سید محمدصادق میرقیصری - رقیه ندیری

امام سجاد علیه السلام یک جرعه آفتاب

تاریخ انتشار:
جمعیت بسیاری از کوفه برای تماشا آمده بودند. امام سجاد ع) فرصت را غنیمت شمرد و در همان جا خطبه ای شیوا و غرا خواند و برای نخستین بار، مردم بی وفای کوفه را آماج سرزنش قرار داد.
امام سجاد علیه السلام

 کلهم نورٌ واحد
امامان معصوم ع)، مظهر کامل تمامی صفات نیک هستند، ولی برخی صفت ها در برخی از این امامان بزرگوار، بیشتر جلوه گر است و این به آن علت است که هر امامی در شرایط خاصی زندگی کرده است.
بی بصیرتی و بی وفایی مردم کوفه، صفت صبر را در امیرالمؤمنین علی ع) نمایان تر کرد و اختلاف و جنگ میان حکومت اموی و عباسی، باعث شد که امام صادق ع) حرکت علمی گسترده ای را به پیروی از پدر بزرگوارش آغاز کند.
خفقان جامعه پس از شهادت امام حسین ع) و ستم و جور یزید بن معاویه و جانشینان پس از وی موجب شد امام زین العابدین ع)، به ظاهر از صحنه سیاسی کنار رود و گوشه نشین شود. این امر موجب شدامام سجاد ع) با بینشی عمیق، در ادامه راه پدر بزرگوارش نهضتی جدید را آغاز کند و آن، انتقال مفاهیم اسلامی با دعا بود که به صحیفه سجادیه معروف شد.
چون امام سجاد ع) با دعا و نیایش راه پدران خود را ادامه داد، به زین العابدین ملقب شد. پیامبر اعظم ص) در حدیثی درباره امام زین العابدین ع) می فرماید: «در روز رستاخیز، آوازدهنده ای صدا می زند: کجاست زین العابدین «زیور عابدان»؟ و من فرزندم علی بن حسین بن علی بن ابی طالب را می بینم که صف ها را می شکافد [و پیش می رود]».1
 نقش امام سجاد ع) در ثمردهی عاشورا
بیماری امام سجاد ع) گرچه بسیار رنج آور بود، ولی گویی مصلحت بود تا آن حضرت در کربلا کشته نشود و با زنده ماندن ایشان، پیام خون شهیدان کربلا به گوش همگان برسد و نهضت امام حسین ع) به رهبری و نظارت آن حضرت، با بهترین روش، ادامه یابد و کامل شود.
دشمنان با بی رحمانه ترین روش، بازماندگان شهیدان کربلا، از بانوان و کودکان را به صورت اسیر، روانه کوفه، مقر حکومت عبیدالله بن زیاد کردند. آنها غُل بر گردن امام سجاد ع) انداختند تا آن حضرت را در مسیر راه شکنجه کنند. روایت است امام سجاد ع) را بر شتر بی جهاز سوار کردند و بر اثر فشار غُل و زنجیر، از رگ های گردن مبارکش خون جاری بود و با همین وضع آن حضرت را وارد کوفه کردند.
جمعیت بسیاری از کوفه برای تماشا آمده بودند. امام سجاد ع) فرصت را غنیمت شمرد و در همان جا خطبه ای شیوا و غرا خواند و برای نخستین بار، مردم بی وفای کوفه را آماج سرزنش قرار داد. آنگاه برخاست و پس از حمد و ثنا و درود بر پیامبر خدا ص) چنین فرمود: «ای مردم! هرکه مرا شناخت که شناخته است و هرکه مرا نشناخت، من خود را به او معرفی می کنم. من علی، فرزند حسین، فرزند علی بن ابی طالب هستم. من فرزند کسی هستم که حریم احترام او، گستاخانه هتک شد، اموالش را ربودند، ثروتش تاراج رفت و افراد خانواده اش اسیر شدند. من پسر کسی هستم که او را در کنار رود فرات سر بریدند؛ بی آنکه خونی از او طلب کار باشند یا قصاصی از او بخواهند. من فرزند کسی هستم که او را با شکنجه کشتند. همین فخر، او را بس که در راه خدا شهید شد.
ای مردم، شما را به خدا! آیا می دانید که شما برای پدرم نامه دعوت نوشتید و او را فریب دادید و با او بیعت کردید و پیمان بستید، سپس به جنگ او پرداختید؟!
هلاکت و مرگ بر شما! با این کرداری که به پیش فرستادید و رسوا باد رأی شما! شما با چه چشم و رویی به رسول خدا ص) می نگرید؟ آن هنگام که به شما بفرماید عترت مرا کشتید و از عترتم هتک حرمت کردید، پس شما از امت من نیستید».2
 پس از کربلا
امام سجاد ع)، پس از حادثه کربلا و بازگشت به مدینه، چند وظیفه مهم داشت و باید همه آنها را به خوبی انجام می داد. امامت، سرپرستی خاندان سالار شهیدان، به ثمر رساندن قیام عاشورا، خنثا کردن تبلیغات امویان درباره اسلام و اهل بیت ع) و معرفی الگوهای مناسب دینی و فرهنگی، از مهم ترین مسئولیت های امام زین العابدین ع) بود، ولی با نابسامانی ها در شهرهای مهم اسلامی وجود داشت، علویان قدرت خودنمایی نداشتند و با کمترین حرکت سرکوب می شدند.
در نخستین سال های پس از واقعه کربلا، به جز وظایف یاد شده، مهم ترین مسئولیت امام این بود که از حساسیت های بنی امیه نسبت به خویش بکاهد. امام سجاد ع) خوب می دانست تا هنگامی که در مدینه یا دیگر شهرهای اسلامی باشد، امویان، رفت وآمد و کوچک ترین رفتار و حرکات خود و اصحابش را کنترل می کنند و آنها را از ادامه رسالتشان بازمی دارند.
ازاین رو، تصمیم گرفت در بیابان های بیرون مدینه، سیاه چادری برپا کند و چند سالی را در آنجا زندگی کند. مهم ترین فایده این مهاجرت این بود که سرکرده خون خوار اموی، مسلم بن عقبه، در هجوم وحشیانه به مدینه، به امام زین العابدین ع) آسیبی نرساند؛ زیرا خطری از جانب امام احساس نمی کرد و ایشان را چهره ای سیاسی به شمار نمی آورد. امام سجاد ع) وقتی بدگمانی های حکومت را نسبت به خویش از بین برد، به مدینه بازگشت، درحالی که یک شهروند عادی به شمار می رفت و دیگر به زیر نظر گرفتن آن حضرت نیازی نبود. پس از این اقدام، امام راحت تر توانست به وظایف مهم خویش عمل کند و به اهداف عالی اش برسد.3

 

منبع: اشارات - دیماه سال 1387 ، شماره 128 - شهادت حضرت امام زین العابدین(ع)
---------------------------------------------
پی نوشت:
1. میزان الحکمه، ج 1، ص 301.
2. نک: همان، ص 389.
3. محمدرضا حسینی جلالی، جهاد امام سجاد ع)، ترجمه: موسی دانش، ص 67.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.