عوامل توفیق همراهی با ولیّ امر
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| عوامل توفیق همراهی با ولیّ امر.
حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
******
اشاره
از عوامل مهم و نقشآفرین در حفظ و بقای اسلام و دستیابی به قله سعادت دنیوی و اُخروی، همراهی امت با ولیّ امر است؛ همانگونه که یاران سیدالشهدا«علیه السلام» با همراهی امامشان جان تازهای به کالبد اسلام دمیدند وبه چنان مقامی دست یافتند که امام حسین«علیه السلام» دربارۀ جایگاه و عظمت آنان فرمودند: «من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود سراغ ندارم و خاندانی نیکوتر و مهربانتر از خاندان خود ندیدهام». همچنین امت اسلامی ایران با همراهی امام خمینی(ره) بساط چندصدساله طاغوتیان را از کشور ایران برچیدند و پرچم اسلام ناب محمدی را به اهتزار درآوردند. امید است در عصر کنونی نیز که دوران غیبت امام عصر بقیة الله الاعظم«علیه السلام» است، با ادامه همراهی امت اسلام با نایب بر حق ایشان، حضرت آیتالله العظمی خامنهای زمینه ظهور آن حضرت و تحقق حکومت عدل جهانی فراهم شود.
گفتنی است مراد از توفیق آن است که خداوند مقدمات وصول به مقصود را برای انسان فراهم کند: «وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ؛ و توفیق من جز به خدا نیست. بر او توکّل کردم و به سوی او بازمیگردم». البته توفیق الهی نتیجه اعمال خود انسان است؛ آدمی براي دستیابی به مقام توفيق باید زمينههايی را در خویش پديد آورد و ظرفيت خود را افزايش دهد. برخی از زمینههای کسب توفیق عبارتاند از: توبه از گناهان (احقاف: 15)، توکل به خدا (قصص: 22)، دعا (نمل: 19) و هجرت (توبه: 117 و كهف: 16). پارهای از امور نیز موجب سلب توفیق میشود؛ از جمله: ترديد در حقانیت ارزشهای الهی (توبه: 44 و 45)، سنگدلی (يونس: 88) و كفرورزی (مائده: 41 و توبه: 45).
این نوشتار به مهمترین عوامل توفیق همراهی با ولیّ امر میپردازد.
اهمیت و ارزش همراهی با ولیّ امر
در ارزش همراهی امت با امام، همین بس که به قول امام رضا«علیه السلام» تنها آروزی همراهی با امام حسین«علیه السلام» میتواند زمینۀ دستیابی به ثواب شهدای در رکاب آن امام را برای آرزوکننده فراهم کند. امام رضا«علیه السلام» خطاب به ريان بن شبيب فرمود: «یارَیانُ! اِنْ سَرک اَنْ یکونَ لَک مِنَ الثوابِ مِثْلُ ما لِمَنِ استَشْهَدَ مَعَ الحُسَین«علیه السلام» فَقُلْ مَتی ما ذَکرْتَهُ: یالَیتَنی کنتُ مَعَهُمْ فَأفُوزَ مَعَهُم فَوْزا عَظیما؛ اگر دوست داري ثواب شهيدان کربلا را داشته باشي، هرگاه به ياد آن حادثه افتادي بگو کاش من نيز با آنان بودم و با آنان به رستگاري بزرگ ميرسيدم». اين آرزو نشان از زمينۀ تفکرات عاشورايي در دل انسان است. آرزوي رستگاری و رسيدن به فيض شهادت در رکاب ولي خدا آرزویی بس شيرين است. اين آرزو در زيارتنامههاي آن حضرت با عبارتهاي مختلفي بيان شده است؛ از قبيل:
«فُزتُم و الله فَلَيت إنّي مَعَکُم فَاَفُوزُ فَوزاً عَظيماً»، «يا لَيتَني کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزُ فَوزاً عَظيماً»، «فَيا لَيتَني کُنتُ مَعکُم فَاَفوزُ مَعَکُم». جلوۀ اين آرمان مقدس در هر عصري ميتواند آشکار شود؛ چراکه وقتي هر روز عاشورا و همه مکانی کربلا باشد و سفره جهاد و شهادت به روي پيروان حق گشوده باشد، صداقت مرید و عاشق در اين ادعا در جبهههاي نبردش با ستمگران ديده ميشود و اين آرزو به عمل ميرسد که نمونۀ آن در جبهههاي دفاع مقدس در جمهوري اسلامي مکرر ديده شد. آنان که عمري آرزوی همراهی با ولیّ امر و امام را داشتند و بر غربت و تنهايي مظلوميت حسين«علیه السلام» گريسته بودند، وقتي کربلاي جبهههاي حق براي نایب امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حضرت روح الله یار و ياور ميطلبيد، به ميدانهاي رزم شتافتند و جان را ایثار کردند و در عمل نشان دادند که اگر در کربلای حسین«علیه السلام» هم بودند، همچون اصحاب شهيد آن امام، عاشقانه جان فدا ميکردند و همراه امام بودند.
عوامل همراهی با ولیّ امر
سؤال اساسی این است که چه عواملی سبب شد تا افرادی همچون یاران امام حسین«علیه السلام» به چنان توفیق همراهی با ولیّ امر خویش دست پیدا کنند؟ به گونهای که نام و یادشان همراه با امامشان در تاریخ جاودانه بماند و روزبهروز بر عظمت و مقامشان در عالم افزون گردد.در این بخش مهمترین عوامل این توفیق بررسی میشود.
1. ولایتمداری
ولایتمداری یکی از ویژگیها و عواملی است که زمینۀ همراهی ولیّ امر و حمایت همهجانبه از ایشان را برای انسان فراهم میکند. ولایت از مهمترین و محوریترین مسائل دینی و اعتقادی در اسلام بهویژه در مکتب تشیع است، بلکه از چنان جایگاه اعتقادی و غنای ارزشی و معنوی برخوردار است که اگر آن را حقیقت و عصاره اصل دین بهویژه توحید و خداپرستی نیز حقیقت تدین و ایمان راستین به معتقدات اسلامی بنامیم، سخنی به گزاف نگفتهایم.
ولایت رکن اصلی و اساسی مکتب اسلام به شمار میآید؛ همانگونه که در سخن رسول خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» آمده است:«بُنِی الاِسْلامُ عَلی خَمْسٍ: عَلَی الصَّلَوةِ وَ الزَّکاةِ وَالصَّوْمِ وَالْحَجِّ وَ الْوِلایةِ وَلَمْ ینادِ بِشَی ءٍ کما نُودِی بِالْوِلایةِ؛ اسلام بر پنج پایه نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و برای هیچکدام از اینها به مانند ولایت فراخوانده نشده است».
ولايتمداري به اين معناست كه تمام اعمال و رفتار انسان به نگاه ولیّ امر انجام ميشود؛ شخص ولايتمدار گوش به فرمان است و اشارههاي ولیّ امرش را دنبال ميكند. فرد ولايتمدار قبل از هر حركتی در زندگی به دنبال حجتي ميگردد تا رفتار خود را به ولايت ارجاع دهد. یاران امام حسین«علیه السلام» به دلیل بهرهمندی از خصلت ولایتمداری با آنکه امام بیعت خویش را از آنان برداشته بود، عاشقانه در کنار امام ماندند و با او همراه شدند و جان را فدای ولیّ امرشان کردند.
عمرو بن قرظه هنگام اقامة نماز ظهر خود را در مقابل تیرهای دشمنان قرار داد تا به ولیّ امرش آسیبی نرسد و آنگاه که از شدت جراحات به روی زمین افتاد، از امام پرسید:«ای پسر پیامبر، آیا وفا کردم؟» امام فرمود: «آری، تو در بهشت پیش روی منی و زودتر به بهشت میرسی، سلام مرا به پیامبر برسان».
وقتی حبیب بن مظاهر هنگام شهادت مسلم بن عوسجه کنار او حاضر شد و به او بشارت بهشت داد، مسلم به او توصیه نمود دست از امام برندارد تا در راه او کشته شود.
حضرت اباالفضل«علیه السلام» مظهر ادب و وفاداری، در شب عاشورا خطاب به امام حسین«علیه السلام» عرضه داشت: «به خدا سوگند، هرگز از تو جدا نمیشویم. جانمان فدای جانت باد. با دستها و چهرههای خونآلود از تو حمایت میکنیم و اگر کشته شویم، به عهد خویش و آنچه بر عهدة ماست وفا کردهایم».
یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیزبه فرمودۀ پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» در پیروی از مولای خود تلاشکننده و کوشا هستند. عشق و علاقۀ قلبی آنان به حضرت حجت«علیه السلام» چنان است که در روایتی آمده است: «[آنان] برای تبرک دست بر زین مرکب امام میسایند و بر گردِ امام میچرخند و با جان و دل او را در جنگها یاری میکنند».
ولایتمداری و همراهی یاران امام حسین«علیه السلام» چنان توانست بعد از قرنها در مردم ایران تأثیر گذاشت که آنان را در همراهی و دلدادگی به رهبرشان به جایگاهی رساند که امام خمینی(ره) دربارۀ وفادارای و ولایتمداری فرمود: «من با جرئت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله«صلی الله علیه و آله و سلم» و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین«علیه السلام» و حسین بن علی«علیه السلام» میباشند».
نمونۀ دیگر از ویژگی ولایتمداری یاران امامین انقلاب را میتوان در مکتب شهید سلیمانی جستجو کرد. ایشان در وصیتنامه خویش درباره ضرورت حفظ روحیه ولایتمداری و همراهی با نایب امام زمان فرموده است: «برادران و خواهرانم، ... به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله«صلی الله علیه و آله و سلم» است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتشزدن و ویرانکردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیتالله الحرام و مدینه حرم رسولالله«صلی الله علیه و آله و سلم» و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند ... برادران و خواهران عزیز ایرانی من! ... از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیفقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید ... ».
2. ایثارو فداکاری
ایثار به معنای فداکاری و تقدیم دیگران بر خود است. همراهی و حمایت جانانه تا مرز شهادت با ولیّ امر با داشتن روحیۀ ایثار و فداکاری مقدور است؛ از اینرو ایثار و فداکاری در کربلا به اوج خود رسید. یاران سیدالشهدا تا زنده بودند، اجازه نمیدادند کسی از خاندان اهلبیت به میدان برود؛ همچنین بنیهاشم تا زنده بودند، نگذاشتند دشمنان به امام حسین«علیه السلام» نزدیک شوند و امام نیز در نهایت جان خویش را نثار دین خدا کرد.
امام حسین«علیه السلام» در شب عاشورا پس از آنکه بیعت را از یاران خود برداشت، هر کدام از آنان به شیوهای اعلام فداکاری کردند و گفتند: «پس از تو، زندگی را نمیخواهیم و خود را فدای تو میکنیم».
هنگام نماز ظهر، برخی از اصحاب امام حسین«علیه السلام»، جان خویش را نثار کردند تا امام نماز خود را بخواند. ابوالفضل عباس«علیه السلام» با لب تشنه وارد فرات شد؛ اما به یاد تشنگی امام حسین«علیه السلام» آب ننوشید. زینب«سلام الله علیها» پس از شهادت سیدالشهدا«علیه السلام»، جان خویش را سپر بلای امام سجاد«علیه السلام» قرار می داد و ... . این صحنهها چنان درس ایثار را به آیندگان داد که هزاران جوان ایرانی با ایثار جان خویش در مبارزات انقلاب و دفاع مقدس جان خویش را در راه همراهی و حمایت از امام خمینی(ره) نایب ولیّ امر فدا کردند و اکنون نیز عدهای جان خود را برای دفاع از حرم اهلبیت فدا میکنند.
خصلت ایثار از ویژگیهای یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز است. امام باقر«علیه السلام» دربارۀ وجود ایثار در یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میفرماید: «در زمان قیام قائم دوران رفاقت فرا میرسد. مردم به سراغ مالِ برادرانِ خود رفته و حاجت خویش برمیگیرند و هیچکس آنان را منع نمیکند».
3. شهادتطلبی
بررسی سخنان و سیره عملی یاران سیدالشهدا«علیه السلام» در واقعۀ عاشورا نشان از آن است که داشتن روحیۀ شهادتطلبی از عوامل مهم همراهی آنان با ولیّ امرشان امام حسین«علیه السلام» بوده است؛ به گونهای که اصحاب آن حضرت هر اندازه به کربلا نزدیکتر میشدند، این فراز از فرمایش حضرت را در خویش نمایان میکردند که در ابتدای قیام فرمود: «مَنْ کَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا؛ هر کسی قصد دارد نفس خویش را در راه ما قربانی کند و آماده ملاقات با خداست، با ما حرکت کند».
اوج روحیۀ شهادتطلبی عاشوراییان و عشق آنان به لقای حق را میتوان در پاسخشان به امام حسین«علیه السلام» در شب دهم محرم دریافت که امام فرمود: «من نه یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود سراغ دارم و نه خانوادهای شایستهتر و پُرپیوندتر با خویشاوند، از خانواده خودم میشناسم؛ پس خداوند از جانب من به شما پاداش نیک دهد. هان، من به شما اجازۀ [رفتن] دادم. بروید که شما از جانب من آزادید. اکنون شب است، در تاریکی آن بروید و از آن، پوششی زیبا [برای رفتنتان] برگیرید».
یا آنجا که بعد از سخنان امام حسین«علیه السلام»، برادران، فرزندان، برادرزادگان آن حضرت و فرزندان عبدالله بن جعفر گفتند: «برای چه این کار را بکنیم؟ تا پس از تو زنده باشیم؟ خداوند هرگز آن روز را برای ما پیش نیاورد». نخستین کسی که این سخن را گفت، عباس بن علی«علیه السلام» بود و دیگران نیز از او پیروی کردند و چنین سخنانی گفتند. آنگاه امام حسین«علیه السلام» فرمود: «يا بَني عَقيلٍ! حَسبُكُم مِنَ القَتلِ بِمُسلِمٍ، اذهَبوا قَد أذِنتُ لَكُم؛ ای پسران عقیل، کشتهشدن مسلم شما را بس است، بروید که من به شما اجازۀ رفتن دادم». آنان گفتند: «مردم چه خواهند گفت؟ میگویند بزرگ و سرور خود و فرزندان بهترین عمویمان را رها کردیم و در یاری او یک تیر هم نینداختیم و یک نیزه و یک ضربت شمشیر نزدیم و ندانستیم چه کردند. نه، به خدا این کار را نمیکنیم. جان و مال و اهل خود را فدایت میکنیم و همراه تو میجنگیم، تا هرچه بر سر شما آید بر سر ما نیز همان بیاید که زندگی پس از تو بدبختی است».آنگاه مسلم بن عوسجه اسدی برخاست و گفت: «اگر تو را رها کنیم، نزد خداوند چگونه عذر آوریم؟ به خدا سوگند با آنان چنان میجنگم که نیزهام در سینههایشان بشکند و تا قبضه شمشیرم به دستم باشد، آنان را میزنم و اگر سلاح برای جنگیدن نداشته باشم، به دفاع از تو سنگشان میزنم؛ ولی هرگز تو را رها نمیکنم تا با تو بمیرم». پس از او سعید بن عبدالله حنفی برخاست و عرض کرد:
«نه، به خدا ای پسر پیغمبر، ما هرگز تو را رها نمیکنیم تا خداوند بداند که ما در غیاب پیامبرش از تو [که فرزندش هستی] محافظت کردیم و اگر بدانم که در راه تو کشته میشوم و سپس زنده میشوم و سوزانده میشوم و سپس ذرات وجودم را به باد میدهند و هفتادبار با من چنین میشود، از تو جدا نمیشوم تا آنکه در رکاب تو کشته شوم. چرا چنین نکنم با اینکه یک کشتهشدن بیش نیست و به دنبال آن عزتی جاودانه خواهد بود».زهیر بن قین هم برخاست و گفت: «به خدا قسم دوست داشتم هزارمرتبه کشته شوم، سپس زنده شوم و در عوض خدای متعال کشتهشدن را از تو و جوانان اهلبیت تو برطرف کند». همۀ یاران امام حسین«علیه السلام» که به همین مضامین سخن گفتند که به خدا سوگند تو را رها نمیکنیم، بلکه جانهایمان را فدایت میکنیم و دست و صورت و گردن خود را سپر بلای تو قرار میدهیم که اگر در رکاب تو کشته شویم، به عهدی که با پروردگار خود بستهایم، وفادار بوده و وظیفهای که بر عهده داریم، انجام دادهایم».
همچنین گفته شده است در این شب، حضرت قاسم فرزند امام حسن مجتبی«علیه السلام» از عمویش امام حسین«علیه السلام» سؤال کرد: آیا من هم کشته میشوم؟ امام حسین«علیه السلام» که از او پرسید: مرگ در نظر تو چگونه است؟ گفت شیرینتر از عسل. امام فرمود: آری، عمویت فدای تو، تو هم یکی از مردانی هستی که پس از گرفتاری و امتحان بزرگی کشته خواهی شد.
این روحیه شهادتطلبی در یاران امام خمینی همچون آیتالله سعیدی چنان تجلی کرد که در ابراز وفاداری و همراهی خود با امام فرمودند: «به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطرۀ خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت ... حضرت امام شبیهترین عالمان به ولی الله، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و آباء طاهرینش میباشد».
نمونه دیگر از تجلی شهادتطلبی و همراهی جانانه ملت ایران با رهبر عزیزشان امام خمینی(ره)، جمله عجیب مادر شهیدان جوادینیا به حضرت امام خمینی(ره) است. ایشان مادر چهار شهید دفاع مقدس است. در دیداری حضوری با حضرت امام(ره) عکس فرزندان شهیدش را با خود آورده بود. عکس اول را در آورد و گفت: این پسر اولم محسن است. عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت.عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ تا خواست بگوید این پسر سومم …، سرش را بالا آورد و دید شانههای امام(ره) میلرزد. امام(ره) گریهاش گرفته بود. مادر شهیدان فوری عکسها را زیر چادرش جمع کرد و خیلی جدی گفت:«چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم».
آری، همین روحیۀ شهادتطلبی ملت ایران توانست زمینۀ همراهی و یاری ملت ایران با رهبر عزیزشان امام خمینی(ره) را فراهم کند؛ به گونهای که سلطۀ چندصدساله طاغوتیان را از کشور ایران کرد و پرچم حکومت علوی را به اهتزاز درآورد.
درنتیجه تحقق ارزشهای الهی و صعود هر جامعهای به رشد و تکامل و نجات از هرگونه مشکلات و انحرافات و همچنین حفظ و بقای ارزشها، مشروط به وجود رهبری الهی است که امتش همیشه و در همه صحنهها حامی و همراه او باشد. این همراهی با ولیّ امر هم زمانی نصیب امت و یارانش میشود که امت از سه ویژگی اساسی و ریشهای «ولایتمداری»، «ایثار» و «شهادتطلبی» برخوردار باشد. همانگونه که کشور ایران به دلیل وجود رهبران مقتدر مثل امام خمینی و رهبر معظم انقلاب با ملتی همراه و شهادتطلب توانسته است کشور را از ظلم و ستم ظالمان نجات داده وزمینۀ بیداری مظلومان جهان و دستیابی مسلمانان به تمدن نوین اسلامی را فراهم کند. امید آنکه با نهادینهکردن این سه ویژگی در امت اسلامی در آیندهای نزدیک این پرچم توحیدی به دست صاحب اصلی و ولیّ امر مسلمانان حضرت حجت بن الحسن مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سراسر عالم به اهتزاز درآید.
فهرست منابع
قرآن کریم
1. ابراهیمزاده آملی، عبداللَّه، «ولایتمداری و بصیرت دینی»، مجله حصون، ش 22، زمستان 1388.
2. ابناعثم کوفی، محمد بن علی احمد، الفتوح، بیروت: دار الاضواء، 1411 ق.
3. ابومخنف، لوط بن یحیی، وقعة الطف، قم: مجمع جهانی اهلبیت، 1427 ق.
4. اخطب خوارزم، موفق بن احمد، مقتل ، قم: انوار الهدی، 1422 ق.
5. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت: دار التعارف للمطبوعات، 1403 ق.
6. خبرگزاری کتاب ایران، تاریخ انتشارسه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۸
7. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، بیروت: مؤسسة البلاغ، 1419 ق.
8. سلیمانی، قاسم، وصیتنامه الهی ـ سیاسی، تهران: انتشارات شهید کاظمی، 1400.
9. سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، تهران: جهان، ۱۳۴۸ ش.
10. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت: روائع العربی، 1387 ق.
11. قطبالدین راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم: مؤسسه امام المهدی، 1409 ق.
12. قمی، شیخ عباس، مفاتيح الجنان، تهران: برهان، ۱۳۷۹.
13. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، قم: دار الاسوه، 1422 ق.
14. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران: قائم آل محمد، ۱۳۸۵.
15. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران: اسلامیه، 1386.
16. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم: معروف، 1376.
17. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، بیروت: دار المفید، 1414 ق.
18. ملکی، نرگس، «نیمه پنهان ماه، من پاسدار خمینیام: نگاهی به زندگی و مجاهدت شهید آیتالله سیدمحمد سعیدی»، مجله امتداد، ش 29، خرداد 1387.
19. موسوی خمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1389.
20. نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبه، تهران: مکتبة الصدوق، 1397.
افزودن دیدگاه جدید