علی محمد باقی - 12 ربیع الثانی

سرّ تعداد ركعات هر نماز

تاریخ انتشار:
پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه هجرت کرد، همین رویه به مدت یک ماه ادامه داشت، تا این که در روز دوازدهم ربیع الثانی، آن حضرت با الهام از فرمان الهی، تعداد رکعات چهار نماز از پنج نماز یومیه را افزایش داد.
سر رکعات نماز

اشاره
روایاتی که راز تعداد رکعات نمازهای واجب را بیان می دارد، نشان دهنده سیر تطوری است برای رسیدن تعداد و چگونگی نمازهای واجب به گونه ای که به ما رسیده است.
بر اساس"إِنَّ الصَّلاةَ كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتا"[1]؛ چگونگی نماز برای مؤمنان از ابتدا مشخص بوده[2]؛ اما همچون دیگر احکام ارسال آن دارای سیری است. مبداء واجب شدن نمازهای پنجگانه به صورت کامل، معراج پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) است. در معراج، نمازهای پنجگانه بر مسلمانان واجب شد. گفتنی است که در ابتدا پنجاه نماز بر مؤمنان واجب بود؛ اما با شفاعت پیامبر رحمت(صلی الله علیه وآله و سلم) نمازهای واجب بر مسلمانان تخفیف داده شد و به پنج نماز رسید، تا عموم مسلمانان توانایی انجام آنها را داشته باشند. البته در اینکه چرا تعداد نمازها، به پنج رسید و کمتر یا بیشتر نشد نیز رازی وجود دارد. حضرت زین العابدین(علیه السلام) علت را اینگونه پاسخ می دهند که: "رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) مى خواست براى امّتش تخفيف بگيرد و در عين حال با وجود كم شدن ركعات نماز همچنان ثواب پنجاه نماز عايد امّت ايشان شود. به علت قول خداوند عزوجل که "مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها"[3]؛ هر كس حسنه و كار نيكى انجام دهد براى او ده برابر آن پاداش است. به همین علت وقتى آن حضرت به زمين فرود آمد جبرئيل بر او نازل شده و گفت: اى محمّد همانا پروردگارت به تو سلام مي رساند و مي فرمايد: كه من اين پنج نماز را به جاى همان پنجاه نماز مى پذيرم.[4]
آن حضرت به اذن خدا تا در مكه بودند فقط ده ركعت را بيان فرمودند و بقيه را بعد از هجرت اظهار داشته اند. بنابراین نمازها در ابتدا دو رکعتی بودند؛ اما در مدینه به علت شرایط مناسب مسلمانان و تقویت معنویت آنها به رکعات کامل خود که هفده رکعت بود، رسید. امام سجاد(علیه السلام) می فرمایند: نماز در مكه دو ركعت واجب شده بود و پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله و سلم)در مدينه بعد از قوّت يافتن دعوت اسلام و وجوب مهار بر مسلمانان به نماز اضافه کردند.[5] البته این عمل پیامبر به دستور و اذن خداوند بوده؛ چون او هر چرا را بفرماید از جانب خداوند گفته است.[6]
اصل گفته شده(سیر تطور نماز) منافاتی با علل گفته شده در روایات برای اضافه شدن تعداد رکعات ندارد. بدین سان که علاوه بر علت کلی، در چگونگی تعداد رکعت هایی که به نمازهای پنجگانه اضافه شده نیز اسراری وجود دارد. از جملة آنها دو روایت است که در ادامه می آید:
امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: اينكه در نماز، اصل دو ركعت گرديد و بر بعضی دو رکعت و بر بعضي يك ركعت و بر بعضي ديگر هيچ نیافزود، بدان جهت بوده كه اصل نماز فقط يك ركعت بود چون عدد اصلي همان يك است، پس اگر از يك هم كمتر مي شد ديگر آن نماز نمي بود و چون خداوند عزوجل مي دانست كه بندگانش آن يك ركعت را كه كمتر از آن ديگر نماز محسوب نمي شود به تمام و كمال و با حضور قلب به جاي نخواهند آورد، لذا ركعتي به آن اضافه فرمود؛ تا اگر در ركعت اول كمبودي باشد در ركعت دوم آن نقص بر طرف شود. پس اصل نماز كه خداوند عزّوجّل واجب فرموده، دو ركعت شد.[7]
أُخْرَى لِيُتِمَّ بِالثَّانِيَةِ مَا نَقَصَ مِنَ الْأُولَى
به حضرت موسی بن جعفر(علیهماالسلام) عرض شد: براى چه نمازهاى واجب و مستحب پنجاه ركعت بوده نه زيادتر و نه كمتر از آن مى باشند؟
حضرت در جواب فرمودند: حق تعالى براى هر ساعت دو ركعت نماز قرار داده كه مجموعا پنجاه ركعت مى باشد و ما بين غروب آفتاب تا سقوط شفق، ظلمت است كه براى آن نيز يك ركعت نماز منظور گرديده است.[8]
نتیجه
در تحلیل این روایات و بحث افزوده شدن تعداد رکعات، اینگونه می شود بیان داشت که نزول احکام ناظر به شرایط و بالا رفتن ظرفیت مردم است. همچون اعلام حرمت شراب که دفعی نبوده و به تدریج بیان شد[9]. نماز نیز به مرور به جایگاه و شکل انتهایی خود رسیده البته در این سیر نیز رازهایی وجود دارد. در ادامه چند راز بیان شده در روایات برای تعداد رکعات نماز بیان می شود.
علت چهار ركعت خواندن نمازهاي ظهر و عصر و عشاء
نمازي كه در شب معراج از جانب پروردگار عزوجل بر حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه وآله و سلم) واجب گشت، هر نماز دو ركعت بود. هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) مشاهده کردند مسلمانان آن دو رکعت را کامل ادا نمی کنند، به تعداد نمازها افزودند؛ پس به نمازهای ظهر، عصر و عشا دو رکعت افزودند تا تکمیل دو رکعت اول آن باشد.[10]
علت سه ركعت خواندن نماز مغرب
حضرت آدم(علیه السلام) بعد از قبول شدن توبه اش در وقت مغرب سه ركعت نماز خواند، يك ركعت برای كفاره گناه خودش و رکعت دیگر برای كفاره گناه حوا و يك ركعت نیز به شكرانۀ پذيرفته شدن توبه اش. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم)هنگامي كه هفت ركعت به نمازهاي يوميه افزودند، يك ركعت به نماز مغرب افزودند و خواستند نماز مغربشان مطابق نماز حضرت آدم(علیه السلام) باشد و خداوند نيز آن را امضا فرمود.[11]
علت دو ركعت بودن نماز صبح
طبق روايت امام زين العابدين(علیه السلام) كه فرمودند: چون در هنگام صبح ملائكة روز برای آمدن و ملائكه شب برای رفتن عجله دارند؛ لذا نماز صبح را براي اينكه هم آيندگان آن را با حضرت رسول(صلی الله علیه وآله و سلم) درك كنند و هم روندگان، آن جناب [نماز صبح را] به دو ركعت اصلي باقي گذاشتند و چيزي به آن اضافه نكردند و معناي آيه "إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودا"[12] همين است؛ نماز صبح هم مشهود ملائكۀ شب است كه مي روند و هم ملائكه روز كه مي آيند. همچنين است كه هم مسلمانان آن را شاهدند و هم ملائكۀ شب و هم ملائكۀ روز.[13]
علت شكسته شدن نماز در سفر
امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: اينكه در سفر نماز شكسته مي شود به اين علت است كه نماز واجبي كه خداوند عزّوجّل در ابتدا بر خلائق مقرر فرمود، تنها ده ركعت بود و بعداً هفت ركعت ديگر به وسيلۀ حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) به آن افزود، پس خداوند عزّوجّل آن هفت ركعت زيادي (اضافه شده) را از بندگانش در سفر ساقط كرد، به علت وضع خاصي كه سفر دارد و رنج و مشقت آن.[14]
به بیانی دیگر، مسأله شکسته شدن نمازهای چهار رکعتی مسافر و لزوم افطار روزه از احکام امتنانی خداوند است؛ یعنی چون غالباً مسافرت با دشواری هایی همراه است. خداوند برخی از احکام خویش را در این زمینه تخفیف داده تا تسهیل بر مکلفان باشد. این حکمت هم اکنون نیز پابرجا است؛ یعنی، هر چند مسافرت ها از گذشته آسان تر است، لیکن اکنون نیز از خستگی و رنج تهی نیست.
در خصوص شکسته نشدن نماز مغرب، فضل بن شاذان از حضرت رضا(علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: نماز مغرب در سفر کم نمی شود و کامل به جاي آورده شود؛ زيرا آن يكبار قصر شده است.[15] 
توضيح: اينكه حضرت فرمودند نماز مغرب يك بار قصر شده است بدين جهت است كه اصل نماز دو ركعت بود و حضرت به نماز دو ركعت ديگر اضافه کردند فرمودند مگر به نماز مغرب كه به آن يك ركعت اضافه نمودند، يك ركعت خود شكسته است، چون نصف دو ركعت است در سفر قصر نمي شود.[16]

 

منبع: تهیه مرکز تخصصی نماز
---------------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. ر.ک ترجمه تفسیر المیزان، محمدباقر موسوی همدانی، ج5 ص 101.
[2] . ظاهرا (مَوْقُوتا) وقت در نماز، كنايه باشد از ثبات و عدم تغير و خلاصه كلام اينكه ظاهر لفظ منظور نيست، و نمى خواهد بفرمايد نماز فريضه اى است داراى وقت بلكه مى خواهد بفرمايد: فريضه اى است لا يتغير و ثابت و بنا بر اين اطلاق موقوت بر كلمه كتاب، اطلاق ملزوم بر لازمه چيزى است. و مراد از كتاب موقوت، كتابى مفروض و ثابت و غير متغير است. مى خواهد بفرمايد: نماز به حسب اصل، دگرگونگى نمى پذيرد.(ترجمه تفسیر المیزان ج 5، ص 101)
[3] . أنعام: 160.
[4]. وَ بِإِسْنَادهِ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبِي سَيِّدَ الْعَابِدِينَ(علیه السلام) فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَهْ أَخْبِرْنِي عَنْ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِsلَمَّا عُرِجَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ أَمَرهُ رَبُّهُ عزّوجل بِخَمْسِينَ صَلَاةً كَيْفَ لَمْ يَسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ عَنْ أُمَّتِهِ حَتَّى قَالَ لَهُ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ- ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَسَلْهُ التَّخْفِيفَ فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِsلا يَقْتَرِحُ عَلَى رَبِّهِ عزّوجل وَ لَا يُرَاجِعُهُ فِي شَيْ ءٍ يَأْمُرُهُ بِهِ فَلَمَّا سَأَلَهُ مُوسَى ذَلِكَ وَ صَارَ شَفِيعاً لِأُمَّتِهِ إِلَيْهِ لَمْ يَجُزْ لَهُ رَدُّ شَفَاعَةِ أَخِيهِ مُوسَى- فَرَجَعَ إِلَى رَبِّهِ فَسَأَلَهُ التَّخْفِيفَ إِلَى أَنْ رَدَّهَا إِلَى خَمْسِ صَلَوَاتٍ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَتِ فَلِمَ لَمْ يَرْجِعْ إِلَى رَبِّهِ عزّوجل وَ لَمْ يَسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ مِنْ خَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ قَدْ سَأَلَهُ مُوسَى ع- أَنْ يَرْجِعَ إِلَى رَبِّهِ عزّوجل وَ يَسْأَلَهُ التَّخْفِيفَ فَقَالَ يَا بُنَيَّ أَرَادَ أَنْ يُحَصِّلَ لِأُمَّتِهِ التَّخْفِيفَ مَعَ أَجْرِ خَمْسِينَ صَلَاةً لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوجَلَ  "مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها" أَ لَا تَرَى أَنَّهُ لَمَّا هَبَطَ إِلَى الْأَرْضِ نَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ- فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ إِنَّهَا خَمْسٌ بِخَمْسِينَ  ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ. (الفقيه،ج 1، ص 198)
[5]. المیزان،ج 13،ص 246.
[6] . وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى . إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى ". (نجم: 4و5).
[7]. لِأَنَّ أَصْلَ الصَّلَاةِ إِنَّمَا هِيَ رَكْعَةٌ وَاحِدَةٌ لِأَنَّ أَصْلَ الْعَدَدِ وَاحِدٌ فَإِنْ نَقَصَتْ مِنْ وَاحِدَةٍ فَلَيْسَتْ هِيَ صَلَاةً فَعَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ الْعِبَادَ لَا يُؤَدُّونَ تِلْكَ الرَّكْعَةَ الْوَاحِدَةَ الَّتِي لَا صَلَاةَ أَقَلَّ مِنْهَا بِكَمَالِهَا وَ تَمَامِهَا وَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا  فَقَرَنَ إِلَيْهَا رَكْعَةً. (عيون أخبار الرضاg، ج 2، ص 10)
[8]. علل الشرائع،  ترجمه محمدجواد ذهنى تهرانى ، ج 2 ، ص77.
[9]. اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با شراب، این بلای بزرگ عمومی آن زمان به مبارزه برخیزد ممکن نبود. لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن مِی گساری که به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست مردم آن زمان نفوذ کرده بود، استفاده کرده است . بر این اساس ، نخست در بعضی آیات (نحل ،67) اشاره به زشتی این کار کرده است . بعد در آیاتی (بقره :219; نسأ:43) به صورت قاطعانه تر به این مهم پرداخته است . در نهایت در آیات 90ـ92 مائده برای اجتناب حرمت شراب حکم قطعی صادر نموده است . نماز نیز ناظر به ظرفیت مردم به مرور به رکعات کامل خود رسید.
[10]. فَفَرَضَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَصْلَ الصَّلَاةِ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ عَلِمَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله و سلم)أَنَّ الْعِبَادَ لَا يُؤَدُّونَ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ بِتَمَامِ مَا أُمِرُوا بِهِ وَ كَمَالِهِ فَضَمَّ إِلَى الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ لِيَكُونَ فِيهَا تَمَامُ الرَّكْعَتَيْنِ الْأُولَيَيْنِ. عيون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج 2، ص 108؛ روح الله خمینی(ره)، سرالصلاة،ص 35.
[11]. طهرانی، اسرار الصلاة، ص 288.
[12]. اسراء: 77.
[13]. المیزان،ج13،ص 246.
[14]. فَإِنْ قَالَ فَلِمَ قُصِّرَتِ الصَّلَاةُ فِي السَّفَرِ قِيلَ لِأَنَّ الصَّلَاةَ الْمَفْرُوضَةَ أَوَّلًا إِنَّمَا هِيَ عَشْرُ رَكَعَاتٍ وَ السَّبْعُ إِنَّمَا زِيدَتْ عَلَيْهَا بَعْدُ فَخَفَّفَ اللَّهُ عَنْهُمْ تِلْكَ الزِّيَادَةَ لِمَوْضِعِ السَّفَرِ وَ تَعَبِهِ وَ نَصَبِهِ وَ اشْتِغَالِهِ بِأَمْرِ نَفْسِهِ وَ ظَعْنِهِ   وَ إِقَامَتِهِ لِئَلَّا يَشْتَغِلَ عَمَّا لَا بُدَّ لَهُ مِنْ  مَعِيشَةٍ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَعَطُّفاً عَلَيْهِ إِلَّا صَلَاةَ الْمَغْرِبِ فَإِنَّهَا لَمْ تُقَصَّرْ لِأَنَّهَا صَلَاةٌ مَقْصُورَةٌ فِي الْأَصْلِ. (من لایحضره الفقیه،ج 2،ص 137)
[15]. همان.
[16]. ایوب نظری، اسرار و شگفتی های نماز، 126.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.