محمد خردمندي

وظايف مبلّغان ديني از ديدگاه حضرت امام خميني(ره)

تاریخ انتشار:
بدون شک، وظيفۀ اصلي و غايي مبلّغين ديني (بعد از خودسازي و تزکيه نفس)، تبليغ و تعميق معارف و حقايق اسلامي در بين مردمي است که به عنوان مخاطب انتخاب مي­ شوند.
امام خمینی

1. اهتمام به امور مسلمين

. مبلّغين و روحانيان مبارز و متعهّد به اسلام، در طول تاريخ و در سخت ترين شرايط، همواره با دلي پر از اميد و قلبي سرشار از عشق و محبت، به تعليم و تربيت و هدايت نسل ها همّت گماشته اند و هميشه پيشتاز و سپر بلاي مردم بوده اند و با همۀ اين مشقت ها از حيثيت و اعتبار واقعي مردم دفاع نموده اند. حضرت امام(ره)، طي سخناني در جمع ائمۀ جمعه مراکز استان ها، در مورخه 22/7/61 مي فرمايند: ما بايد ... اهتمام به امور مسلمين داشته باشيم و اهتمام به امور مسلمين، تنها مسئله گويي نيست. علاوه بر آنها، امور سياسي، اجتماعي و ساير گرفتاري هاي مسلمين است که هر کس به آنها اهتمام نکند، مسلمان نيست. شما (روحانيان و مبلّغين) بايد بر تمام امور مسلمين نظارت داشته باشيد و سعي کنيد؛ که عزلت و کناره گيري در اسلام نيست . ايشان در جاي ديگر، خدمت به اسلام و مسلمين و رفع گرفتاري هاي مسلمانان را از وظايف عمده و اصلي روحانيان و مبلّغين ديني برشمرده و مي فرمايند: شما (علما و مبلّغين) موظّف هستيد، به اسلام خدمت کنيد و لازمۀ خدمت به اسلام و مسلمين، اين است که ناطق و سخن گو باشيد. به موقع اعتراض و مخالفت کنيد و به امور جامعه اهتمام داشته باشيد و در اصلاح آن مجاهدت کنيد. خدمت همين نيست که درس بخوانيد. موظّف هستيد براي رفع گرفتاري هاي مسلمين کوشش کنيد و در اين راه با دشمنان مبارزه کنيد . (در جستجوي کلام امام، دفتر هشتم، ص272)

 

2. مطالعه و شناخت معضلات و مقتضيات زمان.

اعيان به اسلام و انقلاب (علما و روحانيون)، بايد نبض تفکّر و نياز آيندۀ جامعه را هميشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهيّاي عکس العمل مناسب باشند. چه بسا، شيوه هاي رايج ادارۀ امور مردم، در سال هاي آينده تغيير کند و جوامع بشري براي حلّ مشکلات خود، به مسائل جديد اسلام نياز پيدا کند. علماي بزرگوار اسلام از هم اکنون بايد براي اين موضوع فکر کنند (صحيفه نور، ج21، مورخه 3/12/67). چه بسا مبلّغين و مربّياني که به دليل عدم شناخت مقتضيات و نيازمندي هاي مردم زمان خود، علي رغم تسلّط بر علوم و معارف قديم و جديد، در تبليغ و تعمّق پيام خود در بين مردم، عاجز و ناتوان بوده و حتّي تلاش و تبليغ آنان، اغلب به ضدّ تبليغ تبديل شده است. حضرت امام(ره) در اين باره، طي سخناني مي فرمايند:

روحاني و مبلّغ و مجتهد، بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد ... براي مردم و جوانان و حتّي عوام هم قابل قبول نيست که علما و روحانيان و مجتهدين نسبت به سياست ها و موقعيت ها و اوضاع و احوال حاکم بر جهان، بيگانه و بي اطلاع باشند چرا که اينان مرجع مراجعات مردم و پاسخ گوي مشکلات و سؤالات ديني، سياسي و اجتماعي آنان و سخن گويان اصلي اسلام و انقلابند.

3. عنايت خاص به جوانان.

بنابر اظهارات روان شناسان و متخصصان علوم تربيتي، در دوران بلوغ، افکار، عقايد و القائات، نقش و نفوذ فوق العاده اي در تعيين و تغيير بينش و منش جوانان داشته و گرايش ها و جهت گيري هاي آينده را شکل مي دهد و شخصيت و نوع زندگي و خلاصه، شقاوت و سعادت آنان در اين دوره تکوين مي يابد. موريس ديس، از روان شناسان بنام فرانسه، که سال ها در زمينۀ روان شناسي جوانان و نوجوانان به تحقيق پرداخته است، در مورد شکل گيري افکار و عقايد انسان در دوران جواني مي نويسد: بلوغ، ارزش است و مطالعۀ بلوغ نشان مي دهد که اين دوران، سرشار از هر نوع امکانات براي جوانان است و سرنوشت آنان تعيين مي شود و زندگي انسان، خيلي فعالانه تر از هر دوره اي، در اين زمان، طراحي و تهيه مي گردد. جواني، به کمک تخيّل قوي و کنجکاوي، دوراني است عالي، که مي توان آن را دوران تغيير شکل روحي ناميد که انديشه جديد، نظريات بديع، اختراعات آينده و خلاصه، آن چه پيام آور سرنوشت هاست، در اين مرحله تدوين مي گردد. سرانجام در اين دوران است که رفتار اساسي ما در برابر زندگي شکل مي گيرد. (از کتاب جرم شناسي، ج1، ص346) پيامبر عظيم الشأن(ص) در اين باره فرموده اند: به شما دربارۀ نوجوانان و جوانان به نيک سفارش مي کنم که آنها دلي رقيق تر و قلبي فضيلت پذير دارند. خداوند مرا به پيامبري برانگيخت، تا مردم را به رحمت الهي بشارت دهم و از عذابش بترسانم. جوانان سخنانم را پذيرفتند و با من پيمان محبت بستند. (حديث تربيت، ج2، ص133) در ادامۀ اين گفتار، حضرت علي(ع) مي فرمايند: عليک بالاحدات فانهم اسرع الي کل خير ؛ (بر تو باد توجه به نسل جوان، زيرا جوانان سريع تر به خير و صلاح مي گرايند و حق را مي پذيرند). (روضه کافي، ص94) و هم چنين حضرت امام صادق(ع) مي فرمايد: بادروا اولادکم بالحديث قبل ان سبقکم اليهم الموجبه ؛ (احاديث اسلامي را به فرزندان خود هرچه زودتر بياموزيد قبل از آنکه مخالفين بر شما سبقت گيرند و دل هاي فرزندان شما را با سخنان نادرست اشغال نمايند). (اصول کافي، ج6، ص47).

لذا با توجه به گفتار فوق، بر مسئولان و دست اندرکاران دل سوز کشور، به طور اعم و متصدّيان و متولّيان امر تبليغ، به طور اخص است که ارشاد و هدايت صحيح آنان را از اصلي ترين برنامه هاي تبليغاتي و تعليماتي خود قرار داده و ضمن رفع نيازهاي مادّي و معنوي، در سازندگي اين سرمايه هاي عظيم کشور، با موضعي پدرانه و محبت آميز، با سعۀ صدر و آغوشي باز، آنان را نسبت به احکام و معارف اسلام و آرمان هاي مقدّس جمهوري اسلامي ايران که با ايثارگري هاي فراوان جوانان به دست آمده، آگاه و علاقه مند نموده و از دام شيّادان پليد استعمار نجات دهند. حضرت امام خميني(ره) طي سخناني خطاب به نسل جوان مي فرمايند جوانان را از بزرگ ترين ذخاير اسلام و انقلاب به شمار آوريد و در حکم صادره به مناسبت انتصاب رياست سازمان تبليغات اسلامي فرمودند در محدودۀ توان تان، در چهارچوب اسلام ناب محمدي(ص)، راه مبارزه عليه ربا و حيله و خدعه را به مردم و به خصوص جوانان سلحشورمان نشان دهيد .

در اين ميان، نقش روحانيان و مبلّغين محترم و دل سوز که رسالت تعميق و تزريق علم و معرفت و معنويت در بين مردم را از انبياء و اولياء به ارث برده اند، بيش از سايرين در تعيين و ترسيم ارزش ها و الگوي هاي نسل جوان و به طبع رشد و شکوفايي فرهنگي و اجتماعي جامعه، مؤثر و تعيين کننده خواهد بود که حضرت امام خميني(ره) در منشور دوم انقلاب، خطاب به روحانيت و علما مي فرمايند: علما و روحانيون، انشاء الله به همۀ ابعاد و جوانب مسئوليت خود آشنا هستند، ولي از باب تذکّر و تأکيد عرض مي کنم، امروز بسياري از جوانان و انديش مندان در فضاي آزاد کشور اسلامي مان احساس مي کنند که مي توانند انديشه هاي خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامي بيان دارند و با روي گشاده و آغوشي باز، حرف آنان را بشنوند و اگر بي راهه روند، با بياني آکنده از محبّت و دوستي، راه راست اسلامي را نشان آنها دهند. و به اين نکته توجه کنند که نمي شود عواطف و احساسات معنوي و عرفاني آنان را ناديده گرفت و با پدري و الفت، با آنان بر خورد کنند و در غير اين صورت، خداي ناکرده به دام ليبرال ها و ملّي گراها و يا چپ و منافقين مي افتند و گناه اين، کم تر از التقاط نيست. وقتي مي توانيم به آينده کشور و آينده سازان اميدوار شويم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهيم.

4. ابهام زدايي و معرفي اسلام ناب.

حضرت امام خميني(ره) در کتاب گران قدر ولايت فقيه در مورد اهميت و ضرورت ابهام زدايي، در معرفي اسلام راستين مي نويسند: رسماً روحانيون موظّفيد، آن چه را نفقه کرده ايد، بين مردم منتشر کنيد و مردم را با مسائلي که ياد گرفته ايد، آشنا سازيد... شما بايد به تبليغات و تعليمات در جهت معرفي و بسط اسلام همّت بگماريد... و ما موظّفيم ابهامي را که نسبت به اسلام به وجود آوردند، برطرف سازيم. تا اين ابهام را در اذهان نزداييم، هيچ کاري نمي توانيم، انجام بدهيم. ما بايد خود و نسل آينده را وادار کنيم و به آنها سفارش کنيم که نسل خويش را نيز مأمور کنند ... بايد تلاش کنيم زهد و تقدّس اسلام ناب محمدي(ص) را از انگاره هاي تقدّس مآبي و تحجّر گرايي اسلام آمريکايي جدا کرده و به مردم و مستضعفان نشان دهيم. ما اگر نظامي بر پايۀ نه شرقي و نه غربي واقعي و اسلام پاک و منزّه از ريا و خدعه و فريب را معرفي نماييم، انقلاب پيروز شده است. (صحيفه نور، مورخه 28/6/67)

 

5. خنثي نمودن تبليغات دشمنان.

بنيان گذار جمهوري اسلامي از همان روزهاي آغازين نهضت، ضمن افشاي جنايات رژيم منحوس پهلوي و دشمنان اسلام و انقلاب، خصوصاً آمريکا و اسرائيل غاصب، همواره خطاب به مبلّغين و روحانيون فرمودند: وظيفۀ علماي اعلام و مبلّغين است که جرائم اسرائيل را در مساجد و محافل ديني، به مردم گوشزد کنند. علماي اعلام و ملّت شريف ايران، نبايد در اين امر ساکت باشند. (صحيفه نور، ج1، مورخه 23/6/1342) در اين ميان، بر مبلّغين و علما، به ويژه دانشمندان و روشن فکران بزرگ اسلام لازم است که يک دل و يک جهت، در طول نجات بشريت از تحت سلطۀ ظالمانۀ اين اقليت حيله باز و توطئه گر که با دسيسه ها و جنجال ها، سلطۀ ظالمانۀ خود را بر جهانيان گسترده اند، به پا خيزند و با بيان، قلم و علم خود، خوف و هراس کاذب را که بر مظلومان سايه افکنده است، بزدايند. که متاع مان يک متاعي است که محتاج به مبالغه نيست و اگر همان سرپوش هايي که ديگران روي متاع ما گذاشته اند، همان دورغ هايي که تبليغات سوء و ضد ما منتشر کرده اند، مبلّغين معزز و دست اندرکاران تبليغات کشور همان را خنثي کنند، در واقع توانسته اند اسلام و معارف اسلامي را به نحو شايسته اي در جهان ترويج نمايند.

 

6. فراگيري زبان هاي زنده دنيا.

در گذشته يکي از ضعف ها و نارسايي ه ي عمدۀ مدارس ديني و مراکز تربيت مبلّغ ما، بيگانه بودن و حتي مخالفت برخي از اساتيد و مدرّسين اين مراکز با فراگيري زبان هاي زنده دنيا بوده است که علي رغم فعاليت چشم گير آن در دوران انقلاب اسلامي، تحولات قابل توجّهي در سيستم درسي مدارس علميّه ايجاد شده است که رهبر راحل و فرزانه، با توجه به ضرورت فراگيري زبان هاي بيگانه به منظور نشر و تبليغ فرهنگ اسلامي در جهان مي فرمايند: اگر ما همۀ زبان ها را براي تبليغ اسلام بدانيم، عبادتي بزرگ است. ما با زبان اين جا که نمي توانيم براي مردم آمريکا و ساير کشورها، مسائل اسلام را بگوييم. (صحيفه نور، مورخه 2/6/62)

اگر ما مي خواهيم اسلام و جمهوري اسلامي را به جهانيان معرفي نماييم، بايد به زبان هاي زندۀ دنيا آشنايي داشته باشيم و در اين ميان، مدارس ديني و حوزه هاي علميّه، مبلّغين و روحانيون، بيش از ساير مراکز و مراجع محتاج اين مهم مي باشند. (صحيفه نور، مورخه 16/6/62)

7. مخاطب شناسي.

شناخت دقيق مخاطبان و گيرندگان پيام، يکي ديگر از وظايف عمدۀ مبلّغين و مربّيان مي باشد که چه بسا مبلّغين و پيام رساناني هستند که علي رغم دارا بودن بسياري از امتيازات و امکانات، به دليل کم توجّهي و بعضاً بي توجّهي به اين مهم، در جلب و جذب مخاطبان ناکام و ناتوان مانده اند. در نقش و اهميّت مخاطب شناسي، همين بس که حضرت امام(ره)، يکي از امور و رموز اصلي موفقيّت خود در زمينۀ تبليغ و ترويج اسلام و اطمينان قلوب مسلمانان و مستضعفان جهان را، مرهون شناخت دقيق و عميق اهداف و آرمان ها و نيازهاي مخاطبين، خصوصاً توده هاي مردم تلقّي نموده و مي فرمايند: مردم احساس کردند که ما خيرخواه آنها هستيم و همان مطلبي را که در نهاد آنهاست، ما اظهار مي کنيم و دعوت به آن مي نماييم. علاقۀ مذهبي هم به ما دارند و قدرت ما ناشي از همين رمز است. (در جستجوي کلام امام(ره)، دفتر6، ص36)

من ملّّت را مي شناسم و از درون آنها خبر مي دهم و از زبان آنها سخن مي گويم. مي دانم چه در سينه هاي شان غليان دارد و من از همۀ نقاط ضعف، آگاهم. شاهد تحولات نيم قرن بوده ام. بدبختي ناشي از ارعاب مردم را مي دانستم و مي ديدم و احساس مي کردم ... من سخن گوي ملّت خواهم بود و خواست هاي ملّت را به زبان خواهم آورد. (در مصاحبه با روزنامه نگار مصري، حسنين هيکل، مورخه 2/12/53)

دیدگاه‌ها

ناشناس 13:21 - 1394/10/15

خوبه

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.