حکومت از دیدگاه امام علی علیه السلام بخش دوم

تاریخ انتشار:
مبحث مهم دولت و حکومت و همچنین آرمانها و مقاصد عالیه آن در منابع اسلامی، از جمله نهج البلاغه، به وفور مورد اشاره است و امام علی (علیه السلام) با فطانت و درایت در این مقوله چنان سخن گفته اند که به چند مورد اختصارا اشاره می شود:
امیرالمومنین علی علیه السلام، حضرت علی علیه السلام، امام علی(علیه السلام)

حکومت از دیدگاه امام علی علیه السلام بخش دوم

حکومت از دیدگاه امام علی (علیه السلام) امری گریز ناپذیر بوده و حکومت را تنها شایسته کسانی می داند که دارای سه شرط: توانمندی، علم و عدالت باشند. به عبارت دیگر ملاک و شأنیت برای تصدی حکومت شایستگی است نه انتخاب گروه خاص و یا شخص خاص و یا به صورت موروثی.

دولت و حکومت، همواره یکی از اصلی ترین مباحث علوم سیاسی بوده است، تا جایی که سیاست به عنوان «هنر حکومت کردن یا حکمرانی» تعریف گشته است. یکی از سؤالات شایع در این حوزه، هدف یا وسیله بودن دولت و حکومت است. برخی ایده آلیستها دولت را یک هدف و واحدی فوق مردم و فرد می دانستند و برخی دیگر از مکاتب و اندیشه گران سیاسی، دولت و حکومت را وسیله ای برای عمل به برخی اهداف مورد نظر جامعه انسانی به شمار می آوردند و ارزش ذاتی را مختص فرد دانسته و دولت را ابزاری مکانیکی و مصنوع دست بشر برای دستیابی به اهداف خویش محسوب می نمودند...

مراجعه به بخش اول این مقاله

6. انضباط کاری

همه کارهای امام المتقین حضرت امیرمومنان علی (علیه السلام) از نظم و انضباط خاصی برخوردار بود، ولی این انضباط در امور حکومتی از نمود بیشتری برخوردار بود. حتی آن حضرت همیشه به فرمانداران و ماموران خویش دستور می فرمودند که در کارهایشان منظم باشند و برنامه دقیق داشته باشند و از بی برنامه بودن بپرهیزند.

آن حضرت در عهد نامه ای که برای مالک اشتر می نویسد، چنین می فرماید: «وَ إِیَّاکَ وَ الْعَجَلَةَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا وَ التَّسَاقُطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَةَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتُوضِحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْرٍ مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ أَمْرٍ مَوقِعَهُ؛ از شتاب در مورد کارهایی که زمانشان نرسیده یا سستی در کارهایی که امکان انجام آن فراهم است یا لجاجت در اموری که مبهم است یا سستی در کارها هنگامی که آشکار است، بر حذر باش و هر کاری را در جای خود و به موقع انجام بده».[1]

7. مردم داری و مهرورزی

حکومتها طبق روشهای مادی و دنیامدارانه، سعی می کنند از هر ابزاری برای جلب توجه مردم بهره برند، بدون اینکه در حقیقت مردم را به حساب آورند. اما روش حکومت امام علی (علیه السلام) مهربانی و مهرورزی عاطفی و معنوی با مردم، توجه به نیازها و مشکلات آنان و تلاش برای خدمت به خلق خدا بود؛ چنان که در نامه خود به مالک اشتر چنین نوشت: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ؛  دلت را برای رعیت پر از مهر و محبت و لطف کن و بر آنها درنده آزار دهنده ای مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری».[2]

از نظر حضرت علی (علیه السلام) مهربانی و محبت با مردم در جذب دلها و اداره کردن انسانها نقش ارزنده ای دارد و باعث می شود زمامدار بر قلوب مردم حکومت کند . این یک اصل اسلامی است که امام سخت به آن وفادار بود و به آن به عنوان یک اصل مهم در حکومت می نگریست.

8. توجه خاص به ضعفا و ستم دیدگان

در هر جامعه ای کسانی هستند که دچار محرومیت یا ضعف شده اند و به گرفتاری و یا ستمی دچار شده اند. در چنین جامعه ای عدالت اقتضا می کند که حاکم همه انسانها را به یک چشم بنگرد و در بین آنان تساوی حقوق و امکانات فراهم آورد.

امام علی (علیه السلام) در روش حکومتی خویش همیشه این اصل مهم را مدنظر داشته و بر آن تاکید می ورزیدند. در توصیه هایی که آن بزرگوار به کارگزاران خود داشته اند، چنین آمده است: «ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِی الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِینَ لَا حِیلَةَ لَهُمْ وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ وَ ذَوِی الْبُؤْسِ وَ الزَّمْنَى؛ سپس خدا را خدا را در طبقه پایین از مردم، آنان که راه چاره ندارند؛ از تهیدستان و نیازمندان و گرفتاران و کسانی که [به خاطر بیماری] زمین گیر شده اند [مراقب باش».[3]

9. انتقاد پذیری

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به صراحت کلام حق را برای مسئولان جامعه بیان می کرد و در عین حال تاکید می ورزید که این سنگینی کلام حق را باید پذیرفت; چراکه اگر کلام حق برای کسی سنگین باشد، عمل به آن برایش دشوارتر خواهد بود . حضرت علی (علیه السلام) از مردم می خواهد که حرف حق را در هرحال به او یادآوری کنند و او را بی نیاز از مشورت و نصیحت ندانند: «فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لَا آمَنُ ذَاکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی؛ پس، از گفتن سخن حق یا مشورت عدالت آمیز خودداری نکنید; زیرا من خویشتن را مافوق آنکه اشتباه کنم نمی دانم و از آن در کارهایم ایمن نیستم، مگر اینکه خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است».[4]

البته، اگرچه حضرت انتقاد خیرخواهانه را سازنده می داند، اما هشدار می دهد که این نقد و انتقاد و عیب نمایی افراد از زمامداران خویش، نباید به مخالفت و تمرد و عدم اطاعت از حاکمان حق و عادل منجر شود؛ زیرا نتیجه مخالفت بی اساس و انتقاد مغرضانه، فساد جامعه و عدم توانایی حاکم عادل بر مدیریت صحیح و رشد جامعه است؛ چنان که فرموده است: «آفَةُ الرَّعِیَّةِ مُخَالَفَةُ الطَّاعَةِ؛ آفت مردم مخالفت با زمامداران است».[5]

حضرت با توجه به اینکه نقد سازنده می تواند بسیاری از انحرافهای زمامداران را اصلاح کند و جامعه را به سوی ترقی و تکامل پیش برد، تاکید فراوانی بر انتقاد سازنده دارد. در سیره امام علی (علیه السلام) راه انتقاد و نصیحت باز بود و خود حضرت در دوران 25 ساله زمامداری خلفای سه گانه بارها به آنها پند می داد و نسبت به کارهای خلافشان به شدت انتقاد می کرد و راه خیر و صلاح را به آنها نشان می داد.

10. برابری در حقوق

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صراحت می فرماید: «لِی مَا لَکُمْ وَ عَلَیَّ مَا عَلَیْکُمْ؛ برای من است آنچه که برای شماست و بر من است آنچه که بر شماست».[6]

این حدیث، برابری همگان در برخورداری از امکانات جامعه و لزوم پاسخ گویی ایشان در برابر وظایف را روشن ساخته است. البته، از سایر فرموده های مولا استفاده می شود که حاکم جامعه اسلامی هرچند در حقوق با دیگران برابر است و زیاده از دیگران حقی بر خود قائل نیست، از نظر تکلیف، خود را بیش از دیگران برای خدمت به جامعه و اعلای کلمه حق و اقامه عدل مسئول و مکلف می داند. به همین دلیل است که از استانداران می خواهد که زندگی خود را با ضعفای جامعه بسنجند، نه با مرفهان و برخورداران.

بدیهی است کفایت و شایستگی کارگزاران حکومت باعث جلب اعتماد و همکاری صمیمانه مردم با حکومت خواهد گردید و بدین ترتیب تعامل مستحکم و مترقی حکومت و مردم، زمینه بالندگی و رشد اجتماع و ثبات بیشتر حکومت را سبب خواهد شد و مردم را به سوی آرمانهای متعالی رهنمون خواهد ساخت.

 

پی نوشت:

[1] . نورى، حسین بن محمد تقى‏؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏13، ص 171.
[2] . شریف الرضی، محمد بن حسین؛‏ نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 427.
[3] . ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏؛ تحف العقول، ص 141.
[4] . مجلسی، محمدباقر؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏27، ص 253.
[5] . تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 347.
[6] . مجلسی، محمدباقر؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏32، ص 17.
 
 
منابع تفصیلی:
1. ابن شعبه حرانى، حسن بن على؛ تحف العقول‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم: ناشر جامعه مدرسین، چاپ دوم‏‏، 1404 ق.
2. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم‏، محقق / مصحح: درایتى، مصطفى‏، قم: ناشر دفتر تبلیغات‏، چاپ اول‏، 1366 ش.
3. شریف الرضی، محمد بن حسین؛ ‏نهج البلاغة( للصبحی صالح)، محقق / مصحح: صالح، صبحی‏، قم: ناشر هجرت‏، چاپ اول، 1414 ق‏.
4. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى؛ ‏بحار الأنوار( ط ـ بیروت)، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، بیروت: ناشر دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم‏، 1403 ق‏.
5. نورى، حسین بن محمد تقى؛ ‏مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام)‏، قم‏: ناشر مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، چاپ اول، 1408 ق‏.

دیدگاه‌ها

ناشناس 12:37 - 1401/11/05

عالی بود

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.