شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
سروش رحمت به لب منادیست
مـژده کـه میـلاد امام هـادیست
ملک وجود گلشن چشم جواد روشن
صل علی محمّد، امام هادی آمد
این پسـر جواد اهلبیت است
این ثمـر جـواد اهلبیت است
علی، علی چارم ابــنالرضـــای دوم
صل علی محمّد، امام هادی آمد
امشب شب شادی اهلبیت است
ولادت هـــادی اهـــلبیـت اســت
چشم و چراغ احمد عزیــز سـه محمّـد
صل علی محمّد، امام هادی آمد
این شمـع جمع محفل اولیـاست
دهــم وصــی خاتــم الانبیـاست
هست همه ولایش جـان همـه فدایش
صل علی محمّد، امام هادی آمد
سـروش رحمت ز خـدا رسیده
نــور ولایـت همــه جــا دمیـده
ملک خدا بهارش کعبــه دل مــزارش
صل علی محمّد، امام هادی آمد
اگــر چـــه لیلـــۀ ولادت اوســت
لطف وکرم همیشه عادت اوست
امام رحمت است این تمام حجت است این
صل علی محمّد، امام هادی آمد
ای دُر نــاب نـُـه یــمِ ولایــت
ای یـم جـود و کـرم و عنـایت
رو به سوی تو آرم همین بود شعارم
صل علی محمّد، امام هادی آمد
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
امشب بشیر از جـانب حـی تعالی آمده
گویدکه یاسینی دگر از صلب طاها آمده
یــا کوثـــری از دامــن ام ابیهــــا آمـــده
چــارم علـی در مجمع اولاد زهــرا آمـده
از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده
نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم
کهف التقی،بـدرالشرف، نورالهدا، ابنالرضا
رخ رحمـه للعالمیـن هیبت علـــی مرتضی
قرآن از پـا تـا بـه سـر توحیـد از سر تا به پا
هردیده بر او یک حرم هردل براو یک سامرا
هـم وجـه ذات کبریـــا هـم نجل ختمالانبیا
آیینۀ حسن قدم بگذاشت در عالم قد
از آیــۀ «اللهُ نور» افکنـده گل سیمــای او
نام دل آرایش علــی، قلب محمّد جای او
درچشم عرش کبریا پیداست جای پای او
دل،حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او
جود و کرم،بذل وعطا،یک قطره ازدریای او
عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم
چشم عطا بردرگه وچشم کرم بردامنش
یعقوبهـا بینـا شونـد از نفخـۀ پیراهنش
نـور الهـی در دلش روح محمّــد در تنش
قـرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش
شیرین دعای جامعه ازمنطق شورافکنش
بیـن زیارات دگر این جامعه گشته علم
باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره
مـرغ دلم دائـم زنــد پــر در هــوای سامره
تا چهـره بگذارم شبی بر جایجای سامره
سعی وصفا و مروهام باشد صفای سامره
ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامرا
هر چند دائم خویش را بینم کنار آن حرم
ای آفتـاب شهــر دل روی جهــان آرای تو
ای گشته زیبایی خجل ازطلعت زیبای تو
روی خدا را اهـل دل دیدند در سیمای تو
نـور خـدا میتابد از سـرداب سامـرای تو
دُر کـرامت ریختــه از لعـل گوهــر زای تو
در زیر بارِ منتت پشت فلک گردیده خم
تو وجـه حــی داوری یابنالجواد ابنالرضا
تو احمدی تـو حیدری یابنالجواد ابنالرضا
توجسم ایمان راسری یابنالجوادابنالرضا
تو روح را بـال و پــری یابنالجواد ابنالرضا
از هرچه گویم برتـری یابنالجواد ابنالرضا
چون مینگارم وصف تو در دست میلرزد قلم
من عبد بیپا و سرم اما سر و سرور تویی
ساحل تویـی دریا تویـی کشتی تویـی لنگــر تویی
گم گشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی
علم وکمال وفضل راگردون تویی محورتویی
لب تشنگان نور را ساقی تویی ساغر تویی
باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم
تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت میکنی
تو دوستان خویش را مست ولایت میکنی
در گیرودار حشر، هم از ما حمایت میکنی
برخصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند
برما عنایت نـه! که لطف بینهایت میکنی
ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم
ای داده ذات حق تـو را بـر خلق عالم برتر
جــد امــام منتظــر! بـاب امــام عسکری!
جوشد ز تیغ مهدیات نور عدالتگستری
از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری
«میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهرپروری
باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دمبهدم
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
یـا سیــدی یـا سیــدی ایها الهادی
خوش آمدی خوش آمدی ایهاالهادی
تو نجل پاک مرتضایی تو دومین ابن الرضایی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
خیرالورا خیرالعباد ایهاالهادی
نور دو دیدۀ جواد ایهاالهادی
آینۀ حسن و جمال احمد چهارمین علی پس ازمحمّد
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
مرغ دل اهـل ولا پر زند سویت
بوسۀ حضرت جواد بر گل رویت
تو آفتاب«سرّ من رآیی» آینــۀ جمــال کبریــایی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
به خلق وخویت صلوات یوسفزهرا
به مـاه رویت صلــوات یوسفزهرا
ای حرم تو کعبۀ دل ما نام خوشت چراغ محفل ما
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
حسن بنازد که تویی پدرش مولا
جواد بالد کـه تویی پسرش مولا
تو جدِّ پاک صاحبالزمانی تو در زمین امام آسمانی
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
بهشت حضرت جواد فیض دیدارت
بــال و پــر فرشتگان فـرش زوارت
ما همه دل بر حرم تو بستیم بندۀ جود و کرم تو هستیم
ابن الرضا عید میلادت مبارک
ابن الرضا عید میلادت مبارک
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
ماه رجب بعد جمادی آمد
بـار دگـر بهــار شادی آمد
ولادت حضرت هـادی آمد
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
تو نور چشم حضرت جـوادی
باب حـوائج استـی و مـرادی
قـدم به قلب عـاشقان نهادی
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
آینــــه ی علـــی مرتضایـی
به حق که سرتا به قدم رضایی
امـام خلـق و حجّـت خدایی
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
فخر عبــادت بـه عبـادت تو
جود و کرم همیشه عادت تو
خاصه شب جشن ولادت تو
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
صحبت تو چراغ محفل ما
سامــرۀ تـو قبـلــۀ دل ما
محبت تـو دیـن کامـل ما
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
سـلام انبیـا بـه روح پـاکت
جمـال حـق جمـال تابناکت
سرِ تمـام سـروران به خاکت
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
ما همه سائل در تو هستیم
عاشق قرص قمر تو هستیم
منتظـران پسـر تو هستیم
دسته گل محمدی امام هادی خوشآمدی خوشآمدی امام هادی
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
بهشت اهل ولا را ثمر مبارک باد
طلوع عید بزرگ دگر مبارک باد
بر آسمـان ولایت قمر مبارک باد
محمدبنعلی را پسر مبارک باد
خدای عـزّوجـلّ را ولـی تمـاشایـی است
به روی دست محمّد، علی تماشایی است
سلام باد بـه ابنالرضـا و فـرزندش
شفای روح مسیحا ز فیض لبخندش
ندیده چشم بشر جز ائمه مانندش
سزد که مدح بگوید فقط خداوندش
جمــال او همــه آیینــۀ امــام جـواد
علی است این، پدر و مادرم فدایش باد
سخنوران جهان مست یک عبارت او
جحیم بـاغ چنــان گــردد از اشارت او
سر سـران همـه در حلقـۀ اسـارت او
دعــای «جامعـه» زیباتـرین زیـارت او
زیارتی که سزد وحی سرمدش خوانند
شنـاسنـامــۀ آل محمّــدش خواننـد
مهی که مهر هم از ماه عارضش خجل است
چـو آفتاب بـه دلهای پاک مشتعل است
گـل محبـت او زینــت بهشــت دل است
عدو هم از کرمش شرمگین و منفعل است
جهانیان همه مرهون لطف او من هم
نه من گای در او شـدم که دشمن هم
الا حـرم حرمِ سـامرات را زائر
بهشت، زائر صحن و سرات را زائر
فرشتگان حرم باصفات را زائر
جــواد مـاه رخ دلـربـات را زائـر
عجب نه گر به قفس شیر وحشیات شد رام
مطیــع سلسلـۀ تـو اســـت گــردن ایــام
تو چارمین علی از عتـرت پیامبری
تو خـود امـام و امام جواد را پسری
تو بـر امــام رضا نیــز پارۀ جگری
تو چون حسین چراغ هدایت بشری
ائمه هادی و تو خود به کنیه هادیشان
بـه شـاه راه هـدایت شـدی منادیشان
اگر چه بــر حرم حضـرتت جسارت شد
حـریم محترمت در جهان زیارت شد
نصیب شیعه در این امتحان بشارت شد
نصیب دشمن تو ذلت و حقارت شد
شکست شیعه محال است چون به حصنِ ولاست
همیشه پــرچـم فتـح شمـا بـه دسـت خـداست
تمام خلقت هستی بوَد برای شما
نهاده سربه زمین آسمان به پای شما
سعـادت همه عالم بود ولای شما
بـوَد «بـکُـم فَتَـحالله» در ثنـای شما
خدا بــرای شما خلق کرد عالم را
ز خاک پـای شمـا آفریــد آدم را
به غیر بـاب شما حق نیـافریده دری
خدا پرست نـیام گر زنـم در دگری
نبود و نیست به جز بر درِ شما خبری
اگـر کنید بـه کـل جهانیـان نظـری
قسم به هر که گذارد قدم به راه شما
شونـد خلق، ابـوذر به یک نگاه شما
مصیبت است اگر یک نظر به ما نکنید
مـرا ز دامـن پر مهرتان جدا نکنید
رهم دهیـد در ایـن خانه و رهـا نکنید
مرا به دوری خود دور از خدا نکنید
من و جدا شدن از دامن شما هرگز
طریـق دوستـی دشمـن شما هرگز
حیاتِ بود و نبود از برای یک دمتان
خـدای داده شرافت به کل عالمتان
خد گواست که اوصاف ما بود کمتان
عطا کنیـد مضامین نـو به میثمتان
که همچو «میثم» تمار مدحتان گوید
همیشـه در همه احوال راهتان پوید
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
ای به همه هـادیـان تو هادی و رهبـر حـجت حـقّ و دهــم وصـی پیـمبر
هــم علــی چــــارم از محمّــد سوم هم دُرِ نُـه بحـرنـور و بحرِ دو گـوهر
ابــن رضــــا هـادی النقـی ولـی الله نجـــل علــی، زادۀ بتــول مطهــر
عمــر کمـت بیشتــر ز عمـر زمـانهـا فیض دمت روح صد مسـیح به پیکر
مــاه جمــال تو گشتـه غـرق ستــاره از اثــر بـــوســۀ جــــواد مـکــرر
ســامــرهات قبلـــۀ قلــوب ملایـک صحـن تـــو از مسجدالحرام، فراتـر
مثــــل نبـی مـاه را کنی بـه دو نیمه مثـــل علـی میکَـنی ز جـا درِ خیبر
مثــل حسن صبر میکنی به مصـائب مثــل حسینت تــوانِ نهضـت دیگر
کـفش غـلام تو بـه که صـد «متوکل» بهــر تـواضـع نهنـــد بر کف آن سر
جامعـه دارد «دعـای جـامعه» از تــو ای بــه فدای تـو جمـع اول و آخــر
جـامعـه یعنــی شنـاس نـامۀ عتـرت جـامعـه یعنـی کـلام حضــرت داور
جـامعه یعنـی هـزار گـردونْ خـورشید جـامعـه یعنـی هــزار دریــا گوهـر
جـامعه یعنـی همــان عصــارۀ قـرآن جـامعه یعنـی همــان تبلـورِ کـوثـر
جـامعـه یعنــی تمــام نــور نبـــوّت جامعه یعنـی مقــام احمــد و حیدر
جـامعه یعنـی حیـات شیعـه بـه دنیـا جامعه یعنی نجـات خلـق به محشر
طـاعت خلـقت بــدون مهــر تـو فردا بــــا گنــه کــلّ خلـقت است برابر
مـؤمـن، بــی مهـرتــان نـدارد ایمـان حتـی سلمــان و هم جنـاب ابــوذر
گرچه ز تو دورم ای به من همه نزدیک! گـویـی بگْـرفتـهام مـزار تــو در بـر
طایــر جــانـم شـده مقیــم حـریمت مــرغ دلم مـیزنـد به سـامرهات پر
وای به عبـاسیان کـه بـا تـو چه کردند از ره بیــداد، آن گـــــروه ستمـگـر
از متــوکـل کشیــدی آنـچـه کشیدی بیشتــــر از ایـن ورا نبـــود میسـر
بــا چـه گنـه بــرد سـوی بـزم شرابت ای بــدنت پــاکتـــر ز روح مطهــر
از مـی رجـس و پلیـد خـویش تعـارف کرد بــه تـو ای عـزیـز فاطمه، سـاغر
کاش که میریخت آسمان به زمین خون کـاش کـه میشـد زمیـن شـرارۀ آذر
ای تــو جگــر پــــارۀ جــواد الائـمـه وی جگـرت پـاره پاره چـون گلِ پرپر
بــــاور شیعـــه نبـــود کـز اثــرِ زهر از جگـرت بـا نفـس شـراره کشد سر
گــرچه بــه جـانت رسید زخـم مداوم پیکـر پاکت بـه خـون نگشت شناور
رأس منیــرت دگــر چــو جــد غریبت بــا لب عطشـان جدا نگشت ز پیکر
گـرچـــه کشـاندند سـوی بـزم شرابت گشت به تودم به دم جسـارت دیگر
چــوب نـــزد بــر لبـت دگــر متـوکل در ملاء عــام نــزد دختـر و خـواهر
سوز بده تا همـاره اشـک بریزد
دیدۀ «میثـم» بــرای آل پیمبر
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
ای چراغ و چشم دلهـا هـادی آل محمّد
یـابنزهرا یابنزهرا عید میلادت خوشآمد
علی بن الجواد عزیز فاطمه
شب میلاد تو مبارک بر همه
علی مولا علی، علی مولا علی
تـو عزیـز مرتضایی، دومیـن ابنالرضایی
جد مهدی، حجّتِ حق، نجل ختمالانبیایی
علی بن الجواد عزیز فاطمه
شب میلاد تو مبارک بر همه
علی مولا علی، علی مولا علی
تو امامـان هـدا را شمـع جمعی نور عینی
هم علی بن محمّد، هم علی بن الحسینی
سلام ما همه به باب و مادرت
جواد اهلبیت گرفته در برت
علی مولا علی، علی مولا علی
ای ملایک دسته دسته زائر صحن و سرایت
پر زند مـرغ دل من روز و شب در سامرایت
یمِ لطف و عطا عنایت کن مرا
به شهر سامره هدایت کن مرا
علی مولا علی، علی مولا علی
ای ولایت هستی من، ای ثنایت بر زبانم
خـاک پـای زائـرانت توتیــای دیـدگانم
سلام از جان و دل نثارت میکنم
آن حرم را ز دور زیـارت میکنم
علی مولا علی، علی مولا علی
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
شب فراق امشب، سحر شد ای یاران
عیـان ز بحـر نــور، گهر شد ای یاران
جـوادِ اهـلالبیت، پـدر شد ای یاران
تو هادی آل محمّدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مولا
ابوالحسن چشم و چراغ پیغمبر
علی ز سرتا پا، رضـا ز پـا تـا سر
رجب گرفت از تـو شرافتی دیگر
تو هادی آل محمّدی مولا علیّ الهادی خوش آمدی مولا
جمـال تو شاهد، جمـال سرمد را
به حسن تو دیدند، فروغ احمد را
بـه یـک نگـه بردی، دل محمّد را
تو هادی آل محمّدی مولا علی الهادی خوشآمدی مولا
تـویی تـویی مولا مراد اهلالبیت
جمال زیبــایـت نمـاد اهلالبیت
تویی همه هستِ جواد اهلالبیت
تو هادی آل محمّدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مولا
شفای چشم دل، ز خاک پای تو
گـدا شــود آنکو نشد گـدای تو
ســلام آلالله بــه سـامـرای تو
تو هادی آل محمّدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مول
دعـای هر روزم، عرض سلام تو
گرفتــه جا مرغِ دلم بـه بام تو
به مصحف قلبم، نوشته نـام تو
تو هادی آل محمّدی مولا علیّ الهادی خوشآمدی مولا
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
الا مـاه رجـب تابنــده مــاه دیـگرت آمد چـراغ دلفـــروز تــا ابـد روشنگـرت آمد
در آغوش سحر خورشید گردونپرورت آمد مه و مهر و فلک را کن نثارش، اخترت آمد
فروغ حسنغیب است اینکه امشب در فضاداری
تـــو در دامــن علــی بـن جـواد بـن رضا داری
زهی این گل که آغوش خداوند است گلــزارش سـلام الله دائــم بـــر قـد و بـالا و رخسارش
کلاف جان به کف، صد یوسف مصری به بازارش جواد ابن رضا چشم و دلت روشن به دیدارش
بـه مــرآت جمــال بـیمثالش ده ولی را بین
در این آیینه امشب هم محمّد هم علی را بین
جمـالش از جمـال کبریـا دارد حکایتها کمـالش از کمــال انبیـــا دارد روایتها
عیان در مصحف روی منیرش کل آیتها هدایت گشته در خط تولایش هدایتها
حکایت از حسن دارد جمـال نازنین او
همانا نور مهدی میدرخشد از جبین او
تعالیالله تعالیالله از این حسن خدادادی که برهردلدهد با یاد رویش یکجهان شادی
حقیقت یافته در خط نـورش خـط آزادی میـان چـــارده هـادی شده مشهور بر هادی
جهـان غرق تجلایش زمان مهد تولایش
علی نام دلآرایش، محمّد محو سیمایش
سلام الله فی الدارین بر قـدر و جلال او دل از آل محمّـد مـیبرد مـاه جمال او
جـلال غیب پیـدا در جمال بـیمثال او دعـای جامعـه درّی ز دریـای کمـال او
عبـارتهای آن نـور هـدایت را کنـد کامل
محبت، معرفت، ایمان، ولایت را کند کامل
ملائک بستـه صف برگرد«سرَّ من رَا»ی او طواف از دور آرد کعبه بـر صحن و سرای او
گـرفتند آسمـانهـا نـور از گلدستههای او ستــاده با عصا موسی در ایــوانِ طلای او
عجب نبْود که آید وحی، موسی را ز دربارش
و یـا گیرد شفا قلب مسیح از چشم بیمارش
سـلام الله ای نــام هـدایت زنـده از نامت فلک: زوّار ایـــوان و مـلـک: مــرغ لب بامت
همه سیراب از دریای فیض و رحمت عامت ملک در آسمان، حیوان وحشی در قفس رامت
حـریم قـدس تو در سامره کـوی حسین ما
نجف، کرب و بلا، مشهد، مدینه، کاظمین ما
نه تنهــا دولـت عبـاسیان آمـد حقیــر تو همانا سرکشان گشتند یکسر سربه زیر تو
تو در زندان دشمن بودی و دشمن اسیر تو چـو مهـر از ابر میتـابید رخسـار منیر تو
چه غم گر تاخت بر قبر تو خصم روسیاه تو
بـوَد دلهای خوبان دو عالم، هم بـارگاه تو
کیام من خاک خدّام درت یا حضرت هادی کـه میگردد دلم دور سرت یا حضرت هادی
ز پا افتادهای در محضـرت یا حضرت هادی قـبولم کن بـه جـان مادرت یا حضرت هادی
نمیدانم که بودم یا چه بـودم یا کجا هستم
همین دانم که خاری در گلستان شما هستم
شمـا دادیــد در عیــن سیـاهی آبرو بر من شما شستید جرمم را به آب رحمت از دامن
شمـا دادید جـان تـازهام از مهـر خود بر تن شما از گلخـن آوردید مـا را جــانب گلشن
شما خـواندید از بهـر عنایت خلق عالم را
مبادا دور سازید از درِ این خانه «میثم» را
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
جلوهگرشد جمال حی سرمد صلــوات خـــدا و آل احمــــد
بــه روی هــــادی آل محمّـــد گوید منادی با وجد وشادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
آسمان اختر افشاند ز دامن مگـر آید نـدا از حـی ذوالمــن
یا امام جواد چشم تو روشن دهـم امامـم مــاه تمامـم
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
تو مـراد دلـی باب المــرادی حجـت کبریــا خیرالعبـــادی
میــوۀ قلب حضــرت جوادی شمس ولایت بحر عنایت
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
ای دل عالمی صحن وسرایت پـدر و مادرم بــادا فـدایت
مـن و طــوف حریـم با صفایت دلم مزارت مرغ هزارت
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
خوش آمدی خوش آمدی امام هادی
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
خیزیــد و ببینیـــد تجــلای خـــدا را در بیت ولا مشعـــل انـوار هـدا را
آن عبـــد خــدا وجهـــۀ معبود نما را رخسار علـی بن جـواد بن رضا را
در نیمـــه ذیحجـه نـــدا داد منـادی
تبریک که آمدبه جهان حضرت هادی
پیچیـده در امـواج فضا بــوی محمد گویندخلایق سخن از خـوی محمد
بینیــد عیــان طلعت دلجوی محمد در آینــۀ روی علـــی روی محمــد
الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد
بـر ابـن رضـا، ابن رضــای دگر آمد
دل خانه وچشم همه فرش قدم او لبریــز شده ظـرف وجـود از کرم او
آورده حرم سجده به خاک حرم او صد حاتم طایی است گدای درم او
از پارۀ دل در قدمش گل بفشانید
عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید
ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت ای گوهــر رخشنـدۀ نه بحر ولایت
ذات ازلـــی را ازل دســت عـــنایت فضل وکرم وجود تو رانیست نهایت
بـودنـــد امامــان همــه هــادی ره نـور
بین همه نام تو به هادی شده مشهور
هنگام سخن بوسۀ عیسی به لب تو با یادخدا سال ومه و روز وشب تو
دلهــای محبــان خــدا در طلــب تـو نام تـو علـی آمـد و هادی لقب تو
چارم علی از آل رسول دو سرایی
قرآن روی دست جواد ابن رضایی
ای روح دعــا از نفس گــرم تو زنده بر اشک دعای تو اجابت زده خنده
تو عبدخداوندی و خلقی به تو بنده صورت به روی پات نهد شیر درنده
جنــت گــل روییـدهای از فیــض نـگاهت
رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت
ما نــور ولایت ز کلام تــو گرفتیم ما وحــی خــدا را ز پیــام تـو گـرفتیم
ما کوثر توحیـد ز جام تــو گرفتیم ما خط خود ازمشی و مرام تو گرفتیم
تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم
ما جامعـه را از نفس پـاک تـو داریم
تو گوهر نه بحری ودریای دو گوهر سر تا به قـدم حیـدر و زهـرا و پیمبر
بوسیده جوادت چـو کتاب الله اکبر هم یوسف زهرایی و هم بضعۀ حیدر
هم طاهری و هم نسب از طاهره داری
هم در دل هر دلشده یک سامره داری
عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک در دیدۀ هستی قدمت باد مبارک
هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک تجدید بنای حرمت باد مبارک
کردم چـو بـه دیـدار رواق حــرمت سیر
دیدم که دراین خانه عدو شدسبب خیر
زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم بـر صحـن تـو و قبـر و رواق تــو بنـازیم
در نار حسد خصم حسودت بگدازیم این کعبۀ دل راهمه چون کعبه بسازیم
تا کورشود دشمن و تا دوست شودشاد
گردیـــد دوبـــاره حــرم پــاک تـــو آبــــاد
ای سامــرهات کــرب و بــلای دگر ما بــر خاک درت تا ابدالدهــر سر ما
وصف تو دعای شب و ذکــر سحر ما مهـر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر مــا
عالم بـه ولای تـو ننازد بـه چـه نازد؟
«میثم» به ثنای تو ننازد به چه نازد؟
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
الـا ولـایت تــــو خــلق را تمــام هــدایت بــه جمـله جمـلۀ گفتـار تـو پیـام هــایت
ائـمهاند هـدایتـگر و تــو در همـه هـادی از آن بلنـد زنــام تــو گشتــه نـام هدایت
توچارمین علی استی و زاده سه محمّد تویی تو هادی و بر حضرتت سلام هدایت
کـلام تـو همه نـور است، همچو آیۀ قرآن دعــای جــامعهات تـــا ابـــد نظام هدایت
محمد ابن علـی در تـو دیـد روی علی را که خورده است به نورت گره،زمام هدایت
هدایت است همه شیوۀ خدا و تو هادی تــو را رواست ز ســوی خـدا مقام هدایت
سلام بر تو و بر نام و کنیه و نسب تو
ابا الحسن، اب و اُمَّم فدای اُمّ و اب تو
تـــو یــازده صـدف بحــر نـــور را گهــر استـی در آسمـــان هــدایت الـی الابـد قمر استی
دهــم وصـــی محمّـــد نهــم ســلاله زهــــرا نهـــم ولـی خــدا را نکــوتـرین پسـر استی
تــو را مــلائـک هفـت آسمـــان درود فــرستند ز شش جهت که تو مهرِ جمال دادگر استی
به پنج حس وچهار عنصر وسه روح و دو گیتی بــــه امــر خـالق سرمد امام و راهبر استی
امــــــــام یـــــــازدهـم حجـــت دوازدهـــم را بـــه اقتــــدار جـــلال محمدی پسـر استی
ز هــــر چــه گـــویم و گــویند قدر تواست فراتر ز هـــر چـه گفتم و گفتند باز خوبتر استی
سلام بـر تـو کــه آیینـه جمـال خدایـی
سلام بـر تـو که در تیرگی چراغ هُدایی
شب ولـادت تـــو بـــاز، نــــور یـــافت ولـادت ســـرور شیعــه بـوَد در ولــادت تــو عبـــادت
خــدا گــواست کـــه مهـر تـو ای امـام هدایت سعادت است سعادت،سعادت است سعادت
مـــرا چـه زهـره که در وصف تو زبان بگشایم پیمبـــران خـــدا راست بــــر تــو عرض ارادت
تـو هـادی همهای، خلق را بـه سوی خداوند بــه روز حشـر همـه هـادیـان دهند شهـادت
قسم به«سامره» و آستان و صحن و سرایت تــــو را کــرامت و مـــا را ســؤال آمـده عـادت
اگـــر بــه راه تــو فیـض شهـادتم بـه کف آید خــدا گـواست کــه خـوشتر بـوَد ز روز ولـادت
حریم توست همانا مطاف صبح و مسایم
تبــلور نجـف و کـاظمین و کــرب و بــلایم
همـاره شیعـه بـه دامن سرشک شوق ببارد کـه از زبـان تـو بـا خـود دعـای جامعه دارد
زیــارتی است کـه بـاشد شنـاسنامـۀ عتـرت فضائلی است که نتوانَدَش کسی بشمارد
زیـارتی است کــه بـاید همـاره شیعـه بخواند فقـط نـه آنکـه بخــواند، بـه لـوح دل بنگـارد
بـــــه شـرح جـامعه بــاید کتــابها بنویسند بشـر بخــواند و بـر گوش جان خود بسپارد
زیـارتی است کـه چـون آیـههای وحـی، نباید کسی به یک خط آن دست بیوضو بگذارد
زیارتی است که فرهنگ اهل بیت در آن است زیـــارتی کـــه عبـــارات آن نـظیــر نـــدارد
زیارتی است کـه در آن بـود تمام ولایت
بــود تمــام عبـــارات آن چــراغ هـدایت
سلام بـــر تـــو کــه آیینــۀ جمــال خدایی سلام بــر تــو که در تیرگی چراغ هدایی
سلام بـــر تــو کـه دردانـــۀ امــام جـوادی سلام بــر تــو کــه نــور دل امـام رضایی
سلام بــر تــو کــه جـد امـام منتظر استی سلام بــر تـو کــه فـرزند سیدالشهدایی
سلام بر تو که کعبه، سلام بر تو که حجی سلام بر تو که مسعا و مروهای و صفایی
سلام بر تو که از «سامرا» ز لطف و عنایت بــه دردهـــای دوا نــاپذیر خلـق، دوایی
سلام بـر تو که چارم علی ز نسل رسولی سلام بـر تـو که عین الحیوة خضر بقایی
سلام"میثم"بیدست و پابه لطف وعطایت
که گشته چون منِ ناقابلی مدیحه سرایت
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
عالم هستی همه جا، چو دل اهل ولا گلشن است
چشم جواد ابن رضا، به جمال پسرش روشن است
فصل سرور شیعۀ مرتضاست ولـادت زادۀ ابـن الـرضــاست
خوش آمدی، خوش آمدی، امام هادی (2)
شیعــۀ اثنی عشـری جلـوات رخ احمد بـین
بار دگر روی علی به روی دست محمّد ببین
عیـد ظهـور علی دیـگر است هادی اهل بیـت پیغمبر است
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
عیــد چهــارم علـی و دهمیـن نـــور خــدا آمده
برهمه با وجد و شعف زحق این طرفه ندا آمده
کرده خدا جلوه گری بر همه آمــده عیــد پـسر فــاطمه
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
فاطمه در دست جواد پسرت قرص قمر را ببین
مــاه جمـال پسر و شعف و شـوق پـدر را ببین
بحر شرف راگهر است این پسر بر همه عالم پدر است این پسر
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
دیدۀ مصباح هدا،شده روشن به رخ هادیش
پـر شده گلـزار دل،از شعف زمـزمۀ شادیش
زادۀ مـصبــــاح هـــدا آمــده حجـت بــر حــق خـدا آمـده
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
ای همه جانها به فدات که جمال حیسرمد توئی
بــاب امــام عسگــری گــل بــاغ سـه محمّـد تــوئی
صحن تـو بـاب الکرم سامـره دل شده بیت الحرم سامره
خوش آمدی، خوش آمدی، امام هادی (2)
شکر خدا را که ز نو حرم پاک تو را ساختیم
بــر جگـر آل سعود همه از نو شرر انداختیم
بــاز ره سامرهات بــاز شـد در حـــرمت روح به پـرواز شد
خوشآمدی، خوشآمدی، امام هادی (2)
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
الا ز خالـق و خلقت سـلام حضرت هادی الا ولای تــو فیض مــدام حضـرت هادی
الا کــلام تــو خیــرالکلام حضــرت هادی الا به دست تودین را زمام حضرت هادی
تویی به ملک الهی امام حضرت هادی
وصی حضرت خیرالانام حضرت هادی
حساب فضل تو بیرون بود ز حد وشماره ولادتت بــه جهــان داد آبـــروی دوبــاره
سزد که چرخ فشاند به پات ماه وستاره کنـد بـه خاک درت سجـده آفتاب هماره
اگر به یاد تو گیرند لحظه لحظه هزاره
فضائل تو نگردد تمام حضرت هادی
تو جد مهدی و باب حسن، عزیز جوادی ولــی کــل خلایـق امــام کـــل عبــادی
نماز و روزه وخمس وزکات وحج وجهادی پنـاه خلقـت و نـور الفـؤاد و بــاب مرادی
تو هادی ملک و جن و انس و رکن بلادی
به یمن توست فلک را نظام حضرت هادی
تــو در نــه یــم نــور یــم دو گوهر نابی علـی چارمــی و حافـظ چهــار کتابـــی
به باغ دین پدرانت همـه گل و تو گلابی حیـات خلـق بـود آب و تــو حیـات به آبی
به ملک نور تو ماهی به شهرعلم تو بابی
چو جد خویش علیه السلام حضرت هادی
گرفتــه ملک جهـان را عطای واسعـۀ تو کتـاب حشـر بـود صفحـه ای ز واقعۀ تـو
پر از صدای خدا لحظه لحظه سامعۀ تو بهشت جاذبــۀ تـــو جحیــم دافعــۀ تـو
شناسنـــامۀ کـــل ائمـــه جامعـــۀ تــــو
تو راست معجزه در هر کلام حضرت هادی
هزار مــاه شب چــارده اسیــر هــلالت هـزار مهـر درخشنــده ذره ای ز جمالت
هــزار عــرش کمالنـــد نردبــان کمالت هـزار سـال فـزون آسمـان نیـافت مثالت
هزارهــا متــوکل اسیــر قــدر و جــلالت
زهی جلال و کمال و مقام حضرت هادی
تو کیستی که خداونـد دادگر به تو نازد حسن، حسین، علی با پیامبر به تو نازد
سلام برتو که هم جدو هم پدربه تو نازد بزرگ مصلح دین منجـی بشر به تو نازد
امام عسگری آن نازنین پسر به تو نازد
تویی به خلق دو عالم امام حضرت هادی
اگر چه گشت عدو حمله ور به صحن وسرایت اگر چه نقش زمین گشت خشت های طلایت
مـزار توست دل مـا و جـان مـا به فدایت هماره ریختـه "میثم" دُر قصیده بـه پایت
پراست مدح وی ازمیوه های مدح و ثنایت
بریز شهــد ولایش به کام حضـرت هـادی
شعر ولادت امام هادی علیه السلام سازگار
ای ولــیالله سرمــد عیـد میـلادت مبارک
شمـع جمـع آل احمـد عیـد میلادت مبارک
خلق را مقصود و مقصد عید میلادت مبارک
ای گل فاطمه عیدت مبارک
مهـر تـو روح ولایت روی تـو مهر هدایت
کار تو لطف و عنایت خاک تو خلد مخلّد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
تو ولیّـی، تو امامی، تو رکوعی، تو سلامی
تو صلاتی،تو صیامی،از همه خوبان سرآمد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
مظهر حسن خدایی نور چشم مرتضایی
دومیـن ابن الرضایـی ای تنت روح مجرد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
هادی خلق جهانـی محـور کـون و مکانی
مقتدا در هر زمانی ای امام عرش مسند
ای گل فاطمه عیدت مبارک
ای بزرگی خـاک پایت ذکر ما مـدح و ثنایت
جوشد از بحر عطایت هر زمان لطف مجدد
ای گل فاطمه عیدت مبارک
افزودن دیدگاه جدید