جنبه هاي فرهنگي حج
مقدمه
يكي ديگر از جنبه هاي مهم اين گردهم آيي باشكوه، جنبه فرهنگي آن است كه اساس و پايه دين اسلام و مهم ترين عامل رشد و بيداري فكري مسلمانان به شمار مي آيد. جنبه فرهنگي حج، مقدمه اي براي گسترش فرهنگ اصيل و پوياي اسلام است. حج، نشان دهنده ارزش و فرهنگ اصيل اسلام است. براي نمونه، تماشاي آثار تاريخي در سرزمين وحي و مدينه الرسول، گنجينه غني و مهمي براي مسلمانان است.
حج، بهترين و مناسب ترين پايگاه نشر دين و مبادله فكري و فرهنگي است. «حج، فرصتي مناسب براي نشر مرام و مكتب اولياي الهي است تا جهان اسلام هر چه بهتر با اين فرهنگ حيات بخش آشنا شوند و فروغ و جلوه دين را در سيماي خاندان عصمت بنگرند.»[1] دوام و قوام اين مراسم باشكوه، مستلزم تقويت اين جنبه از جنبه هاي گوناگون حج است كه ضامن سلامت دين است و آن را از جنبه هاي گوناگون مي توان بررسي كرد.
تبادل فرهنگ و افكار
در اين مجمع سالانه، از هر كشوري، شماري به عنوان نمايندگان جامعه خود حضور مي يابند. شركت اين افراد، براي آشنايي با انديشه و افكار و انتقال اطلاعات با يكديگر است و اين تبادل افكار و انديشه مي تواند در زمينه هاي گوناگون عقيدتي، اجتماعي و سياسي اثرگذار باشد.يكي از مهم ترين عوامل فرهنگي، تبادل فرهنگ ها و اطلاعات در جهان اسلام است. اين اجتماع سالانه سبب مي شود كه اخبار و اطلاعات مربوط به پيامبر و خاندان رسالت بهتر و بيشتر منتقل شود و مسلمانان روش و منش نبوي را گسترش دهند. ازاين رو، حج، مهم ترين پايگاه پيام رساني است.
امام صادق عليه السلام در اين باره چنين مي فرمايد:
اگر كسي بگويد چرا به حج فرمان داده شده است، در پاسخ گفته مي شود به علت اينكه دين شناسي و نقل سخنان و اخبار ائمه اهل بيت عليهم السلام به هر منطقه و ناحيه است.[2]
امام صادق عليه السلام در جايي ديگر، درباره فلسفه حج فرموده است:
تا آثار و اخبار رسول خدا شناخته شود و از آن نام برند و فراموش نشوند.[3]
همچنين ايشان مي فرمايد:
اگر هر ملتي تنها در سرزمين خود گفت وگو مي كرد و درباره آنچه در آنجاست فكر مي كرد، به هلاكت مي رسيد و بلاد خراب مي شد و منافع و سودها از ميان مي رفت و اخبار پايان مي يافت و به اين حقايق واقف نمي گرديد، اين است فلسفه حج.[4]
اجتماع كنندگان در اين گردهم آيي سالانه، با وجود تفاوت در رنگ و نژاد و قوميت، دور هم جمع مي شوند و چون داراي ريشه فرهنگي و عقيده مشترك و اسلامي هستند، راحت تر و بهتر مي توانند به تبادل افكار بپردازند.
انتقال فرهنگ ها سبب مي شود هنگامي كه به وطن خويش بازگشتند، آموزه هاي اسلامي را گسترش دهند و چهره واقعي اسلام را آشكار سازند و بكوشند مسلمانان به قدرتي بزرگ تبديل شوند. مقام معظم رهبري در اين باره به مسلمانان سفارش مي كند:
در حج، شما برادران و خواهران كه از نقاط مختلف جهان در محشر عظيم حج گرد آمده و در هجرت از من قومي ـ نژادي حرفه اي به ماي اسلامي و قرآني پيوسته ايد، مناسب است مسائلي را مد نظر داشته باشيد و درباره آن با ديگر مسلمين تبادل انديشه كنيد و پس از سفر حج به آن عمل كنيد.[5]
شناخت آموزه هاي اسلامي و گذشته پرافتخار اسلام و آشنا شدن بهتر و بيشتر مسلمانان با فرهنگ پوياي اسلام و انتقال آن به نسل هاي آينده، سبب حفظ هويت اسلامي مي شود.
آشنايي با وضعيت اجتماعي فرهنگي سرزمين وحي
مكه، سرزمين وحي، پايگاه و پايتخت مسلمانان، داراي شرافت و عظمت ويژه اي در ميان شهرهاي اسلامي است و ويژگي هاي منحصر به فردي دارد كه برگزاري مراسم باشكوه حج، بر اهميت اين شهر افزوده است.
مراسم حج سبب شده است اين شهر مقدس، مطرح و از نظر فرهنگي و تاريخي، جهان اسلام تقويت شود. دين بزرگ اسلام، از اين سرزمين مبارك، به سراسر جهان منتشر شد، ولي متأسفانه از اين سرزمين نور و رحمت نتوانسته اند به شكل مناسبي سود جويند و اسلام را در جهان تشنه آموزه هاي آسماني، گسترش دهند.
در حال حاضر، بخشي از ساكنان مكه، از مهاجران كشورهاي هند، پاكستان و افغانستان و.. هستند و سرگرم فعاليت هاي اقتصادي اند. ازاين رو، بيشتر فضاي اقتصادي و بازرگاني بر شهر مكه حاكم است. تنها هنگام برگزاري مراسم حج و عمره، معنويت در مكه به چشم مي آيد و ديگر شهري قديمي نيست.
در مراسم حج بايد براي زدودن فرهنگ استعماري بسيار كوشيد، ولي متأسفانه جلوه هاي بيگانگان كه به شكل كالاهاي رنگارنگ است، وارد اين سرزمين مقدس شده است. بازارهاي مكه و مدينه، پر از كالاهاي بيگانگان است و روح وابستگي به چشم مي آيد.
از نظر سياسي نيز سياست وابستگي به غرب و غرب زدگي آشكار است و اين نشان دهنده سياست كشور عربستان است. حكومت عربستان، مردمي و مستقل نيست و حكومتي موروثي است. فرهنگ غرب، در عربستان به شكلي گسترده گسترش يافته است. براي نمونه، لوح هاي فشرده مبتذل و مواد مخدر در اين سرزمين پخش مي شود. سران كشور عربستان، به غرب وابسته اند و گرايش ويژه اي به قدرت هاي استكباري دارند. آنان براي تكيه زدن بر تخت قدرت، در پي آن هستند كه زائران با روح حج بيگانه باشند. آنان خوب مي دانند كه شكوه و تشريفات ظاهري اين مراسم، نه تنها براي آنان زياني ندارد، بلكه حجي كه از معنويت بي بهره باشد، نمي تواند اثر ارزشمندي نيز داشته باشد. ازاين رو، حجي كه به رسالت آسماني خود نپردازد و هياهوي ظاهري بسياري داشته باشد، سود بي شماري براي دشمنان دارد.
بيشتر اهالي اين سرزمين، اهل تسنن هستند و ورود غيرمسلمانان، به عربستان ممنوع است. با وجود اين، حاكمان عربستان، براي از بين بردن شعاير اسلامي، مكان هاي تاريخي و اسلامي را ويران مي كنند تا آثار اسلامي را از چهره عربستان بزدايند. آنان به ميراث اسلامي بي توجه هستند و اين بي مهري يكي از راه هاي پيكار وهابيت و استعمارگران با اسلام ناب محمدي است.
اين عوامل نشان مي دهد كه دشمنان اسلام از هر وسيله اي، براي از بين بردن اسلام بهره مي برند. مهم نيست اين وسيله، فرهنگي باشد يا سياسي. تنها مهم اين است كه دين مبين اسلام آسيب ببيند.
دفاع معقول و منطقي از مباني تشيع
يك پارچگي و هم بستگي همواره رمز پيروزي مسلمانان بوده است. «به همين دليل، دشمنان اسلام و مسلمانان، براي از بين بردن هم بستگي، از راه هاي گوناگوني وارد مي شوند تا به هدف هاي شوم و پليدشان دست يابند. دشمنان در چند دهه اخير، با ايجاد تفرقه و پاشيدن تخم نفاق، مي كوشند مسلمانان را از يكديگر دور كنند. در اين راستا، آنان تلاش مي كنند مذهب شيعه، در جهان منزوي شود؛ زيرا استراتژي شيعه در طول تاريخ، تكيه بر مكتب اهل بيت عليهم السلام، همكاري نكردن با ستم و فساد و تجاوز بوده و دست بيعت به ظالمان و غاصبان نداده و غرامت اين آزادگي و ستم ستيزي را در زندان هاي مخوف و بر چوبه هاي دار و با شهادت و اسارت پرداخته است».[6]
متأسفانه، پيروان برخي از فرقه هاي اسلامي از روي ناداني يا غرض ورزي و در جهت دشمني با شيعه، با بيان و ترويج عقايد خود و نفي و انكار عقايد شيعه به شبهه پراكني مي پردازند. حج، فرصتي بسيار مغتنم است تا با منطق و استدلال و به دور از هرگونه تشنج آفريني در سمينارها و گفت وگوهاي دوطرفه، عقايد اصيل شيعه به ديگران، منتقل و به شبهه هاي موجود در زمينه هاي گوناگون از جمله شفاعت، توسل، سجده بر خاك، مهدويت، غدير و... ، پاسخ داده شود.
منبع: نگاهی عرفانی اخلاقی به مناسک حج/مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما
---------------------------
پی نوشتها:
[1] جواد محدثى، چهل حديث، قم، نشر مشعر، 1375، ص 49.
[2] محمد محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، مكتب الاعلام الاسلام، 1367، چ 2، ج 2، ص 266.
[3] علل الشرايع، ج 2، ص 406، ح 7.
[4] همان، ج 2، ص 45، ح 6.
[5] پيام مقام معظم رهبرى، 26 خرداد 1370.
[6] محمد تقى رهبر، اخلاق و آداب در حج و زيارت، قم، مشعر، 1383، ص 122.
افزودن دیدگاه جدید