حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباس پسندیده *

مجلس شانزدهم - عوامل رضایتمندی از زندگی

تاریخ انتشار:
یکی از موضوعات اساسی که نقش مهمی در بهبود بحران های روحی انسان در جامعه امروزی دارد، تحقق زمینه های آرامش و آسایش روانی است. از جمله عواملی که می تواند به خوبی این هدف را تأمین کند، رضایتمندی قلبی از وضعیت زندگی و مثبت نگری منطقی به وقایع پیرامون خویش است
رضایتمندی

اشاره

یکی از موضوعات اساسی که نقش مهمی در بهبود بحران های روحی انسان در جامعه امروزی دارد، تحقق زمینه های آرامش و آسایش روانی است. از جمله عواملی که می تواند به خوبی این هدف را تأمین کند، رضایتمندی قلبی از وضعیت زندگی و مثبت نگری منطقی به وقایع پیرامون خویش است. بدیهی است، باورهای دینی همچون اعتقاد به مقدّرات الهی و صبر در برابر مشکلات، می تواند سطح رضامندی انسان از زندگانی را به طور چشمگیری افزایش دهد و در عمل، به درمان بیماری های روحی و روانی بینجامد و آرامش حقیقی را برای او به ارمغان بیاورد؛ چه اینکه نشانه مؤمنان راستین آن است که از سرچشمه رض می نوشند و در پرتو عبودیت و معنویت، پروردگار نیز از آنان راضی گشته، مصداق آیه رَضِیَ اللّهُ عَنهُم وَرَضُوا عَنه [1] شده اند.

متأسفانه، سبک زندگی انسان معاصر، نگرش مادی او به دنیا را تقویت نموده و منفی نگری و نارضایتی او از داشته ها، به بروز اضطراب های روحی منجر شده، ناشکری و ناشکیبایی جای خود را به سپاس از نعمت های خداوند و صبر در برابر سختی ها داده است.

در این نوشتار، به بررسی عوامل زمینه ساز رضایتمندی از زندگی می پردازیم.

عوامل زمینه ساز رضايتمندی در زندگی

نعمت های بی شماری در زندگی جلوه دارد که مطلوب و خوشایند ماست و به سفارش دین، باید در برابر آنها شکرگزار باشیم تا طعم گوارای رضامندی را بچشیم؛ اما حوادث و واقعیت هایی نیز در زندگی وجود دارند که برایمان دشوار و ناخوشایند می باشند. در این گونه مواقع، به توصیه دین باید صبر و بردباری را پیشه خود سازیم تا به رضایتمندی و آرامش دست یابیم.

به طور کلی، عواملی که زمینه رضایتمندی انسان از زندگی را فراهم می سازند، عبارت اند از:

1. توجه به نعمت ها

نعمت هاي فراواني در زندگي وجود دارد كه مي تواند احساس خوشبختي را به انسان دهد؛ ولي چون ناشناخته اند، تأثير خود را ندارند. وجود نعمت ، تأثير چنداني در رضايتمندي ندارد؛ بلکه درك نعمت و توجه به عنایت های الهی، عامل رضايت از زندگي است. بنابراين، راه رسيدن به احساس رضايتمندي، درك داشته ها و شناخت نعمت هاست.

داشته هاي زندگي، در دو سطح قابل بررسي است: 1. داشته هاي مادی؛ 2. داشته هاي غيرمادي. اسلام، نعمت را در هر دو سطح مورد توجه قرار داده است؛ رسول خدا-صلی الله علیه و آله- در اين باره مي فرمايد:

مَنْ لَمْ يَرَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَ عَلَيْهِ نِعْمَةً إِلَّا فِي مَطْعَمٍ أَوْ مَشْرَبٍ أَوْ مَلْبَسٍ فَقَدْ قَصُرَ عَمَلُهُ وَ دَنَا عَذَابُهُ؛[2] هركه نعمت خداي بلندمرتبه را فقط در خوراك يا نوشيدني يا پوشاك ببيند، بي گمان عملش كوتاه و عذابش نزديك باشد.

شناخت كامل از نعمت ها نیز نقش مهمي در رضامندي دارد. امام علي-علیه السلام- مي فرمايد:

إِذَا طَلَبْتَ شَيْئاً مِنَ الدُّنْيَا فَزُوِيَ عَنْكَ فَاذْكُرْ مَا خَصَّكَ اللَّهُ بِهِ مِنْ دِينِكَ وَ صَرَفَهُ عَنْ غَيْرِكَ فَإِنَّ ذَلِكَ أَحْرَى أَنْ تَسْتَحِقَّ نَفْسَكَ بِمَا فَاتَكَ؛[3] هرگاه چيزي از دنيا خواستي و از تو باز داشته شد، به ياد آور دينت را، كه خداوند به تو داده و از ديگران باز داشته كه اين، به جاي آنچه از دست داده اي، سزاوارتر است.

2. سنجش زندگی خود با دیگران

يكي از راه هاي شناخت داشته هاي زندگي، استفاده از روش مقايسه است. مقايسه، يعني سنجش زندگي خود با زندگي ديگران. انسان، مايل است زندگي خود را ارزيابي كند. در مقايسه آدمي، موقعيت زندگي خویش و كاميابي يا عدم آن را شناسايي مي كند. رهاورد مقايسه، شادماني و رضايت از زندگي همراه با اميد و پويايي است و يا ناخرسندي و نارضايتي از زندگي همراه با نااميدي و ناتواني.

مقايسه وضع خویشتن با وضع كساني كه در موقعيت برتري قرار دارند، سبب مي شود كه انسان آنچه را دارد، كوچك و ناچيز بشمارد. امام صادق-علیه السلام- مي فرمايد:

وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تَمُدُّوا أَطْرَافَكُمْ إِلَى مَا فِي أَيْدِي أَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَمَنْ مَدَّ طَرْفَهُ إِلَى ذَلِكَ طَالَ حُزْنُهُ وَ لَمْ يُشْفَ غَيْظُهُ وَ اسْتَصْغَرَ نِعْمَةَ اللَّهِ عِنْدَهُ فَيَقِلُّ شُكْرُهُ؛ [4] بپرهيزيد از اينكه به آنچه در دست دنياداران است، چشم بدوزيد كه هركس به آن چشم بدوزد، حزن او طولاني گردد و خشم وي آرام نمي گيرد و نعمت الهي را كه نزد اوست، كوچك مي شمرد و در نتيجه، سپاسگزاري او كاهش مي يابد.

سنجش زندگی خود با کسانی که از ما پایین ترند، نقاط مثبت و اميدواركننده زندگي را كه معمولاً از ديده ها پنهان می شود، هويدا مي كند و در برابر ديد فرد قرار مي دهد. رسول خدا-صلی الله علیه و آله- وقتي مي خواهد كسي همانند ابوذر را تربيت نمايد، به او توصيه مي كند كه از مقايسه زندگی خویش با افراد برتر از خود پرهيز کند؛ بلکه به زندگی پایین تر از خویش بنگرد. ابوذر، در اين باره مي گويد:

أَوْصَانِي رَسُولُ اللَّهِ بِسَبْعٍ: أَوْصَانِي أَنْ أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ دُونِي وَ لَا أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقِي...؛[5] رسول خدا مرا به هفت چيز سفارش كرد: اينكه به كسي كه پايين تر از من است نگاه كنم و به كسي كه بالاتر از من است ننگرم... .

امام صادق-علیه السلام- به حمران بن اعين مي فرمايد:

يَا حُمْرَانُ! انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ؛[6] اي حمران! به كسي كه در زندگي از تو پايين تر است نگاه كن و به كسي كه در زندگي از تو بالاتر است، منگر.

3. همسویی با واقعيت ها

انسان، طالب راحتي، آسايش و كامجويي است. ازاين رو، دنيا را محل برآورده شدن اين خواسته ها مي دانيم و يا دست كم مي خواهيم كه چنين باشد؛ اما واقعيت اين است كه دنيا محل راحتي و آسايش نيست. به همین جهت، ناهماهنگي ميان انتظارها و واقعيت ها به وجود مي آيد و موجب احساس ناكامي مي شود. رسول خدا-صلی الله علیه و آله- مي فرمايد:

إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ... وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِي الْجَنَّةِ وَ النَّاسُ يَطْلُبُونَهَا فِي الدُّنْيَا فَلَا يَجِدُونَهَا؛[7] همانا خداوند بلندمرتبه مي فرمايد: ... آسايش را در بهشت قرار دادم و مردم آن را در دنيا مي جويند. پس، آن را نمي يابند.

يافتن آنچه وجود ندارد به ناكامي منجر مي شود؛ احساس ناكامي موجب افسردگي و نارضايتي خواهد شد.

4. نداشتن آرزوهای طولانی

آرزوي دُورودراز، يعني آرزوهايي كه از اندازه عمر انسان تجاوز مي كند و دنيا ظرفيت زمانی برآوردن آن را ندارد. افراط در آرزوها، يكي از عوامل نارضايتي از زندگي است. امام علي-علیه السلام- مي فرمايد:

مَنْ كَثُرَ مُنَاهُ قَلَ رِضَاهُ؛[8] هركس آروزهايش زياد شود، رضايت او كم مي گردد.

كسي كه صاحب آرزوهاي طولاني است، همواره لذت را در چيزي مي داند كه ندارد و از آنچه دارد، بهره مند نمي شود. چنين افرادي، همواره از آنچه دارند، نالان و ناراضي اند و آرزوي چيزهايي را دارند كه ندارند. داشتن آرزوي طولاني، يعني آنچه هست، ناچيز بوده و رضايت بخش نيست. امام علي-علیه السلام- مي فرمايد:

تَجَنَّبُوا الْمُنَى فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِبَهْجَةِ نِعَمِ اللَّهِ عِنْدَكُمْ وَ تُلْزِمُ اسْتِصْغَارَهَا لَدَيْكُمْ وَ عَلَى قِلَّةِ الشُّكْرِ مِنْكُمْ؛[9] از آرزوها[ي طولاني] بپرهيزيد؛ زيرا نشاط آوري نعمت هاي الهي را كه داريد، از ميان مي برد و آنها را نزدتان كوچك مي سازد و شما را به كم سپاسي وامي دارد.

5. کنارآمدن با سختی ها

بايد سختي های زندگی را به عنوان يك واقعيت پذيرفت و موقعيت هاي ناخوشايند را مهار و مدیریت كرد. نبايد در برابر سختي ها ايستاد، بلكه بايد در كنار سختي ها قرار گرفت. قرارگرفتن در كنار سختي ها، امكان مديريت و مهار آنها را به وجود مي آورد.

احنف بن قيس مي گويد: بعد از سخن رسول خدا-صلی الله علیه و آله- كلامي زيباتر از سخن امير مؤمنان-علیه السلام- نشنيدم كه مي فرماید:

إِنَّ لِلنَّكَبَاتِ نِهَايَاتٍ لابُدَّ لأَحَدٍ إِذَا نُكِبَ مِنْ أَنْ يَنْتَهِيَ إِلَيْهَا، فَيَنْبَغِي لِلْعَاقِلِ إِذَا أَصَابَتْهُ نَكْبَةٌ أَنْ يَنَامَ لَهَا حَتَّى تَنْقَضِي مُدَّتُهَا، فَإِنَّ فِي دَفْعِهَا قَبْلَ انْقِضَاءِ مُدَّتِهَا زِيَادَةً فِي مَكْرُوهِهَا؛[10] همانا براي سختي ها پاياني است كه هركس بدان دچار شد، بايد به پايان آن برسد. پس، براي انسان خردمند، زيبنده است كه هرگاه گرفتاري بدو رسيد، كنار آن بيارامد تا زمان آن به سر آيد؛ چرا كه دفع آن، پيش از سرآمدن زمانش، افزودن بر رنج آن است.

منظور از پذيرش سختي، تسليم شدن در برابر مشکل نيست؛ بلکه مقصود، پذيرش صحیح و پوياست. در اين نوع پذيرش، فرد بهترين راه رویارویی با موقعيت پيش آمده را انتخاب مي كند. امام علي-علیه السلام- می فرماید:

إِيَّاكَ وَ الْجَزَعَ فَإِنَّهُ يَقْطَعُ الْأَمَلَ وَ يُضَعِّفُ الْعَمَلَ وَ يُورِثُ الْهَمَّ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْمَخْرَجَ فِي أَمْرَيْنِ: مَا كَانَتْ فِيهِ حِيلَةٌ فَالاحْتِيَالُ وَ مَا لَمْ تَكُنْ فِيهِ حِيلَةٌ فَالاصْطِبَارُ؛[11] از بي تابي بپرهيز كه اميد را قطع و كاركردن را ضعيف مي كند و اندوه را به ارمغان مي آورد و بدان كه راه خروج [از این مشکل، ] دو امر است: برای آنچه چاره دارد، چاره انديشی کند و در برابر آنچه چاره ندارد، شکیبایی ورزد.

6. نسبت دادن امور به خدا

واقعيت اين است كه همه چيز بر اساس تقدير الهي رقم مي خورد. تلخ و شيرين زندگي، تحت برنامه اي منظم، هدفمند و حكيمانه قرار دارد. وقتي بدانيم سختي هاي زندگي بر اساس مقدرات خداوندی رخ داده كه رحيم، عليم و حكيم است، رنج مصيبت برایمان كاهش مي یابد و موقعيت ناخوشايند را تحمل پذيرتر مي سازد. قرآن کريم مي فرمايد:

مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَبٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَآ إِنَّ ذَ لِكَ عَلَي اللَّهِ يسِيرٌ * لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ؛[12] هيچ بلا و مصيبتى نه در زمين و نه در مورد خودتان رخ نمى دهد، مگر اينكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم، در كتابى ثبت شده است. به يقين [ثبت رويدادها پيش از وقوع] آنها، بر خدا آسان است. [اين حقيقت را يادآور شديم] تا بر نعمت هايى كه از دست داده ايد، اندوه مخوريد و از آنچه خدا به شما ارزانى كرده است، شادمان نباشيد.

وقتي مسلمانان صدر اسلام دچار بحران مي شدند، منافقان شاد و خوشحال مي گشتند و به آنان طعنه مي زدند. خداوند متعال آنها را به تقدير الهي متوجه مي کند و خطاب به پيامبر اكرم-صلی الله علیه و آله- مي فرمايد:

قُل لَّن يصِيبَنَآ إِلَّا مَا کَتَبَ اللهُ لَنَا هُوَ مَؤلَانَا وَ عَلَي اللهِ فَلْيتَوَکَّلِ الْمؤْمِنُونَ؛[13] بگو هيچ حادثه اي براي ما رخ نمي دهد، مگر آنچه خداوند براي ما نوشته است. او، مولاي ماست و مؤمنان بايد بر خدا توكل كنند.

اگر بدانيم خدا در همه حال مولاي ماست و آنچه اتفاق افتاده، خارج از كنترل او نيست، راحت تر مي توانيم مشکلات را تحمل كنيم. رسول خدا-صلی الله علیه و آله- مي فرمايد:

مَنْ حَمَلَ الأمرَ عَلي القَضاءِ إسْتَراحَ؛[14] كسي كه امورش را بر تقدير بار كند، آسوده مي گردد.

7. ارزیابی درستِ زندگی

اگر اتفاقات ناخوشايند را مثبت و درست ارزيابي كنيم و يا داراي بار مثبت بدانيم، قابل تحمل خواهد بود و اگر منفي یا نادرست ارزيابي نماييم، از كنترل ما خارج بوده، غيرقابل تحمل مي گردد. امام صادق-علیه السلام- مي فرمايد:

أَ تَرَى اللَّهَ أَعْطَى مَنْ أَعْطَى مِنْ كَرَامَتِهِ عَلَيْهِ وَ مَنَعَ مَنْ مَنَعَ مِنْ هَوَانٍ بِهِ عَلَيْهِ كَلَّا؛[15] آيا مي پنداري خدا به هركس چيزي عطا کرده، از سر تكريم او بوده و از هركس بازداشته، از روي خوار كردن او بوده است، هرگز [چنین نیست].

در روایتی از امام كاظم-علیه السلام- نقل شده که خداوند متعال فرموده:

إِنِّي لَمْ أُغْنِ الْغَنِيَّ لِكَرَامَةٍ بِهِ عَلَيَّ وَ لَمْ أُفْقِرِ الْفَقِيرَ لِهَوَانٍ بِهِ عَلَيَ ؛[16] فرد غني را به اين دليل دارا نكرده ام كه نزد من، گرامي است و فقير را به اين دليل محروم نكرده ام كه نزد من، خوار است.

4. تقويت توانِ بردباری

وقوع حوادث غيرمنتظره و تلخ، در بسياري از موارد به يكباره توان انسان را كاهش مي دهد. به همین جهت، نیازمند چیزی هستیم که توان روحی و روانی ما را تقویت کند تا بتوانیم مشکلات را به درستی حل کنیم یا با آنها کنار بیاییم. قرآن كريم می فرماید: اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّبِرِينَ؛[17] از صبر و نماز ياري بجوييد. همانا خداوند با صابران است.

در تفسير آيه، آمده كه مراد از صبر، روزه است. به اختصار مي توان گفت كه با روزه گرفتن توان مقاومت افزايش مي يابد. روزه دار به اختيار خود، بسياري از کارهایي را كه براي او خوشايند است، ترك مي كند و رنج محروميت را بر خویشتن هموار مي سازد و اين، تمريني است براي افزايش توان بردباري. علاوه بر آن، توجهات و عنايت هاي خداوند نصيب روزه دار مي گردد كه موجب افزایش توان مقاومت انسان مي شود.

از سوي ديگر، نماز برقراري پيوند با خداست؛ خداوندي كه هم مهربان است و هم مقتدر و شكست ناپذير. ارتباط با چنين منبع رحمت و قدرتي، پشتوانه بسيار مهمي به شمار مي رود كه انسان را همانند فولاد مقاوم مي سازد. ازاين رو، رسول خدا-صلی الله علیه و آله- هرگاه محزون مي گشت، به نماز پناه مي برد. در سيره حضرت آمده است:

كانَ رَسُولُ اللهِ-صلی الله علیه و آله- إذا حَزِبَهُ أمْرٌ فَزَعَ إلَى الصَّلاةِ؛[18] رسول خدا-صلی الله علیه و آله- اين گونه بود كه هرگاه چيزي او را محزون مي ساخت، به نماز پناه مي برد.

امام صادق-علیه السلام- در دستورعملي اخلاقی مي فرمايد:

اتَّخِذْ مَسْجِداً فِي بَيْتِكَ فَإِذَا خِفْتَ شَيْئاً فَالْبَسْ ثَوْبَيْنِ غَلِيظَيْنِ مِنْ أَغْلَظِ ثِيَابِكَ وَ صَلِّ فِيهِمَا ثُمَّ اجْثُ عَلَى رُكْبَتَيْكَ فَاصْرُخْ إِلَى اللَّهِ وَ سَلْهُ الْجَنَّةَ وَ تَعَوَّذْ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ الَّذِي تَخَافُهُ وَ إِيَّاكَ أَنْ يَسْمَعَ اللَّهُ مِنْكَ كَلِمَةَ بَغْيٍ وَ إِنْ أَعْجَبَتْكَ نَفْسَكَ وَ عَشِيرَتَكَ؛[19]

در خانه ات محلي براي نماز قرار ده. پس، هرگاه از چيزي هراسيدي، دو قطعه از خشن ترين لباس هايت را بپوش و با آنها نماز بخوان. سپس، بنشين و به سوي خدا ناله كن و بهشت را از او بخواه و از شرّ چيزي كه از آن مي ترسي، به خدا پناه ببر و بپرهيز از اينكه خداوند كلمه جفايي از تو بشنود (نفرين نكن)؛ هرچند آن كلمه براي تو و خانواده ات خوشايند باشد.

8. درک همراهي خدا با انسان

هنگام بروز سختي ها و گرفتاري ها، آدمي گمان می کند كه خداوند او را فراموش کرده است. اين تصور، احساس تنهايي و بي ياوري را در پي دارد؛ اما واقعيت اين است که خداوند همواره همراه انسان است. باور به اين حقيقت، به اميد و توان آدمی می افزاید؛ چنان که در این باره آیاتی چند وجود دارد.

وقتی خواستند حضرت ابراهيم-علیه السلام- را به سوي آتش پرتاب کنند، ميكائيل-علیه السلام- آمد و گفت: خزانه هاي آب و باران به دست من است. اگر مي خواهي آتش را خاموش كنم. فرمود: نه. آن گاه جبرئيل گفت: پس، از خدا بخواه! حضرت فرمود: همين كه مي داند در چه حالي هستم، كافي است. [20]

9. انتظار گشايش

از ويژگي هاي برخي افراد در موقعيت های ناخوشايند، این است که می پندارند سختي ها ماندگار هستند و پایانی ندارند؛ اما واقعیت آن است که تمامی مشکلات، روزی به انتها می رسند. امام علی-علیه السلام- در این باره مي فرمايد:

إِنَ لِلْمِحَنِ غَايَاتٍ وَ لِلْغَايَاتِ نِهَايَاتٍ فَاصْبِرُوا لَهَا حَتَّى تَبْلُغَ نِهَايَاتُهَا؛[21] همانا، محنت ها، پاياني دارد و هر چيز به فرجام مي رسد. پس، در محنت ها صبر كنيد تا به پايان برسند.

روزي رسول خدا-صلی الله علیه و آله- روبه روي ديواري نشسته بودند كه سوراخي در آن بود. ايشان به سوراخ ديوار اشاره كرد و خطاب به ياران خود فرمود:

لَوْ جَاءَ الْعُسْرُ فَدَخَلَ هَذَا الْحَجَرَ ، لَجَاءَ الْيُسْرُ حَتَّى يَدْخُلَ عَلَيْهِ فَيُخْرِجَهُ؛[22] اگر سختی آيد و وارد اين سنگ شود، پس از آن، آسانی می آيد تا وارد سنگ شود و سختی را بيرون كند.

10. مثبت نگري

آنچه موقعيت ناخوشايند را غيرقابل تحمل مي سازد، اين است كه انسان منفی نگر باشد و هیچ دريچه امیدي به روی خود نگشاید. در این وضعیت، ممكن است نقاط مثبت و اميدواركننده وجود داشته باشند؛ اما مورد توجه قرار نگيرند. آنچه مایه آرامش و رضایتمندی می شود، درك و توجه به جنبه های مثبت زندگی است.

مراد از مثبت نگري، خیال پردازی غیرواقعی نيست؛ بلکه مثبت نگري دينی، یعنی توجه به واقعيت هاي خوب و خوشايند زندگی. امام صادق-علیه السلام- مي فرمايد:

لَا خَيْرَ فِي عَبْدٍ شَكَا مِنْ مِحْنَةٍ تَقَدَّمَهَا آلَافُ نِعْمَةٍ وَ اتَّبَعَهَا آلَافُ رَاحَةٍ؛[23] هيچ خيري نيست، در بنده اي كه از گرفتاري خود شكايت مي كند و حال آنكه در گذشته هزاران نعمت داشته و هزاران راحتي در آينده به او خواهد رسيد.

يكي از تجار مدينه كه از وضع مالي خوبي برخوردار بود و با امام صادق-علیه السلام- آشنایی داشت، روزگار وي دگرگون شد و به امام شكايت كرد. حضرت براي آرام ساختن وي فرمود:

فَلَا تَجْزَعْ وَ إِنْ أَعْسَرْتَ يَوْماً
فَقَدْ أَيْسَرْتَ فِي زَمَنٍ طَوِيلٍ

فَلَا تَيْأَسْ فَإِنْ الْيَأْسَ كُفْرٌ
لَعَلَّ اللَّهَ يُغْنِي عَنْ قَلِيلٍ [24]

بي تابي نكن كه اگرچه روزگاري چند تنگدست شده اي، اما روزگاري طولاني در راحتي و آسايش بوده اي. نااميد نباش كه نااميدي كفر است. شايد خداوند تو را به زودي بي نياز كند.

شخصی به نام ابوهاشم جعفري، به شدت گرفتار شده، در تنگناي سختي قرار مي گيرد. وقتی خدمت امام هادي-علیه السلام- مي رسد تا از وضع خود شكايت كند، حضرت خطاب به او می فرماید:

يَا أَبَا هَاشِمٍ أَيُ نِعَمِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ عَلَيْكَ تُرِيدُ أَنْ تُؤَدِّيَ شُكْرَهَا؛[25] اي هشام! كدام يك از نعمت هاي خداي بلندمرتبه را مي خواهي سپاس گزاري؟ ابوهاشم مي گويد: سكوت كردم و ندانستم چه جوابي بدهم. حضرت خود آغاز به سخن كرد و فرمود:

رَزَقَكَ الْإِيمَانَ فَحَرَّمَ بَدَنَكَ عَلَى النَّارِ وَ رَزَقَكَ الْعَافِيَةَ فَأَعَانَتْكَ عَلَى الطَّاعَةِ وَ رَزَقَكَ الْقُنُوعَ فَصَانَكَ عَنِ التَّبَذُّلِ؛[26] ايمان را روزي تو ساخت و در نتيجه، بدنت را بر آتش حرام كرد. سلامتي را روزي تو ساخت، پس تو را بر اطاعت خدا ياري كرد و قناعت را روزي ات نمود و تو را از اسراف مصون داشت.

11. امید به پاداش الهی

رنجی که پاداشی به دنبال نداشته باشد، دردآور است. وقتي انسان باور کرد که در برابر هر سختي پاداشي مي گيرد، تحمل آن آسان مي شود. شمار قابل توجهی از آیات و روایات، به بيان پاداش هاي صابران اختصاص دارد؛ زیرا يکي از عواملي که صبر را تحريک و تقويت مي کند، پاداش است. رسول خدا-صلی الله علیه و آله- در اين باره مي فرمايد:

لَوْ تَعْلَمُونَ مَا ذُخِرَ لَكُمْ مَا حَزِنْتُمْ عَلَى مَا زُوِیَ عَنْكُمْ؛[27] اگر آنچه را براي شما ذخيره شده، بشناسيد، بر آنچه از شما گرفته شده، غمگين نمي شديد.

گویند يدالله بن ابي يعفور به شدت بيمار شد و از دردهاي خود به امام صادق-علیه السلام- شكايت کرد. حضرت در پاسخ وي فرمود:

لَوْ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الأجْرِ فِي الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّى أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِيضِ؛[28] اگر مؤمن مي دانست كه چه اجري در مصيبت ها دارد، آرزو مي كرد كه با قيچي قطعه قطعه شود.

12. توجه به زمان حال

هنگام ورود سختي و بلا، برخي افراد ناخوشايندي حال را به گذشته و آينده خويش عمومیت مي دهند و این گونه، اندوه گذشته و حال و آينده را بر زمان حال مي افزايند. زنده کردن اندوه گذشته، موجب مي شود که رنج و غم يك حادثۀ ناخوشايند، بارها تجربه شود و نگراني از رنج هاي نيامده باعث درد و رنجي مي شود که هرگز با آن روبه رو نشده ايم. بديهي است که چنين فشار سنگين رواني، خردكننده و شكننده خواهد بود.

زندگي، لحظه حال است و رنج و عذاب هر حادثه ناخوشايند، نبايد بيش از يك بار تجربه شود. امام علي-علیه السلام- مي فرمايد:

أَ وَ لَا تَرَى أَنَ الدُّنْيَا سَاعَةٌ بَيْنَ سَاعَتَيْنِ سَاعَةٌ مَضَتْ وَ سَاعَةٌ بَقِيَتْ وَ سَاعَةٌ أَنْتَ فِيهَا؛[29] آيا نمي بيني كه دنيا ساعتي بين دو ساعت است؛ ساعتي كه گذشت و ساعتي كه نيامده و ساعتي كه اكنون در آن هستي؟!

بر اساس همين اصل، امام صادق-علیه السلام- مي فرمايد:

إصْبِرُوا عَلَى الدُّنْيَا فَإِنَّمَا هِيَ سَاعَةٌ فَمَا مَضَى مِنْهُ فَلَا تَجِدُ لَهُ أَلَماً وَ لَا سُرُوراً وَ مَا لَمْ يَجِئْ فَلَا تَدْرِي مَا هُوَ وَ إِنَّمَا هِيَ سَاعَتُكَ الَّتِي أَنْتَ فِيهَا؛[30] بر دنيا بردبار باشيد كه ساعتي بيش نيست. ازاين رو، آنچه را گذشته، نه رنج آن را درمي يابي و نه سرور آن را، و آنچه را نيامده، نمي داني كه چيست. همانا دنيا، همين ساعتي است كه اكنون در آن هستي.

13. يادآوري سختي هاي بزرگ تر

تصور انسان گرفتار، اين است که سختي او، بزرگ ترين سختي هاست و هيچ کس همانند او مصيبت نديده است. اگر موقعيت تلخ با وضعيت بهتر مقايسه شود، بزرگ تر از آنچه هست، نمايان مي گردد و اگر با وضعيت بدتر مقايسه شود، کوچک تر و قابل تحمل تر ارزيابي مي گردد. بر همين اساس، يکي از عواملي که مي تواند موقعيت ناخوشايند را براي ما قابل تحمل ساخته و ما را به صبر برساند، مقايسه وضعیت خود با موقعيت هاي سخت تر و دشوارتر است.

رسول خدا-صلی الله علیه و آله- مي فرمايد:

إِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى مَنْ فُضِّلَ عَلَيْهِ فِي الْمَالِ وَالْخَلْقِ ، فَلْيَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْهُ؛[31] هرگاه يكي از شما به كسي نگاه كرد كه در مال و جمال از او برتر است، به آن كسي كه پايين تر است، نظر نمايد.

كسي به امام صادق-علیه السلام- عرض كرد: مرا به چيزي سفارش كنيد. حضرت در ميان توصيه هاي خود، به وي فرمود:

وَ إِذَا أُصِبْتَ بِمُصِيبَةٍ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ بِرَسُولِ اللَّهِ-صلی الله علیه و آله- فَإِنَّ النَّاسَ لَمْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ أَبَداً، وَ لَنْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ أَبَداً؛[32] و هرگاه به مصيبتي گرفتار شدي، مصيبت [فقدان ] رسول خدا-صلی الله علیه و آله- را به ياد آورد كه مردم به مصيبتي همانند آن، دچار نشده اند و به مصيبتي همانند آن، گرفتار نخواهند شد.

مصيبت فقدان پيغمبر، بزرگ ترين مصيبت هاست.[33] امام علي-علیه السلام- در این باره مي فرماید: ما با همين روش، خود را آرام ساخته، مصيبت ها را تحمل پذير مي كنيم.[34]

 

منبع : ره توشه راهیان نور ماه مبارک رمضان 1394

----------------------------------------------------------------

پی نوشت:

* عضو هیئت علمی دانشگاه علوم حدیث.

[1]. مجادله، آیه 22: خداوند از ایشان رضایت دارد و آنان نیز از خداوند راضی اند.

[2]. کلینی، الكافي، ج 2، ص 316، ح 5.

[3]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 71، ص 145؛ محمد بن علي الكراجكى، كنز الفوائد، ص 345.

[4]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 75، ص 368.

[5]. شيخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 345؛ احمد بن محمد برقي، المحاسن، ج 1، ص 11.

[6]. کلینی، الكافى، ج 8، ص 244؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 360؛ شیخ صدوق، علل الشرايع، ج 2، ص 559.

[7]. محمد بن علي احسائي (ابن ابي جمهور)، عوالى اللئالى العزيزيه، ج 4، ص 61، ح 11.

[8]. تمیمی آمدی، غرر الحكم ودرر الکلم، ح 7304؛ علي بن محمد ليثي واسطي، عيون الحكم والمواعظ، ص 424.

[9]. تمیمی آمدی، غرر الحكم ودرر الکلم، ح 7298؛ کلینی، الكافى، ج 5، ص 85، ح 7.

[10]. علي بن حسن بن هبة الله (ابن عساكر دمشقي)، تاريخ دمشق، ج 42، ص 514؛ موّفق بن احمد مكّي خوارزمي، المناقب خوارزمى، ص 364، ح 380؛ متقی هندی، كنز العمال، ج 3، ص 752، ح 8657.

[11]. نعمان بن محمد مغربى (ابن حيون)، دعائم الاسلام، ج 1، ص 223؛ محمد بن محمد بن اشعث كوفي، الجعفريات (الأشعثيات)، ص 234؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 82، ص 144، ح 29.

[12]. حديد، آیه 22 ـ 23.

[13]. توبه، آیه 51.

[14]. محمدحسین آل کاشف الغطاء، الفردوس الأعلی، ج 2، ص 417، ح 3850.

[15]. محمد بن مسعود سلمي سمرقندي (عياشي)، تفسير العياشى، ج 2، ص 13؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 75، ص 305؛ حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 11، ص 500.

[16]. کلینی، الكافي، ج 2، ص 265، ح 20؛ ابن همام اسکافی، التمحيص، ص 47؛ علی بن حسن طبرسی، مشكاة الأنوار، ص 288.

[17]. بقره، آیه 153.

[18]. سید محمدحسین طباطبایی، سنن النبى-صلی الله علیه و آله-، ص 71.

[19]. کلینی، الكافى، ج 3، ص 480.

[20]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 71، ص 155، ح 70.

[21]. تمیمی آمدی، غرر الحكم ودرر الکلم، ح 1777؛ علي بن محمد ليثي واسطي، عيون الحكم والمواعظ، ص 157.

[22]. عبدالرحمان بن ابي بكر سيوطي، الدّر المنثور في التفسير المأثور، ج 6، ص 364؛ متقی هندی، كنز العمال، ج 2، ص 14.

[23]. منسوب به امام صادق7، مصباح الشريعه ومفتاح الحقيقه، ص 183؛ زين الدين بن علي جبعي عاملي (شهيد ثاني)، مُسكّن الفؤاد، ص 52؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 67، ص 231.

[24]. محقق اربلی، كشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج 2، ص 162؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 78، ص 203.

[25]. شیخ صدوق، الأمالي، ص 412.

[26]. شیخ صدوق، کتاب من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 401؛ شیخ صدوق، الأمالى، ص 412.

[27]. احمد بن حنبل، مسند ابن حنبل، ج 4، ص 128؛ متقی هندی، كنز العمال، ج 6، ص 614.

[28]. کلینی، الكافي، ج 2، ص 255، ح 15؛ ابن ابی فراس، مجموعة ورّام، ج 2، ص 204؛ ابن همام اسکافی، التمحيص، ص 32؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 67، ص 212، ح 17.

[29]. ابن ابی فراس، مجموعة ورّام، ج 1، ص 41.

[30]. کلینی، الكافي، ج 2، ص 92؛ شيخ طوسي، تهذيب الأحكام في شرح المقنعه، ج 6، ص 377؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 359؛ شیخ صدوق، الأمالى، ص 302.

[31]. محمد بن اسماعيل بخاري، صحيح البخارى، ج 7، ص 187؛ دیلمی، أعلام الدين، ص233، فيما نزل الله على عيسى بن مريم من الوعظ.

[32]. کلینی، الكافى، ج 8، ص 168؛ شیخ طوسی، الأمالى، ص 681، ح 1448؛ شيخ مفيد، الأمالى، ص 194.

[33]. رسول خدا-صلی الله علیه و آله- مي فرمايد: مَن أصيبَ بِمُصيبَةٍ فَليَذكُر مُصيبَتَهُ فِيّ فَإنَّها أعظَمُ المَصائِب. (عبدالله بن جعفر حميري، قرب الاسناد، ص 45؛ شهید ثانی، مسكن الفؤاد، ص 119؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 82، ص 73)

[34]. أَنَّا قَدْ وَطَّنَّا أَنْفُسَنَا أَنْ نَصْبِرَ عَلَى كُلِ مُصِيبَةٍ بَعْدَ مُصَابِنَا بِرَسُولِ اللَّهِ ص فَإِنَّهَا أَعْظَمُ الْمُصِيبَةِ. (شیخ مفید، الأمالى، ص 79؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 82، ص 130؛ حسین نوری، مستدرك الوسائل، ج 2، ص 404)

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.