نیلز هنسن و مارک هانتر - ترجمه فرشید مقدم‌سلیمی

آموزش خبرنگاری: ارجاع به منبع و روش های آن

تاریخ انتشار:
گزارشگر قول می‌دهد از اطلاعاتی که منبع در اختیارش قرار داده استفاده نکند، مگر این‌که همان اطلاعات از منبع دیگری نیز به‌دستش برسد. در چنین شرایطی منبع نمی‌تواند از گزارشگر بخواهد اطلاعات را منتشر نکند.

1-   ارجاع به منابع انسانی
مصاحبه‌شونده‌ها خیلی مایل‌اند بگویند «از من نشنیده بگیر» یا «این غیرقابل انتشار است» یا «این را فقط برای اطلاع خودتان می گویم». همه این ها معادلی است برای اصطلاح off the record. اما نه آن‌ها و نه بیشتر گزارشگرها معنی دقیق این اصطلاح را نمی‌دانند. در بحث منبع خبر و ارجاع، طبقه بندی به شکل زیر است:

فقط برای اطلاع خبرنگار[1]:
گزارشگر قول می‌دهد از اطلاعاتی که منبع در اختیارش قرار داده استفاده نکند، مگر این‌که همان اطلاعات از منبع دیگری نیز  به‌دستش برسد. در چنین شرایطی منبع نمی‌تواند از گزارشگر بخواهد اطلاعات را منتشر نکند.

غیر قابل ارجاع[2]:
گزارشگر اجازه دارد از اطلاعات استفاده کند، ولی نمی تواند به طور مستقیم به منبع ارجاع دهد [یعنی نام منبع نباید ذکر شود]. در این حالت فقط به طور غیرمستقیم و مثلاً با عنوانی مانند «یک منبع نزدیک به کابینه» می­‌توان به منبع اشاره کرد. البته عنوان کلی منبع هم باید مورد توافق گزارشگر و منبع باشد.

منبع قابل ذکر[3]:
گزارشگر می‌­تواند از اطلاعات استفاده کند و به منبع ارجاع دهد.
مسأله‌‌ای مهمی که این‌‌جا می‌‌خواهیم به آن اشاره کنیم این است که وقتی منبع می‌‌گوید «فقط برای اطلاع خبرنگار» حتماً منظورش این نیست که «از این اطلاعات به هیچ وجه استفاده نکن.» برعکس، معمولاً منظورش این است که «استفاده بکن ولی اسمی از من نبر.» شما باید بدانید که موضع منبع دقیقاً چیست. باید از او بپرسید «شما نمی‌‌خواهید من از این اطلاعات استفاده کنم یا نمی‌‌خواهید اسم شما را منتشر کنم؟» اگر او با ذکر نام مشکل داشت بپرسید «چند نفر این اطلاعات را دارند؟ اگر من از این اطلاعات استفاده کنم آیا کسی متوجه می‌‌شود که منبع‌‌اش شما بوده‌‌اید؟» اگر پاسخ‌‌اش منفی بود بپرسید «بهتر است چطور به منبع اشاره کنم؟» انتخاب با منبع است که ناشناس بماند یا نه. اگر اعلام نام منبع ممکن است برای او هزینه‌‌زا باشد، نباید انتظار داشته باشیم که وی تحت نام خود حاضر شود به ما اطلاعات بدهد. در این باره منبع حق انتخاب دارد و ما وظیفه داریم که طبق تصمیم او عمل کنیم. در انتشار جزییات اطلاعات هم باید دقت کنیم که آن‌‌ها مانند سر نخ‌‌های متصل به منابع عمل نکنند. بر همین منوال در پرسیدن سوالاتی که جوابشان را فقط یک نفر یا عدۀ انگشت‌‌شماری می‌‌دانند باید احتیاط کنید.
استفاده از منابع ناشناس خطر استفاده از اطلاعات را از منبع به شمای گزارشگر منتقل می‌‌کند. اگر اطلاعات غلط باشند اعتبار و حیثیت شما به خطر می افتد. برای همین توصیه می‌‌کنیم بر پایۀ اطلاعات منابع ناشناس چیزی را منتشر نکنید مگر در شرایط زیر:
شواهد مستندی را بتوان از منابع دیگر به دست آورد.
اطلاعات منابع ناشناس با کلیت دیگر اطلاعاتِ موثق و معتبر همخوان باشد.
منبع پیش از این قابل اعتماد بوده است.
اگر اساس اطلاعات منبع بر سند خاصی باشد و منبع هم از طریق آن سند قابل شناسایی نباشد، نسخه‌‌ای از سند را بگیرید. نقل قولِ منبع از سندی که خودش ندیده یا کاملاً نخوانده است را نپذیرید.
اگر چنین شواهدی را نیافتید، از منبع بخواهید که در صورت امکان کسی را به شما معرفی کند که اطلاعات دست اول داشته باشد.
زمانی که احساس می کنید منبع روی مرز موافقت یا عدم موافقت با ذکر نامش است، بلافاصله بگویید: «ما این گزارش را با اشاره به نام شما آماده می کنیم، اما قبل از انتشار جاهایی که از شما نام برده شده است را به شما نشان می دهیم. اگر با نحوه ارجاع به نام و عنوان تان مشکل داشتید، می توانیم آن را حذف کینم.» معمولاً در چنین رویکردی، منابع با انتشار حداقل پاره‌‌هایی از اطلاعات با نام خودشان موافقت می‌‌کنند.

***

2-   کنترل هیجانات
در درسنامه‌‌های هفتم و هشتم با اهمیت هیجانات و  روانشناسی در ارتباط با منابع آشنا شدید. اجازه دهید در پایان این بخش کمی بیشتر روی این موضوع متمرکز شویم.

هیجان اطلاعات است
یکی از اشتباه های رایج در گزارشگریِ به اصطلاح عینیت گرا یا شاید هم گزارشگری عجول، این است که گزارشگر صرفا برای کسب اطلاعات به منبع گوش کند و از دقت به بروز هیجانات در وی غافل بماند. چنان‌‌‌که بعضی گزارشگرها بروز احساسات از طرف منابع را نوعی پارازیت می‌‌‌دانند و البته هیجانات خودشان را هم مزاحم کار حرفه‌‌‌ای‌‌‌شان می‌‌‌شمرند.
یکی از اشتباه های رایج در گزارشگریِ به اصطلاح عینیت گرا یا شاید هم گزارشگری عجول، این است که گزارشگر صرفا برای کسب اطلاعات به منبع گوش کند و از دقت به بروز هیجانات در وی غافل بماند. چنان‌‌‌که بعضی گزارشگرها بروز احساسات از طرف منابع را نوعی پارازیت می‌‌‌دانند و البته هیجانات خودشان را هم مزاحم کار حرفه‌‌‌ای‌‌‌شان می‌‌‌شمرند. دیوید هالبستام[4] در کتاب خود «حاکمان[5]» می‌‌‌‌گوید توجه به هیجانات همان چیزی است که دو گزارشگر جوانِ واشنگتن پست را قادر ساخت از ماجرای واترگیت سردربیاورند و رقبای آن‌‌‌‌ها نتوانستند. آن گزارشگران جوان، ترس‌‌‌‌های منابع‌‌‌‌شان را لمس‌‌‌‌کردند و خود را با آن ترس‌‌‌‌ها روبه‌‌‌‌رو کردند. احساس ترس، اهمیت موضوع را به آن‌‌‌‌ها نشان داد.
کمترین اهمیت هیجانات در این است که اتفاقات مهم را به شما نشان می‌‌‌‌دهد و بیشترین اهمیت‌‌‌‌اش در این می‌‌‌‌تواند باشد که مسیر تحقیق را نشان‌‌‌‌تان دهد.

هیجان واگیردار است
همان‌‌‌‌‌طور که قبلاً هم گفتیم، اولین منابع در شروع هر تحقیق قربانیان هستند: کسانی که در جستجوی کمک و راه نجات‌‌‌‌‌اند. گزارشگر به میزانی که وارد یک تحقیق می‌‌‌‌‌شود و ماجرا‌‌‌‌‌های قربانیان را می‌‌‌‌‌شنود، از درد و خشم آن‌‌‌‌‌ها متأثر می‌‌‌‌‌شود. مواظب باشید که از این احساسات گلایه و شکایت نکنید مخصوصاً در نزد قربانیان. ولی بدانید که در مرحله‌‌‌‌‌ای از تحقیق ممکن است تحت تأثیر این احساسات افسرده بشوید. کریس دی اشتوپ گزارشگر اتریشی که یک سال در کشورهای شمال اروپا روی بردگی جنسی پژوهش می‌‌‌‌‌کرد، می‌‌‌‌‌گفت اواخر آن سال چند هفته‌‌‌‌‌ای بسیار افسرده شده بود و از خانه‌‌‌‌‌اش نمی‌‌‌‌‌توانست خارج شود.
یک راه مقابله با این سندرم، کار گروهی است. اعضای یک گروه می‌‌‌‌‌توانند قدرت تجریه و تحلیل مسایل و تصمیم‌‌‌‌‌گیری یکدیگر را افزایش دهند. اگر سردبیر شما درکی از این سندرم نداشت، نشانۀ این است که در زمینۀ تفحص فرد کارآزموده‌‌‌‌‌ای نیست.

هیجانات را عینی کنید
یک روش ساده برای مقابله با واکنش‌‌‌‌‌های احساسی این است: احساسات خود را بنویسید.
بنویسید که چه احساسی دارید، این احساس از کجا آمده، با چه کسانی صحبت کردید، آن‌‌‌‌‌ها چه گفتند و چه فکرهایی به سر شما آمد.
با یادداشت کردن احساسات، شما آن‌‌‌‌‌ها را به ماده‌‌‌‌‌ای عینی و قابل کنترل تبدیل کرده‌‌‌‌‌اید.
این ماده مثل سایر داده‌‌‌‌‌های شما است که باید بررسی‌‌‌‌‌اش کنید. با بررسی آن‌‌‌‌‌ها الگوهای تعاملات خود با منابع را، به ویژه نقاط خطر را در شناسایی کنید. نگرانی وترس در لحظات خاص به سراغ شما می‌‌‌‌‌آید. این احساسات شاید علامت نیاز شما به یک کنکاش تازه باشد یا فقط نشان‌‌‌‌‌دهندۀ تنهایی و بی‌‌‌‌‌پناهی شما باشد. در هر حال، می‌‌‌‌‌توانید کاری بکنید: متحدانی پیدا کنید یا اطلاعات‌‌‌‌‌تان را بازآزمایی کنید.

فردا را فراموش نکنید
روزنامه‌‌‌‌‌نگاران منابع‌‌‌‌‌شان را اغلب از فردای انتشار گزارش فراموش می‌‌‌‌‌کنند. شما یکی از این دسته روزنامه‌‌‌‌‌نگارها نباشید. منابع چنین روزنامه‌‌‌‌‌نگاری را به عنوان یک خبرچین صرف به خاطر خواهند سپرد. اما اگر روابط را حفظ کنید، رفته رفته شبکه‌‌‌‌‌ای از روابط خواهید داشت که در تحقیقات بعدی همیشه کمک‌‌‌‌‌تان خواهد کرد. یک پژوهشگر-روزنامه‌‌‌‌‌نگار حتماً راه دوم را پیش می‌‌‌‌‌گیرد.
در آخر، دانشجویان روزنامه‌‌‌‌‌نگاری ما گاهی می‌‌‌‌‌پرسند «ما با تحقیقات‌‌‌‌‌مان دشمن‌‌‌‌‌تراشی نمی‌‌‌‌‌کنیم؟» بله. ولی اگر شما کارتان را درست انجام دهید و با مردم با احترام به حقوق‌‌‌‌‌شان تعامل کنید حتی دشمنان، شما را شایستۀ احترام خواهند دانست. از این مهم‌‌‌‌‌تر، شما بیش از دشمن، دوستانی قابل اعتماد خواهید یافت.

[1] - Off the record
[2] - Not for attribution
[3] - On the record
[4] - David Halberstam
[5]- نام اصلی کتاب، The Powers That Be، عبارتی انگلیسی است برای اشاره به حاکمان یا مقامات یک کشور، شهر یا شرکت است.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.