«شوهرم با وجود داشتن سیویک سال سن، شدیداً دهنبین است. در همان دو هفته پس از عروسی، چند بار کتک خوردم. هر چیز که خانوده اش بگویند، باور میکند. از طرفی، همراه با خانواده شوهرم زندگی میکردم ... .
طلاق
آشناکردن همسر با اینترنت و فضای مجازی، باعث شد مرد در سن سیوسه سالگی درخواست طلاق کند. ماجرا از زمانی شروع شد که او اینترنت تلفن همراه خانمش را فعال کرد.
بعد از دو سال که از زندگی ما میگذشت، متوجه رابطه شوهرم با منشی دفترش شدم. با نارحتی، موضوع را با او در میان گذاشتم. همسرم با تمام وقاحت گفت: «می خواهم تو را طلاق بدهم و با منشی دفترم ازدواج کنم.» در یک چشم بههمزدن ...
مردی پس از پنج سال زندگی مشترک، همسرش را به علت آنکه بیشتر وقتش را بیرون از خانه می گذراند، طلاق داد. این مرد، درحالیکه بهشدت ناراحت بود، به قاضی دادگاه خانواده گفت ...
مردی زن دوم گرفته بود و از زن اوّلش پنهان میکرد. گاهی دور از چشم همسر اوّل به منزل زن دوم میرفت. بعد از گذشت دو سال، زنی فتنهگر نزد زن اوّل آمد و گفت: آیا خبر داری که شوهرت زن دوم گرفته؟ ...
پنج سال پیش که دختر کوچکی بودم، مرا نامزد پسرخاله ام کردند؛ ولی من اصلاً نمیدانستم نامزد شده ام. تا اینکه در چهارده سالگی فهمیدم که نامزد هستم؛ اما من این پسر را اصلاً دوست ندارم. هر چه به پدر و مادرم میگویم، به حرفم توجه نمی کنند ...
بد اخلاقی
زن جوان که سه فرزند داشت به همراه وکیلش به دادگاه آمده بود تا از همسرش طلاق بگیرد. او متولد یکی از شهرهای غرب کشور بود و چند سالی میشد که به تهران مهاجرت کرده بودند. خیاط ماهری بود و درآمد خوبی داشت. چند ماه پیش، یکی از مردهای فامیل، همسر و مادرزنش را به دلیل آنکه طلاق می خواست، به گلوله بسته بود و از همان روز، همه اعضای فامیل و بستگان به این زن گفته بودند بهتر است دیگر حرف طلاق را نزند؛ اما او تصمیم گرفته بود به زندگی مشترک با همسرش پایان دهد. خانم خیاط نمی توانست پای یک زن دیگر را در زندگی اش تحمل کند.
اختلاف سلیقه بر سر خرید مانتو، زندگی نوپای زن و شوهر جوان را به بنبست کشاند و تصمیم گرفتند از یکدیگر جدا شوند. این در حالی است که خانواده هایشان با جدایی آنان مخالف هستند. این زن و مرد جوان، پشت در شعبه 268 دادگاه خانواده نشسته و منتظر بودند ...