اخلاق و تربیت

207 محتوا

«قلب» در فيزيولوژى و نيز در عرف عام معناى روشنى دارد و در فارسى به «دل» تعبير مي شود و در ساير زبانها نيز مرادفات اين واژه به همين عضو نامبرده اطلاق مي شود.

در يونان باستان و در غرب امروز، نظامهاى اخلاقى متعددى پي ريزى شده و به وسيله پايه گذاران آنها، معرفى گرديده است.

مك اينتاير در اين فصل به آراء ارسطو درباره فضايل مى پردازد. از آنجا كه مصنّف ديد تاريخ نگرى دارد، پرداختن به چنين كارى را به شيوه خود، غير ارسطويى مى داند.

نوشتار حاضر، بررسى اجمالى مجموعه فعالیتها و مطالعاتى است که در شاخه هاى مختلف معرفت، راجع به انسان و شناخت ابعاد وجودى او صورت پذیرفته است.

مطالعه در آيات قرآن، به روشني مي‏نماياند كه هدف و رسالت قرآن، تعالي بخشيدن به انسان است و شكوهمندترين ترسيمي كه از حيات طيبه انسان دارد، جايگاهي است كه سراسر امنيت و سلامت است.

درياي بيكران هستي، در ژرفاي خود گوهراني را پرورش داده كه گوهر شب چراغ شدند و در تاريكزار زندگي انسانها، مشعلدار و روشنايي آفرين گرديدند.

الگوى مصرف در دین اسلام، تحت عنوان کلمه قناعت مطرح شده است. قناعت نیز به کم اکتفا کردن و رضایت از امور گذرانده دنیوى است. قناعتى که انسان قانع، به آن متصف شده، عبارت است از رضایت از همان نعمت‌هایی که در زندگى براى او میسر است.

اخلاق به مجموعه اى از اصول و رفتار آدمى اطلاق مى شود كه ريشه در حالتهاى روحى و معنوى دارد. اين اصول آميزه اى از احساسها و نيتهاى نيك است كه در رفتار فردى و اجتماعى انسان تجلى و نمود پيدا مى كند.

اخلاق پژوهان كه در حوزه بحثهاى اخلاقى,فلسفه اخلاق,رفتارشناسى انسان و ريشه هاى آن ژرفكاوى و ژرف انديشى كرده اند,از مقوله اى بعنوان(خود) با گونه هايى مانند:(خودشناسى),(خوديابى)(خود عزتّمند) ويا(خود زيانى),(خودفراموشى) و مبارزه با(خود)(جهاد نفس) سخن گفته اند

در اين مقاله، ابتدا به تحليل سرشت مفاهيم اخلاقى مى پردازيم كه ركن كليدى و اساسى زبان اخلاق را تشكيل مى دهند. سپس درباره منشا انتزاع و عينيت اين مفاهيم و پس از آن در مورد انواع جملات اخلاقى و سرشت و كاركردهاى هريك به بحث مى نشينيم.