سيد جعفر ربانى

فاطمه(س) در حديث اهل سنت (صحاح ششگانه) - 2

تاریخ انتشار:
در تعدادى از روايات صحاح ست، فاطمه زهرا(س) در سلسله اسناد واقع شده و روايتى را از پدر بزرگوارش نقل مى كند اما تعداد اين روايات زياد نيست...
حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها)

ب) ازدواج
1- جهيزيه

عايشه و ام سلمه نقل مى كنند: رسول خدا(ص) به ما دستور داد، جهيزيه فاطمه(س) را براى رفتن به خانه على(ع) آماده سازيم.
بنا به فرمان رسول الله(ص) ابتدا سطح خانه را از خاكهاى نرم زمين بطحاء پوشانديم و پس از آن، دو بالش تهيه كرديم و آن دو را با دست خود، از ليف خرما پر كرديم. آنگاه غذايى از خرما و كشمش ترتيب داديم. آب گوارايى نيز آماده كرديم، چوبى در يك طرف خانه گذاشتيم كه لباسها و مشك آب را بدان بياويزند. ما هيچ عروسى را بهتر از عروسى فاطمه(س) نديديم. (16)
2- هديه پيامبر، به مناسبت ازدواج
على(ع) مى فرمايد: رسول خدا(ص) پارچه سفيد رنگى از پشم به من و زهرا مرحمت فرمود و ما خود را به آن پارچه آراستيم. و بعد از اين به منزل ما تشريف آورد و بالشتى كه از نوعى گياه پر شده بود و مشك آبى به ما عنايت كرد. (17)
3- هديه فاطمه(س) به على(ع)
هديه سبب انس و الفت است پس چه بهتر كه اين امر بين خود عروس و داماد رسم باشد، تا لحظات زندگى را شيرين و زن و مرد و محيط خانه سبب آرامش گردد.
على(ع) نقل فرمود: فاطمه اطهر(س) هديه اى (فرشى) به مناسبت ازدواجمان تقديم كرد كه تا آن هنگام فرش ما منحصر به يك پوست گوسفند بود. (18)
4- فاطمه(س) در منزل على(ع)
دختران شخصيتهاى بزرگ، چه بسا كار كردن در منزل شوهر را براى خود ننگ به حساب آورند و اين احساس ناشى از كوچك شمردن كار و احساس شخصيت كاذب در خود است. اما كدام شخص با عظمت تر از وجود رسول گرامى اسلام است و كدام زن متشخص تر از فاطمه(س)؟!
على(ع) فرمود: فاطمه(س) به قدرى مشك آب به دوش كشيد كه اثر بند مشك در گلوى فاطمه(س) باقى ماند و چندان دستاس كرد كه دستهاى فاطمه تاول زد و آن قدر زير ديگ را آتش كرد كه حرارت آتش رنگ لباسهايش را از بين برد. (19)
ماجراى تسبيحات حضرت زهرا(س) ناشى از زحمات طاقت فرساى فاطمه(س) بود. على(ع) كه از نزديك شاهد زحمات همسرش بود، در اين مورد مى فرمايد:
فاطمه از ناراحتى كه به سبب چرخاندن آسياب دستى در دست خود احساس مى كرد، نزد پدر آمد تا كنيزى براى يارى رساندن به او در خانه عنايت كند. رسول خدا(ص) در منزل تشريف نداشت زهراى مرضيه برگشت. عايشه جريان آمدن فاطمه(س) را به اطلاع پيامبر رساند. پيامبر بلافاصله به منزل ما آمد و فرمود: آيا مى خواهيد چيزى به شما بياموزم كه بهتر از تقاضاى شما باشد؟ در هنگام خواب 34 مرتبه تكبير،33 مرتبه سبحان الله و33 مرتبه الحمدلله بگوييد. (20)
ج) مناظرات فاطمه(س)
مهمترين مناظره فاطمه زهرا(س) مناظره اى سياسى بود كه جنبه اقتصادى نيز داشت. اين بحث بين آن حضرت و خليفه اول و دوم بود. در ظاهر اين مناظرات به مسائل مالى برمى گردد ولى در واقع مسائل خلافت و رهبرى مسلمين مد نظر بود چه آن جز علاقه و انس با خدا در دلش نبود و مسائل دنيوى هيچگاه براى آن حضرت نگرانى ايجاد نكرد.
فاطمه(س) به دنبال ارث پدر آمد، ولى خليفه اول جواب داد: پيامبر(ص) فرموده: ما پيامبران ارث باقى نمى گذاريم آنچه از ما باقى بماند صدقه است، يا در اختيار حاكم همان زمان است. آنگاه فاطمه بر خليفه اول غضب كرد و تا آخر عمر با او صحبت نكرد و بعد از پيامبر(ص) شش ماه زنده بود. (21)
جوابهايى كه از خود صحاح ششگانه در مورد سخن خليفه اول به دست مى آيد چنين به نظر مى رسد:
اول: در بحث فضايل آن حضرت گذشت كه غضب فاطمه به معنى غضب رسول خدا(ص) است و اين احاديث مقيد به صورت خاصى نشده است. بنابراين رسول خدا(ص) غضبناك شد!!
دوم: به موجب احاديث وارده مقصود از اهل بيت و شان نزول آيه تطهير، حضرت زهرا(س) معصوم از گناه بود، پس چگونه چيزى را خواست كه مستحق آن نبود؟!
و سوم اينكه: بعد از اين تقاضاى حضرت زهرا(س) خليفه دوم اموال پيامبر(ص) در مدينه را در اختيار على(ع) و عباس قرار داد، ولى خيبر و فدك را نه. (22) اگر اموال پيامبران صدقه است و اين حكم غير قابل تغيير است او چگونه اين عمل را انجام داد؟
علماء شيعه جوابهاى مفصل از اين حديث داده اند از جمله شيخ مفيد كتاب مستقلى در اين مورد به نام «رسالة حول الحديث نحن معاشر الانبياء لانورث » تاليف نموده است.
د) در سوگ پدر
به همان مقدار كه بودن در كنار پدر براى صديقه كبرا روح بخش بود، فراقش طاقت فرسا مى نمود. ديدار پدر، نسيم بهارى بود كه جسم و جان فاطمه را شادى مى بخشيد و فراقش باد سموم خزان.
هنگامى كه بيمارى پيامبر خدا(ص) شدت گرفت و نفس گرم آن حضرت به سختى در جريان بود، فاطمه(س) با دلى رنجور در كنار بستر نشسته و با چشمانى اشك آلود چهره پدر را مى نگريست. پيامبر در آن حال به فاطمه فرمود:
دخترم ناراحتى من همين امروز است و بعد از اين، راحت مى شوم. چند لحظه بعد صداى مهربانش خاموش شد و كبوتر روحش به آشيانه اى كه قدسيان براى او تزيين كرده بودند پر كشيد. فاطمه(س) كه لبهاى ساكت پدر را ديد، با يك دنيا غم و اندوه به وسيله اين جملات در فراق پدر نوحه سرايى كرد:
«اى پدر، دعوت حق را اجابت كردى و در بهشت برين جاى گرفتى ما ارتحال تو را به جبرئيل تسليت مى گوييم.»
پس از آنكه بدن مطهر رسول خدا(ص) را به خاك سپردند فاطمه زهرا رو به انس كرده فرمود:
اى انس، چگونه راضى شديد خاك بر بدن مطهر رسول خدا بريزيد. (23)
ه) رحلت
در صحاح سته از رحلت فاطمه زهرا(س) و كيفيت آن، سخنى به ميان نيامده است و فقط به ذكر اين مطلب بسنده كرده اند كه آن حضرت شش ماه بيشتر بعد از پدر در قيد حيات نبود.
مطلبى كه در اين مورد شايان ذكر است، سخن احمد بن حنبل است كه از اطلاع فاطمه(س) از زمان رحلت خويش خبر مى دهد.
ام سلمه مى گويد: در آخرين بيمارى فاطمه(س) كه در پى آن، دار فانى را وداع گفت، من پرستارى آن حضرت را بر عهده داشتم. در يكى از روزها كه على(ع) خارج از منزل بود و فاطمه(س) نيز مثل روزهاى قبل در بستر بيمارى بود به من فرمود: آب حاضر كن. آنگاه غسل كرد، چنان غسلى كه مانند آن را نديده بودم.
سپس به كنيز خود فرمود: لباسهاى نو مرا بياور. جامه ها را پوشيد. و بعد دستور داد رختخواب مرا در وسط اتاق پهن كنيد. رختخواب كه مهيا شد به پهلو و رو به قبله خوابيد و دست مباركش را زير گونه مباركش نهاد و فرمود:
اينك لحظه وداع رسيده و من به ملاقات پروردگار مى روم بدنم پاكيزه است و غسل كردم و نيازى به غسل ندارم بنابراين بدن مرا براى غسل عريان نكنيد. اين جملات را بر زبان آورد و در همين لحظه جان را تسليم معبود كرد. (24)
و) روايات
در تعدادى از روايات صحاح ست، فاطمه زهرا(س) در سلسله اسناد واقع شده و روايتى را از پدر بزرگوارش نقل مى كند اما تعداد اين روايات زياد نيست در اين جا به ذكر دو روايت اشاره مى كنيم:
1- فاطمه زهرا(س) مى فرمايد: روش پيامبر بر اين بود كه وقتى داخل مسجد مى شد مى فرمود: «بسم الله و السلام على رسول الله اللهم اغفرلى ذنوبى وافتح لى ابواب رحمتك. و هر گاه خارج مى شد مى فرمود: بسم الله و السلام على رسول الله اللهم اغفرلى ذنوبى وافتح لى ابواب فضلك. (25)
2- فاطمه زهرا(س) مى فرمايد: پدرم به من تعليم داد و فرمود: صبح كه از خواب بلند مى شوى بگو: سبحان الله و بحمده لا قوة الا بالله ما شاء الله كان و ما لم يشا لم يكن. كسى كه اين دعا را بخواند تا شب در امان است و كسى كه شب بخواند تا صبح در امان است. (26)

 

منبع: ماهنامه كوثر شماره 8، سيد جعفر ربانى
--------------------------------------
پى نوشت:
16- صحيح ابن ماجه; ص 139.
17- همان، ص 316.
18- همان.
19- صحيح ابن داود; ج 2، ص 29، باب تسبيح هنگام خواب.
20- صحيح بخارى; كتاب بدء الخلق، باب مناقب على(ع) و كتاب خمس باب اختصاص خمس به نائبان رسول الله(ص) - صحيح مسلم، كتاب ذكر و دعا تسبيح اول روز و هنگام خواب.
21- صحيح مسلم; ج 5، ص 153 - مسند احمد، ج 1، ص 6 - صحيح ابى داود، ج 2، ص 23.
22- مسند احمد بن حنبل; ج 1، ص 6.
23- صحيح بخارى; كتاب بدء الخلق، باب بيمارى پيامبر(ص) - صحيح نسائى، ج 1، ص 261 باب گريستن بر ميت - صحيح ابن ماجه، ابواب جنائز، باب دفن و وفات پيامبر(ص).
24- مسند احمد بن حنبل; ج 6، ص 461 - ذخائر العقبى، ص 53 - اسد الغابه، ج 5، ص 590.
25- صحيح ابن ماجه; كتاب 5، مساجد و جماعات، حديث 1 - مسند احمد بن حنبل حديث 25212 - صحيح ترمذى، حديث 289.
26- صحيح ابن داود; حديث 4413.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.