باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام

تاریخ انتشار:
باب الحوائج بودن ايشان به خاطر فضائلي مانند «فرزند امام بودن، طفل بودن و بي گناه بودن، به صورت فجيع شهيد شدن و تأثير خون ايشان در شفاف تر شدن راه و مظلوميت و حقانيت امام حسين ـ عليه السلام ـ» مي باشد
باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام

پایگاه اطلاع رسانی بلاغباب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام

معناي باب الحوائج تقريبا همان معناي لغوي آن مي باشد. يعني درب و راه و مسير حاجات و البته خاصيتش دو طرفه است، يعني دقيقا مانند درب خانه كه هم از آن داخل مي شوند و هم خارج مي شوند.
باب الحوائج نيز، هم براي طلب حاجات است و هم براي دادن حاجت. از آنجا كه برخي از بزرگان و اولياي دين وسيله و عامل مشكل زدائي در پيشگاه خدا مي باشند و از مقربان درگاه الهي هستند به آنان باب الحوائج گفته مي شود. زيرا وسيله ارتباطي با خدا و واسطه فيض الهي هستند در قرآن كريم آمده است «كيست آن كه جز به اذن او در محضرش وساطت و شفاعت كند».(1)
پس باب الحوائج بودن به اذن خداست. عنوان باب الحوائج اختصاص به حضرت علي اصغر يا حضرت عباس يا حضرت موسي بن جعفر ندارد، همان طور كه مثلا صفت «باقر العلوم يا كاظم» مختص به امام پنجم يا هفتم نيست و دلالت ندارد بر اين كه مثلا حضرت علي ـ عليه السلام ـ اين گونه نبوده است، بلكه به خاطر شرايط زماني خاص، آن بزرگواران به اين صفات معروف شده اند. در مورد باب الجوائج بودن هم همه اولياء خدا و معصومين ـ عليهم السلام ـ اين صفت را دارند، هر چند كه اين سه بزرگوار به اين صفت معروفند.

در بحارالأنوار(2) بابي به عنوان «همانا دعاي انبياء با توسل و طلب شفاعت از ايشان مستجاب مي شود » وجود دارد كه در آن حدود 16 روايت بدين مضمون نقل شده كه مي توانيم خدا را به حق اين بزرگواران قسم دهيم. امّا اين كه بر سر زبان ها افتاده كه حضرت عباس و حضرت علي اصغر و امام موسي كاظم ـ عليه السلام ـ باب الحوائج هستند، در روايات، چيزي در اين باره نيامده و فقط چيزي است كه ميان عرف مردم رائج شده است. به اين مثال توجه كنيد:
همان طور كه درب خانه تنها راه ورود و خروج نيست و مثلا از پنجره يا پشت بام هم مي توان داخل شد باب حاجات هم منحصر در افراد يا مسيري خاص نيست. درست مثل يك قصر كه ممكن است درب هاي فراواني داشته باشد، ولي مردم به دلايل مختلف، براي ورودشان بعضي از اين راه هاي خاص را انتخاب مي كنند، ولي اين بدين معنا نيست كه درب هاي ديگر به قصر باز نمي شوند.
امّا ممكن است بعد از مدّتي به دليل رفت و آمد زياد از يك درب، آن درب از بقيه درب ها معروف تر و مشهورتر شود. باب حاجات نيز دقيقا همين گونه است كه ممكن است مردم به جهت رابطه عاطفي خاصي كه با بعضي از اولياي دين برقرار مي كنند و از طريق آن ها زودتر به نتيجه مي رسند، باعث شود كه بعضي از اين بزرگواران بيشتر از بقيه مورد توجه قرار بگيرند و در نتيجه مثل حضرت علي اصغر ـ عليه السلام ـ معروف شوند.
امّا در مورد اين كه چرا براي شان فضيلت قائليم بايد گفت: همان طوري كه ما براي امام زادگان و سادات احترام قائليم چون منسوب به پيامبر و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ مي باشند، در مورد حضرت علي اصغر نيز همين گونه است. چون ايشان فرزند بلا واسطه امام حسين ـ عليه السلام ـ مي باشند و به عنوان مؤيّد نيز اين حديث شريف كافي است كه پيامبر فرمودند: فرزندان ما را اگر خوب بودند به خاطر خوبيشان و اگر بد بودند به خاطر ما احترام كنيد.
و اين مطلب كه: تقدير خداست كه كسي فرزند امام حسين ـ عليه السلام ـ شود و كسي فرزند يك بدكاره حرفي در آن نيست، امّا به مسئله اختيار داشتن انسان و تأثير مستقيم سه عامل وراثت، محيط و چگونگي تربيت بايد توجه كامل داشته باشيم.
كما اين كه عمر بن عبدالعزيز، به خاطر داشتن يك معلم خوب، در حد خودش انسان خوبي بود و پسر نوح به خاطر محيط نامناسبش انسان بدي شد. در مورد حضرت علي اصغر نيز همين طور است و با كمي دقت مي بينيم كه ايشان هر سه عامل را به نحو اكمل دارا بودند. و يقينا آن اتفاقاتي كه براي حضرت علي اصغر افتاد مزيد علت شدند براي فضيلت هر چه بيشتر اين بزرگوار.

اين مطلب نيز درست است كه خيلي ها در عالم مظلوم واقع شدند، امّا آيا مظلوم كشته شدن آن ها اين گونه تأثيري در دين خدا داشت. در حالي كه در مورد شهادت حضرت علي اصغر ـ عليه السلام ـ مي بينيم كه اين شهادت مظلومانه باعث روشن و نمايان شدن هر چه بيشتر حقانيت راه امام حسين ـ عليه السلام ـ و مظلوميت ايشان شد.
به طوري كه مصطفي عقاد مي گويد: اگر من فيلمي بسازم، علي اصغر را نشان نخواهم داد، زيرا هيچكس باور نمي كند اين همه قساوت قلب نسبت به كودكي وجود داشته باشد.
به علاوه مطالب فوق بايد به طفل بودن، منسوب به امام حسين ـ عليه السلام ـ بودن و به نحو فجيع شهيد شدن ايشان نيز توجه كرد.
در كربلا، بين ياران حضرت، از همه رده هاي سني پيدا مي شد از جمله زنان و حضرت علي اصغر ـ عليه السلام ـ كه حضورشان بيان گر اين مطلب بود كه امام قصد جنگ ندارند و اين حركت براي اصلاح و امر به معروف و نهي از منكر مي باشد. پس صرف حضور اين طفل فضيلت نداشت بلكه كاركرد اين حضور به آن فضيلت مي دهد.
پس به عنوان خلاصه مي توان گفت كه باب الحوائج بودن ايشان به خاطر همان فضائلي بود كه عرض شد «فرزند امام بودن، طفل بودن و بي گناه بودن، به صورت فجيع شهيد شدن و تأثير خون ايشان در شفاف تر شدن راه و مظلوميت و حقانيت امام حسين ـ عليه السلام ـ» مي باشد.

گاهي يك حركت، يك حضور و يك كمك ناچيز در جمع يك حادثه بزرگ قرار مي گيرد و ارزشي صد چندان پيدا مي كند. و خون اين عزيز امضا و تأييدي شد بر حقانيت و مظلوميت اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ در طول تاريخ. سخن آخر اينكه خداوند اين خاندان و جمعي از اولاد كرام آنها را خواسته كه مايه هاي هدايت و دستگيري بشريت قرار دهد و اين موهبتي است خدادادي و اعطايي كه موجب خير و بركت براي همه بشريت است.

پاورقی:

1. بقره:255.
2. مجلسي، محمد باقر، ج26، ص319.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

 

دیدگاه‌ها

حاجیه صادقپور 03:02 - 1401/02/11

خیلی ممنون متن بالایی فوق العاده مفید بود خدا اجرتان دهد.

م عیدی 06:26 - 1401/11/12

خدا اجرتان دهد . این مطلب را اجازه دهید اضافه کنم و آن اینکه تنها شهیدی را که امام حسین (ع) در روز عاشورا دفن کردند پیکر پاک ومقدس حضرت علی اصغر (ع) بود چرا که می دانست این ظالمان فاسق بر بدن شهدا اسب می تازند و از جسم پاک شش ماهه چیزی باقی نخواهد ماند. السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.