یادداشت تبلیغی؛

«شرح و تفسیر دعای روز چهاردهم ماه رمضان»

تاریخ انتشار:
«اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمی :خدایا مؤاخذه نکن مرا در این روز به لغزش‌ها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگی‌ها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات، ای عزت دهنده مسلمانان»

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|«شرح و تفسیر دعای روز چهاردهم ماه رمضان»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

متن و ترجمه دعای روز چهاردهم «اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمی :خدایا مؤاخذه نکن مرا در این روز به لغزش‌ها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگی‌ها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات، ای عزت دهنده مسلمانان»

«شرح و تفسیر دعای روز چهاردهم»


در این دعای روز چهاردهم سه در خواست و حاجت وجود دارد با بیان نکاتی که مقدمه فهم این درخواست را آسان می کند به شرح و تفسیر هریک از این خواسته ها می پردازیم.

شرح فرازاول دعا:«اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ:خدایا مؤاخذه نکن مرا در این روز به لغزش‌ها»

شرح و تفسیر این فراز «لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ» مبتنی بر بیان دو نکته و یا دو مقدمه است؛

نکته اول؛ این است از منظر قرآنی هر آنچه که بندگان خدا ازعمل خیر و یا شر پنهان و اشکار انجام می دهند مورد محاسبه دقیق انجام می گیرد و چیزی از علم حق تعالی پنهان نمی ماند. ازهمین روست در ایه (284) سوره بقره آمده است: «وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ:‌ اگر شما (از غرض‌های خیر و شر) در دل دارید (به طوری که) آشکار و یا مخفی کنید همه را خداوند در محاسبه شما خواهد آورد.» ‌

نکته دوم؛ این است حق تعالی به هنگام محاسبه اعمال بندگان اگر ان عمل، عمل خیر وصالحی باشدبه دلیل جواد وسخی بودن بیش ازانتظاربه بندگان اجرو ثواب وپاداش می دهد، ولی اگر عمل شر باشد با«تفضل» نه «عدل» به آن معصیت وشرنگریسته «مجازات و مؤاخذه» می کند،چراکه بعضی ازمعصیت ها وتمردها ازاو امر ونواهی الهی آنچنان معصیت سنگین اند اگر خداوند بخواهد برای معصیت بندگان را مؤاخذه ومجازات کند احدی روی زمین باقی نمی ماند، ازهمین رو درایه(61)سوره نحل می فرماید:«وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَکَ عَلَیْهَا مِنْ دَابَّهٍ،:اگر خداوند مردم را به خاطر ظلم و ستمشان مواخذه می‌کرد، هیچ جنبنده ای را بر روی زمین باقی نمی‌گذاشت!»

‌نکته سوم؛ «عثرات» جمع‌ «عثره» به‌ معنای‌ لغزش‌ و معصیت است ولی با «تمرد» تفاوت‌‌هایی‌ دارد، چراکه یک‌ وقت‌ است‌ که‌ انسان‌ در راه‌ اطاعت‌ خداست، بنایش‌ بر معصیت‌ نیست‌ و معمولاً و بطور متعارف‌ در راه‌ است، و معصیت‌ نمی‌کند. ولی‌ در عین‌ حال‌ گاه‌ می‌شود که‌ یک‌ لغزشی‌ پیدا می‌کند؛ یعنی‌ یک‌ مسائلی‌ پیش‌ می‌آید که‌ به‌ معصیت‌ مبتلا می‌شود. این‌ را «عثره» می‌گویند. روزه دار در روز چهاردهم ماه مبارک رمضان با اعتراف به «عثرات: لغزش ها» درمسیر زندگی به ««تفضل الهی» متوسل شده و این چنین دعا می کند: «اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ:خدایا مؤاخذه نکن مرا در این روز به لغزش‌ها»

*******

شرح فرازدوم دعا: «واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ: و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگی‌ها»
شرح فرازدوم از دعای روز چهاردهم مبتنی بر دو نکته است؛

نکته اول: «خطا» و «عثره» و« هفوه» همه به یک معنا است و آن گناهانی است که با تصمیم قبلی همراه نبوده است، ولی در عین حال اگراین نوع از گناهان جدی گرفته نشود، بندگان خدا در مقام توبه از آن بر نیایند مقدمه ی ورود به گناهان بزرگتر خواهد شد، چرا که قرآن در ایه (81) سوره بقره زیاد شدن و احاطه ی همین نوع از گناهان به ظاهر کم اهمیت را برای انسان، سبب خلود و جاودانگی او در آتش جهنم می داند و می گوید: «بَلى‏ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ»، در نهج البلاغه حکمت ۷۸ دعایی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است که در آن مصادیق گناهان لغزشی تببین شده است: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ» شاید با نگاهی کسی بترسد و با واژه ای کسی آزرده شود و در قلب با تصوری از گناه شهوتی افروخته گردد و زبان لغزشی کند و با ترجیحی که سکوت دارد اما سخنی گفته شود!»

نکته دوم‌؛ مقصود از «اقاله» ای که با جمله «واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ» در این دعا آمده این است همانگونه که اگرخرید و فروش بین فروشنده (بایع) و مشتری (خریدار) انجام گرفت و جنس خریداری شده عیب و مشکلی هم نداشت که بخاطر آن بخواهند معامله را بر هم بزنند، اگر مشتری در مقام بهم زدن معامله برامد و پس دادن جنس برامد در این موارد مستحب است که کاسب و فروشنده آن را پس بگیرد.

به این پس گرفتن «اقاله» می گویند، و از آنجایی که خداوند عزوجل‌ بهترین عذر پذیرنده هاست که از بندگان خویش زود، راضی می‌گردد به طوری که او به سریع الرضا‌ یعنی زود راضی می‌گردد‌ معروف است و در قرآن بندگان خویش را به سوی رحمت و مغفرت خویش فرا می‌خواند و در ایه (133) آل عمران می گوید: «وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ: و به سوی غفران و آمرزش الهی و باغی (بهشتی) که عرض آن آسمان و زمین را فرا گرفته است سرعت بورزید.» بندگان معصیت کار نیز همانند مشتری در این روز چهاردهم به درگاه الهی پناه برده و از او می‌خواهند که عذر انان را به خاطر خطاهایی که انجام داده‌ گرفته است «اقاله» کند، یعنی مفتی ازلغزش هایشان بگذرد ازهمین رو می گویند:«واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ:و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگی‌ها»

*******

شرح فراز سوم دعا «ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین: مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات قرار مده، ای عزت دهنده مسلمانان»
شرح و تفسیر فراز سوم دعای روز چهاردهم مبتنی بر بیان و توضیح دو نکته بسیار ظریف قرآنی و عرفانی است؛

نکته اول؛ همانگونه که درخطبه (226) امام علی علیه السلام آمده است در توصیف دنیا امده است: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ، لَا تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَ لَا يَسْلَمُ نُزَّالُهَا؛ أَحْوَالٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ تَارَاتٌ مُتَصَرِّفَةٌ، الْعَيْشُ فِيهَا مَذْمُومٌ وَ الْأَمَانُ مِنْهَا مَعْدُومٌ؛ وَ إِنَّمَا أَهْلُهَا فِيهَا أَغْرَاضٌ مُسْتَهْدَفَةٌ، تَرْمِيهِمْ بِسِهَامِهَا وَ تُفْنِيهِمْ بِحِمَامِهَا:.دنيا خانه اى است پوشيده از بلاها، به حيله و نيرنگ شناخته شده، نه حالات آن پايدار، و نه مردم آن از سلامت برخوردارند، داراى تحوّلات گوناگون، و دوران هاى رنگارنگ، زندگى در آن نكوهيده، و امنيّت در آن نابود است. اهل دنيا همواره هدف تيرهاى بلا هستند كه با تيرهايش آنها را مى كوبيد، و با مرگ آنها را نابود مى كند»

باید به این واقعیت و سنت تن بدهیم و باور داشته باشیم که «بلا و آفت‌» لازمه‌ زندگی‌ دنیاست‌ و شریک زندگی ما است و زندگی‌ در دنیا بدون‌ «بلا» امکان‌ ندارد. چنانکه‌ اصلاً این‌ روزگار در «بلا» پیچیده‌ شده‌ است‌ و اطرافش‌ را «بلا» فرا گرفته‌ است. کیست‌ که‌ در زندگی‌ خود بلا نداشته‌ باشد؟ کیست‌ که‌ مصیبت‌ نداشته‌ باشد؟ کیست‌ که‌ هر روزی‌ یک‌ بلا و یک‌ مصیبتی‌ نداشته‌ باشد؟ اصلاً دار، دارالبلاء است. پس‌ آدمی‌ که‌ دعا می‌کند شایسته‌ نیست‌ که‌ بگوید: «خدایا! هیچ‌ بلایی‌ بر سر من‌ نیاور». چراکه دعایی از این جنس بر خلاف‌ سنت‌ طبیعت‌ و سنت‌ الهی‌ است درحالی که قرآن در ایه (155) سوره بقره وجود «بلا» و «مصيبت» را از اسباب امتحان الهی شمرده است و می گوید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ: و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى ‏آزماييم و مژده ده شكيبايان را»، نکته ظریف ودقیق عرفانی دراین دعا این است با یک‌ ظرافتی‌ می‌گوید:« خدایا! جوری‌ نباشد که‌ من‌ نشانه‌ بلاها و آفات‌ قرار بگیرم. که‌ همه‌ بلاها و حوادث‌ روزگار مرا هدف‌ قرار داده‌ باشند»

نکته دوم؛ «عزیز» به چیز کمیابی‌ که‌ در دسترس‌ نباشد گفته‌ می‌شود، همانطور که‌ به‌ صاحب‌ مرتبه‌ عالی‌ و شرافت‌ و بزرگی، عزیز اطلاق‌ می‌گردد. عزیز به‌ تمام‌ معنا، خداست. خداست‌ که‌ بر همهِ‌ موجودات‌ قادر است‌ و هیچکس‌ دسترسی‌ به‌ ذات‌ مقدس‌ او ندارد، و هیچکس‌ توان‌ ندارد که‌ بر خلاف‌ اراده‌ خداکاری‌ بکند ازهمین رو رسول الله صلی الله علیه وآله به روزه دار می آموزد به صفت «عزیز» حق تعالی توسل پیداکرده وبرای درامان ماندن ازتیر«بلاها» و«آفات» این چنین دعاکند:«ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین: مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات قرار مده، ای عزت دهنده مسلمانان.»

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.