حالا که می خوای بری توی خیابون / خودتو بگیر چراغ نده تو میدون

تاریخ انتشار:
شعر زیبا از پروانه نجاتی
456

زهرا مامان بیا صمیمی باشیم

مثل دو تا دوست قدیمی باشیم

بیا با هم حرف بزنیم بخندیم

در رو به روی غصه ها ببندیم

درسته دختر خوبه دلبر باشه

تو خوشگلی از همه کس سر باشه

جلوه تو ذات دختره می دونم

کار خداست مقدره می دونم

همه می گن دخترا برگ گلن

دادش میگه البته یه کم خلن

چسب روی دماغ یعنی که زشتن

به فکر خط خطی سرنوشتن

پشت این رنگ و روغنا دروغه

پشت اینا یه طرح بی فروغه

مردا میگن که خوشگلا نجیبن

راستش و بخوای دخترا مثل سیبن

سیب زمین افتاده بو نداره

رهگذر هم پا رو دلش می ذاره

سیب های روی شاخه چیدن دارن

از دست باغبون خریدن دارن

بهار خانوم دل نگرون توام

دلواپس روز خزون توام

حالا که می خوای بری توی خیابون

خودتو بگیر چراغ نده تو میدون

وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم

به دو می خواست بره به سمت آدم

زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانوم

چه میکنی فردا با حرف مردم

روتو بگیر با این لپای داغت

بشین بذار آدم بیاد سراغت

آره مامان اینم حرف کمی نیست

حجب و حیا قصه مبهمی نیست

این روسری یعنی که تو نجیبی

شکوفه معطر یه سیبی

این روسری پرچم اعتقاده

نباشه گلبرگها اسیر باده

زلفاتو از روسری بیرون نذار

چشمای هیز و سمت زلفات نیار

مردای خوب پرده دری نمی خوان

عشقای لوس سرسری نمی خوان

باید بدونی زندگی بازی نیست

توهم قرص های اکستازی نیست

اونهایی که پلاس کافی شاپن

احساسات دخترارو می قاپن

اونی که می ره پارتی های شبونه

تو کار و بار انگل دیگرونه

مردای خوب کاری و اهل دلن

مردای بد توی خیابون ولن

مردای خوب فقط نجابت می خوان

از زنشون غرور و غیرت می خوان

علاف مو فشن که مرد نمیشه

تا لنگ ظهر به رختخواب سیر بشه

مردی که قیچی میزنه به ابرو

از اون نگیر سراغ زور بازو

مردی که بند انداخته مرده؟ نه نیست

برا کسی شریک درده ؟ نه نیست

جوهر مردی نداره ، زغاله

نه مرده و نه زن ؛ تو حس و حاله

برقِ لب و کرم که اومد تو کار

مردونگی برو خدا نگه دار

ابرو کمون خیابونا شلوغن

پر از فریب حرفای دروغن

دوسِت دارم دیونتم ، اسیرم

یه روز اگه نبینمت میمیرم

یک دو روز بعد تو همین خیابون

یه لیلی دیگه ست کنار مجنون

برا کسی بمیر که راستی مرده

جر نزنه ، نپیچه ، برنگرده

بله به کسی بگو که عاشق باشه

تو حرف عاشقونه صادق باشه

یعنی باید شیفته روحت باشه

تشنه چشمه شکوهت باشه

آره گلم سرت رو درد نیارم

ای لوده بازی ها رو دوست ندارم

گیس طلایی به چشماشون زل نزن

با فوکلات به دستاشون پل نزن

همپای دخترای بد راه نرو

با چشم باز مامان توی چاه نرو

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.