خاطره ای از حجت الاسلام و المسلمین سید محمد شبیری

خدا نکند آدم منبرش را بفروشد!

تاریخ انتشار:
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد شبیری، فرزند حجت الاسلام سید بدیع، مقدمات علوم حوزوی را نزد پدر، و دایی خود: مرحوم حاج شیخ محمد باقر امین الشریعه آموخت.
منبر

زندگی نامه

حجت الاسلام و المسلمین سید محمد شبیری، فرزند حجت الاسلام سید بدیع، مقدمات علوم حوزوی را نزد پدر، و دایی خود: مرحوم حاج شیخ محمد باقر امین الشریعه آموخت. حاج شیخ محمد تقی ادیب، میرزا احمد یزدی مدرس، شیخ جواد شیخ زاده، حاج شیخ هاشم قزوینی، آقا شیخ محمد کاظم دامغانی و مرحوم آقا میرزا جواد تهرانی[1] از دیگر استادان حجت الاسلام شبیری بودند.

ایشان روضه خوانی و منبر را از دوران کودکی آغاز کرد و علاوه بر تبلیغ در بجنورد، قوچان، شاهرود و رفسنجان، بیست سال در مسجد گوهر شاد، روزانه چهار ساعت منبر رفته و به مسائل شرعی و اعتقادی مردم، پاسخ می داد. حجت الاسلام شبیری از اوایل طلبگی از دسترنج خود بهره می برد و از شهریۀ حوزه استفاده نمی کرد.

***

حدیث منبر

از بچگی در مسیر منبر بوده ام؛ چون فامیل پدری و مادری، اهل منبر بودند. منبر دایی ام (شیخ محمد باقر امین الشرّیعه) مورد توجه حاج میرزا علی اکبر نوغانی(ره)[2] بود؛ چنان که مرحوم حاج شیخ مرتضی آشتیانی و مرحوم آقا میرزا مهدی اصفهانی از منبرهای ایشان استقبال می کردند.

حضرات مراجع وقت در عراق نیز توجه فراوانی به منبرهای مرحوم دایی ام داشتند؛ به همین دلیل از کودکی روضه خوانی کردم و تا کنون آن را ادامه داده ام. البته بر اثر ضعف بدنی و کهولت، ناچار به یک منبر در روز، بسنده می کنم و بیش از این برایم بسیار سخت است.

از ابتدا نیز به یاد دارم که از سهم امام و شهریۀ حوزه، نه آن قدر به طلاب می رسید که بتوانند از عهدۀ ادارۀ زندگی شان بر بیایند، و نه من چیزی می گرفتم. در همان دوران که مدرسه ها را بستند، و درس ها را تعطیل کردند و عمامه ها را برداشتند، مشغول خیاطی شدم. هم ادبیّات را در حوزه می خواندم و هم خیاطی می کردم.

چند سال بعد، که به درس های بالاتر رسیدم، شب ها در منزل خیاطی می کردم و روزها درس می خواندم. هنوز هم، شهریه نمی گیرم و بحمدلله و المنّه، از منبر، اداره می شوم. و خدا کمک می کند به ما در این راه.

استاد فقه من، مرحوم حاج میرزا احمد یزدی مدرس، که مربی ام بود و بسیاری از طلاب، مرهون عنایات آن سید جلیل القدر، عالم و زاهدند، در ماه رجب، سه روز درس را تعطیل می کرد تا طلاب «عمل اُمّ داوود» را به جا بیاورند. خودش هم تابستان ها می رفت در زمینش زراعت می کرد و از دسترنج خود، و کدّ یمین، اعاشه می کرد. وقتی برمی گشت، آفتاب، چهره اش را تغییر داده بود. نحوۀ رفتار، اخلاق، ایمان و عقیدۀ هر استاد برای شاگردان، نمونه و مؤثّر است.

ره توشه

طلاب جوان که امروز در صراط تبلیغ، منبر و تحصیل هستند، باید بدانند که تحصیل کردن به اعتبار غایت و نتیجه اش ارزشمند است. کسی که به حوزه وارد می شود، باید هدفش را تعیین کند. اگر می خواهد خطیب و منبری شود، باید افزون بر ادبیات و مطالعات عمومی، در تفسیر، تاریخ، احکام و قرآن و احادیث اهل بیت(ع) نیز مهارت یابد.

هرگز در برابر تبلیغ و منبر، به مادیات توجه نکنند، بلکه بیندیشند در کجا بهتر می توانند به دین خدمت کنند؛ چه بگویند که برای شنونده بهتر باشد و در نهایت، مورد تأیید و امضای حضرت بقیت الله هم واقع گردد.

خدا نکند آدم منبرش را به یک «طیّب الله» بفروشد! ما منبری ای را دیدیم ـ خدا نکند کسی مبتلا به این بلیّه شود ـ که می گفت: بروید فلان مبلغ را به حساب ... بریزید و رسیدش را بیاورید، تا برای تان یک دهه منبر بروم!

خدا نکند آدم منبرش را بفروشد!

 

[1]. صاحب میزان المطالب.

[2]. از علمای معروف و خطبای نامور خراسان (1261 ـ 1329 ش)؛ که در سال 1322 ش، از طرف آیت ا... العظمی حاج آقا حسین قمی به سمت تولیت مدرسۀ نواب مشهد منصوب شد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.