پنجمین خصیصه سیمای حکومت علوی در نهج البلاغه «شایسته سالاری کارگزاران»
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| «سیمای کارگزاران حکومت علوی از منظر نهج البلاغه»
مجموعه یادداشت ها «تحلیل سیره نظری و عملی امام امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه»| قسمت پنجم
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
پنجمین خصیصه سیمای حکومت علوی در نهج البلاغه «شایسته سالاری کارگزاران» است و هیچ امری در نصب استانداران، فرمانداران، فرماندهان نظامی جز شایستگی شخص دخالت ندارد. ازهمین رو در این بخش پنجم به تحلیل سیمای کارگزاران در حکومت علوی خواهیم پرداخت.
1- اصالت خانوادگی
نخستین ملاک در کارگزاران «اصالت و نجابت خانوادگی» بوده است، چرا که هر فردی از نظر تربیتی و صلاحیت اخلاقی خروجی خانواده ای است که درآن رشد و نمو کرده است و به تعبیر روشن «ازکوزه همان برون تراود که در او است». و به تعبیر لطيف قرآنی: «الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ۚ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ ۖ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ: زنان پلید برای مردان پلید و مردان پلید برای زنان پلیدند، و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک اند، این پاکان از سخنان ناروایی که [تهمت زنندگان] درباره آنان می گویند، مبرّا و پاک هستند، برای آنان آمرزش و رزق نیکویی» اصل کلی تربیتی اقتضاء این دارد کسی که در خانواده طیب و با نجابت تربیت شده است، خود نیز نجیب زاده باشد.
بالعكس کسی که در خانواده خبیث و مسلئه دار تربیت شود خود مسئله دار باشد در نظام حکومتی علوی اصل و پایه برآن است کارگزار از خانواده طیب و نجیب زاده باشد تا مسئولیت کلیدی چون استانداری، فرمانداری و یا زیر مجموعه از آن به شخص سپرده شود.
از همین رو امام امیرالمومنین علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر این چنین به وی دستور می دهند: «ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِي الْمُرُوءَاتِ وَالاْحْسَابِ،وَأَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالسَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ: روابط خود را با افراد خوب و سرشناس و اصيل، برخاسته از خاندانهاي صالح و خوش سابقه برقرار ساز»
*******
2-دانش و تجربه کاری داشتن
دومین خصوصیت کارگزار در حکومت علوی از منظر نهج البلاغه امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام «صلاحیت اجرایی و عملیاتی» در حوزه کاری است، یعنی کسی که مسئولیت در حوزه کاری به وی سپرده می شود بایست دانش و تجربه انجام آن کار را داشته باشد و بتواند از عهده آن مسئولیت برآید تا زمینه و بستر خدمت رسانی به مردم فراهم شود، چراکه بدترین تصمیم در حکومت آنست کار به اهلش سپرده نشود و همین امر موجب فلج شدن کشور و سبب نارضایتی مردم گردد.
به همین دلیل امام علی علیه السلام ملاک نصب کارگزاران و دادن مسئولیت به اشخاص را دانش و تجربه کار ی می داند و در خطبه 172 می فرمایند: «اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ اَحَقَّ النّاسِ بِهذَا الاْمْرِ اَقْواهُمْ عَلَيْهِ، وَاَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللّهِ فيهِ: اى مردم، آن که تواناترین مردم به حکومت و داناترین آنان به امر خدا در کار حکومت است از همه به حکومت شایسته تر است» و درنامه 53 در فرمان به مالک اشتر می فرمایند: «وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَيَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالْقَدَمِ فِي الاْسْلاَمِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَإِنَّهُمْ أَکْرَمُ أَخْلاَقاً وَأَصَحُّ أَعْرَاضاً،وَأَقَلُّ فِي الْمَطَامِعِ إِشْرَاقاً: كارگزاران دولتى را از ميان مردمى با تجربه و با حيا، از خاندان هاى پاكيزه و با تقوى، كه در مسلمانى سابقه درخشانى دارند انتخاب كن، زيرا اخلاق آنان گرامى تر، و آبرويشان محفوظتر،و طمع و روزى شان كمتر، و آينده نگرى آنان بيشتر است»
از آنجایی که نظام جمهوری اسلامی در استمرار حاکمیت علوی است امام خمینی رضوان الله علیه در همین راستا می فرمایند: «این مجلسی است که باید سیاست نه شرقی نه غربی را در جهان دوقطبی اجرا کند و احکام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی اسلام را که به طاق فراموشی سپرده شده بود و قرن ها منزوی بود، به صحنه آورد؛ و چنین مجلسی است که قدرت روحی مافوق عادی و قدرت تشخیص مسائل پیچیده جهان و قدرت تصمیم گیری های قاطع، بی گرایش به دو قطب الحادی و سرمایه داری را لازم دارد... چنین مجلسی در کمیسیونهای مختلفش کارشناسان و متخصصان متعهد و زبردست لازم دارد. صحیفه نور، ج 19، ص 5»
*******
3- کارگزاری فرصت است نه غنیمت
سومین خصوصیت کارگزاران در حکومت علوی این است «کارگزاری مسئولیت است نه طعمه و فرصت» به این معنا هرکسی در هر رتبه ای و در حوزه ای کاری به وی سپرده می شود آن مسئولیت و جایگاه را برای خود فرصتی در جهت خدمت به جامعه بداند نه فرصتی برای طعمه ورزیدن و سوء استفاده کردن در چپاول کردن و به جیب زدن بیت المال مسلمین، چراکه نگاه کردن به پست و مدیریت نقش مهمی در جهت گیری شخص دارد.
از همین رو امام علی علیه السلام در نامه 5 نهج البلاغه به هنگام نصب أشعث بن قيس به عنوان عامل آذربايجان این چنین نوشته اند: «وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ؛ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ؛ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ؛ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ؛ وَ السَّلَام: حوزه فرمانرواييت طعمه تو نيست، بلكه امانتى است بر گردن تو، و از تو خواسته اند كه فرمانبردار كسى باشى كه فراتر از توست. تو را نرسد كه خود هر چه خواهى رعيت را فرمان دهى. يا خود را درگير كارى بزرگ كنى، مگر آنكه، دستورى به تو رسيده باشد. در دستان تو مالى است از اموال خداوند، عزّ و جلّ، و تو خزانه دار هستى تا آن را به من تسليم كنى. اميد است كه من براى تو بدترين واليان نباشم. و السلام»
در همین راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای در بیانیه گام دوم می فرمایند: «عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، تودهی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنهی حکومتها عارض شود، زلزلهی ویرانگر و ضربهزننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبنائیتر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّیتر و بنیانیتر از دیگر نظامها است. وسوسهی مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقهی زهد انقلابی و سادهزیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سهگانه حضور دائم داشته باشد و بهمعنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاههای حکومتی. البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشتهاند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همهی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطانِ حرص برحذر باشند و از لقمهی حرام بگریزند و از خداوند دراینباره کمک بخواهند و دستگاههای نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حسّاسیّت، از تشکیل نطفهی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیعالطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همهجانبهای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.»
*******
4-امانت دار بودن کارگزار
چهارمین خصوصیت کارگزار در حکومت علوی از منظر نهج البلاغه «امانت دار بودن» کارگزار در حکومت است، به این معنا کسی که در حکومت علوی در رأس مسئولیتی قرار می گیرد باید بپذیرد تمام امکاناتی که در زیر دست او قرارگرفته مال شخصی وی نیست که بخواهد با توجیه تأویلی در مصرف شخصی خودش بکار گیرد بلکه امانت در دست اوست خیانت به آن تحت هیچ عنوانی قابل گذشت نخواهد بود.
از همین امام علی علیه السلام در نامه 26 نهج البلاغه به یکی از کارگزاران حکومتی که مسئول جمع آوری صدقات و مالیات است می نویسند: «وَ إِنَّ لَكَ فِي هَذِهِ الصَّدَقَةِ نَصِيباً مَفْرُوضاً وَ حَقّاً مَعْلُوماً، شُرَكَاءَ أَهْلَ مَسْكَنَةٍ وَ ضُعَفَاءَ ذَوِي فَاقَةٍ، وَ إِنَّا مُوَفُّوكَ حَقَّكَ؛ فَوَفِّهِمْ حُقُوقَهُمْ وَ إِلَّا تَفْعَلْ فَإِنَّكَ مِنْ أَكْثَرِ النَّاسِ خُصُوماً يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ بُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اللَّهِ الْفُقَرَاءُ وَ الْمَسَاكِينُ وَ السَّائِلُونَ وَ الْمَدْفُوعُونَ وَ الْغَارِمُونَ وَ ابْنُ السَّبِيلِ؛ وَ مَنِ اسْتَهَانَ بِالْأَمَانَةِ وَ رَتَعَ فِي الْخِيَانَةِ وَ لَمْ يُنَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِينَهُ عَنْهَا، فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُّلَّ وَ الْخِزْيَ فِي الدُّنْيَا وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ أَذَلُّ وَ أَخْزَى؛ وَ إِنَّ أَعْظَمَ الْخِيَانَةِ خِيَانَةُ الْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ؛ وَ السَّلَامُ»:
1- و ترا در اين زكوة بهره ثابت و حقّى آشكارى است، و شريك و انبازهائى دارى از درويشان و ناتوانان نيازمند، و (همانطور كه) ما حقّ ترا تمام مى پردازيم تو (نيز) حقوق ايشان را تمام بپرداز، و اگر چنين نكنى (از حقوقشان بكاهى) در روز رستخيز تو از همه مردم بيشتر دشمن خواهى داشت.
2- و بدا بحال كسيكه دشمن او نزد خدا درويشان و تهى دستان و دريوزه گران و بينوايان رانده شده، و وام دارانى كه در غير معصيت وام گرفته اند و مسافرين و رهگذران درمانده دور از مال و خانه و اهل بيت باشند
3- و كسيكه امانت (دستور الهىّ) را خوار دارد، و در خيانت چرا كند (بى باك باشد) و خود و دينش را از آن پاك نسازد در دنيا رسوايى را بخود روا داشته و در آخرت خوارتر و رسواتر است،
4- و بزرگترين خيانت و نادرستى خيانت بامّت، و زشتترين دغل، دغل با پيشوايان است (و هر كه در حقوق بينوايان و مستمندان دست درازى كند هم بامّت خيانت كرد و هم بامام و پيشواى خود دغل نموده است) و درود بر آنكه شايسته درود است».

افزودن دیدگاه جدید