یادداشت تبلیغی؛

آثار ولایت‌مداری در زیارت جامعه کبیره

تاریخ انتشار:
زیارت جامعه کبیره، یکی از برترین زیاراتی است که با فرازهای بلندش به جایگاه ائمه اطهار: نظر دارد، زمینه معرفت برتر و عرفان کامل‌تر را فراهم می‌کند و ادب حضور آستان مقربان معصوم: را به زائر می‌آموزد.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۰۰، آثار ولایت‌مداری در زیارت جامعه کبیره.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

مقدمه

زیارت جامعه کبیره، یکی از برترین زیاراتی است که با فرازهای بلندش به جایگاه ائمه اطهار: نظر دارد، زمینه معرفت برتر و عرفان کامل‌تر را فراهم می‌کند و ادب حضور آستان مقربان معصوم: را به زائر می‌آموزد. معارف فراوان، عمیق و گسترده‌ای در این زیارت نهفته است که به تبیین نیاز دارد تا هم مقام حقیقی آن ذوات مقدس روشن شود و هم میزان تأثیر و کارآمدی آنان در همه عوالم وجود و شئون هستی دانسته شود. بر این اساس زیارت جامعه کبیره، یکی از مهم‌ترین ذخایر عالم تشیع در باب امام‌شناسی به شمار می‌رود و یک دوره کامل دانشگاه امام‌شناسی است. از محورهای مهم این زیارت‌نامه، آثار دنیوی و اخروی سه محور «ولایت به معنی محبت»، «ولایت تشریعی» و «ولایت تکوینی» است که در این زیارت‌نامه مطرح شده است. این نوشتار می‌کوشد بعضی آثار دنیوی و اخروی اقسام ولایت اهل‌بیت: را بیان نماید؛ با این تفاوت که این آثار بدون تفکیک اقسام ولایت ارائه شده است.

الف. آثار دنیوی ولایت‌مداری

1. فیض‌رسانی  

«بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ [اللَّهُ‏] وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ، وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلا بِإِذْنِهِ؛ خدا با شما آغاز کرد و با شما ختم می‌کند و به خاطر شما باران فرو می‌ریزد و تنها براى شما آسمان را از اینکه بر زمین فرو افتد، نگاه می‌دارد؛ مگر با اجازه خودش».

خداوند، فیاض مطلق آفریننده نظام هستی است؛ نظامی که در حدوث و بقا، نیازمند فیض بی‌پایان خداوند است. از آنجا که موجودات قابلیت پذیرش این فیض را به صورت مستقیم ندارند، خداوند میان خود و آفریده‌ها، انسان‌هایی را به‌عنوان واسطه فیض در آفرینش و هم در استمرار وجود قرار داده است که از این واسطه‌ها، با عنوان «حجّت» یاد شده است. خداوند هستی و استمرار آن را به حجّت‌های خود بر زمین پیوند زده است: «وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ بِإِذْنِه».

علامه مجلسی; بعد از بررسی برخی روایات چنین نتیجه می‌گیرد: «با اخبار مستفیضه ثابت شده است که همه ائمه اطهار:، وسیله‌های ارتباط بین خالق و حق‌تعالی در افاضه هر گونه رحمت، علوم و کمالات به جمیع خلق هستند و هر چه توسل و اذعان به فضل آنان بیشتر باشد، جوشش فیض خدای متعال بیشتر خواهد بود».[1] بر این اساس است که امام سجاد(علیه السلام) می‌فرماید: «ما کسانی هستیم که به‌واسطه ما آسمان بر فراز زمین نگهداری شده و زمین از هلاک‌ نمودن اهلش منع گردیده است».[2]

برخی می‌اندیشند چرا امام زمان4 ما را رها کرده است و مشکلات ما را حل نمی‌کند، این در حالی است که امام4 تمامی لحظه‌های زندگی ما را در نظر دارد و ما را یاری می‌کند؛  در غیر این صورت ناامنی و بلایای آسمانی، ما را هلاکت می‌نمود. از این روست که امام عصر4 خطاب به مرحوم شیخ مفید; فرمود: «وَ إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ‏ لِمُرَاعَاتِكُمْ‏ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ؛[3] ما همیشه مراعات شما را می‌کنیم و به یاد شما هستیم؛ وگرنه دشواری‌ها و گرفتاری‌ها بر شما فرو می‌ریخت و دشمنان، شما را لگدمال می‌کردند».

آیت‌الله العظمی نائینی; می‌گوید: 

در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روس‌ها و انگلیسی‌ها، فشار و سختی ملت ایران به اوج خود رسید. شبی به امام مهدی4 متوسل شدم و با چشمانی گریان خوابیدم. در عالم رؤیا دیوار بزرگی به شکل نقشه ایران دیدم که در حال سقوط است و عده‌ای زن و بچه زیر آن نشسته‌اند. وضعیت به قدری هولناک بود که در خواب فریاد کشیدم. در این حال، امام زمان‌4 آمد و انگشت مبارکشان را به طرف دیوار گرفت. دیوار سر جای خودش قرار گرفت. ایشان فرمود: «اینجا، خانه شیعه، خانه ماست. می‌شکند. خم می‌شود. خطر هست، ولی ما نمی‌گذاریم سقوط کند؛ نگهش می‌داریم».[4]

نقل است: «یکى از طلاب ... به امام خمینی; عرض مى‌کند که چرا شما در بین صحبت‌هایتان از امام زمان4 کمتر اسم مى‌برید؟ امام; به محض شنیدن این سخن در جا ایستاد و فرمود: «چه مى‌گویى؟ مگر شما نمى‌دانید که آنچه ما داریم، از امام زمان4 است و آنچه من دارم، از امام زمان است و آنچه از انقلاب داریم، از امام زمان4 است ...».[5]

2. ایمان‌افزایی

«السَّلَامُ عَلَى‏... و الْمُخْلِصِينَ فِي تَوْحِيدِ اللَّهِ وَ الْمُظْهِرِينَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِه؛‏[6] سلام بر مخلصان در توحید خدا و آشکارکنندگان امر و نهى خدا ...».

یکی از آثار ولایت‌مداری، افزایش ایمان است؛ یعنی هر اندازه عشق و محبت همراه با معرفت انسان به اهل‌بیت: بیشتر شود، باور معنوی او قوی‌تر خواهد شد؛ زیرا محبت اهل‌بیت: با محبت خدا گره خورده است؛ چنان‌که رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) به اصحاب خود فرمود: «کدام‌‌یک از دستاویزهای ایمان برای چنگ ‌زدن محکم‌تر است؟». عرض کردند: «خدا و رسولش آگاه‌‌ترند». نماز، زکات، روزه و حج، از جمله پاسخ‌هایی بود که برخی اصحاب مطرح کردند، اما حضرت فرمود: «همه آنچه گفتید، ارزش ویژه‌ای دارد؛ ولی مطمئن‌ترین دستاویز ایمان، حب در راه خدا و بغض در راه خدا و دوست ‌داشتن اولیای خدا و بیزاری از دشمنان خداست».[7] بی‌شک ائمه: از اولیای خدا هستند؛ از این رو محبت آنها موجب افزایش ایمان می‌شود. امام علی(علیه السلام) به اصحابش فرمود: «خوشا به حال کسى که محبت ما اهل‌بیت در قلب او رسوخ کرده باشد. ایمان در قلب چنین کسى ثابت‌تر از کوه احد در مکانش خواهد بود و هر کس دوستی ما در دلش جای نگیرد، ایمان در قلبش مانند نمک در آب ذوب خواهد شد». [8]

3. تقوا افزایی

«وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى؛[9] دستورتان، راهنما و سفارشتان، تقواست».

یکی از فضایل کلیدی اخلاقی ­که درآموزه‌های دینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، تقواست. «تقوا» در اصل از ماده «وقایه»، به معنى نگهدارى یا خویشتن‌دارى است؛  از همین روست که امام علی(علیه السلام) «تقوا» را به عنوان دژ نیرومند در برابر خطرات گناه شمرده است: «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ‏ أَنَ‏ التَّقْوَى‏ دَارُ حِصْنٍ‏ عَزِيز؛[10] بدانید اى بندگان خدا، تقوا دژى است مستحکم و غیر قابل نفوذ».[11] بر این اساس تقوا، به معنای نگه داشتن انسان از نافرمانی خداوند، رذایل اخلاقی و تقویت زیرساخت نگرش انسان، (ایمان به مبدأ و معاد) و مهم‌ترین وسیله ارتباطی انسان به خدا (نماز) و خدمت به بندگان خداست:

الم ذلِكَ الْكِتابُ لارَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُون‏؛[12] آن کتاب باعظمتى است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است. [پرهیزکاران] کسانى هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‏] ایمان مى‌آورند و نماز را بر پا مى‌دارند و از تمام نعمت‌ها و مواهبى که به آنان روزى داده‌ایم، انفاق مى‌کنند.‏

عشق به ائمه اطهار:، بهترین وسیله و زمینه برای پاکسازی روح از پلیدی‌ها و تهذیب نفس است؛ زیرا انسان ولایت‌مدار می‌کوشد با بهره‌گیری از امام خویش، تقوا را رعایت کند تا میان او و امامش سنخیت به وجود آید: «وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طِيبا لِخَلْقِنَا [لِخُلُقِنَا] وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً [بَرَكَةً] لَنَا؛[13] آنچه خداوند در پرتو ولایت‌مداری شما به ما ارزانی داشت، [موجب] پاکی طینت ما، پاکدامنی ما و برای تزکیه و تهذیب ماست».

4. پاسداری از دین

«وَ حُجَجا عَلَى بَرِيَّتِهِ وَ أَنْصَارا لِدِينِهِ؛[14] ـ شما را ـ دلایل محکمى بر مخلوقاتش و یاورانى براى دینش قرار داد».

یکی از آثار مهم ولایت، پاسداری از دین است. اهل‌بیت: برای حفظ دین از سه رویکرد سکوت، صلح و قیام بهره بردند. اگر این رویکرد امامان: در پاسداری از دین نبود، ممکن بود ما از دین منحرف شویم: «مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ إِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ؛[15] آن‌که به سوى شما آمد، نجات یافت و هر که نیامد، هلاک شد». از این روست که در این زیارت از اهل‌بیت: به عنوان حافظ دین خدا یاد شده است: «بِمُوَالاتِکمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا».[16]

امامان معصوم: با تأیید دین مردم، به تصحیح عقاید آنها می‌پرداختند. روزی خالد بجلّی، از اصحاب امام صادق(علیه السلام) به خدمت حضرت رسید و گفت: «می‌خواهم دین خود را که بدان پایبندم، برای شما بیان کنم» و سپس عقایدش را بیان کرد. امام(علیه السلام) نیز او را تأیید کرد. وقتی گفت: «و گواهی می‌دهم که خداوند تو را وارث همه ائمه قرار داده است»، حضرت فرمود: «کافی است. سکوت اختیار کن که گفتار حقی را گفتی و دارای عقاید حقی هستی».[17]

این فراز و فرازهای دیگر زیارت جامعه، گویای آن است که باید باورهای دینی‌مان را تقویت و به معارف اهل‌بیت: عمل کنیم؛ همان‌گونه که مردم در عصر ائمه:، به اهل‌بیت: مراجعه می‌کردند و اصول عقاید خود را بر آنان عرضه می‌نمودند. متأسفانه امروزه ما از آموزه‌های دینی فاصله گرفتیم؛ زیرا به دستورات دین و ارزش‌های دینی ـ آنچه مورد نظر اهل‌بیت: است ـ عمل نمی‌کنیم. برای مثال امروزه برخی از دختران، بدحجابی را ارزش، و حجاب را وا پس‌گرایی می‌دانند؛ در حالی که این نگاه، خلاف آموزه‌های اهل‌بیت: و فرهنگ شهادت و شهید است. یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس می‌گوید:

روزی در بیمارستان بودیم که حمله شدیدی صورت گرفت؛ به ‌طوری ‌که از بیمارستان‌های صحرایی هم مجروحان بسیاری را به بیمارستان ما منتقل می‌کردند. اوضاع مجروحان به‌ شدت وخیم بود. در میان همه آنها، وضع یکی از مجروحان بسیار بدتر از دیگران بود. رگ‌هایش پاره پاره شده بود و با اینکه سعی کرده بودند زخم‌هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحان را یکی ‌یکی به اتاق عمل می‌بردیم و منتظر می‌ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکترِ اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت: «او را به اتاق عمل ببرید و برای جراحی آماده‌اش کنید». من آن زمان، چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت‌تر بتوانم مجروح را جابه‌جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می‌شدم تا توی اتاق بروم و چادرم را در بیاورم، مجروحی که چند دقیقه­ای بود به هوش آمده بود؛ به‌ سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده ‌بریده و سخت گفت: «من دارم می‌روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می‌رویم». این را گفت و در حالی ‌که چادرم در مشتش بود، شهید شد. از آن به بعد، در بدترین و سخت‌ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.[18]

5. توسل 

«زَائِرٌ لَکمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِکمْ؛[19] زائر شما هستم، پناهنده به قبر شمایم».

یکی از بحران‌هایی که مردم و به‌ویژه نسل جوان را تهدید می‌کند، ناامیدی است؛ زیرا بسیاری از مردم هنگامی گرفتاری، پناهگاهی ندارند و دچار بحران روحی می‌شوند؛ چنان‌که امروزه صدها هزار جوان از ناراحتی روانی رنج می‌برند. ویلیام جیمز می‌گوید: «مؤثرترین داروی شفابخش نگرانی، ایمان و اعتقاد مذهبی است».[20] بر این اساس، جوان به پناهگاه نیاز دارد تا از سرگردانی و چه کنم‌ها رهایی یابد.

بحران روحی در میان شیعیان و به‌ویژه جوانان کمرنگ است؛ زیرا جوانان شیعی هر گاه با مشکلی برخورد می‌کنند، به اهل‌بیت: متوسل می‌شوند و به زیارت‌گاه‌هایی، مانند زیارت کربلا و زیارت امام رضا(علیه السلام) مشرف و از اهل‌بیت: می‌خواهند که گرفتاری و مشکلات‌شان را رفع نمایند و این، نعمت بزرگی است که خدا به شیعیان داده است. در زیارت جامعه می‌خوانیم: «وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْکرُوبِ؛ به وسیله شما ما را از خواری در آورد و غم‌های غرق کننده را از ما زدود». در قسمت دیگر زیارت می‌خوانیم: «بِکمْ ینَفِّسُ الْهَمَّ وَ یکشِفُ الضُّرَّ وَ عِنْدَکمْ؛[21] و به وسیله شما اندوه را می‌زداید و سختی را برطرف می‌کند».

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدجواد علم‌الهدی می‌گوید:

وقتی مسأله انجمن‌های ایالتی و ولایتی مطرح شد، امام; علاوه بر اینکه اساتید حوزه علمیه را جمع کرد و در این باره با آنها مشورت‌ نمود، ‎نامه‌هایی را برای علمای استان‌ها و شهرستان‌ها نوشت که حوزه علمیه قم را یاری کنند. من هم به اذن امام; مأمور شدم که نامه‌های امام را به آنها بدهم و از آنها بخواهم که مردم را در‌ جریان بگذارند و مصیبت‌های اسلام را بیان کنند. ساعت ده قبل از ظهر که‌‎ ‎‌برای وداع به محضر ایشان شرفیاب شدم، نامه‌ها را به من لطف کرد و فرمود: «‌شما قبل از اینکه با هر کس ملاقات کنید، اول مشرف شوید به حرم مطهر ثامن‌الحجج علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) و از زبان من به آن حضرت بگویید: آقا کار بسیار عظیم و‌‎ ‎‌مسأله خطیری پیش آمده و ما وظیفه دانستیم که قیام و حرکت کنیم؛ چنان‌چه مرضی شماست، ما را تأیید کنید».[22]

برخی از عالمان اهل‌سنت نیز به امام رضا(علیه السلام) متوسل می‌شدند. ابن‌حِبان می‌گوید: «بارها به زیارت قبر علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) رفتم و در مدتی که در طوس بودم، هر وقت مشکلی بر من عارض می‌شد؛ به زیارت قبر آن حضرت می‌رفتم و از خداوند می‌خواستم که مشکلم را برطرف کند. الحمدلله مشکلم برطرف می‌شد. این را مکرر امتحان کردم و نتیجه گرفتم».[23]

ب. آثار اخروی ولایت مداری

1. شفاعت

«عِنْدَ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ الْجَاهُ‏ الْعَظِيمُ‏ وَ الشَّأْنُ‏ الْكَبِيرُ وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ؛[24] برای شما حضرات معصومین در نزد خداست آبروى عظیم و شأن کبیر شفاعت پذیرفته».

یکی از عنایات خداوند به اهل‌بیت:، اعطای حق شفاعت است. منشأ این عنایت، آن است که اهل‌بیت: با عبودیت و بندگی، زمینه قرب الهی را برای خود فراهم می‌کنند و خداوند نیز به ایشان حق شفاعت عطا می‌کند؛ از این رو آنان کسانی را شفاعت می‌کنند که واجد شرایط شفاعت باشند. در واقع شفاعت، نیازمند نوعی ارتباط معنوی میان شفاعت‌کننده و شفاعت‌شونده است و انسانی که به شفاعت امید دارد، گفتار و رفتار اهل‌بیت: را الگو قرار دهد تا شایستگی لازم را برای شفاعت را کسب کند؛ چنان‌که استاد مطهری; می‌نویسد:

اگر فرضاً هیچ دلیل نقلى بر شفاعت در دست نبود، ناچار بودیم از راه عقل و براهین قاطعى از قبیل برهان امکان اشرف و نظام داشتن هستى، به آن قائل شویم ... خوشبختانه قرآن کریم ما را در اینجا نیز رهبرى فرموده است؛ با ضمیمه کردن روایات اسلامى، خصوصاً با توجه به آنچه در روایات معتبر و شامخ شیعه در باب ولایت کلیه رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار: و مراتب ولایت در طبقات پایین‌تر اهل ایمان رسیده است؛ چنین استنباط مى‌کنیم که وسیله مغفرت تنها یک روح کلى نیست؛ بلکه نفوس کلیه و جزئیه بشرى با اختلاف مراتبى که دارند، هر کدام سهمى از شفاعت دارند و این، یکى از مهم‌ترین معارف اسلام و قرآن است که تنها در مذهب مقدس شیعه به وسیله ائمه اطهار: و شاگردان مکتب آنها خوب توضیح داده شده است؛ از این رو از افتخارات این مذهب شمرده مى‌شود.[25]

در زیارت جامعه می‌خوانیم:

اللَّهُمَّ إِنِّي لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَخْيَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِي فَبِحَقِّهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِي زُمْرَةِ الْمَرْحُومِينَ بِشَفَاعَتِهِمْ؛[26]خدایا اگر من شفیعانى را به درگاه تو نزدیک‌تر از محمد و اهل‌بیتش، آن خوبان و پیشوایان و نیکان مى‌یافتم، آنها را شفیعان خود قرار می‌دادم؛ پس به حق‌شان که براى آنان بر خود واجب کرده‌اى، مرا در گروه عارفان به آنها و آشناى به‏ حق‌شان و در شمار رحم‌‏شدگان به شفاعت آن بزرگواران وارد کن.

2. ورود به بهشت

«مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ وَ مَنْ خَالَفَكُمْ فَالنَّارُ مَثْوَاه؛[27] هر کس که از شما ائمّه هدی پیروی کند، جایگاه او بهشت خواهد بود».

یکی از آثار ولایت، ورود انسان به بهشت است؛ بهشتی که برخی انسان‌ها به دلیل عدم پذیرش ولایت ائمه:، از محرومیت آن در هراسند؛ چنان‌که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «آگاه باشید که هر کس بر دشمنی آل‌محمد(صلی الله علیه و آله) بمیرد، روز قیامت در حالی محشور می‌شود که در پیشانی او نوشته شده نا‌امید از رحمت الهی است».[28]

ولایت‌مداران انتظار دارند که خداوند بهشت را نصیب آنان کند؛ زیرا در قرآن تصریح شده است: «وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِساب‏؛[29] و هر کس که کار شایسته‌اى انجام دهد، در حالى که مؤمن باشد، پس آنان وارد بهشت مى‌شوند و در آن روزى بى‌حسابى به آنها داده خواهد شد». بنابراین ولایت‌مداری، از مصادیق مهم عمل صالح است و انسان را به سوی آن سوق می‌دهد.

3. محشور شدن با اهل‌بیت:

«وَ يَهْتَدِي بِهُدَاكُمْ وَ يُحْشَرُ فِي زُمْرَتِكُمْ؛[30] به هدایت شما، هدایت مى‌جویند و در گروه شما محشور می‌شوند».

ورود به بهشت، امتیاز بزرگی است که خداوند نصیب ولایت‌مداران نموده است؛ اما محشور شدن با آنان، مقام بسیار بزرگ و نعمتی بی‌بدیل است که خدا آن را به شیعیان هدیه کرده است. در برخی احادیث آمده است که روز قیامت، حضرت زهرا3 شیعیان را شفاعت می‌کند. آنان که مورد شفاعت قرار گرفته‌اند، از خدا می‌خواهند که قدرشان در آن روز معلوم گردد، به آنان خطاب می‌شود: «برگردید و بنگرید. هر کس به خاطر محبت فاطمه3 شما را دوست داشته یا به شما طعام و لباس داده و آب نوشانده یا از آبروی شما دفاع کرده، دست او را بگیرید و وارد بهشت سازید».[31] این امر نشان‌دهنده ارزش این محبت و اثربخشی آن در قیامت است.

برید بن معاویه عجلی می‌گوید:

نزد امام باقر(علیه السلام) بودم که ناگاه شخصی که پیاده از خراسان برای ملاقات آن حضرت آمده بود، وارد شد. دو پای خود را که ترکیدگی و شکاف برداشته بود، برای نشان دادن بیرون آورد و عرض کرد: «به خدا قسم، چیزی جز محبت شما اهل‌بیت مرا به این کار وا نداشت و دوستی شما باعث شد که این راه طولانی را پیاده بیایم». امام باقر(علیه السلام) فرمود: «به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست بدارد، خداوند تبارک و تعالی او را با ما محشور گرداند و آیا دین، چیزی جز محبت است؟».[32]

نگارنده: حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا انصاری

فهرست منابع

ابن‌حبان، محمد؛ الثقات؛ چاپ اول، حیدرآباد: دایرة المعارف العثمانیه؛ 1973 م.
احمدی،‌ سید اصغر؛ شمیم عفاف؛ چاپ اول، قم: بوستان کتاب، 1399 ش.
باقی اصفهانی، محمدرضا؛ عنایات حضرت مهدی4 به علما و طلاب؛ چاپ سوم، قم: نصایح، 1383 ش.
طبرسی‌، احمد بن علی؛ الإحتجاج؛ تصحیح محمدباقر خرسان؛ چاپ اول، مشهد: نشر مرتضی، 1403 ق.
جوادی آملی، عبدالله؛ ادب فنای­ مقربان؛ چاپ پنجم، قم: مرکزنشر اسراء، 1356ش.
رجایی، غلامعلی؛ برداشت‌هایی از سیره امام خمینی;؛ تهران: مؤسسه انتشارات و نشر آثار امام خمینی;، 1392 ش.
شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهج‌البلاغة؛ تصحیح صبحی صالح؛ چاپ اول، قم: نشر هجرت، 1414 ق.
صدوق، محمد بن علی؛ كمال الدين و تمام النعمة؛ چاپ دوم، تهران: اسلامیه، 1395 ق.
طبری، جعفر بن ابی‌القاسم؛ بشارة المصطفى لشيعة المرتضى؛  چاپ دوم؛ نجف: مکتبة حیدریه، 1383 ق.
طوسی، محمد بن حسن؛ امالی؛ چاپ اول، قم: الثقافه، 1414 ق.
کشی، محمد بن عمر؛ اختیار معرفه الرجال؛ چاپ اول، مشهد: مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، 1409 ق.
کلینی، محمد بن یعقوب؛ الكافی؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق.
مجلسی، محمدباقر؛ بحارالأنوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.
مختاری، رضا؛ سیمای فرزانگان؛ چاپ بیست و ششم، قم: بوستان کتاب، 1397ش.
مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار؛ تهران: انتشارات صدرا، 1369ش.
مکارم شیرازی،‌ ناصر؛ تفسير نمونه؛ چاپ دهم،تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1371 ش.
نشریات

آذربایجانی، مسعود؛ «توجیه ایمان از دیدگاه ویلیام جیمز»؛ فصلنامه پژوهش‌های فلسفی کلامی؛ سال پنجم، شماره 3، پیاپی  19، بهار 1383، ص 16 – 3.

[1]. عبدالله جوادی آملی؛ ادب فنای­ مقربان؛ ج 1، ص22- 21.

[2]. محمد بن علی صدوق؛ كمال الدين و تمام النعمة؛ ج ‏1، ص 207.

[3]. احمد بن علی طبرسی؛ الإحتجاج؛ ج ‏2، ص 497.

[4]. محمدرضا باقی‌اصفهانی؛ عنایات حضرت مهدی4 به علما و طلاب؛ ص ۳۱۵.

[5]. رضا مختاری؛ سیمای فرزانگان؛ ص 151.

[6]. زیارت جامعه کبیره.

[7]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج ‏2، ص 126.

[8]. محمد بن حسن طوسی؛ الامالی؛ ج ۱، ص 48.

[9]. زیارت جمعه کبیره.

[10]. محمد بن حسین شریف الرضی؛ نهج‌البلاغة؛ ص221.

[11]. ناصر مکارم شیرازی؛ تفسير نمونه؛ ج ‏1، ص 79.

[12]. بقره: 2.

[13]. زیارت جامعه کبیره.

[14]. همان.

[15]. همان.

[16]. همان.

[17]. محمد بن عمر کشی؛ اختیار معرفه الرجال؛ ص 422.

[18]. سید اصغر احمدی؛ شمیم عفاف؛ ص 21 و 22.

[19]. زیارت جامعه کبیره.

[20]. مسعود آذربایجانی؛ «توجیه ایمان از دیدگاه ویلیام جیمز»؛ فصلنامه پژوهش‌های فلسفی کلامی؛ شماره 19، ص 10.

[21]. زیارت جامعه کبیره.

[22]. غلامعلی رجایی؛ برداشت‌هایی از سیره امام خمینی;؛ ج 3، ص 36 و 37.

[23]. محمد بن‌حبان؛ الثقات؛ ج 8، ص 456.

[24]. زیارت جامعه کبیره.

[25]. مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار‏؛ ج ‏1، ص 260.

[26]. زیارت جامعه کبیره

[27]. همان.

[28]. جعفر بن ابی‌القاسم طبری؛ بشارة المصطفى لشيعة المرتضى؛ ص197.

[29]. غافر: 40.

[30]. زیارت جامعه کبیره.

[31]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالأنوار؛ ج ‏7، ص 52.

[32]. همان، ج ‏27، ص 95.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.