غزوه بنی قریظه - بخش دوم

تاریخ انتشار:
بنی قریظه با پیامبر پیمان بسته بودند اما با شروع حرکت قریش و دیگر مشرکان برای جنگ احزاب، عهد خود را شکسته و به مشرکین وعده یاری دادند. تلاش های پیامبر و فرستادن سعد بن معاذ برای جلوگیری از این پیمان شکنی، به نتیجه نرسید.
جنگ بنی قریظه

غزوه ذی قرد (الغابه)
باید گفت که این غزوه بعد از حدیبیه و قبل از خیبر واقع شده است.  ذی قرد نام آبی با فاصله یک یا دو روز از مدینه و در جهت مسیر شام است که نام این غزوه از آن گرفته شده است. علت وقوع این غزوه این بود که چهل سوارکار از قبیله بنی فزاره به فرماندهی عیینة بن حصن بر شتران پیامبر تاختند و آنها را به غارت بردند. این حرکت خیانت آمیز عیینه در حالی بود که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، به دلیل این که سرزمین عیینه دچار قحطی شده بود، به او اجازه داده بود تا از سرزمین «تغلمین» و مناطق اطراف آن به عنوان چراگاه استفاده کند؛ بدون این که در مقابل از او چیزی طلب کند یا کمکی بخواهد.
پس از این که پیامبر از این خیانت مطلع شد، دستور داد تا مسلمانان برای مقابله با عیینه آماده شده و به راه افتادند. ایشان مقدار را با چند نفر دیگر پیشاپیش مسلمانان روانه کرد. در این غزوه نیز مانند دیگر غزوه ها، حضرت علی علیه السلام پرچمدار لشکر بود. در این درگیری، یکی از فرزندان عیینه و چند نفر دیگر از آنها کشته شد. از مسلمانان نیز یک یا دو نفر به شهادت رسید.
سریه قرطاء
نود و شش ماه بعد از هجرت، در ماه محرم، اواخر سال هفتم در محلی به نام ضریه که منطقه ای بین مکه و طائف بود، سریه قرطاء که به نام تیره ای از قبیله بنی بکر بن کلاب بود، به وقوع پیوست. آنها گروهی محارب بودند که با اسلام و مسلمانان سر ناسازگاری داشتند.این سریه به فرماندهی محمد بن مسلمه با سی سوار انجام شد.
سریه عکاشه به آب مرزوق
این سریه به فرماندهی عکاشة بن محصن در ربیع الاول سال ششم انجام شد. او با چهل نفر به آبی به نام مرزوق که مربوط به بنی اسد بود تاخت. برخی گفته اند: فرمانده این سریه ثابت بن ارقم بوده است. وقتی مسلمانان به آن جا رسیدند، مخالفین فرار کرده بودند. لذا هیچ گونه درگیری صورت نگرفت و فقط حدود صد یا دویست شتر از این گروه بنی اسد به دست مسلمانان افتاد.
سریه ابو سلمه به ذی القَصة
در ربیع الاول، محمد بن سلمه با ده نفر از مسلمانان به سمت بنی ثعلبه رفتند. آنها شبانه به مقصد رسیدند. دشمنان که حدود صد نفر بودند، کمین کردند. آنها صبر کردند تا گروه ابوسلمه به خواب بروند. پس از آن، با نیزه به آنها حمله کردند و آنها را کشتند. محمد بن سلمه مجروح شده بود، ولی آنها خیال کردند که او نیز کشته شده. آنها پس از ربودن لباس هایشان شهداء را ترک کرده و محمد توانست خود را به مدینه برساند.
سریه ابو عبیده به ذی القَصة
پس از مدتی خبر رسید که بنی ثعلبه می خواهندبه گله های مسلمانان حمله کنند. لذا در ربیع الثانی سال ششم، ابوعبیده بن جراح با چهل نفر به جنگ آنها رفت. بنی ثعلبه که در اول صبح غافلگیر شده بودند، به کوه ها فرار کردند و فقط یکی از آنها به اسارت مسلمانان در آمد. او نیز اظهار اسلام کرد. لذا او را رها کرده و با تعدادی چهار پا که غنیمت گرفته بودند به مدینه برگشتند.
سریه زید به بنی سلیم
در ربیع الثانی سال ششم سریه زید به بنی سلیم در منطقه جموم (جموح) صورت گرفت. آنها در بین راه به زنی به نام حلیمه برخوردند. او محل بنی سلیم را به آنها نشان داد. مسلمانان به آنها یورش برده و تعدادی را اسیر و مقداری چهار پا غنیمت گرفتند. همسر حلیمه نیز بین اسرا بود. پیامبر همسر حلیمه را آزاد کرد. البته در این مجرا، همانند خیلی از مجرا ها و سریه های دیگر، موارد متناقض و خلاف واقعی وجود دارد که خواننده را نسبت به اصل آن به تردید می کشاند. مثلا کسانی که در این جنگ به عنوان شهدای این واقعه نام برده شده اند، سال ها بعد از این حادثه زنده بوده و برخی از آنها حتی در جنگ های صفین و نهروان نیز شرکت داشته اند.
نکته
با توجه به این که هم و غم پیامبر و هدف اصلی ایشان، هدایت و رشد مردم و همه انسان ها بوده است، باید گفت که این سریه ها با هدف پیشرفت اسلام و مقابله با دشمنان سرسخت دین و کسانی بوده که راه انتشار اسلام را سد می کردند و مانع سعادت خود و دیگران می شدند.
سریه زید به عیص
عیص نام محلی است که چهار شب با مدینه فاصله دارد. زید در ماه جمادی الاولی سال ششم، با هفتاد یا صد و هفتاد نفر به سراغ کاروان قریش که از شام برمی گشت رفتند. آنها توانستند اموال این کاروان را به دست آورند و تعدادی از آنها را به اسارت بگیرند. تشابه های زیادی که بین این سریه و سریه «ذی قردة» وجود دارد باعث شده که عده ای این دو را یک سریه بدانند.
سریه زید به طرف
طرف نام آبی است که در فاصله سی و شش میلی مدینه قرار دارد. زید به همراه پانزده نفر در جمادی الآخره به سمت بنی ثعلبه رفت و تعدادی چهار پا به دست آورد و باعث فرار کردن اعراب شد.
همان طور که گذشت، قوع اکثر این سریه ها مشکوک است.
سریه های دیگر قبل از حدیبیه
سریه های زید به حسمی
در ماه جمادی الاخره سال ششم، سریه زید به حسمی، منطقه ای بعد از ذات القری، انجام شد. گفته شده که رفاعة بن زید جزامی به وسیله نامه ای که از جانب پیامبر برای قوم خود برد، آنان را مسلمان کرد. پس از مدت کوتاهی، دحیة بن خلیفه کلبی که به شام و سرزمین روم رفته بود، پس از برگشت از شام، در دشت حسمی مورد دستبرد هند بن عوض ضلعی و فرزندش به همراه تعدادی از قبیله جزام قرار گرفت. وقتی قوم رفاعة به این موضوع پی بردند، به سراغ دحیه رفته و اموال دحیه را پس گرفتند.
از طرفی دیگر، دحیه به سراغ پیامبر رفت و از او کمک خواست. در نتیجه پیامبر زید را به سراغ هند فرستاد. طی درگیری که بین زید و هند واقع شد، هند و فرزندش و دو نفر دیگر کشته و چهارپایان آنان به غنیمت گرفته شد.
سریه عرنیین
عرنیین نام طایفه ای از قبیله بجیله است. نقل شده که هشت نفر از این قبیله با حالتی نزار و از لاغری مشرف به موت، نزد پیامبر آمده و اظهار اسلام کردند. آنها از پیامبر درخواست کردند که آنها را اطعام کند. پس از آن گفتند: ما تحمل شهر را نداریم و عادت به استفاده از شتر داریم. پیامبر آنها را به مکانی که شتر هایش آن جا نگهداری می شد، فرستاد. آنان نیز از شیر و دیگر منافع شتر ها استفاده کردند تا این که قوی و چاق شدند. سپس کافر شده و شتر ها را برای خود برداشته و سه نگهبان شتران را کشتند.
پیامبر حضرت علی علیه السلام را با بیست سوارکار به دنبالشان فرستاد. مسلمانان آنها را محاصره نموده و اسیر کردند و به مدینه بردند. خداوند در شأن آنها آیه محاربه را نازل کرد. برخی نقل کرده اند که این سریه بعد از صلح حدیبه صورت گرفت.
سریه زید به وادی القری
در ماه رجب سال ششم این سریه واقع شد. در مورد این سریه مطلب خاص نقل نشده و فقط گفته اند که تعدادی از مسلمانان کشته شده و زید مجروح شد. به نظر می رسد این سریه، همان سریه ام قرفه است که به آن اشاره خواهد شد.
فرستادن حضرت علی علیه السلام به بنی سعد
در ماه شعبان سال ششم هجری، پیامبر اکرم اسلام صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام را با صد نفر همراه، به سراغ بنی سعد بن بکر در منطقه فدک، که شش شب با مدینه فاصله داشت، فرستاد. علت این حرکت پیامبر این بود که به ایشان خبر رسید که گروهی از آنها در مقابل دریافت خرمای خیبر، می خواهند به آنها کمک کنند. امام علی علیه السلام در بین راه به مردی برخورد. او اعتراف کرد که جاسوس بنی سعد است که مأمورت داشته تا به خیبر برود و به آنها اطلاع دهد که در مقابل خرما، به آنها کمک خواهند کرد. سپس محل تجمع این گروه را به مسلمانان نشان داد.
حضرت علی علیه السلام به آنها هجوم برد. ایشان توانست از آنها پانصد شتر و دو هزار گوسفند به غنیمت بگیرد. اما مردان بنی سعد توانستند فرار کنند. حضرت علی چند شتر از بهترین شتر ها را برای پیامبر جدا کرد و سپس خمس آن را نیز کنار گذاشت و مابقی را بین افراد همراه تقسیم کرد و به مدینه برگشت.
فرستادن زید به ام قرفه
در ماه رمضان سال ششم، پیامبر زید بن حارثه را به سراغ ام قرفه، فاطمه دختر ربعه بن زید فزاری که در منطقه وادی القری فرستاد. این منطقه از مدینه هفت شب فاصله داشت.
علت این تصمیم پیامبر این بود که زید برای تجارت به شام رفت. تعدادی از یاران پیامبر نیز همراه او بود. وقتی به وادی القری رسید، گروهی از طائفه بنی قزازه با آنها درگیر شده و آنها را زدند و وقتی که مطمئن شدند که مرده اند، اموالشان را برداشتند. زید که هنوز زنده بود، خود را به مدینه رساند. پس از این که جراحاتش خوب شد، پیامبر او را به سمت بنی فزاره فرستاد و به او دستور داد تا شب ها حرکت کند و روز ها مخفی شوند.
بنی فزاره که از جریان با خبر شدند، مشغول نگهبانی شدند. به دلیل این که راهنما قبل از رسیدن به شهر، راه را گم کرد، از راهی که آنها انتظارش را نداشتند به شهر رسیده و توانستند آنان را غافلگیر کنند. سپس وارد شهر شدند و ام قرفه را که رئیسشان بود، دستگیر کرده و کشتند.
سریه ابن رواحه به ابن رزام یهودی
گفته شده که در ماه شوال سال ششم هجری، این سریه اتفاق افتاد. علت این بود که وقتی ابو رافع، ابن ابی حقیق را کشت، یهودیان شخصی به نام اسیر را مأمورت دادند. او به میان قبیله غطفان و دیگر قبائل رفت و برای جنگ با پیامبر مشغول یارگیری شد. وقتی پبامبر از این حرکت مطلع شد، مخفیانه ابن راحه را با سه نفر دیگر برای به دست آوردن اطلاعات و حقیقت ماجرا فرستاد. وقتی صحت خبر تأیید شد، پیامبر سی نفر را به همراه ابن راحه به سراغ «اسیر» فرستاد. آنها به او گفتند: پیامبر ما را فرستاده تا تو را نزد خود بخواند و به تو نیکی کند و تو را مأمور خیبر قرار دهد. او با یهودیان مشورت کرد و آنان نیز او را از رفتن نهی کردند. او نیز گفت: بزودی جنگ شروع می شود. (این موضوع نشان می دهد که این سریه بعد از جنگ خیبر اتفاق افتاده)
در گیری بین مسلمانان و اسیر که او نیز به همراه سی نفر از یهودیان به مقابله مسلمانان پرداخت، شروع شد. همراهان اسیر به جز یک نفر، همگی کشته شدند و مسلمانان بدون تلفات پیروز میدان شدند.
سریه زید بن حارثه به مدین
نقل شده که زید به شهر مدین که نزدیکی غزه قرار دارد رفته و گروهی از مردم بندر را اسیر گرفت. هنگام فروختن این برده ها، بین زنان و فرزندان جدایی انداختند که پیامبر از این کار نهی فرمودند. در توصیف این سریه نیز مسائل مشکوک متعددی وجود دارد که پذیرفتن آن را دشوار می کند.*

منبع:برگرفته از کتاب «الصحیح من سیرة النبی الأعظم»
----------------------------------------
پی نوشت:
الزید بن بکار، المفاخرات
سفر التثنية، الإصحاح العشرون، الفقرة شماره 13 و 14.
السيرة النبوية ندوي ص300.
تفسیر قمی، تفسیر البرهان، تفسیر نور الثقلین

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.