روایتی از یک عمر منبر رفتن بدون وابستگی
شاید به خاطر دعای مادرِ محمدرضا سدنی بود که او پا در این راه گذاشت. مادرش گفته بود: «من از خدا خواستهام شما سرباز و نوکر امام زمان (عج) و ذاکر اباعبدالله الحسین (ع) بشوید». پدر بزرگش روحانی بود و منبر میرفت. پدرش هم کشاورز سادهای بود که به «متدین» بودن معروف بود. او هم از کودکی در مجالس این چنینی شرکت کرده و کم کم علاقهمند شده بود. سال ۵۳ از روستای سدن از توابع گرگان محل زندگی خانوادهاش به قم و بعد از مدتی به مشهد رفت و مشغول درس و بحث شد. «چون به منبر و خطابه و وعظ علاقه» داشت، وارد بحث و خطابه شد و «در ضمن منبر و تفسیر و آیه و قرآن و حدیث و روایت»، مداحی و ذکر مصیبت اهل بیت علیهم السلام هم میکرد.
بعدها مسیر زندگی حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدرضا سدنی به مراکز مذهبی خارج از کشور به ویژه مرکز اسلامی آیتالله العظمی خویی رسید، اگرچه مشهد سکونتگاه اصلیاش بود.
مشهد تا لندن
او در گفت و گویش با شفقنا در لندن (۲۰۱۴م.)، دربارهی چگونگی سفر به اروپا میگوید: « ما از منبریهای منزل بعضی از علما و مراجع در مشهد مقدس» بودیم؛ آیتالله محمدحسین مصباح، آیت الله خویی و …». اواسط دههی ۷۰ هجری شمسی (۱۹۹۴م.) به دعوت مرحوم سید عبدالمجید خویی به لندن آمدم. یک روز «تلفن زدند گفتند ما از ایران برای ایرانیان در مرکز آیت الله العظمی خویی در لندن یک منبری میخواهیم که اهل بیتی و ولایتی باشد، امام زمانی باشد وابسته به جایی نباشد، هم بتواند روضه بخواند و هم منبر برود. لذا ما را دعوت کردند و همان سال ما آمدیم و دیگر از آنجا ادامه یافت بعضی وقتها آمدیم و بعضی وقت ها نیامدیم، اما ۲۰ سال است که آمدن ما به اینجا ادامه دارد.»
مجالس مذهبی را افراد دیگری هم در لندن برگزار میکنند. اما چون اولین بار به دعوت مرکز آیتالله خویی به آنجا رفته بود: «اینجا مقدم است» اما « بعد از اینجا عازم میشویم اگر دوستان و اهل بیت علیهم السلام دعوت بکنند.»
چند مجلس مذهبی در اینجا برگزار می شود؟ پاسخ میدهد: « در لندن معروف است اما من نمیتوانم منبرها را بشمرم. سر زبانها هست. مردم میگویند حدود ۱۰۰ الی ۱۲۰ در کل لندن.» از این تعداد او در بعضی از این مجالس شرکت میکند. به نظرش رونق این مجالس در بیست سی سال اخیر بیشتر شده است:« یعنی از عهده من واقعا خارج است که بگویم چند برابر شده است، حقیقتا خیلی رونق پیدا کرده است.»
فرق مجالس لندن در مقایسه با ایران چیست؟ میگوید: «از جهت اعتقادی نمیتوانیم بگوییم خیلی فرق دارد، مسیر همان مسیر است. بالاخره مجالس اهل بیت است ولی من فکر میکنم اینجا در غربت خیلی خالص است.»
برای مجالس زنانه در لندن هم بسیار دعوت شده است، « منبر ما نوکری است فرقی نمیکند.» ممکن است کسی حجابش هم خوب نباشد و شرکت کند؟« یقینا هست، به هر حال مملکت خارج است. اما خوب خیلیها به اهل بیت علیهم السلام ارادت دارند. به اصطلاح بعضیها حجابشان کامل نیست، ولی خیلی به اهل بیت علیهم السلام ارادت دارند، همانها نذر دارند، مجلس میگیرند، سفره برای اهل بیت پهن میکنند، حاجت میگیرند واقعا و اظهار ارادت میکنند. چه اشکالی دارد؟ چه کار کنیم، نمیشود رد کرد خدایی ناکرده.»
آیا خاطره شاخصی از سالها فعالیت در مجالس خارج از کشور دارید؟ می گوید: «اصل این مجالس خودش بزرگترین خاطره است.» گاهی «به شوخی یا جدی»میگوید: « اگر یزیدیان میدانستند امام حسین این همه عظمت پیدا میکند، چنین ظلمی نمیکردند. فکر کردند میزنند، میکشند و تمام میشود اما نمیدانستند بیش از هزار و سیصد و اندی سال هر سال میلیون میلیون جمعیت بیایند و حتی تا لندن برنامه های با عظمت برپا شود تا بعد حتی خود پلیس هم بیاید از عزاداران حمایت کند که نکند کسی خدایی ناکرده جسارت و اهانتی بکند.»
درسهای عربی، رفتوآمد با عراقیها در لندن و سفرهایش به کشورهای عربی باعث شده تا بتواند عربی هم صحبت کند و البته مطابق علایق خود شعرها و روضههای آنها را یاد بگیرد: « مثل خودشان میخوانم. به قول خودشان میگویند نعم، مثلا زمزمه میکنند با همدیگر. گاه گاهی میخوانم و خودشان هم دوست دارند؛ هم از جهت صوت من میگویند این آقا ایرانی است، چه طور شده که عربی هم یاد گرفته است و میخواند.»
اشعاری که واقعا اهل بیت علیهم السلام را وصف کند
چه نکاتی را در خواندن اشعار مدنظر قرار میدهد؟ سدنی میگوید: « به گونه ای باشد که محتوای فرمایشات قرآن، پیغمبر اکرم (ص)، ائمه معصومین، نه غلو باشد نه خدایی نکرده جسارت و اهانتی باشد و در شأن آنها نباشد. اشعاری که واقعا اهل بیت را در شجاعت، شهامت و در بندگی خدا که آنها داشتند و در ارتباط با خدا بودند، وصف کند. » اعتبار روایت یا متن و شعر را هم میسنجد: «به طور مثال، اصول کافی، من لایحضره الفقیه، کتب اربعه که در بین شیعیان امیرالمؤمنین معروف است و بحارالانوار علامه مجلسی.»
به شعرها و سبکهای جدید کم و بیش نقد دارد. میگوید: «سبکهایی میخوانند که نه شعرش درست است و نه سبک آن. شعرهایش هم توهین آمیز است، خیلی سخیف و سبک است. توهین به اهل بیت است. مثلا قربون برم چشمانت این جوری است، چشمانت سیاه است و اینها. باید اشعاری خوانده شود که واقعا سنگینتر و وزینتر و در شأن اهل بیت باشد. به قول بعضیها هر چه سنتیتر انجام بشود، بهتر است.»
مداح باید اهل توسل باشد
شیخ سدنی معتقد است مداح باید خلوص داشته باشد، « مداح خیلی کلمه بزرگی است، مداح اهل بیت واقعا باید کسی باشد که اهل بیت را مدح کند. بعد هم خود باید اعتقاد داشته باشد. اگر مداح میخواهد مجلس او پُرشورتر باشد یا مثلا دلچسبتر -به قول معروف خیلی روان و ساده باشد- باید خود اهل دل باشد. یعنی وقتی میخواند بداند چه میگوید، این خیلی مهم است.آنچه تقلیدی باشد، زیاد به دل مردم نمینشیند. او باید اهل توسل باشد.»
با همین فکر است که دربارهی نرخهای بالای بعضی از مداحان میگوید: « بعضیها طی میکنند یک مجلس را من یک میلیون میگیرم. بعضیها این کار را میکنند و غیر از طی کردن پول، دربارهی رفاه و آسایش و اتاق هم صحبت میکنند؛ یا اگر به شهرستان دعوت شوند میگویند چنین چیزی باید باشد، قبل از آن چنین غذایی باید بخورند و قید میکنند و این در شأن یک مداح اهل بیت نیست.»« یک کاری میکنند که آن طرف را از برگزاری مجالس سرد میکنند.»
شیخ سدنی از آن کسانی است که قبل از مجلس دربارهی مبلغ صحبت نمیکند. آیا زمانی بوده که بعد از مجلس هیچ وجهی به او پرداخت نشده باشد؟ «اتفاقا من گاهی خوشحالترم. چرا؟ میدانم سّری هست و از یک جایی بهتر و بیشتر از آن خواهد رسید.» بعد از آن هم به آنها هیچ نمیگوید: «نه به آنها چیزی میگویم، نه به کسی چیزی میگویم یا خدایی نکرده پیغامی میدهم، باز همان میشود دیگر، باز خلوص از بین میرود.»
[bb]
گزینش تلویزیونی مداحان؛ درست یا غلط؟
آیا عملکرد تلویزیون برای برجسته کردن مداحان خاصی درست است یا غلط؟ میگوید: « هر که واقعا مداح اهل بیت باشد، نباید برایش فرق داشته باشد. باید از همه مداحهای اهل بیت استفاده کند، نه این که گروهی و ارتباطی. ضابطه باید باشد.»
آیا همهی مداحیهای پخش شده از تلویزیون را دوست دارد؟ سدنی میگوید: «طبعا معلوم است که همهاش را دوست ندارم چون خیلیها به اصطلاح وابستگی میخوانند، یعنی نتیجهاش تبلیغ از خود یا از دیگران میشود، از اهل بیت نیست.»
کارهای بعضی از مداحان ایرانی را شنیده است و آنها را میشناسد. شیخ سدنی میگوید: ملاحظاتی لازم است: « بعضی گاهی آهنگهایشان شاید به ترانه شباهت دارد، قشنگ هم میخوانند نمیگویم بد میخوانند، خیلی هم عالی است و ممکن است خیلیها بپسندند ولی وقتی به مفهوم آن فکر کنی و به کُنه آن بیندیشی، ممکن است آنچنان مورد پسند اهل بیت علیهم السلام نباشد.» دربارهی برخی دیگر هم می گوید: « در اصل روضه خواندنشان خیلی قشنگ میخوانند و اطلاعاتشان هم خوب است ولی باز هم گاهی حرفهایی میزنند باید مراقب باشند آیا در رضای اهل بیت و ائمه و خدا است؟. »
کدام یک از این مداحان معروف در این سبک و سیاق را بیشتر میپسندد؟ میگوید: «الان شخص خاصی مد نظرم نیست، چون هشتاد درصد مداحها، عموما در یک سطح هستند. اسم خاصی نیست که آدم نام ببرد.»
مداحان غیرواقعی؛ از ریا تا واقعیت
شنیده میشود بعضی از مداحان بعد از مجالس اهل بیت، حرفها و شوخیهایی دارند که تناسبی با گفتههایشان دربارهی اهل بیت ندارد یا رفتارهای دور از شأن است. سدنی هم چنین ماجراها و بعدالمجالسی را شنیده است و تایید میکند: « همانها باعث میشود آن معنویت را از انسان بگیرند چون زبانی که یا زهرا (س) ، یا حسین (ع) بگوید و بعد یک سری چیزهای لغو و اینها؛ آن دهان به نظرم یک خرده آلوده میشود. آدم باید حال داشته باشد، این حال نیست دیگر و قال میشود. آن مجلس هم آن طوری که باید و شاید مردم را تکان بدهد، نمیدهد. به خاطر همان لغویات.» او معتقد است: «مزاح و شوخی خوب است اما نه در حدی که خدایی نکرده جسارتی به همدیگر یا حرفهای نامناسب و رکیک باشد عرض کردم معنویت باشد.»
خلوص نیت خود را حفظ کنیم
شیخ سدنی توصیهای دارد: «هم برای خودم و هم برای دوستان اهل علم یا مداحان و روضهخوانها.» او میگوید: «باید اول خلوص نیت خود را حفظ کنیم» معتقد است: «هر مراسمی بانی و صاحبی دارد. تأکید من در همه مجالس از اول این است که صاحب الزمان صاحب این مجالس است.»
به نظر او محتوای این مجالس که نباید هیچ گاه فراموش شود، همان است که امام زمان (ع) گفته است: «روضه امام حسین (ع) بخوانید و برای فرج من دعا کنید.» شیخ سدنی معتقد است: «هر چه مجلس ما، اهل بیتیتر باشد و از ولایت و محبت امیرالمؤمنین و اهل بیت دم بزنیم مسلما بهتر است. طفره نرویم، حرفهای متفرقه نگوییم و شعرهای متفرقه نخوانیم. واقعا کسی که میگوید من روضهخوان امام حسین(ع) هستم، روضهخوان امام حسین(ع) باشد.» شاید به خاطر همین ارادت او به امام حسین(ع) بود که آخرین اربعین زندگیاش را در ۵۷ سالگی به چشم دید و روز دوم دیماه ۱۳۹۴ از این دنیا رفت.
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد رضا سدنی در سال ۱۳۳۷ شمسی (۱۹۵۸ میلادی) در روستای سدن از توابع شهرستان گرگان چشم به جهان گشود. وی نوجوانی خود را در سدن سپری کرد و بعد از پایان دوره دبستان تصمیم به ادامه تحصیل در حوزه علمیه گرفت.
او مقدمات دروس حوزوی را در گرگان فرا گرفت و سپس به قم و بعد از آن به مشهد مقدس هجرت کرد. حجت الاسلام و المسلمین سدنی از دروس مختلف حوزه مانند رسائل، کفایه و مکاسب بهره برده و در درس اساتیدی همچون حضرات أقایان حجازی، طبسی، شیخ ابوالقاسم روحانی و سید محمد شاهرودی حضور یافت. وی دروس خارج فقه و اصول را در محضر آیت الله شیخ علی فلسفی حاضر شد.
شیخ محمد رضا سدنی همزمان با تحصیلات حوزوی روی به خطابه آورد و سالها در مناسبتهای مختلف در شهرها و کشورهای بسیاری همانند ایران، کویت، سوریه، امارات و آمریکا بر منبر به موعظه و ذکر مصائب اهل بیت (ع) پرداخت. وی در بیست سال اخیر در ماههای محرم و صفر و نیز ماه مبارک رمضان به انگلستان سفر کرده و در مرکز اسلامی امام خوئی در لندن و دیگر مجالس برای ایرانیان و فارسی زبانان سخنرانی و اقامه عزا مینمود.
حجت الاسلام و المسلمین سدنی پس از دوره چند ساله بیماری و در سن پنجاه و هفت سالگی سرانجام روز چهارشنبه ۲ دی ۱۳۹۴ مصادف با ۱۱ ربیع الاول ۱۴۳۷ هجری قمری در جوار ثامن الحجج (ع) در شهر مقدس مشهد دار فانی را وداع گفت و به سوی حق شتافت.
افزودن دیدگاه جدید