ره توشه

نقش ماهواره در بحران هویت جوانان

تاریخ انتشار:
شکل‌گیری هویت در نوجوانی، با مفهوم جستجوی قالب‌ها برای دستیابی به معنای خود و زندگی گره خورده است. هویت در نسل‌های گذشته بر اساس الگوبرداری از منابع هویت‌ساز سنتی شکل می‌گرفت و افراد، بحران‌های کمی را تجربه می‌کردند؛...

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| شکل‌گیری هویت در نوجوانی، با مفهوم جستجوی قالب‌ها برای دستیابی به معنای خود و زندگی گره خورده است.[1] هویت در نسل‌های گذشته بر اساس الگوبرداری از منابع هویت‌ساز سنتی شکل می‌گرفت و افراد، بحران‌های کمی را تجربه می‌کردند؛ «اما امروزه جهانی‌شدن به‌عنوان فرآیندی پویا، با نفوذ به مرزهای فرهنگی منجر به هجوم ایدئولوژی و ارزش‌های غربی در سراسر جهان شده است تا با گسترش همگون‌سازی فرهنگی، آسیب‌های جبران‌ناشدنی بر فرهنگ‌ها وارد ‌کند».[2]
از موضوعات مهم منجر به نگرانی جامعه و بسیاری از خانواده‌ها، دسترسی آسان به تولیدات ماهواره‌ای کشورهای مختلف از طریق اینترنت است؛ از این‌رو برخی نوجوانان به ‌سبب انفعال در برابر القائات ماهواره، دچار تزلزل و بحران هویت شده‌اند.
بنابراین طرح پژوهش‌های روشن‌گرانه درباره چگونگی عملکرد ماهواره برای ایجاد بحران در هویت دینی، فردی و اجتماعی نوجوانان جزء ضروری‌ترین مباحث است.
1. امپریالیسم[3] رسانه‌ای
دیدگاه «امپریالیسم فرهنگی»[4] یا «امپرياليسم رسانه‌ای» نشان‌دهندۀ نوعی نفوذ اجتماعی است كه به وسیلۀ آن كشوری اساس تصورها، ارزش‌ها، دانسته‌ها و هنجارها و همچنين روش زندگی خود را به كشورهای ديگر تحميل می‌كند.[5] شیلر «کارکرد امپریالیسم را دست‌کاری در مغزها می‌داند»[6] که در آن ماهواره در جایگاه ابزار امپراتوری فرهنگی با ترویج و تبلیغ ارزش‌های غربی می‌کوشد ارزش‌ها و هنجارهای ملی جوامع را تخریب کرده و با کاستن از احساس تعهد افراد نسبت به مؤلفه‌های هویتی، آنها را با بحران (خودباختگی) روبرو کند تا با استیلای تمدن غرب در کشورها به اهداف سیاسی و اقتصادی امپریالیسم جامه عمل بپوشاند.
2. نقش ماهواره در بحران هویت
الف) هویت دینی[7]
هویت دینی نشان‌دهندۀ احساس تعهد به دین و جامعۀ دینی است که از مهم‌ترین دست‌آوردهای آن پاسخ‌دادن به پرسش‌های بنیادی، جهت‌بخشیدن به زندگی، وحدت اعتقادی و معنابخشیدن به جهان است.[8]
«با توجه به آمارها تلویزیون جزء رسانه‌هایی است که بیشترین سهم را در اوقات فراغت افراد دارد ... بر اساس تحقیقات، عناصر رسانه‌های جمعی مانند ماهواره، فیلم و ... بر هویت دینی تأثیر منفی می‌گذارند»؛[9] بی‌تردید دین برنامۀ کامل زندگی انسان بوده و هویت دینی نقش مؤثری در جهت‌دهی به دیگر گونه‌های هویت دارد و این ماهواره است که با استفاده از فنون‌ مختلف رسانه‌ای از جمله مهارزدایی، اقناع و کاشت، تخریب هویت دینی نوجوان را مدنظر قرار می‌دهد تا با ایجاد ‌تردید در مؤلفه‌های آن بتواند فرآیند دستیابی به تعهد (کسب هویت) را به چالش بکشاند. در ادامه شیوۀ تأثیرگذاری ماهواره بر «مؤلفه‌های هویت دینی»[10] تبیین می‌شود.
1. مؤلفة اعتقادی
با توجه به اهمیت اعتقادات در شکل‌گیری شخصیت، هویت و کنش‌های فرد، شبکه‌های ماهواره‌ای به‌ویژه معاند فارسی‌زبان، با طرح پرسش‌های شبهه‌زا دربارۀ اصول اعتقادی اسلام، در پی شک‌افکنی و تضعیف بنیان‌های اعتقادی نوجوانان هستند. «این شبهات بسته به دين و مذهب و گرايش هر شبكه متفاوت بوده و در رابطه با اسلام، آیات و حقایق قرآن، پيامبراسلام، غدير و جانشينی، امامت و مقام ائمۀ اطهار، زيارت، عزاداری، شفاعت، واقعۀ عاشورا، شهادت حضرت زهرا و مهدويت مطرح شده است».[11]
شبکه‌های ماهواره‌ای افزون بر ایجاد تشکیک، پوچ و خرافه جلوه‌دادن باورهای اسلامی، مذاهب نوظهور و فرقه‌های شیطان‌پرستی را در جایگاه رهیافتی برای سعادت معرفی می‌کنند و برای آشنایی و آمادگی ذهن نوجوان برای پذیرش این فِرَقِ ضاله، به تبلیغ نمادهای آن بر روی گردن‌آویز، طرح لباس، معماری خانه یا انتقال عقاید، آیین‌ها[12] و مناسک می‌پردازند. همچنین در بسیاری از سریال‌ها برای سست‌کردن اعتقادات نوجوان با بهره از توجیه‌های محتوایی، به تخریب باورها و ساخت عقاید متضاد با آموزه‌های اسلام در ذهن مخاطب می‌پردازند.
2. مؤلفة ایمانی
ايمان یعنی شدت تعلق، عمق دلبستگی و ميزان اعتماد و اتكا به محتوای نظری يک آيين[13] که دربرگیرندۀ دو وجه تجربه[14] و علقۀ دینی است.
شبکه‌های ماهواره‌ای برای ایجاد تزلزل در دلبستگی، کاهش حس اعتماد و تعلق خاطر به دین اسلام، احساسات درونی نوجوان را در معرض حمله قرار می‌دهند. آنها با استفاده از تحلیل‌های به ظاهر منطق‌محور و مجاب‌کننده در میزگردها، زیر متن داستانی فیلم‌ها و دیالوگ‌های خاص به پوشالی و بی‌ثمر جلوه‌دادن مفهوم توکل، توسل، انتظار، دعا، نذر، زیر سؤال‌بردن ارزش‌های جهاد و شهادت و تبیین نیل به خوشبختی با رعایت ایدئولوژی ماتریالیستی (ماده‌گرا) می‌پردازند.
در بسیاری از سریال‌ها نیز با خشن، خبیث و جنایتکار نشان‌دادن مسلمانان، در پی ابهام‌افکنی در احساس افتخار، علاقه و رضایت نوجوان نسبت به اسلام هستند.
3. مؤلفة شرعی
منظور از این مؤلفه، تقيد به واجبات شرعی و اجتناب از تحريم‌های شرعی است. شبکه‌های ماهواره‌ای برای تضعیف تعهدات نوجوانان نسبت به احکام و ایجاد تردید در علت رعایت آنها، از فنون رسانه‌ای متفاوتی از جمله کاشت مفاهیم مخالف با رعایت وجوب شرعی و مهارزدایی از تحریم‌های شرعی استفاده می‌کنند تا بتوانند به‌گونه‌ای که مخاطب متوجه مقصودشان نشود، گریز از شرعیات را توجیه نمایند. «به‌عنوان مصداق جهت ترویج مشروب، بارها با نمایش، نخست برای حساسیت‌زدایی می‌کوشند؛ سپس با نمایش کاربرد در آشپزی، بهبود بیماری‌های روانی و جسمی و نیز رقابت در کادو‌دادن برندهای مختلف، مصرف آن را توجیه می‌کنند تا زمینۀ عدم بازدارندگی را در فرد فراهم‌ کنند. جهت کاشت مصرف مشروب نیز در سبک زندگی نوجوانان ـ در سریال «خاطرات تلخ» ـ با قبح‌شکنی مصرف در مقابل والدين و آموزش روش‌های متنوع مصرف، هر دو طرف را برای پذيرش آن مجاب کنند».[15]
همچنین «جهت ترويج کسب درآمد‌های نامشروع، درآمدهای ناشی از ربا، قاچاق كالا، مواد مخدر، قمار و حتی دزدی را در بسياری از اين سريال‌ها موجه جلوه می‌دهند».[16]
4. مؤلفة عبادی
اعمال و رفتار فرد دين‏دار در زندگی خود به دليل دين‏داربودن در اين بخش مي‏گنجد که عبادات فردی، جمعی یا آيين‏های مذهبی (مراسم جشن و عزای اهل‌بيت، نماز جماعت، مناسک حج و ...) را دربر مي‏گيرد.[17]
در سریال‌های ماهواره‌ای تلاش می‌شود شيوه‌ای تلفيقی يا «التقاطی»، برای سبک زندگی اسلامی معرفی شود. اين سبک زندگی دربرگیرندۀ ويژگی‌هايی همچون برخورداری حداقلی از ظواهر دينی مانند نماز و رويكرد افراطی در مناسک شادی منسوب به دين (مانند عيد فطر) است.[18] از سوی دیگر در بسیاری از برنامه‌ها، سریال‌ها و ... برای اهداف سکولاریسم، تنها به قائل‌شدن جنبۀ فردی و اخلاقی بر دین تأکید می‌شود تا حضور در مراسم مذهبی و عبادات جمعی نفی شود.
5. مؤلفة اخلاقی
پيامبر اسلام می‌فرمایند: «همانا من مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را کامل کنم».[19] بنابراین یکی از مسائل اصلی اسلام، رعایت اخلاقیات یعنی عمل به خوی نیک و دوری از اعمال ناپسند است؛ از این‌رو شبکه‌های ماهواره‌ای برای بی‌اعتبارکردن ارزش‌های اخلاقی در تلاش هستند تا تشخیص فردی نوجوان از خوب و بد را دچار تزلزل نمایند؛ بدین‌گونه که در بسیاری از سریال‌ها برای اقناع مخاطب و عادی‌سازی اعمال زشتی چون دروغ‌گویی، خیانت و ...، از دیالوگ‌هایی ـ مانند «دروغ‌گفتن یک امر كاملا طبيعيه»![20] ـ و بازخوردهای حمایت‌گرانۀ دیگر بازیگران در دفاع از کنش قبیح شخصیت استفاده می‌گردد تا به مخاطب القا شود هرگونه اقدامی برای دستیابی به امیال ناپسند روا است.
6. مؤلفة پی‌آمدی
این بعد دربرگیرندۀ‌ اعمالی است که از عقايد، احساسات و اعمال مذهبی ريشه می‌گيرد و از ثمرات و نتايج ايمان در زندگی و کنش‌های بشر است.[21] برخی از نشانه‌های این بعد عبارتند از: بهره‌مندی از معلومات دينی، ابراز هويت دينی، ظاهر دينی (عمل به دستورات دینی دربارۀ حجاب، وضع لباس و ...)، معاشرت دينی (رعایت احكام مربوط به شروط، ازدواج و ...).[22]
با توجه به یادگیری رفتار آدمی از راه مشاهدۀ رفتار دیگران، شبکه‌های ماهواره‌ای سعی می‌کنند با الگودهی به مخاطبان، رفتار دینی آنها را تغییر دهند و بدین منظور از راهبردهای بسیاری بهره می‌گیرند که در ادامه خلاصه‌وار به برخی از آنها اشاره می‌شود.
اول: با تحریف دین، متحجر جلوه‌دادن افراد دین‌دار، بی‌اهمیتی کسب اطلاعات دربارۀ دین و مشغول‌کردن نوجوان به مشاهدۀ برنامه‌های سرگرم‌کننده و تفریحی، مانع ابراز هویت دینی نوجوان در اجتماعات می‌شوند.
دوم: شبکه‌های ماهواره‌ای برای ارزش‌زدایی و نادیده‌انگاری هنجارهای مذهبی نوجوان ـ به‌ویژه در زمینه پوشش ـ با برنامه‌سازی‌های بسیار در قالب تحلیل، مسابقه، میزگرد، طنز و خبر، با شبهه‌افکنی در اصل پوشش، تخریب، تحقیر و تمسخر شخصیتی افراد باحجاب و ترسیم مانعیت پوشش در پیشرفت، می‌کوشند با تضعیف جایگاه حجاب در نگرش مخاطب، هنجار عملی وی را تغییر دهند.
سوم: برای تغییر هنجار ذهنی و مذهبی نوجوان به نمایش، عادی‌سازی و تکرار ضدهنجارهای غربی می‌پردازند. برای مصداق با طبیعی نشان‌دادن هوس‌خواهی، فرازناشویی، روابط مثلثی، همجنس‌گرایی، ازدواج با حیوانات و... در پی تغییر نگرش نوجوانان به مسئلۀ ازدواج هستند.
همان‌گونه که تبیین شد ماهواره با ترویج ایدئولوژی‌های لیبرالیستی و ایجاد تشکیک در جهان‌بینی مذهبی نوجوان، سبب بروز بحران در هویت دینی‌ فرد می‌شود. تحقیقات بسیاری مؤید این امر هستند؛ از جمله «چهار برنامۀ خبری، مذهبی، سیاسی و تفریحی بر هویت دینی افراد اثر معکوس (هرچند محدود) دارند».[23]
با بروز بحران هویت بین افکار و کنش‌های بی‌اساس القا‌شده از سوی برنامه‌های ماهواره‌ای و درون‌شدهای مذهبی نوجوان، درگیری و تنش ایجاد می‌شود. در چنین شرایطی فرد «درصدد است تا حقیقت دین را بیابد؛ اما خود را پایبند به آن نمی‌داند و نمی‌تواند تصویری روشن و منسجم از عقاید خود ارائه کند. از این‌رو ممکن است اعتقادات مذهبی را با اشتیاق دنبال کند اما مدتی بعد آن را کنار بگذارد».[24]
ب) هویت خانوادگی[25]
هویت خانوادگی احساسی ذهنی متداوم در طول زمان به ارزش‌های اعضا و معیار تمایز ویژگی‌های یک خانواده با دیگر خانواده‌ها است.[26] خانواده در بحث هويت از دو جنبه برای نوجوان اهميت دارد؛ نخست بعد مرجعيت و سنديت؛ بدین معنا که رفتار کلامی و عملی والدين برای فرزند نوعی اعتبار را داراست و چنانچه در رفتار ظاهری چنين واقعيتی را بروز ندهد، در باطنش به آن باور دارد؛[27] زیرا فرد در دوران کودکی از طریق همسان‌سازی خود با نقش‌های دیگران (والدین) و تلاش برای درونی‌کردن ویژگی‌های آنان، مفهوم خود را شکل می‌دهد.
جنبۀ دوم فراوانی ارتباط‌های نوجوان و والدین در نهاد خانواده است که می‌تواند آنان را به یکدیگر نزدیک‌تر و در مواردی دورترکند.[28]
از آنجا که «تثبیت هویت فرآیندی طولانی است و خانواده به‌عنوان نخستین کانون رشد و منبع هویت‌ساز، نقش تأثیرگذاری در آن دارد»،[29] ماهواره در وهلۀ اول خانواده و هویت خانوادگی فرد را با دو راهبردِ کارکردزدایی از بعد مرجعیت و سندیت خانواده و نیز کاهش ارتباط نوجوان با آنها، مورد تردید قرار می‌دهد که در ذیل به آن اشاره می‌شود. تبیین‌شدنی است که سواد رسانه‌ای، آموزه‌های تربیتی و عملکرد نوجوان و والدین در تأثیرپذیری مؤثر است.
1. عدم پذیرش مرجعیت و سندیت
با توجه به ویژگی‌های دوران نوجوانی از جمله وابسته‌نبودن به خانواده و اثبات استقلال، تمایل به تجربه‌های جدید و ...، ماهواره برای کارکردزدایی و نفی اعتبار مرجعیت والدین در شکل‌گیری هویت فرزندان دو روش کارآمد به‌کار می‌گیرد؛ نخست با انتخاب سلبریتی‌ها و افراد مختلف در بسیاری از برنامه‌ها (به‌ویژه فیلم‌ها)، نوجوان را در معرض الگوهای بی‌شمار قرار می‌دهد تا فرد طبق علایق و تفکرات خود با یکی از آنها همسان‌سازی کرده و نگرش و کنش خود را براساس عملکرد الگو تغییر دهد؛ زیرا بنابر دیدگاه مدل‌سازی،[30] فرد در زمان تماشای فیلم ناخودآگاه با بازیگران هم‌ذات‌پنداری می‌کند. به تعبیر دیگر «چهره‌های پرآوازه در مقام داوران سلیقه و ارزش و تفکر، درصددند تا جایگزین خانواده ‌شوند و سرمشق تازه‌ای برای هویت‌یابی و الگوهای هماهنگ سبک زندگی، مد و رفتار ایجاد کنند».[31]
دوم ماهواره برای القای صحت‌نداشتن درون‌شدهای هویتی دوران کودکی  ـ که برگرفته از کنش‌های والدین است  ـ و نیز توجه‌نکردن به تذکرات و کنترل‌های خانواده می‌کوشد به گونۀ زیرپوستی در بسیاری از سریال‌ها و برنامه‌ها به فرد القا کند نگرش والدین سنتی‌اش مانع پیشرفت او خواهد شد.
قرارگیری نوجوانان در معرض الگوهای فراخانوادگی و سنتی قلمداد کردن والدین، سبب می‌شود فرد نسبت به «شباهت‌ها و مشترکاتی نظیر نگرش‌ها، تفکرات، احساسات، به‌ویژه جشن‌ها و مراسم خانوادگی که منابعی برای پيوند و هويت هستند»[32] دچار تردید شده و نوعی حس تعلق‌نداشتن به ارزش‌های خانواده و منحصر به ‌فرد ‌نبودن والدینش در او شکل گیرد و انگیزۀ بازسازی درون‌شدهایش را براساس مدل‌سازی با الگوهای ماهواره‌ای افزایش دهد.
2. کاهش ارتباط و فردگرایی
تضاد رفتار، گفتار و نگرش‌های نوجوان (بیشتر از جنبۀ ظاهر)  ـ به‌سبب تقلید از الگوهای ماهواره‌ای ـ با عقاید والدین، عامل بروز تنش در خانواده است. از طرفی در این وضعیت برخی از خانواده‌ها به جای برقراری ارتباط صمیمی و اتخاذ راهکار‌های تربیتی مناسب، با تکذیب، تحقیر، بی‌توجهی و محدودیت خواهان تغییر رفتاری‌ فرزندشان هستند. در مقابل نوجوان نیز برحسب القائات ماهواره‌ای چنین می‌پندارد که خانواده‌اش به سبب سنت‌گرایی مفرط وی را درک نمی‌کنند؛ بنابراین ناسازگاری و لجاجت را در پیش می‌گیرد.
در نتیجه زمینه برای کاهش هرچه بیشتر ارتباط و افزایش تماشای ماهواره فراهم می‌شود که فردگرایی نوجوان و ازدست‌رفتن فرصت مشورت با والدین برای انتخاب الگوها و طولانی‌ترشدن دورۀ بحران هویت را دربر دارد. در مقابل در بسیاری از برنامه‌ها برای القای حس ارزشمندی، اطمینان (در انتخاب شبکه و برنامه) و «حس مالکیت به مخاطب از روش‌هایی مثل تعامل، نظرخواهی، تصمیم‌گیری در مورد بخش‌های برنامه»[33] و ... استفاده می‌شود که عامل وابستگی و احساس تعلق بیشتر نوجوان به برنامه‌ها می‌شود؛ حتی شاید برخی از نوجوانان، برنامه‌ها یا شبکه‌های ماهواره‌ای را به جای والد مدرن خود قلمداد کنند؛ زیرا افزایش ارتباط، تکریم منزلت و مشورت با نوجوان از راه‌های افزایش هویت خانوادگی است.
***
نوجوان قرارگرفته در وضعیت وقفه، با توجه به عدم ثبیت هویت، پیوسته در کاوش و تصمیم‌گیری برای انتخاب قالب خاصی برای معنادهی به خود است؛ از این‌رو والدین و دیگر متربیان می‌توانند با ارتباط مؤثر، درک، تفاهم و قراردهی نوجوان‌ـ به‌طور غیرمستقیم‌ـ در معرض الگوهای مناسب او را از الگوبرداری‌های ویرانگر باز دارند و دوران تعلیق را کوتاه‌تر کنند؛ زیرا براساس نتایج تحقیق‌های بسیاری «عملکرد سازگارانه خانواده (انسجام، ارتباطات مثبت و ...) بر شکل‌گیری هویت یکپارچه نوجوان موثر است».[34]
ج) هویت فرهنگی[35]
اریکسون، هویت فرهنگی را پایبندی به آداب‌و‌رسوم، سنت‌ها و ارزش‌های گذشته، رایج و نوین جامعه می‌داند؛ به‌گونه‌ای که سبب غرور ملی شود، ضمن اینکه فرد از استقلال برخوردار باشد.[36] به عبارت دیگر گذشتۀ تاریخی، حماسه اجدادی، سرزمین نیاکان، زبان مادری، باورها و سنت‌های طایفه‌ای، مفاخر ملی، اسوه‌های دینی ... هنر و ادبیات موروثی هویت فرهنگی جامعه را شکل می‌دهد.[37]
انسجام هویت فرهنگی، دلبستگی نوجوان به عناصر هویت‌ساز، مسئولیت‌پذیری نسبت به صیانت، اشاعه و تعهد در انتقال مؤلفه‌های آن به نسل آینده را دربر دارد و نیز مانع نفوذ یا استحالۀ فرهنگ ملی توسط بیگانگان می‌شود. از ‌این‌رو سیاست‌گذاران شبکه‌های ماهواره‌ای در راستای اهداف امپریالیسم، با بهره از ویژگی‌های روان‌شناسی و اجتماعی مخاطبان به گسترش فرهنگ آمریکایی می‌پردازند. در این فرآیند راهبردهای بسیاری را به کار می‌گیرند که به چند مورد تأثیرگذار بر نوجوانان بسنده می‌شود:
1. جلب رضایت
بر اساس دیدگاه استفاده و رضامندی، مخاطبان کم‌و‌بیش فعالانه به دنبال محتوایی با فراهم‌کردن بیشترین رضایت هستند که میزان این رضایت بستگی به نیازها و علایق فرد دارد.[38] اما موضوع مهم چگونگی کسب اعتماد و رضایت نوجوان توسط ماهواره‌هاست.
بر اساس دیدگاه تئوری انتخاب (ویلیام گلسر، 2008) هر انسانی دنیای مطلوبی[39] (کیفی) از خواسته‌ها اعم از اشیا، باورها، ایده‌ها، شغل و ... دارد که جزء آرمان‌هایش است.[40] باتوجه به ویژگی‌های مشترک دوران نوجوانی تصاویری مثل ظاهر زیبا، خانۀ مستقل، ماشین لوکس، شغل، تحصیلات، آزادی و ... در دنیای کیفی فرد جای دارند که در آرزوی عینیت‌بخشیدن به آنهاست.
شبکه‌های ماهواره‌ای برای جلب اعتماد و همراه‌کردن نوجوان با اتخاذ شیوه‌های روان‌شناسانه، نخست در پی دفاع از حق فرد برای دستیابی به هر نوع خواسته‌ای ـ‌حتی کاذب و آسیب‌زا ـ برمی‌آیند تا اعتماد نوجوان را جلب کنند؛ سپس عناصر دنیای مطلوب نوجوانان را در زندگی بازیگران فیلم‌ها عینیت می‌بخشند تا نوجوان از طریق همانندسازی با آنها دستیابی به خواسته‌های خود را تجربه کند.
2. انتساب عقب‌ماندگی برای برتری‌جویی
شبکه‌های ماهواره‌ای برای ایجاد دل‌زدگی و تردید، فرهنگ کشور نوجوان را واپس‌گرا و فرهنگ غرب را پیشتاز و مدرن معرفی می‌کنند و جوامع را برای پیشرفته‌شدن نیازمند پیروی از فرهنگ غرب (آمریکایی) می‌دانند. برای نمونه در بسیاری از برنامه‌ها از جمله «جُنگ سالی‌تاک‌، تمسخر افراد، برنامه‌ها، فیلم‌ها و سنت‌های بومی جوامع صورت می‌گیرد».[41] بدین‌ترتیب نوجوانِ متأثرِ اقناع، احساس سرخوردگی و عقب‌ماندگی به فرهنگ خود پیدا می‌کند. «اين خودكم‌بينی و نيازمندی سبب می‌شود برای جبران عقب‌ماندگی‌پنداری، دست نياز به‌سوی امپرياليست‌ها دراز كند و فرهنگ سفارشی آنان را بپذيرد».[42]
3. ترویج و القای ارزش‌های فرهنگی بیگانه
شبکه‌های ماهواره‌ای به‌ویژه غربی برای اشاعه و انتقال ارزش‌های فرهنگی بیگانه با به‌کارگیری عناصر بصری و شنیداریِ جذاب به تبلیغ سنت‌ها، هنر، ادبیات و تاریخ‌سازان فرهنگ خود می‌پردازند. آنها در این راستا از روش‌هایی نظیر ساخت سریال‌های حماسه‌ای، بازنمایی اسطوره‌های تاریخی در فیلم‌ها، پخش موسیقی غربی، تکرار آداب و رسوم ملی و کادودادن آثار هنرمندان خود در سریال‌ها یا برنامه‌ها (مانند کتاب‌های مشاهیر) و... برای معرفی پیشینۀ فرهنگی خود استفاده می‌کنند. این شبکه‌ها هدف اصلی القای ارزش‌های خود را در لایه‌های زیرین محتوای پیام به‌گونه‌ای جای می‌دهند که مخاطب متوجه اهداف پنهان آنها نشود؛ برای مثال یکی از شگردهای «برنامه من‌وتو* (پلاس) ضمن اجرای نامتعارف دو مجری از جنس مخالف، ارائۀ گزارش‌های فرهنگی از رویدادهای مهم فرهنگی در سطح شهر لندن بوده که عمدۀ آنها سعی در القای مؤلفه‌های فرهنگ غربی به مخاطب اصرار می‌ورزند».[43] ترویج فرهنگ‌ها در ماهواره‌ها سبب علاقۀ برخی از نوجوانان به ارزش‌های کشورهای بیگانه شده و کم‌کم از احساس مسئولیت آنها نسبت به شناخت و معرفت ارزش‌های فرهنگ ملی کاسته می‌شود.
زبان یکی از مهم‌ترین عناصر هویت‌ساز در هویت فرهنگی است؛ زیرا «با انتقال اندوخته‌های اجتماعی و فرهنگی عامل پیوند انسان‌ها با هم می‌شود و افراد در طول تاریخ می‌توانند با استفاده از زبان مشترک به بازیابی و انتقال هویت خود بپردازند».[44] بنابراین ضرورت صیانت و گسترش آن در هر زمانی امری مهم است. امروزه تماشای سریال و برنامه‌های ماهواره‌ای، برانگیزانندۀ محبوبیت روزافزون زبان کشورهای بیگانه بین مخاطبان شده است؛ چه اینکه در مکالمات برخی از نوجوانان شاهد به‌کاربردن واژه‌های انگلیسی برای مدرن و باکلاس‌شدن هستیم. در سال‌های اخیر نیز پخش سریال‌های ترکیه‌ای سبب افزایش علاقه برای یادگیری زبان ترکیه‌ای شده است. «به گزارش روزنامه دیلی‌صباح چاپ ترکیه، سالانه550 نفر از ساکنان تهران برای آموزش زبان ترکی استانبولی در مؤسسه یونس‌آمره ثبت‌نام می‌کنند ... بیشترین تعداد متقاضیان با هدف فهم بهتر سریال‌های ترکی خواهان یادگیری هستند».[45]
4. جایگزینی ضدارزش‌ها به جای ارزش‌ها
جلب اعتماد، انتساب عقب‌ماندگی و القای ارزش‌های فرهنگی بیگانه عواملی هستند که شبکه‌های ماهواره‌ای ـ به‌ویژه فارسی‌‌زبان ـ آسان‌تر بتوانند ضدارزش‌های غربی را جایگزین ارزش‌های فرهنگی نوجوانان ایرانی نمایند. بررسی آیتم‌های برنامه‌ها که با بالاترین کیفیت فنی و فرمی ساخته شده‌اند، به‌خوبی نشان می‌دهد سازندگان در لایه‌های رویینِ (بیرونی) پیام‌های خود، هدف از ساخت را خلق آثار هنری، تأمین نیازهای سرگرم‌کننده و تفریحی و همچنین کمک برای مدرنیزاسیون نشان می‌دهند، در حالی که در لایه‌های زیرینِ (درونی) برنامه‌ها به القای اباحی‌گری، فرهنگ برهنگی،آرایش‌های محرک،آزادی جنسی، خوش‌گذرانی‌های کاذب، ثروت‌پرستی، مصرف‌گرایی، برندگرایی، گذراندن اوقات فراغت به روش غربی و حتی تغییر ذائقه غذایی به طور کاملا غیرمحسوس می‌پردازند. برخی از مصداق‌های استفاده شده در سریال‌ها و برنامه‌ها عبارتند از: معرفی الگوهای موفق بر اساس مؤلفه‌های زندگی غربی؛[46] «مجموعۀ توصیه‌ها و آموزش هنجارشکنانه به نوجوانان برای جذب و ارتباط با دوست از جنس مخالف؛[47] قبح‌زدایی از ثروتمند‌شدن به هر روشی»،[48] رقابت در زمینه ظاهر و زیبایی‌های جنسی (سریال کینگ)،[49] نمايش، توجيه، ترويج روابط نامشروع، خیانت، بارداری نامشروع و .... .
رضایتمندی از برنامه‌ها، اقناع ضرورت شکل‌گیری نیازمندهای کاذب و جذاب، لزوم بازاندیشی ارزش‌ها برای همگام‌شدن با تغییرات جهانی، برترپنداری فرهنگ غرب، هم‌ذات‌پنداری ناخودآگاه و ناآگاهی به تهاجم هنجاری ـ ارزشی عواملی هستند تا نوجوانان در ابعادی ازهویت فرهنگی خود بازنگری کنند و آن را نه‌تنها بر مبنای درون‌شدهای خود و الگوپذیری از متربیان تربیتی شکل ندهند، بلکه با دریافت اطلاعات، تصاویر و باورهای دریافت‌شده از برنامه‌های ماهواره‌ای در جستجوی قالبی برای ساخت آن باشند.
د) پیامد‌های بحران هویت
پیامدها بسته به بنیان‌های مذهبی ـ تربیتی، روابط با خانواده، عملکرد متربیان، قرارگیری در معرض گونه‌های متفاوت پیام‌های رسانه‌ها و ویژگی‌های احساسی نوجوان متفاوت خواهد بود. برخی از آنها به این شرح است:
ـ نوجوان به دلیل قرارگرفتن در معرض تفکرات ماتریالیستی، شاید دچار بی‌تعهدی در دیانت، درک‌نکردن فلسفۀ زندگی و در نتیجه غفلت یا در مواردی بی‌اعتقادی نسبت به خداوند ‌شود. در قرآن آمده است: لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ:[50] همچون كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند، پس خدا نيز آنان را به خودفراموشى گرفتار كرد.
ـ ازخودبیگانگی فردی و شکل‌دهی علایق، باورها و ... به تقلید از الگوهای ماهواره‌ای، سبب فقدان شناخت واقعی از خود و ثبات‌نداشتن در برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری برای آینده می‌شود.
نتیجۀ‌ انتخاب هنجارهای متفاوت با ارزش‌های ایرانی ـ اسلامی، پذیرش‌نکردن نوجوان در برخی از گروه‌های اجتماعی و در درازمدت انزوای اجتماعی است.
*  پژوهشگر علوم ارتباطات.
[1]. N.O,"The meaningful identity:A longitudinal look at the interplay between identity and meaning in life in adolescence.",(2016):1926(With change).
[2].N.A,"Globalisation as a challenge to Islamic cultural identity ."(2008):45(With change).
.[3]از جهانی‌شدن و امپریالیسم در حوزۀ فرهنگی می‌توان برداشت هماهنگی داشت.
[4]. Cultural Imperialism.
[5]. هربرت شيلر، وسايل ارتباط جمعی و امپراتوری آمريكا، ص 30.
[6]. شهروز شریعتی و احسان رازانی، «رسانه‌های ماهواره‌ای و ازخودبیگانگی فرهنگی»، فصلنامه رسانه و خانواده، ش 1، ص 171.
[7]. Religious identity.
[8]. محمدرضا شرفی، جوان و بحران هویت، ص 92 ـ 102.
[9].M.s,”The role of satellite in changing Islamic lifestyle and Religious identity”,(2016):13.
[10]. نک به: علیرضا قصری، «مؤلفه‌های هویت دینی»، فصلنامه فرهنگ و ارتباطات، دوره 2، ش 3، ص 168؛ رامین چابکی درزابی، «جايگاه هويت دينی در سياست‌های حوزه جوان رسانه ملی»، فصلنامه مطالعات جوان و ‌رسانه، مهر 1392.
[11]. نک به: جمعی از نویسندگان، جنگ نرم، نفوذ و سواد رسانه‌ای، ص 100 ـ 105.
[12]. نقل‌شده از خبرگزاری فارس در شبکه‌های فارسی‌زبان، 11 تیر 1391.
[14]. فرهاد نصرتی‌نژاد و همکاران، «مطالعه رابطه ميزان و نوع استفاده از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان با میزان پایبندی دینی...»، شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، سال 16، ش 63، ص 22.
[15]. با تغییر و تلخیص از: جنگ نرم، نفوذ و سواد رسانه‌ای، ص 115 ـ 120.
[16]. جمعی از نويسندگان، تحليل‌ و ‌بررسی سريال‌های ‌ماهواره‌ای فارسی‌زبان، ص 32 ـ 33.
[17]. مهدی طهماسبی، چگونگى انتقال مفاهيم دينى به جوانان، ص 80.
[18]. جمعی از نویسندگان، جنگ نرم، نفوذ و سواد رسانه‌ای، ص 90.
[19]. فضل بن حسن طبرسی، مجمع ‌البیان، ج 29، ص 97.
[20]. ابراهیم شفیعی سروستانی، زن؛ نظام سلطه و رسانه‌ها، ص 38.
[21]. سیدمحمد مهدی‌زاده، «رهیافتی انتقادی به فرهنگ و جامعه نو»، رسانه، ش 1، ص 43.
[22]. علیرضا شجاعی‌زند، «مدلی برای سنجش دين‌داری در ايران»، جامعه‌شناسی ایران، ش 1، ص 61ـ63.
[23]. رضا اسماعیلی و همکاران، «ديدگاه دانشجويان درباره تأثيرسريال‌های شبكه‌های ماهواره‌ای»، مطالعات ماهواره و رسانه‌های جديد، ش 6، ص 13.
[24]. طیبه ماهروزاده، «جهانی‌شدن و هویت‌یابی دینی نوجوانان»، تربیت اسلامی، س 8، ش 16، ص 146.
[25]. Family identity.
[26]. E,A.”Family identity:A framework of identity .
.[27] محمدرضا شرفی، جوان و بحران هویت، ص 63.
[28]. همان.
[29].B,J.“Adolescent family context and adult identity formation”(2009):1270.
[30]. طبق نظریه «مدل‌سازی»، روش‌های رفتاری بازيگران، در موقعیت‌های متفاوت برای مخاطبان به صورت الگو عمل می‌كند و افراد تأثیرپذیر تلاش می‌كنند در موقعيت‌های همسان با مواقعی، كه در تلويزيون دیده‌اند، رفتارهايی شبيه به رفتارهای بازيگران از خود
بروز دهند. (ملوين دفلور و دنيس اورت‌ای، شناخت ارتباطات جمعی، ص 638.
[31]. کلنر، 1995، نقل‌شده: سیدمحمد مهدی‌زاده، امید کریمی، «تحلیل دریافت مخاطبان جوان شهر مریوان از سریال‌های عامه‌‌پسند ماهوار‌ه‌ای»، تحقیقات فرهنگی ایران، دوره ششم، ش 4، ص 108.
[32]. با تغییر از: بهزاد دوران، «هويت خانوادگی و تعامل در فضای سايبرنتيک»، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانی، دوره 12، ش 44، ص 99.
[33]. نک به: فرزانه نزاکتی، «گفتمان شبکه‌های ماهواره‌های فارسی‌زبان از انقلاب اسلامی»، مطالعات ماهواره و رسانه‌های جديد، ش 6، ص 31.
[34]. Schwartz, J,” Family functioning, identity and...”,(2005):395.
[35]. Cultural identity.
[36]. E,F. "Conceptions of school culture: An overview."(1987):12.
[37]. محمود روح‌الامینی، زمينه فرهنگ‌شناسی، ص 110 - 111.
[38]. سون ویندال و دیگران، کاربرد نظریه‌های ارتباطات، ص ۲۷۴.
[39]. دنیای کیفی، تصاویر ذهنی و ایده‌آل‌ها و باور‌ها و اشیاء و اماکن و حتی توقعاتی که ما از روابط، اتفاقات، اشیا و افراد در ذهن خود داریم و می‌سازیم (http://medical-world.ir).
[40]. نک به: ویلیام گلسر، تئوری انتخاب، ص 93.
[42]. حسینی اصفهانی، ص 36؛ نقل‌شده: کاشانی، «رسانه و راه‌های مقابله با گسترش الگوهای ضدفرهنگی»، فصلنامه تخصصی مطالعات جوان و رسانه، ش 2.
[43]. فرزانه نزاکتی، «گفتمان شبکه‌های ماهوار‌ه‌ای فارسی‌زبان از انقلاب اسلامی»، فصلنامه مطالعات ماهواره و رسانه‌های جدید، ش 6، ص 32.
[44]. امید بهرامیان و همکاران، «رابطۀ استفاده از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و پایبندی به هویت فرهنگی»، ص 195.
[45]. نک به: رضا مهریزی، «ولع جم‌دیدن ایرانی‌ها»، روزنامه شهروند، سه‌شنبه، 22 تیر 1395.
[46]. برنامه «به زندگی من خوش آمدید».
[47]. برنامه «جُنگ سالی‌تاک».
[48]. در برنامه ثروتمندان با معرفی افراد ثروتمند به ترویج سبک زندگی اشرافی، قبح‌زدایی از ثروتمندشدن با هر راه و روشی پرداخته می‌شود. نک به: فرزانه نزاکتی، «گفتمان شبکه‌های ماهوار‌ه‌ای فارسی‌زبان از انقلاب اسلامی»، فصلنامه مطالعات ماهواره و رسانه‌های جدید، ش 6، ص32 - 33.
[49]. سیدمحمدرضا خوشرو و فریده پيشوايی، «مروری بر مواجهه شبكه‌های ماهواره‌ای با امر مقدس ازدواج و راهكارهای رسانه‌ای مقابله آن»، فصلنامه تخصصی مطالعات جوان و رسانه، ش 14، ص 124 ـ 126.
[50]. حشر: آیۀ 19.
دکتر علی کاظمی*

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.