هادی لقبی برازنده برای پیشوای یازدهم

تاریخ انتشار:
امام هادی علیه السلام دهمین پیشوای شیعیان است. متوکل عباسی برای زیر نظر داشتن امام علیه السلام، ایشان را به سامرا آورد. موقعیت سامرا به گونه ای بود که امام همواره تحت نظر بود و رفت وآمدها و ملاقات هاى حضرت توسط مأموران خلیفه کنترل مى گردید؛ اما امام هادی
میلاد امام هادی

پایگاه اطلاع رسانی بلاغهادی لقبی برازنده برای پیشوای یازدهم

ائمه اطهار علیهم السلام با دارا بودن جامع ترین و کامل ترین صفات انسانی، بهترین الگو برای انسان های امروزی می باشند. بنابراین آشنایی با زندگی نامه ی این بزرگواران، بهترین راه برای فراگیری راه و رسم زندگی صحیح و اسلامی می باشد.
امام هادی علیه السلام دهمین امام شیعیان است که در پانزدهم ذیحجه سال 212 هجرى قمری در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا» دیده به جهان گشود. [1] پدر ایشان امام جواد علیه السلام و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه است. [2]
مشهورترین القاب امام دهم، «نقى»، «هادى»، «نجیب»، «مرتضی» و« امین» است و کنیه ایشان «ابوالحسن» می باشد.[3]
از آن جایی که این امام بزرگوار هدایت کننده مردم به سوی خیر و نیکی، هادی گمراهان از ضلالت و هدایت گر دلدادگان و دلسوختگان به سوی خداوند بود، از میان القاب فراوان ایشان، لقب هادی درخشندگی و برجستگی خاصی داشت.
امام هادی علیه السلام بعد از امام جواد علیه السلام دومین امامی است که در سن کودکی به امامت رسید. ایشان در سال 220 هجرى قمری پس از شهادت پدر گرامیش[4] بر مسند امامت نشست و در این هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال و عمر شریفش 41 سال بود و در سال 254 در شهر سامراء به شهادت رسید.

برخی از ویژگی های کم نظیر امام هادی علیه السلام
1)هدایت گری: 
دوران حکومت عباسی یکی از سخت ترین دوران ها برای امامت ائمه اطهار علیهم السلام بود زیرا حاکمان مستبد و ستمگر آن ها، نه تنها با ایجاد جوی متشنج و فاسد جلوی فعالیت امامان شیعه را می گرفتند بلکه با اعمال محدودیت های شدید مانند زندان و زیرنظرگرفتن دائمی حضرات معصومین علیهم السلام، ارتباط مردم با ایشان را قطع کرده و مانعی جدی برای انتشار معارف الهی بودند. یکی از حربه های آنان که با شکست سنگینی نیز مواجه شد نقشه ی شست و شوی فکری امام هادی علیه السلام در دوران کودکی بود. بدین جهت، از عالم‌ترین دانشمندان شهر مدینه کمک گرفتند تا به بهانه تعلیم و تربیت امام، او را در صریا زندانی کنند و مانع ارتباط مردم با او شوند، اما در اندک زمانی امام هادی علیه السلام آن چنان بر او اثر گذاشت که این عالم مدنی به نام عبدالله جنیدی، به عظمت او اعتراف کرد و در نهایت به امامت وی اعتقاد یافت.
محمد بن سعید گوید: روز جمعه عبدالله جنیدی را دیدم. به او گفتم: آن غلام هاشمی که تربیتش را به عهده گرفته‌ای، چه می‌گوید؟ او نگاه تندی به من کرد و گفت: کودک می‌گویی و شیخ هاشمی نمی‌گویی؟ تو را به خدا سوگند می‌دهم، آیا داناتر از من در مدینه سراغ داری؟ گفتم: نه.گفت: به خدا سوگند، گاه سخنی به او می‌گویم و به نظر خودم تلاش بسیاری کرده‌ام، امّا به گونه‌ای به من پاسخ می‌دهد که از او استفاده می‌کنم. مردم نیز گمان می‌کنند که من به او می‌آموزم، در حالی که به خدا سوگند، من از او بهره می‌برم.
محمد بن سعید گوید: سخن او را نشنیده گرفتم و در وقت دیگری او را ملاقات کردم و از حال آن حضرت پرسیدم و اظهار داشتم: حال آن جوان هاشمی چگونه است؟ در پاسخ به من گفت: از این سخن بگذر. سوگند به خدا که او بهترین فرد روی زمین است و او برترین کسی است که پروردگار آفریده است. او گوید: پس از گذشت چند روز بار دیگر جنیدی را در حالی ملاقات کردم که هدایت یافته و به امامت امام هادی علیه السلام اعتقاد پیدا کرده بود.[5]

2) انتخاب شیوه ای نو در امامت: انتخاب بهترین و کارآمدترین روش در شرایط سخت و طاقت فرسای  آن زمان، یکی از زیباترین و جالب ترین حوادث دوران امام هادی علیه السلام می باشد. از مهم ترین فعالیت های ایشان می توان این موارد را برشمرد:
الف- تعیین وکلا: بهترین روش برای تبلیغ و تبیین مفاهیم ذهنی، روش چهره به چهره و حضوری است؛ اما محدودیت ها و نظارت های سرسختانه حاکمان عباسی، امام علیه السلام را بر آن داشت تا با ابداع شیوه ای جدید پاسخ گوی نیاز پیروان و شیعیان باشد. ایشان با انتخاب نمایندگان و وکلایی از طرف خود در شهرهای مختلف و معرفی آن ها به مردم شبکه ای را بین شیعیان ایجاد کردند تا از این طریق ارتباطشان با شیعیان برقرار بوده و وظایف امامت به خوبی محقق شود. هدف اصلى این شبکه ارتباطی جمع آورى خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا، و تحویل آن به امام، و نیز پاسخگویى امام به سؤالات و مشکلات فقهى و عقیدتى شیعیان و توجیه سیاسى آنان توسط وکیل امام بود. این شبکه کاربرد مؤثرى در پیشبرد مقاصد امامان داشت.
ب- حمایت از پیروان حقیقی و مخلص و ارجاع به آنان: داشتن پیروانی حقیقی ومخلص بهترین پشتوانه برای اجرای یک کار جهادی و انقلابی است. امام هادی علیه السلام نیز به عنوان رهبر شیعیان با نگاهی حکیمانه و هدفی هوشمندانه با احترام و تکریم و تعظیم این پیروان حقیقی، ضمن معرفی آنان به مردم و ارجاع مردم به آن ها، سعی داشتند زنجیره های این شبکه ی ارتباطی را محکم تر کنند. نمونه هایی از این تلاش ها در تاریخ آمده است:
ابوحماد رازی می‌گوید خدمت امام علی النقی علیه السلام رسیدم و از او درباره برخی از مسائل حلال و حرام پرسیدم. هنگام وداع، آن حضرت به من فرمود: ای حماد! در ناحیه‌ای که هستی، اگر چیزی در امر دینت بر تو مشکل شد، از عبدالعظیم حسنی بپرس و سلام مرا هم به او برسان.[6]
همچنین شخصی  از امام هادی علیه السلام پرسید: گاهی اوقات نمی‌توانم به خدمت شما برسم؛ در این صورت کلام چه کسی را بپذیریم و از چه کسی اطاعت کنیم؟ امام علیه السلام در پاسخ آن ها فرمود: ابوعمرو که ثقه و امین است، هر چه به شما بگوید، از طرف من به شما می‌گوید.[7]
ج- نامه نگاری:  در شرایطی که امام علیه السلام تحت مراقبت شدید عباسیان بودند و خفقان وحشتناکی بر جامعه حاکم بود بهترین روش برای بیان معارف الهی و تعیین ملاک های صحیح، نامه نگاری بود. امام هادی علیه السلام با استفاده از این طریق، علاوه بر تحکیم ارتباط خود با پیروان، احکام و مسائل مورد نیاز شیعیان را تبیین می کردند. نام برخی از نویسندگان و موضوع نامه که با پاسخ امام علیه السلام همراه بوده است از این قرار می باشد: ابراهیم بن محمد بن عبدالرحمن همدانی، درباره وضو پس از غسل جمعه؛[8] سلمان بن حفص مروزی، درباره سجده شکر؛[9] علی بن محمد بن سلیمان، درباره قضای نماز شخص بیهوش؛[10]

3) نگارش زیارت نامه ای بی بدیل: شاید اوج فعالیت فرهنگی و تربیتی امام هادی علیه السلام در زمان حیاتشان، نگارش زیارت نامه ای باشد که از جمیع جهات فوق العاده و بی نظیر است. امام هادی علیه السلام با ارائه زیارت جامعه کبیره، ضمن معرفی فرهنگ و معارف الهی  به امت اسلامی، معارف عمیق توحیدی و ولایی را در پوشش بیان فضائل انسان کامل مطرح می فرمایند. یکی از مهم ترین ویژگی های این زیارت بیان آداب سخن گفتن با حضرات معصومین علیهم السلام هنگام زیارت آنان است. در این زیارت، با اشاره به جایگاه امامان در اسلام، تصریح می‌کنند که آنان کلید هدایت و گواهان در دین هستند.
از دیگر زیارات بر جای مانده از امام هادی علیه السلام، زیارت غدیر است که در آن خصوصیات و ویژگی های حضرت علی علیه السلام و حادثه ی غدیر ذکر شده است.

پی نوشت
[1] الارشاد، ص327
[2] اعلام الوری، ص355
[3] اعلام الوری، ص355
[4] الارشاد، ص297
[5] ترجمه اثبات الوصیه، ص431
[6] منهاج التحرک عند الامام الهادی، ص146
[7] حیاة الامام الهادی، ص148
[8] استبصار ، ج 1، ص126
[9] کافی، ج3،ص315
[10] تهذیب الاحکام، ج3،ص303

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.