حجت الاسلام والمسلمين عبدالکريم پاک نيا تبريزي*

مجلس هفتم- عوامل فروپاشی خانواده از دیدگاه قرآن

تاریخ انتشار:
اسلام برای استحکام نظام خانواده، راهکارهای مناسبی را پیش بینی کرده که شناخت زمینه ها و عوامل فروپاشی آن، بخشی از این راهکار هاست.
قرآن

اشاره

تزلزل بنیان نظام خانواده، از عوامل بسيار خطرناكى است كه به طور معمول، از عدم هماهنگى زن و شوهر نشئت می گیرد و آسيب هاى آن، نه تنها زن و شوهر و فرزندان، بلكه جامعه و نسل هاى بعدى را نيز تهدید مي کند. ازاین رو، اسلام برای استحکام نظام خانواده، راهکارهای مناسبی را پیش بینی کرده که شناخت زمینه ها و عوامل فروپاشی آن، بخشی از این راهکار هاست.

به همین جهت، خداوند دو ركن اساسى خانواده، يعنى زن و شوهر را به منزله لباسى قلمداد مى كند كه باید در تمام ابعاد زندگی هماهنگي داشته باشند: هُنَّ لِباسٌ لَكُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ؛[1] زنانتان، لباس شما و شما هم لباس آنهایيد.

در اين نوشتار، به بیان برخى عوامل و زمينه هاى تزلزل و فروپاشى نظام خانواده از نگاه آيات مى پردازيم.

1. عدم همفکري زن و شوهر

از منظر اسلام، تناسب و همتايي همسران، امري انكارناپذير است؛ به طوری که همتا نبودن همسران ، زندگی مشترک را به جهنمی سوزان تبدیل می کند و همواره طرفين چنین آرزو می کنند که: يَالَيْتَ بَيْنىِ وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَينْ فَبِئْسَ الْقَرِين؛[2] اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود. چه همنشين بدی هستی!

*خاطره ای از امام خمینی-رحمه الله-

در خاطرات ایشان آمده است:

28 سالم بود و هنوز زن نگرفته بودم. وقتی آقای لواسانی گفت: آقای ثقفی، دختر دارد و از آنها تعریف کرد، قلب من کوبیده شد. قبل از این، سرم به درس و کلاس گرم بود و فکر ازدواج را نکرده بودم. تا آن موقع، به کسی و خانواده ای فکر نکرده بودم. به اطرافیان که خیلی اصرار می کردند زودتر سروسامان بگیر، گفته بودم: نمی خواهم از خمین زن بگیرم. باید کسی را پیدا کنم که کفو هم باشیم. اگر قرار باشد درس بخوانم و ملاّ شوم، زنم باید همفکر من باشد. باید از قم زن بگیرم؛ از یک خانواده روحانی و هم شأن خودم. 2

همسر امام-رحمه الله- نیز در این باره می گوید: آقاجانم می گفت: از طرف من ایرادی نیست و قبول دارم. اگر تو را به غربت می برد، آدمی است که نمی گذارد به قدسی جان بد بگذرد. روی رفاقت چند ساله اش، روی آقا شناخت داشت. [3]

قرآن کریم بر هم كفوبودن زن و شوهر تأكيد نموده و مي فرمايد: الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَالْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَالطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ؛[4] زنان پليد، سزاوار مردان پليدند و مردان پليد، سزاوار زنان پليد. زنان پاك، شایسته مردان پاك اند و مردان پاك، شایسته زنان پاك. مولوی در توضیح این آیه می سراید :

خوب خوبی را کند جذب این بدان
طیبات و طیبین بر وی بخوان

در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد سرد

ناریان مر ناریان را جاذب اند
نوریان مر نوریان را طالب اند[5]

2. افشاى اسرار خانواده

حفظ اسرار و رازهاى پنهان خانواده، وظيفه هر زن و شوهرى است. اين امر، عامل مهم استحكام خانواده محسوب شده و افشاي آن، عامل تزلزل بنیان خانواده مي باشد. مولوی می گوید:

گفـت پیغمبر که هرکه سرّ نهفت
زود گــردد بـا مراد خـویش جفت

دانه ها، چون در زمین پنهان شود
سرّ آن، سرسبزی بستان شود[6]

اگر زن يا مردى نتواند اين وظيفه مهم خانوادگى را رعايت كند، بايد منتظر عواقب دردناك آن باشد. امام علی-علیه السلام- می فرماید: مَن ضَعُفَ عَنْ حِفْظِ سِرِّهِ لَم یَقْوَ لِسِّرِ غَیرهِ؛[7] کسی که نتواند رازدار اسرار خود باشد، نمی تواند اسرار دیگران را حفظ کند.

*افشای راز پیامبر-صلی الله علیه و آله-

قرآن در سوره تحریم[8] اين امر مهم را يادآور شده كه ممكن است فاش کردن اسرار، به فروپاشى خانواده بینجامد. در برخی تفاسیر ذیل این آیات آمده است: هنگامى كه پيامبر اكرم رازى را با يكى از همسرانش در ميان نهاد، او آن را فاش نمود. هنگامى كه پيامبر به همسرش خطاى او را گوشزد كرد، پرسيد: چه كسى تو را از اين راز نهانى آگاه ساخت؟ فرمود: خداوند دانا و آگاه، آن را به من اطلاع داد. [9]

در این سوره، همچنین خداوند متعال آن همسر خطاكار را توبيخ كرده و يادآور مى شود كه اين عمل ناپسند، ممكن است موجب جدایى او از همسرش گردد. پس، بايد توبه كند: اگر توبه كنيد، به نفع شماست؛ زيرا دل هايتان از حق منحرف گشته. اگر همين طور با افشاى اسرار خانوادگى بر ضدّ همسر بزرگوارتان اقدام كنيد، كارى از پيش نخواهيد برد؛ زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان، پشتيبان اويند. اميد است كه اگر شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد؛ همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عبادت كننده، مهاجر، غيرباكره و باكره. [10]

*رازداری یک قهوه چی

در زمان علامه شیخ جعفر كاشف الغطاء، از علمای بزرگ نجف اشرف، قحطی عجیبی آمد و مردم محتاج باران شدند؛ اما هرچه دعا کردند، اثری نداشت. تا اینکه به حضور شیخ آمده و از او خواستند دعا كند. شیخ جعفر در حرم امیر مؤمنان-علیه السلام- دست به دعا برداشت و عرض نمود: ای مولای من! مردم محتاج باران می باشند؛ با این همه نماز و دعا، مردم اثری ندیده اند. از خداوند بخواهید عنایتی بفرماید.

در عالم رؤیا، شیخ به محضر حضرت مشرف شد و امام-علیه السلام- فرمود: شیخ جعفر! مردی قهوه چی در بین راه كوفه و نجف است. بگو او در مراسم دعا شركت كند. شیخ بیدار شد و از اینکه از بین این همه عالم و عارف در حوزه علمیه نجف ، امام-علیه السلام- یک قهوه چی را انتخاب کرد، شگفت زده شد .

طبق فرمایش امیر مؤمنان-علیه السلام- در بین راه كوفه و نجف ، مرد قهوه چی را پیدا نمود. شب را در قهوه خانه گذراند. شیخ دید این مرد، فردی عادی است و نماز معمولی می خواند؛ نه دائم الذكر است و نه اعمال ویژه ای انجام می دهد. مثل مردم عادی هم دعا می كند. به همین جهت، از مقام معنوی او با آن زندگی معمولی متحیر شد . نزد قهوه چی آمد و گفت: ای مرد! تو چه ارزشی پیش خداوند داری که مولایمان امیر مؤمنان تو را وسیله استجابت دعا قرار داده است؟ علت جایگاه بلندت را بگو. چگونه به چنين مقامي دست يافته اي؟

قهوه چی گفت: در دوران جوانی شاگرد قهوه خانه بودم. مادرم گفت: آرزو دارم تو را داماد كنم. پولی جمع كردم و به مادرم دادم. او دختری برایم خواستگاری كرد. مقدمات عروسی من مهیا شد؛ اما شب زفاف، عروس را خیلی مضطرب و متوحش یافتم. گفتم: چرا ناراحت و مضطرب هستی؟ گفت: واقعیت این است که سرمایه عفت را از دست داده ام و این راز را هیچ كس جز خدا نمی داند. حال خود دانی!

از این آزمون به خداوند عالم پناه برده و استمداد طلبیدم و گفتم: خداوندا! الآن بهترین وقت است كه برای رضای تو رازداری کرده و از افشای این موضوع صرف نظر كنم و آبروی این زن مسلمان را حفظ کنم . هیچ نگفتم و به همسرم قول دادم كه چنانكه تا به حال كسی ندانسته، از حالا به بعد هم كسی نخواهد دانست.

سال ها از آن آزمون سخت می گذرد و تا به حال با آن زن زندگی می كنم. احدی جز خدا ماجرا را نمی داند تا اینکه الآن شما اصرار کردید و من امر شما را اطاعت کردم .

علامه شیخ جعفر كاشف الغطاء با تحسین رازداری وی، گفت: ای مرد! به خدا در آزمون مهمی برنده شده و عمل بزرگی را تسلیم خدا كرده ای! حالا بیا دعا كن! قهوه چی به میان جمعیت آمد و دست به آسمان بلند كرد و گفت: خدایا! مردم محتاج رحمت تو هستند. علی-علیه السلام- پیغام داده که من دعا كنم. از پیشگاه تو برای خود و مردم طلب عفو می كنم. باران رحمت خویش را نازل فرما! دست های مردم بلند بود كه ابرها در آسمان ظاهر گردید و باران رحمت الهی آغاز شد .[11]

3. ناديده گرفتن حقوق يكديگر

نظام خانواده، همانند ساير نظام ها، داراى قوانين ويژه و حقوق دوسویه اعضاى آن است. اگر اسلام براى مرد حقوقى را در نظر گرفته، براى زن نيز امتيازهایی قایل مى باشد. خداوند مى فرمايد: ولَهُنَّ مِثلُ الَّذى عَلَيهِنَّ بِالمَعرُوفِ؛[12] براى زنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته اى نيز قرار داده شده است.

رعايت متقابل حقوق زن و شوهر، براى هر خانواده اى ضرورت دارد. اگر يكى از طرفين از انجام وظايف خود كوتاهى كند و يا بيش از محدوده اختيارهای خود قدم بردارد، كشتى خانواده در گرداب اختلاف گرفتار خواهد شد. چنانچه از همان روز نخست دختر و پسر كه با همديگر پيمان وصلت مى بندند، حقوق و وظايف همديگر را بشناسند و در رعايت آن تلاش نمايند، مشكلات زندگی كاهش خواهد يافت و دنیایی آرام و توأم با سعادت و خوشبختى را در پيش رو خواهند داشت. درحقیقت، پيمان زناشویى به معنای پذیرش پایبندی به حقوق است و مؤمن، هرگز عهد و وفاى خود را فراموش نمى كند: والَّذينَ هُم لِاَماناتِهِم وعَهدِهِم راعون؛[13] [اهل ايمان] کسانی هستند که همواره مراعات کننده امانت ها و پيمان هاى خویش هستند.

در اينجا به دو نمونه از عواملى كه در اثر كوتاهى زوجین، به تيرگى روابط آنان منجر مي گردد، اشاره مى كنيم:

*نافرمانى از شوهر

خداوند بانوان شايسته را متواضع و مطيع معرفى مى كند: فالصّالِحاتُ قانِتاتٌ؛[14] زنان صالح، مطیع و فرمان بر هستند. حضرت فاطمه{ به همسرش عرض كرد: از روزى كه با تو زندگى مشتركم را آغاز كرده ام، هرگز با تو مخالفت ننموده ام. [15]

از آنجایى كه خداوند متعال طبق فطرت، مديريت خانه را به مرد سپرده و بانوان مسلمان را نیز موظف به اطاعت از همسرانشان نموده[16]، سهل انگارى و عدم توجه به اين امر، سرانجام ناخوشايندى را در خانواده به وجود خواهد آورد.

ستيزه به جایى رساند سخن
كه ويران كند كاخ هاى كهن[17]

ناگفته نماند که برخی مردها با بهانه قراردادن اين آيه، مسئولیت خود را در قبال همسرشان نادیده می گیرند و فقط بر اطاعت یک طرفه اصرار می ورزند؛ بدون اینکه حقوق زن را مدّ نظر داشته باشند؛ درحالی که وجوب اطاعت زن از شوهر، محدودیت دارد و موارد آن مشخص است ؛ برای مثال، خروج زن از منزل در غيرموارد وجوب، به اذن شوهر وابسته است و در غير استمتاعات و امور مربوط به آن، واجب نيست دستورهاي شوهر را اطاعت كند. اگر در این زمینه، شوهر مرتكب خلافى شود، زن علاوه بر مخالفت، وظیفه دارد وی را امر به معروف و نهى از منكر بنماید.[18]

*عدم توجه به آراستگى ظاهرى

خداوند متعال آيات حجاب را نازل كرده و به زنان مؤمن دستور داده که آن را رعايت کنند؛ يعني بايد در مقابل نامحرمان، پوشش خود را حفظ و از عشوه گرى خوددارى نمايند: ولا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِليَّةِ الأولى ؛[19] همانند جاهليت نخستين، زینت های خود را آشکار نکنید. از منظر آيات، عفت و حفظ حجاب براى زنان آن چنان اهميت دارد كه حتى به نوع پوشش، آهنگ صدا و آرايش آنان نيز در قرآن اشاره شده؛[20] چنان که قرآن کریم فرموده: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ؛[21] پس به ناز سخن مگویید؛ [چون] آن که در دلش بیماری است، [به شما] طمع می ورزد.

اما از سوي ديگر، اسلام تأكيد مي نمايد که بانوان مسلمان در مقابل همسرانشان معطر و آراسته باشند. امام صادق-علیه السلام- فرمود: بهترين زنان شما، زنى است كه چون با همسرش خلوت كند، زره حيا را از خود دور سازد و چون از خلوت شوهرش بيرون آيد، زره حيا را بر تن كند. [22]

اگر بانویى اين دستورهای سازنده را ناديده بگيرد، يعنى آراستگى اش را به بيرون منزل ببرد و در منزل نزد همسرش افسرده و پژمرده باشد، به بنيان مستحكم خانواده لطمه خواهد زد. در ضمن، آراستگي ظاهري، تنها به زن اختصاص ندارد؛ بلكه نظم و آراستگى، برای مردان نیز ضرورت دارد. امام صادق-علیه السلام- فرمود: فَإِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُ الْجَمَال؛ [23] خداوند متعال، زيباست و زیبایى را دوست مى دارد.

زنی خدمت رسول خدا-صلی الله علیه و آله- رسید و سؤال کرد: حق مرد بر زن چیست؟ پیامبر فرمود: بدون اجازه او، روزه مستحبی نگیرد و بدون اجازه وي، از خانه خارج نشود (در غیرموارد وجوب)؛ نيز خود را با بهترین عطرها خوشبو سازد، بهترین لباس هایش را بپوشد، با بهترین زیورها زینت کند و بدین صورت، صبحگاه و شبانگاه خویش را بر شوهر عرضه بدارد و حقوق مرد، بیشتر از اینهاست. [24]

در مقابل، مرد نیز همین وظیفه را در مورد همسرش دارد؛ باید نظیف و پاکیزه، خوشبو و خوش لباس باشد، به اصلاح سروصورتش برسد و در منزل زیبا زندگی کند. حسن بن جهم، روزي به محضر امام رضا-علیه السلام- مشرف و متوجه شد كه امام ظاهري مرتب و آراسته دارد و خضاب[25] هم كرده است. با تعجب پرسيد: آیا خضاب كرده ايد؟ امام فرمود: آرى، با حنا و برگ نيل خضاب كرده ام؛ مگر نمي دانى كه اين كار سود فراوان دارد؛ از جمله آنكه همسرت دوست دارد در تو همان زيبايي و آراستگي را ببيند كه دوست دارى در او ببينى. زنانى در اقوام گذشته از دايره عفت بيرون شدند و فاسد گشتند و چنين نشدند، مگر به واسطه كم توجهى شواهرانشان به آرايش خود. [26]

4. سوء ظن

در زندگى مشترك زن و مرد، گاهی آنان به گمانه زنى پرداخته، بدون يقين، قضاوت ها و برخوردهاى شتاب زده ای از خود نشان می دهند و در نتيجه، روابط آنها دچار تيرگى می شود. اين مسئله، ممكن است از جزئى ترين مسائل گرفته تا زواياى ديگر زندگى را دربرگيرد. بدگماني زن به مرد و برعكس، معمولاً در عرصه هایی چون: رفت وآمدها، نوع رفتارها، غذاخوردن ها، مهمانى ها و ساير ابعاد زندگى مشترك بروز می کند.

مسلمان همواره در مقابل حوادث و اتفاقاتى كه در زندگى اش رخ مى دهد، با روحيه اى خوش بينانه با آن برخورد مى كند و خود را موظف مى داند كه نسبت به پیرامون خویش، نظر مثبت داشته باشد و تا زمانى كه خلاف آن ثابت نشده و دلایل روشن به دست نيامده، رفتار خوش بينانه اش را ادامه دهد. قرآن كريم مؤمنان را از سوء ظن نسبت به افراد برحذر داشته، مى فرمايد: يَأيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِيرًا مِّنَ الظَّنّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنّ إِثْمٌ وَلا تجَسَّسُوا؛[27] اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از بسيارى از گمانه زنى ها پرهيز كنيد؛ چرا كه بعضى از گمان ها، گناه است و هرگز در كار ديگران تجسس نكنيد.

خداوند متعال براى جلوگيرى از عواقب ناشايست سوءظن، در همه عرصه ها از جمله در خانواده ها، دستورهای محکمی صادر كرده و در مورد كسانى كه به دلیل سوء ظن، به زنان پاكدامن تهمت مى زنند، به قاضیان شرع فرمان مى دهد: كسانى كه به زنان پاكدامن، نسبت هاى ناروا مى دهند، اگر چهار شاهد نياورند، بر ايشان هشتاد تازيانه بزنيد و ديگر شهادت آنان را نپذيريد كه فاسق اند. [28]

*بدبینی شوهران

اگرچه مرد باید از همسرش مراقبت کند، ولی نه به حدی که به وسواسی گری منتهی شود. بعضی مردها به بیماری بدگمانی مبتلا بوده، بی دلیل نسبت به همسرانشان بدبین هستند و درباره آنان احتمال خیانت می دهند.

هر مردی که بدین بیماری خانمان سوز مبتلا شود، زندگی را بر خود و خانواده اش تلخ می کند. چنین مردی، بهانه جویی می کند، نسبت به اعمال و حرکات همسرش بدبین است و مانند سایه او را تعقیب می نماید و چون سوء ظن دارد، از در و دیوار شاهد و نشانه پیدا می کند و چیزهایی را که اصلًا دلیل خیانت نیستند، به منزله دلایل قطعی می شمارد؛ مثلاً با خود می گوید: چون با فلان مرد سلام و تعارف کرد، پس معلوم می شود که خیانتکار است. چون جوان همسایه از پشت بام به او نگاه کرد، پس معلوم می شود که خواهان یکدیگر هستند.[29]

*بدبینی خانم ها

در مقابل، خانم ها نیز با سوء ظن بیجا خانواده شان را در آستانه فروپاشی قرار می دهند . زنی به شورای داوری شکایت کرد و گفت: یکی از دوستانم گفت: شوهرت به خانه زنی رفت وآمد دارد. او را تعقیب کردم و دانستم که حقیقت دارد. بسیار ناراحت شدم و به خانه پدرم رفتم. اکنون از شما می خواهم که شوهر خطاکارم را تنبیه کنید.

شوهر ضمن تأیید سخنان زن، گفت: برای خرید دارو به داروخانه رفتم. ضمن خرید متوجه شدم زنی که برای خرید شیرخشک به داروخانه آمده، پولش کم است. به او کمک کردم و بعداً که فهمیدم زن بیوه و بیچاره ای است، به کمک هایم ادامه دادم. داوران پس از تحقیق متوجه حُسن نیت شوهر شدند و آنان را آشتی دادند.[30]

5. دروغ گویى

دروغ، از ويژگى هاى افراد پست است. در مقابل، راست گویی از واژه هاى مقدس كلام وحى است كه بيش از 155 مورد با مشتقاتش در قرآن آمده است؛ مثلاً خداوند مردان و زنان با ايمان را با صداقت توصيف كرده و مى فرمايد: اُولئكَ هُمُ الصّادِقونُ؛[31] مؤمنان حقيقى، اهل راستى و راست گویى اند.

صفا و صميميت، در پرتو صداقت و راست گویى است؛ همچنان كه كدورت و كينه و بى اعتمادى، در اثر خدعه و فريب كارى و دروغ گویى است. زن و مردى كه با همسرش صادقانه برخورد نكند و با دروغ و فريب با خانواده اش رفتار نمايد، جايگاه او نزد اهل خانه متزلزل مى شود و به مرور زمان، سبب انتقام جویى، توسط همسر و فرزندانش مى گردد.

زندگى مشترك فاطمه-سلام الله علیها- و على-علیه السلام-، بهترين الگو براي خانواده هاى مسلمان است. آنان با عشق و صفا و محبت و صداقت با همديگر زندگى مى كردند؛ چنان که این سخن عاطفى در آخرين قسمت هاى گفتار حضرت فاطمه نسبت به همسر خويش، گواه اين حقيقت است. فاطمه-سلام الله علیها- فرمود: پسرعموى بزرگوارم! هيچ گاه در طول زندگى مرا دروغ گو و خیانتکار نديدى و از روزى كه با تو زندگى مشترك را آغاز كرده ام، هرگز با تو مخالفت ننموده ام. [32] امام على-علیه السلام- صادقانه پاسخ داد: پناه بر خدا، اى دختر پيامبر! تو نسبت به خدا داناتر و نيكوتر و پرهيزکارتر و بزرگوارتر از آنى كه بخواهم در مورد مخالفت با خود، تو را سرزنش نمايم. [33]

6. خيانت

زن و شوهر مسلمان در يك خانواده، همرنگ و همدل و هم مرام اند. پنهان كارى و خیانت، در روابط آنان راه ندارد و كاملاً به یکديگر اعتماد دارند و اين رفتار آنان، درس زندگى براى فرزندانشان مى باشد.

اگر خدای ناکرده زن یا شوهر بخواهد از اعتماد همسر خویش سوء استفاده کرده و خیانت نماید، قطعاً زندگی خود و همسر و فرزندانش را در معرض نابودی قرار خواهد داد و از خیانت خود بهره ای نخواهد برد؛ چراکه عاقبت خیانت، بیچارگی فرد خیانتکار است. قرآن می فرماید: أَنَّ اللَّهَ لَا يهَدِى كَيْدَ الخْائنِين؛[34] همانا خداوند نيرنگ خیانت پیشگان را به جايى نمى رساند.

خیانت مرد به زن، انواعی دارد که از جمله آنها می توان به: آزار همسر، چشم چرانی، روابط نامشروع با دیگری، خودداری از پرداخت حقوق زن و یا نسبت دادن های ناروا به او، اشاره کرد.

خيانت زن به مرد هم صورت هاي مختلفي مي تواند داشته باشد؛ مانند:

ـ خيانت مالي : يعني زن در غياب مرد، بي اذن او در اموال شوهر تصرف کند.

ـ خيانت آبرويي: يعني زن اسرار شوهر را افشا نمايد و او را نزد ديگران بي آبرو کند و یا اینکه با مرد اجنبي رابطة نامشروع داشته باشد.

خيانت، از منظر قرآن در شمار صفات كفار و منافقان است.[35] فرد خیانت کننده به خانواده، در ردیف آنان قرار می گیرد و خداوند بارها نفرت خود را از خائنان بیان فرموده است؛ از جمله: إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كاَنَ خَوَّانًا أثِيمًا؛[36] همانا خداوند خيانت پيشگان گنهكار را دوست ندارد.

7. توقعات بیجا

از عوامل مهم فروپاشى خانواده ها، توقعات بیجاست كه بيشتر مواقع به طلاق منجر مى گردد. زن یا مردى كه همواره همسر خود را با ديگران مقايسه مى كند و سطح زندگى اش را بدون توجه به قدرت مادى و توانایى هاى ذاتى خانواده اش مى سنجد، نمى تواند زندگى آرامی داشته باشد؛ چراكه دست بالاى دست همواره وجود دارد و انسان در مسابقات مادى نمى تواند به آنهایى كه از او جلوترند، برسد.

به همين جهت، قرآن كريم از چشم وهم چشمى نهى كرده: و هرگز چشمان خود را به نعمت هاى مادى كه به گروه هایى از آنان داده ايم، ميفكن. اينها شكوفه ها و مظاهر زندگى دنياست تا آنان را بيازمایيم و روزى پروردگارت، بهتر و پايدارتر است. [37]

آموزه هاى اسلامى به ما مسلمانان مى آموزد كه همواره در مقابل نعمت هایى كه داريم، شكر نموده و در مسائل مادى، به طبقات پایين تر از خود نگاه كنيم و هرگز افكار خویش را با تقليد از ديگران، توقعات بيجا و چشم وهم چشمى ها مشوش نسازيم؛ وگرنه با بهانه ها و انتظارهای بى مورد، زندگی مان آرامش خود را از دست خواهد داد.

امام صادق-علیه السلام- مى فرمايد: در زندگى دنيوى، همواره به كسانى نگاه كن كه رتبه پایين ترى از تو دارند؛ تا در مقابل نعمت ها و الطاف بى پايان خداوند، شاكر و سپاسگزار باشى و خود را شايسته افزايش نعمت هاى الهى قرار داده، جود و بخشش الهی را به سوى خود جذب كنى. [38]

8. طرح اختلاف، نزد ديگران

اگر ميان زن و مرد اختلافى پيش آيد، چه زيباست كه اوّل خود به حل آن اقدام نمايند و بدانند كه كسى از خودشان براى رفع كدورت و حل اختلافات، شایسته تر نيست. عذرخواهى ساده طرفين، به حل مشكل كمك مي نمايد و از شكل گيري خطاهاى آينده جلوگيري مي کند.

اگر اختلاف به بيرون از منزل انتقال یابد، اسرار خانواده فاش می گردد و از استحکام بنيان خانواده کاسته خواهد شد. قرآن در توصیف همسران شايسته مى فرمايد: فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلغَيبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ؛[39] همسران صالح، آنهایى هستند كه متواضع اند و در غياب همسر خود، اسرار خانواده را حفظ مى كنند.

*داوران مَحرم

در صورت حل نشدن اختلافات خانوادگى در داخل منزل، در مرحله دوم، قرآن راهكار شايسته اى را به زوجين پيشنهاد مى كند: اگر در زندگى مشترك، از ايجاد شكاف و اختلاف در روابط خود بيم داشته باشيد، يك داور از خانواده شوهر و يك داور از خانواده زن انتخاب كنيد. چنانچه اين داور صلاحيت و تصميم به اصلاح داشته باشد، خداوند او را به اين كار موفق مى گرداند و همانا خداوند، دانا و آگاه است. [40]

بنابراين، نبايد اختلاف های خانوادگى را به بيرون از خانواده منتقل كرد. افراد نادان، سودجو و غيرصادق، با دخالت هاى بیجا اختلاف ها را تشديد كرده، سبب فاش شدن اسرار و نابودي نظام خانواده خواهند شد.

9. عدم توجه به زمينه هاى اختلاف

يكى از نعمت هاى بزرگ الهى، آرامش است. اگر مردى در منزل، آرامش لازم را براى زندگى نداشته باشد، روحى افسرده و اعصابى ناراحت خواهد داشت. همچنان كه زن اگر امنيت، آسايش و رفاه را كه براى يك بانوى مسلمان لازم است، نداشته باشد، وظايف خود را به خوبی نمى تواند ايفا كند. ازاین رو، قرآن کریم در مورد حالات و ویژگی های زنانه، به مردان سفارش كرده است.[41]

اگر زن و مرد، زمينه هاى لازم در عرصه جسم و روان را رعايت كنند، بى ترديد، بسيارى از كشمكش ها و اختلاف های ناشى از خستگى و افسردگى روحى حل خواهد شد. مرد عاقل، هرگز ناراحتى هاى بيرون از منزل را به داخل خانه نمى برد و كدبانوى فهميده خستگى ها و مشكلات داخل منزل را زمينه پرخاش و قهر و اخم قرار نمى دهد.

شوهرى مى گويد: روزى به خانه رفتم و ديدم همسرم عصبانى است و بدون جهت، به من تندى مى كند. تعجب كردم. بعد از مدتى، چهره اش باز شد و با ملايمت گفت: فلانى! مى دانى كه من تو را دوست دارم و به زندگى ام علاقه مندم. امروز در هواى سرد، لباس شسته بودم و لباس ها چند بار روى زمين افتاده بود و بچه ها هم مرا اذيت كرده بودند، ناخواسته عصبانى بودم و به تو تندى كردم. بعدازاين، بدان كه عصبانيت و تندى من هميشه همين طور است و جدى نيست. ازت ناراحت نيستم و هرگز خيال نكنى تو را دوست ندارم.

به او گفتم: پس بدان من هم که گاهى اوقاتم تلخ مى شود و تندى مى كنم، از روى عدم علاقه به تو، فرزندان و خانواده نيست؛ بلكه مشكلات بيرون مرا ناراحت مى كند و با حالت عصبانيت و اوقات تلخى وارد خانه مى شوم. ممكن است، تندى و ترش رویى كنم؛ اما بدان كه عصبانيت من ناخواسته بوده و جدى نيست. او مى گويد: از آن زمان، بيش از 15 سال مى گذرد و دیگر ميان ما نزاع و بگومگویى پيش نيامده است. [42]

سزاوار است كه زن و شوهر مسلمان، زمينه هاي اختلاف را از بين ببرند و ناراحتى ها را وسيله بدخلقى و عصبانيت قرار ندهند. پيامبر-صلی الله علیه و آله- فرمود: يَسُدُّ جَوْعَتَهَا وَيَسْتُرُ عَوْرَتَهَا وَلَا يُقَبِّحُ لَهَا وَجْها؛[43] حق زن بر شوهرش اين است كه او را گرسنه نگذارد و بدنش را بپوشاند و هيچ گاه با چهره اى در هم كشيده و اخم كرده با او برخورد نكند. [44]

على-علیه السلام- نيز فرمود: مؤمن، در برخورد با اعضاى خانواده و ساير مؤمنان، خوش رو است و اندوه و غصه اش را در دل دارد. [45]

10. تنگ نظری در رفاه خانواده

از جمله عواملى كه خانواده را نابود مى كند، عدم توجه به مسائل رفاهی است. سخت گیری های بی مورد مرد، در روح و روان همسر و فرزندانش، آثار بدی بر جای می گذارد. اگر مردی خسیس و تنگ نظر باشد و زندگى را نسبت به زن و فرزندانش سخت بگيرد و با وجود مكنت و برخوردارى از مال، دست گشاده و چهره ای باز نداشته باشد، زندگی او به جهنم تبدیل خواهد شد . درگیری های لفظی و بدبینی و نفرت، در چنین خانواده ای حاکم شده و آرامش و آسایش از فضای خانه رخت خواهد بست . خداوند در وصف حال چنین افرادی می فرماید: لَّوْ أنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائنَ رَحْمَةِ رَبىّ إِذًا لَّأمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْانفَاقِ وَكاَنَ الْانسَانُ قَتُورًا؛[46] اگر شما خزانه دار رحمت پروردگارم بوديد، قطعاً از ترس انفاق [و تهیدستى]، چيزى به كسى نمى داديد. و انسان، تنگ نظر و بخيل است.

از منظر اهل بیت-علیهم السلام- كسى كه زندگى را بر زن و اهل خانه تنگ مى گيرد و آنان را وامی دارد حسرت لقمه اي را بخورند، از رحمت خدا دور است. رسول خدا-صلی الله علیه و آله- فرمود: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ألْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُول؛ [47] لعنت شده، لعنت شده كسى كه سنگينى خود را بار ديگران كند. لعنت شده، لعنت شده است كسى كه بر خانواده اش سخت گیرد و [حق] آنان را ضایع گرداند. امام رضا-علیه السلام- فرمود: يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أنْ يُوَسِّعَ عَلَى عِيَالِهِ كَيْلَا يَتَمَنَّوْا مَوْتَه ؛[48] شايسته است که انسان بر اهل و عيال خود وسعت و گشايش دهد تا مرگ او را آرزو نكنند.

 

منبع: ره توشه رمضان 94

-----------------------------------------

پی نوشت:

* پژوهشگر و استاد سطح عالي حوزه علميه.

[1]. بقره، آیه 187.

[2]. زخرف، آیه 38.

[3]. روزنامه خراسان، پنجشنبه 16 خرداد 1392، ش 18421، ص 9.

[4]. نور، آیه 26.

[5]. جلال الدین محمد مولوی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 80 ـ 83.

[6]. همان، دفتر اول، بيت 176 ـ 177.

[7]. عبدالواحد تميمى آمدى، غرر الحكم ودرر الكلم، ص 321.

[8]. تحريم، آیه 3 ـ 5.

[9]. ملا محسن فيض كاشانى، تفسير الصافى، ج 5، ص 194.

[10]. اين آيات، در مورد فاش نمودن يك راز خانوادگى، از سوى يكى از همسران رسول خدا-صلی الله علیه و آله- نازل شده است.

[11]. قاسم ميرخلف زاده، ، قصص الدعاء، ص 137. (با اندکی ویرایش عبارت)

[12]. بقره، آیه 228.

[13]. مؤمنون، آیه 8.

[14]. نساء، آیه 34.

[15]. مجلسى، بحار الأنوار، ج 43، ص 191.

[16]. نساء، آیه 34: اَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ؛ مردان، سرپرست و نگهبان زنان هستند.

[17]. ابوالقاسم فردوسي، شاهنامه.

[18]. سيد روح الله موسوى خمينى، استفتائات، ج 3، ص 149.

[19]. احزاب، آیه 33.

[20]. احزاب، آیه 59؛ نور، آیه 20.

[21]. احزاب، آیه 32.

[22]. كليني، الكافى، ج 5، ص 324.

[23]. همان، ج 6، ص 442.

[24]. همان، ج 5، ص 508؛ حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 20، ص 158.

[25]. آنچه موي سر و صورت يا پوست بدن را با آن رنگ كنند؛ مثل حنا، وسمه و يا ساير لوازم آرايشي كه انسان به وسیله آنها ظاهرش را زيبا و گلگون می كند.

[26]. حسن طبرسی، مكارم الأخلاق، ص 81.

[27]. حجرات، آیه 12.

[28]. نور، آیه 4.

[29]. ابراهيم امينى، همسردارى، ص 176.

[30]. همان، ص 168.

[31]. حجرات، آیه 15.

[32]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 43، ص 191.

[33]. فتال نيشابورى، روضة الواعظين، ج 1، ص 151.

[34]. یوسف، آیه 52.

[35]. مائده، آیه 13؛ انفال، آیه 58.

[36]. نساء، آیه 107.

[37]. طه، آیه 131.

[38]. حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج 8، ص 337.

[39]. نساء، آیه 34.

[40]. نساء، آیه 35.

[41]. بقره، آیه 222.

[42]. سید جواد مصطفوی، بهشت خانواده، ص 200 (با اندكي ويرايش).

[43]. كلينى، الكافي، ج 5، ص 511.

[44]. ابن فهد حلى، عدة الداعي، ص 91.

[45]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 64، ص 365.

[46]. اسراء، آیه 100.

[47]. كلينى، الكافي، ج 4، ص 12.

[48]. همان، ص 11.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.