خطابه و خطیبان جمعه (6)
نام نشریه: مبلغان، شماره 90
آداب خطبه خوانی
از ویژگیهای نماز عبادی - سیاسی جمعه، وجود دو خطبه است و همین موضوع موجب شده تا این عبادت از لحاظ سیاسی و اجتماعی در موقعیت خاصی قرار بگیرد؛ زیرا خطبهها برای خطیب جمعه، فرصتهایی را فراهم میسازد تا او بتواند از این جایگاه در هر جمعه با مردم سخن بگوید و مطالب هدایتی، تربیتی، اعتقادی و سیاسی خود را در قالبهای توصیه به تقوا، موعظه، تبیین معارف دینی و تحلیل مسائل سیاسی بیان كند و از این طریق، جامعه اسلامی را با خط فكری و سیاسی مورد نظر آشنا سازد.
چنان كه پیش از این هم اشاره كردیم، اسلام در خطبه و خطابه تحول چشمگیری را ایجاد كرد؛ زیرا: اوّلاً، برای خطبه چنان ارجی قائل گردید كه آن را به عنوان یك امر عبادی جزء نماز قرار داد. در روایتی حضرت صادق علیه السلام فرمود: «لَا جُمُعَةَ إِلَّا بِخُطْبَةٍ وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ رَكْعَتَینِ لِمَكَانِ الْخُطْبَتَینِ؛ (1) نماز جمعه بدون خطبه، نماز نیست و اینكه نماز جمعه دو ركعت است؛ چون دو خطبه دارد [كه به جای دو ركعت حساب میشود.]»
ثانیاً، از لحاظ محتوا در مقایسه با زمان جاهلیت، تغییراتی به وجود آورد كه خطابههای دوران اسلامی را با دوران جاهلیت از یكدیگر جدا میسازد.
«عصری كه اسلام ظهور كرد، اعراب در عالیترین مدارج فصاحت و بلاغت بودند و در انشاء و شعر و ایراد خط به مسابقه میدارند كه در تاریخ ثبت است. با این حال، پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله كه سید فصی و رهبر بلغا بود، كلامش رلپذیر، لهجهاش شیرین و روشن، دلایل بیانش قوی و قانع كننده و از هر كس به شیوههای خطابه داناتر و با تأییدات الهی و عنایات ربانی مؤید بود و به بهترین راه صواب، هدایت میفرمود: زمینههای پیام در این خطابهها را میتوان در موارد ذیل خلاصه كرد:
1. حمد و ثنای آفریدگار و بیان اسما و صفات او جهت شناسایی بیشتر مسلمین نسبت به خالق.
2. توصیف بهشت و دوزخ بر اساس آیات قرآن و یا آنچه به صورت روایات از قلب فیاض آن حضرت میتراوید.
3. تعالیم و احكام و عبادات و معاملات و وظایف فردی و اجتماعی.
4. زمینههای اخلاقی كه میدان گستردهای داشت و تربیت افراد بر اساس آن انجام میگرفت.
5. مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، جهاد و دفاع و حقوق متقابل مردم با یكدیگر كه به طور كلی در چارچوب مسائل اجتماعی جای میگرفت.
6. بیان اخبار و وقایع و ذكر حوادث تاریخی و آنچه در زمینه سرگذشتها و جایگاههای افراد در چارچوب اهداف تبلیغ رسالت بود.» (2)
بر اساس تعالیم پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله و امامان معصوم علیهم السلام خطبههای نماز قالبهای مشخصی پیدا كرد؛ به طوری كه در طول تاریخ اسلام، امامان جمعه، خطابههای خود را با همان آداب و در همان قالبها ایراد كردهاند و تخطی از آن را جایز ندانسته و نمیدانند. ما در اینجا، با تكیه بر منابع اسلامی، سبك و سیاق و آداب خطبه خوانی را به طور مختصر توضیح میدهیم:
الف. حمد و ثنای الهی
خطیب جمعه باید خطابه خود را با نام خدای متعال و حمد و ثنای پروردگار آغاز كند؛ البته فقط این خطبه نماز جمعه نیست كه باید با نام خداوند آغاز گردد، در فرهنگ اسلامی انسان مسلمان هر اقدامی را با نام حضرت باری تعالی آغاز میكند و این مطلبی است كه خداوند خواسته و بشر را به آن راهنمایی كرده است. روزی كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله مبعوث به پیامبری به آن حضرت فرمان داده شد تا ابلاغ پیام خدا را با نام خدا آغاز كند:
امام باقرعلیه السلام جهت تعلیم اصحاب خود، خطبه نماز جمعه را در حضور آنان با حمد الهی ایراد كرد؛ چنان كه نقل شده است: «وَ ذَكَرَ خُطْبَةً مُشْتَمِلَةً عَلی حَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّناءِ عَلَیهِ؛ (8)
و خطبهای را آن حضرت ارائه فرمود كه مشتمل بر حمد و ثنای پروردگار بود.»
حضرت علی علیه السلام نیز با درود بر خدای متعال خطبههای نماز را آغاز میكرد كه به عنوان نمونه فرازی از یك خطبه آن حضرت را میآوریم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ نَحْمَدُهُ وَ نَسْتَعِینُهُ وَ نُؤْمِنُ بِهِ وَ نَتَوَكَّلُ عَلَیهِ وَ نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیكَ لَهُ... .» (10)
ب. درود بر پیامبرصلی الله علیه وآله و خاندانش علیهم السلام
از دیگر آداب و شرایطی كه خطیب جمعه باید به هنگام ایراد خطابه، بعد از حمد و ثنای پروردگار، رعایت كند، اقرار به نبوت خاتم انبیا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله است. خطیب نباید تنها به اقرار و اعتراف به نبوت نبی اکرم صلی الله علیه وآله اکتفا کند، بلکه باید در ضمن، اقرار، تكریم و تعظیم خود را نسبت به پیامبرصلی الله علیه وآله و اهلبیتش علیه السلام كه برگزیدگان خدای متعال هستند، در قالب سلام و صلوات بر آنان، اعلام بدارد.
اقرار به نبوت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در خطبههای جمعه و اشاره به بركات نبوت، و اعلام همبستگی با ادامه دهندگان حقیقی این راه نورانی (معصومین علیهم السلام) از چنان اهمیتی بر خوردار است كه حتّی اگر خطیب، شخص پیامبرصلی الله علیه وآله و یا حضرت علی علیه السلام هم باشد، باید این نكته را در خطبه خود مدّ نظر قرار بدهد.
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله در نخستین نماز جمعهای كه خود خطیب آن بود، بعد از حمد ذات باری تعالی و شهادت به یگانگی خداوند، فرمود: «وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالْهُدَی وَ النُّورِ وَ الْمَوْعِظَةِ مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ رَشَدَ وَ مَنْ یعْصِهِمَا فَقَدْ غَوَی وَ فَرَّطَ وَ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیداً؛ (12) و شهادت میدهم که محمد بنده خدا و فرستاده اوست که او را با هدایت و نور و موعظه فرستاده است. هر کس از خدا و رسولش اطاعت کند هدایت یافته و هر کس آنها را نافرمانی کند کج رفته و ریادهروی کرده و به گمراهی دوری مبتلا شده است.»
طبق روایتی از امام صادق علیه السلام نماز جمعه موجب سر افكندگی منافقان و زدودن پدیده شوم نفاق از جامعه میشود (تَوْبِیخاً لِلْمُنَافِقِینَ) ، (20) صلوات بر محمد صلی الله علیه وآله و خاندانش علیهم السلام نیز كاركردی مشابه دارند.
«پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «الصَّلَاةُ عَلَی وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِی تَذْهَبُ بِالنِّفَاقِ؛ (21) صلوات بر من و اهل بیت من، نفاق و دو چهرگی را از بین میبرد.»
ج. سفارش به تقوا
از رسالتهای نماز جمعه، نشر و گسترش مایههای تقوا در جامعه است و این رسالت خطیر تا حدود زیادی بر عهده خطیب جمعه میباشد.
خطیب جمعه بعد از حمد الهی و درود و تكریم نسبت به پیامبرصلی الله علیه وآله و اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام نخستین سخنی را كه با مردم در میان میگذارد، دعوت آنان به تقوا است.
او خطبهها را با آهنگ توصیه به تقوا آغاز میكند و این آهنگ گوش نواز، باید از آغاز تا پایان خطبه مترنم باشد.
رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیة الله خامنهای، در فرازی از سخنان خود ائمه جمعه كشور را در مورد خطاب قرار میدهند و میفرمایند:
«به نظر من یكی از مشكلترین كارهایی كه به عهده ما ائمه جمعه گذاشته شده، امر به تقواست كه از همه كارها سختتر همین است. امر به تقواست كه از همه كارها سختتر همین است. امر به تقوا برای كسی كه خودش در آن حدی از تقوا نباشد كه بخواهد مردم را امر به تقوا كند، خیلی كار سختی است؛ یعنی انسان وقتی میخواهد امر به تقوا كند، ناگهان ببیند مصداق آیه شریفه «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ» (35) قرار گرفته؛ لذا یكی از سختترین كارها امر به تقواست.» (36)
تقوا از چنان اهمیتی برخوردار است كه امام جمعه در خطبههای نماز جمعه، باید مردم را به رعایت تقوا دعوت كند.
امام صادق علیه السلام فرمود: «یخْطُبُ یعْنِی إِمَامَ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ قَائِمٌ یحْمَدُ اللَّهَ وَ یثْنِی عَلَیهِ ثُمَّ یوصِی بِتَقْوَی اللَّهِ؛ (37) امام جمعه در حالی كه ایستاده است خطبه میخواند. نخست حمد و ثنای الهی را ایراد میكند و سپس نمازگزاران را به پروا پیشگی و تقوا توصیه مینماید.»
فقهای عظام توصیه به تقوا را در یك یا هر دو خطبه واجب دانسته اند و خطیب جمعه باید بعد از حمد و ثنای الهی و درود و سلام به پیشگاه پیامبرا كرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت آن حضرت علیهم السلام، مردم را به تقوا سفارش كند و از آنان بخواهد كه امور مربوط به تقوا را رعایت كنند.
امام خمینی رحمه الله در كتاب تحریر الوسیله، ج اول، آنجا كه پیرامون «شرایط نماز جمعه» سخن میگوید، در مسئله هفت میفرماید: «یجِبُ فِی كُلٍّ مِنَ الْخُطْبَتَینٍ التَّحْمِیدُ... وَ الصَّلَاةُ عَلَی النَّبِی... وَ الاِیصَاءُ بِتَقْوَی اللَّهِ تَعَالَی فِی الْاُولَی عَلَی الْاَقْوَی وَ فِی الثَّانِیةِ عَلَی الْاَحْوَطِ؛ (38) بر خطیب جمعه واجب است در هر دو خطبه، حمد خدای متعال را به جا آورد و بر پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله درود بفرستد و همچنین در خطبه اول بنا بر اقوی و در خطبه دوم بنا بر احوط مردم را به تقوای الهی توصیه كند.»
توصیه به تقوا به عنوان یك واجب در خطبههای نماز جمعه، دلیلی بر عظمت و جایگاه والای تقواست كه اسلام برای پرواپیشگی و خویشتن بانی قائل است؛ زیرا: «هر یك از عبادات از جایگاه ویژهای در معارف اسلامی برخوردار است.
اما با همه اهمیتی كه این عبادات دارد، هیچ فقیهی فتوا به وجوب یا استحباب خاص نسبت به توصیه به نماز، روزه، جهاد، امر به معروف و نهی از منكر، زكات و... در خطبههای نماز جمعه كه همایش هفتگی مسلمانان است، نداده است؛ در حالی كه توصیه به تقوا را در یك خطبه یا هر دو خطبه واجب دانسته اند. سرّش در بیان امام متقیان علیه السلام آمده است كه تقوا و پروا پیشگی، رئیس اخلاق [و ریشه آنها] است: «التُّقَی رَئِیسُ الْأَخْلَاقِ.» (46)
د. موعظة
یكی از رسالتهای خطیب نماز جمعه در ایراد خطبه، تربیت و ریشه روان انسانهاست. خطیب باید خطابهاش سرشار از نكات موعظتی و كلامش آمیخته با تذكار باشد تا بدین وسیله انقلاب و تحولی در روح و روان نمازگزاران به وجود آورد و با اثرگزاری بر جان مخاطب، در رفتار انسانها تغییر ایجاد كند.
همان گونه كه جسم انسان به غذا نیازمند است، روح و جان انسان نیز به غذا نیاز دارد و همان طور كه به غذای جسم باید اندیشید، نسبت به غذای روح باید حساسیت نشان داد؛ چنان كه امام حسن مجتبی علیه السلام فرموده اند: «عَجبت لِمَنْ یتَفَكَّرُ فِی مَأْكُولِهِ كَیفَ لَا یتَفَكَّرُ فِی مَعْقُولِهِ فَیجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا یؤْذِیهِ وَ یودِعُ صَدْرَهُ مَا یرْدِیهِ؛ (49) در شگفتم از كسی كه درباره غذای جسم خود فكر میكند [كه چه غذایی را بخورد و چه غذایی را نخورد]، ولی در غذای روحی و معنوی خویش نمیاندیشد؛ پس شكمش را از خوراك مضر حفظ میكند، اما روح و روان خود را نسبت به آنچه آن را پست میگرداند رها میکند.»
یكی از انواع غذاهای معنوی كه نیازهای روحی و روانی انسان را تأمین میكند، «موعظه» است. در فرهنگ تربیتی اسلام «موعظه» از موقعیت بسیار بالایی برخوردار میباشد؛ چنان كه در تعبیری از حضرت علی علیه السلام آمده است: «اَلْمَواعِظُ حَیاةُ الْقُلُوبِ؛ (50) موعظهها مایه حیات دلها هستند.»
با توجه به نقش سازنده «موعظه» و عظمت و اهمیتی كه خطابههای موعظتی در تربیتی نفوس دارد، خطیب جمعه باید بخشی از خطبههای خود را اختصاص به موعظه بدهد و از این طریق، خود را به خانه دلهای مخاطبین وارد سازد؛ چنان كه حضرت امام باقرعلیه السلام در خطبه روز جمعه «ذَكَرَ خُطْبَةً مُشْتَمِلَةً عَلَی حَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَیهِ وَ الْوَصِیةِ بِتَقْوَی اللَّهِ وَ الْوَعْظِ؛ (60) خطبهای ایراد كرد كه مشتمل بر حمد و ثنای پروردگار و سفارش به تقوای الهی و موعظه بود.»
حضرت رضاعلیه السلام نیز یكی از علل تشریع خطبه در نماز جمعه را موعظه میداند و در این مورد میفرماید: «إِنَّمَا جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ یوْمَ الْجُمُعَةِ لِأَنَّ الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ یكُونَ لِلْأَمِیرِ سَبَبٌ إِلَی مَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِیبِهِمْ فِی الطَّاعَةِ وَ تَرْهِیبِهِمْ مِنَ الْمَعْصِیةِ؛ (61) همانا خطبه در نماز جمعه از این جهت تشریع گردیده است كه روز جمعه روز همگانی است و خداوند خواسته است تا امام و حاكم اسلامی بدین وسیله فرصتی در اختیار داشته باشد برای موعظه كردن مردم و تشویق آنان به فرمان بردن [از خداوند] و پرهیز دادن از گناه.»
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) وسائل الشیعة، ج 5، ص 16.
2) پژوهشی در تبلیغ، ص 357.
3) وسائل الشیعة، ج 5، ص 38، ح 9531.
4) صلاة الجمعة و العیدین، ص 163؛ من لا پجضره الفقیه، ج 2، ص 105، ح 1263.
5) مجمع البیان، ج 10، ص 284.
6) مستدرت الوسائل، ج 6، ص 6.
7) محجة البیضاء، ج 2، ص 313.
8) بقره / 44.
9) نماز جمعه و مطالبات رهبری، ص 314.
10) وسائل الشیعة، ج 5، ص 38.
11) تحریر الوسیلة، ج 1، ص 233.
12) نهج البلاغة، حكمت 410.
13) سفینة البحار، ماده طعم.
14) غرر الحكم، 321.
15) وسائل الشیعة، ج 5، ص 38.
16) همان، ص 39.
افزودن دیدگاه جدید