چگونه یک منبر غنی، متنوع و پربار داشته باشیم؟

تاریخ انتشار:
یكی از سؤالات و دغدغه‌های اصلی دلسوزان نسبت به تبلیغ دین آن است كه چرا با این همه منابع غنی و پربار و قدمت بیش از هزار...
نویسنده: محمدمهدی ماندگار
نام نشریه: مبلغان، شماره 56

یكی از سؤالات و دغدغه‌های اصلی دلسوزان نسبت به تبلیغ دین آن است كه چرا با این همه منابع غنی و پربار و قدمت بیش از هزار ساله حوزه‌های علمیه و با توجه به اینكه معتقدیم آموزه‌های دینی با عقل و فطرت انسانها سازگاری جدّی دارند، تأثیر گذاری تبلیغات دینی بویژه نوع خاص آن، یعنی «منبر» آن گونه كه انتظار می‌رود، نمی‌باشد؟

شاید بتوان كلی گویی، پراكنده گویی، بیان غیرمتناسب با فهم مخاطب، پرداختن بیش از حدّ به حاشیه و دور شدن از پیام اصلی، عدم تنوّع، محسوس نبودن آموزه‌ها، و... را از علل این ضعف در تأثیرگذاری به شمار آورد.

در این مختصر برآنیم تا با بیان برخی از عواملی كه در غنی سازی منبر و تنوع بخشیدن به آن نقش به سزایی دارد، به رفع این مشكل كمك كنیم.

1. استفاده از ریز موضوعات:

كلّی گویی از عمده عواملی است كه منبر را از مسیر تأثیرگذاری خارج می‌كند و باعث می‌شود كه مبلّغ بر اساس «الكلام یجُرّ الكلام»، از شاخه‌ای به شاخه دیگر و به حواشی غیرمتناسب با اصل بحث بپردازد؛ ولی با داشتن ریز موضوع اوّلاً، به مخاطب خود می‌فهماند كه در این موضوع، مباحث بسیاری است كه بخشی از آن به قدر وسع جلسه ارائه خواهد شد. ثانیا، به خود كمك می‌كند كه از كلی گویی و حواشی زائد و پراكنده گویی پرهیز كند. ثالثا، در فهم مطلب و گرفتن نتیجه، به مخاطب كمك می‌نماید. رابعا، به راحتی می‌تواند در پایان بحث، نتیجه گیری و خلاصه گیری نماید.

به عنوان مثال، اگر قرار است در باب توكل بحث شود، این گونه بیان شود كه در باب توكل، مباحث بسیاری قابل طرح است، از قبیل: معنای توكل، ریشه‌ها، عوامل، آثار، انواع و مراحل توكل، تاریخ توكل كنندگان و آسیب شناسی بحث توكل و... و از همه این مطالب، یك بخش را انتخاب كرده و به تبیین آن بپردازد.

2. استفاده از آیات موضوعی:

هنگامی كه نگاه به موضوعات به گونه تخصصی صورت پذیرد، طبیعتا نگاه به منابع هم تخصصی خواهد شد و از استفاده كلی پرهیز می‌شود. فهرستهای موضوعی قرآن از قبیل فهرست موضوعی مرحوم دكتر محمود رامیار، فروغ بی پایان و كشف الآیات، به زیبایی می‌تواند راهنمای مبلّغ برای استفاده از آیات در ریز موضوعات مربوط به هر بحث باشد. این توجه مبلّغ، به مخاطب اطمینان می‌دهد كه مبلّغ، همانند یك طبیب متخصص برای ریزترین نیاز و یا مشكل مخاطب خود، از منابع موجود، راه حلّ مناسب را استخراج می‌كند.

3. استفاده از روایات موضوعی:

آیات و روایات همانند یك داروخانه و یا حلّ المسائل هستند كه اگر كسی متخصص بهره برداری جزئی و تخصصی از آنها نباشد، چه بسا دارویی را اشتباهی و جوابی را غیرمتناسب ارائه می‌كند.

كتب روایی كه همراه با فهرست ریز موضوعات تدوین شده، همانند كاری كه مرحوم محمد دشتی در ترجمه نهج البلاغه انجام داده است و یا كاری كه در میزان الحكمة انجام گرفته، به خوبی می‌تواند دست رسی مبلّغ را به روایات در ریز موضوعات هر باب آسان نماید. به عنوان مثال، به جای اینكه تنها یك آیه و یا یك روایت در باب توكل مطرح شود، در بحث ریشه‌های توكل، به روایات خاص و یا بخشهایی از آیات و روایات استناد می‌شود و در باب آثار توكل، به روایات و بخشهای دیگر.

4. استفاده از ادعیه به صورت موضوعی:

از جمله منابع غنی كه متأسفانه كمتر مورد استفاده مبلّغان قرار گرفته و تنها به عنوان دعا به آن نظر شده است، ادعیه مأثوره اهل بیت علیهم السلام است. غافل از اینكه با توجه به شرایط سخت زمانی كه معصومین علیهم السلام در آن قرار داشته اند، قالب دعا یكی از قالبهای بیان معارف دینی بوده است؛ بویژه در زمان امام سجاد علیه السلام كه اوج خفقان بود و راهی جز بیان معارف از طریق دعا را برای حضرت باقی نگذاشت. بدیهی است با توجه به لطافت بیان ادعیه و دلنشینی فرازهای مختلف دعاها و مناجاتها، چنانچه از آن در بیان معارف استفاده شود، در تأثیر گذاری بهتر و بیشتر نقش جدّی خواهد داشت. به عنوان مثال، آنجا كه بحث صدقات و خیرات مطرح می‌شود، بیان كنیم كه یكی از آرزوهای اهل بیت علیهم السلام بویژه امام سجاد علیه السلام این است كه «خدایا دست مرا دست خیر قرار بده و توفیق ده كه خیرات خود را با منت تباه نكنم..» كه هم به آرزویی اشاره می‌كند و هم به شیوه‌ای و هم به آسیبی در باب خیرات.

یا آنجا كه در باب ارتباط با خدا از كانال اسماء خدا اشاره می‌كنیم، یادآوری این فراز مناجات مسجد كوفه كه «مَوْلای یا مَوْلای اَنْتَ الْخالِقُ وَاَنَا الْمَخْلُوقُ وَهَلْ یرْحَمُ الْمَخْلُوقَ اِلاَّ الْخالِق..» (1) و بیان اینكه هر سازنده‌ای برای مصنوع خود دوران گارانتی می‌گذارد و اگر معیوب شد، آن را اصلاح می‌كند؛ بگوییم:‌ای جوانها! بیایید و امشب خود را در سجده‌ای به خدا عرضه كنید كه‌ای خدا! تو سازنده و خالق منی و من مخلوق توأم، معیوبم و كسی جز تو نمی‌تواند مرا اصلاح كند.

5. استفاده از كلمات بزرگان:

گاهی بیان یك جمله از بزرگان دین، علم، هنر، ادب، ورزش، سیاست و كسانی كه عظمت جایگاه آنها موجب نفوذ كلام آنها می‌شود، در باب موضوعی تأثیر را افزون‌تر می‌كند. وقتی در باب عظمت و ناشناخته بودن حضرت علی علیه السلام كلامی از جرج جرداق مسیحی و یا ابن ابی الحدید معتزلی ذكر می‌شود، قطعا در پذیرش مخاطب مؤثرتر خواهد بود.

6. استفاده از اشعار موضوعی:

به حمد الهی كتب اشعار به صورت موضوعی و در بابهای مختلف به چاپ رسیده و هر مبلّغی واقف به این معناست كه گاهی یك بیت شعر، یك رباعی، چند خط از یك قصیده و حتی یك مصرع، به چه میزانی در تفهیم مطالب مؤثر است، مثلاً وقتی صحبت از قانون عمل و عكس العمل و یا مكافات عمل می‌شود، تنها یك مصرع: «این جهان كوه است و فعل ما ندا» مخاطب را متوجه قانون پژواك می‌كند كه هر عملی چند عكس العمل دارد، مثل صدایی كه در كوه سر داده می‌شود و چند پاسخ و بازگشت دارد. و یا تك بیت:

«هر چه كنی به خود كنی                                                   گر همه نیك و بد كنی»

اشعار مثنوی، حافظ، سعدی، نظامی و شعرای قدیم و جدید در باب موضوعات مختلف بسیار است و تنها تلاش كننده می‌خواهد كه از میان این همه، برای موضوعات ریز شده خود ابیاتی را انتخاب نماید.

7. استفاده از قصه، حكایت و داستان:

وجود حدود سیصد قصه و حكایت در قرآن حكیم و دستور به عبرت آموزی از همه داستانهای موجود در تاریخ و عصر حاضر، لطافت بیان قصه و داستان و هنری كه در داستانها برای بیان مطالب به كار گرفته شده، همه و همه باید انگیزه مبلغ را برای استفاده موضوعی از قصه و حكایت و داستان زیاد كند تا در خلال مباحث، اعم از مباحث اقتصادی، احكام، اخلاق و آداب و... از داستان متناسب با موضوع و درس آموزی از آن، بهره گیری نماید.

8. استفاده از تمثیلات و تشبیهات:

عمده معارف اسلامی از نوع معقولات است و آنچه كه برای مردم قابل فهم و وجود حدود سیصد قصه و حكایت در قرآن حكیم و دستور به عبرت آموزی از همه داستانهای موجود در تاریخ و عصر حاضر، لطافت بیان قصه و داستان و هنری كه در داستانها برای بیان مطالب به كار گرفته شده، همه و همه باید انگیزه مبلغ را برای استفاده موضوعی از قصه و حكایت و داستان زیاد كند

درك بیشتر و سریع‌تر است، محسوسات می‌باشد و تبلیغ موفق آن است كه از تشبیه معقولات به محسوسات استفاده بهینه شود. وقتی كه در ثمرات توحید از آرامش بحث می‌شود و از تبعات شرك، اضطراب بیان می‌شود، تشبیه وجود و روح انسان به بُراده‌های آهن و تصویر دو آزمایش به زیبایی مطلب را به مخاطب منتقل می‌كند كه در حالت اول، بُراده‌های آهن اگر در معرض یك آهن ربا قرار گیرند، همگی جذب همان می‌شوند، بدون پراكندگی، و اگر بُراده‌های آهن در معرض چند آهن ربا قرار گیرند، پراكنده می‌شوند و هر كدام به سوی آ هن ربایی جذب می‌گردد؛ كسی كه در زندگی بندگی یك خدا می‌كند، از بركاتی همچون تمركز، آرامش، انسجام برخوردار است و كسی كه بندگی خدایان متعدد را دارد همیشه مضطرب، پراكنده، غیرمتمركز و غیرمنسجم خواهد بود كه هیچ گاه به نتیجه مطلوب هم نخواهد رسید.

كتابهایی از قبیل امثال و حكم، ضرب المثلها، تشبیهات و تمثیلات در این زمینه می‌تواند كمك خوبی برای مبلّغ باشد.

9. استفاده از آمار و عملیات ریاضی:

گاهی در باب فضائل و یا رذائل و به طور كلی در بیان معارف، ارائه اعداد و ارقام یا جمع و تفریق ریاضی خیلی به فهم مطلب كمك می‌كند. وقتی در باب فرصت عمر گفتگو می‌شود، اگر ساعات خواب انسان با یك عمل ضرب و یا تفریق از عمر انسان كم شود، به خوبی به مخاطب میزان عمر مفید فهمانده خواهد شد. و یا در باب اسراف اگر به مردم توجه داده شود كه اگر هر فردی روزانه یك لیتر آب اسراف نماید، در هر شهر و هر زمان و در كل كشور چه میزان آب اسراف خواهد شد.

10. معرفی منابع موضوعی:

یكی از آفات در باب تعلیم و تربیت، فراموشی است كه علت اصلی آن انقطاع از معارف می‌باشد. مبلّغی كه برای مدت كوتاهی توفیق بیان بخشی از معارف را دارد، اگر در پایان بحث خود، به صورت گفتاری و یا نوشتاری، منابعی را در باب موضوع مطرح شده، اعم از كتاب، مجلّه، نرم افزار، سایت و شبكه معارف و غیره معرفی نماید، در واقع تبلیغ خود را كه همان بیان معارف باشد، استمرار بخشیده است و در جهت فرهنگ سازی گام برداشته است.

در پایان، بیان این نكته ضروری به نظر می‌رسد كه اگر مبلّغ نگاهش به كار تبلیغ، نگاه به یك امر تخصصی باشد، كه هر روز پیچیده‌تر و سخت‌تر می‌شود، برای بهینه سازی این امر مهم از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد كرد و با تلاش تخصصی و پژوهش در منابع و متون دینی از یك طرف و بانگاه تخصصی به زندگی، مسائل و مشكلات آن از طرف دیگر، با ظرافت و با استعانت از حضرت حق به ارائه راه حل برای تأمین نیازها و یا حلّ مشكلات زندگی با استفاده از منابع دینی می‌پردازد و این مهم‌ترین عنصر در برقراری ارتباط مبلّغ با مخاطب است، كه كلام او معطوف به نیاز و یا مشكل مخاطب باشد.

· پاورقــــــــــــــــــــی

1. بحارالانوار، ج91، ص109، ح15.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.