جلوه‌هایی از هجرت‌های علما (8)؛ بنیانگذاری اسلام در تایلند توسط شیخ احمد قمی

تاریخ انتشار:
شیخ احمد قمی در محله پائین شهر قم، در سال 922 ه. ق متولد شد. سال‌های اولیه زندگی را به تحصیل دروس اسلامی مشغول شده و پس...
نویسنده: مرکز آموزش های تخصصی تبلیغ
نام نشریه: مبلغان، شماره 25

شیخ احمد قمی در محله پائین شهر قم، در سال 922 ه. ق متولد شد. سال‌های اولیه زندگی را به تحصیل دروس اسلامی مشغول شده و پس از مدت زمانی كوتاه به لقب «شیخ‌» ملقب گردید. دوران جوانی او با تاسیس سلسله صفویه در ایران مقارن بود، سلسله‌ای كه مذهب شیعه را رسما پذیرفت و با این پذیرش موجبات تقویت حوزه‌های علمیه شیعی در ایران فراهم شد.

چندی نگذشت كه با استحكام قدرت سلسله صفویه و توسعه روابط ایران با دیگر كشورهای جهان، هیئت‌های مذهبی و تجاری از ایران به سوی دیگر كشورها رهسپار شدند، و هم چنانكه از لبنان گروهی به ایران دعوت شدند، عده‌ای از طلاب و روحانیون ایرانی نیز همراه با تجار و جهانگردان علاقمند، برای تبلیغ و تجارت به سوی دیگر كشورها هجرت كردند. یكی از این افراد «شیخ احمد قمی‌» بود كه هم در حوزه‌های علمیه تحصیل كرده بود و هم دستی در تجارت داشت.

تقریبا در پایان قرن شانزدهم میلادی - حدودا ده سال پس از آغاز سلطنت «ناراسوئن‌» - بود كه یك كشتی زیبا و بزرگ ایرانی به آرامی از خلیج «سیام‌» وارد رودخانه «چائوفرایا» شد و پس از یك سفر پر مخاطره به قصد «آیوتایا» به حركت خود ادامه داد.

مسؤولیت كشتی بر عهده مردی پنجاه ساله بود كه مسافرین كشتی او را «شیخ احمد قمی‌» خطاب می‌كردند و به خاطر داشتن هوش، ذكاوت و تسلطش بر چندین زبان خارجی، او را می‌ستودند. او توسط تعدادی از تجار و ملاحان كه برادر كوچكترش «محمد سعید» نیز در میان آنان بود، همراهی می‌شد. آنان از آینده‌ای كه در انتظارشان بود اطلاع چندانی نداشتند، اما مصمم بودند تا در این سرزمین ناشناخته ساكن شوند و در سایه آن اهداف خویش را با تلاش و كوشش دنبال كنند.

شیخ احمد در یك حركت دو جانبه تجاری - مذهبی پس از یك دهه فعالیت چشمگیر، گروه «چائوس‌» را به وجود آورد، گروهی كه او را در تبلیغ آئین اسلام و روابط بین المللی یاری می‌دادند.

پس از ده سال اقامت در «آیوتایا» شهرت وی چنان اوج گرفته بود كه خانواده‌های معروف و بزرگ شهر آرزوی ملاقات با وی، و همكاری با او در امور تجاری و فرهنگی را داشتند. در همین بین مقدمات ازدواجش با یك خانم از خانواده‌ای سرشناس فراهم شد. حاصل ازدواج آن‌ها یك دختر و دو پسر بود. پسر بزرگتر «چوئن‌» نامیده شد و پسر كوچكتر پیش از سن ده سالگی درگذشت، و با این فرزندان نخستین شاخه خانواده تایلندی تبار شیخ احمد شكل گرفت.

موقعیت تجاری او در این مدت باعث شد تا از سوی تعدادی از بازرگانان به عنوان رئیس صنف انتخاب شود و همین امر به او امكان داد تا هر چند گاه یك بار به دیدار با شاه آنجا رفته، امتیاز مهمی برای رونق كارهای خود و یاران و همكارانش كسب نماید.

«ناراسوئن‌» در این هنگام درگذشت و برادرش «اكاتوت ساروت‌» به قدرت رسید، و از آنجایی كه وی بر خلاف برادرش به فعالیت‌های نظامی علاقه چندانی نداشت و بیشتر به توسعه اقتصادی «آیوتایا» می‌اندیشید، طبیعی بود كه موقعیت مناسبی برای تجاری كه از هوش و ذكاوت فراوانی در توسعه بین المللی تجارت منطقه برخوردار بودند فراهم شود.

به دلیل دوستی نزدیكی كه بین شیخ احمد و یكی از درباریان به نام «جاموئن سوراساكتی‌» ایجاد شده بود، رفت و آمد وی به دربار زیاد شد و با استفاده از این موقعیت توانست از نزدیك نسبت به تحولات داخلی دربار و درگیری‌های سیاسی میان شاهزادگان كه پس از سلطنت «اكاتوت ساروت‌» پیش آمده بود، مطلع گردد.

درست در همین زمان استعمارگران هلندی و در كنار آن‌ها سیاستمداران انگلیسی به منطقه وارد شده، رقابت شدید سیاسی و تجاری میان نیروهای استعمارگر و تجار و صاحب منصبان سیاسی ایجاد گردید. شیخ احمد كه مردی زیرك بود خود را از درگیر شدن در این رقابت‌های خطرناك دور نگه داشت و كوشید به دامنه تبلیغات اسلامی خود بیفزاید و آن را گسترش دهد.

در فضای آشفته خلیج «سیام‌» 1605 و 1615 میلادی «جاموئن سوراساكتی‌» دوست صمیمی شیخ احمد توانست نفوذ خود را در دربار افزایش دهد و در سال‌های 1609 و 1610 میلادی به عنوان یكی از متنفذان دربار، «سونگ هام‌» را در به دست گرفتن قدرت یاری نماید. شاه هم پس از به قدرت رسیدن، وزارت امور داخلی و مدیریت تجارت خارجی را به او سپرد، او نیز مسؤولیت اقلیت‌های خارجی را به عهده «شیخ احمد» گذاشت.

بی تردید موقعیت فرهنگی و تجاری شیخ احمد همراه با شخصیت نمونه‌اش در روابط اجتماعی، تاثیر فراوانی در به دست آوردن سمت مشاور وزیر و مدیریت توسعه بندر و گمرك «آیوتایا» داشته است. به عبارت دیگر او دومین فرد پس از وزیر امور خارجی و بازرگانی شده بود.

هنگامی كه نزدیك‌ترین دوستش «جاموئن سوراساكتی‌» درگذشت، شیخ احمد به جانشینی او منصوب شد و نكته جالب اینجاست كه تا هشت نسل، تمام جانشینان شیخ احمد در این منصب، همگی از فرزندان خود او بوده اند.

چندی نگذشت كه جامعه مسلمانان «سیام‌» از حیث نفوذ سیاسی و فرهنگی اعتبار قابل توجهی پیدا كرد. دوستان و پیروان شیخ احمد توانسته بودند كلاس‌های مذهبی فعالی را برای خارجیان و همچنین اهالی ساكن «آیوتایا» برگزار كنند، و به وسیله همین كلاس‌ها هر روز به تعداد تازه مسلمانان منطقه به سرعت بیفزایند.

حضور شیخ احمد در دربار «سیام‌» موجب شده بود تا بازرگانان مسلمان به راحتی بتوانند به منطقه رفت و آمد كرده و از امتیازات بازرگانی مناسبی برخوردار شوند، كه این موقعیت در ترویج فرهنگ اسلام، عامل موثر و مهمی به حساب می‌آمد.

در این زمان شبه جزیره مالزی تقریبا به اشغال كامل هلندی‌ها درآمده بود و ساكنین مسلمان این منطقه كه در امور سیاسی و اجتماعی خود دچار مشكل شده و تحت فشار دشمنان قرار گرفته بودند، با توجه به حضور یك وزیر قدرتمند مسلمان در حكومت «سیام‌» توجه خود را به سوی شمال معطوف نموده، به این سرزمین مهاجرت می‌كردند.

شیخ احمد موفق شده بود تا با سیاستی زیركانه، ضمن حفظ روابط تجاری با هلندی‌ها و انگلیسی‌ها به موقعیت تجاری مسلمانان در آب‌های خلیج «سیام‌» و دریای جنوب چین رونق بخشد، كه همین نكته به تقویت جامعه اسلامی «سیام‌» منجر شده بود. با توسعه كمی و كیفی نفوذ جامعه مسلمانان، شاه در صدد برآمد تا آن‌ها را به عنوان اقلیت مذهبی رسمی مورد شناسایی قرار دهد و نقش شیخ احمد در این موضوع نقش تعیین كننده‌ای بود. به این ترتیب شیخ احمد علاوه بر سمت‌های اداری، تجاری و سیاسی، به سمت رئیس جامعه مسلمانان «سیام‌» نیز منصوب گشته و بعدها به عنوان نخستین شیخ الاسلام سرزمین سیام (تایلند) شناخته شود.

چندی نگذشته بود كه یك توطئه بزرگ سیاسی در «آیوتایا» به وقوع پیوست، توطئه‌ای كه عمدتا توسط خارجیان و به خصوص گروه ماجراجویان ژاپنی هدایت می‌شد. این موقعیت خطرناكی برای شیخ احمد بود، چرا كه وی رسما مسؤولیت ارتباط و اداره امور بیگانگان مقیم «آیوتایا» را به عهده داشت. او كه از توطئه آگاه شده بود با فراستی خاص طرفداران خود را به مقابله با این توطئه فرا خواند و به سرعت بر شورش مسلط شد. شواهد تاریخی از این نكته حكایت دارند كه حضور یك جامعه قوی اسلامی در امپراطوری «سیام‌» مهمترین دلیل شكست توطئه خارجیان بوده است.

پادشاه كه به هنگام توطئه، سلطنت خود را از دست رفته می‌دید، و اینك با زیركی شیخ احمد موفق شده بود تا آن را مجددا تحكیم بخشد، علاوه بر سمت‌های قبلی شیخ، او را به سمت وزارت امور داخلی و ریاست خزانه سلطنتی و امور داخلی و خارجی نیز منصوب كرد و در حقیقت این نخستین بار بود كه فردی بیگانه توانسته بود چنین مقامی را در امپراطوری «سیام‌» ب ه دست آورد.

شیخ احمد به مدت بیست و پنج سال به عنوان نخست وزیر به ماموریت‌های اداری و مذهبی خود ادامه داد. او به مدت لطنت شش شاه از شاهان «آیوتایا» در مهمترین و بالاترین مناصب حكومتی قرار داشت و هنگامی كه به علت كهولت سن از سمت‌های خود استعفا داد و شغل هایش را به پسرش واگذار كرد، همچنان به عنوان «وزیر بازنشسته دربار» و «شیخ الاسلام سیام‌» نفوذ و اعتبارش را حفظ كرده بود.

در حال حاضر مقبره این مروج اسلام در آن سرزمین غربت به عنوان مقبره یكی از مهمترین شخصیت‌های سیاسی فرهنگی تایلند در دانشكده تربیت معلم شهر «آیوتایا» قرار دارد و با یك بنای اسلامی - مشابه آنچه در ایران به چشم می‌خورد - تزیین شده است. قبر او را سنگ مرمر سفیدی پوشانیده و به زیارتگاهی تبدیل شده است كه نه تنها مسلمانان بلكه بودائیان منطقه هم حاجات خود را با زیارت قبر او طلب می‌كنند و این به پاس نفوذ شخصیت معنوی مرد بزرگی همچون اوست كه افتخاری برای اسلام به حساب می‌آید.

گنبد طلائی رنگ مرقد شیخ احمد و معماری ویژه‌اش به خوبی بیانگر فرهنگ و هویت مذهبی اوست و كتیبه‌ای سنگی در مقابل مقبره‌اش قرار دارد كه به صورتی مختصر اما دقیق زندگی نامه وی را برای زائرین بیان می‌كند.

در بخشی از این كتیبه سنگی و زیبا كه به زبان انگلیسی و تایلندی حكاكی شده چنین آمده است:

«شیخ احمد نخست وزیر دولت تایلند در «آیوتایا» در محله پایین شهر، در شهر قم، مركز اسلامی ایران، در سال 1543 میلادی متولد شد، شیعه اثنی عشری بود و در زمان شاه «ناراسوئن كبیر» به «آیوتایا» مهاجرت كرد....‌»

شیخ احمد با هجرت خویش به آن سرزمین توانست مذهب شیعه، خط عربی و زبان فارسی را در تایلند نفوذ داده و در ادامه، آن‌ها را به خوبی گسترش دهد تا جائی كه امروز آن‌ها «نماز» را با همین واژه می‌شناسند.

شیخ احمد نه تنها خود گام مؤثری در گسترش اسلام در آن منطقه برداشت بلكه فرزندان وی از ادامه دهندگان راه پدر شدند، تا آنجا كه تا پایان جنگ جهانی دوم پسران او تا چهارده نسل به عنوان شیخ الاسلام سرزمین تایلند معروف بوده اند و بر جامعه اسلامی این كشور - كه هم اكنون حدود 8 میلیون جمعیت را در بر می‌گیرد - سمت رهبری داشته اند و آخرین فرزند وی به نام «سورن احمد چولا» تا سال 1932 میلادی در این مقام بوده است، پس از وی پسر بزرگترش «حاجی كیاساچولارت‌» به عنوان رهبر شیعیان دوازده امامی تایلند برگزیده شد و از سال 1949 تا 1972 میلادی در این مقام باقی ماند.

این حكایت مردی بود تربیت شده در مكتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام كه با درایت و ذكاوت توانست در پوشش تجارت، پا را از مرزهای كشورهای اسلامی فراتر بگذارد و بر حسب وظیفه در دیار غربت و تنهایی، شمع وجودش را در فضای سرزمینی سرد، به سوختن بگذارد و ثمره آن جذب دل‌های انسان‌های خداجو و گسترش روزافزون دین اسلام گردد.

او توانست سرزمینی را با هزاران كیلومتر فاصله با سرزمین ایران و قم، به مركز تشیع پیوند زده، هویت مشترك همدینان این دو سرزمین را تجلی بخشد. *

· پاورقــــــــــــــــــــی

* - برای تدوین مجموعه «جلوه‌هایی از هجرت‌های علماء» از منابع زیر استفاده شده است:

قرآن كریم؛ المراجعات، شرف الدین عاملی؛ روضات الجنان، میرزا محمد باقر موسوی خوانساری؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین؛ مجله نامه فرهنگ، شماره 9؛ علامه امینی مصلح نستوه، سیدعلی رضا سید كباری؛ شرف الدین عاملی چاووش وحدت، مصطفی قلی زاده؛ نواب صفوی سفیر سحر، سیدعلی رضا سیدكباری؛ سید عبدالحسین لاری پیشوای تنگستان، سیدعلی رضا سیدكباری؛ محقق ثانی مقتدای شیعه، محمدجوان پیچان؛ شیخ طوسی خورشید ابرار، علی رضا شهروی؛ شیخ عبدالكریم حائری نگهبان بیدار، سعید عباس زاده.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.