پرسش بنیادین: چرا نوآوری در تبلیغ یک امر ضروری است؟
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، پرسش بنیادین: چرا نوآوری در تبلیغ یک امر ضروری است؟
به یک پرسش مهم باید پاسخ بدهیم و آن اینکه چرا به نوآوری و خلاقیت و ابتکار در امر مهم تبلیغ دین احتیاج داریم؟
حوزههای علمیه چند وجهی است: کانون علم است، کانون تهذیب است، کانون آموزش و پژوهش و تحقیق است. اما کار مهم و خروجی اساسی حوزههای علمیه که همه این امور تهذیبی آموزشی و پژوهشی، جنبه مقدماتی به آن می دهد؛ مسئله اقامه دین در جامعه و مسئله تبلیغ رسالات الله است.
تبلیغ، خروجی اصلی حوزه است و تمام این تلاشهای علمی و پژوهشی و تهذیبی، مقدمه رسالت مهم الهی در اقامه دین و مسئله ترویج معارف قرآنی و معارف اهل بیت در جامعه است.
به دلیل خیلی روشن، جامعه امروز ما از حالت سنتی خارج شده است. جامعه سنتی ویژگیهایی دارد؛ در جامعه سنتی ایمان و دینباوری یک امر طبیعی و عادی است. یعنی در یک جامعه سنتی ایمان ناآوری و دین گریزی و بی دینی امری خلاف عادت و غیر عادی است.
در جامعه سنتی رفتارهای همسان و مسئله عمل کردن به معیارهای کلان اجتماعی امری است آسان، تسهیل شده و بدون مقاومت.
اما وقتی جامعه مدرن می شود، با خودش پیامدهای منفی می آورد و اتفاقات مهمی را رقم میزند و از آنجا که جامعه ما و جوامع اسلامی به دلایل متعددی در معرض امواج مدرنیته قرار گرفته و جامعه مدرنی شده، بر اساس الگوهای دینی پیامدهای خاصی را برای مسئله ایمان، رفتار مذهبی، رفتار اخلاقی و مناسبات اجتماعی، پدید آورده است.
هشدار درباره «ویرانگری مدرنیته» در هر جغرافیایی
«یانگره» از متفکران غربی یک جمله جالبی دارد که با بحث ما مرتبط است، ایشان میگوید: «گرچه مدرنیته درآن جغرافیای تاریخی و فرهنگی خودش که قرن ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ غرب بوده به پایان رسیده و دیگر ما آن واقعیت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مدرنیته را نداریم، اما این ظرفیت و این قابلیت در مدرنیته موجود است که اگر به جامعه دیگری ورود بکند، نقش ویرانگری خودش را در اخلاق، معنویت، دین گرایی و اصالتهایی یک جامعه بشری را خواهد داشت.»
باید توجه داشت این امر رخ داده است و مدرنیته گرچه در جغرافیای تاریخی و فرهنگی غرب به اتمام رسیده و دوران پست مدرن شروع شده است، اما محتوا و بنیانهای نظری، ایدهآلها و آرمانهای مدرنیته هرجا رفته است پیامدهای منفی و ویرانگر خود را هم برده است.
تحلیل سهپاره جامعه ایران: از وفاداران تا دینگریزان
اگر بخواهیم جامعه امروز ایران را تقسیم بندی کلان بکنیم، با سه بخش روبرو هستیم:
بخش اول: که هم اکثریت بسیار گسترده و قاطع را در جامعه ما دارد، بخش مذهبی است؛ بخشی که به قرائت رسمی از دین، به ارکان گفتمان انقلاب اسلامی و به ارکان ایمانی و قرآنی وفادار است. این بخش قابل توجهی از جامعه امروز ماست.
بخش دوم: اقشاری هستند که تغییر ذائقه فرهنگی داده اند. به این معنا که هنوز ایمان مدار هستند، اما ذائقه فرهنگی شان تغییر کرده و دیگر آن بیان، محتوا و قالبهای ارتباطی دینی برای آنها جذاب و اثرگذار نیست و با آن ارتباط برقرار نمیکنند.
بخش سوم: که در مقایسه با دو بخش دیگر، کمتر و اندکتر است، بخشی است که مبتلای به دین گریزی و دین ستیزی شده، یعنی مسئله این بخش تغییر ذائقه نیست بلکه چرخش اعتقادی است. جامعه فعال مذهبی (مانند حوزه و روحانیت) در مواجهه با کلان این جامعه، جز به مدد ابتکارات و خلاقیتهای نو، هم در محتوا و هم در شکل و قالب ارتباطی نمیتواند چنین جامعهای را تحت تاثیر خودش قرار بدهد.
چهار مانع عینی در مسیر تبلیغ مؤثر
امروز اگر از این منظر به جامعه ایران و حتی جوامع دیگر اسلامی که حد زیادی در همین راستا هستند بنگریم، با چهار مشکل اساسی روبرو هستیم.
البته باید توجه داشت که کار کردن برای آن قشر وسیع (قشر اول) آسان است؛ اینان ایمان مدار هستند و در همان قالبهای سنتی وفادار هستند. اهل مساجد، مجالس وعظ و منبر هستند و در واقع شاکله ذهنی، ذائقه فرهنگی اینان تغییر جدی پیدا نکرده است؛ گرچه برای این قشر هم خلاقیت، ابتکار و نوآوری لازم است، اما کار کردن برای این افراد آسانتر است. کار مشکل در واقع برای دو قشر دیگر اجتماعی است.
1- مشکل اول بحث واگرایی ارتباطی است. ما با بخش هایی از جامعه مواجه هستیم که خودشان را در معرض قرار نمی دهند و گارد دارند. نگاه نمی کنند، در مجالس وعظ و مسجد حاضر نمی شوند، در مکان های مذهبی حضور پیدا نمی کنند.
2- مشکل دوم؛ بحث تفسیر جانبدارانه نسبت به محتوای تبلیغی و محتوای ارتباطی است. در هر کار ارتباطی، رسانهای و تبلیغی، توجه به امر محتوا، معنا و پیامی که شما قرار می دهید وآن را رمز گذاری و کد گذاری می کنید و در ارتباطگیری آن معنا را منتقل میکنید یک امر ضروری است.
در اینجا مخاطب شما سه دسته میشود:
مخاطب خوب، او کسی است پیام شما را مطابق با رمزگذاری شما دریافت کند و محتوای پیامی شما را مطابقاً تفسیر میکند.
اما دو گونه دیگر؛ گاهی اوقات، پیام شما رو تفسیر انتقادی میکنند و بدتر از آن، گاهی تفسیر تقابلی میکنند؛ یعنی شما مضمونی را در اختیار او قرار میدهید، اما او کاملاً نتیجه عکس می گیرد و تقابلی تفسیر می کند این امری است که ما الان شاهد آن هستیم.
شما حتی مضامین عالیه یا نقل قولی نسبت به کرامات بعضی از بزرگان ارائه می دهید و انتظار دارید مضمون آن پیام، تاثیر بسیار مثبتی بگذارد، اما به خاطرآن مواضع جانبدارانه یا غرض آلودی که مخاطبین دارند، همان پیام را یا به شکل انتقادی تفسیر میکنند و یا به شکل تقابلی از آن نتیجه عکس می گیرد و همان را برای تهاجم به فضای مذهبی، مبنا قرار می دهند.
3- مسئله سوم انفعال فرهنگی است. ما هرچه تلاش کنیم و تمام ظرفیتهای تبلیغی خود را در اختیار بگیریم، در مقابل امپراطوری رسانهای غرب و با نهادسازیهایی که در دنیا انجام داده است یک سلطه و هژمونی در فضای رسانهای ایجاد کرده که میتواند بسیاری را تحت تاثیر قرار دهد و سبک زندگی خویش را تبلیغ و ترویج کند.
کار مبلغان و فعالان مذهبی در مقابل چنین هجمه و سلطه ای، بسیار دشوار است. در مقابل اینها ایستادن احتیاج به خلاقیت و افزایش توانمندیها و ابتکارات زیادی دارد.
4- چهارمین مشکلی که وجود دارد، بحث کاهش سرمایه اجتماعی فعالان مذهبی است؛ چون این امر به علل مختلف سیاسی اجتماعی ایجاد شده و مواجهه با این مشکل و افزایش سرمایه اجتماعی حوزه و روحانیت در امر تبلیغ دین، احتیاج به زحمات زیادی دارد.
جشنواره جنات: آغاز راهی سهمگین و پرجمله
جشنواره جنات یک اقدام و یک نقطه آغازینی است که مسئولیت ما را به عنوان نهادهای رسمی حوزوی در حمایت و پشتیبانی دوچندان و بسیار مضاعف می کند و هم اینکه خلاقیت، ابتکار و نوآوری کار مبلغانی است که در میدان هستند. باید توجه داشت در اتاقهای دربسته و در کتابخانهها و در محیطهای انتزاعی نمیتوان خلاقیت و نوآوری و تاثیرگذاری فرهنگی را رقم زد.
این کار کسانی است که آستین بالا زده اند، وارد میدان و عرصه عمل شدند و باید توجه کنند که کار، بسیار دشوار، سهمگین، عظیم و پرحجم است. هیچ کدام از ما و شما نباید نسبت به آنچه که کردهایم خوشنود باشیم، باید نگران آینده باشیم و با عزم و توکل بر خداوند متعال، برای حرکتهای موثرتر و بیشتر آماده باشیم.

افزودن دیدگاه جدید