دلیل همراهی خانواده امام حسین(ع) در عزیمت به کربلا
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| دلیل همراهی خانواده امام حسین(ع) در عزیمت به کربلا
پرسش:
چرا امام حسین(علیهالسلام) همراه خانوادهاش، به کربلا عزیمت کردند؟ مثلا نوزادی که چندماه بیشتر از تولدش نمیگذرد، در آن واقعه چکاری از دستش بر میآید که امام حتی او را هم با خود برده است؟ آیا نمیشد نوزاد به اتفاق مادرش در مدینه بماند؟
پاسخ:
قبل از هرچیز، باید توجه داشت که امام، خانواده خود را با هدف جنگ به سمت کوفه نبرد تا سوال شود که چرا امام، خانوادهاش را به کربلا برد. لذا امام برای جنگ و مبارزه مسلحانه از مدینه خارج نشد و همراه بردن خانواده نیز اصلا برای به اسارت رفتن و ذلت آنان نبوده است. گرچه در نهایت به آن منتهی شد ولی هدف هرگز این مسائل نبوده است. بلکه امام باهدف دعوت کوفیان به احیای سنت جدبزرگوارش و برای مستقر شدن و زندگی کردن در شهر کوفه به آنجا عزیمت کردند. پس طبیعی است که همراه کردن خانواده، زن و فرزند یک امر کاملا طبیعی است.
از طرفی هم خود امام، به قصد سفر طولانی عازم آنجا شدند و به این زودی هم امکان رجوع به مدینه را نداشتند و از آنجایی که احتمال سوءقصد و تعرض از سوی دشمنان حضرت زیاد بود، لازم بود که خانوادهشان را با خود همراه کنند.
نکته بعدی اینکه خود امام میدانست كه یارانش از سوی سپاه یزید و عمربن سعد به شهادت میرسند و هیچكس هم از افراد بشر به این واقعه و هدف آن آگاه نمیشوند. لذا ثبت این واقعه نیازمند مروجینی دارد كه ندای حق و حقیقت را به گوش انسانهای عاقل برسانند و آن مروّجین، اهلبیت و زنان و بچههای حضرت بودند كه تکمیل کننده قیام خونین كربلا بودند.[1]
در نتیجه همانطور که بیان شد، هدف امام هیچ گاه این نبود كه خود، یاران، اصحاب و خانواده خود را به كشتن دهد؛ بلكه نظر حضرت، قیام برای توجّه دادن مردم به فساد بنیامیه بود و اینكه حكومت آنان اصلا بنای اسلامی نیست، بلکه آنان در صدد محو و از بین بردن اسلام به ویژه نام مبارک پیامبر هستند. در نتیجه امام كاملا آگاهانه و عالمانه اقدام به این كار نمود و به مردم دنیا ثابت كرد كه اینان حاضر نیستند کسی از بنیهاشم زنده بماند حتی طفل شیرخوار را هم هدف تیر خود خواهند كرد و با اهلبیت پیغمبر نوعی رفتار میكنند كه با امرای مشركین هم آنطور سخت رفتار نكردهاند و نظرشان جز نابودی اسلام و آثار نبوت و ریاست و حكومت چیزی دیگری نیست.[2]
مضاف براینکه رفتن خانواده حضرت به همراه امام، خواست شخصی آنان بوده و خودشان بر چنین مسافرت پر رنج و دردی راضی و بلکه خوشحال بودهاند. به عنوان مثال؛ "جون" غلام امام که ابوذر سابقا به حضرت هدیه داده بود، امام او را آزاد کرد تا برود و زنده بماند اما "جون" به جای اینکه از آزادی خود خوشحال شود به گریه افتاد و گفت: ... سوگند به خدا شما را رها نمیسازم تا خون سیاهم با خونهای شما در آمیزد.[3] وقتی غلام که همواره بدنبال آزادی است این چنین باشد، حساب بقیه به ویژه خانواده حضرت و عشق و علاقهشان به سید الشهدا بیشتر روشن میشود.
پینوشت:
[1]. حماسه حسینی، چاپ صدرا، ج 3، ص 340
[2]. بررسی تاریخ عاشورا، ص 31
[3]. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص452
دیدگاهها
عالی🥺🖤
عالی
افزودن دیدگاه جدید