حضور حضرت علی اصغر در کربلا

تاریخ انتشار:
همه شنیده‌ایم که ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) کودک شش ماهه‌ای به نام علی اصغر داشته است اما این داستان به این شکل هیچ مستند تاریخی درستی ندارد و به نظر می‌ رسد که از جعلیات شیعیان باشد!!
حضور حضرت علی اصغر در کربلا

پایگاه اطلاع رسانی بلاغحضور حضرت علی اصغر در کربلا

در یکی از سایت های مخالفین شیعه نوشته بود که: همه شنیده‌ایم که «ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) کودک شش ماهه‌ای به نام علی اصغر داشته است. زمانیکه امام تشنگی کودک خود را احساس کرد، او را جلوی لشکر دشمن آورد و گفت: اگر به من رحم نمی‌ کنید، لااقل بر لب تشنه و جگر سوخته این کودک رحم کنید و جرعه‌ای آب به او بنوشانید. در این زمان حرمله با تیر سه شعبه گلوی علی اصغر را نشانه گرفت.» اما این داستان به این شکل هیچ مستند تاریخی درستی ندارد و به نظر می‌ رسد که از جعلیات شیعیان باشد.

پاسخ:
اگر کسی تاریخ را بررسی کند به این نتیجه می رسد که کودکی در کربلا حضور داشته است که حتی دشمنان هم به او رحم نکرده اند. تنها چیزی که مورد اختلاف است، نام و سن این کودک می باشد. در برخی از منابع نام این کودک را "عبد الله" و برخی نامش را "علی" ذکر کرده اند.
حال در ادامه به برخی از اسناد این جریان در منابعی از کتب مورد تایید مخالفین اشاره می نماییم تا معلوم شود که آیا کودکی با این مشخصات در کربلا وجود داشته است یا نه؟

منبع اول:
مردی از بنی اسد آن كودك را هدف تیر قرار داد. تیر به گردن او اصابت كرد و او را كشت.
حسین خون آن طفل مقتول را گرفت و بر زمین ریخت و گفت خداوندا اگر نصرت و یاری ما را در آسمان باز داشتی چنین باشد كه برای ما سودمندتر باشد. (ثواب آن برای ما باشد). انتقام ما را از این ستمگران بكش.[1]

منبع دوم:
یعقوبی می‌گوید: امام (علیه السلام) بر اسب خود سوار و عازم میدان بود، کودکی که در همان ساعت متولد شده بود نزد آن حضرت آوردند. امام (علیه السلام) در گوش فرزند خود اذان گفت و کام او را برداشت. در آن هنگام تیری به حلق آن طفل اصابت کرد و او را به شهادت رسانید. امام آن تیر را از حلق طفل بیرون کشید و کودک را به خونش آغشته ساخت و گفت: «به خدا سوگند، تو گرامی‌تر از ناقه(ناقه صالح) در پیشگاه خدای تعالی هستی و جد تو رسول خدا، نزد خداوند گرامی‌تر از صالح پیامبر است» آنگاه بدن خون آلود کودک را نزد سایر فرزندان و برادر زادگان خود نهاد. [2]

این اسناد در حداقل مراتب، وجود کودکی در کربلا که توسط دشمنان هدف اصابت تیر قرار گرفته و به شهادت رسید ثابت می نماید، حال اگر بیان مقاتل شیعه را نیز بنگریم علاوه بر این به جزئیات بیشتری در مورد نام و نسب وی، چگونگی شهادت او و ... دست می یابیم.
یکی از شبهات دیگری که وهابیون در مورد واقعه کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام مطرح می کنند این است که می گویند : اگر امام حسین علیه السلام مستجاب الدعوه بود، چرا در کربلا معجزه نکرد تا باران ببارد؟
چرا دعای باران نکرد تا خاندانش را یا حداقل طفل شیر خوارش را از تشنگی نجات دهد؟
اصلا اگر امام شما حق است چرا فرشتگان به کمکش نیامدند؟

پاسخ:
نکته اول:
قطعا امام حسین علیه السلام اگر دعا می کردند مستجاب می شد ولی ایشان مثل دیگر ائمه علیهم السلام موظف بودند کارها را از اسباب و مجرای عادی خودشان پیش ببرند
بعضی از مواقع ارزش یک کار در این است که از معجزه و علم غیب استفاده نشود و کار از طریق مجرای عادی پیش رود.
قرآن می فرماید:
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجاهِدینَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرینَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ؛ ما همه شما را قطعاً می ‏آزمائیم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران از میان شما چه کسانی هستند، و اخبار شما را بیازماییم‏ [3]
طبق این آیه:اگر در کربلا با دعای امام حسین علیه السلام باران می بارید، آیا در این موقع به امام حسین علیه السلام مجاهد واقعی گفته می شد؟

نکته دوم:
در منابع روایی آمده است که:
زمانی که امام حسین (علیه السلام) از مدینه حرکت کرد، گروهی از ملائکه و گروه هایی از مسلمانان و شیعیان جن برای پیشنهاد کمک به آن حضرت نزد ایشان آمدند، اما حضرت در پاسخ جنیان فرمودند : "خدا به شما جزای خیر دهد من مسئول کار خود هستم و محل و زمان قتل من نیز مشخص است. جنیان گفتند: اگر امر شما نبود همه دشمنان شما را می کشتیم. حضرت در پاسخ فرمود: ما بر این کار از شما تواناتریم، اما چنین نمی کنیم تا آنها که گمراه می شوند با اتمام حجت باشد و آنها که راه حق را می پذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد. [4]

نکته سوم:
انصافا چیزی که باعث ماندگاری و بقای قیام امام در اذهان مردم شده است، همین دلاوری ها و رشادت های امام و اهل بیتش بوده است.
حال اگر امام تقاضای باران در آن بیابان کرده بود، یا فرشتگان به کمکش آمده بودند، آیا قیام امام دارای ارزش چندانی بود؟

پی نوشتها:
[1] ترجمه الكامل طبری ج‏11 ص186
[2] تاریخ الیعقوبی ج۲ ص ۲۴۵
[3] سوره محمد آیه 31
[4] بحار الانوار ج 44 ص 330

خلاصه ای از بیانات استاد معمار در حلقه معرفت، مربوط به تاریخ 92/08/28

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.