اوقات عزیزت چگونه می گذرد؟

تاریخ انتشار:
تفریح می کنم. مطالعه غیر درسی می کنم، به بطالت و بیکاری می گذرانم، برنامه خاصی ندارم. ورزش می کنم، اصلاً وقت فراغت ندارم. مگر طلبه فراغت دارد؟
اوقات فراغت تابستانی

پایگاه اطلاع رسانی بلاغاوقات عزیزت چگونه می گذرد؟

تفریح می کنم. مطالعه غیر درسی می کنم، به بطالت و بیکاری می گذرانم، برنامه خاصی ندارم. ورزش می کنم، اصلاً وقت فراغت ندارم. مگر طلبه فراغت دارد؟

جواب هایی که در سؤال از نحوه گذران اوقات فراغت داده می شود متنوع است و هر کس مطابق با تصوری که از اوقات فراغت دارد برای خود برنامه ریزی می کند. اما آیا تا به حال این سؤال را پی گرفته ایم که این اوقاتی که برای ما به وجود آمده یا درباره نحوه گذراندن آن از ما می پرسند، فراغت از چه چیزی است که برای ما حاصل شده است؟ آیا درباره معانی اوقات فراغت، کارکردهای آن، آسیب های بی توجهی به آن فکر کرده ایم؟ مطالعه درباره آن داشته ایم یا حداقل پیش آمده که پیش یا پس از مباحثه، درسی درباره این موضوع با هم بحثمان صحبت کنیم؟ هیچ پیش آمده که از پنجره روایات و تأملات متفکرین و اندیشمندان اسلامی و غربی قضیه را رصد کنیم و ظرفیت هایی که آنها برای این مسئله بر شمردند را بررسی کنیم؟ آیا درباره اینکه سهم اوقات فراغت هدفمند در رشد شور و نشاط علمی و عملی در میان طلاب چقدر است، تأمل کرده ایم؟

این بحث، گسترده و دامنه دار است و سؤالات زیادی حول محور این مقوله مطرح است که بیان این پرسش ها و پاسخ ها، مجالی گسترده و کارشناسی دقیق می طلبد که ما از هر دو بی بهره ایم، اما تصور می کنم که در این مجال و با این بضاعت می توان تأملاتی را درباب این مسئله مطرح کرد تا شاید دیگرانی که این تأملات را حق می دانند و جدی می گیرند و البته دستشان به جایی می رسد مجال و محیط فضای کارشناسی عمیق و دقیقی را مهیا کنند تا از این ابزار به خوبی بهره برداری شود.

مروری بر تعاریف اوقات فراغت

اگر موافقید نگاهی گذرا به تعاریفی که از اوقات فراغت مطرح شده داشته باشیم.

اوقات فراغت زمانی است که د رآن فرد فرصت انتخاب می یابد.

اوقات فراغت زمانی است برای فعالیت های اختیاری، جدای از وظایف علمی، شغلی، اجتماعی، خانوادگی و...

اوقات فراغت مدت زمانی است که پس از انجام کار روزانه و وظایف و مسئولیتها باقی می ماند.

اوقات فراغت، فعالیت های خاصی است مانند دیدن تلویزیون، مطالعات غیر درسی، ورزش، صرف غذا، با خانواده بودن و...

اوقات فراغت عبارت است از ایام خاص و تعطیلی از کار و درس. مانند روزهای عید، روزهای عزاداری، جمله، تابستان، ماه رمضان و...

فرهنگ عمید: فراغت در فارسی به معنای آسودگی و آسایش و آسودگی از کار و شغل است. فرد در این اوقات می خواهد به اشتغالی بپردازد که با کمال میل به آنها علاقه نشان می دهد، خواه به منظور استراحت، خواه برای ایجاد تنوع.

اوقات فراغت تمایلی روحی و عقلی است و البته از لوازم روح است و نه نتیجه اجتناب ناپذیر وقت های اضافی و بیکاری.

ملاحظه کردید که تعاریف و دیدگاه ها درباره اوقات فراغت متنوع است. این مطلب نشان می دهد که تا به حال نگاه راهبردی و دقیقی از سوی مسئولان فرهنگی کشور به مقوله اوقات فراغت نشده است و سندی درباره این مسئله وجود ندارد که اگر کسی خواست این بحث را بشناسد و مطابق فرهنگ دینی و البته ملی خود برای این اوقات برنامه ریزی کند نگاه واحد و البته جامعی را بیابد. البته شاید کمی بی انصافی باشد اگر بگویم اصلاً سندی وجود ندارد.

در جایی خواندم که اروپایی ها از طفولیت برای اوقات فراغت فرزندان خود به عنوان کسانی که قرار است آینده جامعه را رقم بزنند، برنامه ریزی می کنند و ضمن ایجاد شور و نشاط و ابتکار و خلاقیت، آموزش هایی را نیز تلویحاً به آنان القا،می کنند. آموزش هایی که در آینده می تواند توانایی های او را شکوفا کند یا شغل دوم او برای امرار معاش باشد یا اینکه زمان های فراغت او را به شیوه ای هدفمند و سودمند پر کند. البته شاید نقدهایی بر این آموزش و پرورش آنها وارد باشد اما در نگاه امام سجاد (ع) به مسئله اوقات فراغت که دیگران قلتی ندارید. ایشان در بخشی از دعای مکارم الاخلاق می فرماید: بار الها اوقات فراغت مرا در راستای هدف خلقتم قرار بده.

نگاه اروپایی ها به هدف خلقتشان این است و مطابق آن هم برنامه ریزی می کنند، اما آیا ما نیز مطابق با عقاید مان درباره هدف خلقت برای این اوقات یا حتی اوقات غیر فراغتمان برنامه ریزی کنیم؟

اوقات فراغت به معنای بیکاری نیست. یعنی اینگونه نیست که چون در این اوقات فرد کار خاصی را برای انجام ندارد، آن را نوعی بیکاری و معطّلی تلقی کنم. دراین اوقات کارهای متعددی می توان انجام داد که هدف از آنها کسب آرامش است و نه تنها آسایش .

در زمان فراغت، فرد کاری را از روی اجبار انجام نمی دهد، بلکه با رضایت خاص و با علاقه مشغول فعالیت می شود و البته نه برای اهداف مادی بلکه برای رشد و تعالی خود و جامعه اش و اهداف معنوی فردی و اجتماعی و آماده شدن برای خدمت.

کمی شعاری شد ؛ نه؟!

باید نگاه ها به اوقات فراغت از یک زمان بی مصرف و معطل و بدون بهره تبدیل شود به یک زمان و فرصت برای تربیت های غیر رسمی. تربیت نیروهای آینده جامعه و حتی نیروهای بالفعل که برای ادامه وظایف خود به تأمل، تدبر، نشاط و آرامش نیاز دارند.

در جایی خواندم که ارسطو گفته است: «اوقات فراغت یعنی اینکه ما از ساعات کار و تلاش، برای تأمین معاش فارغ شده باشیم و بتوانیم راجع به مسائل مهم ترشخصی یا اجتماعی فکر کنیم.

مرحوم شهید بهشتی نیز در یکی از سخنرانی های خود بر این نکته تأکید می کند و می گوید: « آدم تفریح را به این منظور بکند که قوای تازه به دست بیاورد و تازه نفس شود برای میدان های جدی زندگی... اصولاً تفریح یکی از نیازهای زندگی است. «یا د رجای دیگر اوقات فراغت را فرصت برای تدبر، آرامش، کسب روحیه، دقت در اطراف و برقراری ارتباط با دیگران و شناخت نیازها می داند.

کانت هم به این عرصه واردشده و در جایی گفته است: «آدمی در اوقات فراغت خویش،گاهی بیشتر از سایرفرصت های زندگی خود می آموزد» تصور می کنم که اگر این عبارات از امام سجاد (ع)، شهید بهشتی (ره) کانت، ارسطو و دیگرانی که در این باره صحبت کرده اند را کنار هم قرار دهیم، می توانیم به یک نتیجه مطلوب درباره این اوقات و ظرفیت های آن برسیم.

نگاهی به کارکردهای این اوقات

فراغت از دغدغه های روز مره و تکراری و توجه به اهداف و توجه به اهداف خلقت و زندگی سبب ایجاد انگیزه و شور و نشاط برای ادامه مسیر است و پیامدهایی را به دنبال دارد مانند: رفع خستگی جمعی، سلامت روحی و روانی، رشد و تقویت کارایی و بهره وری، ایجاد روحیه برای ادامه مسیر، رشد فردی و اجتماعی، ایجاد ارتباط ارزنده فرد با اجتماع ایجاد پیوند عمیق عاطفی بااطرافیان و آثار دیگری که در پی دارد. اما شاید به این نکته کمتر توجه شده که مهمترین کارایی این اوقات می تواند فرهنگ سازی، هویت سازی، نقش دهی و ایجاد سمت و سوی مناسب در بین افرادجامعه با توجه به توانایی ها، وظایف، نیازها و استعدادهای افرادباشد.

روحانیت به عنوان رکن اصلی فرهنگ سازی و مسائل فرهنگی در کشور تا چه اندازه توانسته از این عنصر برای افراد جامعه یا حتی نیروهای درون خود بهره بجوید و چقدر توانسته به قول حضرت زین العابدین (ع) از این اوقات در مسیر هدفمند خلقت بهره برداری کند.

اگر بخواهیم درباره این متولد بیشتر صحبت کنیم همان طور که گفتم مجال و تخصص بیشتری را می طلبد و تصور می کنم که برای بیان یک دغدغه همین مقدار کافیبود. این سطور را با روایاتی از امام محمد باقر(ع) به پایان می برم. که بهترین ختم کلام است.

اجتهدوا فی ان یکون زمانکم اربع ساعات:

باعة لمناجاة الله و ساعة لامر معاش و ساعة لمعاشرة الاخوان و الثقاة الذین

یعرفونکم عیوبکم و یخلصون لکم فی الباطن و ساعأ تخلون فیها للذاتکم فی غیر محرم و بهذه الساعة تقدرون علی الثلاث ساعات. (تحف العقول. ص 307)

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.