حجت الاسلام والمسلمين حسين احسانی فر*

مجلس بيستم- قرآن از دیدگاه دانشمندان غیرمسلمان

تاریخ انتشار:
در جهان امروز نیز با همه تبلیغات زهرآگین، فوج عظیمی از دانشمندان و پژوهشگران را می بینیم که قرآن را به عنوان تنها نسخه نجات بخش بشر معرفی می کنند.
قرآن

اشاره

مقام نبوت، به دلیل علوّ مرتبه اش، با هیچ منصبی قابل مقایسه نیست. چنین جایگاه رفیعی اقتضا دارد که مدعی نبوت جهت اثبات صدق ادعای خود، دلیل و برهانی ارائه دهد که دیگران از ارائه آن عاجز باشند. ازاین رو، به برهان صدق ادعای پیامبران، معجزه گفته می شود.

معجزه پیامبران، باید متناسب با فکر و فرهنگ مخاطب و شرایط زمان و مکان رسالتش باشد. پیامبر اسلام-صلی الله علیه و آله- به اقتضای اینکه آخرین پیامبر و رسالتش جهانی است، معجزه اش باید متناسب با فرایند رشد و تکامل عقول و علوم انسان در همه زمان ها و مکان ها باشد.

در جهان امروز نیز با همه تبلیغات زهرآگین، فوج عظیمی از دانشمندان و پژوهشگران را می بینیم که قرآن را به عنوان تنها نسخه نجات بخش بشر معرفی می کنند. در این مجال، بیان دیدگاه همه اندیشمندان جهان در مورد قرآن میسر نیست؛ اما در این مجال، به بیان دیدگاه شماری از آنان می پردازیم.

1. فراتر از زمان و مكان

كنت كريك، استاد دانشگاه كمبريج، می گوید: قرآن، كتابى نيست كه براى يك دوره به خصوص آمده باشد؛ كتابى است جاويد براى تمام اعصار، و تا جهان است، نوع بشر مى تواند قرآن را راهنماى زندگى خود قرار بدهد ... چرا كه قرآن براى يك دوره به خصوص نيامده و هرگز كهنه نمى شود؟ ... زيرا چيزى وجود ندارد كه در قرآن نيامده باشد. [1]

بانو لوراواکسیا واگليرى، ایتالیایی، استاد دانشگاه ناپل، می گوید: ما در اين قرآن ذخایر و اندوخته هایى از علوم را مى بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيّت باهوش ترين و متفكّرترين اشخاص است و بزرگ ترين فيلسوفان و قوى ترين سياست مداران بايد در مقابل قرآن، زانوى عجز و ناتوانى به زمين بزنند. [2]

ناپلئون، امپراطور فرانسه مى گفت: قرآن، به تنهایى عهده دار سعادت بشر است. من بارها و آشکارا گفته ام: كجاست آن روزى كه ما مجتمع و هيئتى بزرگ از سياست مداران و علماى حقوق دنيا تشكيل دهيم و قرآن، این كلام الهى و متين ترين قوانين محمدى و نسخه پُرافتخار بشرى را پيش رو گذاريم و از روى آن، قوانين خوشبختی و سعادت حقيقى بشر را تنظيم كنيم؟ [3]

2. سهولت قوانین اسلام و آسان بودن فهم قرآن

اگر تبلیغات زهرآگین دروغ پردازان دنیاطلب به مردم مجال اندیشیدن و برگزیدن دهد و بگذارند که مردم به اختیار و تشخیص خود، دین را برگزینند، قطعاً اسلام و قرآن را انتخاب می کنند؛ زیرا فهم قرآن آسان و قوانین آن هماهنگ با فطرت است . این، حقیقتی است که قرآن به آن اشاره نموده و صاحبان اندیشه بدان اعتراف دارند. قرآن می فرماید: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ؛[4] خداوند، برای شما آسانى را مى خواهد؛ نه سختى را . بسيارى از ادیان و مذاهب موجود، با قوانين سخت و طاقت سوز، توان بدنى و روحى و اجتماعى پيروانشان را مى فرسايند؛ اما قرآن، با ارائه قوانين آسان، زيستن آسايشمند و رشدآفرين و لذّت بخش مادى را با شكوه معنوى آميزش داده و انسان را در تنگناى سختي ها نمى كشاند. ازاین رو، می فرماید: ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ ؛[5] خداوند نمى خواهد مشكلى براى شما ايجاد كند؛ بلكه مى خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد. و یا می فرماید: هُوَ اجْتَباكُمْ وَما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج؛[6] او (خدا) شما را برگزيده و در دين [اسلام] براى شما هيچ مشقّت و سختى طاقت فرسايى قرار نداده است.

تولستوی دانشمند معروف روسی، در کتاب خود به نام حکم محمد می نویسد: هرکس بخواهد سادگى و بی پیرایه بودن دین اسلام را بفهمد، باید قرآن مجید را با دقت نظر مطالعه نماید؛ زیرا در آنجا احکام و قوانینی بر مبنای حقایق روشن و آشکار، صادر [گردیده] و تعلیماتی سهل و آسان برای عموم بیان شده است. [7]

خوزه مارتینز، دانشمند و نویسنده بلندآوازه ایتالیایی، می گوید: به نظر من، اسلام دینی آسان و فهمیدنی است؛ ولی شما می بینید در مسیحیت به اندازه ای روایات گیج کننده است که گاهی یک کشیش هم سر نخ تثلیث را از دست می دهد. [8]

کنت دو گوبینو می گوید: هیچ دیانتی، تسامح جوی تر و شاید بی تعصب تر از اسلام وجود ندارد. [9]

جورج ویلز، دانشمند و تاریخ نگار مشهور انگلیسی نيز در کتاب مختصر عمومی خود می نویسد: اسلام، سعادت و آرامش و آسایش را به رایگان به جهانیان عطا نمود و یک نظام اجتماعی و سیاسی بود که در روزگار تیرگی دنیا نمایان شد و تیرگی ها را مرتفع و بدی ها را زایل ساخت و خرگاه های بیدادگری را بسوزانید و حکومت های جابرانه را از میان برداشت. تأثیری را که قرآن بزرگ و مقدس در عالم کرد، هیچ کتابی قادر به چنین اعجاز بزرگی نبوده است. قرآن، کتابی است دینی و تربیتی و اخلاقی و اجتماعی و تاریخی و ساده. مساهله قرآن، از اعجازهای بزرگ آن است. [10]

3. جامعیت قرآن و هماهنگی با علم و تمدن

قرآن، جامع همه نیازهای بشر است؛ چنان که می فرماید: وَنَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ ءٍ؛[11] و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز است. و یا می فرماید: ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ ء؛[12] ما هيچ چيز را در اين كتاب، فروگذار نكرديم . یعنی هر آنچه بشر به آن نیازمند است ، در قرآن آمده است؛ البته منظور از جامعیت قرآن، این است که کلیات تمام علوم و اطلاعاتی که بشر در راه تکامل حقیقی و نیل به هدف اصلی آفرینش، یعنی قرب الهی نیاز دارد ، در قرآن وجود دارد.[13]

پرفسور خوزه مارتینز می گوید: اسلام، دینی کامل و جامع است با تمام قوانین صحیح زندگانی. من شخصاً قرآن را پنج بار دقیقاً مطالعه کرده ام. در سطرسطر آن، قانون و ثبات دیده می شود.[14] آقای سُدیو، دانشمند فرانسوی[15] نيز می گوید: قرآن، چیزی را از احکام و مقررات فروگذار ننموده، آدابش بر حکمت ، اساس آن بر عدل و احسان استوار گشته و غرض آن، پیمودن راه حق و منع از رفتار باطل و دفع گمراهی و ضلالت و بیرون شدن از تاریکی رذالت و پستی، به جانب انوار فضایل و کمالات می باشد. قرآن، شامل تمام مبادی و اصولی است که به پیامبران سلف از آیات و معجزات داده شده و مشتمل مواعظ و احکامی است که باعث کوری چشم های منتقدان و عیبجویان اسلام و کری گوش های ایشان از حق می گردد. [16]

جورج ویلز، دانشمند و مورخ انگلیسی، درپاسخ سؤال یکی از مجله های علمی اروپا می گوید: بزرگ ترین کتابی که از آغاز تاریخ بشر تا کنون بیشتر از سایر کتب در دنیا تأثیر بخشیده ، چند کتاب، از جمله قرآن است ؛ ولی قرآن، مهم ترین کتاب دنیاست؛ زیرا این کتاب آسمانی، اثری در دنیا گذارده که نظیر آن را هیچ کتابی به خود ندیده است. قرآن، کتاب علمی، دینی، اجتماعی، تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است. مقررات و قوانین و احکام آن، با اصول قوانین و احکام و مقررات دنیای امروز تطبیق می کند و برای همیشه قابل پیروی و عمل است. هرکس بخواهد دینی اختیار کند که سیر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد، باید که دین اسلام را اختیار نماید و اگر بخواهد که معنای این دین را بیابد، به قرآن مراجعه کند. [17]

ـ چرا از مسیحیت به اسلام رو آوردم؟

جامعیت قرآن، باعث مسلمان شدن زني آلمانی گشت. او که نامش را پس از تشرف به اسلام، زهر گذاشت، می گوید: هرچه بیشتر از تعالیم مسیحیت می آموختم، به همان نسبت شک و تردیدم بیشتر می شد، ازاین رو، به مطالعه مذاهب مختلف پرداختم. البته از همان آغاز، توخالی بودن بسیاری از آنها را فهمیدم؛ تا آنکه قرآنی به زبان آلمانی تهیه کردم. هرچه بیشتر قرآن را مطالعه می کردم، بیشتر از آن حالت ازهم گسیختگی و آشفتگی درونی ام کاسته می شد و بالاخره با مطالعه قرآن، گمشده ام را یافتم. آری، آن حقیقتی را که سال ها به دنبالش می گشتم و در پی آن به هر دری سر زدم، اسلام و قرآن بود. [18]

خانم برگیت جمیله می گوید: من در شرکتی به عنوان منشی کار می کردم و از لحاظ مادی، تمام چیزهایی را که یک انسان آرزویش را دارد، داشتم؛ اما پیوسته در درون خویش احساس خلأ و کمبود می کردم . از مذاهب مختلف چیزهایی خوانده بودم؛ ولی در هیچ کدام گمشده ام را نمی یافتم؛ تا آنکه با قرآن و اسلام آشنا شدم. شروع به مطالعه قرآن کردم. هرچه بیشتر می خواندم ، احساس می کردم وضع روحی ام روزبه روز در حال بهبودی است. [19]

4. عقلانیت و قانونمندبودن قرآن

طبق آموزه هاي قرآن، خداوند که حق مطلق است، جهان را نیز بر اساس حق و عدل آفرید و به پیامبرش نیز می فرماید: أدْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أحْسَنُ؛[20] با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن.

ولتر، فيلسوف و نويسنده فرانسوى می گوید: من يقين دارم كه قرآن و انجيل را اگر به يك فرد غيرمتديّن ارائه دهند، او حتماً اوّلى را خواهد گزيد؛ زيرا كه كتاب محمّد -صلی الله علیه و آله- در ظاهر افكارى را تعليم مى دهد كه به اندازه كافى بر مبانى عقلى منطبق است. [21]

ادوارد مونته، استاد دانشگاه ژنو،[22] می گوید: قرآن براى ما مسيحيان، كتابى فوق العاده سودمند است ... مطالب قرآن، مقارن با اصول و قواعد معقول و توأم با تعبيرات خوشايند و شگفت انگيز است. اصول فلسفه روحانى را به زبان دينى در آن خواهيد يافت. [كتابى است ] به غايت مليح و بديع و جالب؛ مانند مرواريد. مسائل دينى را چنان مشروح و مدلل بيان كرده كه حقاً اين گونه بيان در عهد ظهور پيامبر عرب، حيرت آور است. [23]

کار لایل، فیلسوف انگلیسی، می گوید: هیچ کس قرآن را با تأمل و اندیشه نمی خواند، مگر اینکه می بیند حقایق جوهری به ذات خود نزد وی آشکار و ظاهر است و قرآن را وابسته به اصلی حقیقی و پیوسته به مبدئی عالی و مقدس می یابد... حق، آن است که تمام کتب در برابر قرآن حقیر و کوچک اند و این کتاب، از هر گونه عیب و نقص و اصول ناپسند، پاکیزه و مبراست. [24]

ـ چرا مسلمان شدم؟

هنگامی که از دکتر جرینه، علت مسلمان شدنش را سؤال کردند، پاسخ داد: من تمام آیات قرآنی که در زمینه علوم طبیعی و بهداشتی و طبی بود، مطالعه کردم و آنها را به خوبی فهمیدم و آنها را مطابق دقيق ترين قانون هاي علوم طبيعي و پيچيده ترين اصول ثابت شده علوم عقلي ديدم و يقين كردم كه هزار سال قبل جز خدا، هيچ كسي بر روي زمين، از آن قوانين و اصول آگاه نبود. پس، به حقانيت و خدايي بودن چنين كتابي ايمان آوردم و مسلمان شدم؛ زیرا یقین کردم که محمد -صلی الله علیه و آله- متجاوز از هزار سال پیش، بدون اینکه معلم بشری داشته باشد، حق را بیان کرده است. اگر هر دانشمندی آیات مربوط به رشته تخصصی خود را در قرآن مطالعه کند و خود را از غرض دور نگه دارد، بدون تردید، مانند من، مسلمان خواهد شد. [25]

گوته، فیلسوف و شاعر آلمانى، در مورد استحکام مبانی و قانونمندبودن قرآن می گوید: مرام و مقاصد قرآن، فوق العاده قوی و محکم ، و مبانی آن، بلند است و هرلحظه عظمت و مزایای آن فزون تر می گردد و ما را به جانب اهمیت و علوّ مقام خود بیشتر جذب می کند. این کتاب با این وصف، به زودی بزرگ ترین تأثیر را در تمام دنیا نموده، نتیجه مهمی خواهد داد. [26]

5. تأثیر قرآن در بنیادهای علمی بشر

این حقیقت بر پژوهشگران دنیا، روشن است که بسياري از بنیادهای علمی و فکری و تمدن کنونی بشر، متأثر از قرآن و آموزه های پیامبر اسلام-صلی الله علیه و آله- و ائمه اطهار-علیه السلام- و عملکرد علمای اسلام و مسلمانان است. رابین کوک، وزیر امور خارجه اسبق انگلیس، می گوید: غرب، به اسلام بسیار مدیون است . اسلام، بنیادهای فکری بخش عظیمی از تمدن غرب را پایه ریزی کرد. از شناخت اعداد تا درک ما از ستارگان ، بسیاری از مبانی تمدن ما (اروپایی ها)، ریشه در تعالیم اسلام دارد. [27]

هر تویک هیر چفلد[28] می نویسد: از اینکه قرآن را سرچشمه علوم می یابیم، نباید تعجب کنیم. تمام موضوعاتی که مربوط به آسمان ها ، زمین، زندگی انسان ، تجارت و انواع گوناگون معاملات است، در سطح عالی و ماهرانه در قرآن هست ... توسعه شگفت انگیز جهان اسلام در تمام شعب علوم ، غیرمستقیم مدیون قرآن است. قرآن، نه تنها مسلمانان را به دانش تشویق کرد، بلکه فلاسفه یهود را نیز ترغیب کرد که مسائل مذهبی و ماوراءالطبیعه را به روش مسلمانان تعقیب کنند. آخرالأمر، اسکولاستیک (علم کلام مسیحی) آن چنان با عرفان اسلامی پرورش یافته و ترقی کرد که احتیاج به بحث زیادتری نداشت. .. بررسی علم نجوم نشان می دهد که مسلمانان قرن ها نگهداران این علم بودند. منجمان قرون وسطای اروپا، شاگردان مسلمانان بودند. به همین ترتیب ، قرآن، تحولی در مطالعات طبی ایجاد کرده، دستور بررسی عالم طبیعت را به طور کلی داد. [29]

آقای رود ویل، اسلام شناس انگلیسی، می نویسد: باید اعتراف کرد که قرآن، به واسطه ارشادات عالیه و نظریات عمیقش، سزاوار است که مورد توجه کامل قرار گیرد. این کتاب، همان روح قوی می باشد که یک ملت نادان و فقیر را منقلب ساخت و تمدن نیرومندی را که رونقی کامل داشت، به وجود آورد؛ تمدنی که بال های خود را از سمت مغرب تا اسپانیا، و از سمت مشرق به حدود هند گسترش داد و در اندک زمانی، امپراطوری بزرگی را تأسیس نمود... اروپا نباید فراموش کند که مدیون قرآن است؛ همان کتابی که آفتاب علم را در میان تاریکی قرون وسطی در اروپا، جلوه گر ساخت. [30]

ژول لابوم، خاورشناس فرانسوی، می گوید: به دنیا و اهل دنیا و به همه آنهایی که خود را روشنفکر و مغز جامعه و به آنهایی که قدری آزموده اند، اعلام می کنم با دیده انصاف به گذشته دنیا بنگرند، معارف و علوم پیش از اسلام را مطالعه کنند و ببینند که آیا دانش و علم برای مردم دنیا جز به واسطه مسلمانان عرضه شده و مسلمانان این علوم و دانش را از قرآنی که مانند دریای دانش بود ، گرفته و از آن نهرها جدا نمودند. این قرآن برای همیشه موجود مانده و مردم هر دوره و زمان، به اندازه فهم و شعور خود از آن استفاده می نمایند. [31]

و باز او می گوید: اى مردم! در قرآن دقّت كنيد تا حقايق آن بر شما آشكار شود. اين همه علوم و فنون كه اَعراب كسب كرده اند، اين همه كاخ دانش و بينش كه اَعراب وحشى بنياد نموده اند، اساس و شالوده آن را قرآن ريخته است. [32]

6. قرآن، کتاب صلح و دوستی

دين اسلام، دين صلح و سلام و محبت و الفت است و دشمن جنگ و جدال است؛ مگر در موقعى كه موجبات قهرى اقتضا كند و دفع خصم يا قطع ريشه فساد ضرورت يابد. با این رویکرد است که در قرآن كريم به آياتى بر مى خوريم كه مسلمانان را به ترك قتال و تحمل هر آزار و اذيتى در راه خدا دعوت كرده، از آن جمله فرموده: قُلْ يا أيُّهَا الْكافِرُونَ * لا أعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ * وَلا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أعْبُدُ. و یا در آیه ای دیگر فرموده:[33] وَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلاً؛ و در برابر آنچه [دشمنان] مى گويند شكيبا باش و به طور شايسته از آنان دورى گزين .

اسلام جنگ را هنگامی تجویز می کند که ظلم و تجاوز دشمن قابل تحمل نباشد و یا موجب تجرّی دشمن و تسّری جنگ به سایر بلاد و باعث فساد و هرج و مرج و تضییع حقوق انسانی گردد؛ چنان که می فرماید: اُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأنَّهُمْ ظُلِمُوا، وَإِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ؛[34] كسانى كه مورد هجوم قرار مى گيرند، اجازه قتال [و دفاع از خود] دارند؛ چون به آنان ستم شده و خدا بر نصرتشان قادر است؛ همان هايى كه از خانه هايشان بدون حق بيرون رانده شدند. حتی سفارش شده است که هنگام دفاع، اولاً، قصد قربت الی الله بکنید. ثانیاً، تجاوز نکنید؛ و در راه خدا با كسانى كه با شما مى جنگند، بجنگيد و [وقت جنگ، از حدود شرعى و قوانين عقلايى جنگ] تجاوز نكنيد كه خداوند تجاوزكاران را دوست ندارد. [35]

و فرموده: وَلا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أنْ تَعْتَدُوا؛[36] و دشمنى و كينه كسانى كه نگذاشتند به مسجدالحرام درآیيد، شما را وادار به تعدى نكند. و اگر دشمنان ستیزه جو تسلیم شدند و به صلح و آشتی رو آوردند ، آن را بپذیرید؛ وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها؛[37] و اگر بدون درخواست صلح و آشتی، دست از جنگ و خصومت برداشتند، راه صلح و آشتی را جست وجو کنید. ازاین رو، فرموده: فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ؛[38] پس، اگر [جنگ] را پايان دادند، [شما نیز پايان دهيد و بدانيد كه] جنگ و تعدى، تنها در برابر ستمكاران واجب است.

قرآن کریم به مسلمانان دستور می دهد که به همه مردم احترام بگذارید و با آنان نیکو سخن بگویید؛ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً. [39] و یا به پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- دستور می دهد: به همه پیروان ادیان الهی بگو: بیایید بر سر اصول مشترک ، مخاصمه را کنار بگذاریم و زندگی مسالمت آمیز داشته باشیم.[40]

آقای دوزی، خاورشناس هلندی، می گوید: بعد از اینکه عرب دیانت یافته و به قرآن ایمان آورد و دل ها به نور دین حنیف اسلام روشن شد ، مسلمانان با لباس نوی در برابر تمام مردم روی زمین عرض اندام نمودند که آن آیین صلح طلبی و آرامش خواهی و آزادی افکار در معاملات و کردار بود. تعلیمات پیغمبر اسلام این گونه بود: لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ؛[41] در قبول دين، اكراهى نيست؛ [زيرا] راه درست از راه انحرافى، روشن شده است . و آیه لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ؛[42] [به معبود] كسانى كه غيرخدا را مى خوانند، دشنام ندهيد؛ مبادا آنها [نيز] از روى [ظلم و] جهل، خدا را دشنام دهند.

7. اعجاز ادبی قرآن

کلمات قرآن در تلطیف عواطف و تحریک روح حماسی، آن چنان تأثیرگذار بوده و آهنگ و جمله بندی های موزون آن، چنان اعجازی آفریده که معاندان، مردم را از شنیدن آیات قرآن بر حذر می داشتند؛ وَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ؛[43] كافران گفتند: گوش به اين قرآن فراندهيد ؛ چه آنکه وَإِذا سَمِعُوا ما أنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ؛[44] و هر زمان، آياتى را كه بر رسول [خدا] نازل شده، بشنوند، چشم هاى آنها را مى بينى كه [از شوق،] اشك مى ريزد و برای حقيقتى كه دريافته اند، مى گويند: پروردگارا! ايمان آورديم. پس ما را با گواهان [و شاهدان حق، در زمره ياران محمد] بنويس .

بلر، خاورشناس معروف آلمانی، می گوید: لغت قرآن، فصیح ترین لغات عرب، و اسلوب بلاغت آن، طوری است که افکار و عقل ها را به جانب خود جذب می کند. [45]

جورج ویلز، دانشمند انگلیسی، می گوید: در قرآن، بهترین عبارات و عالی ترین جملات نازل گردیده و اسلوب فصاحت و بلاغت آن، به حدی زیباست که عقول عقلا را حیران ساخته است. قرآن، کتابی است ابدی و جهانی. [46]

سنت هيلر، مستشرق فرانسوى، درباره سبك قرآن می گوید: من براى آن، شبيه و مانندى در تمام تاريخ مذاهب بشر، نمى توانم بيابم. [47]

ارنست رنان، فیلسوف معروف فرانسوى، مى گوید: در کتابخانه من، هزاران جلد کتاب سیاسى ، اجتماعى، ادبى و... وجود دارد که هرکدام را بیش از یک بار نخوانده ام؛ اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته مى شوم و مى خواهم درهایى از معانى و کمال به رویم باز شود، آن را مطالعه مى کنم. این کتاب، قرآن، یعنی کتاب آسمانى مسلمانان است. [48]

پرفسور آرتور آربری انگلیسی، مترجم معروف قرآن،[49] می گوید: قرآن، بزرگ ترين شاهكار ادبى نوع بشر است و به قول پيكتال در ترجمه قرآنش، آن آهنگ غيرقابل تقليد كه تنها اصواتش انسان را به گريه و جذبه مى كشاند. [50]

در پایان، اظهار تأسف رژی بلانتر ، استاد دانشگاه سوربن فرانسه، از غفلت مسلمانان، شنیدنی است. او اظهار تأسف می کند از اینکه: قرآن [با آن محتوا و جامعیتی که دارد]، در دیار مسلمانان غریب است و آن چنان که شایسته قرآن است، بدان نمی پردازند. وی سپس می گوید: اگر ارزش و رهایی بخشی قرآن برای همگان معلوم گردد، می توان امید داشت که در سرنوشت بشر، اصلاحات ساختاری صورت بگیرد. [51]

 

منبع: ره توشه رمضان 1394

 

پی نوشت:

----------------------------------

* پژوهشگر حوزه علميه.

[1]. محمدحسن جواهری ، پرسمان علوم قرآنی ، ص 29.

[2]. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران، ص 98.

[3]. محمدحسن جواهری ، پرسمان علوم قرآنی ، ص30 .

[4]. بقره، آیه 185.

[5]. مائده ، آیه 6.

[6] . حج، آیه 78.

[7]. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن ، ترجمه سحاب، ص 154.

[8]. میراحمدرضا حاجتی، عصر امام خمینی-رحمه الله-، ص 383.

[9]. محمد آراسته خو، وامداری غرب نسبت به شرق، ص 477.

[10]. جورج ویلز، مختصر تاريخ عمومی، ص 203.

[11]. نحل، آیه 89.

[12]. انعام ، آیه 38.

[13]. محمدتقی مصباح یزدی، قرآن شناسی، ج 2، ص 307.

[14]. میر احمدرضا حاجتی، عصر امام خمینی-رحمه الله-، ص 138.

[15]. سدیو (Sedillot)، دانشمند و نویسنده مشهور فرانسوی و نگارنده کتاب تاریخ العرب العام، متولد 1817م و متوفای 1893.

[16]. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ترجمه سحاب، ص 154 و 155.

[17]. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران، ص 99.

[18]. میر احمدرضا حاجتی، عصر امام خمینی-رحمه الله-، ص 138.

[19]. همان.

[20]. انعام ، آیه 125.

[21]. محمدحسن جواهری ، پرسمان علوم قرآنی ، ص 28.

[22]. قرآن پژوه، مترجم قرآن به زبان فرانسه و نویسنده اولین معجم موضوعی قرآن.

[23]. محمدحسن جواهری ، پرسمان علوم قرآنی ، ص 29.

[24]. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ترجمه سحاب، ص 153.

[25]. عبدالله احمدیان، قرآن شناسی، ص 234.

[26]. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ترجمه سحاب، ص 159.

[27]. محمد آراسته خو، وامداری غرب نسبت به شرق، ص 506.

[28]. هرتویک هیرچفلد (R.M.Hare) متوفای 1919.

[29]. محمدجواد باهنر، آغاز نهضت اسلامی (قرآن در نظر اروپاییان)، ص 57 و 58.

[30]. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران، ص100.

[31]. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ترجمه ابوالقاسم سحاب، ص158.

[32] . عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران، ص 99.

[33]. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج 2، ص 94.

[34] . حج، آیه 40.

[35]. بقره، آیه 190.

[36]. مائده، آیه 2.

[37] . انفال، آیه 61.

[38] . بقره ، آیه 193.

[39]. بقره، آیه 84 .

[40]. ر.ک: آل عمران، آیه 64 .

[41]. بقره، آیه 256.

[42]. انعام، آیه 108.

[43]. فصلت، آیه 26.

[44]. مائده ، آیه 83.

[45]. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ترجمه ابوالقاسم سحاب، ص 161.

[46]. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران، ص 99.

[47] . همان، ص 89.

[48]. بلاشر، درآمدی بر قرآن، ترجمه اسدالله مبشری، ص 12.

[49]. ادیب، شاعر و مترجم معروف قرآن کریم. وی قرآن را طی دو جلد به زبان انگلیسی ترجمه کرده و کوشیده است بر اساس رشته تخصصی خود، گوشه ای از موسیقی و آهنگ بی نظیر آیات قرآن را جلوه بخشد.

[50]. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ص 100.

[51]. محمد آراسته خو، وامداری غرب نسبت به شرق، ص 488.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.