آداب حاجتخواهی در صحیفه سجادیه

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۴۳، آداب حاجتخواهی در صحیفه سجادیه
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
حجتالاسلام والمسلمین محمدامین صادقی ارزگانی *
مقدمه
دعا و نیایش یک ضرورت و نیاز فطری است. انسان با دعا شایستگی گرفتن فیض حق تعالی را پیدا میکند؛ درست مثل کودک نوزاد که با گریه خود توجه مادرش را جلب و شیر دریافت میکند. دعا و نیایش وسیله مؤثری برای خودسازی و راهکار پیوند نزدیک میان انسان و خداست. براساس آوردههای وحیانی محبوبترین کارها برای خدای تعالی در روی زمین، دعاست. از سوی دیگر، ما انسانها و همه هستی نیازمند خداوند، بلکه عین فقر و نیاز به او هستیم. ما آفریده اوییم و باید نیازهای خود را به پیشگاه آفریدگار خود عرضه نماییم. دعا گفتگوی دلبرانه عاشق با معشوق و عریضه نیازمندانه در پیشگاه حضرت بینیاز است. در این مقوله در صحیفه سجادیه نکتههای آموزنده آمده که سرمشق نیایش و درس حاجتخواهی برای حاجتمندان است. در این نوشتار به فرازهایی از صحیفه سجادیه اشاره میشود:
1. نیایش نیازمندانه
صحیفه سجادیه یک نیایشنامه نیازمندانه است. در نیایشهای نیازمندانه، حمد و ستایش خدای حاجتدهنده بسیار مورد توجه نیایشگر است. از این روست که نخستین دعای صحیفه سجادیه با حمد و ستایش آغاز شده و در سراسر این نیایش نورانی حمد و ستایش خداوند موج میزند. درخواست حاجت در صحیفه سجادیه چنین آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَیهِ، فَکیفَ نُطِیقُ حَمْدَه؟ ام مَتَی نُؤَدِّی شُکرَهُ؟ لَا، مَتَی؛ سپاس خداوندی را که جز به خود، درِ نیاز را به روی ما فرو بست. چگونه از عهده حمد او برآییم؟ کی سپاسش میتوانیم گفت؟ هرگز نمیتوانیم».
این فراز از دعا در خصوص مسئله عرض نیاز در محضر بینیاز، بازتاب حمد و ستایش به عنوان پیش نیایش نیازمندانه است که در صحیفه سجادیه مورد توجه ویژه قرار گرفته است؛ برای مثال در دعای روز عرفه چنین آمده است:
لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یَدُومُ بِدَوَامِكَ وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً خَالِداً بِنِعْمَتِكَ، وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یُوٰازِی صُنْعَكَ وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یَزِیدُ عَلَی رِضَاكَ، وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً مَعَ حَمْدِ كُلِّ حَامِدٍ؛ سپاس تو را، سپاسی که به دوامت دائم ماند، و تو را سپاس، سپاسی که به نعمتت همیشه بپاید، و تو را سپاس، سپاسی که با احسانت برابری کند، و تو را سپاس، سپاسی که بر خشنودیت بیفزاید، و سپاس تو را، سپاسی که با سپاس هر سپاسگزاری توأم باشد.
امام پس از ستایش نیازمندانه فرموده است: «حَمْداً یُوجِبُ بِكَرَمِكَ الْمَزِیدَ بِوُفُورِهِ، وَ تَصِلُهُ بِمَزِیدٍ بَعْدَ مَزِیدٍ طَوْلًا مِنْكَ؛ سپاسی که به کرمت باعث افزونی نعمت و وفور آن گردد، و از باب احسان پس ازهر فزونی آن را به فزونی دیگر برسانی». پس نخستین ادب حاجت خواستن در صحیفه سجادیه این است که نیازمند، عرض نیاز خود را با حمد و ستایش آغاز کند.
2. حاجتخواهی امیدوارانه
یکی از آداب حاجت خواستن از خداوند امید به اجابت دعا ویقین به برآورده شدن حاجت است. خداوند متعال در قرآن میفرماید: «إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ؛ هرگاه بندگان من از تو پرسند، من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم». در صحیفه سجادیه درباره نیایش امیدوارانه بهعنوان راهکار گرفتن حاجت از خداوند، نکتههای درسآموز بسیار آمده که از آن جمله است: «وَ یا مَنْ لَا یُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِینَ؛ اى کسی که امید امیدواران از او نمیگذرد (و برتر از او کسى نیست که به او امیدوارى باشد)».
در فرازی دیگر آمده است:
اللَّهُمَّ فَکَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ، وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ، وَ حَثَثْتَ عَلَی الدُّعَاءِ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی، وَ لَا تَرْجِعْنِی مَرْجِعَ الْخَیبَةِ مِنْ رَحْمَتِک؛ بار الها! همانگونه که به توبه و بازگشت فرمان دادی و پذیرش آن را ضمانت فرمودی، و بر دعا ترغیب نمودی و نسبت به آن وعده اجابت دادی، پس بر محمد و آلش درود فرست، و توبهام را قبول کن، و از رحمتت ناامید و مأیوسم باز مگردان.
در مثنوی داستان جالبی بیان شده است: کسی پیوسته از خدا طلب حاجت میکرد، شبی شیطان بر او ظاهرشد و گفت: چرا خود را خسته میکنی؟ لبیک نخواهی شنید. او از دعا دلسرد شد و ناامیدانه به خواب رفت. در خواب از او پرسیده شد: چرا از دعا و طلب حاجت دلسرد شدی؟ او گفت: شاید مردود درگاه خدا باشم، لذا لبیک او را دریافت نمیکنم. در آن حال به او گفته شد:
گفت آن الله تو لـبیک ماستوآن نیاز و درد و سوزت پیک ماستحیلهها و چارهجـوییهـای توجـذب ما بود و گـــشاد این پای توترس و عشق تو کمند لطف ماستزیر هر یا رب تو لــبیکهاست3. نقطه امید
انسان نه تنها نیازمند و محتاج، بلکه عین نیاز و نیازمندی است. از این رو حوایج گوناگونِ کوچک و بزرگ دارد که در آغاز و انجامش نیازمند به حق تعالی است.
در اول دعای سیزدهم صحیفه درباره تنها نقطه امید بودن خداوند در دعا و حاجتخواهی آمده است: «اللَّهُمَّ یا مُنْتَهَی مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ وَ یا مَنْ عِنْدَهُ نَیلُ الطَّلِبَاتِ؛ خدایا ای آخرین مقصد آرزوها، و ای کسی که درگاه او جای دست یافتن به خواستههاست». معنای دعای حضرت میتواند این باشد که وقتی همه درها به روی انسان نیازمند بسته شد، آخرین نقطه امید او که هیچگاه درش به روی بنده او بسته نخواهد شد، درگاه خداوند متعال است. در هر صورت فراز یاد شده بلند و درسآموز است و به انسان نیایشگر میآموزد که در هنگامه عرض حاجت از کجا شروع و چگونه عرض نیاز کند؟ انسان در نیازهای ابتدایی، متوسط و نهایی خود تنها یک نقط امید یا امید نهایی دارد و او خداوند است و اگر احیاناً بهواسطه عوامل و وسایط کامروا و نیاز او بر آورده یا ناملایمات و رنج و ناخوشی از او برطرف میشود، در واقع آن واسطه، مجرای فیض الهی بوده و نه مبدأ فیض یا واسطه دفع و رفع ناخوشی بوده است. این همان نکتهای است که قرآن کریم فرموده است: «وَ ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ و هر نعمتی که دارید از جانب خداوند است». بدین ترتیب فراز یاد شده دعای صحیفه پیام خاص خود را دارد و درس حاجتخواهی از خداوند است.
4. نیایش فقیرانه
در صحیفه سجادیه درباره دعا و نیایش فقیران به نکتههای زیبا اشاره شده؛ از جمله آمده است: «تَمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِک وَ أَنْتَ أَهْلُ الْغِنَی عَنْهُمْ وَ نَسَبْتَهُمْ إِلَی الْفَقْرِ وَ هُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَیک؛ تو وجود خود را به بینیازی از همه خلق ستودهای و تو به بینیازی از ایشان شایستهای و ایشان را به نیازمندی و فقر نسبت دادهای و ایشان سزاوار چنین نسبتاند». در این فراز به بنیادیترین مسئله معرفتی و اساسیترین راهکارحاجت خواهی اشاره شده و آن این که به ما آموخته است باید فقیرانه از خدا طلب کنیم. وقتی در قرآن داستان حضرت موسی( را میخوانیم متوجه میشویم که حضرت موسی( به نزدیکی منطقهای رفت که در آن آب وجود داشت و متوجه دختران شعیب شد که گوشهای ایستادهاند و جلو نمیآیند. حضرت موسی( گوسفندان دختران شعیب را آب داد که قرآن در آیه 24 قصص این موضوع را بیان میکند که پس از آب دادن به گوسفندان، رفت و زیر سایهای نشست. حضرت موسی( به خداوند فرمود: «رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ؛پروردگارا مرا به هر چیزی که خیر است برسان». که در این آیه به نکتههایی اشاره شده که برای زندگی امروز جوانها بسیارآموزنده است:
اول آنکه باید از خدا زیاد خواست، زیرا قدرت خداوند و کرمش نامحدود است و نباید از خداوند درخواستهای کم داشت. همچنین با توجه به دعای حضرت موسی( انسان باید از خداوند خیرش را بخواهد. حضرت موسی( زمانی این دعا را به درگاه خداوند کرد که قبل از آن به دختران شعیب احسان و نیکی کرده بود و این برای ما درسی است که وقتی دعایی داریم قبل از آن احسان کنیم.
در ادامه ماجرا میخوانیم که آن حضرت هم دارای شغل و امنیت میشود و هم ازدواج میکند.
امروزه ممکن است برخی افراد مشکلات حضرت موسی( را داشته باشند؛ یعنی هم نیاز به ازدواج، هم شغل و هم امنیت داشته باشند. این افراد باید از قرآن بیاموزند و برای برآورده شدن حاجات و دعاهایشان مثل آن حضرت احسان کنند.
5. تنها امیدگاه نیازمندان
در نیایش حاجتطلبانه باید به سراغ سرچشمه فیض رفت. در صحیفه سجادیه چنین آمده است: «فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِک، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِک فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِی مَظَانِّهَا، وَ أَتَی طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا؛ از این جهت هر کس رفع نیاز خود را از جانب تو بخواهد و برگرداندن فقر را ازخویشتن به وسیله تو طلب کند. به راستی که حاجتش را درجایگاه اصلی خود خواسته و به دنبال مطلبش از راه صحیح رفته است». در این فراز از دعای حضرت در واقع آدرس مظان و امیدگاه حاجت نشان داده شده است. تنها امیدگاه نیازمندان خداست. او از شنیدن دعا و نیایش و طلب حاجت بندگان هرگز خسته نمیشود و ملال نمیگیرد؛ آنجا که عرضه میدارد:
وَ یا مَنْ یُرْغَبُ إِلَیهِ وَ لَا یُرْغَبُ عَنْهُ وَ یا مَنْ لَا تُفْنِی خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ وَ یا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِکمَتَهُ الْوَسَائِلُ وَ یا مَنْ لَا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجِینَ وَ یا مَنْ لَا یُعَنِّیهِ دُعَاءُ الدَّاعِینَ؛ و ای آنکه به تو رو کنند و از تو روی برنتابند. ای که درخواستها گنجهایت را فانی نمیکند و ای که هیچ دستاویزی حکمت تو را تغییر نمیدهد و ای کسی که رشته نیاز نیازمندان از تو قطع نمیگردد و ای که دعای دعاخوانان تو را خسته نمیکند.
پس بدین ترتیب یکی از روشهای حاجتخواهی این است که حاجت و عرض نیازها باید به پیشگاه خداوند عرضه شود که او تنها مظان و امیدگاه حاجتروایی است و خود نیز وعده اجابت فراگیر داده است. در نتیجه بر اساس سیره نیایشی حضرت سجاد( در صحیفه و جاهای دیگر خداوند تنها امیدگاه برآورده شدن حاجات است و نیازمندان باید به درگاه او روی آورند که به هیچ نقطه دیگری غیر او امیدی نیست.
6. حاجتخواهی موحدانه
یکی از آداب دعا و نیایش نیازمندانه این است که انسان موحدانه حاجت بخواهد. در صحیفه سجادیه به نکتههای درسآموز اشاره شده است؛ آنجا که عرض میکند:
وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَک فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَاسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِک فَوْتَ الْإِحْسَانِ؛ و هر که در نیاز خود به یکی از آفریدگان تو رو کند، یا او را به جای تو وسیله برآمدن حاجت قرار دهد، بیشک خود را در معرض نومیدی آورده و از جانب تو سزاوار محرومیت از احسان گشته است.
اما دلیل این قضیه در فراز دیگر بیان شده که فرمود:
سُبْحَانَ رَبِّی کَیْفَ یَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَ أَنَّی یَرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلَی مُعْدِمٍ فَقَصَدْتُکَ، یا إِلَهِی، بِالرَّغْبَةِ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَیکَ رَجَائِی بِالثِّقَةِ بِک؛ پاک و منزه است پروردگارم، چگونه نیازمندی از نیازمندی طلب نیاز کند؟ و چگونه تهی دستی از تهی دستی دیگر گدایی کند؟ پس ای خدای من از سر شوق و رغبت آهنگ تو کردم و از باب اطمینان امید خویش به تو بستم.
بنابراین از نظر صحیفه سجادیه غیر از خدای بینیاز، هیچ کسی شایسته آن نیست که از او حاجت خواسته شود، چون غیر از او همه محتاج و فقیر و عین فقر هستند.
7. حاجتخواهی متوسلانه
یکی از روشهای حاجتخواهی توسل است. این روش یک نقشه راه برای نیل به هدف است و نه تنها با توحید منافاتی ندارد، بلکه جلوه حاجتخواهی موحدانه است. در صحیفه سجادیه توسل به محمد و آل محمد( موج میزند و در هر فراز از این نیایشنامه نورانی، از صلوات بر پیامبر( و اهل بیت( او به عنوان مقدمه خواستههای معنوی استفاده شده و در خود دعای سیزدهم که مخصوص طلب حاجت از خداوند است چندین بار به توسل اشاره شده که از آن جمله است:
وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً دَائِمَةً نَامِیةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَی لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِک عَوْناً لِی وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِی، إِنَّک وَاسِعٌ کرِیمٌ؛ وبرمحمد و آلش درود فرست؛ درودی دائمی و فزاینده که انقطاع نپذیرد و زمان آن را پایانی نباشد و این درود را برای من مددکار قرار ده و سبب برآمدن حاجتم گردان؛ همانا که تو کارگشای کریمی».
پس حاجتخواهی متوسلانه نه تنها با توحید منافاتی ندارد، بلکه راهکار توحیدی برای جلب عنایت الهی و دریافت فیض متعالی اوست. حضرت میگوید:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کمَا هَدَیتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَیک؛ بار الها! بر محمد و آلش درود فرست؛ همچنان که به وسیله او ما را هدایت فرمودی، و برمحمد و آلش درود فرست؛ همچنان که به سبب او ما را رهایی کرامت کردی، و برمحمد و آلش درود فرست، چنان درودی که در قیامت و در روز نیاز به تو از ما شفاعت کند.
بنابراین یکی از درسهای صحیفه سجادیه در باب حاجتخواهی از خداوند این است که حاجتمند باید متوسلانه به درگاه حق تعالی عرض نیاز کند. در این باره سعدی چه زیبا گفته است:
خدایا به حـق بنی فاطمهکه بر قول ایـمان کنم خاتمهاگر دعوتم رد کنی ور قبولمن و دست و دامان آل رسول8. حاجتخواهی مجدانه
اصرار و جدیت در طلب حاجت از خداوند نقش مهمی در برآورده شدن حاجت دارد. پیامبر اسلام( فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً طَلَبَ إِلَى اللَّهِ حَاجَةً فَأَلَحَّ فِي الدُّعَاءِ؛ خداوند بندهای را که از او طلب و حاجتی دارد و برآن پافشاری میکند، مورد رحمت خویش قرار میدهد». این نکته در صحیفه سجادیه نیزمورد توجه قرارگرفته است؛آنجا که عرضه میدارد:
اللَّهُمَّ وَ لِی إِلَیک حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِی، وَتَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِیلِی، وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی رَفْعَهَا إِلَی مَنْ یَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَیک، وَ لَا یَسْتَغْنِی فِی طَلِبَاتِهِ عَنْک، وَ هِی زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِینَ، وَعَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ؛ خداوندا! به درگاهت حاجتی آوردهام که قدرت دستیابی به آن را ندارم و رشته چاره جوییام درمقابل آن گسسته و نفس من در نظرم چنین آراسته که آن نیاز را به کسی اظهار کنم که او خود نیازهایش را به درگاه تو میآورد و در خواستههایش از تو بینیاز نیست و این لغزشی است از لغزشهای اشتباهکاران و درافتادنی است از درافتادنهای گناهکاران.
پس حاجت خواهی مجدانه برای رسیدن به حاجت مهم است. نقل شده که مرد نابینایى خدمت پیامبر اکرم( آمد و گفت: اى رسول خدا! از خدایت بخواه که مرا شفا داده و چشمانم را به من بازگرداند. پیامبر فرمود: اگر خواستی دعا میکنم و اگر خواستی صبر کن. این صبر برایت بهتر است! و شاید مصلحت تو در همین حالت باشد. ولى پیرمرد بر خواستهاش اصرار کرد. پیامبر( به او دستور داد تا وضوی کاملی گرفته و بعد ازخواندن دو رکعت نماز، دعا کرد. راوى این داستان میگوید: ما در همان مجلس نشسته بودیم و سخن میگفتیم، مدّتى گذشت، دیدیم مرد نابینا وارد مجلس شد، درحالى که هیچ آثاری از نابینایى در او نبود و چشم او روشن بود. حافظ چه زیبا سروده است:
دست از طلب ندارم تا کام من برآیدیا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید9. حاجتخواهی خاضعانه
نزدیکترین حالات بنده به خداوند متعال در سجده است، چون انسان هر اندازه در پیشگاه ربوبی خاکیتر و به خاک نزدیک گردد، معرفت او به خداوند بیشتر میشود لذا نمازگزار در حال رکوع پرورد گارش را به اسم «العظیم» و در حال سجده به اسم «الاعلی» میخواند. در دعای عرفه صحیفه سخنی حکیمانه دارد: «وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّينَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّينَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا؛ اى خداوند! من کمترینِ کمترانم و خوارترین خوارترانم، همانند ذرهاى یا حتى کمتر از آن». بنابراین خضوع بهترین حالت برای دریافت فیض الهی است و سجده کاملترین نمایش خضوع بنده در پیشگاه ربوبی است؛ چون بالاترین و شریفترین عضو بدن انسان که پیشانی اوست، روی خاک گذاشته میشود که پستترین موجود است، و با پروردگارخویش نجوا میکند؛ از این روست که دعا و حاجت خواستن از خدا در این حال زودتر مستجاب میشود. بر همین اساس دردعای سیزدهم صحیفه دردعای سجده آمده است: «وَ مِنْ حَاجَتِی یا رَبِّ کذَا وَ کذَا فَضْلُک آنَسَنِی، وَ إِحْسَانُک دَلَّنِی، فَأَسْأَلُکَ بِکَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُک عَلَیهِمْ، أَن لَا تَرُدَّنِی خَائِباً؛ وحاجتم، پروردگارا! چنین و چنان است. فضلت به من آرامش میدهد و احسانت راهم مینماید. پس از تو، به ذات مقدست و به محمد و آلش( درخواست میکنم که مرا از این درگاه ناامید مگردانی».
فهرست منابع
قران کریم
صحیفه سجادیه، تهران: نشر فیض الاسلام، 1376ش.
بلخی، مولوی جلال الدین، مثنوی معنوی، تهران: نشر هرمس، 1385ش.
حافظ شیرازی، دیوان حافظ، تهران: نشر هنرپارینه، 1387ش.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: نشر دار الکتب الاسلامیه، 1385ش.
ذهبی، محمد، تاریخ اسلام، بیروت: نشر دار التراث العربی، 1411ق.
سعدی، کلیات سعدی، تهران: نشر دوستان، 1387ق.
افزودن دیدگاه جدید