آشنایی با مهارت های آموزش احکام (2)

تاریخ انتشار:
برای نوجوانی که در شهر تهران، زندگی می‌کند و هرگز شتر نمی‌بیند، ضرورتی ندارد در بحث نجاسات، عرق شتر نجاست خوار را برایش بیان کنیم.
آموزش احکام الهی

17- ذکر مثال و مصداق برای احکام:

بسیاری از مردم بات بیان احکام بدون ذکر مثال، وظیفه خودشان را نمی‌فهمند. پس باید در هر مسئله‌ای از مثال‌های مناسب و گویا برای مخاطبان استفاده کرد. مثالی که برای احکام بیان می‌کنیم، باید با موارد زیر هماهنگ باشد:

الف) با حکم
ب) نیاز افراد
ج) سن افراد
د) موقعیت شغلی و اجتماعی افراد
هـ) مکان زندگی افراد
و) شرایط زمانی

18- ذکر مدارک احکام:

یکی از راه‌هایی که موجب اطمینان مخاطب به معلم، احکام و درس او می‌شود، ذکر مدارک مسائل شرعی است، به ویژه در احکامی که کمتر شنیده‌اند. البته مدارک باید از کتاب توضیح‌المسائل مراجع موجود باشد، نه کتاب‌هایی مانند لمعه، مکاسب و جواهر که مخاطبان، مقلد آنان نیستند.

در صورت امکان، خوب است بیان احکام با استناد به آیات و روایات، داستان‌ها، اشعار و ضرب‌المثل‌ها همراه باشد.

19- تحرک:

استاد باید با شور و نشاط و احساسات لازم، احکام را بگوید و هرگز یکنواخت سخن نگوید؛ زیرا بخشی از موفقیت استاد مرهون تحرک و صوت و لحن اوست.

20- نیازسنجی:

استاد برای بیان احکام باید نیازسنجی کند.

عوامل زیر در نیازسنجی مخاطبان مؤثر است:

الف) سن افراد:

همه مسائل را برای کودکان نمی‌توان گفت. یعنی؛ به برخی مسائل نیاز ندارند و برخی مسائل را نمی‌فهمند. برای مثال، اگر بخواهیم درباره بحث تقلید برای بچه‌هایی که در شرف تکلیف هستند، احکام بگوییم، همه مسائل تقلید را که در رساله آمده است، نمی‌توان برای آن‌ها گفت؛ چون به همه آن‌ها نیاز ندارند یا نمی‌فهمند.

از جمله شرایط مرجع تقلید این است که حرام‌زاده نباشد و حلال‌زاده باشد. آیا این ویژگی را باید گفت و می‌توان تفهیم کرد برای کودک چقدر می‌توان تبیین کرد که مجتهد به دنیا حریص نباشد، یعنی چه؟ به یقین، در چنین مواردی، در همین حد که بگوییم عالم و دانشمند باشد، علمش از دیگران بیشتر باشد، آدم درستکاری باشد و زنده باشد، کافی است. و گفتن شرایط دیگر ضرورت ندارد.

ب) جنس افراد:

مسائل موردنیاز دخترها و پسرها با هم متفاوت است و برخی مسائل خاص پسران و برخی مسائل ویژه دختران است. برای مثال، در حج، احکام ویژه خانم‌ها نمود بهتری دارد که آقایان به آن‌ها نیاز ندارند و در بعضی مسائل نمود کمتری دارد. بنابراین، جنس افراد تعیین‌کننده نیاز آنان به احکام است.

ج) موقعیت مکانی افراد:

برای نوجوانی که در شهر تهران، زندگی می‌کند و هرگز شتر نمی‌بیند، ضرورتی ندارد در بحث نجاسات، عرق شتر نجاست خوار را برایش بیان کنیم؛ چون موقعیت مکانی او اقتضا نمی‌کند این مسئله را بگوییم.

د) موقعیت زمانی:

باید به تناسب زمان و نیاز مخاطبانت، احکام را مطرح کرد. علی(ع): «لاتقل کل ماتعلم» هر آنچه می‌دانی، نگو. برای نمونه، در گذشته همه معتقد بودند که بازی شطرنج، حرام است، ولی اکنون زمان آن را تغییر داده است. به نظر برخی علما، این وسیله، دیگر وسیله قماربازی نیست و بازی با آن بدون برد و باخت اشکال ندارد.

همچنین پیش از انقلاب اسلامی، افراد چندان با اعتکاف آشنا نبودند و تنها افراد معدودی که در برخی شهرها معتکف می‌شدند، با مسائل اعتکاف آشنا بودند. اکنون هزاران نفر در مسجدها معتکف می‌شوند و باید مسائل اعتکاف را بدانند. این کار هر چند عمل مستحبی است، ولی اگر کس غروب شب سوم را درک کند، بر او واجب می‌شود و باید بماند. پس باید مسائلش را بداند بدین‌ترتیب، می‌بینیم که امروزه بحث اعتکاف موردنیاز است.

نمونه دیگر، بحث مضاربه است که در برخی رساله‌های توضیح‌المسائل وجود ندارد؛ چون در گذشته مرسوم نبود. روابط اقتصادی و بازار اقتصادی آنقدر گرم نبود که افراد پول به مضاربه بدهند، ولی امروز مطرح شده است. پس زمان، نیاز افراد را تعیین کرده است.

ه) موقعیت شغلی افراد:

اگر بخواهید برای گروهی از پرستاران صحبت کنید و احکام و مسائل شرعی را برای آن‌ها بگویید، بدانید که شغل این گروه در تعیین نیازشان مؤثر است. پس باید مسائلی را بگویید که با شغلشان متناسب باشد. همچنین خانم‌های خانه‌دار به مسائلی نیاز دارند که خانم‌های شاغل کمتر به آن نیاز دارند.

.......................

منبع

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.