یادداشت تبلیغی

صهیونیسم؛ ویژگی‌ها و اهداف

تاریخ انتشار:
صهیون، نام کوهی در بیت­المقدس است که جایگاه هیکل سلیمان نبی} بوده است. گاه، این واژه نزد یهودیان به معنای شهر قدس، شهر برگزیده خداوند و شهر مقدس آسمانی به کار می‌رود و به طور اعم، بر سرزمین مقدس نیز اطلاق می­شود؛ ولی در متون دینی یهود، صهیون اشاره به آرمان و آرزوی یهود برای بازگشت به سرزمین داوود و سلیمان} و تجدید دولت یهود دارد؛ به عبارت دیگر، صهیون برای یهود، سمبل رهایی از ظلم، تشکیل حکومتی مستقل و حکمرانی بر جهان است و از این رو، یهودیان خود را فرزندان صهیون می‌دانند.
صهیونیسم ویژگی‌ها و اهداف

پایگاه اطلاع رسانی بلاغصهیونیسم؛ ویژگی‌ها و اهداف

نگارنده: علی ابوالحسنی دانش‌آموخته حوزه علمیه و پژوهشگر.

اشاره

صهیونیست­ها، بیش از نیم قرن است که بر فلسطین سیطره یافته­اند و ظلمی بس عظیم بر ملت فلسطین و مسلمانان روا داشته­اند. بدون ترديد، آزادگان جهان خود را در غم اين ملّت مظلوم شريك دانسته و شناخت مشكلات و مصائب فلسطينيان و اقدام عملى براى حل آن‌ها را بخشى از وظايف خود مى‌دانند. شناخت صحيح از صهيونيسم، منشأ، اهداف و ماهيت آن، سرمايه ارزشمندى براى روشنگرى و در نهايت، مقابله با اين پدیده در جهان و به­ويژه جهان اسلام و آزادسازى قدس شريف است.

امام خمینی;، با آگاهی از ویژگی­ها و اهداف صهیونیسم، بارها در مناسبت­های مختلف، خطر آن را گوشزد نموده­اند:

«من همان گونه که بارها در سال­های گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده­ام، مجدداً خطر فراگیری غده چرکین و سرطانی صهیونیسم را، در کالبد کشورهای اسلامی گوشزد می­کنم و حمایت بی‌دریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامی مبارزات اسلامی ملت­ها و جوانان غیور و مسلمانان، در راه آزادی قدس اعلام می‌نمایم.»[1]

این مقاله[2] که در صدد بیان: ویژگی‌ها، ماهیت، اهداف و توطئه‌های صهیونیسم است، در محورهای ذیل سامان یافته است:

مفهوم صهیونیسم

صهیون،[3] نام کوهی در بیت­المقدس است که جایگاه هیکل سلیمان نبی} بوده است. گاه، این واژه نزد یهودیان به معنای شهر قدس، شهر برگزیده خداوند و شهر مقدس آسمانی به کار می‌رود و به طور اعم، بر سرزمین مقدس نیز اطلاق می­شود؛ ولی در متون دینی یهود، صهیون اشاره به آرمان و آرزوی یهود برای بازگشت به سرزمین داوود و سلیمان} و تجدید دولت یهود دارد؛ به عبارت دیگر، صهیون برای یهود، سمبل رهایی از ظلم، تشکیل حکومتی مستقل و حکمرانی بر جهان است و از این رو، یهودیان خود را فرزندان صهیون می‌دانند.[4]

صهیونیست، به کسی اطلاق می­شد که به دلیل دلبستگی به کوه صهیون و سرزمین بیت‌المقدس، زندگی رهبانی را برگزیده، تارک دنیا شده و با سکنا گزیدن در کوه صهیون و ترک زندگی مادی، به عبادت در آن دیار مشغول می‌شد؛ اما با ظهور و تولد آن در قرون هفدهم و هجدهم، به مرور به اشاعه و ترویج نگرش­های نژادپرستانه مبتنی بر برتری و رجحان قوم یهود بر سایر اقوام مبادرت کرد. این تبلیغات، سبب شد که در اواخر قرن نوزدهم، واژه «صهیونیست» به کسانی اطلاق شود که یهودیان را نژاد اصیل وقوم برتر می‌دانستند و معتقد بودند که خداوند بنی‌اسراییل را بر سایر اقوام برتری داده و حاکمیت بر کره زمین را به آنان واگذار نموده است.[5]

در برخی از متون، تعریف اصطلاح صهیونیسم این­گونه ذکر شده است: «صهیونیسم، مرام و مسلک حزب بین­المللی یهود، و مسلک گروهی است که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگرند؛ نهضتی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد میهن یهودی در فلسطین پدید آمد؛ نهضتی مایه‌گرفته از آرمان مسیحایی طایفه بنی‌اسراییل برای رسیدن به ارض موعود و تشکیل ملت و دولتی واحد.»[6]

صهیونیسم، دارای ابعاد مختلف است، از آن جمله: صهیونیسم سیاسی، دینی، کارگری، دموکراتیک، رادیکال، و توسعه‌طلب. معروف­ترین تقسیم صهیونیسم، طبقه‌بندی آن به دو بخش سیاسی و دینی است. صهیونیسم دینی، با مهاجرت یهودیان در قرن 14شمسی (قرن 20 میلادی) به فلسطین مخالف است؛ بلکه در انتظار انسانی رهایی­بخش در آخرالزمان نشسته است که یهودیان و تمام آدمیان را به سرزمین ابراهیم و موسی[ یا سرزمین نجات بازگرداند.[7]

رابطه یهود و صهیونیسم

یهودی، کسی است که به پیامبری حضرت موسی } و کتاب تورات اعتقاد دارد. این چنین شخصی، از نظر اسلام در شمار «اهل کتاب» است. اما صهیونیست، یهودی است که متعصبانه معتقد به برتری قوم یهود است و بازگشت به ارض موعود اورشلیم را حق و وظیفه خود می­داند و در آرزوی حکومت جهانی یهود به سر می­برد و در این راه، از هیچ کاری دریغ ندارد.[8]

صهیونیست، شامل یهودیان نژادپرست است که بر اساس آموزه­های تَلمود[9] و انحرافات تورات[10] عمل می­کنند. ویژگی این یهودی که به دنبال بازگشت به ارض موعود فلسطین و حاکمیت بر جهان و به خدمت خود درآوردن تمام اقوام و ملل دیگر است، همان صفاتی است که قرآن بیان می­کند؛ چه آن یهودی که در زمان کنونی زندگی کند و چه آن‌که در قرن­های گذشته زندگی می‌کرده است.[11]

منظور ما از قوم یهود و یهودی که در این نوشتار دارای صفات منفی است‌، شامل یهودیانی است که در جهت منافع صهیونیسم و در مقابله با مسلمانان گام بر می­دارند. پس باید اذعان داشت که در جهان کنونی، یهودیانی وجود دارند که نه تنها مخاطب صفات منفی مورد نظر ما نیستند، بلکه خود در حال مبارزه با صهیونیسم هستند. نتیجه سخن این‌که نگاه ما به مقوله قوم یهود، نژادی و قومیتی نیست.

البته باید به این مسأله نیز اذعان داشت که صهیونیست­هایی هم وجود داشته و دارند که یهودی نیستند؛ به عنوان مثال، «صهیونیست­های مسیحی» در آمریکا که هم اکنون زمام امور سیاسی را در دست دارند، از زمره یهودیان صهیونیست نیستند؛ اما به هر حال، مسلم است که بیشتر صهیونیست­ها یهودی هستند و وجود اندکی از مسیحیان صهیونیست و یهودیان ضد صهیونیست، خللی به بحث ما وارد نمی­کند. البته این صهیونیست­های مسیحی، آرمان­های توراتی ندارند و نژاد یهود را برتر نمی­دانند؛ بلکه صرفاً به دلیل آن‌که موافق، حامی و به دنبال تشکیل حکومت یهودیان و بازگشت یهود به فلسطین هستند، آن­ها را صهیونیست می­نامیم. آن­ها با کمک به صهیونیست­ها می‌خواهند زمینه ظهور حضرت عیسی} فراهم شود و مسیحیت را بر جهان حاکم کنند. طبیعی است که این صهیونیسم‌ها تحت شمول صفات یهود در قرآن نمی­شوند.[12]

در واقع، آن یهودی که در قرآن مثالش آورده شده، نمونه کاملش همین صهیونیست­های یهودی هستند.

از نظر تبارشناسی نیز، صهیونیسم در ماهیت امر، حرکتی در سراسر تاریخ یهود است؛ زیرا یهودیانی که دارای ویژگی­های صهیونیسم بوده­اند، از ابتدای تاریخ یهود تا کنون وجود داشته­اند. اما صهیونیسم مصطلح امروزی، از قرن 18 و 19 به وجود آمده است.

انطباق صفات منفی یهود در قرآن با صهیونیسم

انطباق صفات و ویژگی­های منفی یهود در قرآن کریم، با ویژگی­های صهیونیسم امکان‌پذیر است. در ذیل به برخی از دلایل این انطباق، اشاره می­کنیم:

صهیونیست­ها، در محتوای سمبل دینی خود، «کوه صهیون» و بازگشت به ارض موعود را قرار دادند. این سمبل، پایه اصلی فرهنگ و گروه یهودی را تشکیل می‌دهد.[13]

صهیونیسم، مبانی فکری نژادپرستانه خود را از کتاب­های تحریف شده یهود گرفته است؛ به عنوان مثال، خانم «گلد مایر» و «بگین» به این نکته اشاره می­کنند که: «این زمین، به ما وعده داده شده بود و ما بر آن حق داریم.» «موشه دایان» نیز می­گوید: «اگر بر تورات مسلطیم، اگر خود را قوم تورات می­دانیم، باید بر سرزمین­های توراتی نیز مسلط شویم؛ سرزمین­های قضات و ریش‌سفیدان، بیت المقدس، حبرون، اریحا، و باز هم جاهای دیگر.»[14]

از سخن «موشه دایان» در خصوص تسلط بر تورات و سرزمین­های توراتی، این‌گونه بر می­آید که: «به طور کلی، جغرافیایی که سران کشور اسراییل برای این کشور مد نظر دارند و آن را مبنای جنگ افروزی­ها و توسعه­طلبی­های سرزمینی خود قرار داده­اند، جغرافیای توراتی است.»[15]در آن‌جا که آمده است: «این زمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم، یعنی فرات، به نسل تو بخشیده­ام.»[16]

مهاجرت، ریشه در سنت دینی یهودیان دارد و معتقد به رجعت یهودیان به ارض موعود هستند. مهاجرت، به عنوان یک سیاست عملی، دارای ریشه عقیدتی در جامعه یهودی می­باشد و صهیونیسم از این بستر مناسب برای تحقق آرمان­های سیاسی خود بهره جست.[17]

ویژگی­های صهیونیسم

صهیونیسم، دارای صفات و ویژگی­های ناپسند و منفی است که از گذشته در میان قوم یهود نیز وجود داشته است و قرآن کریم نیز به بسیاری از آن‌ها در آیات مختلف اشاره نموده است؛ از جمله:

1. بی­ایمانی

قرآن کریم می­فرماید: «فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ؛[18] پس واى به حال كسانى كه كتاب را با دست خود مى‏نويسند و آن‌گاه مى‏گويند اين كتاب از ناحيه خداست، تا به اين وسيله، بهايى اندك به دست آورند. پس واى بر ايشان از آنچه دست‌هاشان نوشت و واى بر آنان از آنچه به دست آوردند.» در کتاب­های دینی یهود، مطالب بسیاری خلاف شرع یهود دیده می­شود؛ به عنوان مثال، در باب يازدهم کتاب دوم سموئيل به‌وضوح به داوود پیامبر زنای محصنه (زنای با زن شوهردار) نسبت داده شده و کودک زاده‌شده در نتیجه این عمل ـ نعوذ بالله ـ حضرت سلیمان} نبی، معرفی می‌گردد.

«موریس کونوپنیکی» صهیونیست می­گوید: «امروز، هنوز بخش اعظم ملت اسراییل از مذهب دوری می­جویند.» و نیز «ایزمن» از رهبران صهیونیسم در نامه­ای به رهبران صهیونیست اروپایی غربی انتقادی می­کند که سه برداشت از آن استفاده می­شود: الف. صهیونیسم صرفاً نگاه ابزاری به مذهب دارد؛ ب. سران این جریان، از گسترش عقاید مذهبی میان یهودیان هراسانند؛ ج. بیشتر یهودیان نسبت به دین، مبدأ و معاد بی‌اعتقاد هستند.[19]

2. تحریف­گری

قرآن کریم در این باره می­فرماید: «مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا يحَرِّفُونَ الْكلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سمِعْنَا وَ عَصيْنَا وَ اسمَعْ غَيرَ مُسمَعٍ وَ رَعِنَا لَيَّا بِأَلْسِنَتهِمْ وَ طعْناً في الدِّينِ وَ لَوْ أَنهُمْ قَالُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا وَ اسمَعْ وَ انظرْنَا لَكانَ خَيراً لهَُّمْ وَ أَقْوَمَ وَ لَكِن لَّعَنهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلا قَلِيلاً؛[20]بعضي از گروندگان به كيش يهوديت كلمات را ـ در سخنان خود ـ با جابه‌جا كردن، تحريف مي‏كنند و اگر مي‏گفتند شنيديم و اطاعت كرديم، تو نيز به سخن ما گوش بده، و مهلت بده تا سخن خود بگوييم، برايشان بهتر و استوارتر بود؛، ولي خدا به جهت كفرشان لعنت‌شان كرده بود. ديگر ايمان نمي‏آورند، مگر اندكي.»

این ویژگی در عصر حاضر، دارای مصادیق فراوانی است که از آن جمله، تلاش صهیونیسم برای تحریف قرآن کریم است.[21] مورد دیگر، تحریف تورات است، مانند: ادعای تاریخی که یهودیان از نژاد خالص و واحدی هستند و نیز اولین ساکنان فلسطین که حق حاکمیت بر آن را دارند، یهودیان هستند و ادعای این‌که سرزمین­های نیل تا فرات از سوی خداوند به بنی‌اسراییل وعده داده شده؛ در حالی که این سرزمین­ها در تورات به حضرت ابراهیم } وعده داده شد.[22]

3. تهمت به خدا و پیامبران

عقاید صهیونیسم وقتی برگرفته از تورات باشد، طبیعی است که افتراهایی که در تورات به خدا و پیامبران بنی‌اسراییل بسته شده، در عقاید صهیونیست‌ها نیز استمرار می­یابد. مسائلی مانند اسطوره «پاک‌سازی قومی» که قساوت قلب و دستور قتل عام را به حضرت یوشع و حضرت موسی} نسبت می­دهند، از جمله افتراهایی است که به پیامبران بنی‌اسراییل نسبت داده شده است. «ابا ابان» صهیونیست، در کتاب «قوم من» به حضرت سلیمان} تهمت مستبد بودن زده و حکومت وی را یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری معرفی می­کند.[23]

4. تکذیب پیامبران

در قرآن کریم این­گونه آمده است: «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ‌؛[24]‏ ما به موسي كتاب داديم و در پي او پيامبراني فرستاديم و به عيسي بن مريم معجزاتي داديم و او را با روح القدس تأييد كرديم. آيا اين درست است كه هر وقت رسولي به سوي شما آمد و كتابي آورد كه باب ميل شما نبود، استكبار بورزيد، طایفه‏اي از فرستادگان را تكذيب نموده و طایفه‏اي را به قتل برسانيد.» رویه صهیونیست­ها مبنی بر توجه به آیاتی از تورات که به سود ایشان است و عدم اعتنا به آیات دیگر که این قوم را از کردار زشت نهی کرده و سرزنش می‌کنند، موجب شده تا برخی از پیامبران بنی‌اسراییل را تکذیب کنند و حتی آن‌ها را ضدّ یهود بخوانند و از کاهنانی که برخی از این پیامبران را اسیر یا به قتل رساندند، با تعبیر «مجتهدان پیامبرکش» تعریف و تمجید نمایند؛ به عنوان مثال، حضرت «ارمیا»، «اشعیاء»، «هوشع»، «عاموس» و «میکاه» در زمره این پیامبران هستند.[25]

5. ادعای تقرب به خدا

اسطوره‌سازی صهیونیسم در اسطوره‌های «قوم برگزیده» و «وعده»، نشانگر اعتقاد و رویه صهیونیسم در معرفی قوم یهود به عنوان نزدیکان و مقربان خداوند است؛ به صورتی که حتی خدا را نیز فقط خدای یهود می­دانند و نه خدای سایر ملل؛[26] به عنوان مثال، در تلمود آمده و صهیونیست­ها به آن معتقدند: «روح یهودی­ها، از روح دیگران افضل است؛ زیرا ارواح یهود، جزء خداوند است؛ همان­گونه که فرزند، جزء پدر می‌باشد. روح­های یهود، نزد خداوند عزیزتر است؛ زیرا ارواح دیگران، شیطانی و مانند ارواح حیوانات است» و «بهشت، مخصوص یهود است و جهنم، جایگاه مسلمانان و مسیحیان است.»[27]

6. گرایش به سحر و جادو

«ویل دورانت» درباره استمرار این تمایل می­گوید: «معتقدات سحری که در آداب پرستش قدیم وجود داشت، با وجود جلوگیری انبیا تا زمان متأخر در میان یهود برقرار ماند.»[28] این صفت، به طور مشخص در دوران قرون وسطی در اروپا متعلق به یهودیان بود؛ به طوری که بسیاری از یهودیان را به دلیل همین جرم، از سوی کلیسا به آتش کشیدند و جادوگری به دلیل آن‌که حرفه یهودیان محسوب می­شد و دشمنی یهود و مسیحیت در این دوران در اوج خود بود، یک جرم اجتماعی با مجازات اعدام به شمار می­آمد.[29]

از سوی دیگر، تسلط یهود بر صنف سینما، به‌ویژه سینما هالیوود، و ساختن فیلم‌های تخیلی، جادوگری و استفاده از جلوه­های ویژه، باعث ترویج این گرایش یهود در عرصه سینما شده است؛ بدین معنا که حرفه جادوگری و یا تمایل خود به این حرفه را با ساختن جلوه­های ویژه سینمایی و فیلم­هایی با مضامین سحر و جادو، استمرار بخشیده­اند.[30]

7. مکر

یکی از ابزارهای رسیدن به اهدافی که در پروتکل­های صهیون به‌وضوح بیان شده، استفاده از مکر و حیله است. حتی خود یهودیانی، مانند: اسراییل شاهاک و گروه خاخام‌های ضد صهیونیست، مانند دکتر برگر، معتقدند که سران صهیونیسم با مکر و حیله، یهودیان عوام را فریب داده و به سوی فلسطین کشانده­اند و وعده­های تو خالی داده­اند؛ به عنوان مثال، دیوید بن گوریون از رهبران صهیونیسم، در سال 1915م. در یک سخنرانی می­گوید: ما هرگز در نظر نداریم که اعراب را کنار بزنیم، زمین‌هایشان را بگیریم و یا از مالکیت محروم کنیم. این در حالی بود که از 475 دهکده فلسطینی در سال 1949م، 385 دهکده به کلی ویران شد و مردم آن آواره شدند. در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است: ما برای حکومت و اداره جهان، از مکر و فریب استفاده می‌کنیم.[31]

8. نژادپرستی

از آن‌جا که یهود، بیشترین نعمت و معجزه را از سوی خداوند دریافت کرد و همواره از لطف و احسان الهی بهره­مند شد، تصور کرد که قومی برگزیده است و از سایر اقوام جدا و حتی برتر و بالاتر است.[32]

قرآن کریم بیان می‌کند که یهود همواره خویشتن را قومی برتر دانسته،[33] خود را فرزندان و دوستان خدا می­نامیدند.[34] بهشت را از آن خود دانسته[35] و یهود را از آتش جهنم مصون[36] و آن را تنها قوم هدایت‌شده الهی می­دانستند. [37]

نژادپرستی، از مهم­ترین آموزه‌های یهود محسوب شود؛ به گونه‌ای که یهود و نژادپرستی در طول تاریخ هیچ گاه از یکدیگر جدا نبوده است؛ بلکه پیوند عمیقی با یکدیگر داشته‌اند.[38]

اسراییل شاهاک، از جمله یهودیان منتقد نسبت به صهیونیسم، در کتاب «نژادپرستی دولت اسراییل» در خصوص نژادپرستی صهیونیسم این­گونه بیان می‌کند: «دولت اسراییل به تمام معنا نژادپرست است؛ زیرا در آن‌جا تبعیض نژادی در همه زوایای زندگی و میان همه افراد ملت به چشم می­خورد. این تبعیض، در مورد هر فرد غیر یهودی به صرف این‌که یهودی نیست، اعمال می‌شود.»[39] در پروتکل دوم دانشوران صهیون چنین آمده است: «هر قربانی ما در برابر خداوند، با هزار قربانی غیر یهودی برابری می­کند.» یعنی هر یهودی، ارزشی معادل هزار غیر یهودی دارد. در تلمود نیز آمده است: «همان گونه که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود نیز بر ملت­های دیگر فضیلت دارد.»[40]

9. رواج فساد در زمین

فساد از هر شکل و هر نوعی که باشد، یکی از وسایل جهت پیشبرد اهداف صهیونیسم است. خداوند متعال در قرآن می­فرماید: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ * كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ؛[41] از بني‌اسرائيل آنان كه كافر شدند، به زبان داود و عيسي بن مريم لعنت و نفرين شدند و اين براي همان عصياني بود كه ورزيدند و اصولاً مردمي تجاوزپيشه بودند. مردمي بودند كه از زشتی‌هایی كه مي‌كردند، دست برنمي‏داشتند. راستي، بد اعمالي انجام مي‏دادند.» عیاشی و شهوت‌رانی یهود، به زمان پیامبر, محدود نمی­شود؛ بلکه در طول تاریخ، آنان متصف به این رذیله اخلاقی بوده و هستند.[42] در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است: «ما غیر یهود را با شراب و عیاشی غافل نگاه می‌داریم.»[43] جان فاستر فریز در کتاب «یهودی فاتح» می‌نویسد: «در آمریکا تجارت «ویسکی» فقط در اختیار یهود است؛ چرا که 80% از اعضای اصلی بازرگانان شراب، یهودی هستند. یهودی‌ها، اداره خانه‌های فساد در هر یک از کشورهای اروپایی و آمریکایی را بر عهده گرفتند.»[44]

10. قساوت قلب و جنایت:

در سوره بقره آمده است: «پس با این معجزه، باز چنان سخت‌دل شدید که دل‌هایتان چون سنگ یا سخت‌تر از آن شد؛ چه آن‌که از پاره‌ای سنگ‌ها نهرها بجوشد و برخی دیگر از سنگ‌ها بشکافد و آب از آن بیرون آید و پاره‌ای از ترس خدا فرود آیند و [ای سنگدلان بترسید که] خدا از کردار شما غافل نیست.» [45] در مورد این‌که چه امری باعث سنگدلی یهود شد، خداوند می­فرماید: «پس چون پیمان شکستند، آنان را لعنت کردیم و دل‌هایشان سخت گردانیدیم [که موعظه در آن اثر نکرد]. کلمات خدا را از جای خود تغییر می‌دهند و از آن کلمات که به آن‌ها پند داده شد، نصیب بزرگی را از دست دادند و دائم بر خیانت‌کاری آن قوم مطلع می‌شوی؛ جز قلیلی از ایشان [که با ایمان و نیکوکارند]. پس تو از آن‌ها درگذر و [کار بدشان را] عفو کن که خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.»[46] این آیات نشان‌دهنده یکی از ویژگی­های قوم یهود است که صهیونیست­ها نیز از آن بی‌بهره نیستند.

صهیونیست­ها در «روز 9 آوریل 1948م، به دستور «مناخیم بگین»، از رهبران اسراییل، 254 نفر از اهالی «دیر یاسین» را قتل عام کردند.[47] کشتارهای «خان یونس» و «بنی‌‌سهیلا»، قصابی زنان، کودکان و مردان سالخورده در شب 16 سپتابر 1982 «صبرا و شتیلا»، قتل عام روستای «کفر یاسن» و بمباران غیر نظامیان در بیروت، از موارد بارز این جنایات است.[48] در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است: «حاکمیت بر جهان، جز با زور و خشونت میسر نیست.»[49]

11. ثروت‌پرستی

از زمانی که حضرت موسی} برای آوردن الواح به کوه طور رفت و سامری گوساله‌ای از طلا و نقره برای بنی‌اسراییل ساخت تا به حال، ثروت، بزرگ‌ترین معبود یهود به شمار می­رود. سعی هر یهودی بر آن است که ثروت‌های جهان را در اختیار خود داشته و بدین وسیله، بر مردم سلطه و حکومت کند. خداوند متعال می‌فرماید: «وَ لَقَدْ جَاءَكم مُّوسى بِالْبَيِّنَتِ ثُمَّ اتخَذْتمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظلِمُونَ؛[50] [و نيز] موسى آن همه معجزات را براى شما آورد؛ [ چرا شما] بعد از آن، گوساله را انتخاب كرديد و با اين كار ستم نموديد؟» و آیه: «وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛[51] بسياري از آن‌ها را مي‏بيني كه علاوه بر نفاق دروني‌شان، در گناه، دشمني و رشوه‏خواري‌شان از يكديگر پيشي مي‏گيرند. راستي، چه اعمال بدي است كه مرتكب مي‌شوند.» در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است: «دوران حاکمیت دیانت، سپری شده و زمان حکومت پول و سرمایه، فرا رسیده است.»[52] و در پروتکل دوم نیز می‌خوانیم: «به کمک مطبوعات، طلا در دست ما انباشته می‌شود.»[53]خاخام ریچران، در سخنرانی خود به سال 1869م در شهر پراگ این گونه ایراد سخن می‌کند: «اینک ملت یهود گام­های بزرگی به سوی قله جهان برداشته و هر روز که می‌گذرد، بر قدرت و توانایی و نفوذ ما افزوده می­شود. ما خداوند این زمان، یعنی طلا را مالک هستیم؛ همان خداوندی که توسط هارون به صورت گوساله‌هایی در آمد و ما آن را پرستش کردیم. اکنون به صورت خداوند تمام جهان در آمده است. زمانی که طلاهای جهان را به دست خود ببینیم... بر جهان تسلط کامل خواهیم یافت.»[54]

12. مادی‌گرایی

ارتباط عمیق یهودیان و صهیونیست‌ها با تشکیلات فراماسونری، نه تنها میزان علاقه این قوم به مادی­گرایی را نشان می‌دهد، بلکه تلاش آن‌ها را برای دور کردن انسان­ها از معنویات و ترویج مادی‌گرایی مشخص می­کند.[55]

13. رباخواری

قرآن کریم در این زمینه می­فرماید: «فَبِظلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَیهِمْ طیِّبَتٍ أُحِلَّت لَهُمْ وَ بِصدِّهِمْ عَن سبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً * وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نهُوا عَنْهُ وَ أَکلِهِمْ أَمْوَلَ النَّاسِ بِالْبَطِلِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْکَفِرِینَ مِنهُمْ عَذَاباً أَلِیماً؛[56] به جهت ظلمي كه از ناحيه همين‏ها كه در يهوديت خود تعصب ورزيدند، سر زد، ما چيزهایي را كه قبلاً برايشان حلال و طيب بود، بر آنان حرام كرديم و نيز برای اين‌كه با تلاش بسيار از راه خدا جلوگيري مي‏كردند و ربا مي‏گرفتند؛ با اين‌كه از آن نهي شده بودند و اموال مردم را به ناحق مي‏خوردند و ما براي كفرپيشگان از آنان عذابي دردناك آماده كرده‏ايم.»[57] نظام سرمایه‌داری و بانکداری مدرن که بر اساس رباخواری استوار است، از زمره سیستم‌هایی هستند که توسط یهود تأسیس شده­اند.[58] طراحان و پایه‌گذاران صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی که از مراکز اصلی رباخواری هستند، یهودیان هستند.[59] مانند خانواده روچیلدها که در قرن 19 در اروپا و آمریکا پراکنده بودند و نظام اقتصادی جهانی را بر پایه ربا بنیان نهادند.[60] در پروتکل چهارم دانشوران صهیون آمده است: «ثروت ملت‌های غیر یهود، توسط معاملات ربوی به خزانه ما می­آید.»[61] و نیز در تلمود آمده است: «ربودن اموال دیگران به وسیله ربا، مانعی ندارد؛ زیرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غیر یهودی امر می­فرماید.»[62]

14. جنگ‌افروزی

اشغال کشور فلسطین، جنگ­های متعدد با اعراب، جنگ با لبنان و سوریه و حتی بانیان و عاملان برانگیختن جنگ­های جهانی اول و دوم و نیز کسانی که از این جنگ­ها بیشترین منفعت را نصیب خود کردند، صهیونیست­ها بودند.[63] آمار تجاوزات اسراییل از زمان تأسیس این دولت تا کنون، نشان می‌دهد که تجاوز این رژیم در مناطقی چون: سوریه، لبنان و اردن بسیار گسترده است.[64] در پروتکل هفتم دانشوران صهیون آمده است: « در آسیا و اروپا، باید جنگ و فتنه و آشوب به پا نمود.»[65]

15. پیمان‌شکنی

در آیات بسیاری از قرآن کریم، از نقض میثاق­های بنی‌اسراییل سخن رفته و به دنبال آن، به عقوبت خداوندی اشاره شده است. در آیات 83 تا 85 سوره بقره، مواد میثاق و عهد خداوند با بنی‌اسراییل، در 18 ماده بیان شده است؛ از قبیل: یکتاپرستی، نیکی به پدر و مادر، نیکو سخن گفتن با مردم و برپایی نماز. در ادامه، برخی از آیاتی که از عهد خداوند با آنان سخن می­گفت، اشاره­هایی نیز به عهدشکنی بنی‌اسراییل شده است.

وفای به عهد، یکی از مهم­ترین خصوصیات انسانی است که شرافت و زیور انسانیت است. رژیم صهیونیستی، به پیروی از اجداد بنی‌اسراییل خود، به نقض پیمان‌های منطقه‌ای و بین­المللی مبادرت کرده است.[66]

شیوه نگرش و برخورد اسراییل با قراردادهای متعددی که در جریان صلح خاورمیانه و از زمان تأسیس این کشور تا کنون با پیمان­های بین­المللی داشته است، بیانگر عدم تعهد این کشور به این قراردادها است. بیش از 66 قطعنامه از سوی شورای امنیت، در انتقاد و محکومیت دولت اسراییل صادر شده که این کشور اعتنایی به آن­ها ننموده است.[67] نقض قراردادهایی مانند: قرارداد مادرید (1992م)، قرارداد اسلو و توافق‌نامه غزه ـ اریحا (1993م)، قرارداد طابا (1995م)، توافق­نامه صلح مریلند (1998م)، قرارداد «وای ریور2» یا شرم الشیخ2 (1999م) و قرارداد کمپ دیوید (2000م)، همگی نشانه قانون‌گریزی و عدم پای‌بندی اسراییل و صهیونیست­ها، در مقابل پیمان­های بین‌المللی است.[68]

16. تروریسم:

تروریسم دولتی اسراییل، با فعالیت گروه تروریستی «ایرگون» و جنایت‌هایی که به صورت تروریستی با قتل عام مردم بی‌دفاع اتفاق افتاده، بر کسی پوشیده نیست. ترور رهبران حماسی (مانند: دکتر فتحی شقاقی، رنتیسی و شیخ احمد یاسین) و فعالان حزب‌الله لبنان، از جمله شواهد تروریست بودن صهیونیست­ها است؛[69] به عنوان مثال، قتل عام «دیر یاسین» در سال 1948م از جمله فعالیت­های گروه تروریستی «ایرگون» و دسته «اشتران» بوده است.[70] در پروتکل هفدهم دانشوران صهیون آمده است: «برای کاستن شوکت و عظمت رؤسای غیر یهود، هر از گاهی، یکی از شخصیت­های برجسته آن‌ها را ترور می­کنیم.»[71]

17. جاسوسی

صهیونیسم همواره در نقاط مختلف جهان به ترویج و توسعه جاسوسی مبادرت می‌ورزد؛[72] به عنوان مثال، شواهدی مبنی بر نصب دستگاه­های جاسوسی توسط اسراییل در سفارت‌خانه­های بلغارستان برای شنود مکالمات آن‌ها در کشورهای مختلف به دست آمده است.[73]

18. موضع­گیری خصمانه

کینه یهود از صدر اسلام تاکنون، به شکل­های مختلف ظاهر شده است؛ گاهی در قالب توهین به مقدسات و تفرقه‌افکنی میان مسلمانان و گاهی نیز در به وجود آوردن شاخه‌های دینی، مانند وهابیت و بهاییت جهت نابودی درونی دین اسلام و جنگ‌افروزی.[74]

19. برتری‌جویی

آنچه را صهیونیست­ها پیگیری می­کنند، مانند تلاش آن‌ها برای سیطره بر رسانه­ها، منابع اقتصادی و سیاسی جهان، طرح اسراییل بزرگ و در نهایت تشکیل فراماسونری، همگی بیانگر برتری‌جویی و استکبار یهود و صهیونیسم در جهان می­باشند؛[75] چنان‌که در پروتکل اول دانشوران صهیون، هدف نهایی صهیونیسم حاکمیت بر جهان دانسته شده است.[76]

اهداف صهیونیسم

صهیونیسم، سال­ها قبل از اجرای اهداف خود، برنامه‌های خود را به صورت مکتوب و علنی منتشر ساخته‌اند؛ اما به دلیل غیر منطقی بودن این اهداف، جدی تلقی نشده و اقدامی قابل قبولی در جهت پیشگیری از آن‌ها به عمل نیامده است.[77]

اهداف صهيونيسم، در تأسيس وطنی ملی برای يهوديان خلاصه می­شود. آن‌ها در کنفرانس بال در آغاز سال 1897م فلسطين را به بهانه اين‌که در برهه­ای از زمان در آن زيسته­اند، انتخاب کردند.[78]

البته آنچه تاکنون یهودیان از فلسطین به چنگ آورده­اند، هدف نهایی آنان را تأمین نمی‌کند؛ زیرا اسراییل با مرزهای محدود موجود، تنها پایگاهی عملیاتی و پلی برای رسیدن به اهداف صهیونیسم و هوس­ها و طمع­های یهود است. این نقطه، تنها جای پایی است که یهودیان می­خواهند بعدها نقاط دورتر و وسیع­تری را تحت تصرف درآورند. یهود وقتی به سایر کشورهای عربی می­نگرد، از پشت عینک آرزوها و آمال دور و درازی نگاه می­کند که رهبران آن‌ها تصریح کرده و کنگره­های آن‌ها تصویب نموده­اند.[79]برخی از این آمال و اهداف عبارت‌اند از:

1. وحدت قوم یهود؛ خواه در نیویورک به زندگی خود ادامه دهد و خواه در حیفا؛ مهم مرکزیت اسراییل در حیات هر یهودی است.

2. جمع‌آوری ملت یهود در وطن تاریخی­اش، یعنی سرزمین اسراییل، از راه مهاجرت از کشورهای مختلف.

3. حمایت از حکومت اسراییل که بر اساس دیدگاه انبیا در مورد عدل و صلح بنا شده است.

4. حفظ هویت ملت یهود از راه تشویق به تربیت یهودی و عبری و ارزش­های معنوی و فرهنگی یهود و دفاع از حقوق یهودیت در هر نقطه از جهان.[80]

5. توسعه ارتش انبوه و افزایش نیروی پلیس برای اتمام برنامه­های خود. در پروتکل هفتم صهیونیسم آمده است: «یکی از اهداف بزرگ ما که باید نسبت به تحقق آن عنایت ویژه‌ای داشته باشیم، این است که همه طبقات در همه کشورهای جهان از بین بروند و فقط طبقه پرولتاریا باقی بماند؛ با چندتایی میلیونر که به منافع ما و پلیس و ارتش ما خدمت کنند.»[81]

6. از بین بردن ادیان دیگر در جهان. در پروتکل چهاردهم دانشوران صهیون آمده است: «زمانی که پادشاهی خود را برپا کردیم، اجازه نخواهیم داد هیچ دینی جز دین ما که دین خداوند یکتا است، وجود داشته باشد.»[82]

7. احیای زبان عبری.[83]

8. حاکمیت بر جهان. در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است: «هدف نهایی ما (صهیونیسم جهانی)، حاکمیت بر جهان است و این هدف، جز با خشونت و زور به دست نمی­آید.»[84]

 

[1]. خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، ج 20، ص 115.

[2] . ر.ک: ره توشه راهیان نور، رمضان 1392، ص 511- 530.

[3]. Zion.

[4]. بخشی، علی‌آقا، فرهنگ علوم سیاسی، ص 369.

[5]. واعظی، حسن، نبرد نابرابر روند ظهور و سقوط رژیم صهیونیستی، ص 12-11.

[6]. جدید بناب، علی، عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، ص 22.

[7]. ر.ک: احمدی، حمید، ریشه­های بحران در خاورمیانه، ص 3.

[8]. رحمانی، شمس‌الدین، تصویر آینده، ص 43.

[9]. تعریف رسمی تلمود، عبارت است از: خلاصه­ای از شریعت شفاهی که پس از قرن­ها تلاش عالمانه دانشمندان مقیم فلسطین و بابل، در آغاز قرون وسطی (با تفسیر جدید) به بار نشسته است. (آدین اشتاین سالتز، سیری در تلمود، ترجمه باقر طالبی دارابی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، تهران، 1382، ص 9)

[10]. قرآن کریم در آیات مختلف، به تحریف تورات اشاره نموده است؛ از آن جمله: نساء، آیه 64؛ ‌مائده، آیه‌ 14، 15 و 41.

[11]. آجیلی، هادی، ارتباط هویتی میان یهود و صهیونیسم، ص 378.

[12]. همان، ص 379.

[13]. رامهرمزی، معصومه، یهود در قرآن، اسراییل در فلسطین، ص 156.

[14]. روژه گارودی، اسراییل و صهیونیسم سیاسی، ص 39. به نقل از: کریمی‌نیا، محمد مهدی، ماهیت اعتقادی و دینی صهیونیسم، ص 68.

[15]. همان، ص16.

[16]. تورات، سفر پیدایش، باب 15، آیه 19.

[17]. یهود و صهیونیسم از منظر قرآن، ص 243.

[18]. بقره، آیه 79.

[19]. احمدی، محمد، پژوهه صهیونیست، ص 325.

[20]. نساء، آیه‌ 46؛ طباطبائی، محمدحسین، ترجمة الميزان، ج 4، ص 576.

[21]. قزوینی یزدی، حاجی بابای، رساله­هایی در رد یهودیت، ص 27.

[22]. فیندلی پل، فریب­های عمدی، به نقل از: یهود و صهیونیسم از منظر قرآن، ص 210.

[23]. ابا ابان، قوم من (تاریخ بنی‌اسراییل)، ص 47.

[24]. بقره، آیه‌ 87؛ ترجمة الميزان، ج 1، ص 328.

[25]. اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسراییل، ص 182.

[26]. صایغ، انیس، ده فرمان جنبش صهیونیسم، ص 16.

[27]. شیرازی، محمد، دنیا بازیچه یهود، ص 122.

[28]. علم الهدی، جواد، شناخت صهیونیسم بین­الملل و انقلاب اسلامی ایران، ص 43.

[29]. همان.

[30]. فواد بن سید عبدالرحمن الرفاعی، نفوذ صهیونیسم بر رسانه­ها، ص43.

[31]. ارتباط هویتی میان یهود و صهیونیسم، ص 223.

[32]. یهود در قرآن، اسراییل در فلسطین، ص 59.

[33]. بقره، آیه‌ 247.

[34]. مائده، آیه 18.

[35]. بقره، آیه 111.

[36]. بقره، آیه 80.

[37]. بقره، آیه‌ 135.

[38]. یهود در قرآن، اسراییل در فلسطین، ص 159.

[39]. آلفرد.م. لیلیانتال، ارتباط صهیونیستی، ص 121.

[40]. دنیا بازیچه یهود، ص 124.

[41]. مائده، آیه‌ 78 و 79؛ ترجمة الميزان ج6، ص92.

[42]. عملکرد یهود در عصر نبوی، ص 122.

[43]. عجاج نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ص 250.

[44]. دنیا بازیچه یهود، ص 52.

[45]. بقره، آیه‌ 74.

[46]. مائده، آیه 13.

[47]. اسطوره­های بنیان­گذار سیاست اسراییل، ص 56.

[48]. فیندلی پل، فریب­های عمدی، ص 65.

[49]. پروتکل‌های دانشوران صهیون، ص 249.

[50]. بقره، آیه‌ 92؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسير نمونه، ج 1، ص 349.

[51]. مائده، آیه 62؛ ترجمة الميزان، ج6، ص36.

[52]. پروتکل‌های دانشوران صهیون، ص 51.

[53]. همان، ص 260.

[54]. دنیا بازیچه یهود، ص 40.

[55]. ارتباط هویتی میان یهود و صهیونیسم، ص 217-216.

[56]. نساء، آیه 160 و 161؛ ترجمة الميزان، ج 5، ص 210.

[57]. دنیا بازیچه یهود، ص 29-16.

[58]. جهان زیر سلطه صهیونیسم، ص 227.

[59]. دنیا بازیچه یهود، ص171.

[60]. عفیف عبدالفتاح طباره، چهره یهود در قران، ص 125.

[61]. پروتکل­های دانشوران صهیون، ص271.

[62]. دنیا بازیچه یهود، ص126.

[63]. فاتحین حقیقی جنگ، ص 57.

[64]. چهره یهود در قرآن، ص 125.

[65]. پروتکل­های دانشوران صهیون، ص125.

[66]. یهود در قرآن، ص 177.

[67]. فیندلی پل، فریب­های عمدی، ص 20.

[68]. نبرد نابرابر روند ظهور و سقوط رژیم صهیونیستی، ص 175.

[69]. المر برگر، خاطرات یک یهودی ضد صهیونیسم، ص 11.

[70]. چهره یهود در قران، ص 124.

[71]. عجاج نویهض، همان، ص 342.

[72]. نفوذ صهیونیسم بر رسانه­ها، ص 133.

[73]. ارتباط هویتی میان یهود و صهیونیسم، ص 219.

[74]. نفوذ صهیونیسم بر رسانه­ها، ص 75.

[75]. عملکرد یهود در عصر نبوی، ص 318.

[76]. پروتکل­های دانشوران صهیون، ص252.

[77]. پرونده اسراییل و صهیونیسم سیاسی، پیشگفتار.

[78]. مصطفی رجب، «درآمدی بر اهداف و سياست‌های جنبش صهيونيسم».

[79]. اکرم زعیتر، سرگذشت فلسطین، ترجمه علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ص 377.

[80]. المسیری، عبدالوهاب، گفتمان صهیونیستی، ص 114-113.

[81]. پروتکل­های دانشوران صهیون، ص 283.

[82]. همان، ص 321.

[83]. نبرد نابرابر روند ظهور و سقوط رژیم صهیونیستی، ص 14.

[84]. پروتکل­های دانشوران صهیون، ص 248.

 

منابع:
1.    قرآن کریم.
2.    تورات.
3.    تلمود.
4.    ارتباط صهیونیستی، آلفرد.م. لیلیانتال، ترجمه سید ابوالقاسم حسینی، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، چاپ اول، 1379.
5.    ارتباط هویتی میان یهود و صهیونیسم، هادی آجیلی، فصلنامه راهبرد، شماره 41، 1385.
6.    اسراییل و صهیونیسم سیاسی، روژه گارودی، ترجمه نسرین حکمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369.
7.    اسطوره¬های بنیان¬گذار سیاست اسراییل، روژه گارودی، ترجمه حمیدرضا آژیر و حمیدرضا شیخی، مشهد، انتشارات گوهرشاد، 1377.
8.    پروتکل¬های دانشوران صهیون برنامه عمل صهیونیسم جهانی، عجاج نویهص، ترجمه حمیدرضا شیخی، چاپ سوم، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی‌،1384.
9.    پرونده اسراییل و صهیونیسم سیاسی، روژه گارودی، ترجمه نسرین حکمی، چاپ اول، تهران، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، 1374.
10.    پژوهه صهیونیست، محمد احمدی، چاپ اول، تهران، مؤسسه فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه، 1376.
11.    تاریخ یک ارتداد، اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسراییل، روژه گارودی، ترجمه مجید شریف، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی، ص 23.
12.    تصویر آینده، شمس الدین رحمانی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1369.
13.    جهان زیر سلطه صهیونیسم، قم، انتشارات سپاه، بی¬تا.
14.    چهره یهود در قران، عفیف عبد الفتاح طباره، ترجمه سید مهدی آیت الهی.
15.    درآمدی بر اهداف و سياست‌های جنبش صهيونيسم، مصطفی رجب، روزنامه الشرق، چاپ قطر، 14/7/2003م.
16.    دنیا بازیچه یهود، محمدحسینی شیرازی، چاپ اول، قم، بینش آزادگان، 1381.
17.    ده فرمان جنبش صهیونیسم، انیس صایغ، ترجمه سعید حقیقت شناس، چاپ اول، تهران، المعی، 1380.
18.    رساله در رد یهودیت، حاجی بابا قزوینی یزدی، چاپ اول، قم، مؤسسه فرهنگی انتشارات حضور،1378.
19.    ریشه¬های بحران در خاورمیانه، حمید احمدی، تهران، کیهان، 1369.
20.    سرگذشت فلسطین، اکرم زعیتر،ترجمه اکبر هاشمی رفسنجانی، چاپ پنجم، قم، بوستان کتاب، 1382.
21.    سیری در تلمود، آدین اشتاین سالتز، ترجمه باقر طالبی دارابی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، تهران، 1382.
22.    شناخت صهیونیسم بین¬الملل و انقلاب اسلامی ایران، سید جواد علم الهدی، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، بی¬تا.
23.    صحیفه نور، روح‌الله خمینی، ج20.
24.    صهیونیسم، یوری ایوانف، ترجمه¬ی ابراهیم یونسی، چاپ اول، تهران، انتشارات فرهنگ، 1351ش.
25.    عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، علی جدید بناب، چاپ اول، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1382ش.
26.    عملکرد یهود در عصر نبوی، علی جدید بناب، چاپ اول، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، 1379ش. 
27.    فاتحین حقیقی جنگ، شمس الدین رحمانی، تهران، بی¬نا، بی¬تا.
28.    فرهنگ علوم سیاسی، علی آقا بخشی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1374ش.
29.    فریب¬های عمدی، فیندلی پل، ترجمه محمد حسین آهویی، چاپ اول، تهران، وزارت امور خارجه، 1378ش.
30.    قوم من (تاریخ بنی‌اسراییل)، ابا ابان، ترجمه نعمت‌الله شکیب اصفهانی، چاپ اول، تهران، یهودا بروخیم و پسران، 1358ش.
31.    گفتمان صهیونیستی، عبدالوهاب المسیری، ترجمه سید مرتضی حسینی فاضل، چاپ اول، قم، زمزم هدایت، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، 1386.
32.    ماهیت اعتقادی و دینی صهیونیسم، محمد مهدی کریمی نیا، کتاب نقد، شماره 32.
33.    المر برگر، خاطرات یک یهودی ضد صهیونیسم، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول، تهران، 1359ش.
34.    مطالعات منطقه¬ای: اسراییل شناسی- آمریکا شناسی، بیژن اسدی، جلد چهارم، 1379ش.
35.    نبرد نابرابر روند ظهور و سقوط رژیم صهیونیستی، حسن واعظی، چاپ اول، تهران، سروش،‌، 1379ش.
36.    نفوذ صهیونیسم بر رسانه¬ها، فواد بن سید عبدالرحمن الرفاعی، ترجمه حسین سروقامت، چاپ اول، تهران، کیهان، 1377ش.
37.    یهود در قرآن، اسراییل در فلسطین، معصومه رامهرمزی، تهران، قبله اول، 1388ش.
یهود و صهیونیسم از منظر قرآن، هادی آجیلی، چاپ اول، تهران، دانشگاه امام صادق، 1390ش.
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.