) و تطبیق آن با شرایط اقتصادی ایران مشاهده می‌شود؛ 
•    تحقیقات تطبیقی اندکی به مقایسه راهکارهای امام علی (ع) با استانداردهای بین‌المللی مبارزه با فساد مانند کنوانسیون ملل متحد پرداخته‌اند؛ 
•    پیشینه مطالعاتی نشان می‌دهد که جنبه‌های حقوقی و قضایی برخورد با مفاسد اقتصادی در حکومت علوی نیازمند بررسی عمیق‌تری است؛ 
•    تحلیل‌های نوین درصدد هستند تا با ترکیب روش‌های کیفی و کمی، مدلی کاربردی از اقتصاد علوی برای جهان امروز ارائه دهند؛ 
•    بیشتر پژوهش‌های موجود به دوره پنج ساله حکومت امام علی (ع) محدود شده‌اند و بررسی آثار بلندمدت این سیاست‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ 

ب) نمونه هائی از تحقیقات همخوان با عنون این نشست

1. منابع أعمّ
•    محمدی ری شهری، محمد، توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، با همکاری سید رضای حسینی، ترجمه سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، قم، دارالحدیث، 1397ش، چاپ چهارم؛
•    شفیعی دارابی، سید حسین، جهش تولید در آینه آیات و روایات،، قم، مرکر بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص)، چاپ اول، 1402ش= 1445ق؛  
2. منابع عام:
•    رشاد، علی اکبر، با همکاری جمعی از نویسندگان؛ جلد هفتم دانشنامه امام علی (ع): اقتصاد، تهران، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380ش، چاپ اول؛
•    حسینی، سید رضا، سیره اقتصادی امام علی (ع)، تهران، کانون اندیشه جوان، 1393ش، سوم؛ 
•    گیلک حکیم آبادی، محمدتقی، امام علی (ع)، دولت و سیاست های اقتصادی، کتاب نقد، 1380ش، شماره 19؛
•    مدرس زاده، مجدالدین، نگاهی به برنامه های اقتصادی حضرت علی علیه السلام، اقتصاد اسلامی بهار 1381 - شماره 5 ، صفحه 29 تا 44؛ 
•    مولایی، محمد، آشنایی با اندیشه‌های اقتصادی امام علی(ع) در نهج‌البلاغه، پژوهشنامه نهج البلاغه، سال اول / شماره پیاپی ۴ / صفحه ۹۴-۱۱۰؛
•    ذکاوتمند، نادعلی؛ امینی، حسینعلی، اصول اقتصاد سالم در نگاه اقتصادی امام علی علیه السلام، سومین کنگره بین المللی نهج البلاغه راه تجات (نهج البلاغه و زیست شرافتمندانه)، 1403ش؛
•    افضلی، سلیمه؛ خراسانی پاریزی، ابراهیم؛ رحیمی صادق، علی، اصول و شاخص های اقتصادی در عملکرد حضرت علی (ع) در دوران خلافت و ابعاد ژئوپلیتیک آن، فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای، دوره 14، شماره 57 - شماره پیاپی 4، دی 1403ش، ص 461-473.

3. منابع خاص:
•    متقی، حسین، شیوه‌های برخورد امیرالمومنین علی (ع) با مفسدان اقتصادی، قم، موسسه بوستان کتاب، سال چاپ: 1398ش، اول؛
•    لزگی، علینقی؛ یوسفی‌نصرآبادی، علی؛ بیات، عیسی، مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت امیرالمومنین علی (ع)، ناشر: دانشگاهیان، 1400ش، اول؛
•    دری نجف آبادی، قربانعلی، مبارزه با فساد در حکومت علوى(ع)، حکومت اسلامی، 1379ش، شماره 17؛
•    سرکشیکیان، سید محمد حسین ؛ سازوکارهای مبارزه با مفاسد اقتصادی در نظام حکومتی امام علی (علیه السلام)، کارآگاه، تابستان 1388، سال دوم - شماره 7 ، ص 56 تا 79 ؛
•    حاجیان حسین آبادی، رضا، روش‌های مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت علوی، فصلنامه پژوهشهای نهج البلاغه، دوره 18، شماره 2 - شماره پیاپی 61، شهریور 1398ش، صفحه 101-124؛ 
•    الماسی، جلیل مبارزه با فساد اقتصادی در سیره حکومتی امام علی(ع)، روزنامه کیهان، تاریخ انتشار: 13 تیر ماه 1397ش؛
•    ترابی، فاطمه، ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانی‌های اقتصادی در سیره امیرالمومنین علی علیه السلام، نشریه دانشنامه علوم قرآن و حدیث، پاییز و زمستان 1395ش، شماره 6؛
•    جلائی نوبری، حسین، راهکار مبارزه با مفاسد اقتصادی در حکومت علوی علیه السلام با تاکید بر نهج البلاغه، فصلنامه پژوهشنامه مطالعات راهبردي علوم انساني و اسلامي، ش32؛

4) منابع أخص:
•    بهرامی عین القاضی، وحید؛ تقوی، سید محمد علی ، پدیدارشناسی راهبردهای امام علی (ع) برای تحقق عدالت در جامعه (مطالعه موردی نهج البلاغه)، دو فصلنامه انسان پژوهی، دوره 15، شماره 39 - شماره پیاپی 39، شهریور 1397، صفحه 65-82؛
•    تاج آبادی، رضا؛ شعبانی، سمیه، اندیشه ها و راهبردهای امام علی (ع) در تحقق اقتصاد مقاومتی، آیین علوی پاییز1402، سال سوم - شماره 11، ص 71 تا 94 ؛
•    ابروش، رضا؛ جابری، رضا؛ راهبردهای کنترل بازار در سیره مدیریتی امام علی(ع)، حکومت اسلامی، سال بیست و یکم / شماره پیاپی ۷۹ / صفحه 143- 173.

نكته: با بررسی صورت گرفته، تا كنون نوشته اي تحت عنوان «بازخواني تحليلي راهبردها و راهکارهای امام علی علیه السلام در مقابله با مفاسد اقتصادی؛ با تأکید بر آموزه های نهج البلاغه» يافت نشده است.

4/1) مفهوم شناسي «راهبردها» و «راهكارها»

الف) مفهوم «راهبردها» 
كلمه «راهبردها» جمع واژه «راهبرد» است؛ در تعریف این کلمه گفته اند: «راهبرد یا استراتژی (به انگلیسی: Strategy) به معنی تعیین اهداف و طرح نمودن برنامه‌ای برای رسیدن به آنهاست. به بیان دیگر راهبرد طرح دراز مدتی است که برای نیل به یک هدف بلند مدت مشخص طراحی و تبیین می‌شود. راهبرد مفهومی‌ست که از عرصه نظامی نشأت گرفته و بعداً در سایر عرصه‌ها از جمله اقتصاد، بازرگانی و به ویژه عرصه سیاست و مملکت‌داری از کاربرد زیادی برخوردار شده‌است. (نك: گروه واژه‌گزینی. دفتر اول. فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۳۱-۱؛ ذیل سرواژه راهبُرد) 
البته ارباب فن، از «راهبرد» به عنوان عالی‌ترین سطح از میان سطوح ۴ گانه مدیریت اياد مي كنند؛ که این ۴ سطح عبارتند از : سطح راهبردی، سطح عملیاتی، سطح تاکتیکی (راهکنشی)، و سطح تکنیکی (فنی) (نك: ویکی‌پدیا دانشنامه آزاد، ذيل كلمه «راهبرد»)

ب) مفهوم «راهكارها»
كلمه «راهكارها» نيز جمع «راهكار» است؛ و «راهکار»، کلمه ای ترکیبی است از راه + کار و این واژه به مفهوم راه حل ،پاسخ، جواب،شیوه نامه و روش حل مسایل است.
در متون لغوي فارسي نگار؛ از تعابيري همانند: راه حل برای انجام کاری، راه حل، روش انجام کار، چاره جویی، روش حل مساله، راه کارساز، راه کار، و راه چارهبه عنوان مترادف و معادل واژه «راهکار» ياد مي شود.

مباحث اصلي:
با توجه به عنوان اين نشست، مباحث اصلي در قالب دو بخش مطرح مي شود:

بخش اول: «بازخواني تحليلي راهبردها امام علی علیه السلام در مقابله با مفاسد اقتصادی؛ با تأکید بر آموزه های نهج البلاغه».
از برررسي سيره حكومتي و اقتصادي امام علي (ع) ، به وضوح مي توان يافت كه راهبردهاي آن حضرت در عرصه با مبارزه با مفاسد اقتصادي، متنوع و متعدد است؛ ما از باب نمونه به بيان و بررسي پنج راهبرد آن حضرت ياد مي كنيم:

1) باور به اهميت و ضرورت مبارزه با مفاسد اقتصادي
شواهد تاريخي نشان مي دهد كه امام علي (ع)، با تمام وجودش به اهميت و ضرورت مبارزه با مفاسد اقتصادي، باور داشت؛ و معتقد بود : مي بايست با مفاسد اقتصادي و گلوگاه هاي فساد اقتصادي را بست؛ شواهد بيشماري را مي توان در اين راستا بر شمرد؛ از باب نمونه:

الف) در روز هجوم مردم براي بيعت با آن حضرت 
هنگامى كه مردم پس از كشته شدن عثمان خواستند با امام علي (ع) بيعت كنند؛ آن حضرت خطاب به آنان فرمود: «دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَكْتُمُونِي فَأَنَا كَأَحَدِكُمْ وَ لَعَلِّي أَسْمَعُكُمْ وَ أَطْوَعُكُمْ لِمَنْ وَلَّيْتُمُوهُ أَمْرَكُمْ وَ أَنَا لَكُمْ وَزِيراً خَيْرٌ لَكُمْ مِنِّي أَمِيراً»: «رهايم كنيد و غير مرا بخواهيد، زيرا ما با حادثه‏اى روبرو هستيم كه آن را چهره‏ها و رنگهاست، حادثه‏اى كه دلها بر آن استوار، و عقلها بر آن پايدار نمى‏ماند. آفاق حقيقت را ابر سياه گرفته، و راه مستقيم دگرگون و ناشناخته شده است. بدانيد اگر خواسته شما را پاسخ دهم بر اساس آنچه خود مى‏دانم با شما رفتار مى‏كنم، و به گفتار هيچ گوينده و سرزنش هيچ سرزنش كننده‏اى توجه نمى‏كنم. و اگر رهايم كنيد مانند يكى از شما خواهم بود، و شايد شنواتر و فرمانبردارتر از شما براى كسى باشم كه حكومت خود را به او مى‏سپاريد. و من براى شما به وزارت بنشينم بهتر از قيام به امارت است»

(نك: سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه 92، ص 136، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏2، ص 110، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج ‏4، ص 434، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ مسکویه رازی، ابوعلی، تجارب الامم، تحقیق، امامی، ابو القاسم، ج ‏1، ص 458، تهران، سروش، چاپ دوم، 1379ش؛ ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ‏3، ص 193، بیروت، دار صادر، 1385ق؛ نویری، شهاب الدین احمد بن عبدالوهاب‏، نهایة الأرب فی فنون الأدب‏، ج ‏20، ص 14، قاهره، دار الکتب و الوثائق القومیة، چاپ اوّل‏، 1423ق؛ انصاریان، حسین‏، ترجمه نهج البلاغه، ص 205، تهران، پیام آزادى‏، چاپ دوم‏، 1386ش). 

ب) در دومين روز بيعت (پس از شكل گيري حكومت حضرت)
ابن‌ابی‌الحدید از ابن‌عباس حدیث نقل می‌کند که علی(علیه‌السلام) امام علي (ع) در روز دوم بیعتش چنين فرمود:
«وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ. فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَهً، وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ» (سيد رضي، نهج البلاغه، خطبه 15) : «به خدا سوگند، اگر چيزى را كه عثمان بخشيده، نزد كسى بيابم، آن را به صاحبش باز مى گردانم، هر چند، آن را كابين زنان كرده باشند يا بهاى كنيزكان. كه در دادگرى گشايش است و آنكه از دادگرى به تنگ آيد از ستمى كه بر او مى رود، بيشتر به تنگ آيد».

بازخورد خطبه روز دوم حکومت امام علي (ع)
ابن ابی الحدید به نقل از کلبی (: ابوالمُنذر هشام بن محمد بن سائب کلبی ، متوفی ۲۰۴ یا ۲۰۶ ه.ق، مورخ و مفسر معروف) آورده است: علی(علیه‌السلام) بعد از ایراد خطبه ۱۵ نهج البلاغه دستور داد تمام سلاح‌هایی که در خانه عثمان برای تهاجم بر مسلمین گردآوری شده بود از آن جا بیرون آورند و همچنین سایر اموال بیت‌المال را، ولی دستور فرمود متعرض اموال شخصی او(که از طریق مشروع حاصل شده بود) نشوند و...

این سخن به عمرو بن عاص در سرزمین شام رسید، بلافاصله به معاویه نوشت هر کاری از دستت ساخته است انجام ده، زیرا فرزند ابوطالب(مطابق این فرمان) تو را از تمام اموالت بیرون کشیده ‌است همان‌گونه که پوست شاخه درختان را برای ساختن عصا بر می‌کنند!

ج) در خطاب به مالک اشتر :
«...وَ تَحَفَّظْ مِنَ‏ الْأَعْوَانِ‏ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَة...» (نهج البلاغه، ص462، ک 53؛ امالی مفید، ج 2، ص338 – اعلام الدین، ص303 – وسائل الشیعه، ج 8 ، ص606) : «اگر کسی از کارگزارانت و یا نزدیکانت خیانتی کرد و به اموال مردم و بیت المال مسلمانان دست درازی کرد، او را به خواری و مذلت بکش، و نشان خیانت را بر او ببند و گردن بند ننگ و تهمت را بر گردنش بیفکن».

2) اعمال تدابير مناسب در جهت شناسائي عوامل مؤثر در شكل گيري و ظهور مفاسد اقتصادي و برنامه 
بي ترديد، شكل گيري، بروز، و توسعه پديده خانمان سوز «مفاسد اقتصادي»، همانند ديگر پديده ها، معلول علل و عواملي متنوع اعتقادي، اخلاقي، اقتصادي، و غيره مي باشند؛از جمله آنها عبارت است از : 
•    آلوده بودن برخي از اشخاص (بويژه بعضي از كرگزاران حكومت) به حُطام و زرق و برهاي دنيوي؛ و عدم پرهيز از حيف و ميل هاي اقتصادي؛
•     وجود فقر و نيازمنديهاي روز مره زندگي و كمبودهاي معيشتي در بين اقشار مختلف؛
•    بروز بي عدالتي ها و تبعيض در بهره وري مسدولان حكومتي از بيت المال مسلمين؛
•     عدم كنترل و نظارت بر كاركردهاي مسئولان در سطح مختلف؛ بويژه مسئولان اجرائي و بطور أخص مسئولان اقتصادي؛
•    رواج استفاده از رانت (سوء استفاده و بهره برداری ناعادلانه كارگزاران و وابستگان آنها از شرایط و امکاناتی که به واسطه شغل یا منصب دولتی در اختیار دارند)؛
•    و... ؛ و.... ؛ و...

امام علی(ع) به عنوان یکی از بهترين و برترین شخصيت سياسي- معنوي در حوزه حکمرانی و عدالت اجتماعی، با تدابیر حکیمانه خود، به شناسایی عوامل مؤثر در شکل‌گیری مفاسد اقتصادی و مقابله با آنها پرداخت. آن بزرگوار در دوران حکومت خویش، با رویکردی پیشگیرانه و اصلاحی، راهبردهاي متنوعي را در جهت شناسائي عوامل مژثر در بروز فساد اقتصادی طراحی و تدارك ديدند؛ از باب نمونه:

الف) تأکید بر تقوا و اخلاق حکمرانی
امام علی(ع) در نامه‌ها و خطبه‌های خود (از جمله در نامه ۵۳ نهج‌البلاغه به مالک اشتر) همواره بر تقوای الهی، عدالت و مسئولیت‌پذیری کارگزاران تأکید داشتند. ایشان فساد اقتصادی را ناشی از ضعف ایمان و دوری از ارزش‌های اخلاقی می‌دانستند و معتقد بودند که حاکمان عادل باید الگوی صداقت و پاک‌دستی باشند؛

ب) نظارت دقیق بر عملکرد کارگزاران
امام علي (ع) با ایجاد سیستم نظارتی قوی، از طریق بازرسان مخفی(عُیون) و دریافت گزارش‌های مردمی، عملکرد والیان و مأموران مالیاتی را کنترل می‌کردند. برای مثال، هنگامیکه متوجه شدند یکی از فرمانداران (مانند اشعث بن قیس) درآمد نامشروع دارد، بلافاصله او را عزل و اموال عمومی را بازپس گرفتند.

ج) شفافیت مالی و مبارزه با انباشت ثروت نامشروع
امام علی(ع) با اعمال سیاست‌های پيش روي و همانند هاي آنها، گام هاي بلند و سودمندي را در جهات ذيل: برداشتند:
•    تحریم اختلاس و رانت‌خواری: در دوران آن بزرگوار، استفاده شخصی از بیت‌المال به شدت ممنوع بود؛
•    توزیع عادلانه ثروت؛ آن حضرت حتی سهم خود و بستگانشان را از بیت‌المال کاهش دادند تا تبعیضی وجود نداشته باشد؛
•    افشای فساد؛ امام (ع) در خطبه ۲۲۴ نهج‌البلاغه، به روشنی از مفاسد اقتصادی مانند کم‌فروشی و احتکار انتقاد کردند.

د) اصلاح نظام مالیاتی و جلوگیری از ظلم به مردم
امام (ع) دستور دادند مالیات‌گیران با مهربانی و انصاف با مردم رفتار کنند و از فشار بر کشاورزان و تجار بپرهیزند. همچنین، زمین‌های غصب‌شده توسط اشراف را به بیت‌المال بازگرداندند.

ه) ترویج فرهنگ قناعت و زهد
سبک زندگی ساده امام علی(ع) و تأکید ایشان بر پرهیز از اسراف در خلال نامه ۴۵ نهج البلاغه...؛ الگویی برای جامعه بود تا ثروت‌اندوزی و مصرف‌گرایی جایگزین ارزش‌های اصیل اسلامی نشود.
نتیجه سخن اينكه: امام علی(ع) با ترکیب حکمت عملی و اصول اخلاقی، عوامل فساد اقتصادی را ریشه‌یابی و با آن مبارزه کردند. امروزه نیز این تدابیر می‌تواند الگویی برای نظام‌های حکومتی باشد تا با شفافیت، نظارت و تقویت اخلاق عمومی، از مفاسد اقتصادی جلوگیری کنند.

3) فرهنگ سازي مناسب در جهت شناسائي مفسدان اقتصادي
در عين حاليكه تشكيل واحدهاي نظارتي در درون حكومت امري لازم بلكه ضروري و گره گشا مي باشد؛ ولي كسب اطلاعات اتوسط نيروهاي مردمي و اقشار مختلف و گزارش آن به حاكم و حكومت اسلامي؛ امري مشروع و معقول و كار گشا مي باشد؛ از روايات وارده در باب سيره سياسي نبوي و امام علي (ع) به خوبي برميآيد كه آن بزرگواران، براي بعد نظارتي مردمي و كسب اطلاعات از ناحيه آنان، ارزشي والا قائل بوده، و از اين طريق به دفع توطئه هاي نظامي و اقتصادي و... مي پرداختند؛ از باب نمونه: 

در نقلی آمده است: «لَقَدْ کَانَ لِلنَّبِی (صلی الله علیه وآله وسلم) عُیُونٌ وَإِرْصَادٌ مُحِیلَهٌ فِی الْمَدِینَهِ، یُطْلِعُونَهُ عَلَی کُلِّ صَغِیرَهٍ وَکَبِیرَهٍ تَضُرُّ بِالْمَصْلَحَهِ الْعَامَّهِ لِلْمُسْلِمِینَ فِی السِّلْمِ وَالْحَرْبِ عَلَی حَدٍّ سَوَاءٍ» : «بی‌تردید برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مدینه چشم‌ها و مراقبت‌های هوشمندانه‌ای بود که او را از هر کار کوچک و بزرگی که به مصلحت عمومی مسلمانان در صلح و جنگ آسیب می‌رساند، آگاه می‌ساخت». 

تذكر: عبارت مذكور ممکن است برگرفته از تحلیل‌های تاریخی یا روایات مرسلی باشد که در کتب سیره و مغازی (مانند مغازی واقدی) آمده است؛ در صورت امکان به این منابع مرجعه شود به : «السیاسة النبویة فی إدارة الدولة» (نوشته محققان معاصر درباره نظام حکومتی پیامبر)؛ و «نظام الحکم فی عهد الرسول» (تألیف عبدالحلیم عويس).
وقتیکه به نهج البلاغه و دیگر کتب حدیثی و تاریخی ناظر به سیره حکومتی امام علی (ع) مراجعه می کنیم؛ به وضوح می یابیم که آن بزرگوار، در برخورد با متخلفان اقتصادی، در موارد مختلفی بر روی گزارش مردمی تکیه می نمود؛ از باب نمونه:

الف) در خطاب به فرماندار مکه:
به فرماندار خودش در مکه (قُثَم بن العبّاس؛ متوفاي ۵۶ هجری و فرزند عباس بن عبدالمطلب پسرعموی پیامبر اسلام -ص-) چنين نوشت: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ عَيْنِي بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ (معاویه) وُجِّهَ إِلَى الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ، الْعُمْيِ الْقُلُوبِ، الصُّمِّ الْأَسْمَاعِ، الْكُمْهِ الْأَبْصَارِ»...(سید رضی، نهج البلاغه، نامه 33) : «اما بعد، همانا جاسوس من در مغرب به من نوشته و خبر داده که معاویه گروهی از اهل شام را به سوی موسم (حج) فرستاده است؛ کور دلان، کران شنوا و نابینایان بینا!...»؛

ب) در خطاب به مالک اشتر:
در خطاب به مالک اشتر نیز نوشت : «... وَ ابْعَثِ‏ الْعُيُونَ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ الصِّدْقِ‏ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِيَّةِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَل... » (سید رضی، نهج البلاغه، (صلی الله علیه و آله و سلم)، نامه 53.) : «و جاسوسانی راستگو و وفادار بر آنان بگمار، زیرا پیگیری پنهانی کارهایشان، انگیزه‌ای برای آنان خواهد بود تا امانتدار باشند و با رعیت مهربان. و از همکاران [و اطرافیانت] بر حذر باش، پس اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسانت در این باره نزدت محکم شد، همین گواهی برای تو کافی است تا او را مجازات بدنی کنی و آنچه از عمل [خیانت] به دست آورده، از او بگیری...».

4) بها دادن به گزارشات مردمی در مورد فسادهای اقتصادی و غیره
با مراجعه به بخشهای مختلف نهج البلاغه و متون حدیثی و تاریخی و غیره به وضوح می یابیم که امام علی (ع) به گزارشات مردمی، ترتیب اثر میداد و با متخلفین برخورد می نمود؛ شواهد در این زمینه بسیار است؛ از باب نمونه:

الف) در خطاب به عثمان بن حُنیف:
«أَمَّا بَعْدُ يا ابْنَ حُنَيفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاک إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيهَا تُسْتَطَابُ لَک الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيک الْجِفَانُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّک تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيهُمْ مَدْعُوٌّ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيک عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيقَنْتَ بِطِيبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ...» (سید رضی، نهج البلاغه، نامه 45): «اما بعد از حمد و ثناي خداوندي، اي فرزند حنيف، شنيده ام مردي از جوانان اهل بصره تو را به خوان گسترده اي از طعام دعوت نموده و تو بر سر آن خوان با شتاب حضور يافتي. طعام هاي رنگارنگ براي تو خوش آمده و کاسه هاي گوناگون پياپي بر سر سفره تو آورده شده است. و من گمان نداشتم تو خوردن غذاي قومي را بپذيري که فقراي آنان مورد اعراض قرار گيرند و بي نيازانشان بر سر طعام دعوت شوند. پس بنگر چه چيز خوردني از اين طعام مي جوي و مي بلعي، پس آنجا که شناسايي غذا براي تو مشکل است، آن را بينداز و در آن مورد که به پاکيزگي اصل و هدفهايش يقين کردي تناول نما...».

تذكر: عثمان بن حنیف از یاران پیامبر اسلام (ص) و علی (ع)، امام اول شیعیان بود. علی در آغاز سال ۳۶ هجری که به خلافت رسید، عثمان بن حنیف را به سمت فرمانداری بصره منصوب کرد. وی را جزء یاران خاص علی بن ابی‌طالب (ع) گزارش کرده‌اند که عضوی از اعضاء شرطة الخمیس بوده‌است.

ب) در خطاب به مصقلة بن هبيرة الشيباني (فرماندار «أردشرخُوره= خرّه» 
(آْدِشِيرُ خُرَّة: شهرى از شهرهاى ايران كه در منطقه فارس قرار داشته است)
«بَلَغَنِي عَنْكَ أَمْرٌ إِنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَكَ وَ عَصَيْتَ إِمَامَكَ؛ أَنَّكَ تَقْسِمُ فَيْءَ الْمُسْلِمِينَ الَّذِي حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ وَ خُيُولُهُمْ وَ أُرِيقَتْ عَلَيْهِ دِمَاؤُهُمْ فِيمَنِ اعْتَامَكَ مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِكَ. فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَئِنْ كَانَ ذَلِكَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَكَ عَلَيَّ هَوَاناً وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِي مِيزَاناً، فَلَا تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّكَ وَ لَا تُصْلِحْ دُنْيَاكَ بِمَحْقِ دِينِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا. أَلَا وَ إِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَكَ وَ قِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هَذَا الْفَيْءِ سَوَاءٌ، يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ وَ يَصْدُرُونَ عَنْه» (سيد رضی، نهج البلاغه نامه 43): «از تو خبرى به من رسيده، كه اگر چنان كرده باشى، خداى خود را به خشم آورده اى و امام خود را غضبناك كرده اى. تو غنايم جنگى مسلمانان را كه به نيروى نيزه ها و اسبانشان گرد آمده است و بر سر آنها خونها ريخته شده، به جماعتى از عربهاى قوم خود، كه تو را اختيار كرده اند، بخشيده اى. سوگند به كسى كه دانه را شكافته و جانداران را آفريده، اگر اين سخن راست باشد، از ارج خود در نزد من فرو كاسته اى و كفه اعتبار خود را سبك كرده اى. پس حقيقت پروردگارت را سهل مى نگار و خوار مدان و دنيايت را به نابودى دينت آباد مگردان. كه در زمره زيانكارترين مردم در روز رستاخيز خواهى بود. بدان، كه مسلمانانى كه در نزد تو هستند، يا در نزد ما هستند، سهمشان از اين غنيمت برابر است. براى گرفتن سهم خود نزد من مى آيند و چون بگيرند، باز مى گردند».

5) وضع قوانین کارآمد و سخت گیرانه د ر مقابله با مفاسد اقتصادی
الف) واکنش تند امام علی (ع) در قبال دست درازی یکی از کارگزارن حضرت
تذكر: در برخی از نقل ها آمده: این نامه در خطاب به «عبد الله بن عباش» (فرماندار وقت بصره) نوشته شد؛ بخی هم گویند: در خطاب به «عُبید الله بن عباس (برادر عبد الله این عباّاس) نوشته شد.

1. علل نكوهش:
«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي كُنْتُ أَشْرَكْتُكَ فِي أَمَانَتِي وَ جَعَلْتُكَ شِعَارِي وَ بِطَانَتِي وَ لَمْ يَكُنْ [فِي أَهْلِي رَجُلٌ] رَجُلٌ مِنْ أَهْلِي أَوْثَقَ مِنْكَ فِي نَفْسِي لِمُوَاسَاتِي وَ مُوَازَرَتِي وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَيَّ؛ فَلَمَّا رَأَيْتَ الزَّمَانَ عَلَى ابْنِ عَمِّكَ قَدْ كَلِبَ وَ الْعَدُوَّ قَدْ حَرِبَ وَ أَمَانَةَ النَّاسِ قَدْ خَزِيَتْ وَ هَذِهِ الْأُمَّةَ قَدْ [فَتَكَتْ] فَنَكَتْ وَ شَغَرَتْ، قَلَبْتَ لِابْنِ عَمِّكَ ظَهْرَ الْمِجَنِّ، فَفَارَقْتَهُ مَعَ الْمُفَارِقِينَ وَ خَذَلْتَهُ مَعَ الْخَاذِلِينَ وَ خُنْتَهُ مَعَ الْخَائِنِينَ، فَلَا ابْنَ عَمِّكَ آسَيْتَ وَ لَا الْأَمَانَةَ أَدَّيْتَ؛ وَ كَأَنَّكَ لَمْ تَكُنِ اللَّهَ تُرِيدُ بِجِهَادِكَ وَ كَأَنَّكَ لَمْ تَكُنْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ كَأَنَّكَ إِنَّمَا كُنْتَ تَكِيدُ هَذِهِ الْأُمَّةَ عَنْ دُنْيَاهُمْ وَ تَنْوِي غِرَّتَهُمْ عَنْ فَيْئِهِمْ؛ فَلَمَّا أَمْكَنَتْكَ الشِّدَّةُ فِي خِيَانَةِ الْأُمَّةِ أَسْرَعْتَ الْكَرَّةَ وَ عَاجَلْتَ الْوَثْبَةَ وَ اخْتَطَفْتَ مَا قَدَرْتَ عَلَيْهِ مِنْ أَمْوَالِهِمُ الْمَصُونَةِ لِأَرَامِلِهِمْ وَ أَيْتَامِهِمُ اخْتِطَافَ الذِّئْبِ الْأَزَلِّ دَامِيَةَ الْمِعْزَى الْكَسِيرَةَ، فَحَمَلْتَهُ إِلَى الْحِجَازِ رَحِيبَ الصَّدْرِ بِحَمْلِهِ غَيْرَ مُتَأَثِّمٍ مِنْ أَخْذِه» (سيد رضي، نهج البلاغه، بخش اول نامه 41):

پس از ياد خدا و درود همانا من تو را در امانت خود شركت دادم، و همراز خود گرفتم، و هيچ يك از افراد خاندانم براى يارى و مدد كارى، و امانت دارى، چون تو مورد اعتمادم نبود. آن هنگام كه ديدى روزگار بر پسر عمويت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گرديده، و امّت اختيار از دست داده، و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختى، و همراه با ديگرانى كه از او جدا شدند فاصله گرفتى.

تو هماهنگ با ديگران دست از يارى اش كشيدى، و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردى. نه پسر عمويت را يارى كردى، و نه امانت ها را رساندى. گويا تو در راه خدا جهاد نكردى و برهان روشنى از پروردگارت ندارى، و گويا براى تجاوز به دنياى اين مردم نيرنگ مى زدى، و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبى و غنائم و ثروت هاى آنان را در اختيار گيرى.

پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتى شتابان حمله ور شدى، و با تمام توان اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنه اى كه گوسفند زخمى يا استخوان شكسته اى را مى ربايد، به يغما بردى، و آنها را به سوى حجاز با خاطرى آسوده، روانه كردى، بى آن كه در اين كار احساس گناهى داشته باشى».

2. نكوهش به جهت سوء استفاده از بيت المال:
«كَأَنَّكَ لَا أَبَا لِغَيْرِكَ حَدَرْتَ إِلَى أَهْلِكَ تُرَاثَكَ مِنْ أَبِيكَ وَ أُمِّكَ. فَسُبْحَانَ اللَّهِ! أَمَا تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ، أَوَ مَا تَخَافُ نِقَاشَ الْحِسَابِ؟ أَيُّهَا الْمَعْدُودُ كَانَ عِنْدَنَا مِنْ أُولِي الْأَلْبَابِ، كَيْفَ تُسِيغُ شَرَاباً وَ طَعَاماً وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّكَ تَأْكُلُ حَرَاماً وَ تَشْرَبُ حَرَاماً وَ تَبْتَاعُ الْإِمَاءَ وَ تَنْكِحُ النِّسَاءَ مِنْ أَمْوَالِ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُجَاهِدِينَ الَّذِينَ أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ هَذِهِ الْأَمْوَالَ وَ أَحْرَزَ بِهِمْ هَذِهِ الْبِلَادَ؟» (سيد رضي، نهج البلاغه، بخش دوم نامه 41):

«دشمنت بى پدر باد، گويا ميراث پدر و مادرت را به خانه مى برى. سبحان اللّه آيا به معاد ايمان ندارى و از حسابرسى دقيق قيامت نمى ترسى؟ اى كسى كه در نزد ما از خردمندان بشمار مى آمدى چگونه نوشيدن و خوردن را بر خود گوارا كردى در حالى كه مى دانى حرام مى خورى و حرام مى نوشى؟ چگونه با اموال يتيمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، كنيزان مى خرى و با زنان ازدواج مى كنى كه خدا اين اموال را به آنان وا گذاشته، و اين شهرها را به دست ايشان امن فرموده است.

3. برخورد قاطع با خيانتكار:
«فَاتَّقِ اللَّهَ وَ ارْدُدْ إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْكَنَنِي اللَّهُ مِنْكَ لَأُعْذِرَنَّ إِلَى اللَّهِ فِيكَ وَ لَأَضْرِبَنَّكَ بِسَيْفِي الَّذِي مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلَّا دَخَلَ النَّارَ؛ وَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فَعَلَا مِثْلَ الَّذِي فَعَلْتَ مَا كَانَتْ لَهُمَا عِنْدِي هَوَادَةٌ وَ لَا ظَفِرَا مِنِّي بِإِرَادَةٍ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا وَ أُزِيحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا. وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ مَا يَسُرُّنِي أَنَّ مَا أَخَذْتَهُ مِنْ أَمْوَالِهِمْ حَلَالٌ لِي أَتْرُكُهُ مِيرَاثاً لِمَنْ بَعْدِي. فَضَحِّ رُوَيْداً، فَكَأَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ الْمَدَى وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّرَى وَ عُرِضَتْ عَلَيْكَ أَعْمَالُكَ بِالْمَحَلِّ الَّذِي يُنَادِي الظَّالِمُ فِيهِ بِالْحَسْرَةِ وَ يَتَمَنَّى الْمُضَيِّعُ فِيهِ الرَّجْعَةَ، "وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ» (سيد رضي، نهج البلاغه، بخش سوم نامه 41):

«پس از خدا بترس، و اموال آنان را باز گردان، و اگر چنين نكنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست يابم، تو را كيفر خواهم كرد، كه نزد خدا عذر خواه من باشد، و با شمشيرى تو را مى زنم كه به هر كس زدم وارد دوزخ گرديد. سوگند به خدا اگر حسن و حسين چنان مى كردند كه تو انجام دادى، از من روى خوش نمى ديدند و به آرزو نمى رسيدند تا آن كه حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلى را كه به دستم پديد آمده نابود سازم.

به پروردگار جهانيان سوگند، اگر آنچه كه تو از اموال مسلمانان به نا حق بردى، بر من حلال بود، خشنود نبودم كه آن را ميراث باز ماندگانم قرار دهم. پس دست نگهدار و انديشه نما، فكر كن كه به پايان زندگى رسيده اى، و در زير خاك ها پنهان شده، و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا كه ستمكار با حسرت فرياد مى زند، و تباه كننده عمر و فرصت ها، آرزوى بازگشت دارد امّا «راه فرار و چاره مسدود است».

ب) واکنش تند نسبت به أبورافع (خزانه دار بیت المال)
أبورافع، از قبطیان بود که درباره نام او اختلاف‌نظر است بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند، در منابع نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز، (ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶). سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او ذکر کرده‌اند. (بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳). او فرزندی به نام رافع داشت و به همین جهت به او ابورافع می‌گفتند(موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷).

نقل‌ شده یکی‌ از دختران امام علیه‌السلام، از ابورافع‌ که‌ خزانه‌دار بیت‌المال بود، گردنبندی امانت‌ گرفت‌ و ضمانت‌ کرد که‌ پس‌ از سه‌ روز آن را بازگرداند. وقتی‌ امام علیه‌السلام متوجه‌ گردنبند شد، ابو‌رافع‌ را نکوهش‌ کرد و دستور داد آن را به‌ بیت‌المال باز گرداند وگرنه‌ از جانب‌ حضرت علیه‌السلام عقوبت‌ می‌شود. امام علیه‌السلام سپس‌ رو به‌ ابو‌رافع‌ کرد و فرمود: «اگر دخترم آن را به‌ صورت عاریه‌ مضمونه‌ نگرفته‌ بود، اولین‌ زن هاشمی‌ بود که‌ دستش‌ به‌ خاطر دزدی قطع‌ می‌شد» (ابن‌شهرآشوب، ۱۳۷۹، المناقب، ج۲، ص۱۰۸).

افزودن دیدگاه جدید

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.