یادداشت تبلیغی؛

نگاهی به زیارت جامعه کبیره

تاریخ انتشار:
 زیارت جامعه کبیره، اقیانوسی از معارف بلند، ذخایر بی‌بدیل و گران‌سنگ اهل‌بیت: است که محتوای بسیار عمیق اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی را در خود جای داده است.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۰۰، نگاهی به زیارت جامعه کبیره.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

مقدمه

زیارت جامعه کبیره، میراث گرانقدر دهمین پیشوای پیروان اهل‌بیت:، امام هادی(علیه السلام) است. یکی از محورهای مهم فعالیت‌های فرهنگی ـ سیاسی این امام بزرگوار، جهت تبیین جایگاه واقعی اهل‌بیت: و گسترش مکتب تشیع، فرهنگ‌سازی برای زیارت قبور نیاکان خود، به‌ویژه امیرمؤمنان(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) بوده است. به نظر می‌رسد که هدف امام هادی(علیه السلام) از این‌گونه اقدامات فرهنگی ـ سیاسی، تبدیل کردن زیارتگاه‌های اهل‌بیت: به مراکزی برای آشنا شدن مسلمانان با اسلام ناب و جایگاه اهل‌بیت: در اسلام بود. این کوشش ارجمند، در برابر توطئه دشمنان اسلام که تلاش می‌کردند تا این پایگاه‌های مستحکم را در میان مردم، از بین ببرند و نیز برای مقابله با شیادانی که با نشر افکار غلوآمیز خود درباره امامان:، زمینه‌ساز جدایی جامعه اسلامی از اهل‌بیت: می‌شدند، انجام گرفت و بدین سان، مجموعه‌ای از زیارت‌نامه‌های ارزنده و آموزنده، از این امام بزرگوار به یادگار ماند که مشهورترین و معتبرترین آنها، «زیارت جامعه کبیره» است.[1]

 زیارت جامعه کبیره، اقیانوسی از معارف بلند، ذخایر بی‌بدیل و گران‌سنگ اهل‌بیت: است که محتوای بسیار عمیق اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی را در خود جای داده است. این زیارت‌نامه در واقع دایرة‌المعارف امامت و بیانگر فرهنگ اصیل شیعی است؛ از این رو بایسته است این زیارت‌نامه، در ماه رمضان که ماه دعا و مناجات است، بازخوانی شود تا مردم بیشتر به معارف بلندآن آشنا شوند. این نوشتار می‌کوشد نمای کلی از زیارت جامعه کبیره را ترسیم نماید.

 الف. علت نامگذاری زیارت جامعه

در علت نامگذاری زیارت جامعه کبیره دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد،[2] اما بهترین دیدگاه این است که زیارت جامعه، به زیارتی گفته می‌شود که جامع باشد؛ یعنی بتوان با آن، یکی از اهل‌بیت: یا همه ایشان را زیارت کرد. از میان زیارت‌های جامعه، این زیارت خاص را به دلیل مضامین و نیز مفصل بودنش، «زیارت جامعه کبیره» نامیده‌اند. چنان‌چه تعبیر «زیارت جامعه» بدون هیچ قیدی به کار رود، دقیقاً بر این زیارت خاص دلالت دارد و بر آن اطلاق می‌شود.[3]

ب. سند زیارت جامعه کبیره

زیارت جامعه کبیره به درخواست یکی از اصحاب امام هادی(علیه السلام) به نام موسی بن عبدالله و توسط امام هادی(علیه السلام) انشا شده است. موسی بن عبدالله درخواستِ خود را چنین مطرح کرد: «عَلِّمْنِي‏ يَا ابْنَ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ قَوْلًا أَقُولُهُ بَلِيغاً كَامِلًا إِذَا زُرْتُ وَاحِداً مِنْكُم‏؛[4] ای پسر پیامبر خدا، سخن کامل و با بلاغتی را به من بیاموز که در زیارت هر کدام از شما آن را بگویم». امام(علیه السلام) نیز این زیارت را انشا نمود.

درباره سند زیارت جامعه، دیدگاه‌های متعددی ارائه شده است. آنچه که از مجموع آنها استفاده می‌شود، این است که در صحت انتساب زیارت جامعه کبیره به امام هادی(علیه السلام) نمی‌توان تردید کرد؛ زیرا این زیارت هم از نظر محتوا و از نظر سند، بسیار قوی است. آیت‌الله جوادی آملی می‌نویسد: «متن زیارت جامعه کبیره، به‌گونه‌ای است که هر منصفی صدور این معارف بلند را از غیر معصوم محال عادی می‌داند. افزون بر آنکه خطوط کلی آن را با خطوط کلی معارف قرآن کریم که مرجع نهایی در بررسی روایات است، هماهنگ می‌بیند و این، چیزی است که ما را از بحث سندی آن بی‌نیاز می‌کند». [5]

افزون بر قوت متن و محتوا، قرائن دیگری اعتبار این زیارت‌نامه را تأیید می­کند؛ از جمله شیخ صدوق; این زیارت‌نامه را در کتاب من لايحضره الفقيه آورده[6] و روایات مربوط به سند آن را صحیح می‌داند و طبق آنها فتوا می‌دهد. نقل این زیارت‌نامه توسط شیخ طوسی; در تهذیب الأحکام،[7] دلیل دیگری بر اعتبار آن است؛ زیرا شیخ طوسی بر طبق روایات غیر صحیح فتوا نمی‌دهد. از سوی دیگر این زیارت‌نامه از سوی امام زمان4 تأیید شده است. مرحوم محمدتقی مجلسی; می‌گوید:

برای اینکه لیاقت تشرف به حرم علوی را پیدا کنم، به نجف مشرف شدم و تصمیم گرفتم که چند روزی عبادت کنم. روزها در مقام و شب‌ها در رواق مطهر مشغول بودم. شبی در عالم مکاشفه بقیّةالله4 را در حرم پدر بزرگوارش دیدم. فردا به «سرّ من رأی» مشرف شدم و چون وارد حرم شدم، مهدی4 آنجا بود. ایستادم و از دور به طور مداحی و در حالی که با انگشت اشاره به او می‌کردم، زیارت جامعه را خواندم. فرمود: «بیا جلو». جلو رفتم. به من لطف کرد و فرمود: «نعم الزیاره هذه؛ خوب زیارتی است این زیارت». گفتم: «از جدّتان می‌باشد» و به قبر مطهر امام هادی(علیه السلام) اشاره کردم. فرمود: «بلی، از جدّم صادر شده است».[8]

ج. بایستگی و اهمیت آشنایی با زیارت جامعه کبیره

 شاید این پرسش مطرح شود که چرا باید زیارت‌نامه بخوانیم و این امر چه فایده و نقشی در زندگی انسان دارد؟ زیارت‌نامه با توجه به اهداف زیر خوانده می‌شود:

1. حفظ یاد اهل‌بیت:

قدردانی، حفظ یاد و آشنایی با قهرمانان، از اصول متعارف و عقلانی است؛ چنان‌که امروزه در جهان برای پاسداشت و شخصیت‌شناسی اشخاصی مانند بوعلی سینا و ملاصدرا، صدها اثر علمی تدوین و همایش‌های متعدد برگزار می‌شود. حفظ و یاد شخصیت اهل‌بیت: که در نظام هستی و هدایت بشری نقش بنیادی دارند، فطری و عقلانی است. افزون بر آن، زیارت در آموزه‌های دینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار، و با پاسداشت انسان‌های دیگر متفاوت است. از این روست که امام علی(علیه السلام) فرموده است: «لا يُقَاسُ‏ بِآلِ‏ مُحَمَّدٍ ص‏ مِنْ‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ أَحَد».[9] در عین حال حفظ یاد اهل‌بیت:، امر فطری و عقلانی و پرداختن به آن، از بایسته‌هاست. آیت‌الله جوادی آملی می‌نویسد: «تعظیم، تکریم، گرامی‌داشت و یاد کردن انسان‌های شایسته، هنرمند، فرهیخته فرهنگ‌ساز، نقش‌آفرین ... نام و یاد آنان پس از مرگ لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نیکی‌ها و کمالات است و ریشه در فطرت سرشت آدمی دارد».[10]

 2. بهره‌گیری از معرفت اهل‌بیت:

معرفت اهل‌بیت:، در بردارندۀ آثار و برکات فراوانی برای زندگی مادی و معنوی انسان است. پیامبرخدا9 فرموده است: «مَنْ‏ مَنَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ بِمَعْرِفَةِ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ وَلَايَتِهِمْ فَقَدْ جَمَعَ اللَّهُ لَهُ الْخَيْرَ كُلَّهُ؛[11] هر که خداوند با شناخت اهل‌بیت من و ولایت ایشان، بر او نعمت بزرگی ارزانی کرده باشد؛ در حقیقت همه خیر را برای او گرد آورده است». به عکس نشناختن اهل‌بیت:، موجب عدم دستیابی به معرفت خداست؛ چنان‌که امام رضا(علیه السلام) فرموده است: «وَ مَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ؛[12] هر که ایشان (اهل‌بیت) را شناخت، خداوند را شناخته است و هر که ایشان را نشناخت، خداوند را نشناخته است».[13]

به­رغم اهمیت زیارت جامعه کبیره، متأسفانه این زیارت در دیار یاران غریب است؛ زیرا بیشتر شیعیان از آن شناخت کافی ندارند و آنچنان‌که به بعضی دعاها و زیارت‌نامه‌های دیگر اهمیت می‌دهند، بدان اهمیت نمی‌دهند؛ این در حالی است که زیارت جامعه کبیره، یکی از پرمحتواترین زیارت‌نامه‌هاست که به خواندن آن سفارش شده است. آیت‌الله قاضی; همواره شاگردانش را به خواندن زیارت جامعه توصیه می‌نمود.[14] یکى از نزدیکان امام خمینی; مى‌گوید: «امام; 15 سال که در نجف بود، مرتب در تمام شب‌ها این زیارت را مى‌خواند؛ به استثناى شب‌هایى که به کربلا مى‌رفت یا شدیداً بیمار بود، به حدى که نمى‌توانست حتى به بیرونى منزل هم بیاید، هر شب در یک ساعت خاص به کنار قبر مولاى متقیان(علیه السلام) مى‌آمد و زیارت جامعه مى‌خواند».[15]

د. نگاهی به محتوای زیارت‌نامه

زیارت جامعه کبیره، فشرده‌ای از عقاید و ولایت‌شناسی مکتب اهل‌بیت: است؛ از این رو آن را «مرام‌نامه شیعه» یا «منشور ولایت» نامیده‌اند. در این زیارت‌نامه که با شهادت به یگانگی خدا و سلام بر خاندان پیامبر9 آغاز شده است، بیش از 200 فضیلت برای اهل‌بیت‌:، مانند گنجینه علم و حکمت الهی، نگهبان اسرار خداوندی، حامل کتاب خدا و جانشین بیان شده است. از این رو این زیارت‌نامه، حاوی غنی‌ترین محتوا درباره امامت و اصول عقاید شیعی است. آیت‌الله جوادی آملی می‌نویسد:

وزان زیارت جامعه کبیره، وزان دعای جوشن کبیر است؛ یعنی همان‌گونه که در دعای جوشن کبیر اسما و صفات فراوانی از خدا ذکر شده و خدا با هزار جلوه، در این دعا بیرون آمده است تا دعاکننده او را با هزار دیده تماشا کند، معرفت به او بیشتر شود و خود را بدان صفات متصف گرداند؛ امام هادی(علیه السلام) نیز در این زیارت، ائمه اطهار: را با جلوه‌های گوناگون معرفی کرده تا زائر، ائمه: را از دریچه‌های مختلف تماشا کند و سپس آنان را الگو و اسوه خویش قرار دهد و با تأسی به آنها، بر تعالی و تکامل خود همت گمارد.[16]

در یکی از فرازهای این زیارت‌نامه، اهل‌بیت: چنین معرفی شده‌اند:

السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْيَارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْكَانَ الْبِلادِ وَ أَبْوَابَ الْإِيمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلالَةَ النَّبِيِّينَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛[17] سلام بر شما اى اهل‌بیت نبوت و جایگاه رسالت و عرصه رفت ‏و آمد فرشتگان و مرکز فرود آمدن وحى‏ و معدن رحمت و خزانه‏‌داران بهشت و نهایت بردبارى و ریشه‌هاى کرم و رهبران امت‌ها و سرپرستان‏ نعمت‌ها و بنیادهاى نیکان و استوانه‌هاى خوبان و رهبران سیاسى بندگان و پایه‌هاى کشورها و درهاى‏ ایمان و امینان خداى رحمان و چکیده پیامبران و برگزیده رسولان و عترت بهترین گزیده پروردگار جهانیان‏ و رحمت و برکات خدا بر آنان باد.

بر این اساس است که امام علی(علیه السلام) در یکی از نامه‌های خود به معاویه فرمود: «معاویه! دست از این حرف‌ها بردار که تو در این نامه‌نگاری‌ها همانند کسی هستی که تیرش به خطا رفته باشد. باید از این شیطنت‌ها دست برداشته، تابع و پیرو ما باشی؛ چون ما ساختۀ دست پروردگار هستیم و مردم، دست‌پرورده ما هستند». ابن ابی‌الحدید در شرح این جملۀ نهج‌البلاغه می‌گوید: «علی(علیه السلام) در این کلام می‌گوید: ما به هیچ کس از افراد بشر بدهکار نیستیم؛ بلکه مستقیم بر سر سفره الهی نشسته‌ایم».[18]

هـ . اقسام ولایت در زیارت جامعه

در زیارت جامعه به سه‌گونه ولایت اشاره شده است:

1. دوستی و محبت

یکی از محورهای پر رنگ زیارت جامعه کبیره، دوستی اهل‌بیت: و دشمنی با دشمنان ایشان است: «وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ؛[19] هر که شما را دوست داشت، خدا را دوست داشته و هر که شما را دشمن داشت، خدا را دشمن داشته است». در قسمت دیگری از زیارت جامعه می‌خوانیم: «عَلَی مُوَالاتِکمْ وَ مَحَبَّتِکمْ وَ دِینِکمْ وَ وَفَّقَنِی لِطَاعَتِکمْ؛[20] بر موالات و محبّت و دین شما، و به اطاعت از شما موفقم فرماید». بر این اساس، اهمیت محبت اهل‌بیت: تا آنجاست که در آیات قرآن به عنوان نشانه ایمان[21] و در روایات به عنوان «اَوْثَقُ عُرَى الاَیمانِ»[22] (محکم‌ترین دستگیره ایمان) معرفى شده است. قرآن از این امر به عنوان پاداش رسالت یاد کرده است: «قُل لَا اَسْـئلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرًا اِلَا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛[23] بگو ای پیامبر [در مقابل رسالت و هدایت‌تان] از شما پاداشی نمی‌خواهم، جز آنکه به خاندانم محبت کنید». زمخشری در ذیل این آیه نقل می‌کند که پیامبر9 فرمود: «هر کس با محبت آل‌محمد9 از دنیا برود، شهید و آمرزیده است و دو در به سوی بهشت به روی او باز می‌شود .... چنین کسی با ایمان کامل و بر سنّت و جماعت از دنیا رفته است».[24]

تولاّی شما فرض خدايی است

قبول و ردّ آن، مرز جدايی است

هر آن كس را كه در دين رسول است

ولايت، مهر و امضای قبول است

ديانت، بی شما كامل نگردد

به جز با عشق‌تان دل، دل نگردد[25]

آیت‌الله سید محمدحسین حسینی طهرانی، درباره عشق علامه طباطبایی; به اهل‌بیت: می‌گوید:

در مشهد که همه ساله مشرف می‌شدند و تابستان را در آنجا می‌ماندند؛ وقتی وارد صحن حرم حضرت رضا(علیه السلام) می‌شدند، بارها که در خدمت‌شان بودم، می‌دیدم که دست‌های مرتعش را روی آستانه در می‌گذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را می‌بوسیدند. گاهی از محضرشان التماس دعائی درخواست می‌شد، می‌گفتند: بروید از حضرت بگیرید. ما اینجا کاره‌ای نیستیم. همه چیز آنجاست.[26]

یکی از یاران امام; می‌گوید:

روزی که [سالگرد] شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بود، از امام; تقاضا شد که در جمع برادران دفتر که به همین مناسبت جلسه‌اى در اتاق خود امام; تشکیل داده بودند، حاضر شوند. امام; آمدند و نشستند. به مجرّد اینکه یکى از برادران دفتر شروع به خواندن مصیبت کردند، امام; با صداى بلند گریه کردند که ایشان براى ملاحظه حال امام; مصیبت را کوتاه کردند و قطرات اشک همچون دانه‌هاى مروارید بر گونه‌هایشان فرو مى‌غلتید.[27]

2. سرپرستی و امامت

بشر برای پیمودن راه سعادت و گام نهادن در طریق عبودیت و رسیدن به کمالات انسانی، همواره نیازمند راهنما بوده است تا او را در مسیر حرکت به سوی کمال و عبودیت راهنمایی کند. از این رو یکی از مهم‌ترین اصول اسلام، «ولایت» است. ولایت، به معنای پذیرفتن رهبری پیشوای الهی و نیز اعتقاد به این است که امامان معصوم: پس از پیامبر اسلام9 از سوی خداوند بر مردم ولایت دارند. بر این اساس خداوند بر بندگان، از آغاز خلقت بشر، پیامبران و راهنمایانی هـمراه با آموزه‌های حیات‌بخش را به سوی بندگان فرو فرستاد که آخرین آنان، حضرت محمد9 است. خداوند در ادامه این مسیر، ائمه: را به عنوان رهبر نصب نمود؛ چنان‌که در غدیر امام علی(علیه السلام) به عنوان رهبر و سرپرست مسلمانان معرفی شد.[28] اهمیت ولایت تا آنجاست که خداوند از آن به عنوان اکمال دین و نعمت یاد نمود؛ نعمتی که با هیچ سرمایه مادی قابل مقایسه نیست: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي؛[29] امروز دین‌تان را برای شما کامل کردم و نعمتم را برای شما تمام نمودم». در زیارت جامعه کبیره نیز آمده است: «وَ بِمُوَالاتِكُمْ‏ تَمَّتِ‏ الْكَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ‏ النِّعْمَةُ».[30] در فرازهای دیگر زیارت جامعه، امامت ائمه: مطرح شده است: «السَّلَامُ عَلَيْ... قَادَةَ الْأُمَمِ‏ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ‏ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ‏ الْأَخْيَارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْكَانَ الْبِلَاد؛[31] سلام بر رهبران امت‌ها و سرپرستان‏ نعمت‌ها و بنیادهاى نیکان و استوانه‌هاى خوبان و رهبران سیاسى بندگان و پایه‌هاى کشورها». همچنین آمده است: «السَّلَامُ عَلَى ... حَمَلَةِ كِتَابِ‏ اللَّهِ‏ وَ أَوْصِيَاءِ نَبِيِ‏ اللَّهِ‏ وَ ذُرِّيَّةِ رَسُولِ‏ اللَّه‏؛[32] سلام بر حاملان کتاب خدا و جانشینان پیامبر خدا و فرزندان رسول‌خدا9».

در عصر غیبت امام معصوم(علیه السلام) نیز مسیر امامت ادامه می‌یابد، زیرا جامعه در عصر غیبت نمی‌تواند بدون رهبر باشد؛ از این رو امام زمان4، فقیهان را به عنوان جانشین خود معرفی نمود که ازآن به عنوان «ولی‌فقیه» یاد می‌شود: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ».[33] بر این اساس در عصر غیبت، «ولی‌فقیه» عهده‌دار امامت جامعه است.

در واقع «ولی‌فقیه»، یکی از نعمت‌های الهی است که خدای متعال به انسان عنایت نموده است؛ زیرا امروزه به برکت رهبری امام خمینی; و رهبری رهبر حکیم، ژرف‌اندیش و سیاست‌مدار تیزبین، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دام‌ظله‌العالی، جامعه‌ای عزت‌مند، مستقل و تأثیرگذار در معادلات جهانی داریم. هنری کسینجر[34] می‌گوید‌:

آیت‌الله خمینی، غرب را با بحران جدی برنامه‌ریزی مواجه کرد‌؛ تصمیمات او آن‌چنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامه‌‌ریزی را از سیاست‌مداران و نظریه‌پردازان سیاسی می‌گرفت. او با معیار‌‌‌‌های دیگری غیر از معیار‌‌‌‌های شناخته‌شده در دنیا سخن می‌گفت و عمل می‌کرد؛، گویی از جای دیگری الهام می‌گرفت‌. دشمنی آیت‌الله خمینی با غرب، بر گرفته از تعالیم الهی او بود.[35]

3. ولایت تکوینی 

ولایت تکوینی، یعنی فرمانروایی امام بر جهان هستی و اینکه تمام نظام آفرینش به اذن خداوند، تحت حاکمیت و تصرف امام است. اگر آدمی از معرفت راستین و یقینی بهره برد، ولایت حقیقی را پیدا می‌کند؛ بدین معنا که می‌تواند در جهان تصرف کند و با نیروی روحی و معنوی، کرامات و افعال خارق‌العاده از خویش بروز دهد.[36] استاد مطهری; می‌فرماید:

مقصود از ولایت تکوینى این است که انسان در اثر پیمودن صراط عبودیت، به مقام قرب الهى نائل مى‌گردد و اثر وصول به مقام قرب - البته در مراحل عالى آن- این است که معنویت انسانى که خود حقیقت و واقعیتى است، در وى متمرکز مى‌شود و با داشتن آن معنویت، قافله‌سالار معنویات، مسلط بر ضمائر و شاهد بر اعمال و حجت زمان مى‌شود. زمین هیچ‌گاه از ولیّ‌ای که حامل چنین معنویتى باشد و به عبارت دیگر از «انسان کامل» خالى نیست‏.[37]

بنابراین اهل‌بیت: در اثر پرورش قابلیت‌ها و کسب شناخت و معرفتی والا و رسیدن به ایمان و یقین برتر، به حوزه ولایت الهی راه یافتند که پیامد مبارک آن، افاضه حضرت حق از ولایت تکوینیه خویش به آن ذوات مقدسه بوده است. کارنامه زندگی ائمه:، حاکی از آن است که عبودیت و بندگی خدا و ارتباط دائمی با مبدأ کائنات، در سرلوحه زندگی آن بزرگواران قرار داشته است که با همین اکسیر بندگی خدا، کیمیاگری می‌کردند و روح حیات را در کالبد نظام هستی می‌دمیدند.

نگارنده: حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا انصاری

فهرست منابع

کتب

حسینی طهرانی، سید محمدحسین؛ مهر تابان، چاپ اول، قم: انتشارات باقرالعلوم، [بی‌تا].
حسن‌زاده، صادق و محمود طیّار مراغی؛ اسوه عارفان (گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره‌ آیت‌الله قاضی)؛ چاپ شانزدهم، قم: اندیشه هادی، 1394ش.
جوادی آملی، عبدالله؛ ادب فنای مقربان؛ چاپ پنجم، قم: مرکزنشر اسراء، 1356ش.
جمعی از نویسندگان؛ انقلاب چهل ساله؛ چاپ اول، قم: مؤسسه بوستان کتاب، 1397ش.
زمخشری، محمود بن عمر؛ الکشاف؛ تصحیح مصطفی حسین احمد؛ چاپ سوم، بیروت: دار الکتب العربی، 1407ق.
شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهج‌البلاغه؛ تصحیح صبحی صالح؛ چاپ اول، قم: هجرت، 1414 ق.
صدوق، محمد بن علی؛ الأمالی؛ چاپ ششم، تهران: کتابچی، 1376 ش.
صدوق، محمد بن علی؛ کتابُ من لايحضره الفقيه؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری؛ چاپ دوم، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق.
طوسی، محمد بن حسن؛ تهذيب الأحكام؛ تصحیح حسن الموسی خرسان؛ چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق.
کلینی، محمد بن یعقوب؛ الكافی؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق.
محدثی، جواد؛ عشق برتر؛ چاپ چهارم، قم: بوستان کتاب، 1396ش.
محمدی ری‌شهری، محمد؛ شرح زیارت جامعه کبیره؛ چاپ اول، قم: سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، 1389 ش.
مجلسی، محمدباقر؛ بحارالأنوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.
مجلسی‌، محمدتقی؛ لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه؛ چاپ دوم، قم: مؤسسه اسماعیلیان، 1414 ق.
مختاری، رضا؛ سیمای فرزانگان؛ چاپ بیست و ششم، قم: بوستان کتاب، 1397ش.
مفید، محمد بن محمد؛ الأمالی؛ تصحیح حسین استادولی و علی‌اکبر غفاری؛ چاپ اول، قم: کنگره شیخ مفید، 1413 ق.
نشریات

باقی نصرآبادی، علی؛ «ولایت و ولایتمداری از دیدگاه شهید مطهری»؛ مجله حصون بهار؛ شماره 15، بهار 1387، ص 103 – 93.

[1]. محمد محمدی ری‌شهری؛ شرح زیارت جامعه کبیره؛ ص 7.

[2]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالأنوار؛ ج‏99، ص209.

[3]. محمد محمدی ر‌ی‌شهری؛ شرح زیارت جامعه کبیره؛ ص 7.

[4]. محمد بن علی صدوق؛ کتابُ من لايحضره الفقيه؛ ج ‏2، ص 610.

[5]. عبدالله جوادی آملی؛ ادب فنای مقربان؛ ج 1، ص 87.

[6]. محمد بن علی صدوق؛ کتابُ من لا يحضره الفقيه؛ ج ‏2، ص 609.

[7]. محمد بن حسن طوسی؛ تهذيب الأحكام؛ ج ‏6، ص 95.

[8]. محمدتقی مجلسی؛ لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه؛ ج ‏8، ص 665.

[9]. محمد بن حسین شریف الرضی؛ نهج‌البلاغه؛ تصحیح صبحی صالح؛ ص 48.

[10]. عبدالله جوادی آملی؛ ادب فنای مقربان؛ ج 1، ص 18.

[11]. محمد بن علی صدوق؛ الأمالی؛ ص ۳۸۳.

[12]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج ۴، ص ۵۷۹.

[13]. محمد محمدی ری‌شهری؛ شرح زیارت جامعه کبیره؛ ص 25 و 26.

[14]. صادق حسن‌زاده و محمود طیّار مراغی؛ اسوه عارفان (گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره‌ آیت‌الله قاضی;)؛ ص ۱۳۸.

[15]. رضا مختاری؛ سیمای فرزانگان؛ ص150.

[16]. عبدالله جوادی آملی؛ ادب فنای مقربان؛ ج 1، ص 84 و 85.

[17]. زیارت جامعه کبیره.

[18]. عبدالله جوادی آملی؛ ادب فنای مقربان؛ ج 1، ص 194.

[19]. همان.

[20]. زیارت جامعه کبیره.

[21]. مجادله: 22.

[22]. محمد بن محمد مفید؛ الأمالی؛ ص151.

[23]. شورا: 23.

[24]. محمود بن عمر زمخشری؛ الکشاف؛ ج ۴، ص 220 و 221.

[25]. جواد محدثی؛ عشق برتر؛ ص 15.

[26]. رضا مختاری؛ سیمای فرزانگان؛ ص 182.

[27]. سید محمدحسین حسینی طهرانی؛ مهر تابان؛ ص ۵۶.

[28]. مائده: 3.

[29]. همان.

[30]. زیارت جامعه کبیره.

[31]. همان.

[32]. زیارت جامعه کبیره.

[33]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ‏9، ص 693.

[34]. مشاور اسبق رئیس‌جمهوری آمریکا.

[35]. جمعی از نویسندگان؛ انقلاب چهل ساله؛ ص 50.

[36]. علی باقی نصرآبادی؛ «ولایت و ولایتمداری از دیدگاه شهید مطهری»؛  حصون بهار؛ شماره 15، ص 95.

[37]. مرتضی مطهرى؛ مجموعه ‏آثار؛ ج ‏3، ص 285.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.