حجت الاسلام قادری

فلسفه احکام در خطبه فدکیه| یادداشت تبلیغی

تاریخ انتشار:
پس از آن‌که در فراز هفتم به معرفی قرآن پرداخته شد در این فراز هشتم حضرت فاطمه سلام الله علیها به فلسفه احکام می پردازند چرا که هرحکمی از احکام، ظاهری دارد و باطنی، که مسلمانان با تدبر در هر یک از این ها می توانند به جوهره فلسفه احکام دست یابند.
خطبه فدکیه

متن خطبه فدکیه: «فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِما مَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِ. وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَةً لِلْعامَّةِ، وَ بِرَّ الْوالِدَیْنِ وِقایَةً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَةَ الْاَرْحامِ مَنْساءً فِی الْعُمْرِ وَ مَنْماةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَةِ، وَ تَوْفِیَةَ الْمَکائیلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ. اَنْتُمْ عِبادَ اللَّهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ، وَ حَمَلَةُ دینِهِ وَ وَحْیِهِ، وَ اُمَناءُ اللَّهِ عَلى اَنْفُسِکُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْاُمَمِ، زَعیمُ حَقٍّ لَهُ. وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَةِ ایجاباً لِلْعِصْمَةِ، وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیَّةِ. فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اَطیعُوا اللَّهَ فیما اَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنَّهُ اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ».
پس از آن‌که در فراز هفتم به معرفی قرآن پرداخته شد در این فراز هشتم حضرت فاطمه سلام الله علیها به فلسفه احکام می پردازند چرا که هرحکمی از احکام، ظاهری دارد و باطنی، که مسلمانان با تدبر در هر یک از این ها می توانند به جوهره فلسفه احکام دست یابند.
یازدهم:
فلسفه احسان به والدین؛ از آن جایی به حکم آیه ۸۳ سوره بقره: «واذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل الا تعبدون الا الله وباالوالدین احسانا» احسان به والدین میثاقی است که بعد ازعبادت خداوند از بشر گرفته شده است».
 نتیجه می گیریم که اذیت وآزار والدین نیز موجب غضب الهی و در مقابل احسان به والدین مانع از عذاب حضرت حق خواهد شد: «وبرا الولدین وقایه من السخط».
دوازدهم:
فلسفه صله رحم؛ دید و بازدید از خویشان، موجب طول عمر و مانع از مرگ ناگهانی می گردد،  وقتی مرگ اتفاق نیفتد، موجب ازدیاد نفوس می شود: « وصله الارحام منماه للعدد».
سیزدهم:
فلسفه قصاص؛ اگر درجامعه قصاص وجود نداشته باشد، مجرمین و قاتلین احساس امنیت می کنند آنگاه است که جرئت می کنند کشتار  و قتل بعدی را راحت تر انجام دهند در نتیجه امنیت عمومی سلب می شود و اگر قصاص باشد و مجرمین بدانند خود بعد از قتل کشته  خواهند شد جرئت از آنان گرفته می شود و دیگر به آسانی اقدام به جرم و جنایت نمی کنند و در نتیجه امنیت عمومی حاکم می شود: «والقصاص حقنا للدما».
چهاردهم:
فلسفه نذر؛ هر چند نذر و این‌که انسان بخواهد چیزی بین خود و خدایش متعهد شود واجب نیست و کاملا اختیاری است ولی اگر کسی با اختیار خودش نذر کرد قطعا وفا به نذر واجب می شود و عمل به آن سبب مغفرت و آمرزش گناهان می شود زیرا همان‌گونه که در آیه ۷ سوره دهر آمده است از نشانه های ابرار، وفا به نذر است ازهمین رو در خطبه آمده است: « والوفا بالنذر تعریضاللمغفره».
پانزدهم:
فلسفه عدالت در معاملات؛ خداوند کیل را دراجناس کیلی، و وزن را در اجناس وزنی قرار داد تا مانع از تضییع حقوق مصرف کنندگان شود چرا که اگر کم فروشی و گران فروشی رویه شود و عدالت در معاملات نباشد قطعا حقوق مردم تضییع می گردد و حقوق فراوانی پایمال می شود: « وتوفیه مکاییل والموازین تغییرا للبخس».
شانزدهم:
فلسفه حرمت شراب؛ انسان وقتی شراب می نوشد در اثر مستی عقلش را از دست می دهد و کسی که عقل را از دست می دهد انجام هر جرمی برایش آسان می شود خداوند متعال برای اینکه پلیدی و زشتی های دیگر به دنبال شرب خمر رخ ندهد شراب خواری را حرام کرده است: «والنهی عن شرب الخمر تنزیها عن الرجس».
هفدهم:
فلسفه حرمت قذف؛ دراسلام همان گونه جان و مال مسلمان حرمت دارد عرض و آبروی وی نیز حرمت دارد از همین رو اگر کسی به مسلمان نسبت قذف چون زنا و لواط بدهد علاوه بر مجازات دنیوی هشتاد تازیانه حد قذف، همان‌گونه که درآیه ۲۳ نور آمده است مورد لعن خداوند در دنیا وآخرت قرار می گیرد از همین رو است در خطبه آمده است: « واجتناب القذف حجابا عن اللعنه».
هجدهم:
فلسفه حرمت سرقت؛ ملاک مسلمان بودن به این است مورد اعتماد قرار بگیرد و این اعتماد حاصل نمی شود مگر آن‌که شخص پاک دست باشد و چشم خیانت و دزدی به مال دیگران نداشته باشد و چون اصل بر اعتماد بر مسلمان است اسلام دزدی را حرام کرده و مجازات سختی چون قطع دست را برای دزد قرار داده است: «وترک السرقه ایجابا للعفه».
نوزدهم:
فلسفه حرمت شرک؛ اوج تقرب به خداوند اخلاص است و این اخلاص زمانی حاصل می شود که انسان نه تنها در ذات و صفات بلکه در افعال نیز برای خدا شریکی قرار ندهد ازهمین رو خداوند شرک را حرام کرده است تا انسان اخلاص در عقیده وعمل پیداکند: «وحرم الله الشرک اخلاصا له بالر بوبیه».

برای مشاهده مطالب قبل کلیک کنید

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.