یادداشت تبلیغی؛

آثار فردی و اجتماعی نماز

تاریخ انتشار:
نماز، زیباترین تجلی بندگی و خدای یکتاست. زبان با ذکر و قرائت، قلب با خشوع و فروتنی و بدن با رکوع و سجود، یاد و نام معبود را متجلی ساخته است. نماز، آرامش و نشاط را به جان‌ها هدیه می‌کند.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۰۰، آثار فردی و اجتماعی نماز.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

مقدمه

نماز، زیباترین تجلی بندگی و خدای یکتاست. زبان با ذکر و قرائت، قلب با خشوع و فروتنی و بدن با رکوع و سجود، یاد و نام معبود را متجلی ساخته است. نماز، آرامش و نشاط را به جان‌ها هدیه می‌کند: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[1] و به ‌وسیله بازداشتن از بدی‌ها،[2] آدمی را در هاله‌ای از روشنایی و تزکیه روح و روان قرار می‌دهد، مؤمن را به معراج می‌برد[3] و انسان‌های باتقوا را در جوار قرب الهی قرار می‌دهد: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ».[4] نماز، پشتوانه استوار و ذخیره لایزال آدمی در مبارزه با شیطان نفس و نیز ستیز با شیاطین دیگر است که با زر و زور او را به ذلت و تسلیم می‌خوانند.

اهمیت نماز

نماز، مهم‌ترین عبادت الهی است که اگر قبول شود، دیگر اعمال نیز قبول می‌شوند و اگر پذیرفته نشود، دیگر اعمال نیز پذیرفته نخواهند شد: «فَإِنْ قُبِلَتْ‏ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ رُدَّ عَلَیْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ».[5] نماز، اصل و اساس اسلام[6] و بهترین عمل[7] و دستور معین شده برای انسان‌هاست. اهمیت نماز تا آنجاست که امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «اگر کسی‌ حدود و مسائل‌ این‌ نمازهای‌ پنج‌گانه‌ واجب‌ را با حفظ ‌وقت‌ و به جا آوردن‌ در وقت‌ انجام‌ دهد، در روز قیامت‌ خواهد آمد؛ در حالی که‌ عهد و پیمانی‌ دارد که‌ با او داخل‌ بهشت‌ می‌گردد و کسی‌ که‌ چنین‌ به جا نیاورد، دارای‌ عهد و پیمانی‌ نیست.‌ اگر خدا خواست،‌ او را عذاب‌ و اگر خواست‌، او را مورد بخشش‌ قرار می‌دهد».[8] همچنین درباره اهمیت نماز فرموده‌اند:

إِذَا قَامَ الْمُصَلِّی إِلَی الصَّلَاةِ نَزَلَتْ عَلَیْهِ الرَّحْمَةُ مِنْ أَعْنَانِ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ حَفَّتْ بِهِ الْمَلَائِکَةُ وَ نَادَاهُ مَلَکٌ لَوْ یَعْلَمُ هَذَا الْمُصَلِّی مَا فِی الصَّلَاةِ مَا انْفَتَلَ؛[9]  زمانی ‌که نمازگزار به نماز می‌ایستد، رحمت الهی بر او از اطراف آسمان به اطراف زمین نازل می‌گردد و ملائکه او را احاطه می‌نمایند و فرشته‌ای او را صدا می‌کند. اگر نمازگزار می‌دانست چه پاداشی در نماز است، آن را رها نمی‌کرد.

ابوبصیر می‌گوید: برای اینکه سوگ امام صادق(علیه السلام) را تسلیت بگویم، به خدمت امّ‌حمیده همسر امام رسیدم. وی گریست و من نیز برای گریه او گریستم. سپس گفت: «اگر امام را هنگام وفات می‌دیدی، کاری شگفت مشاهده می‌نمودی. دستور داد تمامی بستگان خویش را جمع کنند و ما بدون استثنا همه را حاضر ساختیم؛ پس از اجتماع نگاهی به آنان کرد و فرمود: «شفاعت ما به آنکه نماز را سبک بشمارد، نمی‌رسد».[10]

آثار نماز

تجلی روح عبودیت و بندگی و ایستادن در جایگاه نیایش در نمازگزار، مهم‌ترین اثری است که دل و جان آدمی را با آفریننده هستی مرتبط می‌کند. انسان در پرتو این نورانیت، به آثار دیگری دست پیدا کند که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

الف. آثار فردی

۱. قرب معنوی

نماز موجب قرب معنوی است؛ به همین دلیل قصد قربت، از واجبات اصلی در آن است؛ چنان‌که امام رضا(علیه السلام) فرموده است: «نماز، انسان‌های باتقوا را در جوار قرب الهی قرار می‌دهد».[11] امام صادق(علیه السلام) در پاسخ به این سؤال که بافضیلت‌ترین و محبوب‌ترین عمل که به وسیله آن بندگان به خداوند نزدیک می‌شوند چیست، فرمود: «مَا أَعْلَمُ شَیْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ أَ لَا تَرَی أَنَّ الْعَبْدَ الصَّالِحَ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ(علیه السلام) قَالَ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ مادُمْتُ حَیّاً؛[12]‏ بعد از معرفت الهی، از نماز بافضیلت‌تر سراغ ندارم. مگر نمی‌بینید بنده صالح، عیسی(علیه السلام) فرمود خداوند تا زمانی که زنده‏ام، مرا به نماز و زکات سفارش کرده است».

۲. بازدارندگی از گناه

یکی از آثار نماز، پاک ‌زیستن و عدم ارتکاب زشتی‌هاست؛ چنان‌که قرآن به صراحت می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ؛[13] نماز از زشتی‌ها و منکرات باز می‌دارد». به دلیل این نقش بازدارندگی آن بود که کافران قوم شعیب آن را انکار می‌کردند و می‌گفتند: «قالُوا یا شُعَیْبُ أَصَلاتُکَ تَأْمُرُکَ أَنْ نَتْرُکَ ما یَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوالِنا ما نَشاء؛[14] ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می‌دهد که آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند، ترک کنیم یا آنچه را می‌خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟»؛ زیرا آنان نماز را مانع بت‌پرستی و کم‌فروشی می‌دانستند.

امیرمؤمنان(علیه السلام) درباره این اثر خاص نماز فرموده است:

وَإِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) بِالْحَمَّة تَکُونُ عَلَی بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ یَغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَی أَنْ یَبْقَی عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ؛[15] نماز گناهان را فرو می‌ریزد، همچون برگ از درختان و [قلاده] آنها را از گردن بندگان باز می‌کند، همچون باز کردن رسن از گردن چهارپایان. رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه فرمود که مقابل در خانه مردی باشد و شبانه‌روزی پنج مرتبه خود را در آن بشوید. آیا بر بدن چنین کسی چرک و کثافتی باقی خواهد ماند؟

ممکن است گفته شود چگونه نماز انسان‌ها را از منکرات و زشتی‌ها باز می‌دارد، در حالی ‌که بسیاری از نمازگزاران این ‌چنین نیستند. در پاسخ باید گفت نماز در تعریف قرآنی‌اش، دارای مشخصه بازدارندگی است؛ چنان‌که در سوره طه هدف از نماز، یاد خدا دانسته شده است. اگر فردی بتواند این فلسفه را در روح و جان خویش تجلی دهد، از گناهان باز می‌ایستد؛ زیرا مقصود از ذکر تنها گفتن با زبان نیست؛ بلکه یاد خدا به هنگام اطاعت و معصیت است. امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «سخت‌ترین چیزی که خدا بر خلقش واجب نموده است، این است که خدا را بسیار به یاد آرند». سپس فرمود: «مقصود این نیست که بسیار بگویند: سبحان‌اللَّه و الحمدللَّه و لا اله الّا الله و الله اکبر، گر چه آن هم از ذکر خداست، ولى مقصود یاد خداست در آنچه حلال کرده تا اگر اطاعت است، به کار بندد و اگر گناه است، وانهد».[16] علامه طباطبایی; نیز در پاسخ به این پرسش نوشته است:

پیدایش بازدارندگی از فحشا، اثر طبیعی نماز است‏؛ ولی به حکم اختیار، این بازدارندگی به نحو صددرصد و علیت تامه نیست؛ بلکه به نحو ایجاد زمینه است؛ یعنی اگر مانع و مزاحمی در بین نباشد، اثر خود را می‌بخشد و نمازگزار را از فحشا باز می‌دارد. اگر یاد خدا، حضور و خشوع و اخلاص قوی باشد، نمازگزار گناه نمی‌کند و هر جا موانع قوی باشد، نمازگزار از حقیقت یاد خدا منصرف و مرتکب گناه می‌گردد.[17]

۳. آمرزش گناه

خداوند درباره آمرزش گناهان به وسیله نماز فرموده است: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری‏ لِلذَّاکِرینَ؛[18] در دو طرف روز و اوایل شب نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات و بدی‌ها را از بین ‌می‏برند». مقصود از حسنات که از بین ‌برنده بدی‌هاست، به قرینه جمله «أَقِمِ الصَّلاةَ» و نیز روایت ذیل، می‌تواند نماز باشد.

در تفسیر مجمع‌البیان ذیل آیه فوق از ابی‌عثمان چنین روایت شده است:

من همراه سلمان در زیر درختی بودیم و سلمان شاخه خشکی از آن درخت کند و حرکتش داد تا برگ‌های آن ریخت، آن‌گاه گفت: «ای اباعثمان از من نمی‌پرسی چرا این کار را کردم؟». علتش را پرسیدم. سلمان در جواب گفت: «به همین‌گونه من با رسول‌خدا9 زیر درختی بودم و آن حضرت شاخه خشکی را از درخت کند و تکان داد تا برگ‌هایش ریخت. سپس به من فرمود: ای سلمان، از من نمی‌پرسی چرا این کار را کردی؟ و چون من علت آن را سؤال کردم، فرمود: هنگامی که شخص مسلمان وضوی خود را به‌ خوبی گرفت و نمازهای پنج‌گانه را به جای آورد، گناهانش می‌ریزد؛ چنان‌چه این برگ‌ها بر روی زمین ریخت و سپس آیه فوق را قرائت فرمود».[19]

البته آمرزش گناهان مرتبط با حق‌‌الناس، وابسته به رضایت صاحبان است. اهمیت حق‌الناس به اندازه‌ای است که فقها در تزاحم نماز با حق‌الناس نوشته‌اند: «اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار، طلب خود را از او مطالبه کند، چنان‌چه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد، باید در همان حال بپردازد و اگر بدون شکستن نماز، دادن طلب او ممکن نیست، باید نماز را بشکند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند».[20]

۴. آرامش

یکی از آثار نماز، آرامش روح و روان است. بهترین راه آرامش، توجه به مالکیت الهی و یاد قیامت است. قرآن کریم پس از مژده به صابران، در وصف آنها می‌فرماید: «آنها کسانی هستند که به هنگام رویارویی با ناملایمات می‌گویند: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏؛[21] ما مملوک خداییم و به سوی او باز می‌گردیم» این مسأله، نهایت آرامش برای آنهاست؛ زیرا فردی که خود و همه وابستگانش را در ملکیت خدا می‌داند، از اینکه مالک اصلی آنچه را به او بخشیده، باز پس گرفته است؛ دچار نگرانی نمی‌‌شود؛ زیرا ایمان دارد که مالک هستی حق دارد هر گونه مایل است در ملک‌اش تصرف کند. نمازگزار در نیایش خود با خداوند هر دو جهت را یادآور می‌شود؛ یعنی با جمله «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»[22] به مالکیت و ربوبیت مطلقه خداوند به همه جهانیان اعتراف می‌کند و در آیه «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»[23] قیامت را یادآور می‌شود.

گاه اضطراب‌ها، ناشی از بلاها یا هجوم دشمنان است که نمازگزار با استعانت از خداوند در جمله «اِیّاکَ نَعبُدُ وَایّاکَ نَستَعین» روح خویش را با قدرت لایزال هستی پیوند می‌دهد و با امید به یاری و کمک او جان خویش را تسلی می‌بخشد. گاه نیز وحشت و هراس از مرگ و احساس نیستی و نابودی، موجب اضطراب می‌شود، ولی نمازگزار واقعی از این احساس به دور است؛ زیرا در نماز با گفتن جمله «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» سرای جاویدان آخرت را یادآور می‌شود و با تکرار رحمت الهی در فراز «الرّحمن الرّحیم»، امید به فضل پروردگار را توشه و زاد راه خود در این سفر قرار می‌دهد.  پیشینه تاریک و سابقه بزهکاری، از عوامل دیگر دلهره و پریشانی است که فرهنگ نماز در این گرفتاری نیز یار و همراه انسان است. نمازگزار با توبه واقعی و جبران حق‌الناس می‌تواند خود را زیر چتر رحمت واسعه الهی و آمرزش خداوند قرار دهد؛ همان رحمت که در سوره هود فلسفه آفرینش انسان‌ها قرار گرفته است.[24]

5. بهشت

قرآن کریم برای مؤمنان رستگار صفاتی ذکر نموده است که دو صفت از آنها درباره نمازگزارانی است که افزون بر خشوع در نماز، بر انجام درست آن مراقبت می‌کنند و در پاداش آنها می‌فرماید: «الَّذینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ؛[25] آنها بهشت برین را ارث می‌برند و جاودانه در آن خواهند ماند». چنان‌که در آیه‌ای دیگر مداومت بر انجام نماز و مواظبت بر آن را در کنار صفاتی همانند پاکدامنی و امانتداری، موجب بهره‌مندی از زندگی باکرامت در باغ‌های بهشتی قرار داده است.[26]

ب. آثار اجتماعی

یکی از ویژگی‌های احکام عبادی در دین مبین اسلام، هماهنگی آنها با تکالیف اجتماعی است. تشریع نماز به جماعت، بیانگر این است که نماز که در صدر عبادات است؛ با حضور اجتماعی هم‌آغوش و همراه است. به دلیل همین رابطه وثیق نماز با تکالیف اجتماعی است که قرآن به مسلمانان تعلیم می‌دهد در صحنه نبرد نیز نماز را با کیفیت خاص خود انجام دهند؛ در حالی ‌که سلاح و ابزار دفاعی را به همراه داشته باشند[27] و همراه فرمان به نماز، امر به معروف، نهی از منکر و صبر را یادآور می‌شود.[28] در راستای همین نظام هماهنگ است که بعد از انجام نماز جمعه، به متفرق ‌شدن مردم در زمین و مشغول ‌شدن به کارهای روزانه برای به ‌دست‌ آوردن فضل‏ خداوند توصیه نموده است و منظور از طلب فضل الهی بعد از نماز جمعه در گستره عام خویش می‌تواند کسب روزی، عیادت مریض، تلاش در برآوردن حاجت مسلمان، دیدار برادران دینی، حضور در مجلس علم و مانند آن بوده باشد.[29]

1. استقامت

امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «هر وقت امری و پیشامدی، امام علی(علیه السلام) را به وحشت می‌انداخت، بر می‌خاست و به نماز می‌ایستاد و می‌فرمود: اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ؛ از صبر و نماز کمک بگیرید».[30] همچنین در روایت دیگری فرموده است:

مَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْیاَأَنْ یتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَیرْکَعَ رَکْعَتَیْنِ یَدْعُو اللَّهَ فِیهِمَا أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ یَقُولُ‏ وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ؛[31] برای شما چه مانعی است هنگامی که با غمی از غم‌های دنیا روبه‌رو می‌شوید، وضو بگیرید به مسجد بروید، دو رکعت نماز بخوانید و در آن دعا کنید؟ آیا نشنیده‌اید خداوند دستور داده است از صبر و نماز استعانت جویید.

۲. اتحاد

نماز، جلوه زیبای همبستگی صفوف مؤمنان است. نمازگزار در قرائت سوره حمد، مؤمنان را در کنار خویش می‌بیند و در نیایش با خدای یکتا می‌گوید تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم. ما را به راه راست هدایت کن[32] و در پایان نماز به همه بندگان صالح سلام می‌فرستد[33] تا به این وسیله ارادت قلبی خود را تقدیم آنان کند؛ این در حالی است که به نماز جماعت تأکید فراوان شده و در هر جمعه، به نماز جمعه دعوت شده است که یکی از فلسفه‌های آن افزون بر اظهار بندگی، اتحاد برای انجام کارهای نیک است. امام رضا(علیه السلام) در فلسفه نماز جماعت فرموده است: «در سایه جماعت و حضور مردم در کنار یکدیگر، مساعدت بر نیکی و تقوا و منزجر شدن از بسیاری از معاصی خداوند تحقق می‌یابد».[34]

۳. آثار سیاسی

یکی از مسائل مهمی که برای هر مسلمان لازم است، شناخت جامعه، فرصت‌ها، تهدیدها و سیاست‌های جهانی است؛ زیرا به فرموده امام صادق(علیه السلام) اشتباهات، بر فرد آگاه به زمان خویش هجوم نمی‌آورد.[35] یکی از آثار نماز که در نماز جمعه و خطبه‌های آن جلوه زیبایی یافته است، آگاهی مؤمنان به این مسائل است. البته نماز جمعه در گستره مختلف خود بحثی مستقل لازم دارد، ولی در این ‌باره تنها حدیث امام رضا(علیه السلام) را یادآور می‌شویم که فرمود:

خطبه نماز جمعه به این جهت است که نماز جمعه، محل اجتماع همگان است و خدا خواسته است تا امام وسیله و فرصتی برای اندرز دادن به مردم و برانگیختن آنان به اطاعت و بیم ‌دادن از معصیت در اختیار داشته باشد و نیز آنها را از آنچه مصلحت دین و دنیایشان است، آگاه سازد و اخبار و حوادث مهمی که از نقاط مختلف به او می‌رسد و در سود و زیان و سرنوشت آنها مؤثر است، به اطلاع‌شان برساند.[36]

نگارنده: حجت‌الاسلام والمسلمین عباس کوثری

 فهرست منابع

ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی؛ تحف العقول؛ قم: نشر جامعه مدرسین، 1363 ش.
ابن‌طاووس، علی بن موسی؛ فلاح السائل؛ قم: بوستان کتاب، 1406ق.
حرّ عاملی، محمد ابن الحسن؛ تفصیل وسائل الشیعه؛ چاپ اول، قم: تحقیق مؤسسة آل‌البیت:، قم: مؤسسه آل‌البیت:، 1409ق.
شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهج‌البلاغه؛ ترجمه عبدالحمید آیتی؛ تهران: نشر فرهنگ اسلامی، 1378 ش.
صدوق، محمد بن علی؛ عیون اخبار الرّضا(علیه السلام)؛ تهران: نشر جهان، 1378.
طباطبایی، سیدمحمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ قم: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیه، 1417ق.
طبرسی،‌ فضل بن حسن؛ مجمع البیان؛ تحقیق هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبایی؛ بیروت: دارالمعرفة، 1408ق.
قمی، عباس؛ الانوار البهیّه؛ ترجمه محمد اشتهاردی؛ قم: نشر ناصر،1380.
کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1375ش.
یزدی، سید محمدکاظم؛ العروة الوثقی؛ قم: انتشارات اسلامی، 1419ق.

* عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

[1]. رعد: 28.

[2]. عنکبوت: 45.

[3]. عباسی قمی؛ سفینة البحار؛ ج 2، ص 368.

[4]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 3، ص 265.

[5]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسایل الشیعه؛ ج 4، ص 34.

[6]. همان، ج 1، ص 14.

[7]. حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی؛ تحف العقول؛ ص 198.

[8]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ‏3، ص 267.

[9]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسایل الشیعه؛ ج 4، ص 32.

[10]. علی بن موسی ابن‌طاووس؛ فلاح السّائل؛ ص 127.

[11]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 3، ص 265.

[12]. همان، ص 264.

[13]. عنکبوت: 45.

[14]. هود: 87.

[15]. محمد بن حسین شریف الرضی؛ نهج البلاغه؛ خطبه 19.

[16]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج2، ص80.

[17]. سید محمدحسین طباطبایی؛ المیزان؛ ج16، ص135.

[18]. هود: 114.

[19]. فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان؛ ج 5، ص 207.

[20]. سید محمدکاظم یزدی؛ العروة الوثقی؛ ج 3، ص 42.

[21]. بقره: 156.

[22]. فاتحه: 2.

[23]. فاتحه: 4.

[24]. هود: 119.

[25]. مؤمنون: 11.

[26]. ر.ک: معارج: 35 – 22.

[27]. ‏ نساء: 102.

[28]. لقمان: 17.

[29]. سید محمدحسین طباطبایی؛ تفسیر المیزان؛ ج 19، ص 274.

[30]. محمد بن یعقوب کلینی؛ فروع کافی؛ ج 3، ص 480.

[31]. همان.

[32]. فاتحه: 5 و 6.

[33]. السَّلامُ عَلَینا وعَلی عِبادِ الّله الصّالحِین.

[34]. محمد بن علی صدوق؛ عیون أخبار الرضا7؛ ج ‏2، ص 109.

[35]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 1، ص 27.

[36]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسایل الشیعه؛ ج 7، ص 344.

دیدگاه‌ها

ناشناس 07:31 - 1401/08/20

بسیار عالی

معصومه قاسم زاده 17:48 - 1400/01/25

فوق العاده است. الهی خیر ببینید. دو ماه پیش چندین کتاب را ورق زدم جسته گسیخته اهمیت و آثار نماز را برای دانش آموزان پیدا کردم. ولی الان ...

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.