اشعار میلاد پیامبر اکرم(ص)

تاریخ انتشار:
دکلمه ولادت حضرت محمد(ص) کاری از گروه تولید پایگاه اطلاع رسانی بلاغ
میلاد پیامبر

اشعار ولادت حضرت محمد (ص)

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

شبی آمـده بس بی قرینه

زده مــرغ دلم، پرزسینه

گهی مکـه رود گه مدینه

بـه شـوق دوگل ، باغ ایزد

سـلام وصلـوات برمحمد

درودهمــه بر آل احمد

شکوفا شده دو،گل در این ماه

یکی مهرویکی ،بهتراز ماه

یکی صادق ویک ، رسول الله

دورهبر بـه یکی، جلوه آمد

سـلام وصلـوات برمحمد

درودهمــه بر آل احمد

چمن غرق گل اسـت،از ریاحین

فضا پرشده از،عطر یاسین

کند جلوه گری، گلشن دین

زبشکفتن دو، گل سرمد

سـلام وصلـوات برمحمد

درودهمــه بر آل احمد

یکی وارث علم رسول اسـت

کـه نوردل وچشم ،بتول اسـت

یکی برهمه ختم عقول اسـت

دومهر آمــده از،نـورایــزد

سـلام وصلـوات برمحمد

درودهمــه بر آل احمد

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

بـه هفتدهِ ماه ربیع،دِلا شده غرقِ سُرور

میخونن اهلِ آسمون،کوثر و هل اتیٰ و نور

مکه شد امشب،خُلدِ مخلّد

اومده احمد اومده احمد

یا رسولَ الله…

بر دل آسمونیا،شورِ دمادم اومده

دریای رحمت و کرم،رسول خاتم اومده

اومده فَخرِ،عرش مُعَلّيٰ

در دل عالَم،مِهر و تولّيٰ

یا رسولَ الله…

اي کعبه عشق و وفا،خوش آمدی خوش آمدی

صادقِ آل مصطفی،خوش آمدی خوش آمدی

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

غار حرا بزم جنونه ، آیینه دار آسمونه

رسول آخر داره امشب ، غزلِ رسالت می خونه

قدم میزنه دل ، تـو کوچه هايِ نور مکه

رسیده تا ابرا ، سر و صدایِ شور مکه

بیا امشب ، بریم در بزنیم خونۀ مولا رو

بیا امشب ، طوافی بکنیم گنبد خضرا رو

بیا امشب ، یه تبریکی بگیم حضرت زهرا رو

میدونم تـو شب مـن

از زیر آسمون رحمت

نمیمونه تـو دل حاجت

مولانا …

بـه تـو خیلی بدهکارم

میدونی کـه گرفتارم

اسمتو زیر لب دارم

مولانا …

«یا رسول الله .. آقام آقام»

پیمبرا ایمان میارن ، سر رو پای آقا میذارن

مسیر رسول خدارو ، تا بیت خدا گل میکارن

کدامین پیمبر ، مثه آقا وعده میاره

کی تـو خانوادش ، آقایی مثه مهدی داره

بیا امشب ، بریم در بزنیم خونه مولا رو

بیا امشب ، طوافی بکنیم گنبد خضرا رو

بیا امشب ، یه تبریکی بگیم حضرت زهرا رو

بدم و اینو میدونم

دارم از شـما میخونم

هر چی باشه مسلمونم

مولانا …

تـو معلم عیسایی

همه هستیِ موسایی

انبیا میگن آقایی

مولانا …

«یا رسول الله .. آقام آقام»

شب بارونه شب نزولِ ، شب رضای دل بتولِ

دین رسول حق فقط با ، ولایتِ حیدر قبولِ

علی امیر روزگارِ ، صاحب تیغ ذوالفقارِ

امیریه کـه در یه قلعه ، بجای سپر برمیداره

علی لحم و نفس و دم و تار و پود رسولِ

ولایت مداریش تـو دین مـا جزء اصولِ

قبلۀ حجر الاسود

دوباره رو لبم اومد

ذکر سیدی یا احمد

مولانا …

تویی نور جلی اقراء

تـو کـه عشق دلی اقراء

بگو مدح علی اقراء

مولانا …

حرمت حرم حیدر

علمت علم حیدر

رو شونت قدم حیدر

مولانا …

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

زمین و آسمونا شد گل بارون

بـه زیر پایِ قدمای مهمون

با دیدن نگار مـا شد حیرون ، دلایِ مجنون

با یه دل شیدا ، تمومیِ دنیا

میخونه برا تـو ، یا حضرتِ طاها

مکه و حرم ، از تـو ارجمند

ذکرت رو خدا ، خونده دم بـه دم

«مولانا یارسول الله ، مولانا یارسول الله»

تا کـه لبایِ آمنه شد خندون

ستاره بارون شده روی ایوون

مست تماشای نگار مـا شد ، با اشک لرزون

مِي زده و مستم ، ساغره بـه دستم

قلبمو فقط مـن ، دخیلِ تـو بستم

ذکر یا ربّت ، بر روی لبه

مکتب رفته ها ، گرد مکتبت

مکه و حرم ، از تـو ارجمند

ذکرت رو خدا ، خونده دم بـه دم

«مولانا یارسول الله ، مولانا یارسول الله»

اومده تا بشه یه عشق برتر

باشه برای عالمی پیغمبر

شده همه سفارش این دلبر ، حب حیدر

مِهر علی دینم ، مُهر رو جبینم

همه جا جمالِ علی رو می‌بینم

اي نور جلی ، عشق منجلی

ذکرت تـو خطر ، شد نادِعلی

مکه و حرم ، از تـو ارجمند

ذکرت رو خدا ، خونده دم بـه دم

«مولانا یارسول الله ، مولانا یارسول الله»

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

مست مستم

روبروی گنبدالخضرا نشستم

مـن مسلمون دوتاچشم توهستم

باهدایت هاي توخداپرستم

دل بشما بستم

امشب و تاسحر.می کنم شکر حق.دست تـو روسرماست

بهترین هدیه ء تـو بـه ماشیعیان دختری مثل زهراست

شال سبزت پشت وپناه مـا

بردست تـو عمری نگاه مـا

هستی محشر تـو تکیه گاه مـا

مولا مولا یاابازهرا مدد

مثل گوهر

عشق تـو تووقلبمه تا روز محشر

گفتی اینه راه اصلیه پیمبر

شرطه ایمانه فقط ولای حیدر

خوشبحال دلی . کـه ولای علی .از ازل آبروشه

توی رگهای مـا. هرطپش مثل خون .حب مولا میجوشه

برتیر اون دلها شده هدف

پروا کردم باشادی و شعف

قبله گاهم شد ایوون نجف

مولا مولا یامرتضی علی

چون شقایق

دلبری می کنی از دلای عاشق

خدانسل شیعه رو دونسته لایق

تابشیم مرید تـو امام صادق

اي نور حقایق

دل هوایی شده چون کبوتر ببین تا بقیع و مدینه

چون عسل مزه عشق و حب شـما روی دلها میشینه

دارد شیعه بر عالم برتری

با آن شکوه و عشق حیدری

اما گشته شیعه ء جعفری

مولا مولا یاابازهرا مدد

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

سرود میلاد پیغمبر«ص»

اي عاشقان بشارت میلاد احمد آمد

بر آمنه عطایی از حی سرمد آمد

این کودک زیبا،این ماه بی همتا

لطف خدا باشد،هدیه براین دنیا

مولا اباالزهرا،مولا اباالزهرا…عیدی بده بر مـا،عیدی بده برما

مکه شده چراغان ازسوی آل هاشم

برمکیان امین ویاری سرآمد آمد

درپیش پای او،گردیده گل باران

در مجلس شادی،باشد بسی مهمان

مولا ابا الزهرا….

پیغمبران پیشین، مسرور وشادمانند

خاتم بـه کل ایشان،یعنی محمد آمد

نور علی نور اسـت،جبریل مسرور اسـت

هرکس رخش دیده،حیران ومسحور اسـت

مولا ابا الزهرا…

بتهای مکه لرزان،از این یگانه مولود

آنکو نگون نماید،بتها زمسند آمد

او بر جهان جانست،خورشید تابانست

روشنگر ظلمت،دریای ایمان اسـت

مولا اباالزهرا…..

ختم رسل بود او،اسلام دین آخر

پیغمبری کـه دنیا،از نوبسازد آمد

حبل خدا باشد،نورالهدا باشد

قرآن او بردل،ذکر شفا باشد

مولا ابا الزهرا….

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

بازهم از غیب خبر میدهند

آگهی از راز دگر می‌دهند

خیل ملک رو بـه زمین میکنند

زمزمه از عشق چنین میکنند

راهبر راه و حقیقت رسید

پیشگام عشق و طریقت رسید

نور جلال احدیت دمید

شور کمال بشریت رسید

باب وفا بر همگان باز شد

راه کمال بشر آغاز شد

از قدمش هیبت کسری شکست

بتکده ویران شد و بت ها شکست

تا کـه محمد بـه زمین پا گذاشت

چشم فلک رابه تماشا گذاشت

باز از این موکب فرخنده فر

چشم مـن از شوق و شعف گشت تر

رو بـه سویش کرد بـه صد احترام

گفت پس از عرض درود و درود

اي تـو هستی ملکوتی صفات

نور خداوندی و مرآت ذات

واسطۀ فیض خدا بر همه

عرش برین را تـو شدي قائمه

زیر لوای تـو همه کائنات

پرچم تـو بیرق صبر و ثبات

آینۀ ذات خدا روی توست

عطر جنان نکهتی از بوی توست

آن صدفی کـه همه پر گوهر اسـت

در یتیمی کـه گهر پرور اسـت

خلق عظیمی کـه تـو را داده دوست

پرتوی از روشنی خلق اوست

خواجۀ لولاک تـو را گفته اند

بانی افلاک تـو را گفته اند

اي کـه توئی آینۀ نور ذات

ختم شده در تـو نزول صفات

اي کـه بود خادم تـو صد خلیل

بوسه زده بر قدمت جبرئیل

آیت حسن احدیت توئی

محور دین صمدیت توئی

نخل امید از قدمت آب خورد

بهره ز میلاد تـو ابلیس برد

خلق گدایان حریم تواند

سائل دستان کریم تواند

قبلۀ مـن کعبۀ امید مـن

چشمۀ جوشندۀ توحید مـن

مـن کـه رسیدم بـه برت با امید

کی روم از درگه تـو نا امید

قطرۀ ناچیزم و دریا توئی

بندۀ درگاهم و مولا توئی

گر کـه نگاهی بـه «وفایی» کنی

هستی وی را تـو خدایی کنی

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

سحر مکه صفای دگری پیدا کرد

ناله سوخته دل‌ها، اثری پیدا کرد

کعبه می خواست کـه دل را ز بتان پاک کند

دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد

بـه تمنای لبان پسر اسماعیل

زمزم از شوق، عجب چشم تری پیدا کرد

نور توحید پس از غیبت طولانی خویش

در حرم فرصت هر جلوه‌گری پیدا کرد

سالیانی خبر از حضرت جبریل نبود

مصطفی آمد و او بال و پری پیدا کرد

از قدوم پسر آمنه و عبدالله

امّت پاک سرشتان، پدری پیدا کرد

خاتم از راه رسید و شجر هر چـه رسل

تازه بر بار نشست و ثمری پیدا کرد

مـا هدایت شدۀ نور رسول اللهیم

ریزه خوار کرم زادۀ عبداللهیم

بی وجود تـو بشر بی سر و سامان میشد

همه جا نور خدا مخفی و پنهان میشد

بی وجود تـو کجا در همه امت‌ها

نام این قوم مزین بـه مسلمان می ‌شد

تا کـه از قوم دگر حرف میان می آید

تکیۀ بازوی تـو شانۀ سلمان می ‌شد

تـو دعا کردی و مـا شیعۀ مولا گشتیم

از همان روز، دلت گرم بـه ایران میشد

رخصتی می دهی اي سرور زیبا رویان

گویم از چـه رخ تـو قاتل هر جان می ‌شد

با تبسم بـه لب غنچه تـو گل میکرد

گیسوی حور، بـه یک باره پریشان می ‌شد

علت این بود کـه در روی ملیحانۀ تـو

قدری دندان ثنایات نمایان میشد

ذکر تسبیح تـو موزیک بیان ملک اسـت

شکل ترکیب رخ تـو نمک اندر نمک اسـت

بی دم قدسی تـو مرده‌اي احیا نشود

پسر مریم قدّیسه، مسیحا نشود

پشت موسی بـه تـو و حضرت مولا گرم اسـت

ورنه بی اذن شـما وارد دریا نشود

گر زلیخا رخ زیبای تـو بیند در خواب

پای دلداگی یوسفی رسوا نشود

همه از رحمت تـو حرف میان آوردند

از چـه رو علت هر خشم تـو افشا نشود

غضبت رمز «اشدّاء علی الکفّار» اسـت

لشگر کفر رقیب تـو بـه هیجا نشود

با دعای تـو علی صاحب تیغ دو سر اسـت

بی رضایت گره از ابروی او وا نشود

جز بـه پیش غضب چشم تـو در وقت نبرد

کمر تیغ علمدار احد، تا نشود

تـو ز نور احدی، اشرف مخلوقاتی

پدر فاطمه‌اي، تاج سر ساداتی

تـو کریمی و کریمان همه از نسل تواند

سائلان بین، گذر یار بلافصل تواند

هر کـه ابتر بـه تـو گفته رحمش ناپاک اسـت

همه خلق خدا ریزه‌خور نسل تواند

آن کسانی کـه ندارند بـه دل حب علی

در عمل امت ملعون شده و رذل تواند

زدن فاطمه بر اهل یقین ثابت کرد

این اراذل پی آتش زدن اصل تواند

چون تمسّک بـه علی شرط شفاعت باشد

شیعیان در صف محشر همگی وصل تواند

چـه کسی گفته اباالفضل ز اولاد تـو نیست؟

ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند

بعد محسن کـه دل فاطمه حساس شده

پسر سوم زهرای تـو، عبّاس شده

مکتب قدسی تـو نور حقایق دارد

چارده مصحف تابنده و ناطق دارد

دشمن کور دل تـو ز کجا میدانست

راه تابندۀ تـو حضرت صادق دارد

ظاهرا خاک حریمش شده با خاک یکی

باطناً او حرمی در دل عاشق دارد

روزی بندگی مـا همه دست آقاست

در عمل او صفت کامل رازق دارد

سال‌ها می‌گذرد، سرخی خاک یثرب

اثر خون تن زخم شقایق دارد

گر کـه گوش دل مـا باز شود این ایام

صحبت از توطئۀ چند منافق دارد

زود شهر نبی از مادر مـا خسته شده

باورم نیست کـه دستان علی بسته شده

*** اشعار ویژه ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ***

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.