۲۷ جمادی الثانی ۱۳۳۰

آشنایی با محدث نوری (حاج میرزا حسین نوری طبرسی) -2

تاریخ انتشار:
حاج میرزا حسین بن میرزا محمد تقی بن میرزا علی محمد بن تقی نوری طبرسی معروف به محدث نوری که از اعاظم مشایخ شیعه به شمار می روند در شوال 1254 هجری قمری در آبادیِ «یالو» یکی از آبادی های نور که یکی از شهرهای طبرستان است چشم به جهان گشود.
میرزا حسین نوری طبرسی

مقام علمی محدث نوری
شاگرد وی مرحوم آقا بزرگ تهرانی در کتاب نقباء البشر درباره ایشان می گوید:
اگر انسان بر آنچه از کتب گران­سنگ و تالیفات با ارزش که همچون دریایی موّاج از تحقیق و دقت نظر است؛ و همچنین بر وسعت اطلاعات بی نظیر او، کمی تامل و تفکر نماید؛ بدون شک پی خواهد برد که او به تاییدات روح القدس (از ملائکه مقربین) مویَّد [مورد تایید] بوده است. [5]
وی در جایی دیگر می افزاید:
به راستی که او نفسش را نذرِ[6] خدمت به علم کرد و هیچ چیز به اندازه بحث، جست و جو و کاوش برایش اهمیت نداشت و ... این ها [همه] از فضل خداست و به هرکس که بخواهد اتی می کند و خداوند واسع و علیم است.[7]
مرتبه علمی ایشان تا اندازه­ای بالاست که علمای بعد از او به آراء و نظرات ایشان استدلال می کنند و ایشان را به دلیل شدت دقت و عمق دانائیش در استناد کردن کافی می دانند.
مرحوم استاد مطهری در کتاب ده گفتار درباره حدیث مشهور (ان الله یبعث لهذه الامه علی راس کل مائۀ سنۀ من یجدّد لها دینها) می نویسد:
برای این حدیث هیچ طریقی از طرق روایی شیعی موجود نیست، چرا که حاجی نوری آن را از کتاب های اهل سنت نقل نموده و این بزرگترین دلیل بر عدم وجود آن در کتب شیعی است و گرنه حاجی نوری [که بسیار اهل تتبّع بوده است] آن را نقل می کرد. [8]
و یا این که استاد کیوان سمیعی در خصوص نا درست بودن انتساب آل وحید بهبهانی به شیخ مفید این­گونه می نویسد:
حاجی میرزا حسین نوری که از نظر تتبُّع در حدیث و رجال کم نظیر است، آن [انتساب آل وحید بهبهانی به شیخ مفید] را در کتاب "فیض القدسی" و "خاتمه مستدرک الوسائل" ذکر نکرده است و این دلیل بر عدم صحت آن است. [9]
ونظیر آنچه که آمد از مولی کاظم خراسانی و سید محسن امین [مؤلف اعیان الشیعۀ] و دیگر بزرگان بسیار نقل شده که جملگی از عظمت تسلط محدث نوری بر حدیث و رجال حکایت می کند و ما اینجا به ذکر همین دو مورد بسنده می کنیم. [10]
محدث نوری و امام عصر علیه ­السلام و عجل الله تعالی فرجه ­الشریف
ایشان از دایره سلسله ای عظیم از علمای شیعه است که مسئولیت محکم کردن پیمان ولایت میان شیعیان و امام عصرشان علیه السلام را به گردن گرفت و در اثبات وجود آن امام حیّ و حاضر (ولی از دیده­ی شناختِ اغیار غائب) اهتمام فراوان می ورزید. همچنین در بر طرف کردن شبهاتی که نسبت به امام عصر ارواحنا فداه بود از اشخاص شیعه تلاش می نمود.
همچنین عمل می کرد به آنچه که امامش به آن راضی بود. می بینیم که کتابی تالیف کرده است که نامش چنین است:
"کشف الاستار فی احوال الامام الغائب عن الابصار" که در رد بر شاعری است که در شعرش نسبت به وجود آن حضرت شک و شبهه وارد کرده بود.
و کتابی دیگر با نام:
"جنۀ المأوی فیمن فاز بلقاء الحجۀ -علیه السلام- [له او معجزته] فی الغیبۀ الکبری" که در آن از 59 نفر از علاقه مندان آن حضرت یاد می کند تا عنایت امام علیه السلام در عصر غیبت را بر همگان آشکار سازد. [11]
تالیفات ایشان
کتاب هایی که به عربی تالیف نموده اند:
1. اخبار حفظ القرآن
2. الاربعونیات به جمع چهل امر از اموری که در روایات معصومین علیهم السلام به عدد اربعین اشاره دارد.
3. البدر المشعشع در بیان ذره جناب موسی المبرقع علیه الرحمۀ
4. تحیّۀ الزائر
5. جنۀ المأوی فیمن فاز بلقاء الحجۀ -علیه السلام- فی الغیبۀ الکبری
6. دارالسلام فیما یتعلق بالرویا و المنام
7. رسالۀ فی موالید الائمّه علیهم السلام
8. الصحیفۀ الثانیۀ العلویۀ شامل 103 دعا از ادعیه آن حضرت علیه السلام
9. الصحیفۀ الرابعۀ السجادیۀ که در آن 77 دعا از امام سجاد علیه السلام را جمع کرده است که در صحف سجادیه پیشین ذکر نشده است.
10. ظلمات الهاویۀ فی مقالب معاویه
11. الفیض القدسی فی ترجمۀ علامۀ المجلسی
12. کشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار
13. مستدرک مزار البحار که از جمله تصنیفات ایشان است که چاپ نشد.
14. مستدرک الوسائل
15. معالم العِبَر فی استدراک "البحار" السابع عشر
16. نفس الرحمان فی فضائل سیدنا سلمان
کتاب هایی که به فارسی تالیف کرده اند:
1. ترجمه جلد دوم دارالسلام
2. سلامۀ المرصاد
3. شاخه­ ی طوبی
4. کلمه­ ی طیبه
5. لؤلؤ و مرجان در شرط پله اول و دوم روضه خوان: در آداب روضه خوانی
6. النجم الثاقب فی احوال الامام الغائب
و بسیاری از کتب دیگر که برای جلو گیری از اطاله مقاله از نام بردن آن ها خودداری می شود.
وفات
آن محدث جلیل القدر در شب چهارشنبه­ ی سه روز مانده به آخر جمادی الثانی در سال 1320 و در شهر نجف اشرف دار فانی را به سمت دیار باقی ترک گفت.
شیخ مهدی مشهور به پائین شهری که از ایشان اجازه نقل حدیث داشت [12]، متولی غسل ایشان شد و بنا بر وصیت آن عزیز بین کتاب و عترت یعنی در ایوان سوم از سمت راست ورودی صحن مطهر از سوی باب القبله دفن شد.
نقل است که مردم از همه طبقات و علما و شعرا در وفات ایشان به جزع پرداختند و شاعر فحل، شیخ محمد ملا تستری (متوفی 1322 ق) ماده تاریخی برای او سرود:
مضی الحسـین الذی تجسّد فی نـــور علــوم مــن عالم الذر
قـدّس مثوی منه حــوی علما مقـدّس النفـس طیـب الــذّکر
أوصـــافه عطّــرت فانـشقـنا منـهـن تاریخه «شـذی العطر»
 

 

منبع: سایت تراث
---------------------------
پی نوشت:

[5] ) نقباء البشر، ج 2، ص: 549
[6] ) نذر آنست که چیز غیر واجب را بر خویش واجب گردانى ... معلّق به شرط آنست که [مثلاً] گوید: اگر از این مرض صحّت یافتم پنج روز براى خدا روزه خواهم گرفت ... . قاموس قرآن، ج 8، ص: 41
[7] ) نقباء البشر، ج 2، ص: 545
[8] ) ده گفتار- استاد مطهری، ص: 114
[9] ) زندگانی سردار کابلی، ص: 69
[10] ) برای مطالعه بیشتر ر.ک الفیض­القدسی- مقدمۀ­التحقیق، صص: 46-48 و نقباء­البشر، ج 2، ص: 553 و اعیان­الشیعه- سید محسن امین، ج 6، ص: 143
[11] ) ر.ک الفیض القدسی- مقدمۀ التحقیق، ص: 52
[12] ) الفیض القدسی به نقل از الاجازۀ الکبیرۀ- السید المرعشی، ص: 230

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.