شرح پیام ها و درس های ده بخش از 110 فراز خطبه غدیریه

تاریخ انتشار:
خطبه غدیریه مهمترین سند بر اثبات ولایت امام علی علیه السلام است و بدون آن واقعه غدیر خم قابل فهم نخواهد بود، هجدهم ذی حجه که سال روز این واقعه مهم فکری و سیاسی است بهترین فرصت برای همه ولایت مداران است که آن را مطالعه نمایند.
شرح پیام ها و درس های ده بخش از 110 فراز خطبه غدیریه

پایگاه اطلاع رسانی بلاغشرح پیام ها و درس های ده بخش از 110 فراز خطبه غدیریه

نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

خطبه غدیریه مهمترین سند براثبات ولایت امام علی علیه السلام است و بدون آن واقعه غدیر خم قابل فهم نخواهد بود، هجدهم ذی الحجه که سال روز این واقعه مهم فکری و سیاسی است بهترین فرصت برای همه ولایت مداران است که ده بخش از (110) فراز این خطبه را مورد تامل قرار داده و نسبت به پیام ها درس های نهفته در این خطبه معرفت همه جانبه پیدا کنند.

از همین رو در این داشت کوتاه به شرح اجمالی محتوایی ده بخش از 110 فراز خطبه غدیریه که رسول الله صلی الله علیه وآله در دهم هجرت پس از بازگشت از حجه الوداع در سر زمین جحفه (غدیر) در جمع حج گزاران به هنگام نصب علی علیه السلام برای امامت ایراد نمودند خواهیم پرداخت؛

*******

یکم-«ضرورت شرح خطبه غدیریه»

دلیل اول؛ بر ضرورت شناخت خطبه غدیریه آن است که محققین اهل سنت، با این که اصل ماجرای غدیر را متواتر می دانند؛ ولی دست به مغالطه زده و کاملا خطبه را تقطیع کرده و تنها فراز ((من کنت مولاه فهذا مولاه)) را آوردند و آنگاه واقعه به این عظمت را در حد اعلان دوستی رسول(ص) نسبت به امام علی (ع) با استناد به این که یکی ازمعانی کلمه (مولا) دوستی و محبت است تنزل دادند. کشف این مغالطه زمانی امکان پذیر است که همه خطبه غدیریه آورده و دیده شود و مهمتر از آن به درستی تفسیر شود.

دلیل دوم؛ بر ضرورت شرح خطبه غدیریه آن است که خطبه، (۱۱۰) فراز دارد و این (۱۱۰) فراز، به ده موضوع مهم همچون: توحید، نبوت، امامت، تولا و تبرا، حلال و حرام ، مهدویت و... تقسیم می شوند. شناخت همه جانبه این ده موضوع به معنای شناخت همه معارف اسلامی است. چه فرصتی بهتر از ایام عید غدیر که هر ساله، محققین، بخش هایی از این خطبه را مورد شرح و تفسیر قرار دهند تا ولایت مداران عاشق حداقل با کلیاتی از این معارف ذخیره شده در خطبه غدیریه اشنا شوند.

دلیل سوم؛ بر این که تفسیر خطبه فدکیه وظیفه و رسالت است، این فراز از خطبه غدیریه است که پیامبر گرامی اسلام فرمودند: ((فَلْيُبَلِّغِ اَلْحَاضِرُ اَلْغَائِبَ وَ اَلْوَالِدُ اَلْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ سَيَجْعَلُونَهَا مُلْكاً وَ اِغْتِصَاباً: پس بایسته است که حاضر به غایب، و پدر به فرزند تا روز قیامت این پیام را برساند)) ابلاغ فرمان رسول الله (ص) به نسل بعدی فرع بر این است که نسل پیشین فهم و درک صحیح از (۱۱۰) فراز خطبه غدیریه داشته باشند، فهم و دریافت همه جانبه از خطبه غدیریه، فرع شرح و تفسیر این فرازها دارد.

*******

دوم-«خطبه غدیریه در منابع شیعه»

در منابع شیعه، کهن‌ترین منبع قابل اعتماد که این خطبه مفصل را از طریق امام باقر(ع) نقل کرده، «روضة الواعظین» شهید فتال نیشابوری است. این کتاب از مصادر مورد اعتماد شیخ حر عاملی(ره) در وسائل الشیعة بوده است.

درباره فتال، القابی چون: «متکلم»، «ثقه»،«جلیل القدر»، «فقیه»، «زاهد»، «ورع» به کار برده‌اند. (رجال ابن داود، الفهرست منتجب الدین،امل الامل و وسائل الشیعة شیخ حر عاملی) به گفته فتال در مقدمه کتابش، شهرت روایت، او را از ذکر سند بی‌نیاز کرده و به عبارتی دیگر، وی روایات مشهور را نقل کرده است. 

«الاحتجاجِ» احمدبن علی طبرسی ـ عالم، جلیل، فاضل، فقیه، محدث، ثقه (امل الامل، وسائل الشیعة)ـ دیگر منبع شیعی و مورد اعتماد وسائل الشیعة است که خطبه طولانی غدیر را از طریق امام باقر(ع) نقل کرده است. «الاحتجاج» که به گفته نویسنده‌اش نقل روایات مورد اجماع یا مشهور میان موافق و مخالف است، خطبه غدیر را از راویان ثقه و والامقامی همچون: شیخ طوسی و فرزندش ابوعلی حسن بن محمدبن حسن، هارون بن موسی تلعکبری(راوی جمیع اصول و مصنفات، جلیل القدر، عظیم المنزلة، عدیم النظیر، واسع الروایة، ثقه، معتمد رجال نجاشی و طوسی)، محمد بن همام (دارای منزلت عظیم، کثیرالحدیث، جلیل القدر، ثقه، مؤلف کتاب الأنوار فی تاریخ الائمة(ع) رجال نجاشی و طوسی) نقل کرده است.،و در((الغدیر،ج1ص12-151و294-322. ، عوالم العلوم، ج15/3ص307-327. ج37ص181-1824،اثبات الهداة،ج2، ص200-25، الطرائف،ص 33)) آمده است.

*******

سوم-«خطبه غدیریه درمنابع اهل سنت»

سید بن طاوس(م۶۶۴ق) خطبه طولانی غدیر را از دو دانشمند سنی یعنی احمد بن محمد طبری مشهور به خلیلی و غلام خلیل، (رجال علامه حلی، قاموس-الرجال شوشتری) و محمد بن جریر بن یزید طبری از امام باقر(ع) و زید بن ارقم صحابی، نقل کرده است. 

سید(ره) در کتاب «الیقین» خطبه غدیر را از نسخه خطی کتاب «طبری خلیلی» ـ که تاریخ نگارشش ربیع‌الآخر ۴۱۱ قمری در قاهره بوده است ـ یعنی کتاب فضائل علی(ع) از امام باقر(ع) نقل کرده است.(الیقین، ص۳۱۶ و ۳۴۳؛ اثباة الهداة، شیخ حرّ عاملی، ج۱، ص۵۹) همچنین وی این خطبه را در اثر دیگرش «التحصین»، از کتاب «حدیث الولایة» ابن جریر طبری (مفسر و مورخ مشهور) که تألیفی مستقل درباره حدیث غدیر از هفتاد و پنج طریق است(الطرائف، ج۱، ص۱۴۲)، از طریق زید بن ارقم ثبت نموده است.

*******

چهارم-«کلیات وَ فصل های محتوایی خطبه غدیریه»

صد و ده فراز خطبه غدیر یه از نظر محتوایی دارای ده سر فصل می باشد که در این یادداشت در پانزده فصل به شرح و تفسیر سندی و اعتباری و نیز محتوایی و دلالتی اجمالی این ده بخش برای آشنایی و معرفت بیشتر با پیام ها و درس های خطبه غدیر یه پرداخته ایم. 

1-مقدمه عارفانه: پیش از شروع به نصب امام علی علیه السلام به امامت، رسول خدا صلی الله علیه و آله خطبه را با مقدمه عارفانه ای از((صفات ذات وصفات فعل ونیز صفات جمال وجلال)) آغاز کردند.

2-علت تاخیر نصب: پس از مقدمه عارفانه و پیش از نصب امام علی علیه السلام به امامت، به بیان تاخیر این حرکت عبادی و سیاسی از مکه عرفات، منابه جحفه می پردازند و رمز گشایی ازاین تاخیر نمودند.

3-فلسفه امامت: و پس از رمز گشایی از تاخیر، به فلسفه نصب امامت در ادامه استمرار نبوت پرداختند.

4-بیان فضائل امام علی علیه السلام: و پس از بیان فلسفه امامت به بیان فضائل ویژه و مختص امام علی علیه السلام که وی را شایسته وصی و خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام مسلمین نموده است پرداخته شده است.

5-دعوت به بیعت: بخش مهمی از فراز 110 گانه خطبه غدیریه اختصاص به دعوت حج گزاران بر بیعت باامام علی علیه السلام دارد.

6-دعوت به تدبر در قران: فرازهایی از خطبه غدیریه در دعوت مسلمین به تدبر وتامل درایات قرآن کریم است.

7-برکات و تشریع احکام : ازآنجایی که امامت باطن فروعات اسلامی است، در چند فراز ازخطبه رسول خدا به بیان برکات و اسرار برخی از احکام اسلامی پرداخته اند.

8-ویژگی امام عصر علیه السلام: از انجایی که امام زمان علیه السلام خاتم الائمه علیهم السلام اند، فرازهایی از خطبه غدیریه در بیان ویژگی آن حضرت اختصاص پیداکرده است.

9-ویژگیهای غدیر باوران: چند فراز از خطبه به معرفی و بیان ویژگی غدیر باوران و شیعه امیرالمؤمنین اختصاص یافته است.

10-خصیصه های منکرین ولایت: فرازی های فراوانی به خصیصه منکرین ولایت در دنیا و آخرت و مشکلات دردناکی که آنان برای ارتکاب این معصیت و انکار ولایت امام علی علیه السلام دارند اختصاص پیدا کرده است.

*******

پنجم-«راز منتهی شدن حجة الوداع به غدیر»

امام باقر(ع) در اینکه چرا و چگونه نصب امام علی علیه السلام به امامت به سرزمین جحفه و غدیر منتهی شد و در مکه، عرفات و منا انجام نگرفت گزارش گام به گام حجه الوداع را اینگونه روایت می کنند.

1-((انجام حج با دو هدف)) 

کمتر از سه مانده به اخر سال از عمر مبارک رسول الله صلی الله علیه وآله جبرئیل امین بر پیامبر اکرم نازل شد و او را مامور به انجام حجه الوداع برای دو امر عبادی و سیاسی) یکی (( آموزش عملی مناسک حج تمتع) و دیگری معرفی رسمی علی(ع) به عنوان ((وصی و خلیفه.)) نمود از همین رو می فرمایند: جبرییل در مدینه فرود آمد و خطاب به آن حضرت عرض کرد:((فَأَتَاهُ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ اِسْمُهُ يُقْرِؤُكَ اَلسَّلاَمَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنِّي لَمْ أَقْبِضْ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِي وَ لاَ رَسُولاً مِنْ رُسُلِي إِلاَّ بَعْدَ إِكْمَالِ دِينِي وَ تَأْكِيدِ حُجَّتِي وَ قَدْ بَقِيَ عَلَيْكَ مِنْ ذَاكَ فَرِيضَتَانِ مِمَّا تَحْتَاجُ أَنْ تُبَلِّغَهُمَا قَوْمَكَ فَرِيضَةُ اَلْحَجِّ وَ فَرِيضَةُ اَلْوَلاَيَةِ وَ اَلْخِلاَفَةِ مِنْ بَعْدِكَ)) 

2-((دعوت عمومی برای انجام تمتع))

پس از ان که رسول خدا(ص) پیام الهی را دریافت کرد به منادی دستور داد که در مدینه منوره همه مردم را دعوت رسمی و عمومی برای انجام حج تمتع نماید و از آنان بخواهد که در این سفر زیارتی، همراه با رسول الله(ص) شوند. 

از همین رو در گزارش امام باقر(ع) آمده است منادی ندا داد: ((فَنَادَى مُنَادِي رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي اَلنَّاسِ أَلاَ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ يُرِيدُ اَلْحَجَّ وَ أَنْ يُعَلِّمَكُمْ مِنْ ذَلِكَ مِثْلَ اَلَّذِي عَلَّمَكُمْ مِنْ شَرَائِعِ دِينِكُمْ وَ يُوقِفَكُمْ مِنْ ذَاكَ عَلَى مَا أَوْقَفَكُمْ عَلَيْهِ مِنْ غَيْرِهِ فَخَرَجَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ خَرَجَ مَعَهُ اَلنَّاسُ وَ أَصْغَوْا إِلَيْه: مردم اگاه باشید! رسول خدا(ص) تصمیم دارد همان گونه سایر احکام اسلامی را به شما آموزش داد با انجام آن می خواهد مناسک حج را به شما آموزش دهد.))

3-((همراهی هفتاد هزار نفر حج گزار))

پس از دعوت عمومی مردم به حج، هفتاد هزار از مردم مدینه و اطراف مدینه، با پیامبر(ص) برای انجام حج تمتع همراه شدند و امام باقر(ع)روایت می نمایند: ((فَخَرَجَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ خَرَجَ مَعَهُ اَلنَّاسُ ۰۰ فَحَجَّ بِهِمْ وَ بَلَّغَ مَنْ حَجَّ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ مِنْ أَهْلِ اَلْمَدِينَةِ وَ أَهْلِ اَلْأَطْرَافِ وَ اَلْأَعْرَابِ سَبْعِينَ أَلْفَ إِنْسَانٍ أَویزیدون)) 

4-((کار شکنی منافقین بانصب امامت علی علیه السلام در مکه، عرفات و منا)) 

در اینکه نصب امامت علی علیه السلام در سه مکان مهم ((مکه، عرفات و منا)) با اینکه فرصت چنین امری بود انجام نشد و در سرزمین جحفه و غدیر انجام گرفت امام باقر علیه السلام به رمز گشایی این راز مهم پرداخت و قبل از گزارش خطبه می فرمایند:

اولا: پس از آنکه پیامبر (ص) و حج گزاران برای انجام حج تمتع در روز نهم ذی حجه به عرفات آمدند، جبرییل بار دیگر بر رسول خدا(ص) فرود آمدند و از ایشان خواستند به امر الهی فریضه دوم را انجام داده و امام علی(ع) به امامت در جمع حج گزاران در عرفات معرفی نمایند((فَلَمَّا وَقَفَ بِالْمَوْقِفِ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَللَّهِ عَزَّو جَلَّ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُقْرِؤُكَ اَلسَّلاَمَ فَسَلِّمْهُ وَصِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ مِنْ بَعْدِكَ حُجَّتِيَ اَلْبَالِغَةِ عَلَى خَلْقِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَقِمْهُ لِلنَّاسِ عَلما)) 

 ثانیا: پیامبر (ص)به دلیل کار شکنی منافقین وایجاد اختلاف معرفی امام علی(ع) درعرفات را به تاخیر انداخت تا به مسجد خیف منا رسید، بار دیگر جیرییل نازل شد و همان دستور الهی را بار دیگر بر پیامبر ابلاغ کرد:((فَأَخَّرَ ذَلِكَ إِلَى أَنْ بَلَغَ مَسْجِدَ اَلْخَيْفِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي مَسْجِدِ اَلْخَيْفِ فَأَمَرَهُ بِأَنْ يَعْهَدَ عَهْدَهُ وَ يُقِيمَ عَلِيّاً عَلَماً لِلنَّاسِ يَهْتَدُونَ بِهِ)) 

ثالثا: پیامبر باز به دلیل کار شکنی منافقین نصب امام علی علیه السلام را در منا انجام نداد تا این که کاروان حج به غدیر رسید، بار سوم جبرئیل بر پیامبر فرود امد وآن حضرت را مکلف برنصب رسمی امام علی(ع) نمود(( :فَلَمَّابَلَغَ غَدِيرَخُمٍّ قَبْلَ اَلْجُحْفَةِ بِثَلاَثَةِ أَمْيَالٍ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُقْرِؤُكَ اَلسَّلاَمَ وَ يَقُولُ لَكَ- يٰا أَيُّهَا اَلرَّسُولُ بَلِّغْ مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّك فی علی ))

*******

ششم‌-«شرح و تفسیر مقدمه عارفانه خطبه غدیریه»

متن مقدمه خطبه: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ ...»

شرح متن خطبه:

(۱۷) فراز، از (۱۱۰) فراز خطبه غدیریه که رسول الله صلی الله علیه وآله در جمع 120 هزار حج گزار در سرزمین جحفه در سال دهم هجرت روز 18 ذی حجه (غدیر) ایراد فرمودند مقدمه خطبه است که در حمد و ستایش ذات باریتعالی است که جنبه عرفانی، قدسی و ملکوتی دارد و پیوسته رسول الله(ص) در این (۱۷) بند، از (صفات ذات) به (صفات افعال) و از (صفات افعال) به (صفات ذات) و از (صفات جلال) به (صفات جمال) و از (صفات جمال) به (صفات جلال) سلوک می نمایند، برای فهم صحیح این(۱۷)بند عرفانی و سالکانه بیان چند نکته لازم است: 

1-((شرح و تفسیر صفات ذات و صفات فعل)) 

مقصود از (صفات ذات) حضرت جل اسمه صفاتی است که دو طرف ندارد. اگر ذات مطلق و بی نهایت حق، درست تصور شود آن صفات خود بخود تصور می شود. ولی صفات فعلی صفاتی است که صرف تصور ذات کافی نیست؛ بلکه باید این فعل هم محقق شده باشد تا بتوان آن صفت را به خدا نسبت داد و به عبارت دیگر: صفات ذات خدا صفاتي است که نمی شود بگوييم خدا بوده و آن صفت را نداشته است. مثلاً نمي توانيم العياذ بالله بگوييم: خدا بوده و علم نداشته است يا خدا بوده و قدرت نداشته است؛ چون خداي بي علم و قدرت كه خدا نيست.

امّا صفات فعل، يعني اسمهاي كارهاي خدا، و تا خدا كاري را انجام ندهد نمي توانيم بگوييم خدا آن صفت را ابرازكرده است مثلاً رزّاق بودن (روزي دهنده بودن) بايد مخلوق خلق شود و خدا به او روزي بدهد تا به او روزي دهنده بگويند. يا همين خالق بودن؛ تا خدا كسي را خلق نكرده كه نمي توان به او خالق گفت. 

 تامل در هریک از صفات ذات و صفات افعال همچون(علم، قدرت، خلق) که در این فرازهای خطبه غدیریه آمده است بیان گر سلوک عارفانه رسول الله (ص) است که خدا را با آن حمد وستایش می نماید و می فرماید:

((اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.

ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست. اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست. به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند.)

2-((شرح و تفسیر صفات جمال و جلال))

مقصود از ((صفات جمال)) صفاتی است وقتی انسان با ان ارتباط برقرار می کند چیزی جز لطف و رحمت بی کران خدا را نخواهد دید؛ مثل ستار، غفار، تواب بودن حق تعالی.

ولی ((صفات جلال )) صفاتی است وقتی انسان با آن ارتباط بر قرار می کند آنچه را که می یابد کبریایی، هیبت و عظمت الهی است مثل متکبر، منتقم و قهار بودن خداوند متعال است. 

در این فراز (۱۷)گانه رسول اعظم از صفات جمال به جلال و از جلال به جمال سلوک نموده و می فرمایند:

(کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ، والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ...

کریم و بردبار و شکیباست. رحمت اش جهان شمول و عطایش منّت گذار. در انتقام بی شتاب و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست. بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا. پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است. او راست فراگیری و چیرگی بر هر هستی. نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده.

*******

هفتم-«فلسفه نصب امامت درخطبه غدیریه»

متن خطبه: قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی فی حَقِّ عَلِی( فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ) ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ))

شرح متن خطبه:

پس از خطبه عارفانه و پیش از معرفی امام علی(ع)، پیامبر درمقام توجیه حج گزاران در مقام گزارش برآمد ند که فلسفه امامت چیست و چرا می خواهند اقدام به نصب امامت بعدازخود بنمایند ازهمین رو. فراز(۱۷و۱۸) خطبه غدیریه اختصاص به بیان فلسفه امامت دارد.
شرح این دو فراز زمانی امکانی پذیر است که به دو استدلال بسیار دقیق برای نصب اصل امامت دقت و تامل نماییم؛

دلیل اول؛ ((بر فلسفه امامت)) 

دلیل اول؛ بر فلسفه وجود امامت در این است که حقیقت و باطن توحید نبوت است و اگر نبوت نباشد از توحید، شرک بیرون می آید همان گونه که هندوها و بوداییان خودشان را موحد می دانند؛ ولی در همان حال گاو می پرستند چون به نبوت اعتقاد ندارند اما اگر نبوت کنار توحید باشد، توحید در جای اصلی خودش قرار می گیرد و قران کریم خدا را اینگونه تو صیف می کند: (هوالاول هوالاخر هو الظاهر هوالباطن)

حقیقت نبوت را نیز امامت تشکیل می دهد؛ چون اگر امامت نباشد پیامبری برای ما توصیف می شود که از بشر معمولی هم پایین تر خواهد بود. کافی است برای اثبات این مدعا که نبوت منهای امامت چه سرنوشتی پیدا می کند فقط به این چند روایتی که در صحاح سته اهل سنت امده است توجه شود:

۱-(روزی پیامبر درمسجد نشسته بود صدای قران خواندن مسلمانی بگوشش رسید فرمود: خدای رحمتش کند این قاری قران را، مرا به یاد آیاتی اورده که بکلی فراموش کرده بودم از فلان سوره از قرآن را اسقاط می کردم: صحیح بخاری،ج۶،ص۱۱۰،صحیح مسلم،ج۲،ص۱۹) 

۲-(عایشه می گوید: درحالیکه دوکنیزک اوازه خان درخانه من شعرهایی از جاهلیت و جنگ انان را با او از می خواندند پیامبر وارد اطاق من شد و هیچ عکس العملی نشان نداد؛ ولی پدرم ابوبکر وارد شد به شدت و تندی به من گفت: ساز و او از شیطانی در محضر پیامبر؟! پیامبر به ابوبکر فرمود کاری به انها نداشته باشد هر قومی عیدی دارد امروز هم عید ما است. صحیح بخاری،ج ۲ص۳و صحیح مسلم،ج۳،ص۲۲)

3-(عایشه می گوید: من و پیامبر در زیر یک رو انداز خوابیده بودیم؛ ابوبکر وارد شد، پیامبر بدون این که از جایش بلند شود اجازه داد ابوبکر وارد شود کارش انجام داد، و پس از وی عمر وارد شد، باز همین گونه بود اما وقتی عثمان وارد شد پیامبر به او گفت: لباست را به دور خود بپیچ و خودش هم بلند شد، لباس کامل پوشید. عرض کردم چرا در مقابل عثمان این همه احترام قایل شدی فرمود: ایا حیا نکنم از مردی که فرشتگان از او حیا می کنند: صحیح مسلم ،ج۷،ص۱۱۶)

این ها چند گزارش از صحاح سته بود که به عنوان نمونه در این جا اورده یم و از نقل بسیاری از ان ها عذرخواهم، ولی با تامل در همین چند مورد می یابیم وقتی نبوت منهای امامت تفسیر می شود چقدر غم انگیز می گردد، مقام ومنزلت رسول خدا (ص) چگونه تنزل پیدا می کند و از مردم معمولی هم معمولی تر می شود.

دلیل دوم‌؛ ((بر فلسفه امامت))

دلیل دوم؛ برفلسفه نصب امام آن است که امام، باطن و حقیقت احکام اسلامی را تشکیل می دهد و اگر امام نباشد نه تنها نمی توان تشخیص داد حلال و حرام الهی کدام است، بلکه در مقام اجرا نیز احکام اسلامی جنبه اجرایی پیدا نمی کند.

از همین رو امام کاظم (ع) در تفسیر ایه (۳۱) سوره اعراف (قل انما حرم ربی الفواحش ماظهر منها وما بطن: ای پیامبر بگو که پروردگار من تنها امور شایسته و پلید را ممنوع نموده، چه اشکار باشند وچه پنهان)می فرمایند: (فجمیع ما حرم الله فی القران هوالظاهر، والباطن من ذالک ایمه الجور ،و جمیع ما احل الله تعالی فی الکتاب هو الظاهر والباطن من ذالک ایمه الحق: تمام انچه را که خداوند در قران تحریم نموده پلیدی ان محرمات، سطحی و ظاهری است، و باطن و روح ان پلیدی ها، امام جایر و ظالم اند، و تمام آنچه را که خداوند دراین کتاب حلال نموده حلیت و نیکی و مترقی بودن آن امور سطحی وظاهری است و ریشه و روح و باطن ان امام حق اند: اصول کافی،ج۱،ص۳۷۴)

امام کاظم (ع) دراین تفسیر ریشه تمام بیماری های اجتماعی و ام الفساد را امام جایر و ظالم و منشا سعادت اجتماعی را امام عادل می داند.پس باتوجه به این دو دلیل نتیجه می گیریم که امامت استمرار راه نبوت است به همین دلیل است پیامبر درخطبه غدیریه می فرماید:((لا إِلهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ : - معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه ( درباره ی علی ) نازل کرده به مردم نرسانم ، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام )).

*******

هشتم-«راز تکرار نصب امام علی علیه السلام در غدیر»

متن خطبه: ((أَلا وَإِنَّی قَدْ بایعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایعَنی . وَأَنَا آخِذُکمْ بِالْبَیعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ )).

شرح متن خطبه:

فراز(۲۱تا۲۴)خطبه، اشاره به گروه های مخالف رهبری امام علی (ع) و راز تکرار نصب امامت آن در غدیر دارد چراکه: هرچند از سال سوم بعثت و نزول ایه مبارکه ((فانذر عشیرتک الاقربین)) پیامبر بااین بیان (هذا اخی، وصیی، وزیری) بارها امام علی (ع) را در موقععیت های مختلف به عنوان جانشین خود معرفی کرده بودند. ولی به سه دلیل آن معرفی ها کفایت نمی کرد و می بایست در کنگره بزرگ غدیر به عنوان آخرین بار آن حضرت معرفی شود:

دلیل اول؛ نظام ولایی که از یک طرف قدسی و اسمانی و نیز نصب و مشروعیتش از ناحیه حق تعالی باشد و ازطرف دیگر کارامد و مقبولیتش زمینی و به بیعت مردم بستگی داشته باشد تجربه جدید بشری بود وسابقه نداشته است.به همین دلیل نصب های گذشته تنها قدسی و اسمانی بودن را ثابت می کرد نه جنبه زمینی را، از همین رو یک بار دیگر در کنگره غدیر نصب امامت علی(ع) به امر الهی تکرار شد تا جنبه بیعت مردم نیز انجام بگیرد و مسلمین بافرم و قالب حکومت ولایی آشنا شوند.

دلیل دوم؛ هرچند در بیست و سه سال از دوره بعثت، حضرت علی(ع) در موقعیت های مختلف به عنوان امام، خلیفه، وصی پیامبر معرفی شد؛ ولی همه در مکه ومدینه بوده است. ولی به صورت جهانی و در کنگره عظیمی چون غدیر در بین جمعیت ۱۲۰ هزار جمعیت ازمدینه، ،یمن ،شامات.. نبوده است. برای اینکه همه جهان اسلام ازهمه بلاد اسلامی در جریان چنین واقعه عظیم قرار بگیرند پیامبر تصمیم گرفت دراین کنگره شکوهمند، علی (ع) به عنوان وصی خود معرفی نمایند.

دلیل سوم؛ هر چند در دوره بیست و سه ساله بعثت، بارها پیامبر(ص)، علی(ع) را به عنوان وصی خود معرفی نموده بود و در حدیث منزلت فرموده بود:(انت منی بمنزله هارون من موسی) ولی از آنجایی که این امام علی (ع)بود درشب لیله المبیت جای پیامبر خوابید تا ان حضرت از ترور حتمی قریش نجات یافت و این علی (ع) بود که گردن گردنکشان سران قریش را قطع کرد تا زمینه فتح وت ثبیت اسلام فراهم آورد که خود درنامه (۶۴)نهج البلاغه خطاب به معاویه می نویسد: 
(عندی السیف الذی اعضضته بجدک و خالک واخیک فی مقام واحد: شمشیری که من ان را دریک روز برجد تو(عتبه)ودایی تو(ولید)وبرادرت (حنظله) فرود اوردم نزد من است.

پس در این مدت دشمنان فراوانی برایش به وجود آمده است. علاوه بر این، امام علی (ع) شخصیتی بود که در زیر مجموعه قبیله اوس،خزرج،تیم، عدی، اوس،خزرج و اموی قرار نداشت طبعا مردمی که رهبری را در ساختار قبیله ای تعریف می کردند نمی خواستند رهبری خارج از حزب وقبیله خود را بپذیرند.ازهمین رو بسیار ساده قابل پیش بینی بود آنان، آنچه که پیامبر فرموده بود انکار نمایند و یا به گونه دیگر توجیه نمایند. رسول خدا به امر الهی در کنگره عظیم حج امام علی(ع) را معرفی کردند تاراه هرگونه انکار امامت را به روی همه ببندند. ازهمین رو پیامبر خبر ازتوطئه این گروه منافق داد و فرمود:

((لاوَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْد: اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید)) ونیز خطاب به حج گزاران فرمود:((أَلا وَإِنَّی قَدْ بایعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایعَنی . وَأَنَا آخِذُکمْ بِالْبَیعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ . ( إِنَّ الَّذینَ یبایعُونَک إِنَّما یبایعُونَ الله ، یدُالله فَوْقَ أَیدیهِمْ . فَمَنْ نَکثَ فَإِنَّما ینْکثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیهُ الله فَسَیؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً ) :.آگاه باشید من با خداوند و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدی عزّوجل بری امامت او پیمان می گیرم . «[ای پیامبر]آنان که با تو بیعت کنند هر آینه با خدا بیعت کرده اند . دست خدا بالی دستان آنان است . و هر کس بیعت شکند ، بر زیان خود شکسته ، و آن کس که بر پیمان خداوند استوار و باوفا باشد ، خداوند به او پاداش بزرگی خواهد داد.))

*******

نهم-«راز دلالت کلمه (مولا) بر امامت»

متن خطبه: ( ثم قال: «ایهاالنَّاسُ ، مَنْ اَوْلی بِکمْ مِنْ اَنْفُسِکمْ ؟ قالوا : الله و رَسُولُهُ . فَقالَ : اَلا من کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ)) 

شرح متن خطبه:

این فراز (۴۱) به دلیل تقطیع از فراز های پیشین و فرازهای پسینی که درمنابع اهل سنت انجام گرفته و در (۴۳) منابع روایی، تفسیری و تاریخی اهل سنت تنها فراز(من کنت مولاه فهذا علی مولاه) را آوردند زمینه انحراف از غدیر فراهم شد که کلمه (مولا) درلغت مشترک لفظی بین معانی چون پسرعمو، غلام، همسایه و رهبر است و (مولا) در کلام پیامبر به معنای دوستی است نه امام وزعیم امت. ولی به دلایل متعدد (مولا) هرچند معانی متعدد دارد ولی (مولا) درکلام رسول الله (ص) رانمی توان حمل بر دوستی و محبت نمود:

دلیل اول؛ استدلال به امامت امام علی (ع) درخطبه غدیریه تنها به این فراز نیست تا گفته شود کلمه (مولا) معانی متعدد دارد؛ بلکه به متن خطبه غدیریه است که دراین متن (۳۷) بار در فراز های متعدد خلیفه، وصی، امام آمده است و دیگر راهی برای چنین مغالطات و تاویل ها باقی نمی ماند که چند مورد را برای فهم بیشتر می آوریم:

۱- درفراز نوزدهم آمده است(أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کلَّ أَبْیضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیی وَ خَلیفَتی ( عَلی أُمَّتی ) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی ، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیکمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ.)) 

۲- در فراز چهل ویکم آمده است:فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ( ذالِک فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا ) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکمْ وَلِیاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوک وَالصَّغیرِ وَالْکبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کلِّ مُوَحِّدٍ . ماضٍ حُکمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ)) 

۳- در فرازچهل وچهار آمده است:((مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّکمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکمْ وَإِلاهُکمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیهُ الُْمخاطِبُ لَکمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیکمْ وَ إِمامُکمْ بِأَمْرِالله رَبِّکمْ،)) 

پس با تامل در خطبه می یابیم بر فرض این که (مولا)درهمین جا به معنای دوست باشد آسیبی به نصب امامت امام علی(ع)در واقعه غدیر نمی زند؛ چراکه پیامبر نخست فراز به فراز خطبه آن حضرت را به عنوان وصی، خلیفه، امام معرفی کردند ودر پایان فرمودند:((من کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ))

دلیل دوم؛ هر چنددرلغت یکی ازمعانی ((مولا))دوستی است ولی دراین خطبه نمی تواند به معنای دوست باشد؛ بلکه (مولا) در کلام رسول الله (ص) به معنای امام ورهبری است. چراکه مردمی که شنونده کلام رسول الله (ص) بودندهیچ یک چنین پرسشی ننموده وایرادی نگرفتند که چرا شما برای دوستی علی (ع) ما را در این سرزمین جحفه سه روز نگه داشته اید. همین سکوت مؤید این معنا است که آنان از(( مولا)) در کلام رسو ل الله (ص) معنای زعیم ورهبری را می فهمیدند و ارزش چند روز معطل شدن برای چنین رویداد سیاسی را می دانستند.

دلیل سوم؛ هرگز درجزیرة العرب برای دوستی بیعت نمی گرفتند؛ بلکه برای رهبری تنها بیعت مرسوم بوده است. ازهمین رو در فراز(۹۶) آمده : ((أَدْعُوکمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ))
وهمین که پیامبر گرامی دراین فراز ازخطبه همه حج گزاران مکلف بر بیعت امام علی(ع)نمودند خود بهترین شاهد و قرینه است که نمی توان کلمه(مولا) درکلام رسو ل الله(ص) را حمل بر دوستی نمود.

دلیل چهارم؛ براین که کلمه (مولا) درخطبه غدیریه به معنای دوستی نیست شعر (حسان بن ثابت) است که پس ازنصب امام درحضور رسول الله (ص) و ۱۲۰ هزار حج گزار سروده اند. این اشعار درمنابع اهل سنت آمده و مرحوم علامه امینی تمام منابع را در الغدیر اورده اند و در این شعر، حسان کلمه مولا را بر امام تفسیر کرد و شخص پیامبر به او اعتراضی نکرده اند و آن بیت مورد نظر این است:

 ((فقال له قم یا علی فانی))      ((رضیتک بعدی اماما و هادیا)) 

دلیل پنجم؛ کدام عقل سلیم می پذیرد که سه روز حج گزاران، از زن و مرد پیر جوان در بیابان گرم جحفه بدون هیچ امکانات معطل شوند و پس ازسه روز پیامبر به آنان بگوید که می خواستم به شما بگویم:(علی را دوست بدارید).

*******

دهم-«راز بیعت حج گزاران در کنگره غدیر»

متن خطبه:((أَدْعُوکمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ ) )

شرح متن خطبه:

چهار فراز، از خطبه غدیریه اختصاص به تاکید و فرمان رسول الله (ص) به حج گزاران بر بیعت کردن با امام علی (ع) دارد. شرح و تفسیر این فراز از خطبه، مستلزم آن است که به چند نکته با دقت و تامل توجه شود:

نکته اول؛ چهار فراز از خطبه غدیریه، رسول الله (ص)حج گزاران حاضر در غدیرخم را امر به بیعت با امام علی (ع) می کنند و اصرار و تاکید بر بیعت همه حج گزاران با امام علی علیه السلام را داشته اند.

1-((فَأَقِمْ يَا مُحَمَّدُ عَلِيّاً عَلَماً وَ خُذْ عَلَيْهِمُ اَلْبَيْعَةَ وَ جَدِّدْ عَهْدِي وَ مِيثَاقِي لَهُمُ اَلَّذِي وَاثَقْتُهُمْ عَلَيْهِ))

2-((أَدْعُوكُمْ إِلَى مُصَافَقَتِي عَلَى بَيْعَتِهِ وَ اَلْإِقْرَارِ بِهِ ثُمَّ مُصَافَقَتِهِ بَعْدِي أَلاَ وَ إِنِّي قَدْ بَايَعْتُ اَللَّهَ وَ عَلِيٌّ قَدْ بَايَعَنِي وَ أَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمٰا يَنْكُثُ عَلىٰ نَفْسِهِ))

3-((مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ فَاتَّقُوا اَللَّهَ وَ بَايِعُوا عَلِيّاً أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ وَ اَلْأَئِمَّةَ كَلِمَةً طَيِّبَةً بَاقِيَةً يُهْلِكُ اَللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ اَللَّهُ مَنْ وَفَى وَ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمٰا يَنْكُثُ عَلىٰ نَفْسِهِ)) 

4-((وَصَلُوا اَلْبَيْعَةَ وَ اَلْمُصَافَقَةَ ثَلاَثاً- وَ رَسُولُ اَللَّهِ يَقُولُ كُلَّمَا بَايَعَ قَوْمٌ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى جَمِيعِ اَلْعَالَمِينَ وَ صَارَتِ اَلْمُصَافَقَةُ سُنَّةً وَ رَسْماً وَ رُبَّمَا يَسْتَعْمِلُهَا مَنْ لَيْسَ لَهُ حَقٌّ فِيهَا)).

نکته دوم؛ اصرار و تاکید پیامبر(ع) بر بیعت سه دلیل مهم داشته است:

دلیل اول؛ آنچه در غدیر انجام گرفت تاسیس حکومت ولایی بوده است که نه ازجنس حکومت امپراتوری ایران و روم بود که مردم هیچ دخالتی در مقدرات و سرنوشت خود نداشتند و نه از جنس جمهوری بود که مردم همه کاره باشند، رییس جمهوری حقوق بگیر مردم و تابع آرا مردم باشد؛ بلکه قالب و فرم حکومتی ولایی به گونه ای است که مشروعیتش کاملا قدسی و آسمانی می باشد و امام جامعه منصوب حق تعالی تو است، رای مردم درعزل ونصب آن هیچ دخالت ندارد، ولی در عین حال اقتدار و به فعلیت رسیدن رهبری امام جامعه به مقبولیت و ارا مردم بستگی دارد. ازهمین رو رسول اعظم اصرار بر بیعت مردم بر بیعت دارند تا در جامعه اسلامی کاملا نهادینه شود که مشروعیت امامت قدسی و آسمانی است، ولی مقبولیت، فرشی و زمینی و به بیعت و آرا مردم بستگی دارد.

دلیل دوم؛ ازمجموع خطبه و از تاخیر پی در پی معرفی از عرفات تا غدیر نشان از یک واقعیت تلخ است و آن این که رسول الله (ص) به این نتیجه رسیده بودند اگر حجت را بر این سران و شیوخ قبیله خزرج اوس، عدی، تیم، اموی و بنی هاشم تمام نکند با آن بافت قبیله گرایی که دارند، امکان نقض عهد و شکستن پیمان وجود دارد و حضرت می خواستند با این بیعت راه نقض عهد را ببندند و کسی نگوید من روز غدیر چنین سیستم رهبری را نپذیرفته بودم که اگر اقدام به مخالفت کرد: واقعا و حقیقة مبغوض و ملعون پیامبر و خدای پیامبر قرار بگیرد ازهمین رو ازتوطئه این گروه کار شکن خبر داد وفرمود: ((مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَیکونُ مِنْ بَعْدی أَئمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی النّارِ وَیوْمَ الْقِیامَةِ لاینْصَرونَ . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ: مردمان ! به زودی پس از من پیشوایانی خواهند بود که شما را به سوی آتش می خوانند و در روز رستاخیز تنها وبدون یاور خواهند ماند. هان مردمان ! خداوند و من از آنان بیزاریم .)) .ونیز فرمود:((وَسَیجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً ، ( أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ ) :آگاه باشید ! به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جابه جا نموده . آن را غصب کرده و به تصرف خویش درآورند. هان! نفرین و خشم خدا بر غاصبان و چپاول گران !))

دلیل سوم؛ رسم و سنت در جزیره العرب بر این بوده است وقتی رییس قبیله یا حاکمی را انتخاب می کردند با او بیعت می نمودند و با بیعت، رهبری وی مشروعیت پیدا می کرد.،پیامبر برای این که پس از ایشان، کسی با این بهانه که در روز غدیر بیعت انجام نشد در مقام مخالفت بر نیاید زن و مرد حاضر در غدیر خم را مکلف کرد که به صورت رسمی همه با امام علی(ع) بیعت کنندو فرمود:
((أَلاوَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْد: اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید))

*******

یازدهم-«استمرار امامت درنسل امام علی علیه السلام»

متن خطبه: ((ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیکمْ وَ إِمامُکمْ بِأَمْرِالله رَبِّکمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیتی مِنْ وُلْدِهِ)) بخش مهمی ازفرازهای خطبه غدیریه اختصاص به بیان استمرار نبوت از نسل امام علی علیه السلام، ونیز به بیان اختصاصات حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء دارد، ازهمین رودر پایان خطبه به شرح اجمالی این دونکته می پردازیم 

یکم-((فراز های استمرار امامت)) 

در چهار فراز از خطبه، پیامبر خدااصرار دارند تامسلمین رامتوجه این نکته نمایند غدیر وحجه الوداع تنهامحل معرفی امام علی علیه السلام به عنوان خلیفه، امام، وصی رسول الله صلی الله علیه وآله نیست، بلکه زمینه وفرصتی است که به امرالهی وبه نص رسول الله صلی الله علیه وآله مسلمین بدانند امامان بعد از پیامبر دوازده تن هستند که یازده تن دیگر ازنسل پیامبر وازصلب علی علیه السلام می باشند که اول ازاین دوازده تن امام علی علیه السلام واخر وخاتم امامان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، از همین روست درچهار فراز ازخطبه غدیریه آمده است

1-((مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیاً وَالطَّیبینَ مِنْ وُلْدی (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکبَرُ، فَکلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ ، لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدا عَلَی الْحَوْضَ . أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکامُهُ فی أَرْضِهِ: .هان مردمان ! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ، یادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن یادگار گران سنگ بزرگ تر . هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند . هان ! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند)) 

2-((مَعاشِرَالنّاسِ ، هُوَ ناصِرُ دینِ الله وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ الله، وَ هُوَالتَّقِی النَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی . نَبِیکمْ خَیرُ نَبی وَ وَصِیکمْ خَیرُ وَصِی ( وَبَنُوهُ خَیرُالْأَوْصِیاءِ ) . مَعاشِرَالنّاسِ ، ذُرِّیةُ کلِّ نَبِی مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیتی مِنْ صُلْبِ ( أَمیرِالْمُؤْمِنینَ ) عَلِی .:هان مردمان ! او یاور دین خدا و دفاع کننده ی از رسول اوست . او پرهیزکار پاکیزه و رهنمی ارشاد شده [ به دست خود خدا ] است . پیامبرتان برترین پیامبر ، وصی او برترین وصی و فرزندان او برترین اوصیایند . هان مردمان ! فرزندان هر پیامبر از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی است)) .

3-((ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیکمْ وَ إِمامُکمْ بِأَمْرِالله رَبِّکمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یوْمٍ تَلْقَوْنَ الله : و پس از خداوند ولی شما ، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید . و پس از من به فرمان پروردگار ، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست . آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود . این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد))

4-((مَعاشِرَالنّاسِ 'أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکمْ بِاتِّباعِهِ ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی . ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ ( الْهُدی ) ، یهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلونَ: . هان مردمان ! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده . و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او ، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند)) 

دوم:((خصایص حضرت مهدی سلام الله علیه)) 

پس ازآنکه رسول الله صلی الله علیه وآله درخطبه غدیریه جانشینان بعد ازخود تا قیامت را بیان کردند، به خصایص هفده گانه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان خاتم الائمه علیه السلام پرداختند، ازهمین رو می فرمایند :

1- خاتم ائمه:((أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی: آگاه باشید ! همانا آخرین امام ، قائم مهدی از ماست)) 

2- چیرگی برادیان:(( أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ :هان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود)) 

3- انتقام گیرنده:((.أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ .هشدار ! که اوست انتقام گیرنده از ستمکار))

4- فاتح دژها:((أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها:هشدار ! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها))

5- چیرگی برمشرکان:((أَلا إِنَّهُ غالِبُ کلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْک وَهادیها: .هشدار ! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان))

6- خونخواه تمام اولیاء:(( أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِک بِکلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله :هشدار ! که او خونخواه تمام اولیی خداست))

7- یاری رسان دین:((أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله:آگاه باشید ! اوست یاور دین خدا .))
 
8- دریایی ژرف:((أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ :. هشدار ! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون می گیرد)).

9- ارز شمند کردن ارزش ها :(( أَلا إِنَّهُ یسِمُ کلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ :.هشدار ! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او ، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند))

10- وارث دانش ها:((أَلا إِنَّهُ وارِثُ کلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکلِّ فَهْمٍ : هشدار ! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست))

11- مبین آیات الهی:((أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ:بیدار باشید بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه هی او را برپا کند )) 

12- استواربودن(( أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ :بدانید همانا اوست بالیده و استوار)) 

13- داشتن ولایت تکوینی :((أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیهِ:.! هموست که [ اختیار امور جهانیان و آیین آنان ] به او واگذار شده است .)) 

14- پیشگویی شده ظهور:(( أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَینَ یدَیهِ:آگاه باشید ! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند))

15- حجت پایدار:((أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ:آگاه باشید ! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود.درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست
 
16- غالب برهمه:((أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیهِ:هان ! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت)) 

17- ولی خدا:(( أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیتِهِ :آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است)).

*******

دوازدهم-«فضائل امام علیه السلام»

متن خطبه: ((وَ کلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقین )) 

بخشی از(110) فراز خطبه غدیریه به بیان فضائل امام علی علیه السلام اختصاص دارد که هریک از این فضائل نیاز به شرح و تفسیر مبسوطی خواهد داشت، ولی از باب آشنایی فهرستی از این فضائل را در اینجا می آوریم؛

1-علم گسترده داشتن:((مَعاشِرَالنّاسِ، علی ( فَضِّلُوهُ)مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقین وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیاً:هان مردمان ! او را برتر بدانید . چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران ، علی ، ضبط کرده ام .)) 

2-مصداق سوره یس:((وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ ( الَّذی ذَکرَهُ الله فی سُورَةِ یس: ( وَ کلَّ شَیءٍ أَحْصَیناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ : .او ( علی ) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوره یاسین یاد کرده که : « و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم ...))

3-پرداخت زکات درحال رکوع:((وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَک وَ تَعالی عَلَی بِذالِک آیةً مِنْ کتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیکمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَیؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ ) ، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکعٌ یریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کلِّ حالٍ:.و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که : « همانا ولی ، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند . » و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است)) 

4-میزان جدایی حق از باطل((مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکفُوا عَنْ وِلایتِهِ ، فَهُوَالَّذی یهدی إِلَی الْحَقِّ وَیعْمَلُ بِهِ، وَیزْهِقُ الْباطِلَ وَینْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ :هان مردمان ! از علی رو برنتابی و از امامتش نگریزید و از سرپرستی اش رو برنگردانید او [ شما را ] به درستی و راستی خوانده و [ خود نیز ] بدان عمل نماید او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد)) 

5-اولین مؤمن به رسول خدا:((أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ ( لَمْ یسْبِقْهُ إِلَی الْایمانِ بی أَحَدٌ ) :او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته)) .

6-ایثارجان برای رسول خدا((وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ یعْبُدُالله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیرُهُ (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعی .أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ ینامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ ) و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او همراه بوده است تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کرد و جز او کسی چنین نبود اولین نمازگزار و پرستشگر خدا به همراه من است . از سوی خداوند به او فرمان دادم تا [ در شب هجرت ] در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده ، پذیرفت که جان خود را فدای من کند)

7-اطاعتش موجب رستگاری: ((مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلی بْنِ أَبی طالِبٍ عِنْدَالله عَزَّوَجَلَّ - وَ قَدْ أَنْزَلَهافِی الْقُرْآنِ - أَکثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ . مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یطِعِ الله وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَکرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً.

هان مردمان ! هر آینه برتری هی علی بن ابی طالب نزد خداوند عزّوجل - که در قرآن نازل فرموده - بیش از آن است که من یکباره برشمارم . پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت او را تصدیق و تأیید کنید . هان مردمان ! آن کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کند ، به رستگاری بزرگی دست یافته است)) 

8-بیعتش موجب بهشتی شدن: ((مَعاشِرَالنَّاسِ ، السّابِقُونَ إِلی مُبایعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْلیمِ عَلَیهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ أُولئک هُمُ الْفائزُونَ فی جَنّاتِ النَّعیمِ . مَعاشِرَالنّاسِ ، قُولُوا ما یرْضَی الله بِهِ عَنْکمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَلَنْ یضُرَّالله شَیئاً . اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ ( بِما أَدَّیتُ وَأَمَرْتُ ) وَاغْضِبْ عَلَی ( الْجاحِدینَ ) الْکافِرینَ ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ :هان مردمان ! سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام بر او با لقب امیرالمؤمنین، رستگارانند.

*******

سیزدهم-«فلسفه حلال و حرام، واجبات و محرمات در خطبه غدیریه»

متن خطبه: (( مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله)).

شرح متن:
بخش مهمی ازخطبه غدیریه اختصاص به بیان احکام الهی ((حلال وحرام، واجبات ومحرمات)) ونیز بیان فلسفه پاره ازاحکام اختصاص پید اکرده است، برای اینکه ((حلال وحرام)) و((واجبات ومحرمات)) وهمچنین فلسفه برخی ازاین احکام شرح نماییم این بخش ازخطبه را دسته بندی کرده و توضیح داده می شود:

1-((حج تعظیم شعائر الله))

(( مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله فَمَنْ حَجَّ الْبَیتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَیهِ أَنْ یطَّوَّفَ بِهِما) الآیة:هان مردمان ! همانا حج و عمره از شعائر و آداب و رسوم خدایی است پس زائران خانه ی خدا و عمره کنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند ))

 2-((آثار و برکات حج))

((مَعاشِرَالنّاسِ ، حُجُّواالْبَیتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا،وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا . مَعاشِرَالنّاسِ ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلی وَقْتِهِ ذالِک، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ.مَعاشِرَالنَّاسِ ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیهِمْ وَالله لایضیعُ أَجْرَالُْمحْسِنینَ: هان مردمان ! در خانه ی خدا حج گزارید ؛ که هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت، و کسی از آن روی برنگردانید مگر بی بهره و نیازمند گردید هان مردمان ! مؤمنی در موقف ( عرفات ، مشعر ، منا ) نمانَد مگر این که خدا گناهان گذشته ی او را بیامرزد و بایسته است که پس از پایان اعمال حج [ با پرونده ی پاک ] کار خود را از سر گیردهان مردمان ! حاجیان دستگیری شده اند و هزینه های سفرشان جبران می شود و جایگزین آن به آنان خواهد رسید و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد هان مردمان!

3-((اهمیت نماز، روزه و ولایت))

((مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کما أَمَرَکمُ الله عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیکمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیکمْ وَمُبَینٌ لَکمْ، الَّذی نَصَبَهُ الله عَزَّوَجَلَّ لَکمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیتی یخْبِرونَکمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیبَینُونَ لَکمْ ما لاتَعْلَمُونَ:.هان مردمان ! نماز را به پا دارید و زکات بپردازید همان سان که خداوند عزّوجل امر فرموده، پس! اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید ، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست، خداوند عزّوجل او راپس از من امانتدار خویش در میان آفرید گانش نهادههمانا او از من و من از اویم. و او و فرزندان من از جانشینان او،پر سش هی شما را پاسخ دهند و آن چه را نمی دانید به شما می آموزند.

4-((بی شمار بودن حلال و حرام الهی))

(( أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکثَرُ مِنْ أَنْ أُحصِیهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ:هان ! روا و ناروا بیش از آن است که من شمارش کنم و بشناسانم و در این جا یکباره به روا فرمان دهم و از ناروا بازدار)) 

5-((بیعت وظیفه همگان))

((فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیعَةَ مِنْکمْ وَالصَّفْقَةَ لَکمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ فی عَلِی أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّی وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یوْمٍ یلْقَی الله الَّذی یقَدِّرُ وَ یقْضی:ز این روی مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید در مورد پذیرش آن چه از سوی خداوند آورده ام درباره علی امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند و این امامت به وراثت پایدار است و فرجام امامان، مهدی است و استواری امامت تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند)) 

6-((اهمیت تواصی به واجبات و اجتناب از تحریف در احکام))

مَعاشِرَالنّاسِ،وَ کلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکمْ عَلَیهِ وَکلُّ حَرامٍ نَهَیتُکمْ عَنْهُ فَإِنِّی لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِک وَ لَمْ أُبَدِّلْ أَلا فَاذْکرُوا ذالِک وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَیرُوهُ:هان مردمان! شما را به هرگونه روا و ناروا راهنمایی کردم و از آن هرگز برنمی گردم بدانید و آگاه باشید! آن ها را یاد کنید و نگه دارید و یکدیگر را به آنآن توصیه نمایید و در آن [ احکام خدا ] دگرگونی راه ندهید))

*******

چهاردهم«مشخصه های غدیر باوران»

متن خطبه :((فَلْيُبَلِّغِ اَلْحَاضِرُ اَلْغَائِبَ وَ اَلْوَالِدُ اَلْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ)) 

شرح خطبه:

بخشی ازفراز های خطبه در توصیف ومعرفی غدیر باوران است، ازهمین رو درخطبه غدیریه چهار خصیصه برای ولایت مداران و غدیر باوران آمده

1-((ولا زعامت)) 

غدیرباوران از نظر عقیده و اندیشه بر این باورند که ازنظر زعامت و امامت، علی(ع) جانشین بعد از پیامبر است، دلیل و پشتوانه این باور آن است که نمی شود خلیفه اول به محض اینکه متوجه شد چند روز از عمرش باقی نمانده است، فورا به عثمان گفت: بنویس پس از من عمر خلیفه مسلمین است، و همچنین وقتی خلیفه دوم دید که چیزی از پایان عمرش باقی نمانده است، فورا شورای شش نفره تشکیل تا از بین خود خلیفه آینده را انتخاب کند. کدام عقل سلیم می پذیرد رسول الله (ص) که هفتاد روز پیش از رحلتش از ناحیه حق تعالی متوجه شد که اخرین روز های عمرش است باتوجه به این آگاهی ازمرگش نسبت به آینده اسلام بی تفاوت می ماند؛ بلکه همان گونه که در گزارش خطبه غدیریه آمده است رسول الله صلی الله علیه وآله درجمع حج گزاران حجةالوداع در غدیر، رسما با ایراد خطبه غدیریه و بیان (أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیی وَ خَلیفَتی ( عَلی أُمَّتی ) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی ، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی)) علی علیه السلام را برای امامت نصب کردند

2-((ولا محبت)) 

غدیرباوران به دلیل این که بالفطره میل به کمالات دارندو علی (ع) چون (ابوالفضایل)و(مجمع الفضایل)است نه تنهادوستش دارند بلکه به وی عشق می ورزند وحوضچه وجودشان آمیخته با عشق آن حضرت است ازهمین رودرخطبه غدیریه:(اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرمن نصره)

3-((ولا اطاعت)) 

( ولا محبت) غدیر باوران، رابطه تنگاتنگ با (ولااطاعت) داشته و کسانی که محبت اهل بیت و امام علی (ع) را در جان خود دارند، برای اینکه ثابت کنند که دوستش دارند هر آنچه آن حضرت دستور داده باشند باجان و دل می پذیرند اطاعت می کنند.ازهمین رو در خطبه غدیریه در فرازهای متعدد به (ولا اطاعت) سفارش شده است ورسول خدافرمودند:(مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ إِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَمَرَنِي وَ نَهَانِي وَ قَدْ أَمَرْتُ عَلِيّاً وَ نَهَيْتُهُ فَعَلِمَ اَلْأَمْرَ وَ اَلنَّهْيَ مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاسْمَعُوا لِأَمْرِهِ تَسْلَمُوا وَ أَطِيعُوا تَهْتَدُوا وَ اِنْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرْشُدُوا وَ صَيِّرُوا إِلَى مُرَادِهِ وَ لاَ تَتَفَرَّقُ بِكُمُ اَلسُّبُلُ :هان مردمان ! همانا خداوند امر و نهی خود را به من فرموده و من نیز به دستور او دانش آن را نزد علی نهادم . پس فرمان او را بشنوید و گردن نهید و پیرویش نمایید و از آنچه بازتان دارد خودداری کنید تا راه یابید به سوی هدف او حرکت کنید راه هی گونه گون شما را از راه او بازندارد))

4-((ناشر فضایل)) 

غدیرباوران کسانی اند به حکم این که رسول الله (ص) درخطبه غدیریه فرمودند:((فَلْيُبَلِّغِ اَلْحَاضِرُ اَلْغَائِبَ وَ اَلْوَالِدُ اَلْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ سَيَجْعَلُونَهَا مُلْكاً وَ اِغْتِصَاباً)) 

به نشر فضایل امام امیر المؤ منین (ع) و نیز تثبیت امامت آن حضرت به ویژه آنچه در غدیر انجام گرفته می پردازند و هریک میثم تمار،علامه امینی صاحب الغدیر، و میر حامد حسین هندی صاحب عقبات الانوار می شوند و ازجان ومال،قلم و زبانشان هزینه کرده و به نشر فضایل امام علی(ع) می پردازند

5-((پارسایی))

از خصائص غدیر باوران تقواد رحیطه عمل ورفتار است ازهمین رو در مرتبه اول، تقوا (تقوا ی عام) یا به تعبیر روایات(خوف من النار) و به تعبیرسوم (تقوای عدول)دارند۰یعنی شخص به این دلیل واجبات را انجام می دهد و محرمات را ترک می کندکه در ایه (۲۴) بقره آمده است:(فاتقوا النارالتی وقو دها الناس والحجاره اعدت للکافرین)،

و همچنین(تقوای خاص) وبه عبارت دیگر(تقوای من الله) و به تعبیرسوم ( تقوای صلحا) یعنی شخص به مرتبه ای از تقوای وخدا ترسی می رسد نه تنها واحبات را انجام و محرمات را ترک می کند؛ بلکه مهم این است مشتبهات یعنی چیزی که حکمش از نظر حلال و حرام روشن نیست را انجام نمی دهد. چرا که در آیه (۱۶) سوره (تغابن) آمده است: (فاتقوالله مااستطعتم)

و نیز مرتبه سوم؛ (تقوای خاص الخاص) وبه تعبیر دیگر(تقوای بالله ) و به تعبیر سوم(تقوای صدیقین)یعنی شخص متقی در سلوکش به مرتبه ای می رسد حتی از مباحات به دلیل این که رضای الهی در آن است ترک می کند و به آسانی می گذرد،چراکه در فراز (۵۳)خطبه غدیر آمده است:(معاشرالناس اتقو الله حق تقاته ولا تموتن الا وانتم تسلمون) و نیزدر فراز(۹۴) آمده است:(التقوی التقوی، احذرو الساعه)

*******

پانزدهم-«خصوصیت منکرین ولایت»

متن خطبه:

((مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یوافِقْهُ)) 

شرح متن خطبه:

بخش مهمی از فرازهای مهم خطبه غدیریه اختصاص به معرفی خصوصیت جریان اموی مسلکان دارد یعنی کسانی که نه تنها منکر ولایت بلکه منکر فضائل امام علی علیه السّلام اند وحاضرندبرای فرد خبیثی چون معاویه فضیلت تراشی کنند ولی نسبت به امام علی علیه السلام که فضائلش درقرآن وسنت امده کتمان کنند از همین رو درخطبه غدیریه پنج خصوصیت برای آنان آمده است؛

1-((ملعون بودن منکرین ولایت)) 

نخستین خصیصه ای که برای منکرین ولایت در خطبه غدیریه آمده مورد ((لعن)) و ((نفرین)) رسول الله (ص) قرار گرفتن این جماعت است، ازهمین رو در فراز درخطبه آمده است:

((مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یوافِقْهُ أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِک وَیقُولُ: « مَنْ عادی عَلِیاً وَلَمْ یتَوَلَّهُ فَعَلَیهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی »:هان مردمان ! عل را برتر دانید ؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است ؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آیددور دورباد از درگاه مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد ! هان! بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد : « هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد! )) 

2-((بی توفیقی در توبه)) 

دومین خصیصه؛ ای که در خطبه غدیریه برای منکرین ولایت آمده((توبه و استغفارشان )) پذیرفته نمی شوداز همین رو در خطبه آمده است:((مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ إِنَّهُ إِمَامٌ مِنَ اَللَّهِ وَ لَنْ يَتُوبَ اَللَّهُ عَلَى أَحَدٍ أَنْكَرَ وَلاَيَتَهُ وَ لَنْ يَغْفِرَ اَللَّهُ لَهُ حَتْماً عَلَى اَللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذَلِكَ بِمَنْ خَالَفَ أَمْرَهُ فِيهِ وَ أَنْ يُعَذِّبَهُ عَذَاباً شَدِيداً نُكْراً أَبَدَ اَلْآبَادِ وَ دَهْرَ اَلدُّهُورِ فَاحْذَرُوا أَنْ تُخَالِفُوهُ فَتَصْلَوْا نَاراً وَقُودُهَا اَلنّٰاسُ وَ اَلْحِجٰارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكٰافِرِينَ :هان مردمان ! او رابرتر دانید ، که خداوند او رابرگز یده ؛ و پیشوایی او را بپذیرید، که خد اوند او را برپا کرده است، هان مر دمان ! او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر او را نپذیرد و او را نیامرزد، این است روش قطعی خداو ند،درباره ناسازگار علی و هرآینه او را به عذاب دردناک پایدار کیفر کند، ازمخالفت او بهراسید و گرنه در آتشی در خواهید شد که آتش گیره آن مردمانند وسنگ، که برای حق ستیزان آماده شده است)) 

3-((گرفتار نفاق و شقاق)) 

سومین خصیصه ای ‌که در خطبه غدیریه برای منکرین ولایت آمده است(اهل شقاق ونفاق) بودن این جماعت اموی مسلک است. از همین رو درخطبه آمده است: 
((أَلاَ إِنَّ أَعْدَاءَ عَلِيٍّ هُمْ أَهْلُ اَلشِّقَاقِ وَ اَلنِّفَاقِ وَ اَلْحَادُّونَ وَ هُمُ اَلْعَادُّونَ وَ إِخْوَانُ اَلشَّيَاطِينِ اَلَّذِينَ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ اَلْقَوْلِ غُرُوراً :آگاه باشید!که دشمنان علی (ع)همان معاندان و منافقان و مخالفان و همان دشمنان و برادران شیاطین اند))

4-((حبط اعمال منکرین ولایت))

چهارمین خصوصیت منکرین ولایت حبط اعمال است، به این معنا منکرین ولایت اگر همه روزهای سال را روزه بگیرند، وهمه شب هارا نماز بخوانند، وهرسال ازعمرشان رابه حج بروند، وهمه اموال را انفاق کنند، ولی منکر ولایت امام علی علیه السلام باشند هیچیک ازاعمالشان درپیشگاه الهی مورد قبول واقع نمی شود ازهمین رو درخطبه آمده است:
((مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَکمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَکمْ بِإِمامَتِهِ، فَمَنْ لَمْ یأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إِلی یوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی الله عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِک الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ ( فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ ) وَ فِی النّارِهُمْ خالِدُونَ ، ( لایخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ ینْظَرونَ ): .هان مردمان ! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت علی تکمیل فرمود:ینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایی رستاخیز و عرضه ی بر خدا - پیروی نکنند ، در دو جهان کرده هایشان بیهوده بوده در آتش دوزخ ابدی خواهند بود ، به گونه ی که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتی خواهد بود)).

5-((مجازات سخت اخروی مخالفین ولایت))

پنجمین خصیصه منکرین ولایت امام علی علیه السلام مجازات سخت وعذاب الیم درآخرت است ازهمین رو در خطبه غدیریه آمده است:

((أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یصْلَونَ سَعیراً. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَ هِی تَفورُ وَ یرَوْنَ لَهازَفیراً. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله فیهِمْ: (کلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها) الآیة. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (کلَّما أُلْقِی فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ یأتِکمْ نَذیرٌ، قالوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ الله مِنْ شَیءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فی ضَلالٍ کبیرٍ) إِلی قَوله: (أَلافَسُحْقاً لاَِصْحابِ السَّعیرِ). أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کبیرٌ:هان! دشمنان آنان آن کسانی اند که در آتش درآیند. و همانا ناله ی افروزش جهنم را می شنوند در حالی که شعله هی آتش زبانه می کشد و زفیر ( صدی بازدم ) جهنم را نیز درمی یابند. هان! خداوند درباره ی ستیزگران با آنان فرموده: «هرگاه امتی داخل جهنم شود همتی خود را نفرین کند.»هشدار! که دشمنان امامان همانانند که خداوند درباره ی آنان فرموده: «هر گروهی از آنان داخل جهنم شود نگاهبانان می پرسند: مگر برایتان ترساننده ی نیامد؟! می گویند: چرا ترساننده آمد لیکن تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند وحی نفرستاده و شما نیستید مگر در گمراهی بزرگ !» تا آن جا که فرماید: «هان ! نابود باد دوزخیان!».

*******

دیدگاه‌ها

ناشناس 01:29 - 1400/05/06

عالی عالی

حیدر 14:17 - 1401/03/09

مطالب خیلی عالی و جذاب بوده

صدیقه رفیعیخ 01:11 - 1401/04/11

خیلی عالی بود اجرکم علی الله

محمد 13:38 - 1401/11/09

خیلی زحت کشیده شده بود خدا خیرتون بده

سادات 10:32 - 1401/11/19

بسیار عالی بودید. خداخیرتان بدهد
فقط اینکه عایشه گفتند پیامبر فرمودن حیا نکنم‌ از مردی که فرشتگان‌ از عثمان حیا میکنن . را درک نمیکنم . درکش واسم سخته

بلاغ

In reply to by سادات

11:25 - 1401/11/20

با سلام و احترام
دقیقا این یادداشت در مقام بیان عدم صحت اینگونه روایاتی است که در منابع اهل تسنن می باشد.

فاطمه 15:53 - 1402/04/09

ما باید از امام حسین درس عبرت بگیریم اگه آن هایی که گناه کردن ولی نمیتونن بگن و گناهشان پشیمانی خدا آن ها را ببخشه

قربانی 06:59 - 1402/04/12

برای منی که اول راه هستم‌ این‌مطالب عالی بود الهی خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه
بر دشمن مرتضی علی لعنت

محمد مهدی عباسی 10:28 - 1402/04/16

سلام علیکم وقت بخیر اسعد الله ایامکم بسیار عالی استفاده کردیم برقرار باشید

حسن مصلح 18:22 - 1402/04/20

عالی بود جزاکم الله خیرا

اکرم هاشملو 23:52 - 1402/04/21

باسلام به همه عزیزانی که زحمت زیادی کشیدن انشالله از حضرت علی علیه‌السلام مزدشان را بگیرن خیلی عالی بود موضوع بیشتر برام روشن شد استفاده کردم ممنون از شما

تاران 12:47 - 1402/04/22

مطالب بسیار عالی بود. اثبات امامت خیلی خوب بیان شده است. خدا اجرتون بده

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.